Automoderated users، دیوانسالاران، checkuser، ناظمان (CommentStreams)، developer، Moderators، مدیران
۱۰٬۰۹۳
ویرایش
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
به آنان که با پیامبر(ص) پیمانی نداشتند، چهار ماه مهلت داده شد<ref>البدایة و النهایه، ج5، ص44-45؛ مجمع البیان، ج5، ص7.</ref> تا یا [[اسلام]] بیاورند و یا از [[سرزمین وحی]] بیرون روند.<ref>نک: معانی القرآن، ج1، ص420؛ البدایة و النهایه، ج5، ص44-45؛ جوامع الجامع، ج2، ص37-38.</ref> | به آنان که با پیامبر(ص) پیمانی نداشتند، چهار ماه مهلت داده شد<ref>البدایة و النهایه، ج5، ص44-45؛ مجمع البیان، ج5، ص7.</ref> تا یا [[اسلام]] بیاورند و یا از [[سرزمین وحی]] بیرون روند.<ref>نک: معانی القرآن، ج1، ص420؛ البدایة و النهایه، ج5، ص44-45؛ جوامع الجامع، ج2، ص37-38.</ref> | ||
== | ==برائت در سایر آیات قرآن== | ||
غیر از آیه برائت، در آیات دیگری از قرآن نیز ضمن تاکید بر دوری از مشرکان، جنبههای مختلف و معانی و احکام مرتبط به این مسئله نیز بیان شده است. این جنبهها همچنین در سیره و روایت پیامبر(ص) و امامان(ع) مورد تاکید قرار گرفته است. | |||
پیامبر(ص) نیز سنت پیامبران پیشین را تکمیل نمود. ایشان به مبارزه با کافران و [[بتپرستان]] پرداخت. در پی فتح مکه، خانه خدا را از وجود بتها پاک کرد و در [[حج سال نهم قمری|حج سال نهم ق]]. برائت از آنان را به همگان اعلان نمود.<ref>ابعاد سیاسی و اجتماعی حج، ص98.</ref> شماری از دانشوران، الگوپذیری و پیروی از سیره پیامبران الهی را مقتضای [[ایمان]] به آنان دانسته، تاکید میکنند همانگونه که مسلمانان در «[[تولّی]]» مانند [[مناسک حج]] از ایشان پیروی میکنند، در «[[تبرّی]]» نیز باید به ایشان اقتدا کرده، از مشرکان برائت جویند.<ref>تفسیر تسنیم، ج14، ص542؛ ج15، ص704.</ref> | * '''یادآوری سیره پیامبران''': بر پایه آیات قرآن، برائت از مشرکان سیره پیامبران الهی بوده است. مبارزه با شرک و مظاهر [[بتپرستی]] و برائت از آنها، از روزگار [[حضرت نوح(ع)]] ([[سوره نوح]]، 1-28) آغاز شد و بعدها [[حضرت ابراهیم(ع)]] ([[سوره ممتحنه]]، 4) آن را ادامه داد. ابراهیم(ع) هنگامی که دانست عمویش [[آزر]] دشمن خدا است، از او بیزاری و [[تبری]] جست: {{قلم رنگ|سبز|(فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُ اَنَّهُ عَدُوٌّ لِلَّهِ تَبَرَّاَ مِنْهُ...)}} (سوره توبه، 114). رفتار ابراهیم(ع) در تبریجستن از دشمنان خدا، گرچه پیوند خویشاوندی نزدیکی میان آنان باشد، به الگویی برای مسلمانان تبدیل شد.<ref>احکام القرآن، ج5، ص327.</ref> پیامبر(ص) نیز سنت پیامبران پیشین را تکمیل نمود. ایشان به مبارزه با کافران و [[بتپرستان]] پرداخت. در پی فتح مکه، خانه خدا را از وجود بتها پاک کرد و در [[حج سال نهم قمری|حج سال نهم ق]]. برائت از آنان را به همگان اعلان نمود.<ref>ابعاد سیاسی و اجتماعی حج، ص98.</ref> شماری از دانشوران، الگوپذیری و پیروی از سیره پیامبران الهی را مقتضای [[ایمان]] به آنان دانسته، تاکید میکنند همانگونه که مسلمانان در «[[تولّی]]» مانند [[مناسک حج]] از ایشان پیروی میکنند، در «[[تبرّی]]» نیز باید به ایشان اقتدا کرده، از مشرکان برائت جویند.<ref>تفسیر تسنیم، ج14، ص542؛ ج15، ص704.</ref> | ||
