پرش به محتوا

عبدالله بن عباس: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۵۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۲ اکتبر ۲۰۱۷
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:
: عموزاده و صحابی رسول خدا(ص)، امیر الحاج و بنیان‌گذار مکتب تفسیری مکه
: عموزاده و صحابی رسول خدا(ص)، امیر الحاج و بنیان‌گذار مکتب تفسیری مکه


==تولد، خانواده==
==زندگینامه==
===تولد و وفات، پدر و مادر===
ƒعبدالله بن عباس بن عبدالمطلب، مکنّا به ابوالعباس، سه سال پیش از هجرت هنگام حضور مسلمانان و بنی‌هاشم و از جمله عباس و خانواده‌اش، در شعب ابی‌طالب زاده شد.<ref>انساب الاشراف، ج۴، ص۳۹.</ref> پدرش عباس (م.۳۴ق.) عموی رسول خدا(ص) و مادرش ام‌ فضل، لبابه‌کبرا دختر حارث هلالی خواهر میمونه همسر رسول خدا(ص) است.<ref>الطبقات، ج۴، ص۶؛ الاستیعاب، ج۴، ص۴۶۱.</ref> درباره ایمان آوردن والدینش اختلاف است. گفته‌اند: پدرش عباس پیش از هجرت ایمان آورد و ایمان خود را کتمان ‌کرد<ref>الطبقات، ج۴، ص۱۰؛ الاستیعاب، ج۲، ص۳۵۹؛ اسد الغابه، ج۳، ص۱۶۴.</ref> (← عباس) و مادرش ام‌ فضل نخستین زنی بود که پس از خدیجه ایمان آورد.<ref>الطبقات، ج۸، ص۲۷۷؛ الاستیعاب، ج۴، ص۴۶۱.</ref> پدرش عباس در جنگ بدر در سپاه مشرکان مکه بود و به اسارت مسلمانان درآمد.<ref>الطبقات، ج۴، ص۱۲؛ الاستیعاب، ج۲، ص۳۵۸.</ref> عباس در فتح مکه به عنوان مسلمان با پیامبر(ص) همراه شد.<ref>الاستیعاب، ج۲، ص۳۵۹.</ref> عبدالله و خانواده‌اش پس از فتح مکه به مدینه مهاجرت کردند.<ref>الطبقات، ج۸، ص۲۷۸؛ سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص۳۳۲.</ref>
ƒعبدالله بن عباس بن عبدالمطلب، مکنّا به ابوالعباس، سه سال پیش از هجرت هنگام حضور مسلمانان و بنی‌هاشم و از جمله عباس و خانواده‌اش، در شعب ابی‌طالب زاده شد.<ref>انساب الاشراف، ج۴، ص۳۹.</ref> پدرش عباس (م.۳۴ق.) عموی رسول خدا(ص) و مادرش ام‌ فضل، لبابه‌کبرا دختر حارث هلالی خواهر میمونه همسر رسول خدا(ص) است.<ref>الطبقات، ج۴، ص۶؛ الاستیعاب، ج۴، ص۴۶۱.</ref> درباره ایمان آوردن والدینش اختلاف است. گفته‌اند: پدرش عباس پیش از هجرت ایمان آورد و ایمان خود را کتمان ‌کرد<ref>الطبقات، ج۴، ص۱۰؛ الاستیعاب، ج۲، ص۳۵۹؛ اسد الغابه، ج۳، ص۱۶۴.</ref> (← عباس) و مادرش ام‌ فضل نخستین زنی بود که پس از خدیجه ایمان آورد.<ref>الطبقات، ج۸، ص۲۷۷؛ الاستیعاب، ج۴، ص۴۶۱.</ref> پدرش عباس در جنگ بدر در سپاه مشرکان مکه بود و به اسارت مسلمانان درآمد.<ref>الطبقات، ج۴، ص۱۲؛ الاستیعاب، ج۲، ص۳۵۸.</ref> عباس در فتح مکه به عنوان مسلمان با پیامبر(ص) همراه شد.<ref>الاستیعاب، ج۲، ص۳۵۹.</ref> عبدالله و خانواده‌اش پس از فتح مکه به مدینه مهاجرت کردند.<ref>الطبقات، ج۸، ص۲۷۸؛ سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص۳۳۲.</ref>
