پرش به محتوا

کاربر:Ahmad/کارها: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۲٬۶۳۶ بایت حذف‌شده ،  ‏۴ اکتبر ۲۰۱۷
خط ۱: خط ۱:
== ابوسلمة بن عبدالاسد مخزومی ==
: پسر عمّه و جانشین پیامبر(ص) در مدینه، از مجروحان اُحد
عبدالله بن عبدالاسد بن هلال<ref>الطبقات، ج۳، ص۱۸۰؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۲۳۶؛ الاستیعاب، ج۴، ص۱۶۸۲.</ref>، مشهور به کنیه‌اش ابوسلمه<ref>السیرة النبویه، ج۱، ص۳۶۹؛ الطبقات، ج۳، ص۱۸۰؛ معجم الصحابه، ج۲، ص۶۷.</ref> از تیره بنیمخزوم قریش است.<ref>السیرة النبویه، ج۱، ص۳۲۶؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۲۳۶؛ اسد الغابه، ج۵، ص۱۵۲.</ref> مادرش برّه دختر عبدالمطلب عمه رسول(ص) خدا بود.<ref>الطبقات، ج۳، ص۱۸۱؛ الانساب الاشراف، ج۱۰، ص۲۵۴؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۲۱۳.</ref> از آن‌جا که ثُوَیبه کنیز ابولهب، پیامبر، حمزه و ابوسلمه را شیر داده بود، آنان برادر رضاعی یکدیگر نیز شمرده می‌شدند.<ref>السیرة النبویه، ج۲، ص۹۶؛ معرفة الصحابه، ج۳، ص۱۶۹۴.</ref> وی از اندک کسانی بود که هنگام بعثت نوشتن میدانستند.<ref>فتوح البلدان، ص۴۵۳.</ref>
وی در دارارقم یا بر پایه گزارشی دیگر، پیش از آن به اسلام گروید.<ref>الطبقات، ج۳، ص۱۸۱؛ الاصابه، ج۳، ص۴۷۵.</ref> او را یازدهمین<ref>الاستیعاب، ج۳، ص۹۴۰؛ اسد الغابه، ج۳، ص۱۹۱.</ref> مسلمان دانسته‌اند. وی همراه چند نفر نزد رسول خدا(ص) رفت و پس از شنیدن آیاتی از قرآن اسلام آورد.<ref>اسد الغابه، ج۳، ص۱۹۱.</ref> او و همسرش امّ سلمه که پس از شهادت شوهرش همسر پیامبر(ص) شد<ref>انساب الاشراف، ج۲، ص۶۲؛ بهجة المحافل، ج۱، ص۹۵.</ref>، از نخستین مهاجران به حبشه در سال پنجم ق. بودند.<ref>السیرة النبویه، ج۱، ص۳۲۲؛ الطبقات، ج۳، ص۱۸۱؛ تاریخ الاسلام، ج۱، ص۳۱۲.</ref> آن‌گاه که از حبشه به مکه بازگشتند<ref>السیرة النبویه، ج۱، ص۳۶۷.</ref>، ابوطالب او را در پناه خود گرفت<ref>السیرة النبویه، ج۲، ص۳۶۷؛ البدایة و النهایه، ج۳، ص۹۳.</ref> و از سپردنش به بنیمخزوم خودداری کرد.<ref>السیرة النبویه، ج۱، ص۳۷۱؛ تاریخ دمشق، ج۷۶، ص۱۶۹؛ اسد الغابه, ج۳, ص۱۹۱.</ref> گزارشی نیز از هجرت دیگر بار او به حبشه در دست است.<ref>الطبقات، ج۳، ص۱۸۱؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۲۳۶؛ سبل الهدی، ج۱۱، ص۱۸۷.</ref>
در صحابه ابوسلمه نخستین کسی است که به یثرب هجرت کرد.<ref>الطبقات، ج۱، ص۱۷۵؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۲۳۶.</ref> زمان این هجرت را یک سال پیش از بیعت عقبه دوم به سال ۱۳ بعثت دانسته‌اند.<ref>تاریخ طبری، ج۲، ص۳۶۹؛ تاریخ الاسلام، ج۱، ص۳۱۲؛ فتح الباری، ج۷، ص۲۰۴.</ref> او را به سبب هجرت به حبشه و مدینه، «ذو هجرتین» نامیده‌اند.<ref>معرفة الصحابه، ج۳، ص۱۶۹۴؛ الاصابه، ج۳، ص۴۷۵.</ref> برخی هجرتش به یثرب را همراه همسرش ام‌ سلمه و برخی به تنهایی دانسته‌اند.<ref>اسد الغابه، ج۳، ص۱۹۱.</ref> گزارش دوم از این جهت درست به نظر می‌رسد که در مسیر، مردانی از تیره بنیمخزوم، بنی‌مغیره، همسرش ام‌ سلمه و فرزندش سَلَمه<ref>السیرة النبویه، ج۱، ص۴۶۹؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۳۰۴؛ تاریخ الاسلام، ج۱، ص۳۱۲.</ref> را از او جدا کردند و تا نزدیک یک سال آنان نتوانستند به ابوسلمه در یثرب بپیوندند.<ref>السیرة النبویه، ج۱، ص۴۶۹.</ref>
