پرش به محتوا

حج تسکع: تفاوت میان نسخه‌ها

۶۶۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۸ فوریهٔ ۲۰۲۰
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:
حج تَسَکُّع: از انواع حج، به معنای حج بدون توشه راه یا مَرکب یا حج با مشقّت
حج تَسَکُّع: از انواع حج، به معنای حج بدون توشه راه یا مَرکب یا حج با مشقّت


واژة «تسکّع» از ریشة «سکع» به معنای بیراهه رفتن و متحیر و سرگشته شدن است.<ref>. العین، ج1، ص193؛ الصحاح، ج3، ص1230؛ لسان العرب، ج8، ص159، «سکع».</ref> در اصطلاح فقه امامی، حج تسکّع به معنای حج همراه با سختی و مشقت<ref>. ارشاد الاذهان، ج1، ص311؛ مجمع الفائده، ج6، ص75؛ مسالک الافهام، ج2، ص122.</ref> و به تعبیر دیگر، حج بدون توشه راه یا وسیله حمل ونقل<ref>. الروضة البهیة، ج1، ص162.</ref> و به نظر برخی، حج بیماران، کهنسالان و کسانی است که استطاعت* بدنی ندارند.<ref>. تعالیق مبسوطه، ج8، ص161.</ref> از آن رو که در این نوع حج درباره چگونگی به دست آوردن زاد (توشه) و راحله (مَرکب) تحیر و سرگردانی وجود دارد، آن را حج تسکّع نامیده‌اند.<ref>. مسالک الافهام، ج2، ص122-123.</ref> در منابع فقهی اهل سنت، اصطلاح حج تسکّع به چشم نمی‌خورد، هر چند آنان به گونه مطلق به بحث دربارة حج بدون زاد یا راحله یا حج فقیری که زاد و راحله ندارد، بدون کاربرد واژه تسکّع، پرداخته‌اند.<ref>. بدائع الصنائع، ج2، ص122؛ العده، ج1، ص177؛ مغنی المحتاج، ج1، ص462.</ref>
== چیستی ==
واژة «تَسَکُّع»، از ریشة «سکع» به معنای بیراهه رفتن و متحیر و سرگشته شدن است.<ref>. العین، ج1، ص193؛ الصحاح، ج3، ص1230؛ لسان العرب، ج8، ص159، «سکع».</ref> در اصطلاح فقه [[شیعه]]، حج تسکّع به معنای حج همراه با سختی و مشقت<ref>. ارشاد الاذهان، ج1، ص311؛ مجمع الفائده، ج6، ص75؛ مسالک الافهام، ج2، ص122.</ref> و به تعبیر دیگر، حج بدون توشه راه یا وسیله حمل و نقل<ref>. الروضة البهیة، ج1، ص162.</ref> و به نظر برخی، حج بیماران، کهنسالان و کسانی است که [[استطاعت]] بدنی ندارند.<ref>. تعالیق مبسوطه، ج8، ص161.</ref>  


به نظرِ مشهور فقیهان امامی<ref>. مسالک الافهام، ج2، ص129؛ کشف اللثام، ج5، ص91-92؛ جواهر الکلام، ج17، ص248.</ref> و اهل سنت<ref>. الحاوی الکبیر، ج4، ص7؛ المغنی، ج3، ص170؛ رد المحتار، ج2، ص109، 361، 460.</ref> به استناد آیه «وَلِلَّهِ عَلَی النَّاسِ حِجُّ الْبَیتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَیهِ سَبِیلاً» (آل عمران/۳، ۹۷) و احادیث،<ref>. الکافی، ج4، ص266-268؛ تهذیب، ج5، ص2-3؛ السنن الکبری، ج4، ص327.</ref> وجود زاد و راحله شرط استطاعت و وجوب حج است و بدون وجود زاد و راحله حج واجب نیست، حتی در صورتی که حج‌گزار بتواند با پای پیاده یا با گدایی کردن از مردم خود را به مکه برساند.<ref>. تحریر الاحکام، ج1، ص91؛ الدروس الشرعیه، ج1، ص310؛ جواهر الکلام، ج17، ص248.</ref> به نظر فقهای امامی، حتی اگر زاد و راحله به صورت اباحه (بدون تملیک) یا بذل در اختیار شخصی قرار گیرد، او مستطیع و حج بر او واجب می‌گردد.<ref>. مسالک الافهام، ج2، ص133؛ مستند الشیعه، ج11، ص55؛ جواهر الکلام، ج17، ص261.</ref> فقیهان اهل سنت برای حصول استطاعت، مالک بودن زاد و راحله را لازم دانسته و صرف اباحه را کافی نشمرده‌اند.<ref>. البیان، ج4، ص25-26؛ بدائع الصنائع، ج2، ص122؛ المغنی، ج3، ص170.</ref> به رأی شافعی، بذل زاد و راحله از جانب شخصی که هبه او موجب منّت محسوب نمی‌شود (مانند بذل پدر به فرزند) موجب وجوب است.<ref>. بدائع الصنائع، ج2، ص122؛ تحفة الفقهاء، ج1، ص386.</ref>(برای تفصیل  حج بذلی)
این نوع حج را تسکع نامیدند، زیرا در آن درباره چگونگی به دست آوردن زاد{{یادداشت|توشه.}} و راحله{{یادداشت|مَرکب.}} تحیر و سرگردانی وجود دارد.<ref>. مسالک الافهام، ج2، ص122-123.</ref> در منابع فقهی [[اهل سنت]]، اصطلاح حج تسکّع به چشم نمی‌خورد، هر چند آنان به گونه مطلق به بحث درباره حج بدون زاد یا راحله، یا حج فقیری که زاد و راحله ندارد، بدون کاربرد واژه تسکّع، پرداخته‌اند.<ref>. بدائع الصنائع، ج2، ص122؛ العده، ج1، ص177؛ مغنی المحتاج، ج1، ص462.</ref>