====فرزندان====
از او پنج پسر به نام‌های عباس، محمد، فضل، عبدالرحمن و علی و دختری به نام لبابه از زنی به نام زرعه ‌بنت مشرح بن معد بر جای ماند.<ref>انساب الاشراف، ج۴، ص۹۳.</ref> جز علی که کوچک‌ترین آنان بود و در سال ۴۰ق. زاده شد، دیگر فرزندانش دارای اولاد نشدند و خلفای عباسی از نسل اویند.<ref>اخبار الدولة العباسیه، ص۱۳۴؛ جمهرة‌ انساب العرب، ص۱۹.</ref> ابن عباس از کنیزی دختری به نام اسماء داشته است. نیز در منابع از پسری برای وی به نام عثمان از کنیزی دیگر نام برده‌اند.<ref>انساب الاشراف، ج۴، ص۹۳-۹۵.</ref>
====وفات====
عبدالله بن عباس به سال ۶۸ق. در طائف که به دستور ابن زبیر به آنجا تبعید شده بود، در حالی‌که بینایی خود را از دست داده بود، درگذشت<ref>انساب الاشراف، ج۴، ص۷۰-۷۱؛ الاستیعاب، ج۳، ص۶۷، ۷۰؛ اسد الغابه، ج۳، ص۲۹۴-۲۹۵.</ref> و محمد بن حنفیه که مانند او به طائف تبعید شده بود، بر جنازه‌اش نماز گزارد.<ref>انساب الاشراف، ج۴، ص۷۱؛ اخبار الدولة العباسیه، ص۱۳۲.</ref>
===فعالیتهای سیاسی و اجتماعی===
====دوران پیامبر(ص) و خلفای سه گانه====


عبدالله بن عباس هنگام رحلت پیامبر(ص) ۱۳ ساله بود.<ref>انساب الاشراف، ج۴، ص۴۰؛ اخبار الدولة العباسیه، ص۲۵؛ الاستیعاب، ج۳، ص۶۷.</ref> بنا بر گزارشی، وی حدود ۳۰ ماه پیامبر(ص) را در مدینه درک کرد.<ref>سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص۳۳۲.</ref> او مدعی بود که دو بار جبرئیل را در حضور پیامبر(ص) دیده است.<ref>انساب الاشراف، ج۴، ص۴۱؛ الاستیعاب، ج۳، ص۶۷.</ref> سخنوری، بلاغت، توان استدلال و آراستگی ظاهر او را معاصرانش ستوده‌اند.<ref>نک: انساب الاشراف، ج۴، ص۴۳، ۶۲؛ الاصابه، ج۴، ص۱۲۲؛ الاستیعاب، ج۳، ص۶۸.</ref>
عبدالله بن عباس هنگام رحلت پیامبر(ص) ۱۳ ساله بود.<ref>انساب الاشراف، ج۴، ص۴۰؛ اخبار الدولة العباسیه، ص۲۵؛ الاستیعاب، ج۳، ص۶۷.</ref> بنا بر گزارشی، وی حدود ۳۰ ماه پیامبر(ص) را در مدینه درک کرد.<ref>سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص۳۳۲.</ref> او مدعی بود که دو بار جبرئیل را در حضور پیامبر(ص) دیده است.<ref>انساب الاشراف، ج۴، ص۴۱؛ الاستیعاب، ج۳، ص۶۷.</ref> سخنوری، بلاغت، توان استدلال و آراستگی ظاهر او را معاصرانش ستوده‌اند.<ref>نک: انساب الاشراف، ج۴، ص۴۳، ۶۲؛ الاصابه، ج۴، ص۱۲۲؛ الاستیعاب، ج۳، ص۶۸.</ref>
