غزنویان
سرسلسله | آلپ تکین |
---|---|
مذهب | اسلام _ اهلسنت |
محل حکومت | بخش شرقی ایران، افغانستان تا هند |
مدت حکومت | 351 - 582 ه. ق |
اشخاص مهم | سلطان محمود غزنوی، |
مهمترین اقدامات | تامین امنیت راههای حج با پرداختن پول به برخی قبایل عرب راهزن اشاره کرد. اعزام کاروان بزرگ حج از خراسان |
مناصب مهم | امیرالحاج |
غزنویان (351 - 582 ه. ق) در افغانستان کنونی به مرکزیت غزنه تشکیل حکومت دادند. سلطان محمود غزنوی مقتدرترین حاکم غزنویان، که در مذهب حنفی متعصب بود با خلیفه عباسی روابط حسنهای برقرار کرد. آنان بهجهت حائل بودن آل بویه میان غزنویان و حجاز فرصت چندانی برای ایجاد روابط بیشتر با حجاز را نیافتند و بارها به قلمرو آلبویه شیعی مذهب یورش بردند.
غزنویان به حرمین شریفین و حجاز نیز بیتوجه نبودند، لذا از اقدامات آنان درباره حجاز میتوان به تامین امنیت راههای حج با پرداختن پول به برخی قبایل عرب راهزن و اعزام کاروان بزرگ حج از خراسان اشاره کرد. حجگذاردن حسنک وزیر نیز یکی از رویدادهای مرتبط با حج و حرمین غزنویان است.
در منابع تاریخی گزارشاتی از هدایای پادشاهان غزنوی همچون جامه کعبه و وقف قرآن برای مکه و هدایای دیگر اشاره شده است.
تشکیل حکومت[ویرایش | ویرایش مبدأ]
سلسله غزنویان در پی ضعف سامانیان و به مرکزیت غزنه در افغانستان کنونی تأسیس شد و دولت آنان بدانسبب که در غزنه (غزنی یا غزنین) شکل گرفت، به غزنویان شهرت یافت.[۱] این سلسله بر تمام ایران تسلط نداشتند و بیشتر بر بخشهای شرقی این سرزمین مانند خراسان و سیستان و مناطق مجاور آنها مسلط بودند.
رابطه با خلافت عباسی[ویرایش | ویرایش مبدأ]
غزنویان در طول حکومت خود بیشتر توجه خویش را معطوف شرق و حمله به هند کرده بودند و از سوی دیگر با آل بویه که افزون بر بخشهای مرکزی و غربی ایران، بر بغداد و دستگاه خلافت عباسی نیز مسلط بودند، رقابت داشتند. مقتدرترین حاکم غزنویان، سلطان محمود بود که در مذهب حنفی خود تعصب شدیدی داشت. وی با خلیفه عباسی روابط حسنهای برقرار کرد و بارها به قلمرو آلبویه شیعی مذهب یورش برد و توانست ری و اصفهان را در برههای از دست آلبویه خارج سازد.[۲]
اقدامات غزنویان برای حجاز[ویرایش | ویرایش مبدأ]
با توجه به حائل بودن آل بویه میان غزنویان و حجاز و نیز سیادت فاطمیان مصر بر حجاز و دلمشغولی غزنویان به فتوحات در شرق از جمله حملات مکرر آنان به هندوستان، این سلسله فرصت چندانی برای ایجاد روابط بیشتر با حجاز را نیافت. البته این سخن به معنی بیتوجهی آنان به حرمین شریفین و حجاز نیست. از اقدامات غزنویان درباره حجاز میتوان به تامین امنیت راههای حج با پرداختن پول به برخی قبایل عرب راهزن اشاره کرد. اعزام کاروان بزرگ حج از خراسان نیز بیانگر حساسیت آنان نسبت به امور حج و روابطشان با حجاز است.
هدایای پادشاهان غزنوی به حرمین[ویرایش | ویرایش مبدأ]
منابع تاریخی درباره هدایای پادشاهان غزنوی (٣66 - 5٨٢ه. ق) به حرمین، از تهیه جامهای برای کعبه به فرمان محمود غزنوی (٣٨٨ - 4٢١ه. ق) گزارش میدهند که بعدها در دوران سلجوقیان بهدستور خواجه نظامالملک طوسی و به دست ابونصر استرآبادی به سال 466ه. ق به مکه انتقال یافت و بر دیوار کعبه نصب شد.[۳] ابراهیم بن مسعود بن محمود بن سبکتکین (درگذشت 481ه. ق) از دیگر شاهان غزنوی است که هر سال، قرآنی به خط خود مینوشت و برای مکه وقف میکرد و همراه هدایای دیگر به مکه میفرستاد.[۴]
حجگذاری حسنک وزیر[ویرایش | ویرایش مبدأ]
از رویدادهای مرتبط به حج و حرمین و غزنویان به ماجرای حجگذاردن حسنک وزیر (ابوعلی حسن بن محمد، نایب سلطان محمود غزنوی) میتوان اشاره کرد. وی به عنوان امیر الحاج و آخرین وزیر سلطان محمود غزنوی (٣٨٧ - 4٢١ه. ق) در سال 414ه. ق به همراه کاروان بزرگ حج خراسان (دویست هزار نفر حاجی و شصت هزار شتر)[۵] راهی مکه شد. حسنک در مسیر رفت به حجاز، قبایل کوچک عرب را با پرداختهای نقدی و قبایل بزرگ را با وعده پرداخت در مسیر بازگشت از هرگونه گزندی بر کاروان بازداشت. و در مسیر بازگشت نیز از آنجا که از غارت قبایل عرب بیمناک بود، مسیر خود را تغییر داد و مسیر شمالی اردن و جنوب سوریه را برای بازگشت انتخاب کرد.
این مناطق در قلمرو فاطمیان مصر، مهمترین رقیبان و دشمنان خلفای عباسی، قرار داشت. خلیفه فاطمی، الظاهر بالله نیز که این مسئله را راهی برای کسب مقبولیت و نفوذ در دل اهل خراسان میدانست، از این درخواست استقبال کرد. وی با صدور اجازه به این کاروان و سفارش به حاکمان شهرهای شام برای تکریم و بزرگداشت کاروان حج و امیران آن و تهیه کردن وسایل آسایش کاروانیان، اسب و جامههای قیمتی و هزار دینار طلا برای هر یک از امیران کاروان فرستاد.[۶]
پانویس[ویرایش | ویرایش مبدأ]
منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- ميقات حج (فصلنامه)، تهران، حوزه نمايندگى ولىفقيه در امورحج و زيارت.
- تاريخ ايران از آغاز تا انقراض سلسله قاجاريه، حسن پيرنيا و عباس اقبال، تهران، خيام، ١٣٨٠ه.ش.
- تاريخ ايران از دوران باستان تا پايان سده هيجدهم، ترجمه: كريم كشاورز، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقيقات اجتماعى، ١٣۴٨ه.ش.
- اتحاف الورى، عمر بن محمد بن فهد (درگذشت ٨٨۵ه .ق)، به كوشش: عبدالكريم، مكه، جامعة امالقرى، ١۴٠٨ه .ق.
- الكامل فى التاريخ، ابن اثير (م۶٣٠ه .ق)، بيروت، دار صادر، ١٣٨۵ه .ق.