مطابق فتوای بیشتر فقیهان امامی،<ref>. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص298؛ مسالک الافهام، ج2، ص129؛ جواهر الکلام، ج17، ص251-252.</ref> شافعی،<ref>. الحاوی الکبیر، ج4، ص7-8؛ فتح العزیز، ج7، ص10؛ روضة الطالبین، ج2، ص278.</ref> حنبلی<ref>. المغنی، ج3، ص170؛ العده، ج1، ص158؛ دقائق اولی، ج1، ص517.</ref> و حنفی<ref>. بدائع الصنائع، ج2، ص122؛ الاختیار لتعلیل المختار، ج1، ص140؛ تبیین الحقائق، ج2، ص4.</ref> مَرکب داشتن، تنها برای کسی که وطن او از مکه دور است (آفاقی) شرط استطاعت است، ولی برای کسانی که ساکن مکه و اطراف آن بوده و توانایی راه رفتن داشته باشند، شرط نیست؛ از این رو، حج بدون وجود مرکب بر ساکنان مکه و اطراف آن که توانایی بدنی دارند واجب است، حتّی اگر ناچار از پیاده‌روی باشند<ref>. بدائع الصنائع، ج2، ص121-122؛ تحفة الفقهاء، ج1، ص387.</ref>؛ ولی بر آفاقیان واجب نیست، هرچند توان پیاده‌روی داشته باشند.<ref>. الخلاف، ج2، ص246.</ref> البته به تصریح برخی فقها، بر کسی که توانایی پیاده رفتن دارد، حج گزاردن مستحب است.<ref>. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص302-303؛ فتح العزیز، ج7، ص10؛ العدة، ج1، ص177.</ref> (اهل حل، اهل حرم، آفاقی)
== وجوب یا عدم وجوب ==