خط ۱۴: خط ۲۴:
ابن عباس در زمان خلافت عثمان پویایی اجتماعی و سیاسی بیشتری داشته است. آورده‌اند که به سال ۲۷ق. در فتح افریقیه، حد فاصل تونس و مراکش، در سپاه عبدالله بن سعد بن ابی‌سرح حضور داشت و فرماندهی بخشی از آن را عهده‌دار بود. در سال ۳۰ق. تحت فرماندهی سعید بن العاص در فتح طبرستان حضور یافت<ref>تاریخ طبری، ج۲، ص۶۰۷؛ الکامل، ج۳، ص۸۹.</ref> و در سال ۳۵ق. از سوی عثمان امیر الحاج شد.<ref>انساب الاشراف، ج۴، ص۳۹؛ تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۷۶.</ref>
ابن عباس در زمان خلافت عثمان پویایی اجتماعی و سیاسی بیشتری داشته است. آورده‌اند که به سال ۲۷ق. در فتح افریقیه، حد فاصل تونس و مراکش، در سپاه عبدالله بن سعد بن ابی‌سرح حضور داشت و فرماندهی بخشی از آن را عهده‌دار بود. در سال ۳۰ق. تحت فرماندهی سعید بن العاص در فتح طبرستان حضور یافت<ref>تاریخ طبری، ج۲، ص۶۰۷؛ الکامل، ج۳، ص۸۹.</ref> و در سال ۳۵ق. از سوی عثمان امیر الحاج شد.<ref>انساب الاشراف، ج۴، ص۳۹؛ تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۷۶.</ref>


====دوران خلافت امام علی(ع)====
حضور ابن عباس در دوران خلافت علی(ع) بسیار برجسته است. او از نزدیک‌ترین مشاوران علی بن ابیطالب(ع) به شمار می‌آمد. آورده‌اند که به پیشنهاد همو، علی(ع) درخواست طلحه و زبیر را برای حکمرانی کوفه و بصره رد کرد<ref>شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۲۳۲.</ref> و در بسیاری از مراحلِ دشوار به عنوان نماینده و سخنگوی علی(ع) نقش‌آفرینی کرد.<ref>وقعة صفین، ص۳۱۷-۳۱۸؛ تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۹۰.</ref> او در جنگ جمل فرماندهی جناح راست سپاه علی(ع) را عهده‌دار بود<ref>تاریخ طبری، ج۳، ص۲۴؛ شرح نهج البلاغه، ج۱۴، ص۱۷.</ref> و به نمایندگی از ایشان با طلحه و زبیر، از سران سپاه جمل ملاقات کرد.<ref>تاریخ طبری، ج۳، ص۳۹.</ref> در پایان همین نبرد، وی استاندار بصره و نواحی آن شد.<ref>الاخبار الطوال، ص۱۵۲؛ تاریخ طبری، ج۳، ص۶۰؛ مروج الذهب، ج۲، ص۳۷۲.</ref> در جنگ صفین و شب سرنوشت‌ساز «لیلة الهریر» فرمانده جناح چپ سپاه بود.<ref>الاخبار الطوال، ص۱۷۱، ۱۸۸؛ تاریخ طبری، ج۳، ص۱۰۰.</ref> خطبه او در صفین در منابع آمده است.<ref>وقعة صفین، ص۳۱۷-۳۱۸.</ref> در ماجرای حکمیت، علی(ع) قصد داشت تا او را به نمایندگی از خود نزد عمرو عاص بفرستد؛ اما کوفیان نپذیرفتند.<ref>الاخبار الطوال، ص۱۹۲؛ تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۸۹.</ref> او نخستین کسی بود که به تصمیم ابوموسی اشعری در ماجرای حکمیت سخت اعتراض کرد و او را بی‌تدبیر خواند.<ref>تاریخ طبری، ج۳، ص۱۱۳.</ref> همو نماینده علی(ع) برای گفت‌وگو با خوارج نهروان بود.<ref>تاریخ طبری، ج۳، ص۱۱۴؛ الفتوح، ج۴، ص۲۶۸.</ref> متن مذاکره وی در برخی منابع متقدم آمده است.<ref>المصنف، ج۱۰، ص۱۵۸-۱۶۰.</ref>
