حج بلدی: تفاوت میان نسخهها
←چیستی
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←چیستی) |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
==چیستی== | ==چیستی== | ||
=== حج بلدی === | |||
«بَلَد» در لغت به معنای سرزمین و وطن است.<ref>. العین، ج8، ص42؛ مفردات، ص142؛ لسان العرب، ج3، ص94، «بلد».</ref> «حج بلدی» در اصطلاح فقیهان، [[حج|حجی]] است که حجگزار به [[نیابت]] از شخص درگذشته یا ناتوان، از سرزمین محل سکونت میّت{{یادداشت|یا ناتوان.}} یا محل [[استطاعت]] او آغاز کند، بهگونهای که سفر حج{{یادداشت|مقدمه.}} و [[مناسک حج]]{{یادداشت|ذی المقدمه.}} هر دو به نیابت از منوب عنه انجام شود.<ref>. تحفه الفقهاء، ج1، ص427؛ منتهی المطلب، ج2، ص871؛ مستند العروه، ح1، ص504، «کتاب الاجاره».</ref> اصطلاح حج بلدی، در احادیث ریشه دارد و فقیهان از تعابیر احادیث{{یادداشت|مانند «البلد الذی مات فیه».}}<ref>. الکافی، ج4، ص308.</ref> آن را برگرفتهاند. در برابر این اصطلاح، حج میقاتی قرار دارد که مراد از آن حجی است که از [[میقات|میقاتها]]{{یادداشت|مکانهای خاص [[احرام]] بستن.}} آغاز میشود.<ref>. المقنعه، ص394- 396؛ المراسم العلویه، ص106-108.</ref> | «بَلَد» در لغت به معنای سرزمین و وطن است.<ref>. العین، ج8، ص42؛ مفردات، ص142؛ لسان العرب، ج3، ص94، «بلد».</ref> «حج بلدی» در اصطلاح فقیهان، [[حج|حجی]] است که حجگزار به [[نیابت]] از شخص درگذشته یا ناتوان، از سرزمین محل سکونت میّت{{یادداشت|یا ناتوان.}} یا محل [[استطاعت]] او آغاز کند، بهگونهای که سفر حج{{یادداشت|مقدمه.}} و [[مناسک حج]]{{یادداشت|ذی المقدمه.}} هر دو به نیابت از منوب عنه انجام شود.<ref>. تحفه الفقهاء، ج1، ص427؛ منتهی المطلب، ج2، ص871؛ مستند العروه، ح1، ص504، «کتاب الاجاره».</ref> اصطلاح حج بلدی، در احادیث ریشه دارد و فقیهان از تعابیر احادیث{{یادداشت|مانند «البلد الذی مات فیه».}}<ref>. الکافی، ج4، ص308.</ref> آن را برگرفتهاند. در برابر این اصطلاح، حج میقاتی قرار دارد که مراد از آن حجی است که از [[میقات|میقاتها]]{{یادداشت|مکانهای خاص [[احرام]] بستن.}} آغاز میشود.<ref>. المقنعه، ص394- 396؛ المراسم العلویه، ص106-108.</ref> | ||
==بلد میت== | ===بلد میت=== | ||
مراد از «بَلَد میّت» در حج بلدی، به باور بیشتر فقیهان [[شیعه]]، به استناد تبادر لغوی و اطلاقِ عرفیِ «بلد میت» بر «وطن»، همان وطن یعنی محل زندگی اوست.<ref>. الحدائق، ج14، ص190، 192؛ جواهر الکلام، ج17، ص326-327؛ العروه الوثقی، محشی، ج4، ص465.</ref> برخی نیز، مراد از آن را سرزمینی میدانند که میت در آنجا مرده است.<ref>. مجمع الفائده، ج6، ص80؛ مدارک الاحکام، ج7، ص87؛ العروه الوثقی، محشی، ج4، ص466.</ref> دلیل نخست آنان، حدیث زکریا بن آدم است<ref>الکافی، ج4، ص308؛ وسائل الشیعه، ج11، ص167.</ref> که در آن عبارت «البَلَد الَّذِی ماتَ فیه»{{یادداشت|«سرزمینی که در آن مرده است».