Automoderated users، دیوانسالاران، checkuser، ناظمان (CommentStreams)، developer، Moderators، مدیران
۹٬۹۰۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
==بنیامیه پیش از اسلام== | ==بنیامیه پیش از اسلام== | ||
بنی امیه به سبب سکونت در پیرامون [[کعبه]]، از [[قریش بطائح]] بودند؛ در برابر [[قریش ظواهر]] که در اطراف [[مکه]] سکونت داشتند.<ref>المحبر، ص167؛ مروج الذهب، ج2، ص32.</ref> آنها در دوران جاهلی، از تاجران و توانگران قریش بودند. عبدشمس، جد بزرگ آنان، عامل پیمان تجارت قریش با [[حبشه]]<ref>الطبقات، ج1، ص61؛ المحبر، ص163؛ تاریخ یعقوبی، ج1، ص244.</ref> یا [[عراق]]<ref>مبهمات القرآن، ج2، ص746.</ref> و در زمره [[اصحاب ایلاف]] بود.<ref>المحبر، ص162-163؛ تفسیر قرطبی، ج20، ص204؛ مبهمات القرآن، ج2، ص745.</ref> ابوسفیان (صخر) پسر حرب نیز در آستانه ظهور اسلام به عنوان رئیس کاروانهای تجاری قریش با [[شام]] داد و ستد داشت.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج1، ص115؛ المعارف، ص575؛ الاستیعاب، ج4، ص240.</ref> | |||
آنها در دوران جاهلی، از تاجران و توانگران قریش بودند. عبدشمس، جد بزرگ آنان، عامل پیمان تجارت قریش با [[حبشه]]<ref>الطبقات، ج1، ص61؛ المحبر، ص163؛ تاریخ یعقوبی، ج1، ص244.</ref> یا [[عراق]]<ref>مبهمات القرآن، ج2، ص746.</ref> و در زمره [[اصحاب ایلاف]] بود.<ref>المحبر، ص162-163؛ تفسیر قرطبی، ج20، ص204؛ مبهمات القرآن، ج2، ص745.</ref> ابوسفیان (صخر) پسر حرب نیز در آستانه ظهور اسلام به عنوان رئیس کاروانهای تجاری قریش با [[شام]] داد و ستد داشت.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج1، ص115؛ المعارف، ص575؛ الاستیعاب، ج4، ص240.</ref> | |||
بنیامیه از میان مناصب مکه، [[قیادت]] (فرماندهی در نبردها و کاروانهای تجارت) را که به دست [[قصی بن کلاب]]، جد چهارم پیامبر، در کنار برخی دیگر از مناصب پدید آمده بود، پس از عبدشمس و امیه به صورت موروثی در اختیار داشتند.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج1، ص115؛ تاریخ ابن خلدون، ج3، ص2.</ref> | بنیامیه از میان مناصب مکه، [[قیادت]] (فرماندهی در نبردها و کاروانهای تجارت) را که به دست [[قصی بن کلاب]]، جد چهارم پیامبر، در کنار برخی دیگر از مناصب پدید آمده بود، پس از عبدشمس و امیه به صورت موروثی در اختیار داشتند.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج1، ص115؛ تاریخ ابن خلدون، ج3، ص2.</ref> | ||
رقابت بنیامیه با بنیهاشم از مهمترین و تاثیرگذارترین رخدادهای این خاندان است که ریشه آن به رقابت امیه، سر سلسله این خاندان، با هاشم بازمیگردد. امیه که گویا به سبب کوششهای شایسته عمویش هاشم در منصب [[سقایت]] و [[رفادت]]، به منزلت اجتماعی والای او رشک میبرد، <ref>المنمق، ص97؛ تاریخ طبری، ج2، ص253؛ المنتظم، ج2، ص212.</ref> در رقابت با او تلاشهایی چون اطعام حاجیان انجام داد. سرانجام آن دو اختلاف خود را نزد کاهنی از خزاعه برای داوری بردند و تعهد سپردند تا در صورت محکومیت 50 شتر را در مکه نحر نمایند و مردم را اطعام کنند و نیز 10 سال از آن شهر بیرون روند.