برمکیان: تفاوت میان نسخه‌ها

۶۵۴ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۲ ژوئیهٔ ۲۰۱۸
اصلاح عنوان بندی؛ اصلاح شناسه
بدون خلاصۀ ویرایش
(اصلاح عنوان بندی؛ اصلاح شناسه)
خط ۱۹: خط ۱۹:
}}
}}


'''برمکیان''' خاندان بانفوذ ایرانی در دستگاه خلافت [[امویان]] و [[عباسیان]] بودند که به جهت نزدیکی به خلفا، صاحب نفوذ و دارای مناصب حکومتی، و در بسیاری از شؤنات حکومتی دخالت داشتند.
'''برمکیان''' خاندان بانفوذ ایرانی در دستگاه خلافت [[امویان]] و [[عباسیان]] بودند که به جهت نزدیکی به خلفا، صاحب نفوذ و دارای مناصب حکومتی بودند و در بسیاری از شؤنات حکومتی دخالت داشتند.


افراد برجسته خاندان برمکی در دستگاه خلافت عباسیان صاحب مناصب حکومتی، و در بعضی موارد تربیت [[هارون عباسی|هارون]] و [[امین عباسی]] را به‌عهده داشتند. نفوذ آنان تا جایی بود که در برخی از امور حکومتی تدبیر آنها نافذ بود و حتی تا جایی مورد اعتماد بودند که تصدی خاتم برای مهر و امضای نامه‌های حکومتی را به آنان می‌سپردند.
بنابر گزارش‌های تاریخی برمکیان پیوسته به [[سفر حج]] می‌رفتند و خدماتی به ساکنان [[حرمین شریفین]] داشتند. مهم‌ترین سفر حج برمکیان آخرین سفر آنها بود که همراه هارون و دیگر صاحب منصبان به سفر حج رفتند و به جهت سخاوت و عطایای زیادی که در این سفر به مردم اعطا کردند این سال در ذهن مردم با عنوان سال عطایای سه‌گانه ماندگار شد.


بنابر گزارش‌های تاریخی برمکیان پیوسته به [[سفر حج]] می‌رفتند و خدماتی به ساکنان [[حرمین شریفین]] داشتند. سخاوت برمکیان یکی از ویژگی‌هایی بود که بین همگان مشهور بود. مهم‌ترین سفر حج برمکیان آخرین سفر آنها بود که همراه هارون و دیگر صاحب منصبان به سفر حج رفتند و به جهت سخاوت و عطایای زیادی که در این سفر به مردم اعطا کردند این سال در ذهن مردم با عنوان سال عطایای سه‌گانه ماندگار شد.
به‌جهت سفرهای زیاد برمکیان، آنان در نقاط مختلف [[مکه]] و [[مدینه]] دارای املاک و خانه‌های زیادی بودند. از جمله به گزارش منابع [[سقایه ابن برمک]] ساخته برمکیان به جهت فراهم کردن آب در این [[برکه]] برای حاجیان یکی از خدمات آنان بود.
 
به‌جهت سفرهای زیاد برمکیان، آنان در جاهای مختلف [[مکه]] و [[مدینه]] دارای املاک و خانه‌های زیادی بودند. بنابر گزارشاتی [[سقایه ابن برمک]] ساخته برمکیان به جهت فراهم کردن آب در این [[برکه]] برای حاجیان یکی از خدمات آنان می‌باشد.


==وجه تسمیه==
==وجه تسمیه==
خط ۴۸: خط ۴۶:
[[خالد بن برمک|خالد]] پسر برمک مشهور به [[ابوالبرامکه]] به سال 90ق. زاده شد.<ref>البلدان، ابن فقیه، ص618؛ تاریخ دمشق، ج16، ص8؛ وفیات الاعیان، ج1، ص332؛ الاعلام، ج2، ص295.</ref>وی مورد احترام امویان به‌ویژه فرزندان عبدالملک، هشام و [[مسلمة بن عبدالملک|مسلمه]]، بود.
[[خالد بن برمک|خالد]] پسر برمک مشهور به [[ابوالبرامکه]] به سال 90ق. زاده شد.<ref>البلدان، ابن فقیه، ص618؛ تاریخ دمشق، ج16، ص8؛ وفیات الاعیان، ج1، ص332؛ الاعلام، ج2، ص295.</ref>وی مورد احترام امویان به‌ویژه فرزندان عبدالملک، هشام و [[مسلمة بن عبدالملک|مسلمه]]، بود.


