ابلیس: تفاوت میان نسخهها
ویرایش متن + لینک دهی + مطالعه بیشتر + پیوند به بیرون + رده و ...
Seyedjavad (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
Seyedjavad (بحث | مشارکتها) (ویرایش متن + لینک دهی + مطالعه بیشتر + پیوند به بیرون + رده و ...) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{در دست ویرایش|ماه=[[شهریور]]|روز=[[۳۰]]|سال=[[۱۳۹۶]]|کاربر=Seyedjavad }} | {{در دست ویرایش|ماه=[[شهریور]]|روز=[[۳۰]]|سال=[[۱۳۹۶]]|کاربر=Seyedjavad }} | ||
'''ابلیس''' موجودی سرکش از فرمان الهی و وسوسهگر | '''ابلیس''' موجودی از جنس جن که به وسوسه انسانها میپردازد. واژه شیطان در قرآن در بیشتر موارد اشاره به ابلیس دارد. | ||
در آیات و روایات، ابلیس موجودی سرکش از فرمان الهی و وسوسهگر معرفی شده است که [[حضرت آدم(ع)]] را هنگام انجام [[مناسک حج]] و [[حضرت ابراهیم(ع)]] و خانوادهاش را هنگام ذبح [[حضرت اسماعیل(ع)|اسماعیل(ع)]] وسوسه کرده است. همچنین ابلیس باعث شد که [[قبیله قریش|قریشیان]]، [[تلبیه]] حج را تغییر دهند و مشرکان قریش تصمیم به [[توطئه قتل پیامبر(ص)|قتل پیامبر(ص)]] به صورت دستجمعی بگیرند. روایت شده است که ابلیس در روز [[عید غدیر خم|ماجرای غدیر خم]] نیز حضور داشت. | |||
== مفهوم شناسی == | == مفهوم شناسی == | ||
ابلیس به معنای یأس، حُزن، ترس و پشیمانی آمده است و ابلیس از آن رو به این نام خوانده شد که از رحمت الهی مأیوس شد.<ref>العین، ج۷، ص۲۶۲؛ معجم مقاییس اللغه، ج۱، ص۲۲۹-۳۰۰، «بلس»؛ مفردات، ص۶۰.</ref> {{یادداشت|برخی لغتشناسان (معجم مقاییس اللغه، ج۱، ص۳۰۰، «بلس»؛ مفردات، ص۶۰؛ تاج العروس، ج۸، ص۲۰۹.) و مفسران (جامع البیان، ج۱، ص۳۲۵؛ فتح الباری، ج۶، ص۲۳۹؛ روح المعانی، ج۱، ص۲۲۹.) بر این باورند که ابلیس واژهای عربی است؛ ولی بسیاری از خاورشناسان (قاموس کتاب مقدس، ص۵۴۵؛ معجم اللاهوت، ص۴۶۶.) این واژه را برگرفته از کلمه یونانی دیابولس (diabolos) معادل لغت عبری stive (شیطان) دانستهاند که در عهد عتیق به کار رفته است. در میان یهودیان و مسیحیان نیز ابلیس موجودی منفی و منفور شناخته میشود. در کتاب مقدس، ابلیس مترادف شیطان است (کتاب مقدس، مکاشفه یوحنا، ۹: ۱۲.) و درباره وسوسهها و فریبهایش هشدار داده شده (کتاب مقدس، اعمال رسولان، ۲۶: ۱۸.) و از وی با عنوان «پدر واقعی کفر پیشگان» (کتاب مقدس، یوحنا، ۸ : ۴۳، ۴۵.) تعبیر کردهاند.}} | ابلیس به معنای یأس، حُزن، ترس و پشیمانی آمده است و ابلیس از آن رو به این نام خوانده شد که از رحمت الهی مأیوس شد.<ref>العین، ج۷، ص۲۶۲؛ معجم مقاییس اللغه، ج۱، ص۲۲۹-۳۰۰، «بلس»؛ مفردات، ص۶۰.