ایلاف
ایلاف: الفت قریش در سفرهای بازرگانی تابستانه و زمستانه را میگویند. ایلاف در لغت به معنای ایجاد و اظهار الفت و دوستی است و در مفهوم اصطلاح قرآن، به معنای انس گرفتن قریش با مکه است. به علت خشکی و بیآبی سرزمین مکه زندگی قریش به سختی میگذشت تا اینکه سفرهای بازرگانی میانشان رواج یافت و سطح و شیوه زندگیشان را تغییر داد. نخستین کسی که این سفرها را آغاز کرد هاشم بن عبد مناف بود. این سفرها در دو نوبت تابستانه به یمن و زمستانه به شام انجام میگرفت. سوره قریش هم یادآور این الفت و دوستی قرشیان شده است. در شیوه تحقق ایلاف سه نظریه مطرح است: ایجاد الفت میان قریش در پی سفرهای تجاری؛ الفت آنان با سرزمین مکه؛ الفت با سفرهای بازرگانی و بایستههای آن. از فواید ایلاف، فروکاستن اختلاف و درگیری در برگزاری مراسم حج میان قریشیان شد، همچنین ایلاف باعث افزایش اعتبار و نفوذ اجتماعی و سیاسی قریش در میان قبایل گشت و مایه رشد زندگی اقتصادی آنها شد.
معنای لغوی[ویرایش | ویرایش مبدأ]
ایلاف از ریشه «اـ لـ ف»[۱]به معنای ایجاد و اظهار الفت و دوستی، [۲] یکی کردن دو یا چند چیز، [۳] و تکمیل یک چیز با پیوستن اجزای آن[۴]است و به همین جهت بر عهد و پیمان نیز اطلاق میشود.[۵]
در اصطلاح قرآن[ویرایش | ویرایش مبدأ]
در مفهوم اصطلاحی قرآن، به معنای انس گرفتن قریش با مکه[۶]یا ایجاد وحدت و الفت میان قریش پس از پیدایش و گسترش سفرهای بازرگانی بین ایشان است: [۷] لایلافِ قُرَیشٍ* اِیلافِهِم رِحلَةَ الشِّتَاءِ و الصَّیفِ (سوره قریش، 1-2)
سفرهای بازرگانی قریش[ویرایش | ویرایش مبدأ]
زندگی قریش در مکه بر اثر خشکی و بیآبی آن سرزمین، به سختی میگذشت تا آنکه سفرهای بازرگانی میانشان رواج یافت و سطح و شیوه زندگیشان را تغییر داد.[۸]از هاشم بن عبد مناف معروف به عمرو العلی به عنوان نخستین کسی یاد شده که سفرهای بازرگانی قریش را آغاز کرد[۹]و به این ترتیب، از پراکنده شدن قریش از پیرامون حرم پیشگیری کرد.[۱۰]هاشم در دوران ریاستش بر مکه، تجارت قریش را گسترش داد و دو نوبت سفر زمستانه و تابستانه بنا نهاد و با قبایل و امیران همسایه برای تضمین امنیت سفرهای بازرگانی پیمان بست.[۱۱]
پیدایش سفرها[ویرایش | ویرایش مبدأ]
پیدایش این سفرها بدین شکل بود که پسران عبد مناف، هاشم و عبد شمس و مطّلب و نوفل، نزد پادشاهان همسایه حجاز رفتند و با ایشان برای تسهیل روابط بازرگانی و تضمین امنیت کاروانهای تجاری پیمان بستند.[۱۲]هاشم نزد قیصر در شام، [۱۳] نوفل نزد کسرا در عراق، عبد شمس نزد نجاشی در حبشه، و مطّلب نزد پادشاه حِمْیَر در یمن رفتند.[۱۴]پادشاهان یاد شده به سبب احترام و عزتی که برای مردم مکه به عنوان اهل حرم و متولیان خانه خدا باور داشتند، از ایشان استقبال کردند و زمینه سفرهای بازرگانی قریش را فراهم آوردند.[۱۵]از اینرو، بنیعبد مناف نزد قریشیان به «اصحاب ایلاف» شهرت یافتهاند.[۱۶]گویا بر اثر همین روابط تجاری،هاشم توانست با فراهم کردن مواد غذایی از شام و فلسطین، مردم مکه را در دوران قحطی از گرسنگی نجات دهد.[۱۷]