ابوسلمه پس از هجرت در محله قبا به منزل مبشر بن عبدالمنذر از بنی‌عمرو بن عوف وارد شد.<ref>الطبقات، ج۳، ص۱۸۱؛ البدایة و النهایه، ج۳، ص۱۷۱.</ref> در پیمان برادری، رسول خدا(ص) او را با سعد بن خیثمه از تیره بنی‌عمرو بن عوف برادر کرد.<ref>الطبقات، ج۳، ص۱۸۱؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۳۱۸.</ref> ابوسلمه و همسرش در زمین‌هایی ساکن شدند که پیامبر(ص) برای اسکان او و مهاجران نزدیک محله بنی‌عبدالعزیز تعیین کرد.<ref>الطبقات، ج۳، ص۱۸۲.</ref> آنان بعدها با فروش آن مکان، به محله بنیکعب انتقال یافتند.<ref>الطبقات، ج۳، ص۱۸۲.</ref>
پیامبر(ص) در غزوه ذات العشیره به سال دوم ق. ابوسلمه را در مدینه جانشین خود کرد.<ref>انساب الاشراف، ج۱، ص۳۴۱؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۴۰۸؛ الاستیعاب، ج۳، ص۹۴۰.</ref> برخی از جانشینی وی در غزوه‌های بنی‌قینقاع و سویق به سال دوم ق. نیز یاد کرده‌اند.<ref>امتاع الاسماع، ج۹، ص۲۲۷.</ref> او در جنگ بدر به سال دوم ق.<ref>المغازی، ج۱، ص۱۵۵؛ تاریخ الاسلام، ج۲، ص۱۲۴.</ref> و اُحُد به سال سوم ق. شرکت داشت و در این نبرد از ناحیه بازو مجروح شد و در غزوه حمراء الاسد<ref>المغازی، ج۱، ص۳۴۰-۳۴۱؛ دلائل النبوه، ج۳، ص۳۲۰.</ref> که پس از احد برای تعقیب قریش صورت گرفت، با همان جراحت حضور یافت.<ref>المغازی، ج۱، ص۳۴۰.</ref> در جریان تقسیم غنایم غزوه بنی‌نضیر به سال چهارم ق. پیامبر(ص) بُوَیله، جایی در زمینهای بنی‌نضیر، را به ابوسلمه و زبیر بن عوّام اقطاع داد.<ref>المغازی، ج۱، ص۳۸۰؛ الطبقات، ج۲، ص۴۵.</ref>
ابوسلمه در اواخر سال سوم ق. به فرماندهی<ref>المغازی، ج۱، ص۳.</ref> گروهی ۱۵۰ نفری به سوی قَطَن، آبگاه<ref>المغازی، ج۱، ص۳۴۲؛ معجم البلدان، ج۴، ص۳۷۴.</ref> یا کوهی در کرانه وادی الرّمه از آنِ بنی‌اسد به فاصله ۳۳۰ کیلومتر از مدینه،<ref>معجم البلدان، ج۴، ص۳۷۴؛ المعالم الاثیره، ص۲۲۷.</ref> فرستاده شد.<ref>المغازی، ج۱، ص۳۴۱؛ دلائل النبوه، ج۳، ص۳۲۰.</ref> این نبرد به «سریه ابوسلمه» شهرت یافت.<ref>دلائل النبوه، ج۳، ص۳۱۹-۳۲۰.</ref> در بازگشت از این سریه، زخم بازوی او باز شد و پس از یک ماه مداوا، او در روزهای پایانی ماه جمادی الاخری<ref>معرفة الصحابه، ج۳، ص۱۶۹۵؛ ذخائر العقبی، ص۲۵۳.</ref> سال چهارم ق. در مدینه<ref>اسد الغابه، ج۳، ص۱۹۲.</ref> به شهادت رسید و در محله بنی‌امیة بن زید از تیره‌های خزرج غسل یافت<ref>المغازی، ج۱، ص۳۰۰.</ref> و در مدینه به خاک سپرده شد.<ref>الطبقات، ج۳، ص۱۸۲.</ref> گزارشی درگذشت او را در سال سوم ق.<ref>الاستیعاب، ج۳، ص۹۴۰؛ اسد الغابه، ج۳، ص۱۹۲.</ref> یا پس از بدر به سال دوم ق. دانسته<ref>اسد الغابه، ج۳، ص۱۹۲؛ الاصابه، ج۴، ص۱۳۱.</ref> که با توجه به شهرت نقش او در سریه قطن و برخی رویدادهای دیگر، پذیرش آن دشوار است.