</ref> {{یادداشت|برخی لغتشناسان (معجم مقاییس اللغه، ج۱، ص۳۰۰، «بلس»؛ مفردات، ص۶۰؛ تاج العروس، ج۸، ص۲۰۹.) و مفسران (جامع البیان، ج۱، ص۳۲۵؛ فتح الباری، ج۶، ص۲۳۹؛ روح المعانی، ج۱، ص۲۲۹.) بر این باورند که ابلیس واژهای عربی است؛ ولی بسیاری از خاورشناسان (قاموس کتاب مقدس، ص۵۴۵؛ معجم اللاهوت، ص۴۶۶.) این واژه را برگرفته از کلمه یونانی دیابولس (diabolos) معادل لغت عبری stive (شیطان) دانستهاند که در عهد عتیق به کار رفته است. در میان یهودیان و مسیحیان نیز ابلیس موجودی منفی و منفور شناخته میشود. در کتاب مقدس، ابلیس مترادف شیطان است (کتاب مقدس، مکاشفه یوحنا، ۹: ۱۲.) و درباره وسوسهها و فریبهایش هشدار داده شده (کتاب مقدس، اعمال رسولان، ۲۶: ۱۸.) و از وی با عنوان «پدر واقعی کفر پیشگان» (کتاب مقدس، یوحنا، ۸ : ۴۳، ۴۵.) تعبیر کردهاند.}} | ||
برابر برخی روایتها، نام اصلی ابلیس، حارث | برابر برخی روایتها، نام اصلی ابلیس، حارث (یا حرث) بوده است که به سبب [[عبادت]] طولانی، او را عزازیل (عزیز خدا) خطاب میکردند. وی پس از غرور ورزیدن، ابلیس و پس از امتناع از سجده بر [[آدم(ع)]] و رانده شدن از درگاه الهی، شیطان نام گرفت.<ref>تاریخ بلعمی، ج۱، ص۱۶؛ معانی الاخبار، ص۱۳۸؛ البدایة و النهایه، ج۱، ص۵۹.</ref> | ||
== استفاده از شیطان به معنای ابلیس == | == استفاده از شیطان به معنای ابلیس == | ||
خط ۱۹: | خط ۲۱: | ||
== وسوسهگری ابلیس == | == وسوسهگری ابلیس == | ||
بر پایه آیات قرآن، ابلیس و خاندان و دستیارانش حتی در برابر پیامبران به دشمنی برخاستهاند: {وَکذَلِک جَعَلنَا لِکلِّ نَبِی عَدُوًّا شَیاطِینَ الإنسِ وَالجِنِّ} ([[سوره انعام]]، آیه ۱۱۲) و برای رویارویی با اهداف و آرزوهای [[نبی|انبیا]]، کوششهایی فریبکارانه پی افکندهاند. ([[سوره نحل]]، آیه ۶۳؛ [[سوره حج]]، آیه ۵۲) | بر پایه آیات قرآن، ابلیس و خاندان و دستیارانش حتی در برابر [[پیامبران]] به دشمنی برخاستهاند: {وَکذَلِک جَعَلنَا لِکلِّ نَبِی عَدُوًّا شَیاطِینَ الإنسِ وَالجِنِّ} ([[سوره انعام]]، آیه ۱۱۲) و برای رویارویی با اهداف و آرزوهای [[نبی|انبیا]]، کوششهایی فریبکارانه پی افکندهاند. ([[سوره نحل]]، آیه ۶۳؛ [[سوره حج]]، آیه ۵۲) | ||
تلاشهای دشمنانه ابلیس بر ضد آدم(ع) مشتمل بر وسوسه: {فَوَسوَسَ إِلَیهِ الشَّیطَانُ} ([[سوره طه]]، آیه ۱۲۰)، سوگند دروغ خیرخواهی: {وَقَاسَمَهُمَا إِنِّی لَکمَا لَمِنَ النَّاصِحِینَ} ([[سوره اعراف]]، آیه ۲۱)، فریبکاری و ایجاد زمینه هبوط از [[بهشت]]: {فَأَزَلَّهُمَا الشَّیطَانُ عَنهَا فَأَخرَجَهُمَا مِمَّا کانَا فِیهِ وَقُلنَا اهبِطُوا} ([[سوره بقره]]، آیه ۳۶) است. | تلاشهای دشمنانه ابلیس بر ضد آدم(ع) مشتمل بر وسوسه: {فَوَسوَسَ إِلَیهِ الشَّیطَانُ} ([[سوره طه]]، آیه ۱۲۰)، سوگند دروغ خیرخواهی: {وَقَاسَمَهُمَا إِنِّی لَکمَا لَمِنَ النَّاصِحِینَ} ([[سوره اعراف]]، آیه ۲۱)، فریبکاری و ایجاد زمینه هبوط از [[بهشت]]: {فَأَزَلَّهُمَا الشَّیطَانُ عَنهَا فَأَخرَجَهُمَا مِمَّا کانَا فِیهِ وَقُلنَا اهبِطُوا} ([[سوره بقره]]، آیه ۳۶) است. | ||
