۵٬۱۲۵
ویرایش
Hasaninasab (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
==درگذشت== | ==درگذشت== | ||
ابوسلمه در اواخر سال سوم هجری به فرماندهی<ref>المغازی، ج۱، ص۳.</ref> گروهی ۱۵۰ نفری به سوی قَطَن، آبگاه<ref>المغازی، ج۱، ص۳۴۲؛ معجم البلدان، ج۴، ص۳۷۴.</ref> یا کوهی در کرانه وادی الرّمه از آنِ بنیاسد به فاصله ۳۳۰ کیلومتری [[مدینه]]،<ref>معجم البلدان، ج۴، ص۳۷۴؛ المعالم الاثیره، ص۲۲۷.</ref> فرستاده شد.<ref>المغازی، ج۱، ص۳۴۱؛ دلائل النبوه، ج۳، ص۳۲۰.</ref> این نبرد به [[سریه]] ابوسلمه شهرت یافت.<ref>دلائل النبوه، ج۳، ص۳۱۹-۳۲۰.</ref> در بازگشت از این سریه، زخم بازوی او باز شد و پس از یک ماه مداوا، در روزهای پایانی ماه [[جمادی الثانی|جَمادیُ الثّانی]]<ref>معرفة الصحابه، ج۳، ص۱۶۹۵؛ ذخائر العقبی، ص۲۵۳.</ref> سال چهارم هجری در مدینه<ref>اسد الغابه، ج۳، ص۱۹۲.</ref> به [[شهادت]] رسید و در [[محله بنیامیة بن زید]] از تیرههای [[خزرج]] غسل داده شد<ref>المغازی، ج۱، ص۳۰۰.</ref> و در مدینه به خاک سپرده شد.<ref>الطبقات، ج۳، ص۱۸۲.</ref> گزارشی درگذشت او را در [[سال سوم هجری]]<ref>الاستیعاب، ج۳، ص۹۴۰؛ اسد الغابه، ج۳، ص۱۹۲.</ref> یا [[سال دوم هجری]] پس از [[غزوه بدر]] دانسته است<ref>اسد الغابه، ج۳، ص۱۹۲؛ الاصابه، ج۴، ص۱۳۱.</ref> که با توجه به شهرت نقش او در سریه قطن و برخی رویدادهای دیگر، پذیرش آن دشوار است. | ابوسلمه در اواخر سال سوم هجری به فرماندهی<ref>المغازی، ج۱، ص۳.</ref> گروهی ۱۵۰ نفری به سوی قَطَن، آبگاه<ref>المغازی، ج۱، ص۳۴۲؛ معجم البلدان، ج۴، ص۳۷۴.</ref> یا کوهی در کرانه وادی الرّمه از آنِ بنیاسد به فاصله ۳۳۰ کیلومتری [[مدینه]]،<ref>معجم البلدان، ج۴، ص۳۷۴؛ المعالم الاثیره، ص۲۲۷.</ref> فرستاده شد.<ref>المغازی، ج۱، ص۳۴۱؛ دلائل النبوه، ج۳، ص۳۲۰.</ref> این نبرد به [[سریه]] ابوسلمه شهرت یافت.<ref>دلائل النبوه، ج۳، ص۳۱۹-۳۲۰.</ref> در بازگشت از این سریه، زخم بازوی او باز شد و پس از یک ماه مداوا، در روزهای پایانی ماه [[جمادی الثانی|جَمادیُ الثّانی]]<ref>معرفة الصحابه، ج۳، ص۱۶۹۵؛ ذخائر العقبی، ص۲۵۳.</ref> سال چهارم هجری در مدینه<ref>اسد الغابه، ج۳، ص۱۹۲.</ref> به [[شهادت]] رسید و در [[محله بنیامیة بن زید]] از تیرههای [[خزرج]] غسل داده شد<ref>المغازی، ج۱، ص۳۰۰.</ref> و در مدینه به خاک سپرده شد.<ref>الطبقات، ج۳، ص۱۸۲.</ref> گزارشی درگذشت او را در [[سال سوم هجری]]<ref>الاستیعاب، ج۳، ص۹۴۰؛ اسد الغابه، ج۳، ص۱۹۲.</ref> یا [[سال دوم هجری]] پس از [[غزوه بدر]] دانسته است<ref>اسد الغابه، ج۳، ص۱۹۲؛ الاصابه، ج۴، ص۱۳۱.</ref> که با توجه به شهرت نقش او در سریه قطن و برخی رویدادهای دیگر، پذیرش آن دشوار است. | ||