====هواداری از عباسیان====
'''هواداری از عباسیان''': با ورود وی به جرگه هواداران عباسیان و نشان دادن لیاقت در موارد گوناگون چون گردآوری پول برای عباسیان در دوره دعوت پنهان برای قیام عباسیان،<ref>الکامل، ج5، ص363.</ref> شرکت در سرکوب مخالفان در طوس به فرمان [[ابومسلم]] به سال130ق.،<ref>تاریخ طبری، ج7، ص389؛ تجارب الامم، ج3، ص293.</ref> مجاب کردن حکمران [[طبرستان]] به هواداری از قیام عباسیان به سال 131ق.،<ref>اخبار الدولة العباسیه، ص333.</ref> تصدی سمت خزانه‌داری، گردآوری و ثبت غنائم در پیکارهای [[قحطبة بن شبیب]] در قم و اصفهان و خراسان در همان سال<ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص343؛ اخبار الدولة العباسیه، ص349.</ref> و نقش به‌سزایش در قدرت یافتن عباسیان.
 
با ورود وی به جرگه هواداران عباسیان و نشان دادن لیاقت در موارد گوناگون چون گردآوری پول برای عباسیان در دوره دعوت پنهان برای قیام عباسیان،<ref>الکامل، ج5، ص363.</ref> شرکت در سرکوب مخالفان در طوس به فرمان [[ابومسلم]] به سال130ق.،<ref>تاریخ طبری، ج7، ص389؛ تجارب الامم، ج3، ص293.</ref> مجاب کردن حکمران [[طبرستان]] به هواداری از قیام عباسیان به سال 131ق.،<ref>اخبار الدولة العباسیه، ص333.</ref> تصدی سمت خزانه‌داری، گردآوری و ثبت غنائم در پیکارهای [[قحطبة بن شبیب]] در قم و اصفهان و خراسان در همان سال<ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص343؛ اخبار الدولة العباسیه، ص349.</ref> و نقش به‌سزایش در قدرت یافتن عباسیان.
 
====مناصب در حکومت سفاح====
 
[[سفاح]] نخستین خلیفه عباسی (حک: 132-136ق.) اداره امور غنائم را به خالد واگذاشت.<ref>الوزراء و الکتاب، ص59؛ الکامل، ج5، ص445.</ref> او با لیاقت و کاردانی توانست سرپرستی دیوان خراج برای گردآوری مالیات‌ها و دیوان جند برای اثبات انتساب سربازان به لشکر و پرداخت حقوق ایشان را نیز عهده‌دار شود.<ref>الوزراء و الکتاب، ص59.</ref> با وجود خودداری خالد از پذیرش عنوان وزیر و اعتقاد به بد یمن بودن آن به سبب قتل [[ابوسلمه خلال]]،<ref>الفخری، ص153.</ref> وی همه کارهای وزیر را انجام می‌داد. از‌این‌رو، برخی منابع از او با عنوان وزیر یاد کرده‌اند.<ref>الوزراء و الکتاب، ص59؛ وفیات الاعیان، ج1، ص332.</ref>


====وزارت در حکومت منصور====
'''مناصب خالد در حکومت سفاح''': [[سفاح]] نخستین خلیفه عباسی (حک: 132-136ق.) اداره امور غنائم را به خالد واگذاشت.<ref>الوزراء و الکتاب، ص59؛ الکامل، ج5، ص445.</ref> او با لیاقت و کاردانی توانست سرپرستی دیوان خراج برای گردآوری مالیات‌ها و دیوان جند برای اثبات انتساب سربازان به لشکر و پرداخت حقوق ایشان را نیز عهده‌دار شود.<ref>الوزراء و الکتاب، ص59.</ref> با وجود خودداری خالد از پذیرش عنوان وزیر و اعتقاد به بد یمن بودن آن به سبب قتل [[ابوسلمه خلال]]،<ref>الفخری، ص153.</ref> وی همه کارهای وزیر را انجام می‌داد. از‌این‌رو، برخی منابع از او با عنوان وزیر یاد کرده‌اند.<ref>الوزراء و الکتاب، ص59؛ وفیات الاعیان، ج1، ص332.</ref>


وزارت منصور (حک: 136-158ق.) نیز از جمله مناصبی بود که به سال 136ق. به خالد واگذار شد که یک سال و‌ اندی عهده‌دار آن بود تا این که [[سلیمان بن وهب موریانی|ابوایوب سلیمان بن وهب موریانی]]، نخستین وزیر منصور، به قصد دور کردن خالد از پایتخت و تصدی منصب او، پیشنهاد اعطای ولایت فارس به خالد را داد و خالد چندین سال بر [[فارس]] حکم راند.<ref>الوزراء و الکتاب، ص65.</ref> منصور همچنین حکومت [[طبرستان]] و [[موصل]] را در سال 148ق. به وی بخشید که ثروت فراوانی برایش به ارمغان آورد.<ref>البلدان، ابن فقیه، ص574، 579؛ الکامل، ج5، ص585.</ref>
'''وزارت خالد در حکومت منصور''': وزارت منصور (حک: 136-158ق.) نیز از جمله مناصبی بود که به سال 136ق. به خالد واگذار شد که یک سال و‌ اندی عهده‌دار آن بود تا این که [[سلیمان بن وهب موریانی|ابوایوب سلیمان بن وهب موریانی]]، نخستین وزیر منصور، به قصد دور کردن خالد از پایتخت و تصدی منصب او، پیشنهاد اعطای ولایت فارس به خالد را داد و خالد چندین سال بر [[فارس]] حکم راند.<ref>الوزراء و الکتاب، ص65.</ref> منصور همچنین حکومت [[طبرستان]] و [[موصل]] را در سال 148ق. به وی بخشید که ثروت فراوانی برایش به ارمغان آورد.<ref>البلدان، ابن فقیه، ص574، 579؛ الکامل، ج5، ص585.</ref>


