Automoderated users، دیوانسالاران، checkuser، ناظمان (CommentStreams)، developer، Moderators، مدیران
۹٬۹۰۹
ویرایش
Z mohammad (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
امهات المؤمنین لقبی است که | امهات المؤمنین (مادران مسلمانان) لقبی است که بر اساس آیه ششم سوره احزاب به همسران [[پیامبر]] [[اسلام]] داده شده است.اعطای این لقب به معنای احترام همسران پیامبر(ص) و حرام بودن ازدواج با آنان است. بنابر آیات قرآنی، همسران پیامبر ملزم به رعایت برخی احکام ویژه بودند مثل: دو برابر بودن کیفر گناهان و همچنین پاداش اعمال نیکشان، وجوب پردهنشینی و بیرون نشدن از خانه، مگر برای کارهای لازم و یا داشتن حجاب ویژه یا حرمت ازدواج آنان در پی وفات پیامبر گرامی(ص) و ... . | ||
پيامبر گرامي(ص) تا 25 سالگي ازدواج نكرد و از 25 تا 50 سالگي، تنها همسر ايشان [[خديجه]] بود. ديگر همسران ايشان تنها در دوره تشكيل حكومت اسلامي در [[مدينه]]، بر پايه ضرورتهاي سياسي و اجتماعي، به ازدواج ايشان درآمدند. ازدواج پيامبر با 11 زن، مسلّم است و درباره ازدواج ایشان با برخی دیگر از زنان اختلاف وجود دارد. پیامبر گرامی(ص) برای احیای حقوق زنان، شمار همسران دائم مرد را در جامعه اسلامی محدود کرد و با وجود مجاز شمردن ازدواج موقت، خود ازدواج دائم را برگزید. دوران چند همسری پیامبر گرامی(ص) تنها در دهه پایانی عمر ایشان و دوران حکومت اسلامی در [[مدینه]] است. | |||
برخی اختلافات و کشمکش ها بین همسران پیامبر، موجب برخی از وقایع در دوره زندگی آن حضرت شد و در حوادث سیاسی بعد از حیات ایشان نیز تاثیر گذار بود. گفته شده که همسران آن حضرت در دو گروه تقسیم شده بودند: حزب [[ام سلمه]] و حزب [[عایشه]]. | |||
همسران پیامبر(ص) در [[قبرستان بقیع]] مدفون هستند، غیر از خدیجه(س)، [[میمونه]] و بنابر روایتی [[ام حبیبه]] که در [[شام]] مدفون است. | |||
==وجه تسمیه== | ==وجه تسمیه== | ||
خط ۷: | خط ۱۳: | ||
اعطای این لقب به این معنا است که احترام همسران رسول خدا(ص) بر همه [[واجب]] و ازدواج با آنان [[حرام]] است؛ چنانکه احترام مادر بر هر مسلمان واجب و ازدواج با او حرام است.<ref>الحاوی الکبیر، ج9، ص39؛ المیزان، ج16، ص277.</ref>مادری همسران پیامبر، در کنار پدری معنوی رسول گرامی برای امتش معنا مییابد.<ref>مجمع البیان، ج8، ص530.</ref>این شرافت تا هنگامی برای این زنان باقی است که در اطاعت باشند و به گناه آلوده نشوند.<ref>کمال الدین، ص459؛ دلائل الامامه، ص276.</ref>این عنوان همه بار حقوقی عنوان مادری را ندارد و به این معنا نیست که فرزندان آنان، برادر یا خواهر مسلمانان و یا برادران و خواهران آنان، دایی یا خاله مسلمانان هستند؛ چنانکه [[شافعی]] نیز بر این مطلب تاکید دارد.<ref>مجمع البیان، ج8، ص530؛ السنن الکبری، ج7، ص69.</ref> | اعطای این لقب به این معنا است که احترام همسران رسول خدا(ص) بر همه [[واجب]] و ازدواج با آنان [[حرام]] است؛ چنانکه احترام مادر بر هر مسلمان واجب و ازدواج با او حرام است.<ref>الحاوی الکبیر، ج9، ص39؛ المیزان، ج16، ص277.</ref>مادری همسران پیامبر، در کنار پدری معنوی رسول گرامی برای امتش معنا مییابد.<ref>مجمع البیان، ج8، ص530.</ref>این شرافت تا هنگامی برای این زنان باقی است که در اطاعت باشند و به گناه آلوده نشوند.<ref>کمال الدین، ص459؛ دلائل الامامه، ص276.</ref>این عنوان همه بار حقوقی عنوان مادری را ندارد و به این معنا نیست که فرزندان آنان، برادر یا خواهر مسلمانان و یا برادران و خواهران آنان، دایی یا خاله مسلمانان هستند؛ چنانکه [[شافعی]] نیز بر این مطلب تاکید دارد.<ref>مجمع البیان، ج8، ص530؛ السنن الکبری، ج7، ص69.</ref> | ||