نوبت تابستانه و زمستانه[ویرایش | ویرایش مبدأ]
سفرهای قریش در دو نوبت تابستانه به یمن و زمستانه به شام صورت میگرفت.[۱۸]در شام، جامه، آرد خالص و حبوبات میخریدند و خرما و لباس را از مکه به یمن میبردند و از سواحل آن، کالاهایی همچون فلفل به شام حمل میکردند.[۱۹]
سوره قریش[ویرایش | ویرایش مبدأ]
سوره قریش یادآور نعمتهایی است که خداوند برای قریشیان محقق گرداند و عامل بقای آنان شد؛ از جمله نابودی اصحاب فیل، [۲۰] دوری از برخی بیماریها مانند جذام، [۲۱] الفت میان قریش در سفرهای تابستانی و زمستانی، [۲۲] جمع شدن آنها کنار یکدیگر در مکه، [۲۳] و رهایی از غارتهای دشمنان بر اثر برخورداری از احترام عرب و وجود بنای کعبه و مسجدالحرام و برگزاری مراسم حج فراهم شد.[۲۴]
نحوه تحقق ایلاف[ویرایش | ویرایش مبدأ]
در شیوه تحقق ایلاف سه نظر یافت میشود: ایجاد الفت میان قریش در پی سفرهای تجاری؛ الفت آنان با سرزمین مکه؛ الفت با سفرهای بازرگانی و بایستههای آن.[۲۵]برخی نیز از نامگذاری سال آغاز سفرها به ایلاف یاد کردهاند که در این سال، میان قریش برای انجام این سفرها توافق رخ داد و سپس الفت و دوستی بین ایشان برقرار گشت[۲۶]و هاشم به عنوان بزرگ قریش، در ایام حج، قریشیان را از بزرگان عرب شمرد که خداوند افتخار سرپرستی خانه کعبه را به آنها داده و باید به حرمت آن، مهربانی و ایلاف را میان خود برقرار کنند.[۲۷]
فواید[ویرایش | ویرایش مبدأ]
برقراری الفت میان قبایل، باعث فروکاستن اختلاف و درگیری در برگزاری مراسم حج میان قریشیان شد.[۲۸]بر همین اساس، خداوند در سیاق آیات سوره قریش، از نعمت امنیت و زدوده شدن هراس و بیم از ایشان در پی ایلاف یاد میکند.[۲۹]همچنین ایلاف باعث افزایش اعتبار و نفوذ اجتماعی و سیاسی قریش در میان قبایل گشت و مایه رشد زندگی اقتصادی آنها شد و لهجه فصیح قریش نیز رواج و اعتباری بیشتر میان قبایل یافت.[۳۰]از اینرو، خداوند در برابر این همه نعمت، از قریش میخواهد که خدای خانه کعبه را بپرستند که ایشان را از گرسنگی نجات بخشید و از بیم و هراس آسوده خاطر کرد: فَلیَعبُدُوا رَبَّ هَذَا البَیتِ* الَّذِی اَطْعَمَهُم مِّن جُوعٍ وَآمَنَهُم مِّنْ خَوف
پیوند به بیرون[ویرایش | ویرایش مبدأ]
ایلاف قریش و تاثیر آن بر حیات اقتصادی و اجتماعی مکه در روزگاران پیش از اسلام؛پایگاه مجلات تخصصی نور
پانویس[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- ↑ الصحاح، ج4، ص1332؛ مفردات، ص20؛ تاج العروس، ج12، ص87، «الف.
- ↑ لسان العرب، ج9، ص10؛ التحقیق، ج1، ص108، «الف.