ابوسلمه این افتخار را داشت که هنگام احتضارش پیامبر گرامی(ص) بر بالینش حضور یافت.<ref>اسد الغابه، ج۳، ص۱۹۱-۱۹۲.</ref> وی در این لحظات دعا کرد که او جانشین خوبی در خانواده‌اش داشته باشد. دعای او بدین سان اجابت یافت که پس از مدتی ام‌ سلمه با پیامبر خدا(ص) ازدواج کرد.<ref>الاستیعاب، ج۳، ص۹۴۰؛ اسد الغابه، ج۳، ص۱۹۱-۱۹۲.</ref> رسول خدا(ص) پس از رحلت او نُه تکبیر گفت و فرمود: اگر بر ابوسلمه ۱۰۰۰ تکبیر هم گفته شود، شایسته آن است.<ref>تاریخ طبری، ج۳، ص۱۶۴؛ حیاة النبی، ج۳، ص۲۳۱.</ref> پیامبر بخشش گناهان، والایی جایگاه، بقای نسل، و وسعت و نورانیت قبر را برای وی از خدا طلبید.<ref>مسند احمد، ج۶، ص۲۹۷؛ صحیح مسلم، ج۳، ص۳۸؛ اسد الغابه، ج۳، ص۱۹۲.</ref>
برخی مفسران ذیل آیاتی از ابوسلمه یاد کرده‌اند و مراد از آیه {فَأَمَّا مَن أُوتِی کتَابَهُ بِیمِینِهِ...} (حاقّه/۶۹، ۱۹)<ref>تفسیر سمرقندی، ج۳، ص۴۹۱؛ معرفة الصحابه، ج۳، ص۱۶۹۶؛ اسد الغابه، ج۳، ص۱۹۱.</ref>، {... أَم مَّن یأْتِی ءامِنًا یومَ القِیامَةِ} (فصّلت /۴۱،۴۰)<ref>فتح القدیر، ج۴، ص۵۹۴-۵۹۵.</ref> و {وَ الَّذِینَ آتَیناهُمُ الکتابَ} (انعام/۶،۱۱۴) را ابوسلمه و بعضی دیگر از صحابه دانسته‌اند.<ref>کشف الاسرار، ج۳، ص۴۶۴.</ref> در آیه {مَنِ اهتَدی فَإِنَّما یهتَدِی لِنَفسِهِ وَ مَن ضَلَّ فَإِنَّما یضِلُّ عَلَیها} (اسراء/۱۷، ۱۵)، مراد از هدایت شده، أبوسلمه و مراد از گمراه شده، ولید بن مغیره مخزومی است.<ref>المحرر الوجیز، ج۳، ص۴۴۳.</ref> در آیه ۵۴ انعام/۶: {فَقُل سَلامٌ عَلَیکم...} از افرادی یاد شده که ابوسلمه نیز از آنان شمرده شده است. بر پایه گزارشی، پیامبر(ص) پس از نزول این آیه هرگاه ایشان را می‌دید، در سلام بر ایشان سبقت می‌جست.<ref>کشف الاسرار، ج۳، ص۳۶۵؛ روض الجنان، ج۷، ص۳۰۴.</ref> نیز نزول آیه {وَاضرِب لَهُم مَثَلًا رَجُلَین...} (کهف/۱۸، ۳۲-۳۴) را در شأن ابوسلمه مؤمن و برادر کافرش یاد کرده‌اند.<ref>تفسیر سمرقندی، ج۲، ص۳۴۶؛ تفسیر قرطبی، ج۱۱، ص۳۹۸.</ref> همچنین گفته‌اند که آیه۴۰ نباء/۷۸: {یومَ ینظُرُ المَرء ما قَدَّمَت یداهُ} در مورد أبوسلمه و {یقُولُ الکافِرُ یا لَیتَنِی کنتُ تُراباً} درباره برادرش أسود است.<ref>تفسیر قرطبی، ج۲۰، ص۱۸۸-۱۸۹.</ref>
وی راوی حدیث رسول خدا(ص) بود. از احادیث اوست: کسی که هنگام رسیدن مصیبت، کلمه استرجاع را بر زبان آورد، خداوند جایگزینی شایسته برای او در دنیا قرار می‌دهد.<ref>المحبّر، ص۸۴؛ الجرح و التعدیل، ج۵، ص۱۰۷؛ معرفة الصحابه، ج۲، ص۱۶۹۵.</ref> وی در جریان معجزه شق القمر از گواهان پیامبر بود.<ref>الدر المنثور، ج۶، ص۱۳۳؛ روح المعانی، ج۱۴، ص۷۴.</ref>