====وفات====
'''وفات خالد''': به سال 163ق. خالد و برادرانش سلیمان و حسن،‌ هارون را در نبرد با رومیان همراهی کردند.<ref>تاریخ طبری، ج8، ص146.</ref> سرانجام خالد که به خوش‌رفتاری و سیاست‌مداری شهرت داشت، در [[جمادی الاولی]] سال 165ق. درگذشت.<ref>وفیات الاعیان، ج1، ص332.</ref>
 
به سال 163ق. خالد و برادرانش سلیمان و حسن،‌ هارون را در نبرد با رومیان همراهی کردند.<ref>تاریخ طبری، ج8، ص146.</ref> سرانجام خالد که به خوش‌رفتاری و سیاست‌مداری شهرت داشت، در [[جمادی الاولی]] سال 165ق. درگذشت.<ref>وفیات الاعیان، ج1، ص332.</ref>


===یحیی برمکی===
===یحیی برمکی===


دومین شخص برجسته این خاندان، [[یحیی برمکی|یحیی]] بود. وی در سال آخر حکومت منصور عهده‌دار ولایت آذربایجان بود.<ref>الکامل، ج6، ص16.</ref>
دومین شخص برجسته این خاندان، [[یحیی برمکی|یحیی]] بود. وی در سال آخر حکومت منصور عهده‌دار ولایت آذربایجان بود.<ref>الکامل، ج6، ص16.</ref>
====تربیت هارون عباسی====
او از سوی [[مهدی عباسی]] (حک: 158-169ق.) مسؤول تربیت و تعلیم‌ [[هارون عباسی|هارون]] شد<ref>تاریخ طبری، ج8، ص140؛ وفیات الاعیان، ج6، ص221.</ref> و بعدها نقشی به‌سزا در به تخت نشاندن وی ایفا کرد.<ref>نک: تاریخ یعقوبی، ج2، ص406؛ تاریخ طبری، ج8، ص232؛ الکامل، ج6، ص99.</ref>
او از سوی [[مهدی عباسی]] (حک: 158-169ق.) مسؤول تربیت و تعلیم‌ [[هارون عباسی|هارون]] شد<ref>تاریخ طبری، ج8، ص140؛ وفیات الاعیان، ج6، ص221.</ref> و بعدها نقشی به‌سزا در به تخت نشاندن وی ایفا کرد.<ref>نک: تاریخ یعقوبی، ج2، ص406؛ تاریخ طبری، ج8، ص232؛ الکامل، ج6، ص99.</ref>


====مقتدرترین وزیر عباسی====
'''مقتدرترین وزیر عباسی''': هارون به پاس این خدمات به سال 170ق. با بخشیدن مُهر خویش به وی، حکم او را در سراسر قلمرو حکومتش نافذ ساخت، <ref>تاریخ طبری، ج8، ص233.</ref> به گونه‌ای که امور حکومتی با تدبیر یحیی، مقتدرترین وزیر در سراسر دوره عباسیان، شکل می‌گرفت.
 
هارون نیز به پاس این خدمات به سال 170ق. با بخشیدن مُهر خویش به وی، حکم او را در سراسر قلمرو حکومتش نافذ ساخت، <ref>تاریخ طبری، ج8، ص233.</ref> به گونه‌ای که امور حکومتی با تدبیر یحیی، مقتدرترین وزیر در سراسر دوره عباسیان، شکل می‌گرفت.