<ref>الطبقات، ج1، ص62؛ المنتظم، ج2، ص212-213.</ref> با داوری کاهن به نفع هاشم، امیه به شام تبعید شد.<ref>الطبقات، ج1، ص62؛ تاریخ طبری، ج2، ص253؛ المنتظم، ج2، ص213.</ref> | رقابت بنیامیه با بنیهاشم از مهمترین و تاثیرگذارترین رخدادهای این خاندان است که ریشه آن به رقابت امیه، سر سلسله این خاندان، با هاشم بازمیگردد. امیه که گویا به سبب کوششهای شایسته عمویش هاشم در منصب [[سقایت]] و [[رفادت]]، به منزلت اجتماعی والای او رشک میبرد، <ref>المنمق، ص97؛ تاریخ طبری، ج2، ص253؛ المنتظم، ج2، ص212.</ref> در رقابت با او تلاشهایی چون اطعام حاجیان انجام داد. سرانجام آن دو اختلاف خود را نزد کاهنی از خزاعه برای داوری بردند و تعهد سپردند تا در صورت محکومیت 50 شتر را در مکه نحر نمایند و مردم را اطعام کنند و نیز 10 سال از آن شهر بیرون روند.<ref>الطبقات، ج1، ص62؛ المنتظم، ج2، ص212-213.</ref> با داوری کاهن به نفع هاشم، امیه به شام تبعید شد.<ref>الطبقات، ج1، ص62؛ تاریخ طبری، ج2، ص253؛ المنتظم، ج2، ص213.</ref> | ||
شماری از پژوهشگران این گزارش را به افسانه تشبیه و آن را انکار کرده و عدم گزارش آن از سوی تاریخنگارانی چون [[یعقوبی]]، [[ابنهشام]] و [[مسعودی]] را دلیل جعلی بودن آن دانستهاند.<ref>نک: تاریخ صدر اسلام، ص95.</ref> | شماری از پژوهشگران این گزارش را به افسانه تشبیه و آن را انکار کرده و عدم گزارش آن از سوی تاریخنگارانی چون [[یعقوبی]]، [[ابنهشام]] و [[مسعودی]] را دلیل جعلی بودن آن دانستهاند.<ref>نک: تاریخ صدر اسلام، ص95.</ref> | ||
== | ==بنی امیه پس از اسلام== | ||
بعد از [[بعثت]] امویان در صف نخست مقابله با پیامبر و مسلمانان قرار داشتند. از میان امویان، ابوسفیان، [[عقبة بن ابیمعیط]]، [[ابواحیحه|ابواُحیحه]]، معاویة بن مغیرة بن ابیالعاص (از مقتولان پس از [[غزوه احد]])، <ref>السیرة النبویه، ج2، ص104؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص78؛ اسد الغابه، ج6، ص293.</ref> مروان و پدرش [[حکم بن ابیالعاص]] (تبعیدی رسول خدا به [[طائف]])<ref>الفتن، ص72.</ref> و نیز امجمیل خواهر ابوسفیان<ref>السیرة النبویه، ج2، ص355.</ref> از سرسختترین دشمنان پیامبر(ص) بودند. | بعد از [[بعثت]] امویان در صف نخست مقابله با پیامبر و مسلمانان قرار داشتند. از میان امویان، ابوسفیان، [[عقبة بن ابیمعیط]]، [[ابواحیحه|ابواُحیحه]]، معاویة بن مغیرة بن ابیالعاص (از مقتولان پس از [[غزوه احد]])، <ref>السیرة النبویه، ج2، ص104؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص78؛ اسد الغابه، ج6، ص293.</ref> مروان و پدرش [[حکم بن ابیالعاص]] (تبعیدی رسول خدا به [[طائف]])<ref>الفتن، ص72.</ref> و نیز امجمیل خواهر ابوسفیان<ref>السیرة النبویه، ج2، ص355.</ref> از سرسختترین دشمنان پیامبر(ص) بودند. | ||
