فدیه

از ویکی حج

فدیه، مالی است که برای رهایی از شرایط دشواری که مکلّف از نظر شرعی در آن قرار گرفته است، پرداخته می‌شود. برای مثال سالمندانی که روزه ماه رمضان بر ایشان دشوار است، با اطعام یک فقیر به ازای هر روز از ماه رمضان، تکلیف روزه گرفتن را از گردن خود ساقط می‌کنند. مفهوم فدیه در ابواب مختلف فقه از جمله روزه، جهاد، طلاق و حج یافت می‌شود. شماری از عالمان دین کفّاره و فدیه را یک مفهوم به حساب می‌آورند ولی برخی دیگر از آن‌ها معتقد به تفاوت بین این دو هستند.

معنای لغوی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

به استناد واژه‌نامه‌های زبان عربی، واژه فدیه از مادّه «ف - د - ی» گرفته شده است. این ماده، دادن چیزی برای رهایی از سختی معنا شده است.[۱]

معنای اصطلاحی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

فدیه در اصطلاح فقهی، به مالی اطلاق می‌شود که مکلّف در هنگام وقوع در دشواری شرعی می‌پردازد تا خویش را از سختی رها سازد. برای مثال مُحرمی که از بین بردن موی سر بر او حرام است، ممکن است دچار شپش شود؛ برای رهایی از این سختی، محرم می‌تواند موی سر خود را بتراشد اما باید به عنوان فدیه، سه روز روزه بگیرد، یا شش فقیر را اطعام کند، یا گوسفندی را قربانی کرده و گوشت آن را بین نیازمندان تقسیم کند.[۲]

فدیه در بخش‌های مختلف فقه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

فقه اسلام، فدیه را در چند جایگاه مختلف واجب معرفی کرده است:

  • هنگامی که مسلمانی در جهاد به دست کافران اسیر شده باشد، آزاد کردن وی در صورت امکان مالی بر مسلمانان واجب است. مبلغی که در ازای آزادی اسیر به کافران داده می‌شود فدیه نامیده شده است.
  • هنگامی که زن از شوهر خویش ناراضی یا متنفر باشد و درخواست طلاق داشته باشد، بر او واجب است مبلغی به عنوان فدیه‌ به شوهر بپردازد تا از قرارداد همسری رها شود. به این نوع طلاق، طلاق خلع گفته می‌شود.
  • هنگامی که مکلّف از روزه‌ گرفتن در ماه رمضان ناتوان باشد، به ازای هر روز ترک روزه، اطعام یک مسکین به عنوان فدیه بر او واجب می‌شود. ناتوانی از روزه گرفتن برای سالمندان و کسانی که بیماری غیر قابل درمان دارند، تحقق پیدا می‌کند.

فدیه در حجّ[ویرایش | ویرایش مبدأ]

جایگاه ویژه‌ی فدیه در حج، هنگامی است که محرم به سبب بیماری یا ناهنجاری دیگری دچار سختی شده باشد؛ در حالی‌که با انجام دادن یکی از محرمات احرام، سختی و آزار از وی رفع می‌شود. در این شرایط محرم می‌تواند با انجام کار حرام، آزار را از خویش رفع کند و به عنوان فدیه سه روز روزه بگیرد یا شش فقیر را اطعام کند، یا گوسفندی را قربانی کرده و گوشت آن را صدقه بدهد. برای مثال اگر محرم به دلیلی با لباس احرام دچار سرمای شدید باشد، حال آنکه از پوشیدن لباس دوخته شده منع شده است، می‌تواند فدیه بپردازد و لباس دوخته شده بپوشد و بدن خویش را گرم کند.

فدیه در مسئله حج یک حکم کلّی است و در صورت وقوع هر گونه آزار و اذیت برای محرم، و در مورد تمامی محرمات احرام، قابلیت اجرا دارد.[۳]

تفاوت فدیه و کفاره[ویرایش | ویرایش مبدأ]

بعضی از عالمان دین اسلام، فرقی بین مفهوم کفاره و فدیه قائل نیستند و از این دو واژه به جای یکدیگر استفاده می‌کنند اما بخش دیگری از عالمان، این دو را، دو مفهوم جدا ازیکدیگر می‌دانند. بنا بر نظر گروه دوم، تفاوت فدیه با کفّاره در دو چیز است:

  • در موارد وجوب فدیه، تقصیری از جانب مکلّف وجود ندارد، بلکه فدیه تنها به‌خاطر راحت شدن امور بر وی واجب شده است. اما کفاره جریمه‌ای است که مکلّف در ازای گناهی که مرتکب شده به انجام می‌رساند.
  • اصطلاح فدیه متضمن معانی راحتی و گشایش در کارها، و انتقال از شرایط سخت به شرایط آسان است. اما کفّاره به معانی پوشانیدن و مخفی کردن گناهان اشاره دارد. کفاره، بازدارنده‌ی انسان از انجام دادن دوباره‌ی خطاهای اوست.

جستارهای وابسته[ویرایش | ویرایش مبدأ]

پانویس[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  1. التوقیف علی مهمّات التعاریف، المناوي، ص606 .
  2. الإفصاح في فقه اللغة، حسین یوسف موسی، ج2، ص1207 .
  3. زبدة البيان، المحقّق الأردبیلي، ص225 .


منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  • الإفصاح في فقه اللغة، عبدالفتاح الصعیدي، حسین یوسف موسی، بیروت، دار الکتب العلمية، 1407ق.
  • التوقیف علی مهمات التعاریف، محمد عبدالرئوف المناوي، بیروت، دار الفکر المعاصر، 1410ق.
  • زبدة البيان في أحكام القرآن، احمد بن محمد اردبیلی، تهران، المكتبة المرتضوية لإحياء الآثار الجعفرية، 1305ق.