== وسوسه آدم(ع) در مناسک حج == | == وسوسه آدم(ع) در مناسک حج == | ||
بر پایه روایتی، هنگامی که [[خداوند]] خواست توبه [[آدم(ع)]] را بپذیرد، [[جبرئیل]] را نزد او فرستاد تا مناسک [[حج]] را که زمینه پذیرش توبهاش را فراهم میکرد، به او بیاموزد. آن دو نخست به سوی بیت الله و سپس عرفات و مزدلفه رفتند. جبرئیل به آدم(ع) فرمان داد تا سنگریزههایی از آن مکان جمع کند و با خود همراه ببرد.<ref>جامع احادیث الشیعه، ج۱۰، ص۴۲۴.</ref> پس از ورود به منا و انجام اعمال ویژه آن، آن دو به سوی خانه خدا حرکت کردند و در محل جمره عقبه با ابلیس روبهرو شدند. ابلیس خواست آدم(ع) را از ادامه همراهی با جبرئیل منصرف سازد. آدم به امر جبرئیل، با پرتاب هفت سنگ او را از خود دور کرد و با پرتاب هر سنگ تکبیر گفت. در روز دوم نیز ابلیس در مکان جمره اول و دوم و سوم به آدم(ع) نزدیک شد که به فرمان جبرئیل هر بار با زدن هفت سنگ همراه با تکبیر او را از خود دور کرد. همین کار در روزهای سوم و چهارم نیز ادامه یافت. آنگاه جبرئیل به آدم گفت: از این پس هرگز او را نخواهی دید.<ref>علل الشرایع، ج۲، ص۴۳۷؛ جامع احادیث الشیعه، ج۱۰، ص۴۲۶.</ref> بر پایه روایتی از امام صادق(ع)، نخستین کسی که رمی جمرات کرد، آدم(ع) بود که به فرمان جبرئیل چنین کرد؛ زیرا شیطان در آن مکان بر او نمایان شده بود.<ref>علل الشرایع، ج۲، ص۴۳۷؛ جامع احادیث الشیعه، ج۱۰، ص۴۲۱.</ref> | بر پایه روایتی، هنگامی که [[خداوند]] خواست توبه [[آدم(ع)]] را بپذیرد، [[جبرئیل]] را نزد او فرستاد تا مناسک [[حج]] را که زمینه پذیرش توبهاش را فراهم میکرد، به او بیاموزد. آن دو نخست به سوی بیت الله و سپس [[عرفات]] و [[مزدلفه]] رفتند. جبرئیل به آدم(ع) فرمان داد تا سنگریزههایی از آن مکان جمع کند و با خود همراه ببرد.<ref>جامع احادیث الشیعه، ج۱۰، ص۴۲۴.</ref> پس از ورود به [[منا]] و انجام اعمال ویژه آن، آن دو به سوی [[کعبه|خانه خدا]] حرکت کردند و در محل [[جمره عقبه]] با ابلیس روبهرو شدند. ابلیس خواست آدم(ع) را از ادامه همراهی با جبرئیل منصرف سازد. آدم به امر جبرئیل، با پرتاب هفت سنگ او را از خود دور کرد و با پرتاب هر سنگ [[تکبیر]] گفت. در روز دوم نیز ابلیس در مکان جمره اول و دوم و سوم به آدم(ع) نزدیک شد که به فرمان جبرئیل هر بار با زدن هفت سنگ همراه با تکبیر او را از خود دور کرد. همین کار در روزهای سوم و چهارم نیز ادامه یافت. آنگاه جبرئیل به آدم گفت: از این پس هرگز او را نخواهی دید.<ref>علل الشرایع، ج۲، ص۴۳۷؛ جامع احادیث الشیعه، ج۱۰، ص۴۲۶.</ref> بر پایه روایتی از [[امام صادق(ع)]]، نخستین کسی که [[رمی جمرات]] کرد، آدم(ع) بود که به فرمان جبرئیل چنین کرد؛ زیرا شیطان در آن مکان بر او نمایان شده بود.<ref>علل الشرایع، ج۲، ص۴۳۷؛ جامع احادیث الشیعه، ج۱۰، ص۴۲۱.</ref> | ||