==احکام اختصاصی همسران پیامبر== | ==احکام اختصاصی همسران پیامبر== | ||
به مقتضای این عنوان، همسران پیامبر موظف بودند قواعد و آدابی ویژه را در رفتار خود رعایت کنند و خود را همانند زنان عادی ندانند. آیات 28-34 احزاب به برخی از این ضوابط اشاره دارد: | به مقتضای این عنوان، همسران پیامبر موظف بودند قواعد و آدابی ویژه را در رفتار خود رعایت کنند و خود را همانند زنان عادی ندانند. آیات 28-34 احزاب به برخی از این ضوابط اشاره دارد: | ||
خط ۲۶: | خط ۲۹: | ||
6. حرمت ازدواج آنان در پی وفات پیامبر گرامی(ص). | 6. حرمت ازدواج آنان در پی وفات پیامبر گرامی(ص). | ||
بیشتر [[اهل سنت]] به پشتوانه روایتهایی ضعیف که همسران پیامبر را همسران او در [[بهشت]] دانستهاند<ref>السنن الکبری، ج7، ص69.</ref>و دعایی مستجاب که در آن، پیامبر از خدا خواست تا جز با بهشتیان ازدواج نکند، <ref>جامع البیان، ج22، ص29.</ref> همه همسران پیامبر را به سبب این شرافت، از اهل بهشت میدانند.<ref>الحاوی الکبیر، ج9، ص39.</ref>اما با توجه به آیات1، 4 و 10 [[سوره تحریم|تحریم]] رسیدن به این مقام، به معنای بهشتی بودن قطعی آنان نیست؛ زیرا در این سوره، از نافرمانی برخی همسران پیامبر اکرم و خیانت آنان به راز ایشان و احتمال توطئه ضدّ ایشان خبر میدهد و آنان را در عین آلوده شدن قلبهایشان به گناه، به [[توبه]] فرامیخواند و سرانجام برای کافران، همسران [[نوح]] و [[لوط]] را مثال میزند که همسری پیامبران خدا برای آنان سودی نداشت و به کیفر گناهانشان به دوزخ خواهند افتاد. | بیشتر [[اهل سنت]] به پشتوانه روایتهایی ضعیف که همسران پیامبر را همسران او در [[بهشت]] دانستهاند<ref>السنن الکبری، ج7، ص69.</ref>و دعایی مستجاب که در آن، پیامبر از خدا خواست تا جز با بهشتیان ازدواج نکند، <ref>جامع البیان، ج22، ص29.</ref> همه همسران پیامبر را به سبب این شرافت، از اهل بهشت میدانند.<ref>الحاوی الکبیر، ج9، ص39.</ref>اما با توجه به آیات1، 4 و 10 [[سوره تحریم|تحریم]] رسیدن به این مقام، به معنای بهشتی بودن قطعی آنان نیست؛ زیرا در این سوره، از نافرمانی برخی همسران پیامبر اکرم و خیانت آنان به راز ایشان و احتمال توطئه ضدّ ایشان خبر میدهد و آنان را در عین آلوده شدن قلبهایشان به گناه، به [[توبه]] فرامیخواند و سرانجام برای کافران، همسران [[نوح]] و [[لوط]] را مثال میزند که همسری پیامبران خدا برای آنان سودی نداشت و به کیفر گناهانشان به دوزخ خواهند افتاد. | ||
==مهریه زنان پیامبر== | ==مهریه زنان پیامبر== | ||
همه منابع از برابر بودن مهریه همه زنان پیامبر گزارش دادهاند؛ هرچند در مقدار آن اختلاف است. در بسیاری از منابع شیعه<ref>الکافی، ج5، ص376؛ التهذیب، ج7، ص357؛ رسالة فی المهر، ص26.</ref>و سنی<ref>الطبقات، ج8، ص128؛ انساب الاشراف، ج1، ص463؛ سبل الهدی، ج9، ص48.</ref>این مهریه برابر با 500 درهم گزارش شده است، [[مگرام حبیبه]] که مهریه او 400 دینار بود؛ زیرا در این ازدواج، پادشاه حبشه، [[نجاشی]] وکیل پیامبر(ص) بود و به اقتضای پادشاهیاش آن مبلغ را معین کرد.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص229؛ الاصابه، ج8، ص141.