ابجد
أبْجَد از حاکمان اسطورهای شهر مکه یا جایی در اطراف حجاز. بنابر قولی دیگر، ابجد و کلمن پادشاهان مصر بودند که بر اثر تکذیب حضرت شعیب(ع) نابود شدند.
همچنین أبجد نخستین صورت از صور هشتگانه دستگاه ابجدی است که بر اساس ترتیب الفبای مردم فنیقیه -از اقوام متمدن آسیای غربی- مرتب شده است. سپس این دستگاه به زبان عربی نیز وارد شده است.
واژهشناسی[ویرایش | ویرایش مبدأ]
روایتهای تاریخی، ریشهیابیهای اسطورهای مختلفی از ابجد داشتهاند، به ویژه در شش شکل نخست. بر اساس معروفترین آنها ترکیب ابجد (اباجاد[۱]) تا قَرَشَت را نام پادشاهانی دانستهاند که با حضرت شعیب(ع) همنسب و از فرزندان مَحْض/مَحْضَر/ محصن بن جَنْدل بن یعْصُب بن مَدینْ بن ابراهیم(ع) بودهاند.[۲]
برخی منابع، بدون پرداختن به جزئیات، ابجد را حاکم مکه یا جایی اطراف حجاز[۳]؛ هَوَّز و حُطّی را پادشاهان دیار «وج»، مکانی با فاصله ۱۲فرسخی مکه در حومه طائف[۴]؛ و کَلِمَن و سَعْفَص و قَرَشَت را از حاکمان مَدْین، شمال غربی حجاز، دانستهاند.[۵]
در نقلی دیگر، اینان پادشاهان مصر بودند و کلمن بر مدین یا بر سراسر این منطقه پادشاهی داشته و بر اثر تکذیب شعیب(ع) عذاب بر منطقه حکومت او نازل گشت و همه نابود شدند.[۶] ابن خلدون با اشاره به گزارش مسعودی، در این که ابجد از حاکمان مکه بوده باشد، تردید کرده است.[۷] در برخی منابع تفسیری نیز ذیل آیه نخست سوره بقره و سخن از حرف مقطّعه، ابجد از حاکمان مکه معرفی شده است.[۸]
دستگاه ابجدی[ویرایش | ویرایش مبدأ]
ابجد نخستین صورت از صور هشتگانه دستگاه ابجدی است. ترتیب این صور بر اساس ترتیب الفبای مردم فنیقیه است که از اقوام متمدن آسیای غربی بودهاند.[۹] مردم فنیقیه ۲۲ حرف خود را در شش گروه گنجانده بودند: «اَبْجَد» «هَوَّز» «حُطِّی» «کَلِمَن» «سَعْفَص» و «قَرَشَت». با ورود این دستگاه به زبان عربی، اَعراب «ثَخِّذ» و «ضَظَغ» را نیز بر آن افزودند تا ۲۸ حرف عربی را در ا ین دستگاه بگنجانند و به این دو قسم اخیر «روادف» گفتند.[۱۰]
دستگاه ابجدی دارای ارزش عددی ویژه است و در برابر هر حرف یک عدد قرار میگیرد. ارتباط اعداد و حروف در این دستگاه و استفاده پیشگویان و ساحران از آن، این حروف را مرموز و اسرارآمیز جلوه داده است.[۱۱] بر پایه برخی روایتهای ابجد، صورتهای ششگانه نام روزهای هفتهاند[۱۲].
پانویس[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- ↑ البدء و التاریخ، ج۳، ص۷۷.
- ↑ تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص۴۳.
- ↑ تاریخ طبری، ج۱، ص۱۳۴؛ مروج الذهب، ج۲، ص۱۲۸؛ البدء و التاریخ، ج۳، ص۷۷.
- ↑ معجم البلدان، ج۴، ص۹.
- ↑ مروج الذهب، ج۲، ص۱۲۸؛ الفهرست، ص۷؛ شفاء الغرام، ج۱، ص۶۴۱-۶۴۲.
- ↑ مروج الذهب، ج۲، ص۱۲۸؛ البدء و التاریخ، ج۳، ص۷۶.
- ↑ تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص۴۳.
- ↑ التحریر و التنویر، ج۱، ص۲۱۲-۲۱۴.
- ↑ لغت نامه، ج۱، ص۲۲۴، «ابجد».
- ↑ تاج العروس، ج۴، ص۳۴۲، «ابجد»؛ الفهرست، ص۷.
- ↑ نک: مروج الذهب، ج۲، ص۱۲۸؛تاریخ ابن خلدون، ج۱، ص۱۱۴-۱۱۵.
- ↑ تاریخ طبری، ج۱، ص۲۸؛ البدایة و النهایه، ج۱، ص۱۶.
منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- البدء و التاریخ: المطهر المقدسی (م.۵۰۷ق.)، مکتبة الثقافة الدینیه، بورسعید
- البدایة و النهایه: ابن کثیر (م.۷۷۴ق.)، بیروت،دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۸ق
- تاج العروس: الزبیدی (م.۱۲۰۵ق.)، بیروت،دار الفکر
- تاریخ ابن خلدون: ابن خلدون (م.۸۰۸ق.)، بیروت،دار احیاء التراث العربی
- تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک)، الطبری (م.۳۱۰ق.)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۳ق
- التحریر و التنویر: ابن عاشور (م.۱۳۹۳ق.)، تونس، الدار التونسیه
- شفاء الغرام: محمد الفأسی (م.۸۳۲ق.)، به کوشش مصطفی محمد، مکه، مکتبة و مطبعة النهضة الحدیثه، ۱۹۹۹م
- الفهرست: ابن ندیم (م.۴۳۸ق.)، به کوشش رضا تجدد، تهران، امیر کبیر، ۱۳۶۶ش
- لغت نامه: علی اکبر دهخدا، دانشگاه تهران، ۱۳۷۲ش
- مروج الذهب: المسعودی (م.۳۴۶ق.)، به کوشش اسعد داغر، قم،دار الهجره، ۱۴۰۹ق
- معجم البلدان: یاقوت الحموی (م.۶۲۶ق.)، بیروت،دار احیاء التراث العربی، ۱۳۹۹ق.