== وسوسه ابراهیم(ع) در انجام قربانی== | == وسوسه ابراهیم(ع) در انجام قربانی== | ||
نمونه دیگر از وسوسههای ابلیس، وسوسه ابراهیم(ع) بود. بر پایه آیات | نمونه دیگر از وسوسههای ابلیس، وسوسه [[حضرت ابراهیم(ع)]] بود. بر پایه آیات [[قرآن]]، پس از آن که ابراهیم(ع) در خواب دید فرزندش [[اسماعیل(ع)]] را [[قربانی]] میکند، از خود او در این باره نظر خواست. اسماعیل(ع) گفت: آنچه را بدان امر شدهای، انجام ده. من به خواست خدا صبر خواهم کرد: {قَالَ یا بُنَی إِنِّی أَرَی فِی المَنَامِ أَنِّی أَذبَحُک فَانظُر مَاذَا تَرَی قَالَ یا أَبَتِ افْعَل مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِی إِن شَاءَ اللهُ مِنَ الصَّابِرِینَ}. ([[سوره صافات]]، آیه ۱۰۲) بر پایه نقل مفسران، هنگامی که ابراهیم(ع) خواست فرمان [[خدا]] را اجرا کند، ابلیس کوشید با وسوسه و تردید افکنی در دل او و [[هاجر|همسر]] و فرزندش، نگذارد فرمان خدا را عمل کند. ابلیس که میپنداشت اگر در این هنگام بر آل ابراهیم پیروز نشود، از آن پس هرگز موفق نخواهد شد. نخست به سراغ همسر ابراهیم رفت و او را از تصمیم ابراهیم(ع) آگاه و او را وسوسه کرد تا نگذارد فرزندش را قربانی کند. همسر ابراهیم(ع) به او گفت: چون فرمان خداست، ما به آن راضی و تسلیم هستیم. چون ابلیس از او نومید شد، نزد اسماعیل رفت و او را نیز وسوسه کرد. وی پاسخ داد: چون فرمان خداست، به حکم الهی راضی و تسلیم امر او هستم. آنگاه نزد ابراهیم(ع) رفت و به ایشان گفت: شنیدهام که شیطان تو را در خواب، خیالی فاسد در سر افکنده که پسر خویش را قربانی کنی. ابراهیم(ع) دانست که او شیطان است و وی را از خود راند. ابلیس از او هم نومید شد. | ||
بر پایه نقل ابن | بر پایه نقل [[ابن عباس]]، چون ابراهیم(ع) به [[مشعر الحرام]] آمد تا پسرش را قربانی کند، شیطان بشتافت تا نزد ابراهیم(ع) آید که ایشان بر وی سبقت گرفت. از آنجا به [[جمره اولی]] آمد تا از امتثال امر الهی به دست ابراهیم(ع) پیشگیری کند. ایشان با پرتاب هفت سنگ او را از خود دور کرد. از آنجا به [[جمره دوم]] رفت و شیطان را دید و با زدن هفت سنگ دیگر او را از خود دور کرد. سپس به سوی [[جمره عقبه]] رفت و شیطان را دید و هفت سنگ دیگر به او زد. این [[رمی جمرات|پرتاب سنگ]] در جمرات از جمله [[مناسک حج]] شد.<ref>جامع البیان، ج۲۳، ص۹۵، ۹۷-۹۸؛ روض الجنان، ج۱۶، ص۲۱۹؛ الدر المنثور، ج۵، ص۲۸۰-۲۸۱.