</ref> | همه منابع از برابر بودن مهریه همه زنان پیامبر گزارش دادهاند؛ هرچند در مقدار آن اختلاف است. در بسیاری از منابع شیعه<ref>الکافی، ج5، ص376؛ التهذیب، ج7، ص357؛ رسالة فی المهر، ص26.</ref>و سنی<ref>الطبقات، ج8، ص128؛ انساب الاشراف، ج1، ص463؛ سبل الهدی، ج9، ص48.</ref>این مهریه برابر با 500 درهم گزارش شده است، [[مگرام حبیبه]] که مهریه او 400 دینار بود؛ زیرا در این ازدواج، پادشاه حبشه، [[نجاشی]] وکیل پیامبر(ص) بود و به اقتضای پادشاهیاش آن مبلغ را معین کرد.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص229؛ الاصابه، ج8، ص141.</ref> | ||
==رفتار پیامبر با همسران== | ==رفتار پیامبر با همسران== | ||
با اینکه انگیزه اصلی ازدواجهای سیاسی و اجتماعی بود، اما این به معنای کم توجهی پیامبر به نیازهای عاطفی و غریزی همسرانش نبود. ایشان بهترین مردان امتش را کسانی میدانست که با همسر خود بهتر رفتارکنند و خود بهتر از همه آنها با همسرانش رفتار میکرد.<ref>البدایة و النهایه، ج10، ص153.</ref> او برای هریک از همسرانش زمانی معیّن کرده بود و هرروز با همه همسرانش دیدار میکرد و به آنها ملاطفت مینمود و اگر نوبتش در همان روز بود، نزد او میماند وگرنه برمیخاست. در این دیدارها وی مدتی بیشتر را نزد ام سلمه میماند.<ref>الطبقات، ج8، ص135-136؛ سبل الهدی، ج9، ص65.</ref>این شیوه حتی در دوران بیماری ایشان نیز رعایت میشد تا هنگامی که [[حضرت فاطمه(س)]] از همسران پیامبر خواست که برای رعایت حال ایشان، حق خود را ببخشند و آنان نیز پذیرفتند.<ref>الطبقات، ج8، ص135؛ انساب الاشراف، ج1، ص415.</ref>پیامبر هنگام سفر با قرعه یکی از همسرانش را برمیگزید و وی را با خود به سفر میبرد.<ref>الطبقات، ج8، ص135؛ انساب الاشراف، ج1، ص417.</ref> | |||
==حق انتخاب دگربار برای زنان پیامبر== | ==حق انتخاب دگربار برای زنان پیامبر== | ||
خط ۴۷: | خط ۴۵: | ||
==همسران پیامبر(ص)== | ==همسران پیامبر(ص)== | ||
پیامبر گرامی(ص) تا 25 سالگی با هیچ زنی ازدواج نکرد و از 25 تا 50 سالگی، تنها همسر ایشان [[خدیجه]] بود.<ref>تاریخ طبری، ج3، ص161؛ امتاع الاسماع، ج6، ص28.</ref>دیگر همسران ایشان تنها در دوره تشکیل حکومت اسلامی در [[مدینه]]، برپایه ضرورتهای سیاسی و اجتماعی، به ازدواج ایشان درآمدند. ازدواج پیامبر با 11 زن، مسلّم است.<ref>الطبقات، ج8، ص42؛ الاستیعاب، ج1، ص35؛ ج4، ص1853؛ اعلام الوری، ج1، ص278.</ref> این زنان عبارتند از: | |||
===خدیجه دختر خویلد اسدی=== | ===خدیجه دختر خویلد اسدی=== | ||
خط ۵۸: | خط ۵۶: | ||
===عایشه دختر ابوبکر=== | ===عایشه دختر ابوبکر=== | ||
پیامبر اندکی پیش از [[هجرت به مدینه]]، او را به عقد خود درآورد. سن او را هنگام عقد میان شش تا 18 سال گفتهاند و بیشتر منابع او را باکره دانستهاند.<ref>سیره ابن اسحق، ص255؛ انساب الاشراف، ج1، ص409.</ref>برخی به ازدواج پیشین او اشاره دارند.<ref>السیرة النبویه، الطائی، ج2، ص138.</ref>عروسی پیامبر با عایشه را دو سال پس از هجرت دانستهاند.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص411.</ref>برخی پژوهشگران ازدواج پیامبر با او را برپایه ملاحظات سیاسی و جلب اعتماد پدرش [[ابوبکر]] میدانند؛ زیرا اگر واقعاً انگیزه زناشویی با او در میان بود، پیامبر با یکی از دختران بالغ یا بیوه زنی جوان ازدواج میکرد تا لازم نباشد که چند سال صبر کند تا عایشه بالغ شود.