===حضور پیامبر بر بالین ابوسلمه=== | ===حضور پیامبر بر بالین ابوسلمه=== | ||
هنگام احتضار ابوسلمه، [[پیامبر(ص)]] بر بالینش حضور یافت.<ref>اسد الغابه، ج۳، ص۱۹۱-۱۹۲.</ref> وی در این لحظات دعا کرد که او جانشین خوبی در خانوادهاش داشته باشد. استجابت دعای او را این میدانند که پس از مدتی [[ام سلمه]] با پیامبر ازدواج کرد.<ref>الاستیعاب، ج۳، ص۹۴۰؛ اسد الغابه، ج۳، ص۱۹۱-۱۹۲.</ref> پیامبر پس از وفات او نُه تکبیر گفت و فرمود: اگر بر ابوسلمه ۱۰۰۰ تکبیر هم گفته شود، شایسته آن است.<ref>تاریخ طبری، ج۳، ص۱۶۴؛ حیاة النبی، ج۳، ص۲۳۱.</ref> پیامبر بخشش گناهان، والایی جایگاه، بقای نسل، و وسعت و نورانیت قبر را برای وی از خدا طلبید.<ref>مسند احمد، ج۶، ص۲۹۷؛ صحیح مسلم، ج۳، ص۳۸؛ اسد الغابه، ج۳، ص۱۹۲.</ref> | هنگام احتضار ابوسلمه، [[پیامبر(ص)]] بر بالینش حضور یافت.<ref>اسد الغابه، ج۳، ص۱۹۱-۱۹۲.</ref> وی در این لحظات دعا کرد که او جانشین خوبی در خانوادهاش داشته باشد. استجابت دعای او را این میدانند که پس از مدتی [[ام سلمه]] با پیامبر ازدواج کرد.<ref>الاستیعاب، ج۳، ص۹۴۰؛ اسد الغابه، ج۳، ص۱۹۱-۱۹۲.</ref> پیامبر پس از وفات او نُه تکبیر گفت و فرمود: اگر بر ابوسلمه ۱۰۰۰ تکبیر هم گفته شود، شایسته آن است.<ref>تاریخ طبری، ج۳، ص۱۶۴؛ حیاة النبی، ج۳، ص۲۳۱.</ref> پیامبر بخشش گناهان، والایی جایگاه، بقای نسل، و وسعت و نورانیت قبر را برای وی از خدا طلبید.<ref>مسند احمد، ج۶، ص۲۹۷؛ صحیح مسلم، ج۳، ص۳۸؛ اسد الغابه، ج۳، ص۱۹۲.</ref> | ||
==آیات قرآن درباره ابوسلمه== | ==آیات قرآن درباره ابوسلمه== | ||
برخی مفسران ذیل برخی [[آیه|آیات]] قرآن از ابوسلمه یاد کردهاند. آنان مراد از آیه {فَأَمَّا مَن أُوتِی کتَابَهُ بِیمِینِهِ...} ([[سوره حاقه|سوره حاقّه]]، آیه ۱۹)، <ref>تفسیر سمرقندی، ج۳، ص۴۹۱؛ معرفة الصحابه، ج۳، ص۱۶۹۶؛ اسد الغابه، ج۳، ص۱۹۱.</ref> {... أَم مَّن یأْتِی ءامِنًا یومَ القِیامَةِ} ([[سوره فصلت|سوره فصّلت]]،آیه ۴۰)<ref>فتح القدیر، ج۴، ص۵۹۴-۵۹۵.</ref> و {وَ الَّذِینَ آتَیناهُمُ الکتابَ} ([[سوره انعام|سوره اَنعام]]، آیه ۱۱۴) را ابوسلمه و بعضی دیگر از [[صحابه]] دانستهاند.<ref>کشف الاسرار، ج۳، ص۴۶۴.</ref><br /> | برخی مفسران ذیل برخی [[آیه|آیات]] قرآن از ابوسلمه یاد کردهاند. آنان مراد از آیه {فَأَمَّا مَن أُوتِی کتَابَهُ بِیمِینِهِ...