برپایه برخی از گزارش‌ها، وی نخستین کسی بود که در نامه‌ها عبارت «و اساله ان یصلی علی محمد عبده و رسوله» را افزود و کتابی نیز در این‌باره نوشت.<ref>الوزراء و الکتاب، ص114.</ref> آورده‌اند که وی از منصور خواست با توجه به نماز خواندن [[حضرت علی(ع)]] در ایوان مدائن، از ویران کردن آن خودداری کند.<ref>تاریخ طبری، ج7، ص651؛ الفخری، ص154؛ تاریخ ابن خلدون، ج3، ص247.</ref>
برپایه برخی از گزارش‌ها، وی نخستین کسی بود که در نامه‌ها عبارت «و اساله ان یصلی علی محمد عبده و رسوله» را افزود و کتابی نیز در این‌باره نوشت.<ref>الوزراء و الکتاب، ص114.</ref> آورده‌اند که وی از منصور خواست با توجه به نماز خواندن [[حضرت علی(ع)]] در ایوان مدائن، از ویران کردن آن خودداری کند.<ref>تاریخ طبری، ج7، ص651؛ الفخری، ص154؛ تاریخ ابن خلدون، ج3، ص247.</ref>
خط ۸۰: خط ۶۵:
همچنین هنگامی که‌ هارون [[فضل بن یحیی]] را مامور سرکوب شورش [[یحیی بن عبدالله علوی]] کرد، یحیی برمکی به فرزندش فضل هشدار داد که از ریختن خون فرزند رسول خدا خودداری کند و با توجه به این که برمکیان متهم به [[تشیع]] هستند، قضیه را با مصالحه فیصله دهد.<ref>تاریخ طبری، ج8، ص289؛ وفیات الاعیان، ج1، ص334؛ تاریخ حبیب السیر، ص237.</ref> خود نیز به علوی یاد شده کمک مالی کرد.<ref>الوزراء و الکتاب، ص157.</ref>
همچنین هنگامی که‌ هارون [[فضل بن یحیی]] را مامور سرکوب شورش [[یحیی بن عبدالله علوی]] کرد، یحیی برمکی به فرزندش فضل هشدار داد که از ریختن خون فرزند رسول خدا خودداری کند و با توجه به این که برمکیان متهم به [[تشیع]] هستند، قضیه را با مصالحه فیصله دهد.<ref>تاریخ طبری، ج8، ص289؛ وفیات الاعیان، ج1، ص334؛ تاریخ حبیب السیر، ص237.</ref> خود نیز به علوی یاد شده کمک مالی کرد.<ref>الوزراء و الکتاب، ص157.</ref>


====شرکت در گرفتاری امام کاظم====
'''شرکت در گرفتاری امام کاظم''': [[شیخ مفید]]، یحیی را به دست داشتن در گرفتاری [[امام موسی بن جعفر(ع)]] متهم می‌کند. به گفته وی، یحیی به جهت رقابت با [[محمد بن اشعث]] و با آگاهی از امامی بودن وی، از گرفتاری معیشتی [[اسماعیل بن علی]]، نواده [[امام صادق(ع)]] سوء استفاده کرد و با دادن هدایایی، وی را به بدگویی از امام نزد‌ هارون ترغیب کرد و همین به دستگیری و شهادت امام انجامید.<ref>الارشاد، ج2، ص237.</ref>
 
[[شیخ مفید]]، یحیی را به دست داشتن در گرفتاری [[امام موسی بن جعفر(ع)]] متهم می‌کند. به گفته وی، یحیی به جهت رقابت با [[محمد بن اشعث]] و با آگاهی از امامی بودن وی، از گرفتاری معیشتی [[اسماعیل بن علی]]، نواده [[امام صادق(ع)]] سوء استفاده کرد و با دادن هدایایی، وی را به بدگویی از امام نزد‌ هارون ترغیب کرد و همین به دستگیری و شهادت امام انجامید.<ref>الارشاد، ج2، ص237.</ref>
 
====مسمومیت ادریس بن عبدالله====


مسمومیت و مرگ ادریس بن عبدالله، پایه‌گذار سلسله [[ادریسیان]]، نیز به یحیی نسبت داده شده است.<ref>مقاتل الطالبیین، ص407.</ref>
''مسمومیت ادریس بن عبدالله'': مسمومیت و مرگ ادریس بن عبدالله، پایه‌گذار سلسله [[ادریسیان]]، نیز به یحیی نسبت داده شده است.<ref>مقاتل الطالبیین، ص407.</ref>


===جعفر بن یحیی برمکی===
===جعفر بن یحیی برمکی===
خط ۹۲: خط ۷۳:
جعفر فرزند یحیی از دیگر شخصیت‌های برجسته برمکیان است که نزد‌ هارون بسیار محبوب بود. سیطره و نفوذ وی بر دستگاه خلافت نظیر نداشت.<ref>الوزراء و الکتاب، ص120-121.</ref> با توجه به این که هنگام مرگش در سال 187ق.<ref>وفیات الاعیان، ج1، ص336.</ref> و به گفته [[مسعودی]]، هنگام مرگ 45 سال داشت<ref>مروج الذهب، ج3، ص386.</ref> می‌توان گفت که زاده 143ق. بوده است.
جعفر فرزند یحیی از دیگر شخصیت‌های برجسته برمکیان است که نزد‌ هارون بسیار محبوب بود. سیطره و نفوذ وی بر دستگاه خلافت نظیر نداشت.<ref>الوزراء و الکتاب، ص120-121.</ref> با توجه به این که هنگام مرگش در سال 187ق.<ref>وفیات الاعیان، ج1، ص336.</ref> و به گفته [[مسعودی]]، هنگام مرگ 45 سال داشت<ref>مروج الذهب، ج3، ص386.</ref> می‌توان گفت که زاده 143ق. بوده است.