حضور ابن عباس در دوران خلافت علی(ع) بسیار برجسته است. او از نزدیک‌ترین مشاوران علی بن ابیطالب(ع) به شمار می‌آمد. آورده‌اند که به پیشنهاد همو، علی(ع) درخواست طلحه و زبیر را برای حکمرانی کوفه و بصره رد کرد<ref>شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۲۳۲.</ref> و در بسیاری از مراحلِ دشوار به عنوان نماینده و سخنگوی علی(ع) نقش‌آفرینی کرد.<ref>وقعة صفین، ص۳۱۷-۳۱۸؛ تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۹۰.</ref> او در جنگ جمل فرماندهی جناح راست سپاه علی(ع) را عهده‌دار بود<ref>تاریخ طبری، ج۳، ص۲۴؛ شرح نهج البلاغه، ج۱۴، ص۱۷.</ref> و به نمایندگی از ایشان با طلحه و زبیر، از سران سپاه جمل ملاقات کرد.<ref>تاریخ طبری، ج۳، ص۳۹.</ref> در پایان همین نبرد، وی استاندار بصره و نواحی آن شد.<ref>الاخبار الطوال، ص۱۵۲؛ تاریخ طبری، ج۳، ص۶۰؛ مروج الذهب، ج۲، ص۳۷۲.</ref> در جنگ صفین و شب سرنوشت‌ساز «لیلة الهریر» فرمانده جناح چپ سپاه بود.<ref>الاخبار الطوال، ص۱۷۱، ۱۸۸؛ تاریخ طبری، ج۳، ص۱۰۰.</ref> خطبه او در صفین در منابع آمده است.<ref>وقعة صفین، ص۳۱۷-۳۱۸.</ref> در ماجرای حکمیت، علی(ع) قصد داشت تا او را به نمایندگی از خود نزد عمرو عاص بفرستد؛ اما کوفیان نپذیرفتند.<ref>الاخبار الطوال، ص۱۹۲؛ تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۸۹.</ref> او نخستین کسی بود که به تصمیم ابوموسی اشعری در ماجرای حکمیت سخت اعتراض کرد و او را بی‌تدبیر خواند.<ref>تاریخ طبری، ج۳، ص۱۱۳.</ref> همو نماینده علی(ع) برای گفت‌وگو با خوارج نهروان بود.<ref>تاریخ طبری، ج۳، ص۱۱۴؛ الفتوح، ج۴، ص۲۶۸.</ref> متن مذاکره وی در برخی منابع متقدم آمده است.<ref>المصنف، ج۱۰، ص۱۵۸-۱۶۰.</ref>


خط ۲۶: خط ۳۷:
از سوی دیگر، از آن پس، از مُکنت و ثروت ابن عباس در متون تاریخی سخنی به میان نیامده است. اگر وی این اموال را انتقال داده بود، باید از ثروت او گزارش می‌شد. نیز گزارشی در دست نیست که معاویه از این ماجرا یاد کرده باشد. در صورت درستی این خبر، معاویه از این حربه تبلیغی برای حمله به بنی‌هاشم و تخریب شیعیان استفاده می‌کرد. افزون بر این، با وجود مخارج فراوان‌دار الخلافه و جنگ‌هایی که علی(ع) درگیر آن بود، گرد آمدن چنین مبلغی در خزانه بصره بعید به نظر می‌رسد.