} ([[سوره حاقه|سوره حاقّه]]، آیه ۱۹)، <ref>تفسیر سمرقندی، ج۳، ص۴۹۱؛ معرفة الصحابه، ج۳، ص۱۶۹۶؛ اسد الغابه، ج۳، ص۱۹۱.</ref> {... أَم مَّن یأْتِی ءامِنًا یومَ القِیامَةِ} ([[سوره فصلت|سوره فصّلت]]،آیه ۴۰)<ref>فتح القدیر، ج۴، ص۵۹۴-۵۹۵.</ref> و {وَ الَّذِینَ آتَیناهُمُ الکتابَ} ([[سوره انعام|سوره اَنعام]]، آیه ۱۱۴) را ابوسلمه و بعضی دیگر از [[صحابه]] دانستهاند.<ref>کشف الاسرار، ج۳، ص۴۶۴.</ref><br /> | ||
همچنین گفتهاند در آیه {مَنِ اهتَدی فَإِنَّما یهتَدِی لِنَفسِهِ وَ مَن ضَلَّ فَإِنَّما یضِلُّ عَلَیها} ([[سوره اسراء|سوره اِسراء]]، آیه ۱۵)، مراد از هدایت شدهْ أبوسلمه و مراد از گمراهشده، [[ولید بن مغیره مخزومی| ولید بن مُغَیره مخزومی]] است.<ref>المحرر الوجیز، ج۳، ص۴۴۳.</ref> در تفسیر آیه ۵۴ سوره انعام (فَقُل سَلامٌ عَلَیکم...) هم ابوسلمه از جمله افرادی است که از آنها یاد شده است. بر پایه گزارشی، [[پیامبر(ص)]] پس از نزول این آیه هرگاه ایشان را میدید، در سلامکردن بر ایشان پیشی میگرفت.<ref>کشف الاسرار، ج۳، ص۳۶۵؛ روض الجنان، ج۷، ص۳۰۴.</ref> | همچنین گفتهاند در آیه {مَنِ اهتَدی فَإِنَّما یهتَدِی لِنَفسِهِ وَ مَن ضَلَّ فَإِنَّما یضِلُّ عَلَیها} ([[سوره اسراء|سوره اِسراء]]، آیه ۱۵)، مراد از هدایت شدهْ أبوسلمه و مراد از گمراهشده، [[ولید بن مغیره مخزومی| ولید بن مُغَیره مخزومی]] است.<ref>المحرر الوجیز، ج۳، ص۴۴۳.</ref> در تفسیر آیه ۵۴ سوره انعام (فَقُل سَلامٌ عَلَیکم...) هم ابوسلمه از جمله افرادی است که از آنها یاد شده است. بر پایه گزارشی، [[پیامبر(ص)]] پس از نزول این آیه هرگاه ایشان را میدید، در سلامکردن بر ایشان پیشی میگرفت.<ref>کشف الاسرار، ج۳، ص۳۶۵؛ روض الجنان، ج۷، ص۳۰۴.</ref> | ||
==روایت حدیث== | ==روایت حدیث== | ||
ابوسلمه راوی [[حدیث]] رسول خدا(ص) بود. از جمله احادیث او این است که کسی که هنگام رسیدن مصیبت، [[کلمه استرجاع]] را بر زبان آورد، خداوند جایگزینی شایسته برای او در دنیا قرار میدهد.<ref>المحبّر، ص۸۴؛ الجرح و التعدیل، ج۵، ص۱۰۷؛ معرفة الصحابه، ج۲، ص۱۶۹۵.</ref> وی در جریان معجزه [[شق القمر|شَقًّ القَمَر]] از گواهان پیامبر بود.<ref>الدر المنثور، ج۶، ص۱۳۳؛ روح المعانی، ج۱۴، ص۷۴.</ref> | ابوسلمه راوی [[حدیث]] رسول خدا(ص) بود. از جمله احادیث او این است که کسی که هنگام رسیدن مصیبت، [[کلمه استرجاع]] را بر زبان آورد، خداوند جایگزینی شایسته برای او در دنیا قرار میدهد.<ref>المحبّر، ص۸۴؛ الجرح و التعدیل، ج۵، ص۱۰۷؛ معرفة الصحابه، ج۲، ص۱۶۹۵.</ref> وی در جریان معجزه [[شق القمر|شَقًّ القَمَر]] از گواهان پیامبر بود.<ref>الدر المنثور، ج۶، ص۱۳۳؛ روح المعانی، ج۱۴، ص۷۴.</ref> | ||