* ''' | * '''نهی قرآن از دوستی با غیرمسلمانان''': در آیاتی دیگر، [[خداوند]] مسلمانان را از تکیه کردن به ستمگران {{قلم رنگ|سبز|(وَ لا تَرْکَنُوا اِلَی الَّذینَ ظَلَمُوا...)}} ([[سوره هود]]، 113)، و تولی، <ref>التبیان، ج2، ص434.</ref> مودت و محبت<ref>المیزان، ج5، ص373؛ التفسیر الکبیر، ج12، ص384.</ref> یهودیان و مسیحیان پرهیز میدهد: {{قلم رنگ|سبز|(یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الْیَهُودَ وَ النَّصاری اَوْلِیاءَ بَعْضُهُمْ اَوْلِیاءُ بَعْض...)}} ([[سوره مائده]]، 51). همچنین به سبب احتمال پدید آمدن کشش روحی میان مسلمانان و [[اهل کتاب]] و در نتیجه اثرپذیری از اخلاق آنان در پیروی از هوای نفس، مسلمانان از دوستی با آنان نهی شدهاند: <ref>التفسیر الکبیر، ج12، ص384؛ المیزان، ج5، ص373.</ref> {{قلم رنگ|سبز|(وَ مَنْ یَتَوَلَّهُمْ مِنْکُمْ فَاِنَّهُ مِنْهُمْ)}} (مائده، 51). | ||
* ''' | * '''جواز دشنام به ظالمان''': قرآن شتم و دشنام به ظالمان را روا شمرده است: {{قلم رنگ|سبز|(لا یُحِبُّ اللهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ اِلاَّ مَنْ ظُلِمَ)}} ([[سوره نساء]]، 148). حکم این آیه مطلق است و زمان و مکان ندارد. با توجه به ستمهایی که مستکبران بر مسلمانان روا میداشتند، این آیه را نیز میتوان دلیلی بر جواز برائت از مشرکان دانست. | ||
قرآن | |||
* ''' | * '''برائت، صفت پیروان پیامبر''': در آیه 29 [[سوره فتح]] پیروان پیامبر(ص) با ویژگی تولی با مسلمانان و تبری از دشمنان وصف شدهاند: <ref>تفسیر ابن کثیر، ج3، ص124.</ref> {{قلم رنگ|سبز|(مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللهِ وَ الَّذینَ مَعَهُ اَشِدَّاءُ عَلَی الْکُفَّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ...)}}. آوردهاند که شدت برائت و بیزاری آنان از مشرکان و دشمنان خدا بهاندازهای بود که حتی از تماس با بدن و لباس آنان پرهیز داشتند.<ref>مجمع البیان، ج9، ص192.</ref> | ||
* '''دشمنی خدا با کافران''': قرآن در تقابلی میان خداوند با کافران، دشمنی آنان با خدا، پیامبران و فرشتگان به ویژه جبرئیل و [[میکائیل]] را سبب دشمنی خداوند با آنها میشمارد: {{قلم رنگ|سبز|(مَن کانَ عَدُوًّا لِلَّهِ وَ مَلائِکَتِهِ وَ رُسُلِهِ وَ جِبْرِیلَ وَ مِیکالَ فَاِنَّ اللهَ عَدُوٌّ لِلْکافِرِین)}} ([[سوره بقره]]، 98) افزون بر آیات قرآن، بر پایه روایتهای [[شیعه]]، دین چیزی جز حب و بغض در راه خدا نیست.<ref>الخصال، ج1، ص21.</ref> امامان شیعه بارها به اهمیت موضوع برائت از دشمنان خدا کنار دوستی با اولیای او پرداختهاند<ref>صحیفه سجادیه، دعای47؛ تفسیر منسوب به امام عسکری، ص19، 39.</ref> تا جایی که در شماری از دعاها و زیارتهای رسیده از ایشان، این کار سبب نزدیکی به خداوند دانسته شده است: «... انی اتقرب الی الله... بموالاتک... و بالبرائة ممن... قاتلک....» <ref>کامل الزیارات، ص177؛ المزار، ص482.</ref> | |||