</ref> روایتی از [[امام علی(ع)]] درباره رمی ابلیس به فرمان [[جبرئیل]] به دست ابراهیم(ع) در جمرات سهگانه و سنت شدنش در مناسک حج، مؤید همین مطلب است.<ref>من لایحضره الفقیه، ج۳، ص۳۳۹؛ جامع احادیث الشیعه، ج۱۰، ص۴۲۱؛ بحار الانوار، ج۱۲، ص۱۱۰.</ref> بر پایه روایتی از [[امام سجاد(ع)]] تمامیت [[حج]] هر حجگزار به این است که هنگام رمی جمرات، قصد رمی دشمن خویش ابلیس و خاندان او کند.<ref>جامع احادیث الشیعه، ج۱۰، ص۳۷۳.</ref>{{یادداشت|در اینکه ذبیح کدام یک از فرزندان ابراهیم(ع) بوده، در میان مفسران اختلاف نظر است. ر.ک به: التفسیر الکبیر، ج۲۶، ص۱۵۳؛ البحر المحیط، ج۷، ص۳۵۶؛ تفسیر ابن کثیر، ج۴، ص۱۹. برخی او را اسحاق و گروهی دیگر اسماعیل دانستهاند. با توجه به شواهد روایی، رأی اخیر قویتر به نظر میرسد.ر.ک به: جامع البیان، ج۲۳، ص۹۶؛ مجمع البیان، ج۸، ص۳۲۴؛ روض الجنان، ج۱۶، ص۲۱۳،۲۱۰.}} بر پایه روایتی، ابراهیم(ع) هنگامی که خواست گوسفندی را به جای اسماعیل(ع) قربانی کند، ابلیس بر او ظاهر شد و خواست که ایشان قسمتهایی از آن ذبیحه را به او بدهد. وی فقط طحال آن را به او داد.<ref>من لایحضره الفقیه، ج۳، ص۳۳۹.</ref> | ||
بر پایه روایتی از امام صادق(ع) سعی میان صفا و مروه بدین رو تشریع شد که ابلیس در این مکان بر ابراهیم(ع) ظاهر گشت و جبرئیل به ایشان فرمان داد تا بر او سخت گیرد و او را از خود دور کند. ابراهیم(ع) به صورت هروله در پی ابلیس حرکت کرد و ابلیس گریخت و از این رو هروله در آن مکان سنت شد.<ref>علل الشرایع، ج۲، ص۴۳۲؛ جامع احادیث الشیعه، ج۱۰، ص۴۱۸.</ref> بر پایه روایتی دیگر از آن امام، هنگام ورود به مسجدالحرام از در | بر پایه روایتی از [[امام صادق(ع)]] [[سعی]] میان [[صفا]] و [[مروه]] بدین رو تشریع شد که ابلیس در این مکان بر ابراهیم(ع) ظاهر گشت و جبرئیل به ایشان فرمان داد تا بر او سخت گیرد و او را از خود دور کند. ابراهیم(ع) به صورت [[هروله]] در پی ابلیس حرکت کرد و ابلیس گریخت و از این رو هروله در آن مکان سنت شد.<ref>علل الشرایع، ج۲، ص۴۳۲؛ جامع احادیث الشیعه، ج۱۰، ص۴۱۸.</ref> بر پایه روایتی دیگر از آن امام، هنگام ورود به [[مسجدالحرام]] از [[باب بنیشیبه|در بنیشیبه]] تکبیر گفتن سفارش شده است؛ زیرا ابلیس و یاورانش در این مکان راه را بر حاجیان و زائران تنگ میکنند و هنگامی که با صدای [[تکبیر]] وارد شوندگان روبهرو میشوند، وحشتزده از این مکان میگریزند و [[فرشته|فرشتگان]] تا راهی دور آنان را تعقیب میکنند.<ref>علل الشرایع، ج۲، ص۴۵۰.</ref> | ||
== ابلیس و تغییر تلبیه قریش == | == ابلیس و تغییر تلبیه قریش == | ||