==فرزندان | ==فرزندان== | ||
از ابوسلمه چهار فرزند به نامهای سَلَمه،<ref>الطبقات، ج۳، ص۱۸۱؛ الاستیعاب، ج۲، ص۶۴۱.</ref> عمر،<ref>معرفة الصحابه، ج۳، ص۱۶۹۴؛ اسد الغابه، ج۳، ص۱۹۱.</ref> زینب (برّه)<ref>السیرة النبویه، ج۱، ص۳۲۶؛ الطبقات، ج۳، ص۱۸۱؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۲۳۶.</ref> و دُرّه<ref>الطبقات، ج۳، ص۱۸۱؛ تاریخ طبری، ج۳، ص۱۶۴.</ref> بر جای ماندند که پس از شهادت ابوسلمه تحت حمایت پیامبر قرار گرفتند. سلمة بزرگتر از عمر بود<ref>تاریخ طبری، ج۱۱، ص۵۶۰؛ الاستیعاب، ج۲، ص۶۴۱.</ref> و در [[حبشه]] تولد یافت.<ref>السنن الکبری، ج۷، ص۷۱.</ref> پیامبر(ص) امامه دختر [[حمزه]] را به [[عقد]] او در آورد؛<ref>تاریخ طبری، ج۳، ص۱۶۴؛ تاریخ دمشق، ج۱۹، ص۳۶۱؛ امتاع الاسماع، ج۶، ص۲۹۸.</ref> اما وی پیش از زفاف درگذشت و کسی از نسل او نماند.<ref>الطبقات، ج۳، ص۸؛ المحبّر، ص۶۴؛ جمهرة انساب العرب، ص۱۷.</ref><br /> | از ابوسلمه چهار فرزند به نامهای سَلَمه،<ref>الطبقات، ج۳، ص۱۸۱؛ الاستیعاب، ج۲، ص۶۴۱.</ref> عمر،<ref>معرفة الصحابه، ج۳، ص۱۶۹۴؛ اسد الغابه، ج۳، ص۱۹۱.</ref> زینب (برّه)<ref>السیرة النبویه، ج۱، ص۳۲۶؛ الطبقات، ج۳، ص۱۸۱؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۲۳۶.</ref> و دُرّه<ref>الطبقات، ج۳، ص۱۸۱؛ تاریخ طبری، ج۳، ص۱۶۴.</ref> بر جای ماندند که پس از شهادت ابوسلمه تحت حمایت پیامبر قرار گرفتند. سلمة بزرگتر از عمر بود<ref>تاریخ طبری، ج۱۱، ص۵۶۰؛ الاستیعاب، ج۲، ص۶۴۱.</ref> و در [[حبشه]] تولد یافت.<ref>السنن الکبری، ج۷، ص۷۱.</ref> پیامبر(ص) امامه دختر [[حمزه]] را به [[عقد]] او در آورد؛<ref>تاریخ طبری، ج۳، ص۱۶۴؛ تاریخ دمشق، ج۱۹، ص۳۶۱؛ امتاع الاسماع، ج۶، ص۲۹۸.</ref> اما وی پیش از زفاف درگذشت و کسی از نسل او نماند.<ref>الطبقات، ج۳، ص۸؛ المحبّر، ص۶۴؛ جمهرة انساب العرب، ص۱۷.</ref><br /> | ||
عمر یا عمرو، دیگر فرزند ابوسلمه، در [[سال دوم هجری]] زاده شد.<ref>امتاع الاسماع، ج۶، ص۲۹۸؛ الاصابه، ج۴، ص۴۸۷.</ref> وی از راویان [[حدیث]] پیامبر بود.<ref>المحبّر، ص۲۹۳؛ تاریخ طبری، ج۱۱، ص۵۶۰؛ الاصابه، ج۴، ص۴۸۷.</ref> از جمله روایات او [[حدیث کساء]]،<ref>اسد الغابه، ج۱، ص۴۹۰؛ امتاع الاسماع، ج۵، ص۳۸۳؛ سبل الهدی، ج۱۱، ص۴۴۴.</ref> [[حدیث غدیر]]<ref>مناقب، ج۲، ص۲۲۸.