* '''دشمنان خدا و رسول''': از آیات قرآن میتوان دریافت که حکم برائت، همه دشمنان خدا اعم از کافران، مشرکان، [[منافقان]]، <ref>تفسیر ابن ابی حاتم، ج6، ص1895؛ الکشاف، ج2، ص315.</ref> یهودیان و مسیحیان را شامل میشود.<ref>التبیان، ج3، ص550.</ref> مشرکان با انکار خدا و رسولانش<ref>نک: ارشاد الاذهان، ص609.</ref> یهودیان با تکذیب رسول خدا و دشمنی با جبرئیل<ref>تفسیر ابن کثیر، ج1، ص228.</ref> مسیحیان با تکذیب رسول خدا و [[حضرت مسیح(ع)]] را پسر خدا دانستن (سوره توبه، 30)؛ و منافقان با دشمنی با رسول خدا و تکذیب وی ([[سوره منافقون]]، 1) مصادیقی از دشمنان خدا و رسولش شمرده شدهاند. شماری از روایتها نیز این برداشت را تایید میکنند.<ref>الکافی، ج1، ص282.</ref> میتوان گفت سخن گفتن از مشرکان به صورت مطلق (سوره توبه، 11-28)، ذمّیان مشرک و کافر (سوره توبه، 29-32)، زراندوزان (سوره توبه، 34-35) و منافقان (سوره توبه، 50-57) در سوره توبه، تایید میکند که برائت به رویارویی با مشرکان پیمانشکن اختصاص ندارد. | |||
خطاب عمومی به مسلمانان و اعلان برائت از مشرکان کنار [[کعبه]] {{قلم رنگ|سبز|(وَ اَذانٌ مِنَ اللهِ وَ رَسُولِهِ اِلَی النَّاس...)}} (سوره توبه، 3) نیز نشانگر این است که مفهوم برائت در این آیات، از بیزاری که تنها حالتی قلبی است، فراتر رفته و مستلزم کنارهگیری از کافران و مشرکان و منزوی ساختن آنان است.<ref>ابعاد سیاسی و اجتماعی حج، ص101.</ref> | * '''مهاجرت، یکی از راههای برائت''': برائت حالتی نفسانی است و به تناسب اوضاع و احوال، به صورتهای گوناگون انجام میپذیرد؛ از جمله بغض قلبی، تغییر چهره، ابراز با کلمات و یا کناره گرفتن از شخص مورد تبرّی: {{قلم رنگ|سبز|(وَ اِذِ اعْتَزَلْتُمُوهُمْ وَ ما یَعْبُدُونَ اِلاَّ اللهَ...)}} ([[سوره کهف]]، 16) و اجتناب از آنان: {{قلم رنگ|سبز|(... وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ...)}} ([[سوره نحل]]، 36) و نبرد و قتال با آنان. (سوره توبه، 1-3) مهاجرت از محل تسلط کافران و دشمنان خدا نیز نوعی برائت عملی شمرده میشود و به همینرو است که خداوند هرگونه تعهد درباره مؤمنانی را که از سرزمین کافران هجرت نکردهاند، جز یاری آنان در دینداری، از دوش دیگر مؤمنان برمیدارد. ([[سوره انفال]]، 72)<ref>نمونه، ج7، ص256.</ref> به گفته دانشوران اسلامی، برائت به معنای بیزاری قلبی و اجتناب از نزدیکی با آنان، همه دشمنان خداوند و کافران را در بر میگیرد. | ||
* '''وجوب برائت از پیمانشکنان''':ابراز برائت و [[لعن]] و رویارویی عملی تنها درباره کافران و مستکبرانی است که به عهد و پیمان خود پایبند نباشند و دشمنی خود با خدا و مسلمانان را نشان دهند.<ref>روابط بین الملل در اسلام، ص180-181.</ref> به همینرو است که قرآن کریم علت قتال و دشمنی با این افراد را پایبند نبودن به پیمانشان با مسلمانان معرفی میکند، نه کفر آنان: {{قلم رنگ|سبز|(وَ اِنْ نَکَثُوا اَیْمانَهُمْ مِنْ بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَ طَعَنُوا فی دینِکُمْ فَقاتِلُوا اَئِمَّةَ الْکُفْرِ اِنَّهُمْ لا اَیْمانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ یَنْتَهُونَ)}}. (سوره توبه، 12) از اینرو، ابراز برائت از کسانی را که به پیمان خویش پایبند نیستند، بر همه مسلمانان و همپیمانانشان واجب شمردهاند.<ref>بیان السعاده، ج2، ص245.</ref> خطاب عمومی به مسلمانان و اعلان برائت از مشرکان کنار [[کعبه]] {{قلم رنگ|سبز|(وَ اَذانٌ مِنَ اللهِ وَ رَسُولِهِ اِلَی النَّاس...)}} (سوره توبه، 3) نیز نشانگر این است که مفهوم برائت در این آیات، از بیزاری که تنها حالتی قلبی است، فراتر رفته و مستلزم کنارهگیری از کافران و مشرکان و منزوی ساختن آنان است.<ref>ابعاد سیاسی و اجتماعی حج، ص101.</ref> | |||
==برائت از مشرکان و حج== | ==برائت از مشرکان و حج== |
ویرایش