<ref>زندگانی محمد، ص435.</ref>برپایه برخی گزارشها، عایشه برخلاف ادعای خود، از زیبایی چندان برخوردار نبوده است.<ref>الکامل، ج3، ص447؛ لسان المیزان، ج4، ص136.</ref> | پیامبر اندکی پیش از [[هجرت به مدینه]]، او را به عقد خود درآورد. سن او را هنگام عقد میان شش تا 18 سال گفتهاند و بیشتر منابع او را باکره دانستهاند.<ref>سیره ابن اسحق، ص255؛ انساب الاشراف، ج1، ص409.</ref>برخی به ازدواج پیشین او اشاره دارند.<ref>السیرة النبویه، الطائی، ج2، ص138.</ref>عروسی پیامبر با عایشه را دو سال پس از هجرت دانستهاند.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص411.</ref> برخی پژوهشگران ازدواج پیامبر با او را برپایه ملاحظات سیاسی و جلب اعتماد پدرش [[ابوبکر]] میدانند؛ زیرا اگر واقعاً انگیزه زناشویی با او در میان بود، پیامبر با یکی از دختران بالغ یا بیوه زنی جوان ازدواج میکرد تا لازم نباشد که چند سال صبر کند تا عایشه بالغ شود.<ref>زندگانی محمد، ص435.</ref>برپایه برخی گزارشها، عایشه برخلاف ادعای خود، از زیبایی چندان برخوردار نبوده است.<ref>الکامل، ج3، ص447؛ لسان المیزان، ج4، ص136.</ref> | ||
===امسلمه هند دختر ابوامیه=== | ===امسلمه هند دختر ابوامیه=== | ||
خط ۸۴: | خط ۸۲: | ||
پیامبر در پی وفات دومین شوهر میمونه، [[ابورهم بن عبدالعزی]] از [[بنیمالک]]، به سال هفتم ق. پس از انجام [[عمرة القضاء]] در مکه با او ازدواج کرد. او که در این هنگام 27 ساله بود، از شوهران پیشین خود فرزندی نداشت.<ref>الطبقات، ج8، ص111؛ انساب الاشراف، ج1، ص447؛ الاصابه، ج8، ص322.</ref>میمونه واپسین زنی بود که پیامبر(ص) با وی ازدواج کرد. برپایه برخی روایات، این ازدواج به درخواست میمونه بود که مهریهاش را به پیامبر بخشید.<ref>الاصابه، ج1، ص87.</ref> جز خدیجه و زینب دختر خزیمه، بقیه این زنان هنگام رحلت پیامبر(ص) زنده بودند و شش تن نخست، از [[قبیله قریش]] بهشمار میرفتند.<ref>الاوائل، ص115؛ تاریخ طبری، ج3، ص167.</ref> | پیامبر در پی وفات دومین شوهر میمونه، [[ابورهم بن عبدالعزی]] از [[بنیمالک]]، به سال هفتم ق. پس از انجام [[عمرة القضاء]] در مکه با او ازدواج کرد. او که در این هنگام 27 ساله بود، از شوهران پیشین خود فرزندی نداشت.<ref>الطبقات، ج8، ص111؛ انساب الاشراف، ج1، ص447؛ الاصابه، ج8، ص322.</ref>میمونه واپسین زنی بود که پیامبر(ص) با وی ازدواج کرد. برپایه برخی روایات، این ازدواج به درخواست میمونه بود که مهریهاش را به پیامبر بخشید.<ref>الاصابه، ج1، ص87.</ref> جز خدیجه و زینب دختر خزیمه، بقیه این زنان هنگام رحلت پیامبر(ص) زنده بودند و شش تن نخست، از [[قبیله قریش]] بهشمار میرفتند.<ref>الاوائل، ص115؛ تاریخ طبری، ج3، ص167.</ref> | ||
== | ==گزارش های دیگر== | ||
در منابع تاریخی، نام زنانی دیگر را میتوان دید که ازدواجشان با پیامبر به سرانجام نرسید. برخی زنان که همسری آنان با پیامبر مورد تردید است و بسیاری از سیرهنویسان از آنها به عنوان همسران پیامبر نام نبردهاند، عبارتند از: | در منابع تاریخی، نام زنانی دیگر را میتوان دید که ازدواجشان با پیامبر به سرانجام نرسید. برخی زنان که همسری آنان با پیامبر مورد تردید است و بسیاری از سیرهنویسان از آنها به عنوان همسران پیامبر نام نبردهاند، عبارتند از: | ||
خط ۱۴۲: | خط ۱۴۰: | ||