</ref> و [[حدیث ائمه اثناعشر| حدیث ائمه اِثناعَشِر]] است.<ref>الخصال، ص۴۷۷، ح۴۱.</ref> او در [[جنگ جمل]] حضور داشت.<ref>المحبّر، ص۲۹۳؛ الطبقات، خامسه۲، ص۱۶۸؛ تاریخ طبری، ج۱۱، ص۵۶۰.</ref> سپس از سوی [[امام علی(ع)]] به ولایت [[بحرین]]<ref>جمهرة انساب العرب، ص۱۴۴؛ اسد الغابه، ج۳، ص۶۸۰.</ref> و در گزارشی فارس<ref>الطبقات، خامسه۲، ص۱۶۸؛ المحبّر، ص۲۹۳؛ تاریخ طبری، ج۱۱، ص۵۶۰.</ref> منصوب شد.<br /> | عمر یا عمرو، دیگر فرزند ابوسلمه، در [[سال دوم هجری]] زاده شد.<ref>امتاع الاسماع، ج۶، ص۲۹۸؛ الاصابه، ج۴، ص۴۸۷.</ref> وی از راویان [[حدیث]] پیامبر بود.<ref>المحبّر، ص۲۹۳؛ تاریخ طبری، ج۱۱، ص۵۶۰؛ الاصابه، ج۴، ص۴۸۷.</ref> از جمله روایات او [[حدیث کساء]]،<ref>اسد الغابه، ج۱، ص۴۹۰؛ امتاع الاسماع، ج۵، ص۳۸۳؛ سبل الهدی، ج۱۱، ص۴۴۴.</ref> [[حدیث غدیر]]<ref>مناقب، ج۲، ص۲۲۸.</ref> و [[حدیث ائمه اثناعشر| حدیث ائمه اِثناعَشِر]] است.<ref>الخصال، ص۴۷۷، ح۴۱.</ref> او در [[جنگ جمل]] حضور داشت.<ref>المحبّر، ص۲۹۳؛ الطبقات، خامسه۲، ص۱۶۸؛ تاریخ طبری، ج۱۱، ص۵۶۰.</ref> سپس از سوی [[امام علی(ع)]] به ولایت [[بحرین]]<ref>جمهرة انساب العرب، ص۱۴۴؛ اسد الغابه، ج۳، ص۶۸۰.</ref> و در گزارشی فارس<ref>الطبقات، خامسه۲، ص۱۶۸؛ المحبّر، ص۲۹۳؛ تاریخ طبری، ج۱۱، ص۵۶۰.</ref> منصوب شد.<br /> | ||
پیش از نبرد [[چنگ صفین|صِفّین]]، امام علی در نامهای وی را به شرکت در صفین فراخواند و او را به عنوان کسی که پشتش به وی گرم است، ستود و ضمن اظهار رضایت از او، حکمرانی بحرین را به دیگری سپرد.<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۰۱؛ انساب الاشراف، ج۲، ص۳۸۶.</ref> او از گواهان [[صلح امام حسن]](ع) با [[معاویه]] بود.<ref>مناقب، ج۳، ص۱۹۶.</ref> وی در سال ۸۳ق در [[مدینه]] درگذشت و در [[بقیع]] به خاک سپرده شد.<ref>الطبقات، خامسه۲، ص۱۶۸؛ تاریخ الاسلام، ج۶، ص۱۶۰.</ref> نسل ابوسلمه از طریق او ادامه یافت.<ref>الطبقات، خامسه۲، ص۱۶۶؛ جمهرة انساب العرب، ص۱۴۴.</ref><br /> | پیش از نبرد [[چنگ صفین|صِفّین]]، امام علی در نامهای وی را به شرکت در صفین فراخواند و او را به عنوان کسی که پشتش به وی گرم است، ستود و ضمن اظهار رضایت از او، حکمرانی بحرین را به دیگری سپرد.<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۰۱؛ انساب الاشراف، ج۲، ص۳۸۶.</ref> او از گواهان [[صلح امام حسن]](ع) با [[معاویه]] بود.<ref>مناقب، ج۳، ص۱۹۶.</ref> وی در سال ۸۳ق در [[مدینه]] درگذشت و در [[بقیع]] به خاک سپرده شد.<ref>الطبقات، خامسه۲، ص۱۶۸؛ تاریخ الاسلام، ج۶، ص۱۶۰.</ref> نسل ابوسلمه از طریق او ادامه یافت.<ref>الطبقات، خامسه۲، ص۱۶۶؛ جمهرة انساب العرب، ص۱۴۴.</ref><br /> | ||