به رغم مواضع ستیزآمیز بنیامیه با رسول خدا، چند تن از آنان در سالهای نخست دعوت پیامبر مسلمان شدند. خالد از پیشگامان در [[اسلام]] و از کاتبان پیامبر(ص) <ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص23؛ تاریخ طبری، ج2، ص317.</ref> و عمرو فرزندان [[سعید بن عاص]]، <ref>الطبقات، ج4، ص75-76؛ تاریخ دمشق، ج6، ص129؛ ج46، ص24.</ref> [[ابوحذیفة بن عتبه]]، <ref>انساب الاشراف، ج9، ص368-369؛ تاریخ طبری، ج2، ص331؛ الاستیعاب، ج4، ص1631.</ref> [[عثمان بن عفان]] و [[امحبیبه]] دختر ابوسفیان، از همسران پیامبر، از آن جمله هستند.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص323؛ تاریخ طبری، ج2، ص331.</ref> | به رغم مواضع ستیزآمیز بنیامیه با رسول خدا، چند تن از آنان در سالهای نخست دعوت پیامبر مسلمان شدند. خالد از پیشگامان در [[اسلام]] و از کاتبان پیامبر(ص) <ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص23؛ تاریخ طبری، ج2، ص317.</ref> و عمرو فرزندان [[سعید بن عاص]]، <ref>الطبقات، ج4، ص75-76؛ تاریخ دمشق، ج6، ص129؛ ج46، ص24.</ref> [[ابوحذیفة بن عتبه]]، <ref>انساب الاشراف، ج9، ص368-369؛ تاریخ طبری، ج2، ص331؛ الاستیعاب، ج4، ص1631.</ref> [[عثمان بن عفان]] و [[امحبیبه]] دختر ابوسفیان، از همسران پیامبر، از آن جمله هستند.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص323؛ تاریخ طبری، ج2، ص331.</ref> | ||
دشمنی بنیامیه در پی هجرت پیامبر به یثرب ادامه یافت. ابوسفیان رهبری و فرماندهی قریش را جز در [[نبرد بدر]] (2ق.) که وی به عنوان رئیس کاروان تجاری قریش به شام غایب بود، بر عهده داشت.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص619؛ انساب الاشراف، ج5، ص11-12.</ref> | |||
دشمنی بنیامیه در پی هجرت پیامبر به یثرب ادامه یافت. | |||
ابوسفیان رهبری و فرماندهی قریش را جز در [[نبرد بدر]] (2ق.) که وی به عنوان رئیس کاروان تجاری قریش به شام غایب بود، بر عهده داشت.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص619؛ انساب الاشراف، ج5، ص11-12.</ref> | |||
در این غزوه نیز که در غیاب ابوسفیان رخ داد، کسانی از بنیعبدشمس و بنیامیه و همپیمانانشان شرکت داشتند<ref>الآحاد و المثانی، ج1، ص262.</ref> و چند تن از آنها مانند حنظلة بن ابیسفیان، <ref>السیرة النبویه، ج1، ص708؛ الارشاد، ج1، ص69.</ref> عقبة بن ابیمعیط، <ref>النزاع و التخاصم، ص42.</ref> عتبه و شیبه فرزندان ربیعه، [[ولید بن عتبه]]، و نیز عاص و عبیده پسران سعید بن عاص<ref>تاریخ دمشق، ج6، ص129؛ شرح نهج البلاغه، ج15، ص199.</ref> به قتل رسیدند و 12 تن از آنان به اسارت درآمدند.<ref>سبل الهدی، ج4، ص78.</ref> | در این غزوه نیز که در غیاب ابوسفیان رخ داد، کسانی از بنیعبدشمس و بنیامیه و همپیمانانشان شرکت داشتند<ref>الآحاد و المثانی، ج1، ص262.</ref> و چند تن از آنها مانند حنظلة بن ابیسفیان، <ref>السیرة النبویه، ج1، ص708؛ الارشاد، ج1، ص69.</ref> عقبة بن ابیمعیط، <ref>النزاع و التخاصم، ص42.</ref> عتبه و شیبه فرزندان ربیعه، [[ولید بن عتبه]]، و نیز عاص و عبیده پسران سعید بن عاص<ref>تاریخ دمشق، ج6، ص129؛ شرح نهج البلاغه، ج15، ص199.</ref> به قتل رسیدند و 12 تن از آنان به اسارت درآمدند.<ref>سبل الهدی، ج4، ص78.</ref> | ||