از سوی دیگر، از آن پس، از مُکنت و ثروت ابن عباس در متون تاریخی سخنی به میان نیامده است. اگر وی این اموال را انتقال داده بود، باید از ثروت او گزارش می‌شد. نیز گزارشی در دست نیست که معاویه از این ماجرا یاد کرده باشد. در صورت درستی این خبر، معاویه از این حربه تبلیغی برای حمله به بنی‌هاشم و تخریب شیعیان استفاده می‌کرد. افزون بر این، با وجود مخارج فراوان‌دار الخلافه و جنگ‌هایی که علی(ع) درگیر آن بود، گرد آمدن چنین مبلغی در خزانه بصره بعید به نظر می‌رسد.


====پس از شهادت امام علی(ع)====
برخی گزارش‌ها گواهند که وی تا زمان شهادت علی(ع) در بصره بود و پس از شهادت ایشان، مردم را به بیعت با حسن بن علی(ع) ترغیب می‌کرد.<ref>انساب الاشراف، ج۲، ص۱۷۶؛ الکامل، ج۳، ص۳۸۶-۳۸۷، ۳۹۸؛ ابن عباس و اموال البصره، ص۵۴-۵۷.</ref> برخی گفته‌اند که در زمان بیعت مردم با امام حسن(ع) او در بصره حضور داشته و طی نامه‌ای از ایشان حمایت کرده است.<ref>الفتوح، ج۴، ص۲۸۳.</ref> بنا بر نقلی، او در ماجرای صلح امام حسن(ع) با معاویه هم حاضر بود و پس از رد درخواست معاویه برای همکاری با او، در مکه ساکن شد.<ref>تاریخ طبری، ج۳، ص۱۵۵؛ الاصابه، ج۴، ص۱۲۹.</ref>
برخی گزارش‌ها گواهند که وی تا زمان شهادت علی(ع) در بصره بود و پس از شهادت ایشان، مردم را به بیعت با حسن بن علی(ع) ترغیب می‌کرد.<ref>انساب الاشراف، ج۲، ص۱۷۶؛ الکامل، ج۳، ص۳۸۶-۳۸۷، ۳۹۸؛ ابن عباس و اموال البصره، ص۵۴-۵۷.</ref> برخی گفته‌اند که در زمان بیعت مردم با امام حسن(ع) او در بصره حضور داشته و طی نامه‌ای از ایشان حمایت کرده است.<ref>الفتوح، ج۴، ص۲۸۳.</ref> بنا بر نقلی، او در ماجرای صلح امام حسن(ع) با معاویه هم حاضر بود و پس از رد درخواست معاویه برای همکاری با او، در مکه ساکن شد.<ref>تاریخ طبری، ج۳، ص۱۵۵؛ الاصابه، ج۴، ص۱۲۹.</ref>


پس از مرگ معاویه و شروع زمامداری یزید بن معاویه، او از کسانی بود که در مکه کوشیدند تا حسین بن علی(ع)‌ را از رفتن به کوفه بازدارند. او به ایشان توصیه کرد تا به یمن برود که شیعیان پدرش در آن‌جا ساکن بودند.<ref>الکامل، ج۴، ص۳۹.</ref>
پس از مرگ معاویه و شروع زمامداری یزید بن معاویه، او از کسانی بود که در مکه کوشیدند تا حسین بن علی(ع)‌ را از رفتن به کوفه بازدارند. او به ایشان توصیه کرد تا به یمن برود که شیعیان پدرش در آن‌جا ساکن بودند.<ref>الکامل، ج۴، ص۳۹.</ref>