افزون بر اینان، از زنانی دیگر نیز نام بردهاند.<ref>عیون الاثر، ج2، ص377؛ تاریخ الخمیس، ج1، ص272.</ref>ایشان دو [[کنیز]] داشت: یکی [[ماریه قبطیه]] اهدایی [[مقوقس|مَقُوقِس]] حاکم [[اسکندریه]] که پیامبر گرامی(ص) از او صاحب پسری به نام [[ابراهیم بن محمد|ابراهیم]] شد و در شش ماهگی از دنیا رفت<ref>انساب الاشراف، ج1، ص448-449؛ تاریخ طبری، ج3، ص169.</ref>و دیگری ریحانه دختر شمعون از بنیقریظه.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص453؛ تاریخ طبری، ج3، ص169.</ref> | افزون بر اینان، از زنانی دیگر نیز نام بردهاند.<ref>عیون الاثر، ج2، ص377؛ تاریخ الخمیس، ج1، ص272.</ref>ایشان دو [[کنیز]] داشت: یکی [[ماریه قبطیه]] اهدایی [[مقوقس|مَقُوقِس]] حاکم [[اسکندریه]] که پیامبر گرامی(ص) از او صاحب پسری به نام [[ابراهیم بن محمد|ابراهیم]] شد و در شش ماهگی از دنیا رفت<ref>انساب الاشراف، ج1، ص448-449؛ تاریخ طبری، ج3، ص169.</ref>و دیگری ریحانه دختر شمعون از بنیقریظه.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص453؛ تاریخ طبری، ج3، ص169.</ref> | ||
== | ==دلایل چندهمسری پیامبر== | ||
پیش از اسلام، خواه در سرزمینهای متمدن مانند [[ایران]] و روم و خواه در حجاز، هیچ محدودیتی برای مردان در شمار همسران نبود.<ref>ایران در زمان ساسانیان، ص233؛ تاریخ تمدن، ج1، ص50.</ref>سران و پادشاهان برای استحکام روابط سیاسی و جلب حمایت حکومت یا کشور یا مردان قبیلهای، از پیوند ازدواج بهره میبردند. در جامعه حجاز آنروز، در کنار ازدواج راههایی دیگر نیز برای بهرهمندیهای مشروع و مجاز جنسی متداول بود و از آسانترین راههای مشروع، خریداری کنیزان جوان با این هدف یا ازدواج موقت صورت میپذیرفت که پس از اسلام نیز ممنوع نشد. ([[سوره مؤمنون]]، آیه 6 و [[سوره معارج]]، آیه 30) برای کسانی که در پی تنوعطلبی جنسی و زنبارگی بودند، این راهها بسیار مناسبتر از ازدواج دائم بود؛ چنانکه در دورههای پسین نیز با وجود ممنوع شدن ازدواج موقت از سوی خلیفه دوم، <ref>تاریخ الاسلام، ج15، ص418.</ref> خرید و فروش کنیز ادامه یافت. | پیش از اسلام، خواه در سرزمینهای متمدن مانند [[ایران]] و روم و خواه در حجاز، هیچ محدودیتی برای مردان در شمار همسران نبود.<ref>ایران در زمان ساسانیان، ص233؛ تاریخ تمدن، ج1، ص50.</ref>سران و پادشاهان برای استحکام روابط سیاسی و جلب حمایت حکومت یا کشور یا مردان قبیلهای، از پیوند ازدواج بهره میبردند. در جامعه حجاز آنروز، در کنار ازدواج راههایی دیگر نیز برای بهرهمندیهای مشروع و مجاز جنسی متداول بود و از آسانترین راههای مشروع، خریداری کنیزان جوان با این هدف یا ازدواج موقت صورت میپذیرفت که پس از اسلام نیز ممنوع نشد. ([[سوره مؤمنون]]، آیه 6 و [[سوره معارج]]، آیه 30) برای کسانی که در پی تنوعطلبی جنسی و زنبارگی بودند، این راهها بسیار مناسبتر از ازدواج دائم بود؛ چنانکه در دورههای پسین نیز با وجود ممنوع شدن ازدواج موقت از سوی خلیفه دوم، <ref>تاریخ الاسلام، ج15، ص418.</ref> خرید و فروش کنیز ادامه یافت. | ||
خط ۱۸۷: | خط ۱۷۶: | ||
4. او زنانش را میان برگزیدن زندگی ساده و بیتشریفات و رفاه و آسایش با طلاق مخیر کرد، بر خلاف شهوتطلبان که بهترین زمینههای رفاهی را برای زنان محبوب خود فراهم میکردند.<ref>المیزان، ج4، ص195.</ref> | 4. او زنانش را میان برگزیدن زندگی ساده و بیتشریفات و رفاه و آسایش با طلاق مخیر کرد، بر خلاف شهوتطلبان که بهترین زمینههای رفاهی را برای زنان محبوب خود فراهم میکردند.<ref>المیزان، ج4، ص195.</ref> | ||