در مقابل دیدگاه مشهور، مالک اساساً داشتن مرکب (راحله) را شرط استطاعت ندانسته است. به نظر او حج بر شخصی که دارای مرکب نیست، ولی توانایی پیاده رفتن دارد واجب است؛ زیرا او شرط وجوب حج را صرفاً رسیدن به مکه بدون تحمّل دشواری زیاد می‌داند.<ref>. التاج والاکلیل، ج3، ص321؛ مواهب الجلیل، ج3، ص448؛ الفواکه الدوانی، ج1، ص351.</ref> با این استدلال که بنابر ظاهر آیة استطاعت (آل عمران/۳، ۹۷)کسی که می‌تواند با پیاده‌روی خود را به مکه برساند، مستطیع به شمار می‌رود؛ ولی به نظر مخالفان او از امامیان<ref>. الخلاف، ج2، ص247-248.</ref> و اهل سنت<ref>. بدائع الصنائع، ج2، ص122؛ تحفة الفقهاء، ج1، ص386؛ فتح القدیر، ج1، ص363.</ref> در احادیث،<ref>. الکافی، ج4، ص268.</ref> از جمله حدیثی نبوی<ref>. سنن الترمذی، ج4، ص293؛ ج5، ص209؛ سنن ابن ماجه، ج2، ص967؛ السنن الکبری، ج4، ص330.</ref> استطاعت به معنای داشتن توشه و مرکب هر دو تفسیر شده و داشتن یکی از آن دو موجب استطاعت نیست.
=== برای آفاقیان ===
به نظرِ مشهور فقیهان شیعه<ref>. مسالک الافهام، ج2، ص129؛ کشف اللثام، ج5، ص91-92؛ جواهر الکلام، ج17، ص248.</ref> و اهل سنت<ref>. الحاوی الکبیر، ج4، ص7؛ المغنی، ج3، ص170؛ رد المحتار، ج2، ص109، 361، 460.</ref> به استناد آیه «وَلِلَّهِ عَلَی النَّاسِ حِجُّ الْبَیتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَیهِ سَبِیلاً» (آل عمران/۳، ۹۷) و احادیث،<ref>. الکافی، ج4، ص266-268؛ تهذیب، ج5، ص2-3؛ السنن الکبری، ج4، ص327.</ref> وجود زاد و راحله شرط استطاعت و وجوب حج است و بدون وجود زاد و راحله حج واجب نیست، حتی در صورتی که حج‌گزار بتواند با پای پیاده یا با گدایی کردن از مردم خود را به مکه برساند.<ref>. تحریر الاحکام، ج1، ص91؛ الدروس الشرعیه، ج1، ص310؛ جواهر الکلام، ج17، ص248.</ref> به نظر فقهای شیعه، حتی اگر زاد و راحله به صورت اباحه (بدون تملیک) یا بذل در اختیار شخصی قرار گیرد، او مستطیع و حج بر او واجب می‌گردد.<ref>. مسالک الافهام، ج2، ص133؛ مستند الشیعه، ج11، ص55؛ جواهر الکلام، ج17، ص261.</ref> فقیهان اهل سنت برای حصول استطاعت، مالک بودن زاد و راحله را لازم دانسته و صرف اباحه را کافی نشمرده‌اند.<ref>. البیان، ج4، ص25-26؛ بدائع الصنائع، ج2، ص122؛ المغنی، ج3، ص170.</ref> به رأی شافعی، بذل زاد و راحله از جانب شخصی که هبه او موجب منّت محسوب نمی‌شود (مانند بذل پدر به فرزند) موجب وجوب است.<ref>. بدائع الصنائع، ج2، ص122؛ تحفة الفقهاء، ج1، ص386.</ref>(برای تفصیل  حج بذلی)


همچنین به نظر مالکیان، کسی که توشه و مرکب ندارد، ولی توانایی راه رفتن دارد و با حرفه ای آشناست که با آن می‌تواند در سفر هزینه خود را تأمین کند، واجب است به حج برود؛ زیرا توانایی پیاده‌روی در حکم مرکب و حرفه داشتن در سفر در حکم توشه است.<ref>. البیان والتحصیل، ج4، ص11؛ شرح مختصر خلیل، ج2، ص285؛ حاشیة الصاوی، ج2، ص11-12.</ref> اما فقهای شافعی<ref>. حلیة العلماء، ج3، ص199؛ اسنی المطالب، ج1، ص444.</ref> و حنبلی<ref>. المغنی، ج3، ص170؛ الشرح الکبیر، ج3، ص173.</ref> بر آن‌اند که حج بر چنین شخصی مستحب است نه واجب؛ زیرا تحمل دشواری پیاده رفتن برای او واجب نیست. اکثریت قریب به اتفاق فقیهان امامی هم حرفه داشتن در سفر را موجب استطاعت ندانسته‌اند<ref>. تذکرة الفقهاء، ج7، ص59؛ العروة الوثقی، ج4، ص365؛ کلمة التقوی، ج3، ص26.</ref> زیرا: اولاً جمع کردن میان اشتغال و مسافرت موجب مشقت است و به علاوه، احتمال تداوم نیافتن حرفه هم وجود دارد<ref>. تذکرة الفقهاء، ج7، ص59.</ref>؛ ثانیاً شرط وجوب حج، استطاعت بالفعل است و استطاعت تقدیری (توانایی تحصیل استطاعت) کافی نیست.<ref>. مستمسک العروه، ج10، ص77؛ مصباح الهدی، ج11، ص321-323؛ کتاب الحج، ج1، ص104.</ref> از میان فقهای امامی، تنها نراقی حرفه داشتن در مسیر حج را مشروط بر تداوم و دشوار نبودن آن، موجب استطاعت و وجوب حج دانسته است.<ref>. مستند الشیعه، ج11، ص27.</ref> به نظر شافعیان<ref>. حلیة العلماء، ج3، ص199؛ اسنی المطالب، ج1، ص444.</ref> و حنبلیان<ref>. المغنی، ج3، ص170؛ الشرح الکبیر، ج3، ص173.</ref> برای کسی که توشه و مرکب و حرفه مناسب در سفر ندارد و برای حج گزاردن نیازمند گدایی کردن از مردم است، حج مکروه به شمار می‌رود؛ زیرا کمک خواستن از مردم مکروه است و این کار موجب زحمت دیگران می‌شود. برخی فقیهان اهل سنت برای کسی که پس از احرام بستن توشه یا مرکب خود را از دست بدهد و توانایی پیاده‌روی داشته باشد حکم به وجوب حج با پیاده رفتن به مکه کرده‌اند.<ref>. بدائع الصنائع، ج2، ص176.</ref>
در مقابل دیدگاه مشهور، مالک اساساً داشتن مرکب (راحله) را شرط استطاعت ندانسته است. به نظر او حج بر شخصی که دارای مرکب نیست، ولی توانایی پیاده رفتن دارد واجب است؛ زیرا او شرط وجوب حج را صرفاً رسیدن به مکه بدون تحمّل دشواری زیاد می‌داند.<ref name=":0" /> با این استدلال که بنابر ظاهر آیة استطاعت (آل عمران/۳، ۹۷) کسی که می‌تواند با پیاده‌روی خود را به مکه برساند، مستطیع به شمار می‌رود؛ ولی به نظر مخالفان او از شیعیان<ref>. الخلاف، ج2، ص247-248.</ref> و اهل سنت<ref>. بدائع الصنائع، ج2، ص122؛ تحفة الفقهاء، ج1، ص386؛ فتح القدیر، ج1، ص363.</ref> در احادیث،<ref>. الکافی، ج4، ص268.</ref> از جمله حدیثی نبوی<ref>. سنن الترمذی، ج4، ص293؛ ج5، ص209؛ سنن ابن ماجه، ج2، ص967؛ السنن الکبری، ج4، ص330.</ref> استطاعت به معنای داشتن توشه و مرکب هر دو تفسیر شده و داشتن یکی از آن دو موجب استطاعت نیست.