پس از غزوه بدر، روابط بنیامیه با پیامبر وارد مرحلهای تازهای شد؛ زیرا کشته شدن بزرگانی از بنیمخزوم و بنیعبدشمس و برخی دیگر از تیرههای قریش، به ابوسفیان این امکان را داد تا افزون بر رهبری بنیامیه، به رهبری قریش هم برسد.<ref>شرح نهج البلاغه، ج1، ص334؛ تاریخ ابن خلدون، ج3، ص3.</ref> وی به عنوان وارث منصب قیادت، در نبردهایی بزرگ مانند [[غزوه احد|اُحد]]<ref>الطبقات، ج2، ص28؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص47؛ تاریخ ابن خلدون، ج3، ص3.</ref> و [[غزوه احزاب|احزاب]]<ref>الطبقات، ج2، ص50؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص50؛ تاریخ ابن خلدون، ج3، ص3.</ref> هدایت سپاه قریش را بر عهده داشت. | پس از غزوه بدر، روابط بنیامیه با پیامبر وارد مرحلهای تازهای شد؛ زیرا کشته شدن بزرگانی از بنیمخزوم و بنیعبدشمس و برخی دیگر از تیرههای قریش، به ابوسفیان این امکان را داد تا افزون بر رهبری بنیامیه، به رهبری قریش هم برسد.<ref>شرح نهج البلاغه، ج1، ص334؛ تاریخ ابن خلدون، ج3، ص3.</ref> وی به عنوان وارث منصب قیادت، در نبردهایی بزرگ مانند [[غزوه احد|اُحد]]<ref>الطبقات، ج2، ص28؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص47؛ تاریخ ابن خلدون، ج3، ص3.</ref> و [[غزوه احزاب|احزاب]]<ref>الطبقات، ج2، ص50؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص50؛ تاریخ ابن خلدون، ج3، ص3.</ref> هدایت سپاه قریش را بر عهده داشت. | ||
ابوسفیان بزرگ امویان که نقش اصلی را در فرماندهی احزاب (5ق.) داشت، پس از ناکامی در آن نبرد<ref>السیرة النبویه، ج2، ص215؛ التنبیه و الاشراف، ص216.</ref> به ناچار همراه قریش تن به مصالحه با پیامبر(ص) در [[غزوه حدیبیه]] (6ق.) داد.<ref>نک: الطبقات، ج2، ص72-74؛ البدایة و النهایه، ج4، ص164-165.</ref> پس از نقض این پیمان از سوی قریش، ابوسفیان تلاشهایی از جمله سفر به مدینه، برای تجدید پیمان با رسول خدا به کار بست. بینتیجه ماندن این کوششها به [[فتح مکه]] به سال هشتم ق. انجامید.<ref>السیرة النبویه، ج2، ص397.</ref> | ابوسفیان بزرگ امویان که نقش اصلی را در فرماندهی احزاب (5ق.) داشت، پس از ناکامی در آن نبرد<ref>السیرة النبویه، ج2، ص215؛ التنبیه و الاشراف، ص216.</ref> به ناچار همراه قریش تن به مصالحه با پیامبر(ص) در [[غزوه حدیبیه]] (6ق.) داد.<ref>نک: الطبقات، ج2، ص72-74؛ البدایة و النهایه، ج4، ص164-165.</ref> پس از نقض این پیمان از سوی قریش، ابوسفیان تلاشهایی از جمله سفر به مدینه، برای تجدید پیمان با رسول خدا به کار بست. بینتیجه ماندن این کوششها به [[فتح مکه]] به سال هشتم ق. انجامید.<ref>السیرة النبویه، ج2، ص397.</ref> | ||
===بنی امیه پس از فتح مکه=== | ===بنی امیه پس از فتح مکه=== | ||
پیامبر در فتح مکه با توجه به نفوذ ابوسفیان، خانه او را از مکانهایی خواند که مردم با پناهنده شدن به آنها، در امان خواهند بود.<ref>الطبقات، ج2، ص103؛ اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص235-236؛ الاستیعاب، ج4، ص240.</ref> | پیامبر در فتح مکه با توجه به نفوذ ابوسفیان، خانه او را از مکانهایی خواند که مردم با پناهنده شدن به آنها، در امان خواهند بود.<ref>الطبقات، ج2، ص103؛ اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص235-236؛ الاستیعاب، ج4، ص240.</ref> | ||