==اختلاف و دو دستگی همسران پیامبر(ص)== | |||
رقابت و دودستگی میان همسران ایشان، رویدادی طبیعی بود که در موارد بسیار به آزار ایشان میانجامید. نمونه این رقابتها را میتوان در موارد زیر یافت: نزول [[سوره تحریم]] و حسادت به ماریه قبطیه، <ref>الطبقات، ج8، ص149؛ انساب الاشراف، ج1، ص424.</ref> اعتراضهای چندباره به پیامبر(ص) به سبب یاد کردن از حضرت خدیجه، <ref>انساب الاشراف، ج1، ص412؛ الاستیعاب، ج4، ص1823؛ البدایة و النهایه، ج3، ص128.</ref> ناراحتی برخی همسران پیامبر از ازدواجهای جدید ایشان، <ref>الاصابه، ج8، ص343.</ref> بهکار بستن ترفندهایی برای پیشگیری از ازدواج پیامبر با زنان دیگر، <ref>انساب الاشراف، ج1، ص457؛ تاریخ طبری، ج11، ص614.</ref> و تلاش برخی همسران پیامبر برای بد نام کردن زنان دیگر که آنان را نزد پیامبر محبوبتر میدیدند.<ref>الطبقات، ج8، ص136؛ الاستیعاب، ج4، ص1872.</ref> | |||
برپایه روایتی، زنان پیامبر در دوران زندگانی ایشان به دو حزب قسمت میشدند: حزب ام سلمه و حزب عایشه. حزب عایشه سهمی بیشتر از هدایای مردم به رسول خدا را بهدست میآورد که مایه شکایت و اعتراض زنان پیامبر گشت.<ref>الطبقات، ج8، ص130؛ صحیح البخاری، ج2، ص132.</ref>طبیعی بود که محبوبیت فراوان حضرت زهرا و مادرش خدیجه(س) نزد رسول خدا کنار محبوبیت شوهر و فرزندانش که پیامبر آنان را نَفْس و برادر و فرزندان خود میدانست، حساسیت آن دسته از همسران رسول خدا را برمیانگیخت که خود را از لحاظ سنی و جایگاه اجتماعی در حد رقابت با فاطمه میدیدند، اما نتوانسته بودند برای پیامبر فرزندی بیاورند<ref>شرح نهج البلاغه، ج9، ص193.</ref> تا آنجا که یکی از آنان که سالها پس از خدیجه زیست، بیان میکرد که به هیچیک از همسران پیامبر بهاندازه خدیجه حسد نورزیده است.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص412؛ الاستیعاب، ج4، ص1823.</ref>برخی همسران رسول خدا برای هموار کردن مسیر خلافت فرد مطلوب خود تلاش میکردند. این تلاش در شیوه انتقال فرمان امامت جماعت [[مسجد پیامبر]]، در روزهای آخر عمر ایشان و در دوران بیماری او آشکار است.<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج2، ص652؛ شرح نهج البلاغه، ج9، ص198.</ref>اینکار باعث شد تا پیامبر با حالت بیماری در مسجد حاضر شود و ابوبکر را که به امامت جماعت مشغول شده بود، کنار بزند و خود، نشسته، امامت نماز را برعهده گیرد.<ref>الطبقات، ج2، ص169؛ المعرفة و التاریخ، ج1، ص447.</ref>پیامبر چنان از این کار همسرانش آزرده شد که آنان را به زنانی فتنهگر تشبیه کرد<ref>البدایة و النهایه، ج5، ص232.</ref>که برپایه برخی آیات، قصد منحرف کردن [[حضرت یوسف]] را داشتند و یوسف، زندان را بر پذیرش پیشنهاد آنان برتری داد. (سوره یوسف، آیه 33) | |||
==همسران پیامبر بعد از وفات آن حضرت== | |||
پس از پیامبر، جایگاهی که [[قرآن]] برای همسران پیامبر مشخص کرده بود و سفارش پیامبر گرامی برای نیکی به همسرانش، <ref>الطبقات، ج3، ص98؛ انساب الاشراف، ج10، ص35.</ref> موجب توجه ویژه خلفا به آنان شد؛ چنانکه به ایشان عطایایی داشتند.<ref>تاریخ طبری، ج3، ص614؛ انساب الاشراف، ج1، ص444.</ref>البته پس از پیامبر، همه زنان ایشان در یک جایگاه نبودند؛ چنانکه عمر سهم عطای عایشه را 2000 درهم بیش از دیگر زنان تعیین کرد<ref>انساب الاشراف، ج1، ص444؛ تاریخ طبری، ج3، ص614.</ref>و [[معاویه]] و [[عبدالله بن زبیر]] هدیههایی هنگفت به عایشه میدادند.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص419.</ref> | |||