تبار ابوسلمه: از ابوسلمه چهار فرزند به نام‌های سلمه<ref>الطبقات، ج۳، ص۱۸۱؛ الاستیعاب، ج۲، ص۶۴۱.</ref>، عمر<ref>معرفة الصحابه، ج۳، ص۱۶۹۴؛ اسد الغابه، ج۳، ص۱۹۱.</ref>، زینب (برّه)<ref>السیرة النبویه، ج۱، ص۳۲۶؛ الطبقات، ج۳، ص۱۸۱؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۲۳۶.</ref> و دُرّه<ref>الطبقات، ج۳، ص۱۸۱؛ تاریخ طبری، ج۳، ص۱۶۴.</ref> بر جای ماندند که پس از شهادت ابوسلمه تحت حمایت پیامبر قرار گرفتند. سلمة بزرگ‌تر از عمر بود<ref>تاریخ طبری، ج۱۱، ص۵۶۰؛ الاستیعاب، ج۲، ص۶۴۱.</ref> و در حبشه تولد یافت.<ref>السنن الکبری، ج۷، ص۷۱.</ref> پیامبر(ص) امامه دختر حمزه را به عقد او در آورد.<ref>تاریخ طبری، ج۳، ص۱۶۴؛ تاریخ دمشق، ج۱۹، ص۳۶۱؛ امتاع الاسماع، ج۶، ص۲۹۸.</ref> اما وی پیش از زفاف درگذشت و کسی از نسل او نماند.<ref>الطبقات، ج۳، ص۸؛ المحبّر، ص۶۴؛ جمهرة انساب العرب، ص۱۷.</ref> عمر/ عمرو، دیگر فرزند ابوسلمه، در سال دوم ق. زاده شد.<ref>امتاع الاسماع، ج۶، ص۲۹۸؛ الاصابه، ج۴، ص۴۸۷.</ref> وی از راویان حدیث پیامبر گرامی(ص) بود.<ref>المحبّر، ص۲۹۳؛ تاریخ طبری، ج۱۱، ص۵۶۰؛ الاصابه، ج۴، ص۴۸۷.</ref> از روایات او حدیث کساء<ref>اسد الغابه، ج۱، ص۴۹۰؛ امتاع الاسماع، ج۵، ص۳۸۳؛ سبل الهدی، ج۱۱، ص۴۴۴.</ref>، غدیر خم<ref>مناقب، ج۲، ص۲۲۸.</ref> و ائمه اثناعشر است.<ref>الخصال، ص۴۷۷، ح۴۱.</ref> او در جنگ جمل حضور داشت.<ref>المحبّر، ص۲۹۳؛ الطبقات، خامسه۲، ص۱۶۸؛ تاریخ طبری، ج۱۱، ص۵۶۰.</ref> سپس از سوی امیرمؤمنان۷ به ولایت بحرین<ref>جمهرة انساب العرب، ص۱۴۴؛ اسد الغابه، ج۳، ص۶۸۰.</ref> و در گزارشی فارس<ref>الطبقات، خامسه۲، ص۱۶۸؛ المحبّر، ص۲۹۳؛ تاریخ طبری، ج۱۱، ص۵۶۰.</ref> منصوب شد. پیش از نبرد صفین، امام علی۷ در نامه‌ای وی را به شرکت در صفین فراخواند و او را به عنوان کسی که پشتش به وی گرم است، ستود و ضمن اظهار رضایت از او، حکمرانی بحرین را به دیگری سپرد.<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۰۱؛ انساب الاشراف، ج۲، ص۳۸۶.</ref> او از گواهان صلح امام حسن۷ با معاویه بود.<ref>مناقب، ج۳، ص۱۹۶.</ref> وی به سال۸۳ق. در مدینه درگذشت و در بقیع به خاک سپرده شد.<ref>الطبقات، خامسه۲، ص۱۶۸؛ تاریخ الاسلام، ج۶، ص۱۶۰.</ref> نسل ابوسلمه از طریق او ادامه یافت.<ref>الطبقات، خامسه۲، ص۱۶۶؛ جمهرة انساب العرب، ص۱۴۴.</ref>