خط ۹۵: | خط ۷۲: | ||
ابوسفیان پس از خلافت یافتن ابوبکر، به مخالفت با او پرداخت<ref>انساب الاشراف، ج2، ص271؛ تاریخ طبری، ج3، ص209.</ref> اما[[ابوبکر]] با بخشیدن زکات نجران به ابوسفیان که خود وی گرد آورده بود، او را با خود همراه کرد.<ref>العقد الفرید، ج4، ص240؛ شرح نهج البلاغه، ج2، ص44.</ref> ابوبکر همچنیین یزید بن ابیسفیان را فرمانده بخشی از سپاه مسلمانان در شام کرد.<ref>فتوح البلدان، ص134؛ تاریخ طبری، ج3، ص387.</ref> و نیز عثمان را کاتب خویش قرار داد.<ref>تاریخ دمشق، ج39، ص185؛ المحبر، ص377.</ref> | ابوسفیان پس از خلافت یافتن ابوبکر، به مخالفت با او پرداخت<ref>انساب الاشراف، ج2، ص271؛ تاریخ طبری، ج3، ص209.</ref> اما[[ابوبکر]] با بخشیدن زکات نجران به ابوسفیان که خود وی گرد آورده بود، او را با خود همراه کرد.<ref>العقد الفرید، ج4، ص240؛ شرح نهج البلاغه، ج2، ص44.</ref> ابوبکر همچنیین یزید بن ابیسفیان را فرمانده بخشی از سپاه مسلمانان در شام کرد.<ref>فتوح البلدان، ص134؛ تاریخ طبری، ج3، ص387.</ref> و نیز عثمان را کاتب خویش قرار داد.<ref>تاریخ دمشق، ج39، ص185؛ المحبر، ص377.</ref> | ||
بنیامیه در خلافت عمر دارای منزلت بودند؛ چنانکه دو تن از فرزندان ابوسفیان در شمار کارگزاران او قرار داشتند. پس از مرگ یزید بن ابیسفیان، به جای او برادرش معاویه امیر شامات شد<ref>فتوح البلدان، ص166-167؛ تاریخ دمشق، ج59، ص111.</ref> | بنیامیه در خلافت عمر دارای منزلت بودند؛ چنانکه دو تن از فرزندان ابوسفیان در شمار کارگزاران او قرار داشتند. پس از مرگ یزید بن ابیسفیان، به جای او برادرش معاویه امیر شامات شد<ref>فتوح البلدان، ص166-167؛ تاریخ دمشق، ج59، ص111.</ref> توجه ویژه عمر به معاویه سبب شد تا وی بعدها تسلط خود بر مردم را برآمده از منزلتش نزد این خلیفه معرفی کند.<ref>نک: انساب الاشراف، ج5، ص17.</ref> | ||
توجه ویژه عمر به معاویه سبب شد تا وی بعدها تسلط خود بر مردم را برآمده از منزلتش نزد این خلیفه معرفی کند.<ref>نک: انساب الاشراف، ج5، ص17 | |||
عملکرد نامناسب کارگزاران عثمان که بیشتر از خویشاوندان وی بودند، میان مسلمانان نارضایتی برانگیخت و منجر به قیام و گرد آمدن آنها بر ضد عثمان در مدینه شد. در این رخداد، بر خلاف معاویه که در اعزام نیرو برای حمایت از عثمان و بر خلاف دستور وی تعلل کرد، <ref>الجمل، ص73.</ref> امویان ساکن در آن شهر از عثمان حمایت کردند و حتی با طولانی شدن محاصره، تصمیم گرفتند عثمان را شبانه به مکه بفرستند که با آگاهی قیامکنندگان، تدبیرشان نافرجام ماند.<ref>الجمل، ص75.</ref> | دوره خلافت عثمان که خود اموی بود، دوره قدرت یافتن بنی امیه بود. عملکرد نامناسب کارگزاران عثمان که بیشتر از خویشاوندان وی بودند، میان مسلمانان نارضایتی برانگیخت و منجر به قیام و گرد آمدن آنها بر ضد عثمان در مدینه شد. در این رخداد، بر خلاف معاویه که در اعزام نیرو برای حمایت از عثمان و بر خلاف دستور وی تعلل کرد، <ref>الجمل، ص73.</ref> امویان ساکن در آن شهر از عثمان حمایت کردند و حتی با طولانی شدن محاصره، تصمیم گرفتند عثمان را شبانه به مکه بفرستند که با آگاهی قیامکنندگان، تدبیرشان نافرجام ماند.<ref>الجمل، ص75.</ref> | ||