====مناصب و اقدامات حکومتی====
'''مناصب و اقدامات حکومتی جعفر:''':به سال 176ق.‌ هارون ولایت بخش غربی قلمرو حکومت از شهر انبار تا شمال [[آفریقا]] را به جعفر بخشید.<ref>الوزراء و الکتاب، ص122.</ref>حکومت مصر در همان سال، <ref>الکامل، ج6، ص140.</ref> فرونشاندن اختلافات قبیله‌ای مردم [[شام]] به سال 180ق.، <ref>تاریخ طبری، ج8، ص262؛ الکامل، ج6، ص151-152.</ref> حکومت شامات و جزیره در همان سال، <ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص410.</ref> فرماندهی نگهبانان ویژه خلیفه، <ref>الکامل، ج6، ص152.</ref> ریاست دیوان‌ مظالم برای رسیدگی به تخلفات کارگزاران حکومتی، <ref>الوزراء و الکتاب، ص131.</ref> تصدی خاتم برای مهر و امضای نامه‌های حکومتی و پیشگیری از جعل نامه، <ref>الوزراء و الکتاب، ص133.</ref> ریاست برید، وزارت، و نیز سپهسالاری<ref>تاریخ بیهقی، ج1، ص227.</ref> از جمله مناصب و اقدامات حکومتی وی بودند. وی یحیی بن عبدالله علوی را به سفارش پدر از زندان آزاد کرد. نیز [[عبدالله افطس علوی]] را که‌ هارون به وی سپرده بود، به قتل رساند.<ref>مقاتل الطالبیین، ص411.</ref>
 
به سال 176ق.‌ هارون ولایت بخش غربی قلمرو حکومت از شهر انبار تا شمال [[آفریقا]] را به جعفر بخشید.<ref>الوزراء و الکتاب، ص122.</ref>حکومت مصر در همان سال، <ref>الکامل، ج6، ص140.</ref> فرونشاندن اختلافات قبیله‌ای مردم [[شام]] به سال 180ق.، <ref>تاریخ طبری، ج8، ص262؛ الکامل، ج6، ص151-152.</ref> حکومت شامات و جزیره در همان سال، <ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص410.</ref> فرماندهی نگهبانان ویژه خلیفه، <ref>الکامل، ج6، ص152.</ref> ریاست دیوان‌ مظالم برای رسیدگی به تخلفات کارگزاران حکومتی، <ref>الوزراء و الکتاب، ص131.</ref> تصدی خاتم برای مهر و امضای نامه‌های حکومتی و پیشگیری از جعل نامه، <ref>الوزراء و الکتاب، ص133.</ref> ریاست برید، وزارت، و نیز سپهسالاری<ref>تاریخ بیهقی، ج1، ص227.</ref> از جمله مناصب و اقدامات حکومتی وی بودند. وی یحیی بن عبدالله علوی را به سفارش پدر از زندان آزاد کرد. نیز [[عبدالله افطس علوی]] را که‌ هارون به وی سپرده بود، به قتل رساند.<ref>مقاتل الطالبیین، ص411.</ref>


===فضل بن یحیی برمکی===
===فضل بن یحیی برمکی===
خط ۱۰۰: خط ۷۹:
فضل، فرزند دیگر یحیی، به سال 147ق. زاده شد.<ref>وفیات الاعیان، ج4، ص36.</ref>او افزون بر داشتن جایگاه ویژه در دستگاه خلافت، از سوی‌ هارون، تربیت [[امین عباسی]] را عهده‌دار شد.<ref>وفیات الاعیان، ج4، ص28.</ref>
فضل، فرزند دیگر یحیی، به سال 147ق. زاده شد.<ref>وفیات الاعیان، ج4، ص36.</ref>او افزون بر داشتن جایگاه ویژه در دستگاه خلافت، از سوی‌ هارون، تربیت [[امین عباسی]] را عهده‌دار شد.<ref>وفیات الاعیان، ج4، ص28.</ref>


====مناصب حکومتی====
'''مناصب حکومتی فضل''': به سال 176ق. ولایت بخش شرقی قلمرو عباسیان از نهروان تا ترکستان و [[آذربایجان]] و [[ارمنستان]]<ref>الوزراء و الکتاب، ص122؛ وفیات الاعیان، ج4، ص29.</ref> و به سال 178ق. حکومت خراسان نیز به او داده شد.<ref>تاریخ سنی ملوک الارض، ص170؛ وفیات الاعیان، ج4، ص29؛ الکامل، ج6، ص145.</ref>در سال 179ق. حکومت وی بر خراسان پایان یافت؛ ولی حکومت آذربایجان و ارمنستان همچنان برعهده وی بود.<ref>خلیفه و سلطان، ص90.</ref>