به نظر همه فقهای امامی<ref>. مجمع الفائده، ج6، ص74؛ حاشیة الارشاد، ج1، ص376؛ جواهر الکلام، ج17، ص313.</ref> اگر بر کسی حج واجب شود، ولی آن را انجام ندهد و حج بر او مستقر شود، باید فوراً آن را به جا آورد، حتی اگر متسکّع باشد. (استقرار حج) همچنین به نظر فقیهان امامی حج کسی که مستطیع باشد ولی حج خود را با تسکّع و مشقت به جا آورد، «حَجة الاسلام» محسوب می‌شود،<ref>. ارشاد الاذهان، ج1، ص311؛ الروضة البهیه، ج1، ص162؛ مجمع الفائده، ج6، ص75.</ref> زیرا استطاعت که شرط وجوب حج است حاصل بوده و مانع دیگری برای وجوب در کار نیست.<ref>. الروضة البهیه، ج1، ص162.</ref> از سوی دیگر، به نظر همه فقیهان امامی پس از ادای حج تسکّعی و بدون استطاعت، چنین حجی به عنوان حجة الاسلام (حج واجب) شمرده نخواهد شد؛ از این رو اگر این شخص بعدها مستطیع شود، لازم است حج واجب خود را به جا آورد.<ref>. حاشیه الارشاد، ج1، ص376؛ مدارک الاحکام، ج7، ص79؛ جواهر الکلام، ج17، ص248، 264.</ref> مستند این حکم، اطلاق آیه استطاعت (آل عمران/۳، ۹۷) و نیز روایات است، با این استدلال که استطاعت شرط وجوب حج است و با فقدان استطاعت، حکم وجوب و نیز صحّت عمل حج تسکّعی به عنوان حجة الاسلام (اِجزاء) نیز منتفی است.<ref>. مدارک الاحکام، ج7، ص79؛ جواهر الکلام، ج17، ص264.</ref> حتی برخی این حکم را اجماعی دانسته‌اند.<ref>. الخلاف، ج2، ص246.</ref> البته به نظر فقیهان امامی حج تسکّعی بر شخص غیر مستطیع مستحب است.<ref>. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص302-303؛ تحریر الاحکام، ج1، ص539؛ مدارک الاحکام، ج7، ص19.</ref> در مقابل، فقیهان شافعی،<ref>. فتح العزیز، ج7، ص8-9؛ روضة الطالبین، ج2، ص277؛ اسنی المطالب، ج1، ص444.</ref> حنفی<ref>. المبسوط، سرخسی، ج4، ص150؛ بدائع الصنائع، ج2، ص120؛ البحر الرائق، ج2، ص546.</ref> و حنبلی<ref>. المغنی، ج3، ص162، العده، ج1، ص177.</ref> حج تسکّعی شخص غیر مستطیع را مُجزی از حج واجب (حجة الاسلام) دانسته‌اند.
=== برای اهل حرم ===
== پانویس ==
مطابق فتوای بیشتر فقیهان شیعه،<ref>. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص298؛ مسالک الافهام، ج2، ص129؛ جواهر الکلام، ج17، ص251-252.</ref> شافعی،<ref>. الحاوی الکبیر، ج4، ص7-8؛ فتح العزیز، ج7، ص10؛ روضة الطالبین، ج2، ص278.</ref> حنبلی<ref>. المغنی، ج3، ص170؛ العده، ج1، ص158؛ دقائق اولی، ج1، ص517.</ref> و حنفی<ref>. بدائع الصنائع، ج2، ص122؛ الاختیار لتعلیل المختار، ج1، ص140؛ تبیین الحقائق، ج2، ص4.</ref> مَرکب داشتن، تنها برای کسی که وطن او از مکه دور است (آفاقی) شرط استطاعت است، ولی برای کسانی که ساکن مکه و اطراف آن بوده و توانایی راه رفتن داشته باشند، شرط نیست؛ از این رو، حج بدون وجود مرکب بر ساکنان مکه و اطراف آن که توانایی بدنی دارند واجب است، حتّی اگر ناچار از پیاده‌روی باشند<ref>. بدائع الصنائع، ج2، ص121-122؛ تحفة الفقهاء، ج1، ص387.</ref>؛ ولی بر آفاقیان واجب نیست، هرچند توان پیاده‌روی داشته باشند.<ref>. الخلاف، ج2، ص246.</ref> البته به تصریح برخی فقها، بر کسی که توانایی پیاده رفتن دارد، حج گزاردن مستحب است.<ref>. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص302-303؛ فتح العزیز، ج7، ص10؛ العدة، ج1، ص177.</ref> (اهل حل، اهل حرم، آفاقی)
 