زینب دختر ابوسلمه در حبشه زاده شد.<ref>السیرة النبویه، ج۱، ص۳۲۶؛ الطبقات، ج۳، ص۱۸۱؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۲۳۶.</ref> بر پایه گزارشی، پیامبر(ص) وی را زینب نامید.<ref>الاستیعاب، ج۴، ص۱۸۵۵؛ امتاع الاسماع، ج۶، ص۳۰۰.</ref> دو تن از پسران او در واقعه حرّه به سال ۶۴ق. کشته شدند.<ref>الاستیعاب، ج۴، ص۱۸۵۵؛ اسد الغابه، ج۶، ص۱۳۲؛ امتاع الاسماع، ج۶، ص۳۰۰.</ref> زینب راوی حدیث پیامبر(ص) از طریق برخی از همسران ایشان<ref>تاریخ الاسلام، ج۵، ص۴۰۶؛ الاصابه، ج۸، ص۱۵۹.</ref> بود. از او با تعبیر فقیه‌ترین زنان روزگار خود یاد شده است.<ref>الاستیعاب، ج۴، ص۱۸۵۵؛ اسد الغابه، ج۶، ص۱۳۲.</ref> وی به سال ۷۴ق. درگذشت<ref>تاریخ الاسلام، ج۵، ص۴۰۶.</ref> و در بقیع به خاک سپرده شد.<ref>الطبقات، ج۸، ص۳۳۷.</ref> دختر دیگر ابوسلمه، دره نام داشت که در منابع، گزارشی از او در دست نیست.<ref>جمهرة انساب العرب، ص۱۴۴.</ref>
منابع
الاستیعاب: ابن عبدالبر (م.۴۶۳ق.)، به کوشش البجاوی، بیروت، دار الجیل، ۱۴۱۲ق؛ اسد الغابه: ابن اثیر علی بن محمد الجزری (م.۶۳۰ق.)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۹ق؛ الاصابه: ابن حجر العسقلانی (م.۸۵۲ق.)، به کوشش علی محمد و دیگران، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق؛ امتاع الاسماع: المقریزی (م.۸۴۵ق.)، به کوشش محمد عبدالحمید، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۰ق؛ انساب الاشراف: البلاذری (م.۲۷۹ق.)، به کوشش زکار، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ق؛ بحرالعلوم: السمرقندی (م.۳۷۵ق.)، به کوشش عمر بن غرامه، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۶ق؛ البدایة و النهایه: ابن کثیر (م.۷۷۴ق.)، بیروت، مکتبة المعارف؛ بهجة المحافل و بغیة الاماثل: یحیی بن ابی‌بکر العامری (م.۸۹۳ق.)، بیروت، دار صادر؛ تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر: الذهبی (م.۷۴۸ق.)، به کوشش عمر عبدالسلام، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۱۰ق؛ تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک): الطبری (م.۳۱۰ق.)، به کوشش محمد ابوالفضل، بیروت، دار احیاء التراث العربی؛ تاریخ الیعقوبی: احمد بن یعقوب (م.۲۹۲ق.)، بیروت، دار صادر، ۱۴۱۵ق؛ تاریخ مدینة دمشق: ابن عساکر (م.۵۷۱ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق؛ تفسیر قرطبی (الجامع لاحکام القرآن): القرطبی (م.۶۷۱ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ق؛ الجرح و التعدیل: ابن ابی‌حاتم الرازی (م.۳۲۷ق.)، بیروت، دار الفکر، ۱۳۷۲ق؛ جمهرة انساب العرب: ابن حزم (م.۴۵۶ق.)