به سال 176ق. ولایت بخش شرقی قلمرو عباسیان از نهروان تا ترکستان و [[آذربایجان]] و [[ارمنستان]]<ref>الوزراء و الکتاب، ص122؛ وفیات الاعیان، ج4، ص29.</ref> و به سال 178ق. حکومت خراسان نیز به او داده شد.<ref>تاریخ سنی ملوک الارض، ص170؛ وفیات الاعیان، ج4، ص29؛ الکامل، ج6، ص145.</ref>در سال 179ق. حکومت وی بر خراسان پایان یافت؛ ولی حکومت آذربایجان و ارمنستان همچنان برعهده وی بود.<ref>خلیفه و سلطان، ص90.</ref>
'''خودداری فضل از قتل امام''': هنگامی که امام موسی بن جعفر(ع) در زندان‌ هارون بود،‌ هارون دستور قتل امام را به فضل ابلاغ کرد. فضل از انجام آن خودداری ورزید و مورد خشم‌ هارون قرار گرفت و تازیانه خورد.<ref>الارشاد، ج2، ص241؛ مقاتل الطالبیین، ص416.</ref>


====خودداری از قتل امام====
===دیگر برمکیان===
 
هنگامی که امام موسی بن جعفر(ع) در زندان‌ هارون بود،‌ هارون دستور قتل امام را به فضل ابلاغ کرد. فضل از انجام آن خودداری ورزید و مورد خشم‌ هارون قرار گرفت و تازیانه خورد.<ref>الارشاد، ج2، ص241؛ مقاتل الطالبیین، ص416.</ref>
 
===برمکیان دیگر===


در منابع از برمکیان دیگری مانند معاویه<ref>البلدان، یعقوبی، ص46.</ref> و حسن و سلیمان فرزندان برمک، <ref>تاریخ طبری، ج8، ص146؛ البلدان، ابن فقیه، ص618-619؛ معجم البلدان، ج5، ص308.</ref> محمد فرزند خالد، <ref>تاریخ طبری، ج8، ص261.</ref> ابراهیم و موسی و محمد<ref>مروج الذهب، ج3، ص368؛ الوزراء و الکتاب، ص116.</ref>فرزندان یحیی و نوادگان برمکیان<ref>تاریخ طبری، ج8، ص437-438، 626.</ref>یاد شده است. اما به علت نقش کم‌رنگ ایشان در رویدادهای تاریخی، آگاهی‌های فراوان درباره آن‌ها ارائه نشده است.
در منابع از برمکیان دیگری مانند معاویه<ref>البلدان، یعقوبی، ص46.</ref> و حسن و سلیمان فرزندان برمک، <ref>تاریخ طبری، ج8، ص146؛ البلدان، ابن فقیه، ص618-619؛ معجم البلدان، ج5، ص308.</ref> محمد فرزند خالد، <ref>تاریخ طبری، ج8، ص261.</ref> ابراهیم و موسی و محمد<ref>مروج الذهب، ج3، ص368؛ الوزراء و الکتاب، ص116.</ref>فرزندان یحیی و نوادگان برمکیان<ref>تاریخ طبری، ج8، ص437-438، 626.</ref>یاد شده است. اما به علت نقش کم‌رنگ ایشان در رویدادهای تاریخی، آگاهی‌های فراوان درباره آن‌ها ارائه نشده است.
خط ۱۶۸: خط ۱۴۳:
یحیی برمکی خانه‌های گوناگون در شهر مکه خریداری کرده بود.
یحیی برمکی خانه‌های گوناگون در شهر مکه خریداری کرده بود.


====خانه حجیر بن ابی‌اهاب====
'''خانه حجیر بن ابی‌اهاب''': وی خانه [[حجیر بن ابی‌اهاب]] را که هم به [[کوه قعیقعان]] و هم به [[مسجدالحرام]] راه داشت، در برابر 36 هزار دینار خریداری و تعمیر کرد.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص250-251؛ اخبار مکه، فاکهی، ج3، ص304.</ref>
 
وی خانه [[حجیر بن ابی‌اهاب]] را که هم به [[کوه قعیقعان]] و هم به [[مسجدالحرام]] راه داشت، در برابر 36 هزار دینار خریداری و تعمیر کرد.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص250-251؛ اخبار مکه، فاکهی، ج3، ص304.</ref>
 
====خانه‌ای در دامنه کوه ابوقبیس====
 
همچنین خانه‌ای متعلق به [[بنی‌عائذ]] و شخصی به نام ابن صیفی را که در دامنه [[کوه ابوقبیس]] بود، نیز خرید. این خانه در گسترش دوران [[مهدی عباسی]] (167ق.)  همچنان دست نخورده باقیمانده بود.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص259-260؛ اخبار مکه، فاکهی، ج3، ص329.</ref>