وقتی عبدالله بن زبیر به سال۶۴ق. در مکه بر یزید شورید، مردم با او به ‌عنوان خلیفه بیعت کردند<ref>الکامل، ج۴، ص۱۲۳.</ref>؛ ولی ابن‌ عباس از بیعت سر باززد. یزید چون از عدم بیعت او با رقیب سیاسی‌اش آگاهی یافت، در نامه‌ای وی را برای پشتیبانی‌اش از خود ستود؛ ولی او در نامه‌ای به یزید، وی را سخت نکوهش کرد و با یادآوری شهادت حسین بن علی(ع) و دیگر کارهای او و پدرش،‌ آنان را سزاوار خلافت بر مسلمانان ندانست<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۴۷-۲۴۸؛ الکامل، ج۴، ص۱۲۷- ۱۲۸.</ref> و ناخشنودی خود را از وضع سیاسی و اجتماعی آن روزگار ابراز کرد. از سوی دیگر، بر اثر عدم بیعت با عبدالله بن زبیر زیر فشار قرار گرفت و حتی ابن زبیر قصد کرد خانه وی را در مکه آتش بزند<ref>اسد الغابه، ج۳، ص۲۹۴؛ البدایة و النهایه، ج۸، ص۳۳۶.</ref> و سرانجام تصمیم گرفت او را از مکه به طائف تبعید کند.<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۶۲؛ شرح نهج البلاغه، ج۲۰، ص۱۰۳.</ref> عبدالله بن عباس به سال ۶۸ق. در تبعیدگاهش در حالی‌که بینایی خود را از دست داده بود، درگذشت<ref>انساب الاشراف، ج۴، ص۷۰-۷۱؛ الاستیعاب، ج۳، ص۶۷، ۷۰؛ اسد الغابه، ج۳، ص۲۹۴-۲۹۵.</ref> و محمد بن حنفیه که مانند او به طائف تبعید شده بود، بر جنازه‌اش نماز گزارد.<ref>انساب الاشراف، ج۴، ص۷۱؛ اخبار الدولة العباسیه، ص۱۳۲.</ref> از او پنج پسر به نام‌های عباس، محمد، فضل، عبدالرحمن و علی و دختری به نام لبابه از زنی به نام زرعه ‌بنت مشرح بن معد بر جای ماند.<ref>انساب الاشراف، ج۴، ص۹۳.</ref> جز علی که کوچک‌ترین آنان بود و در سال ۴۰ق. زاده شد، دیگر فرزندانش دارای اولاد نشدند و خلفای عباسی از نسل اویند.<ref>اخبار الدولة العباسیه، ص۱۳۴؛ جمهرة‌ انساب العرب، ص۱۹.</ref> ابن عباس از کنیزی دختری به نام اسماء داشته است. نیز در منابع از پسری برای وی به نام عثمان از کنیزی دیگر نام برده‌اند.<ref>انساب الاشراف، ج۴، ص۹۳-۹۵.</ref>
وقتی عبدالله بن زبیر به سال۶۴ق. در مکه بر یزید شورید، مردم با او به ‌عنوان خلیفه بیعت کردند<ref>الکامل، ج۴، ص۱۲۳.</ref>؛ ولی ابن‌ عباس از بیعت سر باززد. یزید چون از عدم بیعت او با رقیب سیاسی‌اش آگاهی یافت، در نامه‌ای وی را برای پشتیبانی‌اش از خود ستود؛ ولی او در نامه‌ای به یزید، وی را سخت نکوهش کرد و با یادآوری شهادت حسین بن علی(ع) و دیگر کارهای او و پدرش،‌ آنان را سزاوار خلافت بر مسلمانان ندانست<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۴۷-۲۴۸؛ الکامل، ج۴، ص۱۲۷- ۱۲۸.</ref> و ناخشنودی خود را از وضع سیاسی و اجتماعی آن روزگار ابراز کرد. از سوی دیگر، بر اثر عدم بیعت با عبدالله بن زبیر زیر فشار قرار گرفت و حتی ابن زبیر قصد کرد خانه وی را در مکه آتش بزند<ref>اسد الغابه، ج۳، ص۲۹۴؛ البدایة و النهایه، ج۸، ص۳۳۶.</ref> و سرانجام تصمیم گرفت او را از مکه به طائف تبعید کند.<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۶۲؛ شرح نهج البلاغه، ج۲۰، ص۱۰۳.</ref>


