پرش به محتوا

آیه غار: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۲۸۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۴ سپتامبر ۲۰۱۷
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|ماه=[[شهریور]]|روز=[[۲۱]]|سال=[[۱۳۹۶]]|کاربر=Ahmad}}
{{در دست ویرایش|ماه=[[شهریور]]|روز=[[۲۱]]|سال=[[۱۳۹۶]]|کاربر=Ahmad}}
[[پرونده:آیه غار.jpg|بندانگشتی|فرازی از آیه غار، آیه چهلم [[سوره توبه]]]]
[[پرونده:آیه غار.jpg|بندانگشتی|فرازی از آیه غار، آیه چهلم [[سوره توبه]]]]
'''آیه غار''': چهلمین [[آیه]] سوره توبه درباره پناهنده‌شدن [[پیامبر]](ص) به غار.
'''آیه غار''': چهلمین [[آیه]] سوره توبه درباره پناهنده‌شدن [[پیامبر]](ص) به غار. در این آیه خداوند به مسلمانان هشدار داده است که اگر پیامبر را در [[جنگ تبوک]] یاری نکنند، خودْ او را مانند زمانی که در [[غار ثور]] بود، یاری خواهد کرد. این آیه به همراه پیامبر در غار ثور، یعنی [[ابوبکر]] هم اشاره کرده است که از این رو [[تفسیر|مفسران]]  شیعه و [[اهل سنت|سُنی]] از آیه بسیار بحث کرده‌اند.
 
اهل سنت معتقدند که ابوبکر به جهت همراهی با پیامبر در غار، امتیاز ویژه‌ای نسبت به دیگر [[اصحاب پیامبر|اصحاب]] او دارد. برخی از آنان به این جهت او را از همه اصحاب پیامبر افضل می‌دانند؛ اما مفسران [[شیعه]] با استناد به آیاتی از قران که از همراهی پیامبر و مؤمنان با مشرکان سخن گفته‌اند، بر این باورند که صِرف همراهی با پیامبر فضیلت خاصی را برای کسی اثبات نمی‌کند. به باور آنها در قرآن ملاک برتری افراد بر یکدیگر تنها [[تقوا]] است.  


==متن و ترجمه==
==متن و ترجمه==
خط ۵۲: خط ۵۴:
برخی دیگر بر این باورند که مقصود از {مَعَنا} در آیه تنها پیامبر است و ایشان با لفظ جمع از خود تعبیر کرده است، همچون این سخن خداوند: {إِنَّا نَحنُ نَزَّلنَا الذِّكرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ}.<ref>سوره حِجر، آیه ۹.</ref> افزون بر این، برخی گفته‌اند که ابوبکر به پیامبر گفت: نگرانی من درباره برادرت علی بن ابی‌طالب است. رسول خدا فرمود: «لاتَحزَن» نگران مباش؛ خداوند با من و برادرم علی بن ابی‌طالب است.<ref>سلسلة مؤلفات الشیخ المفید، ج8، ص28؛ الاحتجاج، ج2، ص611.</ref> به گفته برخی دیگر، با توجه به نگرانی همراه پیامبر ایشان برای رفع اضطراب وی گفت: {اِنّ اللهَ مَعَنا}. نیز گفته‌اند این جمله شاید گویای سرزنش باشد؛<ref>الافصاح، ص190؛ بحار الانوار، ج27، ص320.</ref> چنانکه به انجام‌دهنده کار ناپسند گفته می‌شود: «لا تَفعَل اِنّ اللهَ مَعَنا»؛ یعنی خداوند از کردار ما آگاه است. از این رو، نمی‌توان از این سخن برداشت مدح و فضیلت کرد.<ref>الافصاح، ص190؛ التبیان، ج5، ص223.</ref>
برخی دیگر بر این باورند که مقصود از {مَعَنا} در آیه تنها پیامبر است و ایشان با لفظ جمع از خود تعبیر کرده است، همچون این سخن خداوند: {إِنَّا نَحنُ نَزَّلنَا الذِّكرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ}.<ref>سوره حِجر، آیه ۹.</ref> افزون بر این، برخی گفته‌اند که ابوبکر به پیامبر گفت: نگرانی من درباره برادرت علی بن ابی‌طالب است. رسول خدا فرمود: «لاتَحزَن» نگران مباش؛ خداوند با من و برادرم علی بن ابی‌طالب است.<ref>سلسلة مؤلفات الشیخ المفید، ج8، ص28؛ الاحتجاج، ج2، ص611.</ref> به گفته برخی دیگر، با توجه به نگرانی همراه پیامبر ایشان برای رفع اضطراب وی گفت: {اِنّ اللهَ مَعَنا}. نیز گفته‌اند این جمله شاید گویای سرزنش باشد؛<ref>الافصاح، ص190؛ بحار الانوار، ج27، ص320.</ref> چنانکه به انجام‌دهنده کار ناپسند گفته می‌شود: «لا تَفعَل اِنّ اللهَ مَعَنا»؛ یعنی خداوند از کردار ما آگاه است. از این رو، نمی‌توان از این سخن برداشت مدح و فضیلت کرد.<ref>الافصاح، ص190؛ التبیان، ج5، ص223.</ref>