در مقابل دیدگاه مشهور، مالک اساساً داشتن مرکب (راحله) را شرط استطاعت ندانسته است. به نظر او حج بر شخصی که دارای مرکب نیست، ولی توانایی پیاده رفتن دارد واجب است؛ زیرا او شرط وجوب حج را صرفاً رسیدن به مکه بدون تحمّل دشواری زیاد می‌داند.<ref name=":0">. التاج والاکلیل، ج3، ص321؛ مواهب الجلیل، ج3، ص448؛ الفواکه الدوانی، ج1، ص351.</ref>
 
=== برای صاحب حرفه در مسیر ===
همچنین به نظر مالکیان، کسی که توشه و مرکب ندارد، ولی توانایی راه رفتن دارد و با حرفه ای آشناست که با آن می‌تواند در سفر هزینه خود را تأمین کند، واجب است به حج برود؛ زیرا توانایی پیاده‌روی در حکم مرکب و حرفه داشتن در سفر در حکم توشه است.<ref>. البیان والتحصیل، ج4، ص11؛ شرح مختصر خلیل، ج2، ص285؛ حاشیة الصاوی، ج2، ص11-12.</ref> اما فقهای شافعی<ref>. حلیة العلماء، ج3، ص199؛ اسنی المطالب، ج1، ص444.</ref> و حنبلی<ref>. المغنی، ج3، ص170؛ الشرح الکبیر، ج3، ص173.</ref> بر آن‌اند که حج بر چنین شخصی مستحب است نه واجب؛ زیرا تحمل دشواری پیاده رفتن برای او واجب نیست. اکثریت قریب به اتفاق فقیهان شیعه هم حرفه داشتن در سفر را موجب استطاعت ندانسته‌اند<ref>. تذکرة الفقهاء، ج7، ص59؛ العروة الوثقی، ج4، ص365؛ کلمة التقوی، ج3، ص26.</ref> زیرا:
 
اولاً جمع کردن میان اشتغال و مسافرت موجب مشقت است و به علاوه، احتمال تداوم نیافتن حرفه هم وجود دارد<ref>. تذکرة الفقهاء، ج7، ص59.</ref>؛
 
ثانیاً شرط وجوب حج، استطاعت بالفعل است و استطاعت تقدیری (توانایی تحصیل استطاعت) کافی نیست.<ref>. مستمسک العروه، ج10، ص77؛ مصباح الهدی، ج11، ص321-323؛ کتاب الحج، ج1، ص104.</ref>
 
از میان فقهای شیعه، تنها نراقی حرفه داشتن در مسیر حج را مشروط بر تداوم و دشوار نبودن آن، موجب استطاعت و وجوب حج دانسته است.<ref>. مستند الشیعه، ج11، ص27.</ref> به نظر شافعیان<ref>. حلیة العلماء، ج3، ص199؛ اسنی المطالب، ج1، ص444.</ref> و حنبلیان<ref>. المغنی، ج3، ص170؛ الشرح الکبیر، ج3، ص173.</ref> برای کسی که توشه و مرکب و حرفه مناسب در سفر ندارد و برای حج گزاردن نیازمند گدایی کردن از مردم است، حج مکروه به شمار می‌رود؛ زیرا کمک خواستن از مردم مکروه است و این کار موجب زحمت دیگران می‌شود. برخی فقیهان اهل سنت برای کسی که پس از احرام بستن توشه یا مرکب خود را از دست بدهد و توانایی پیاده‌روی داشته باشد حکم به وجوب حج با پیاده رفتن به مکه کرده‌اند.<ref>. بدائع الصنائع، ج2، ص176.</ref>
 