با قتل عثمان، برخی از بنیامیه ساکن در مدینه، بیمناکانه نخست به امحبیبه دختر ابوسفیان و همسر رسول خدا پناه بردند<ref>الغدیر، ج9، ص198.</ref> و سپس به شام<ref>تاریخ طبری، ج4، ص430؛ تاریخ ابن خلدون، ج2، ص607.</ref> یا مکه گریختند.<ref>تاریخ طبری، ج4، ص433؛ الکامل، ج3، ص192.</ref> | با قتل عثمان، برخی از بنیامیه ساکن در مدینه، بیمناکانه نخست به امحبیبه دختر ابوسفیان و همسر رسول خدا پناه بردند<ref>الغدیر، ج9، ص198.</ref> و سپس به شام<ref>تاریخ طبری، ج4، ص430؛ تاریخ ابن خلدون، ج2، ص607.</ref> یا مکه گریختند.<ref>تاریخ طبری، ج4، ص433؛ الکامل، ج3، ص192.</ref> | ||
در آغاز خلافت امام علی، برخی از چهرههای مشهور اموی مانند مروان، سعید بن عاص، ولید بن عقبه و معاویه<ref>تاریخ طبری، ج4، ص450.</ref> از بیعت با امیرمؤمنان(ع) خودداری کردند و شماری از امویان در مکه نزد [[عبدالله بن حضرمی]]، هم پیمان بنیعبدشمس و کارگزار عثمان در آن شهر، رفتند و پس از پیوستن عبدالله بن عامر حکمران عثمان بر [[بصره]] به جمع آنان، خونخواهی عثمان را بهانه کردند<ref>تاریخ طبری، ج4، ص450.</ref> و [[نبرد جمل]] را به سرکردگی [[عایشه]] و [[طلحه]] و [[زبیر]] برپا نمودند. | در آغاز خلافت امام علی، برخی از چهرههای مشهور اموی مانند مروان، سعید بن عاص، ولید بن عقبه و معاویه<ref>تاریخ طبری، ج4، ص450.</ref> از بیعت با امیرمؤمنان(ع) خودداری کردند و شماری از امویان در مکه نزد [[عبدالله بن حضرمی]]، هم پیمان بنیعبدشمس و کارگزار عثمان در آن شهر، رفتند و پس از پیوستن عبدالله بن عامر حکمران عثمان بر [[بصره]] به جمع آنان، خونخواهی عثمان را بهانه کردند<ref>تاریخ طبری، ج4، ص450.</ref> و [[نبرد جمل]] را به سرکردگی [[عایشه]] و [[طلحه]] و [[زبیر]] برپا نمودند. | ||
==حکومت امویان== | ==حکومت امویان== | ||
در دوران | در دوران حکومت حدود 90 ساله امویان، 14 تن حکومت کردند. حکومت امویان شاخصههایی چون تبدیل نظام خلافت به نظام استبدادی موروثی، برخورد تبعیضآمیز با غیر عرب و موالی، بیعدالتی<ref>نک: مروج الذهب، ج3، ص232.</ref> و ستم بر رعیت به ویژه مخالفان، قداست بخشیدن به خلیفه و دستگاه خلافت، تقویت و ترویج جبرگرایی، و حمایت از مرجئه داشت.<ref>نک: تاریخ اجتماعی ایران، ج10، ص44.</ref> | ||
در حکومت آنها، دیوانهای جدید با الهام از تشکیلات ایرانیان و رومیان تاسیس شد یا گسترش یافت. دیوان بَرید (پست امروزین)، خاتم (مهر) و رسائل از آن جمله هستند.<ref>تجارب السلف، ص59.</ref> در این دوره، با پدید آمدن منصب حجابت، دسترسی مردم به حاکم دشوار گشت.<ref>تاریخ ابن خلدون، ج1، ص296.</ref> | در حکومت آنها، دیوانهای جدید با الهام از تشکیلات ایرانیان و رومیان تاسیس شد یا گسترش یافت. دیوان بَرید (پست امروزین)، خاتم (مهر) و رسائل از آن جمله هستند.<ref>تجارب السلف، ص59.</ref> در این دوره، با پدید آمدن منصب حجابت، دسترسی مردم به حاکم دشوار گشت.<ref>تاریخ ابن خلدون، ج1، ص296.</ref> |
ویرایش