* {فَأَنزَلَ اللهُ سَكِینَتَهُ عَلَیهِ}؛ در این قسمت آیه، به نزول آرامش الهی تنها بر یک نفر اشاره شده است. درباره مرجع ضمیر {عَلَیهِ} دو احتمال وجود دارد: مفسران شیعه<ref>مجمع البیان، ج5، ص58؛ روض الجنان، ج9، ص253؛ المیزان، ج9، ص279.</ref> و مفسران مشهور اهل‌ سنت<ref>جامع البیان، ج10، ص177؛ المحرر الوجیز، ج3، ص36؛ البحر المحیط، ج5، ص45.</ref> برآنند که این ضمیر به پیامبر باز می‌گردد. برخی از مفسران اهل سنت بازگشت این ضمیر به ابوبکر را منطقی‌تر پنداشته‌اند؛<ref>تفسیر قرطبی، ج7، ص147.</ref>؛ با این استدلال که پیامبر به تسکین و آرامش نیاز نداشت، زیرا طمأنینه و آرامش الهی همواره همراه او بود<ref>تفسیر سمرقندی، ج2، ص59؛ تفسیر بغوی، ج2، ص250؛ الوسیط، ج6، ص292.</ref> و تنها ابوبکر که در آن موقعیت، مضطرب و اندوهگین بود، به آرامش نیاز داشت. فخر رازی با بیان ادله‌ای، بر نادرستی بازگشت ضمیر «علیه» به رسول خدا اصرار دارد.<ref>التفسیر الکبیر، ج16، ص66.</ref> عده‌ای نیز گفته‌اند که بازگشت این ضمیر به پیامبر به معنای وجود کمال اتحاد و پیوستگی میان ابوبکر و پیامبر9 است؛ یعنی در جایی که ابوبکر محزون و نگران بود ، سکینه و آرامش بر پیامبر نازل شد و این نشان از آن دارد که آن دو همچون یک شخص در دو قالب جسمانی بوده‌اند.<ref>روح المعانی، ج10، ص96.</ref>
* {فَأَنزَلَ اللهُ سَكِینَتَهُ عَلَیهِ}؛ در این قسمت آیه، به نزول آرامش الهی تنها بر یک نفر اشاره شده است. درباره مرجع ضمیر {عَلَیهِ} دو احتمال وجود دارد: مفسران شیعه<ref>مجمع البیان، ج5، ص58؛ روض الجنان، ج9، ص253؛ المیزان، ج9، ص279.</ref> و مفسران مشهور اهل‌ سنت<ref>جامع البیان، ج10، ص177؛ المحرر الوجیز، ج3، ص36؛ البحر المحیط، ج5، ص45.</ref> برآنند که این ضمیر به پیامبر باز می‌گردد. برخی از مفسران اهل سنت بازگشت این ضمیر به ابوبکر را منطقی‌تر پنداشته‌اند؛<ref>تفسیر قرطبی، ج7، ص147.</ref>؛ با این استدلال که پیامبر به تسکین و آرامش نیاز نداشت، زیرا طمأنینه و آرامش الهی همواره همراه او بود<ref>تفسیر سمرقندی، ج2، ص59؛ تفسیر بغوی، ج2، ص250؛ الوسیط، ج6، ص292.</ref> و تنها ابوبکر که در آن موقعیت، مضطرب و اندوهگین بود، به آرامش نیاز داشت. فخر رازی با بیان ادله‌ای، بر نادرستی بازگشت ضمیر «علیه» به رسول خدا اصرار دارد.<ref>التفسیر الکبیر، ج16، ص66.</ref> عده‌ای نیز گفته‌اند که بازگشت این ضمیر به پیامبر به معنای وجود کمال اتحاد و پیوستگی میان ابوبکر و پیامبر است؛ یعنی در جایی که ابوبکر محزون و نگران بود ، سکینه و آرامش بر پیامبر نازل شد و این نشان از آن دارد که آن دو همچون یک شخص در دو قالب جسمانی بوده‌اند.<ref>روح المعانی، ج10، ص96.</ref>


علامه طباطبایی بر لزوم برگشت ضمیر {عَلَیهِ} به پیامبر استدلال‌های زیر را مطرح کرده است:  
علامه طباطبایی بر لزوم برگشت ضمیر {عَلَیهِ} به پیامبر استدلال‌های زیر را مطرح کرده است:  
۱٬۷۸۰

ویرایش