====دار حمزه====
'''خانه‌ای در دامنه کوه ابوقبیس:''' همچنین خانه‌ای متعلق به [[بنی‌عائذ]] و شخصی به نام ابن صیفی را که در دامنه [[کوه ابوقبیس]] بود، نیز خرید. این خانه در گسترش دوران [[مهدی عباسی]] (167ق.)  همچنان دست نخورده باقیمانده بود.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص259-260؛ اخبار مکه، فاکهی، ج3، ص329.</ref>


دار حمزه متعلق به عمرو بن سفیان بن سعد در منطقه [[سویقه]] را نیز یحیی خریداری کرد.<ref>اخبار مکه، فاکهی، ج3، ص296.</ref> [[فاکهی]] از خانه‌ای که به یحیی تعلق داشت و در روزگار او به خانه ابواحمد بن رشید شهرت داشته، گزارش داده است.<ref>اخبار مکه، فاکهی، ج2، ص208.</ref> یحیی همچنین برای ایجاد بوستانی در [[منطقه فخ]]، [[کوه حزنه|کوه حَزَنه]] را شکافت و مسیری به سوی فخ هموار نمود.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص296؛ اخبار مکه، فاکهی، ج4، ص212-213.</ref>
'''دار حمزه''': دار حمزه متعلق به عمرو بن سفیان بن سعد در منطقه [[سویقه]] را نیز یحیی خریداری کرد.<ref>اخبار مکه، فاکهی، ج3، ص296.</ref> [[فاکهی]] از خانه‌ای که به یحیی تعلق داشت و در روزگار او به خانه ابواحمد بن رشید شهرت داشته، گزارش داده است.<ref>اخبار مکه، فاکهی، ج2، ص208.</ref> یحیی همچنین برای ایجاد بوستانی در [[منطقه فخ]]، [[کوه حزنه|کوه حَزَنه]] را شکافت و مسیری به سوی فخ هموار نمود.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص296؛ اخبار مکه، فاکهی، ج4، ص212-213.</ref>


====خانه عبدالله بن جعفر بن ابی‌طالب====
'''خانه عبدالله بن جعفر بن ابی‌طالب:''' خانه [[عبدالله بن جعفر|عبدالله]] بن [[جعفر بن ابی‌طالب]] در شهر مدینه نیز از جانب یحیی خریداری شده بود.<ref>تاریخ المدینه، ج1، ص234.</ref>


خانه [[عبدالله بن جعفر|عبدالله]] بن [[جعفر بن ابی‌طالب]] در شهر مدینه نیز از جانب یحیی خریداری شده بود.<ref>تاریخ المدینه، ج1، ص234.</ref>
'''خانه‌هایی در نزدیکی مسجدالنبی:''' همچنین خانه‌هایی در غرب و شرق [[مسجدالنبی]] از سوی برمکیان خریداری شده بود که بعدها مصادره و در زمره اموال حکومتی شد.<ref>تاریخ المدینه، ج1، ص247.</ref>


====خانه‌هایی در نزدیکی مسجدالنبی====
'''خانه عاتکه:''' خانه [[عاتکه]] دختر [[عبدالله بن یزید]] که روبه‌روی [[باب الرحمه]] مسجدالنبی قرار داشت، نیز از جانب یحیی خریداری شد.<ref>بهجة النفوس، ج1، ص547؛ التعریف بما آنست الهجره، ص107؛ تاریخ مکة المشرفه، ص293.</ref>
 
همچنین خانه‌هایی در غرب و شرق [[مسجدالنبی]] از سوی برمکیان خریداری شده بود که بعدها مصادره و در زمره اموال حکومتی شد.<ref>تاریخ المدینه، ج1، ص247.</ref>
 
====خانه عاتکه====
 
خانه [[عاتکه]] دختر [[عبدالله بن یزید]] که روبه‌روی [[باب الرحمه]] مسجدالنبی قرار داشت، نیز از جانب یحیی خریداری شد.<ref>بهجة النفوس، ج1، ص547؛ التعریف بما آنست الهجره، ص107؛ تاریخ مکة المشرفه، ص293.</ref>