پس از رحلت پیامبر، آنگاه که همسران ایشان، عثمان را نزد ابوبکر فرستادند تا سهمشان را از میراث پیامبر به آنان بدهد، عایشه به پشتوانه روایتی که ابوبکر برای رد ادعای حضرت زهرا(س) درباره [[فدک]] گزارش کرده بود، آنان را به جهت این ادعا توبیخ کرد.<ref>صحیح البخاری، ج8، ص5؛ امتاع الاسماع، ج13، ص155.</ref>با این همه، همسران ایشان از جایگاه اجتماعی بالایی برخوردار بودند. | |||
همه همسران پیامبر احادیثی را از ایشان آموخته و از جایگاه اجتماعی بالایی برخوردار بودند؛ اما عمر و عثمان درباره احکام بیشتر به [[عایشه]] رجوع میکردند که از او میپرسیدند و او در دوران آنها رسماً فتوا میداد.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص415.</ref>[[ام حبیبه]] در پی قتل عثمان، لباس خونین او را برای برادرش معاویه فرستاد تا از آن برای خونخواهی عثمان، بهعنوان برادر همسر رسول خدا استفاده کند.<ref>تاریخ الاسلام، ج3، ص539.</ref>اما عایشه گوی سبقت را از او ربود و با آنکه عثمان را نَعْثَل (پیرمرد نادان) خوانده بود که دین را تباه کرده و باید کشته شود، <ref>الفتوح، ج2، ص421؛ الامامة و السیاسه، ج1، ص72.</ref> در سال 37ق. [[جنگ جمل|نبرد جمل]] را با همراهی [[زبیر]] و [[طلحه]]، ضدّ امام علی(ع) با شعار خونخواهی عثمان به راهانداخت.<ref>الاخبار الطوال، ص144.</ref>حتی بسیاری از جملیان با انگیزه حمایت از مادر مؤمنان، بر ضدّ امام علی(ع) شمشیر میزدند.<ref>تاریخ خلیفه، ص114.</ref>در همین رویداد، [[ام سلمه]] نیز که با توصیههای خود نتوانسته بود عایشه را از شرکت در نبرد بازدارد، <ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص181؛ الفتوح، ج2، ص455.</ref> با استفاده از عنوان «ام المؤمنین» به حمایت از امام علی(ع) برخاست و به ایشان نوشت که اگر نهی الهی درباره بیرون شدن زنان پیامبر نبود، خودش همراه امام(ع) در نبرد شرکت میکرد. وی بهسبب این نهی و بهنشان حمایت و تایید خود، پسرش عمر را همراه ایشان فرستاد.<ref>الفتوح، ج2، ص455؛ انساب الاشراف، ج1، ص43؛ الکامل، ج3، ص221.</ref>[[حفصه]] نیز میخواست در این نبرد عایشه را همراهی کند؛ اما برادرش [[عبدالله بن عمر]] او را بازداشت.<ref>تاریخ طبری، ج4، ص454؛ البدایة و النهایه، ج7، ص230.</ref> | |||
عایشه در دوران حکومت عبدالله بن زبیر بر [[حجاز]] و [[عراق]] از آنرو که او در دامان عایشه بزرگ شده بود و پس از پدر و همسرش وی را از هر انسانی بیشتر دوست داشت، <ref>البدایة و النهایه، ج8، ص336؛ الاغانی، ج9، ص98.</ref> نقش مشروعیتبخش و حامی را عهدهدار بود. برعهده گرفتن این نقشها در میان دیگر همسران رسول خدا، اقتضا میکرد که عایشه از ویژگیای برخوردار باشد که توجیهگر تمایز او از دیگر همسران پیامبر و مایه گسترش محبوبیت و مشروعیت او در میان مسلمانان باشد. حجم بسیار روایتهای [[سیره نبوی]] در فضیلت و برتری دادن عایشه و محبوبتر بودن او نزد رسول خدا<ref>البدایة و النهایه، ج3، ص129؛ شذرات الذهب، ج1، ص259.</ref>با این تحلیل سازگار است؛ بهویژه که راوی بیشتر این روایتها خود عایشه یا وابستگان سیاسیاش مانند [[آل زبیر]] و متحدان او در دولت زبیریان یا معرکه جمل هستند.<ref>احادیثام المؤمنین عائشه، ج1، ص50؛ نقد و بررسی منابع سیره نبوی، ص89.</ref> | |||