=== برای کسی که حج بر او مستقر شده ===
به نظر همه فقهای شیعه<ref>. مجمع الفائده، ج6، ص74؛ حاشیة الارشاد، ج1، ص376؛ جواهر الکلام، ج17، ص313.</ref> اگر بر کسی حج واجب شود، ولی آن را انجام ندهد و حج بر او مستقر شود، باید فوراً آن را به جا آورد، حتی اگر متسکّع باشد. (استقرار حج)
 
== دیگر احکام ==
همچنین به نظر فقیهان شیعه حج کسی که مستطیع باشد ولی حج خود را با تسکّع و مشقت به جا آورد، «حَجة الاسلام» محسوب می‌شود،<ref>. ارشاد الاذهان، ج1، ص311؛ الروضة البهیه، ج1، ص162؛ مجمع الفائده، ج6، ص75.</ref> زیرا استطاعت که شرط وجوب حج است حاصل بوده و مانع دیگری برای وجوب در کار نیست.<ref>. الروضة البهیه، ج1، ص162.</ref>  
 
از سوی دیگر، به نظر همه فقیهان شیعه پس از ادای حج تسکّعی و بدون استطاعت، چنین حجی به عنوان حجة الاسلام (حج واجب) شمرده نخواهد شد؛ از این رو اگر این شخص بعدها مستطیع شود، لازم است حج واجب خود را به جا آورد.<ref>. حاشیه الارشاد، ج1، ص376؛ مدارک الاحکام، ج7، ص79؛ جواهر الکلام، ج17، ص248، 264.</ref> مستند این حکم، اطلاق آیه استطاعت (آل عمران/۳، ۹۷) و نیز روایات است، با این استدلال که استطاعت شرط وجوب حج است و با نبود استطاعت، حکم وجوب و نیز صحّت عمل حج تسکّعی به عنوان حجة الاسلام (اِجزاء) نیز منتفی است.<ref>. مدارک الاحکام، ج7، ص79؛ جواهر الکلام، ج17، ص264.</ref> حتی برخی این حکم را اجماعی دانسته‌اند.<ref>. الخلاف، ج2، ص246.</ref> البته به نظر فقیهان شیعه حج تسکّعی بر شخص غیر مستطیع مستحب است.<ref>. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص302-303؛ تحریر الاحکام، ج1، ص539؛ مدارک الاحکام، ج7، ص19.</ref> در مقابل، فقیهان شافعی،<ref>. فتح العزیز، ج7، ص8-9؛ روضة الطالبین، ج2، ص277؛ اسنی المطالب، ج1، ص444.</ref> حنفی<ref>. المبسوط، سرخسی، ج4، ص150؛ بدائع الصنائع، ج2، ص120؛ البحر الرائق، ج2، ص546.</ref> و حنبلی<ref>. المغنی، ج3، ص162، العده، ج1، ص177.</ref> حج تسکّعی شخص غیر مستطیع را مُجزی از حج واجب (حجة الاسلام) دانسته‌اند.
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


== منابع ==
==منابع==


{{دانشنامه
{{دانشنامه
خط ۲۳: خط ۴۵:
  | نویسنده = الیاس صالحی
  | نویسنده = الیاس صالحی
}}
}}
* الاختیار لتعلیل المختار: عبدالله الموصلی، (م ۶۸۳ق)، القاهره، الحلبی، ۱۳۶۵ق.
 