ƒجایگاه علمی ابن عباس: بر پایه گزارش‌های خود او، وی پس از رحلت رسول خدا(ص) در طلب علم و جمع‌آوری احادیث ایشان بسیار کوشیده است.<ref>الاصابه، ج۴، ص۱۲۵.</ref> او چگونگی عبادت‌های فردی پیامبر(ص) و نماز شب ایشان را روایت کرده است.<ref>صحیح البخاری، ج۲، ص۴۱-۴۲، ۴۵-۴۶.</ref> این نشان می‌دهد که او می‌کوشید همواره همراه رسول خدا(ص) باشد. پیامبر(ص) نیز به او توجه داشت و از خدا خواست تا بدو علم دین و تأویل قرآن را بیاموزد.<ref>مسند احمد، ج۱، ص۲۶۶، ۳۱۴، ۲۳۸، ۳۳۵؛ الطبقات، ج۲، ص۳۶۵.</ref> وجود این گزارش‌ها با اسناد گوناگون که بیشتر خودش آن‌ها را روایت کرده، بدین معناست که وی بارها این افتخار را در محافل مطرح می‌کرده است.<ref>نک: مسند احمد، ج۱، ص۲۶۶، ۳۱۴، ۲۳۸، ۳۳۵.</ref>
==جایگاه علمی==
بر پایه گزارش‌های خود او، وی پس از رحلت رسول خدا(ص) در طلب علم و جمع‌آوری احادیث ایشان بسیار کوشیده است.<ref>الاصابه، ج۴، ص۱۲۵.</ref> او چگونگی عبادت‌های فردی پیامبر(ص) و نماز شب ایشان را روایت کرده است.<ref>صحیح البخاری، ج۲، ص۴۱-۴۲، ۴۵-۴۶.</ref> این نشان می‌دهد که او می‌کوشید همواره همراه رسول خدا(ص) باشد. پیامبر(ص) نیز به او توجه داشت و از خدا خواست تا بدو علم دین و تأویل قرآن را بیاموزد.<ref>مسند احمد، ج۱، ص۲۶۶، ۳۱۴، ۲۳۸، ۳۳۵؛ الطبقات، ج۲، ص۳۶۵.</ref> وجود این گزارش‌ها با اسناد گوناگون که بیشتر خودش آن‌ها را روایت کرده، بدین معناست که وی بارها این افتخار را در محافل مطرح می‌کرده است.<ref>نک: مسند احمد، ج۱، ص۲۶۶، ۳۱۴، ۲۳۸، ۳۳۵.</ref>


او با وجود سن کم، روایت‌های فراوان از پیامبر(ص) نقل کرده است. مجموع روایت‌های منقول از وی به حدود ۱۷۰۰ می‌رسد.<ref>نک: مسند احمد، ج۱، ص۲۱۴-۳۷۴.</ref> در دو صحیح بخاری و مسلم ۹۵ حدیث به صورت مشترک و ۱۲۰ حدیث در بخاری و ۴۹ حدیث در مسلم به صورت منفرد از او نقل شده است.<ref>نک: الجمع بین الصحیحین، ج۲، ص۱۰۶.</ref> نیز از علی(ع)، معاذ بن جبل، ابوذر، عمر بن خطاب، اُبی بن کعب، زید بن ثابت و دیگران روایت نقل کرده است.<ref>سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص۳۳۲.</ref>
او با وجود سن کم، روایت‌های فراوان از پیامبر(ص) نقل کرده است. مجموع روایت‌های منقول از وی به حدود ۱۷۰۰ می‌رسد.<ref>نک: مسند احمد، ج۱، ص۲۱۴-۳۷۴.</ref> در دو صحیح بخاری و مسلم ۹۵ حدیث به صورت مشترک و ۱۲۰ حدیث در بخاری و ۴۹ حدیث در مسلم به صورت منفرد از او نقل شده است.<ref>نک: الجمع بین الصحیحین، ج۲، ص۱۰۶.</ref> نیز از علی(ع)، معاذ بن جبل، ابوذر، عمر بن خطاب، اُبی بن کعب، زید بن ثابت و دیگران روایت نقل کرده است.<ref>سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص۳۳۲.</ref>
۱٬۲۰۴

ویرایش