زینب دختر ابوسلمه در [[حبشه]] زاده شد.<ref>السیرة النبویه، ج۱، ص۳۲۶؛ الطبقات، ج۳، ص۱۸۱؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۲۳۶.</ref> برپایه گزارشی، پیامبر(ص) وی را زینب نامید.<ref>الاستیعاب، ج۴، ص۱۸۵۵؛ امتاع الاسماع، ج۶، ص۳۰۰.</ref> دو تن از پسران او در سال ۶۴ق در [[واقعه حره |واقعه حَرّه]] کشته شدند.<ref>الاستیعاب، ج۴، ص۱۸۵۵؛ اسد الغابه، ج۶، ص۱۳۲؛ امتاع الاسماع، ج۶، ص۳۰۰.</ref> زینب راوی حدیث پیامبر(ص) از طریق برخی از همسران وی<ref>تاریخ الاسلام، ج۵، ص۴۰۶؛ الاصابه، ج۸، ص۱۵۹.</ref> بود. از او با تعبیر [[فقیه|فقیهترین]] زنان روزگار خود یاد شده است.<ref>الاستیعاب، ج۴، ص۱۸۵۵؛ اسد الغابه، ج۶، ص۱۳۲.</ref> وی در سال ۷۴ق درگذشت<ref>تاریخ الاسلام، ج۵، ص۴۰۶.</ref> و در بقیع به خاک سپرده شد.<ref>الطبقات، ج۸، ص۳۳۷.</ref> دختر دیگر ابوسلمه، دُرّه نام داشت که در منابع، گزارشی از او در دست نیست.<ref>جمهرة انساب العرب، ص۱۴۴.</ref> | زینب دختر ابوسلمه در [[حبشه]] زاده شد.<ref>السیرة النبویه، ج۱، ص۳۲۶؛ الطبقات، ج۳، ص۱۸۱؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۲۳۶.</ref> برپایه گزارشی، پیامبر(ص) وی را زینب نامید.<ref>الاستیعاب، ج۴، ص۱۸۵۵؛ امتاع الاسماع، ج۶، ص۳۰۰.</ref> دو تن از پسران او در سال ۶۴ق در [[واقعه حره |واقعه حَرّه]] کشته شدند.<ref>الاستیعاب، ج۴، ص۱۸۵۵؛ اسد الغابه، ج۶، ص۱۳۲؛ امتاع الاسماع، ج۶، ص۳۰۰.</ref> زینب راوی حدیث پیامبر(ص) از طریق برخی از همسران وی<ref>تاریخ الاسلام، ج۵، ص۴۰۶؛ الاصابه، ج۸، ص۱۵۹.</ref> بود. از او با تعبیر [[فقیه|فقیهترین]] زنان روزگار خود یاد شده است.<ref>الاستیعاب، ج۴، ص۱۸۵۵؛ اسد الغابه، ج۶، ص۱۳۲.</ref> وی در سال ۷۴ق درگذشت<ref>تاریخ الاسلام، ج۵، ص۴۰۶.</ref> و در بقیع به خاک سپرده شد.<ref>الطبقات، ج۸، ص۳۳۷.</ref> دختر دیگر ابوسلمه، دُرّه نام داشت که در منابع، گزارشی از او در دست نیست.<ref>جمهرة انساب العرب، ص۱۴۴.</ref> | ||
==پیوند به بیرون== | ==پیوند به بیرون== | ||
* [https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/5668 مدخل ابوسلمه، عبدالله بن عبدالاسد؛ دایرة المعارف بزرگ اسلامی] | * [https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/5668 مدخل ابوسلمه، عبدالله بن عبدالاسد؛ دایرة المعارف بزرگ اسلامی] |
ویرایش