* ارشاد الاذهان الی تفسیر القرآن: محمد سبزواری (-۱۴۰۹ق)، بیروت، دارالتعارف، ۱۴۱۹ق.
*الاختیار لتعلیل المختار: عبدالله الموصلی، (م ۶۸۳ق)، القاهره، الحلبی، ۱۳۶۵ق.
* ارشاد الاذهان الی احکام الایمان: حسن بن یوسف حلی (۶۴۸–۷۲۶ق)، تحقیق فارس الحسون، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۰ق.
*ارشاد الاذهان الی تفسیر القرآن: محمد سبزواری (-۱۴۰۹ق)، بیروت، دارالتعارف، ۱۴۱۹ق.
* اسنی المطالب فی شرح روض الطالب: زکریا بن محمد الانصاری (-۹۲۶ق)، به کوشش محمد تامر، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۲۲ق
*ارشاد الاذهان الی احکام الایمان: حسن بن یوسف حلی (۶۴۸–۷۲۶ق)، تحقیق فارس الحسون، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۰ق.
* البحر الرائق (شرح کنز الدقائق): زین‌الدین بن ابراهیم بن نجیم (-۹۷۰ق)، به کوشش زکریا عمیرات، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.
*اسنی المطالب فی شرح روض الطالب: زکریا بن محمد الانصاری (-۹۲۶ق)، به کوشش محمد تامر، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۲۲ق
* بدائع الصنائع: ابوبکر بن مسعود الکاسانی (-۵۸۷ق)، پاکستان، المکتبه الحبیبیه، ۱۴۰۹ق.
*البحر الرائق (شرح کنز الدقائق): زین‌الدین بن ابراهیم بن نجیم (-۹۷۰ق)، به کوشش زکریا عمیرات، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.
* بررسی تطبیقی مجازات اعدام: محمد ابراهیم شمس ناشری، قم، انتشارات اسلامی، ۱۳۷۸ش.
*بدائع الصنائع: ابوبکر بن مسعود الکاسانی (-۵۸۷ق)، پاکستان، المکتبه الحبیبیه، ۱۴۰۹ق.
* البیان فی مذهب الامام الشافعی: یحیی العمرانی، (م ۵۵۸ق) به کوشش النوری، جده، دارالمنهاج، ۱۴۲۱ق.
*بررسی تطبیقی مجازات اعدام: محمد ابراهیم شمس ناشری، قم، انتشارات اسلامی، ۱۳۷۸ش.
* البیان و التحصیل: محمد القرطبی، (م ۵۲۰ق) به کوشش محمد حجی و دیگران، بیروت، دارالغرب الاسلامی، ۱۴۰۸ق.
*البیان فی مذهب الامام الشافعی: یحیی العمرانی، (م ۵۵۸ق) به کوشش النوری، جده، دارالمنهاج، ۱۴۲۱ق.
* التاج والاکلیل لمختصر خلیل: محمد بن یوسف العبدری (-۸۹۷ق)، بیروت، دارالفکر، ۱۳۹۸ق.
*البیان و التحصیل: محمد القرطبی، (م ۵۲۰ق) به کوشش محمد حجی و دیگران، بیروت، دارالغرب الاسلامی، ۱۴۰۸ق.
* تبیین الحقائق شرح کنز الدقائق: عثمان الزیلعی (- ۷۴۳ق) القاهره، المطبعة الکبری الامیریه، ۱۳۱۳ق.
*التاج والاکلیل لمختصر خلیل: محمد بن یوسف العبدری (-۸۹۷ق)، بیروت، دارالفکر، ۱۳۹۸ق.
* تحریر الاحکام الشرعیه علی مذهب الامامیه، حسن بن یوسف حلی (۶۴۸–۷۲۶ق)، به کوشش ابراهیم بهادری، قم، انتشارات موسسه امام صادق، ۱۴۲۰ق.
*تبیین الحقائق شرح کنز الدقائق: عثمان الزیلعی (- ۷۴۳ق) القاهره، المطبعة الکبری الامیریه، ۱۳۱۳ق.
* تحفة الفقهاء: محمد بن احمد السمرقندی (-۹–۵۳۵ق)، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق.
*تحریر الاحکام الشرعیه علی مذهب الامامیه، حسن بن یوسف حلی (۶۴۸–۷۲۶ق)، به کوشش ابراهیم بهادری، قم، انتشارات موسسه امام صادق، ۱۴۲۰ق.
* تذکرة الفقهاء، حسن بن یوسف حلی (۶۴۸–۷۲۶ق)، قم، انتشارات موسسه آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۴–۱۴۲۳ق.
*تحفة الفقهاء: محمد بن احمد السمرقندی (-۹–۵۳۵ق)، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق.
* تعالیق مبسوطه علی العروة الوثقی محمدکاظم یزدی: محمد اسحاق الفیاض، قم، محلاتی، بی تا.
*تذکرة الفقهاء، حسن بن یوسف حلی (۶۴۸–۷۲۶ق)، قم، انتشارات موسسه آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۴–۱۴۲۳ق.
* تهذیب الاحکام فی شرح المقنعه للشیخ المفید، محمد بن حسن الطوسی (۳۸۵–۴۶۰ق)، به کوشش سید حسن موسوی خرسان و علی آخوندی، تهران، انتشارات دارالکتب اسلامیه، ۱۳۶۵ش.
*تعالیق مبسوطه علی العروة الوثقی محمدکاظم یزدی: محمد اسحاق الفیاض، قم، محلاتی، بی تا.
* جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، محمد حسین نجفی (-۱۲۶۶ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا.