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق؛ حیاة النبی(ص) و سیرته: محمد قوام وشنوه‌ای، قم، اسوه، ۱۴۲۴ق؛ الخصال: الصدوق (م.۳۸۱ق.)، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۶ق؛ الدر المنثور: السیوطی (م.۹۱۱ق.)، بیروت، دار المعرفه، ۱۳۶۵ق؛ دلائل النبوه: البیهقی (م.۴۵۸ق.)، به کوشش عبدالمعطی، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۰۵ق؛ ذخائر العقبی: احمد بن عبدالله الطبری (م.۶۹۴ق.)، بیروت، دار المعرفه، ۱۹۷۴م؛ روح المعانی: الآلوسی (م.۱۲۷۰ق.)، به کوشش علی عبدالباری، بیروت، ۱۴۱۵ق؛ روض الجنان: ابوالفتوح رازی (م.۵۵۴ق.)، به کوشش یاحقی و ناصح، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۷۵ش؛ سبل الهدی: محمد بن یوسف الصالحی (م.۹۴۲ق.)، به کوشش عادل احمد و علی محمد، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق؛ السنن الکبری: البیهقی (م.۴۵۸ق.)، بیروت، دار الفکر؛ السیرة النبویه: ابن هشام (م.۸-۲۱۳ق.)، به کوشش السقاء و دیگران، بیروت، المکتبة العلمیه؛ صحیح مسلم: مسلم (م.۲۶۱ق.)، بیروت، دار الفکر؛ الطبقات الکبری: ابن سعد (م.۲۳۰ق.)، به کوشش محمد عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق؛ فتح الباری: ابن حجر العسقلانی (م.۸۵۲ق.)، بیروت، دار المعرفه؛ فتح القدیر: الشوکانی (م.۱۲۵۰ق.)، بیروت، دار ابن کثیر، ۱۴۱۴ق؛ فتوح البلدان: البلاذری (م.۲۷۹ق.)، بیروت، دار الهلال، ۱۹۸۸م؛ کشف الاسرار: میبدی (م.۵۲۰ق.)، به کوشش حکمت، تهران، امیر کبیر، ۱۳۶۱ش؛ المحبّر: ابن حبیب (م.۲۴۵ق.)، به کوشش ایلزه لیختن شتیتر، بیروت، دار الآفاق الجدیده؛ المحرر الوجیز: ابن عطیة الاندلسی (م.۵۴۶ق.)، به کوشش عبدالسلام، لبنان، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۳ق؛ مسند احمد: احمد بن حنبل (م.۲۴۱ق.)، بیروت، دار صادر؛ المعالم الاثیره: محمد محمد حسن شراب، بیروت، دار القلم، ۱۴۱۱ق؛ معجم البلدان: یاقوت الحموی (م.۶۲۶ق.)، بیروت، دار صادر، ۱۹۹۵م؛ معجم الصحابه: عبدالباقی بن قانع (م.۳۵۱ق.)، به کوشش صلاح بن سالم، مکتبة الغرباء الاثریه، ۱۴۱۸ق؛ معرفة الصحابه: ابونعیم الاصفهانی (م.۴۳۰ق.)، به کوشش العزازی، ریاض، دار الوطن، ۱۴۱۹ق؛ المغازی: الواقدی (م.۲۰۷ق.)، به کوشش مارسدن جونس، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۹ق؛ مناقب آل‌ ابی‌طالب: ابن شهر آشوب (م.۵۸۸ق.)، به کوشش گروهی از اساتید، نجف، المکتبة الحیدریه، ۱۳۷۶ق.
سید خلیل جوادی
== ابوشجاع ظهیرالدین ==
== ابوشجاع ظهیرالدین ==
: وزیر شیعی دولت عباسیان، مقیم مدینه، مدفون در قبرستان بقیع
: وزیر شیعی دولت عباسیان، مقیم مدینه، مدفون در قبرستان بقیع
۱٬۷۸۰

ویرایش