تلبیه قریش و عرب در حج چنین بود: «لَبَّیک اللهم لَبَّیک، لا شَریک لَک لَبَّیک، إنَّ الحمد و النعمة لَک والمُلْک لا شَریک لَک». این تلبیه ابراهیم(ع) و دیگر پیامبران الهی بود تا آن که روزی ابلیس به صورت پیرمردی بر آنان ظاهر شد و با این استدلال که پیشینیان و نیاکان آنان چنین تلبیه نمیگفتهاند، تلبیه ایشان را چنین تغییر داد: «لَبَّیک اللهّم لَبّیک، لا شریک لَک إلّا شریک هُوَ لَک تَمْلِکه و ما یملِک». از آن پس قریش به همین صورت تلبیه میگفتند تا آن که پیامبر گرامی(ص) به رسالت مبعوث شد<ref>تفسیر قمی، ج۲، ص۱۵۴؛ جامع احادیث الشیعه، ج۱۱، ص۶۶.</ref> و چنین تلبیهای را شرک دانست.<ref>المیزان، ج۱۶، ص۱۸۶.</ref> | تلبیه [[قبیله قریش|قریش]] و عرب در حج چنین بود: «لَبَّیک اللهم لَبَّیک، لا شَریک لَک لَبَّیک، إنَّ الحمد و النعمة لَک والمُلْک لا شَریک لَک». این تلبیه [[ابراهیم(ع)]] و دیگر [[پیامبران]] الهی بود تا آن که روزی ابلیس به صورت پیرمردی بر آنان ظاهر شد و با این استدلال که پیشینیان و نیاکان آنان چنین تلبیه نمیگفتهاند، تلبیه ایشان را چنین تغییر داد: «لَبَّیک اللهّم لَبّیک، لا شریک لَک إلّا شریک هُوَ لَک تَمْلِکه و ما یملِک». از آن پس قریش به همین صورت تلبیه میگفتند تا آن که [[پیامبر(ص)|پیامبر گرامی(ص)]] به رسالت [[بعثت|مبعوث]] شد<ref>تفسیر قمی، ج۲، ص۱۵۴؛ جامع احادیث الشیعه، ج۱۱، ص۶۶.</ref> و چنین تلبیهای را شرک دانست.<ref>المیزان، ج۱۶، ص۱۸۶.</ref> | ||
== حضور ابلیس در دار الندوه و غدیر == | == حضور ابلیس در دار الندوه و غدیر == | ||
بر پایه نقلهای تاریخی، ابلیس در جلسهای که با حضور سران قریش | بر پایه نقلهای تاریخی، ابلیس در جلسهای که با حضور سران [[قبیله قریش|قریش]] در [[دار الندوه]] مکه برای تصمیمگیری درباره [[توطئه قتل پیامبر(ص)|قتل پیامبر(ص)]] تشکیل شده بود، به صورت پیرمردی [[نجد|نجدی]] شرکت داشت و پیشنهاد کسانی را که به حبس یا تبعید رسول خدا(ص) قائل بودند، با تردید روبهرو ساخت و پیشنهاد [[ابوجهل]] را برای قتل ایشان با مشارکت ۴۰ نفر از قبایل مختلف مشرکان تأیید کرد. از این رو، در میان مشرکان اتفاقنظر بر قتل پیامبر(ص) حاصل شد.<ref>تاریخ طبری، ج۲، ص۳۷۰.</ref> | ||
بر پایه روایتی از [[امام صادق(ع)]] ابلیس و خاندانش در روز [[عید غدیر خم]] هنگام ابلاغ [[امامت]] و [[ولایت]] علی(ع) از سوی پیامبر حاضر بودند و ابلیس به خاندانش اختلاف و تفرقه در میان اصحاب پیامبر(ص) در این زمینه را خبر داد.<ref>تفسیر قمی، ج۲، ص۲۰۱؛ بحار الانوار، ج۳۷، ص۱۱۹-۱۲۰؛ نور الثقلین، ج۱، ص۶۵۸.</ref> | |||
==مطالعه بیشتر== | |||
* [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/21700 ابلیس دشمن قسم خورده]، نوشته علی محمدی، قم، نشر بوستان کتاب قم (انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم) | |||
* [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/23147 ما و ابلیس]، نوشته علی غضنفری، قم، نشر نیلوفرانه، ۱۳۸۸ش | |||