===املاک جعفر برمکی===
===املاک جعفر برمکی===
خط ۱۹۶: خط ۱۵۹:
جعفر برمکی قطعه زمینی را کنار ضلع شرقی مسجدالحرام از‌ هارون به [[اقطاع]] گرفت و خانه‌ای شخصی برای اقامت در [[ایام حج]] ساخت. این خانه پس از قتل جعفر مصادره شد و [[حماد بربری]]، از کارگزاران‌ هارون، درون آن را با شیشه تزیین کرد که به [[دارالقواریر]] شهرت یافت.<ref>اخبار مکه، فاکهی، ج2، ص166؛ اتحاف الوری، ج2، ص207-208.</ref>
جعفر برمکی قطعه زمینی را کنار ضلع شرقی مسجدالحرام از‌ هارون به [[اقطاع]] گرفت و خانه‌ای شخصی برای اقامت در [[ایام حج]] ساخت. این خانه پس از قتل جعفر مصادره شد و [[حماد بربری]]، از کارگزاران‌ هارون، درون آن را با شیشه تزیین کرد که به [[دارالقواریر]] شهرت یافت.<ref>اخبار مکه، فاکهی، ج2، ص166؛ اتحاف الوری، ج2، ص207-208.</ref>


====خانه ابوالعاص بن ربیع====
'''خانه ابوالعاص بن ربیع:''' وی همچنین خانه [[ابوالعاص بن ربیع]]، شوهر [[زینب بنت محمد|زینب]] دختر [[پیامبر]]، را که هدیه [[حضرت خدیجه]] به ایشان بود، در کوچه‌ای به سوی [[منطقه اجیاد کبیر]] به 80 دینار از عموزادگان ابوالعاص خریداری کرد و آن را با سنگ‌های طرح‌دار و چوب ساج تعمیر و برای اقامت آماده ساخت.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص243.</ref>فاکهی در تعیین حدود [[بطحا]] ، نام این خانه را یاد کرده است.<ref>اخبار مکه، فاکهی، ج3، ص75.</ref>


وی همچنین خانه [[ابوالعاص بن ربیع]]، شوهر [[زینب بنت محمد|زینب]] دختر [[پیامبر]]، را که هدیه [[حضرت خدیجه]] به ایشان بود، در کوچه‌ای به سوی [[منطقه اجیاد کبیر]] به 80 دینار از عموزادگان ابوالعاص خریداری کرد و آن را با سنگ‌های طرح‌دار و چوب ساج تعمیر و برای اقامت آماده ساخت.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص243.</ref>فاکهی در تعیین حدود [[بطحا]] ، نام این خانه را یاد کرده است.<ref>اخبار مکه، فاکهی، ج3، ص75.</ref>
'''دار المعیدی:''' دار المعیدی در همان کوچه نیز به دست جعفر خریداری و تعمیر شد.<ref>اخبار مکه، فاکهی، ج2، ص207، 234.</ref> وی همچنین قصری کنار [[کوه سقر]] در حاشیه شهر مکه بنا نهاد.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص287؛ اخبار مکه، فاکهی، ج4، ص182.</ref> میان [[باب البقالین]] و [[باب الخیاطین]]، درهای مسجدالحرام، نیز قطعه زمینی وجود داشت که جعفر آن را از‌ هارون به اقطاع گرفت و هنوز ساخت آن به اتمام نرسیده بود که مرگش فرا‌رسید.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص81.</ref>


====دار المعیدی====
'''خانه‌ای در مدینه:'''وی همچنین خانه‌ای در مدینه برابر مسجدالنبی داشت.<ref>التحفة اللطیفه، ج1، ص243؛ التعریف بتاریخ، ص421.</ref>این خانه در جانب غربی مسجد قرار داشت و یکی از درهای مسجد به جهت روبه‌رو بودن با این خانه، به باب جعفر بن یحیی برمکی شناخته می‌شد.<ref>التعریف بتاریخ، ص421.</ref>
 
دار المعیدی در همان کوچه نیز به دست جعفر خریداری و تعمیر شد.<ref>اخبار مکه، فاکهی، ج2، ص207، 234.</ref> وی همچنین قصری کنار [[کوه سقر]] در حاشیه شهر مکه بنا نهاد.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص287؛ اخبار مکه، فاکهی، ج4، ص182.</ref> میان [[باب البقالین]] و [[باب الخیاطین]]، درهای مسجدالحرام، نیز قطعه زمینی وجود داشت که جعفر آن را از‌ هارون به اقطاع گرفت و هنوز ساخت آن به اتمام نرسیده بود که مرگش فرا‌رسید.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص81.</ref>
 
====خانه‌ای در مدینه====
 
وی همچنین خانه‌ای در مدینه برابر مسجدالنبی داشت.<ref>التحفة اللطیفه، ج1، ص243؛ التعریف بتاریخ، ص421.</ref>این خانه در جانب غربی مسجد قرار داشت و یکی از درهای مسجد به جهت روبه‌رو بودن با این خانه، به باب جعفر بن یحیی برمکی شناخته می‌شد.<ref>التعریف بتاریخ، ص421.</ref>


===سقایه ابن برمک===
===سقایه ابن برمک===
خط ۳۱۹: خط ۲۷۶:


{{خاندان‌ها}}
{{خاندان‌ها}}
[[رده:مقاله‌های تکمیل‌شده]]