==حجگزاردن همسران پیامبر== | ==حجگزاردن همسران پیامبر== | ||
خط ۱۹۲: | خط ۱۹۴: | ||
در دوران خلافت عمر، همسران پیامبر از انجام حج و [[عمره]] منع شدند و تنها در واپسین حجی که عمر به سال 23ق. بهجا آورد، آنان را با تشریفات ویژه سوار بر هودجهایی پوشیده همراه خود به حج برد. تنها سوده به پشتوانه برداشت خود از حدیثی از پیامبر، در خانه ماند و حج را بهجا نیاورد و زینب دختر جحش نیز در این هنگام درگذشته بود.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص466؛ الطبقات، ج3، ص215.</ref>عثمان نیز در دوران خلافت خود، به پشتوانه رفتار عمر، همه آنان را با خود به حج برد.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص466؛ فتح الباری، ج4، ص62؛ عون المعبود، ج5، ص102.</ref>از حج گزاردن همسران پیامبر در زمانهای دیگر نیز گزارشهایی در دست است.<ref>الطبقات، ج8، ص169.</ref> | در دوران خلافت عمر، همسران پیامبر از انجام حج و [[عمره]] منع شدند و تنها در واپسین حجی که عمر به سال 23ق. بهجا آورد، آنان را با تشریفات ویژه سوار بر هودجهایی پوشیده همراه خود به حج برد. تنها سوده به پشتوانه برداشت خود از حدیثی از پیامبر، در خانه ماند و حج را بهجا نیاورد و زینب دختر جحش نیز در این هنگام درگذشته بود.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص466؛ الطبقات، ج3، ص215.</ref>عثمان نیز در دوران خلافت خود، به پشتوانه رفتار عمر، همه آنان را با خود به حج برد.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص466؛ فتح الباری، ج4، ص62؛ عون المعبود، ج5، ص102.</ref>از حج گزاردن همسران پیامبر در زمانهای دیگر نیز گزارشهایی در دست است.<ref>الطبقات، ج8، ص169.</ref> | ||
==حجرههای همسران پیامبر== | |||
خانهها یا حجرههای زنان پیامبر در ضلع غربی [[مسجدالنبی|مسجد]] و بخشی از ضلع جنوبی تا جایگاه منبر قرار داشت و در گسترش مسجد در سده نخست ق. به مسجد پیوست. زمان ویران شدن این خانهها [[مدینه]] غرق گریه شد.<ref>الطبقات، ج8، ص131، 133؛ سبل الهدی، ج3، ص349؛ امتاع الاسماع، ج10، ص92.</ref>برخی آرزو میکردند که کاش این خانهها میماند تا مردم با دیدن سادگی آنها از رسول خدا الگو گیرند.<ref>تاریخ الاسلام، ج6، ص253؛ سبل الهدی، ج3، ص349.</ref>وارثان صفیه و خود عایشه حجرههایشان را به قیمت 000/180 درهم به [[معاویه]] فروختند.<ref>الطبقات، ج8، ص132.</ref>پنج خانه کومههایی کوچک از برگ درخت نخل بود که پردههایی مویین بر درهایشان آویخته بود و چهار خانه دیگر اتاقهایی کوچک و گلی بود.<ref>الطبقات، ج8، ص134؛ تاریخ الاسلام، ج6، ص32.</ref> | |||
==قبر همسران پیامبر== | ==قبر همسران پیامبر== | ||
خط ۳۰۷: | خط ۳۱۲: | ||
{{همسران پیامبر}} | {{همسران پیامبر}} | ||
{{صحابه}} | {{صحابه}} | ||
{{تکمیل مقاله | |||
| شناسه = شد | |||
| جعبه اطلاعات = - | |||
| عنوانبندی = شد | |||
| ویرایش = شد | |||
| لینکدهی = شد | |||
| عکس = | |||
| جعبه نقل قول = | |||
| پیوند به بیرون = شد | |||
| مطالعه بیشتر = | |||
| پانویس و منابع = شد | |||
| ناوبری = شد | |||
| رده = شد | |||
| تغییر مسیر = شد | |||
}} | |||
[[رده:مقالههای در دست ویرایش]] | [[رده:مقالههای در دست ویرایش]] | ||
خط ۳۱۸: | خط ۳۳۹: | ||
[[رده:راویان زن]] | [[رده:راویان زن]] | ||
[[رده:زنان مهم در اسلام]] | [[رده:زنان مهم در اسلام]] | ||
[[رده:مقالههای تکمیلشده]] |
ویرایش