==پیوند به بیرون== | |||
* [http://lib.eshia.ir/23021/1/21 مدخل ابلیس]، دانشنامه کلام اسلامی | |||
* [http://www.maarefquran.org/index.php/page,viewArticle/LinkID,4705#f4/%D8%B3%D8%A7%DB%8C%D8%AA ابلیس]، دائره المعارف قرآن کریم، جلد اول | |||
* [http://www.maarefquran.org/index.php/page,viewArticle/LinkID,14999 ماهیت ابلیس از نگاه قرآن]، پژوهش دینی ، شماره ۲۴، بهار و تابستان ۱۳۹۱ش. | |||
* [http://qsf.iranjournals.ir/article_3887_953.html تفاوت یا همسانی شیطان و ابلیس]، فصلنامه مطالعات قرآنی، دوره ۳، شماره ۱۲، زمستان ۱۳۹۱ش. | |||
* [http://www.ensani.ir/fa/content/111469/default.aspx حدیث ابلیس]، مجله رشد آموزش زبان و ادب فارسی، شماره ۸۱، ۱۳۸۶ش. | |||
* [http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/912927/%d8%a7%d8%a8%d9%84%db%8c%d8%b3%d8%8c-%d9%85%db%8c%d8%a7%d9%86%d9%87-%d8%aa%da%a9%d9%81%db%8c%d8%b1-%d9%88-%d8%aa%d9%82%d8%af%db%8c%d8%b3%d8%9b-%d8%a8%d8%b1%d8%b1%d8%b3%db%8c-%da%a9%d8%aa%d8%a7%d8%a8-%c2%ab%d9%86%d8%b8%d8%b1-%d8%b9%db%8c%d9%86-%d8%a7%d9%84%d9%82%d8%b6%d8%a7%d8%aa-%d9%87%d9%85%d8%af%d8%a7%d9%86%db%8c-%d8%af%d8%b1-%d9%85%d9%88%d8%b1%d8%af-%d8%a7%d8%a8%d9%84%db%8c%d8%b3-%d9%88-%d8%a7%d8%b1%d8%aa%d8%a8%d8%a7%d8%b7-%d8%a2%d9%86-%d8%a8%d8%a7-%d9%86%d8%b8%d8%a7%d9%85-%d8%a7%d8%ad%d8%b3%d9%86?q=%D8%A7%D8%A8%D9%84%DB%8C%D8%B3&score=12.463759&rownumber=33 ابلیس، میانه تکفیر و تقدیس]، مجله کتاب ماه دین، شماره ۱۷۸، مرداد ۱۳۹۱ش. | |||
== پانویس == | == پانویس == | ||
خط ۴۷: | خط ۶۰: | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
لطفالله خراسانی | لطفالله خراسانی | ||
{{دانشنامه | |||
| آدرس = http://phz.hajj.ir/422/9507 | |||
| عنوان = ابلیس | |||
| نویسنده = لطفالله خراسانی | |||
}} | |||
* '''اعلام القرآن''': شبستری، قم، دفتر تبلیغات، ۱۳۷۹ش | * '''اعلام القرآن''': شبستری، قم، دفتر تبلیغات، ۱۳۷۹ش | ||
* '''بحار الانوار''': المجلسی (م.۱۱۱۰ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق | * '''بحار الانوار''': المجلسی (م.۱۱۱۰ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق | ||
خط ۸۶: | خط ۱۰۳: | ||
* '''نهج البلاغه''': الرضی (م ۴۰۶ق.)، به کوشش عبده، قم، دار الذخائر، ۱۴۱۲ق. | * '''نهج البلاغه''': الرضی (م ۴۰۶ق.)، به کوشش عبده، قم، دار الذخائر، ۱۴۱۲ق. | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
[[رده:جن]] | |||
[[رده:دشمنان پیامبر(ص)]] | |||
[[رده:رمی جمرات]] | |||
[[رده:دشمنان پیامبر(ص)]] | |||
[[رده:رمی جمرات]] |