}} آمده است. دلیل دیگر آنها این است که آخرین مکانِ مکلّف بودنِ میت به حج، همان مکان درگذشت اوست.<ref>العروه الوثقی، محشی، ج4، ص465؛ مستمسک العروه، ج10، ص265؛ موسوعه الامام الخویی، ج26، ص264.</ref> برخی دیگر، حدیث پیشگفته را بر صورت [[وصیت]] کردن میت به حج بلدی، حمل کردهاند و به تخییر میان «مکان درگذشت» و «وطن عرفی» قائل شدهاند.<ref>العروه الوثقی، محشی، ج4، ص465.</ref> به باور شماری از فقیهان شیعه، بلد میت همان سرزمینی است که وی در آن مستطیع و حج بر او واجب شده است.<ref>. تذکره الفقهاء، ج7، ص96؛ الحدائق، ج14، ص191-192، 194؛ العروه الوثقی، محشی، ج4، ص466.</ref> | مراد از «بَلَد میّت» در حج بلدی، به باور بیشتر فقیهان [[شیعه]]، به استناد تبادر لغوی و اطلاقِ عرفیِ «بلد میت» بر «وطن»، همان وطن یعنی محل زندگی اوست.<ref>. الحدائق، ج14، ص190، 192؛ جواهر الکلام، ج17، ص326-327؛ العروه الوثقی، محشی، ج4، ص465.</ref> برخی نیز، مراد از آن را سرزمینی میدانند که میت در آنجا مرده است.<ref>. مجمع الفائده، ج6، ص80؛ مدارک الاحکام، ج7، ص87؛ العروه الوثقی، محشی، ج4، ص466.</ref> دلیل نخست آنان، حدیث زکریا بن آدم است<ref>الکافی، ج4، ص308؛ وسائل الشیعه، ج11، ص167.</ref> که در آن عبارت «البَلَد الَّذِی ماتَ فیه»{{یادداشت|«سرزمینی که در آن مرده است».}} آمده است. دلیل دیگر آنها این است که آخرین مکانِ مکلّف بودنِ میت به حج، همان مکان درگذشت اوست.<ref>العروه الوثقی، محشی، ج4، ص465؛ مستمسک العروه، ج10، ص265؛ موسوعه الامام الخویی، ج26، ص264.</ref> برخی دیگر، حدیث پیشگفته را بر صورت [[وصیت]] کردن میت به حج بلدی، حمل کردهاند و به تخییر میان «مکان درگذشت» و «وطن عرفی» قائل شدهاند.<ref>العروه الوثقی، محشی، ج4، ص465.</ref> به باور شماری از فقیهان شیعه، بلد میت همان سرزمینی است که وی در آن مستطیع و حج بر او واجب شده است.<ref>. تذکره الفقهاء، ج7، ص96؛ الحدائق، ج14، ص191-192، 194؛ العروه الوثقی، محشی، ج4، ص466.</ref> به نظر برخی از فقیهان شیعه و [[حنفی]]، اگر میت دو یا چند وطن داشته باشد، باید از نزدیکترین آنها به [[میقات]]، حج نیابتی به جا آورد؛ مگر اینکه ورثه به نیابت از وطن دورتر راضی باشند یا اجرت نیابت از دو وطن یکسان باشد که در این صورت نیابت از هر کدام جایز است.<ref>. البحر الرائق، ج3، ص118-119؛ الحدائق، ج14، ص191؛ العروه الوثقی، محشی، ج4، ص469.</ref> | ||
به نظر برخی از فقیهان شیعه و [[حنفی]]، اگر میت دو یا چند وطن داشته باشد، باید از نزدیکترین آنها به [[میقات]]، حج نیابتی به جا آورد؛ مگر اینکه ورثه به نیابت از وطن دورتر راضی باشند یا اجرت نیابت از دو وطن یکسان باشد که در این صورت نیابت از هر کدام جایز است.<ref>. البحر الرائق، ج3، ص118-119؛ الحدائق، ج14، ص191؛ العروه الوثقی، محشی، ج4، ص469.</ref> | |||
==مصادیق== | ==مصادیق== | ||
مهمترین مصادیق حج بلدی در منابع فقهی [[شیعه]] و [[اهل سنت]] عبارتاند از: | مهمترین مصادیق حج بلدی در منابع فقهی [[شیعه]] و [[اهل سنت]] عبارتاند از: |