- ↑ معجم مقاییس اللغه، ج1، ص131؛ مفردات، ص21، «الف.
- ↑ العین، ج8، ص336؛ لسان العرب، ج9، ص9؛ تاج العروس، ج12، ص90، «الف.
- ↑ القاموس المحیط، ج1، ص1024؛ لسان العرب، ج9، ص11، «الف.
- ↑ مجمع البحرین، ج1، ص88، «الف.
- ↑ الروض الانف، ج1، ص130؛ التفسیر الکبیر، ج32، ص99؛ لسان العرب، ج9، ص10.
- ↑ فضائل مکه، ص16؛ المنمق، ص27؛ فتح القدیر، ج5، ص498.
- ↑ الطبقات، ج1، ص75-76؛ امالی، ج4، ص179؛ مقدمة فتح الباری، ص79.
- ↑ تاریخ طبری، ج2، ص12.
- ↑ نک: الطبقات، ج1، ص62؛ تاریخ یعقوبی، ج1، ص242؛ المنمق، ص42.
- ↑ تاریخ طبری، ج2، ص12.
- ↑ الطبقات، ج1، ص75؛ تاریخ یعقوبی، ج1، ص242؛ سبل الهدی، ج1، ص268.
- ↑ الطبقات، ج1، ص75؛ تاریخ طبری، ج2، ص12؛ روح المعانی، ج30، ص240.
- ↑ تفسیر ثعلبی، ج10، ص303؛ تفسیر ابوالسعود، ج9، ص202؛ فتح القدیر، ج5، ص498.
- ↑ المحبر، ص162-163؛ تفسیر قرطبی، ج20، ص204.
- ↑ الطبقات، ج1، ص62؛ تاریخ طبری، ج2، ص252؛ البدء و التاریخ، ج4، ص111.
- ↑ الروض الانف، ج1، ص130؛ نهایة الارب، ج2، ص369.
- ↑ الطبقات، ج1، ص75؛ الروض الانف، ج1، ص130.
- ↑ جامع البیان، ج30، ص394؛ مجمع البیان، ج10، ص451؛ التفسیر الکبیر، ج32، ص103.
- ↑ جوامع الجامع، ج3، ص848-849؛ روض الجنان، ج20، ص421؛ فتح القدیر، ج5، ص499.
- ↑ مجمع البیان، ج10، ص450.
- ↑ جامع البیان، ج30، ص394؛ تفسیر ابن کثیر، ج4، ص592؛ مقدمه فتح الباری، ص79.
- ↑ جامع البیان، ج30، ص394، 398؛ تفسیر ماوردی، ج6، ص348؛ تفسیر سمرقندی، ج3، ص624.
- ↑ نک: الروض الانف، ج1، ص130؛ انساب الاشراف، ج1، ص26؛ تفسیر ابوالسعود، ج9، ص202.
- ↑ المحبر، ص162؛ الروض الانف، ج1، ص130؛ الاعلام، ج8، ص55.
- ↑ سبل الهدی، ج1، ص270.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج32، ص107.
- ↑ فتح الباری، ج8، ص561.
- ↑ نک: غرائب القرآن، ج6، ص570.
منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- الاعلام: الزرکلی (م. 1396ق.)، بیروت، دار العلم للملایین، 1997م؛
- امالی: السید المرتضی (م. 436ق.)، به کوشش حلبی، قم، مکتبة النجفی، 1403ق؛
- انساب الاشراف: البلاذری (م. 279ق.)، به کوشش زکار و زرکلی، بیروت، دار الفکر، 1417ق؛
- البدء و التاریخ: المطهر المقدسی (م. 355ق.)، بیروت، دار صادر، 1903م؛
- تاج العروس: الزبیدی (م. 1205ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار الفکر، 1414ق؛
- تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک): الطبری (م. 310ق.)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، اعلمی، 1403ق؛
- تاریخ الیعقوبی: احمد بن یعقوب (م. 292ق.)، بیروت، دار صادر، 1415ق؛
- التحقیق: المصطفوی، تهران، وزارت ارشاد، 1374ش؛
- تفسیر ابن کثیر (تفسیر القرآن العظیم): ابن کثیر (م. 774ق.)، به کوشش مرعشلی، بیروت، دار المعرفة، 1409ق؛
- تفسیر ابوالسعود (ارشاد العقل السلیم): ابوالسعود (م. 982ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1411ق؛
- التفسیر الکبیر: الفخر الرازی (م. 606ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1421ق؛
- تفسیر ثعلبی (الکشف و البیان): الثعلبی (م. 427ق.)، به کوشش ابن عاشور، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1422ق؛
- تفسیر سمرقندی (بحر العلوم): السمرقندی (م. 375ق.)، به کوشش محمود مطرجی، بیروت، دار الفکر؛
- تفسیر قرطبی (الجامع لاحکام القرآن): القرطبی (م. 671ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1405ق؛
- تفسیر ماوردی (النکت و العیون): الماوردی (م. 450ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1412ق؛
- جامع البیان: الطبری (م. 310ق.)، به کوشش صدقی جمیل، بیروت، دار الفکر، 1415ق؛
- جوامع الجامع: الطبرسی (م. 548ق.)، قم، النشر الاسلامی، 1418ق؛
- روح المعانی: الآلوسی (م. 1270ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی؛
- الروض الانف: السهیلی (م. 581ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1348ش؛
- روض الجنان: ابوالفتوح رازی (م. 554ق.)، به کوشش یاحقی و ناصح، مشهد، آستان قدس رضوی، 1375ش؛
- سبل الهدی: محمد بن یوسف الصالحی (م. 942ق.)، به کوشش عادل احمد و علی محمد، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1414ق؛
- الصحاح: الجوهری (م. 393ق.)، به کوشش العطار، بیروت، دار العلم للملایین، 1407ق؛
- الطبقات الکبری: ابن سعد (م. 230ق.)، بیروت، دار صادر؛
- العین: خلیل (م. 175ق.)، به کوشش مخزومی و السامرائی، دار الهجره، 1409ق؛
- غرائب القرآن: نظام الدین النیشابوری (م. 728ق.)، به کوشش زکریا عمیرات، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1416ق؛
- فتح الباری: ابن حجر العسقلانی (م. 852ق.)، بیروت، دار المعرفه؛
- فتح القدیر: الشوکانی (م. 1250ق.)، بیروت، دار المعرفه؛
- فضائل مکه: الحسن بن یسار البصری (م. 110ق.)، به کوشش سامی العانی، کویت، مکتبة الفلاح، 1400ق؛
- القاموس المحیط: الفیروزآبادی (م. 817ق.)، بیروت، دار العلم؛
- لسان العرب: ابن منظور (م. 711ق.)، قم، ادب الحوزه، 1405ق؛
- مجمع البحرین: الطریحی (م. 1085ق.)، به کوشش الحسینی، تهران، فرهنگ اسلامی، 1408ق؛
- مجمع البیان: الطبرسی (م. 548ق.)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، اعلمی، 1415ق؛
- المحبّر: ابن حبیب (م. 245ق.)، به کوشش ایلزه لیختن شتیتر، بیروت، دار الآفاق الجدیده؛
- معجم مقاییس اللغه: ابن فارس (م. 395ق.)، به کوشش عبدالسلام، قم، دفتر تبلیغات، 1404ق؛
- مفردات: الراغب (م. 425ق.)، نشر الکتاب، 1404ق؛
- مقدمة فتح الباری: ابن حجر العسقلانی (م. 852ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1408ق؛
- المنمق: ابن حبیب (م. 245ق.)، به کوشش احمد فاروق، بیروت، عالم الکتب، 1405ق؛
- نهایة الارب فی فنون الادب: احمد بن عبدالوهاب النویری (م. 733ق.)، به کوشش مفید قمیحه و دیگران، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1424ق.