*تهذیب الاحکام فی شرح المقنعه للشیخ المفید، محمد بن حسن الطوسی (۳۸۵–۴۶۰ق)، به کوشش سید حسن موسوی خرسان و علی آخوندی، تهران، انتشارات دارالکتب اسلامیه، ۱۳۶۵ش.
* حاشیه الارشاد، زین الدین بن علی، شهید ثانی (۹۱۱–۹۶۶ق)، به کوشش رضا مختاری (۱۳۴۲- ش)، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم ۱۴۱۴ق.
*جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، محمد حسین نجفی (-۱۲۶۶ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا.
* حاشیه الصاوی علی الشرح الصغیر (بلغه السالک): احمد بن محمد الصاوی (-۱۲۴۱ق)، قاهره، دارالمعارف، بی تا.
*حاشیه الارشاد، زین الدین بن علی، شهید ثانی (۹۱۱–۹۶۶ق)، به کوشش رضا مختاری (۱۳۴۲- ش)، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم ۱۴۱۴ق.
* الحاوی الکبیر فی فقه مذهب الامام الشافعی: علی بن محمد الماوردی (-۴۵۰ق)، به کوشش علی محمد معوض و عادل احمد عبدالموجود، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق.
*حاشیه الصاوی علی الشرح الصغیر (بلغه السالک): احمد بن محمد الصاوی (-۱۲۴۱ق)، قاهره، دارالمعارف، بی تا.
* حلیه العلماء فی معرفه مذاهب الفقهاء: قفال شاشی(-۵۰۷ق)، تحقیق یاسین احمد ابراهیم درادکه، بیروت، موسسه الرساله، ۱۴۰۰ق.
*الحاوی الکبیر فی فقه مذهب الامام الشافعی: علی بن محمد الماوردی (-۴۵۰ق)، به کوشش علی محمد معوض و عادل احمد عبدالموجود، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق.
* الخلاف فی الاحکام، محمد بن حسن الطوسی (۳۸۵–۴۶۰ق)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۰۷ق.
*حلیه العلماء فی معرفه مذاهب الفقهاء: قفال شاشی(-۵۰۷ق)، تحقیق یاسین احمد ابراهیم درادکه، بیروت، موسسه الرساله، ۱۴۰۰ق.
* الدروس الشرعیه فی فقه الامامیه: محمد بن مکی (-۷۸۶ق)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۲ق.
*الخلاف فی الاحکام، محمد بن حسن الطوسی (۳۸۵–۴۶۰ق)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۰۷ق.
* دقائق اولی النهی: منصور بن یونس البهوتی (-۱۰۵۱ق)، بیروت، عالم الکتب، ۱۹۹۶ م.
*الدروس الشرعیه فی فقه الامامیه: محمد بن مکی (-۷۸۶ق)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۲ق.
* رد المحتار علی الدر المختار: محمد امین ابن عابدین (-۱۲۵۲ق)، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۲ق.
*دقائق اولی النهی: منصور بن یونس البهوتی (-۱۰۵۱ق)، بیروت، عالم الکتب، ۱۹۹۶ م.
* الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه، زین الدین بن علی، شهید ثانی (۹۱۱–۹۶۶ق)، تحقیق سید محمد کلانتر، قم، انتشارات مکتبه داوری، ۱۴۱۰ق.
*رد المحتار علی الدر المختار: محمد امین ابن عابدین (-۱۲۵۲ق)، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۲ق.
* روضه الطالبین و عمده المتقین، یحیی بن شرف النووی (۶۳۱–۶۷۶ق)، به کوشش عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، بیروت، دارالکتب العلمیه، بی‌تا.
*الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه، زین الدین بن علی، شهید ثانی (۹۱۱–۹۶۶ق)، تحقیق سید محمد کلانتر، قم، انتشارات مکتبه داوری، ۱۴۱۰ق.
* سنن ابن ماجه: محمد بن زید الربعی ابن ماجه (-۲۷۵ق)، به کوشش محمدفؤاد عبدالباقی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۹۵ق.
*روضه الطالبین و عمده المتقین، یحیی بن شرف النووی (۶۳۱–۶۷۶ق)، به کوشش عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، بیروت، دارالکتب العلمیه، بی‌تا.
* سنن الترمذی (الجامع الصحیح): محمد عیسی الترمذی (-۲۷۹ق)، به کوشش عبدالوهاب عبداللطیف، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۲ق.
*سنن ابن ماجه: محمد بن زید الربعی ابن ماجه (-۲۷۵ق)، به کوشش محمدفؤاد عبدالباقی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۹۵ق.
* السنن الکبری، احمد بن الحسین البیهقی (۳۸۴–۴۵۸ق)، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۶ق.
*سنن الترمذی (الجامع الصحیح): محمد عیسی الترمذی (-۲۷۹ق)، به کوشش عبدالوهاب عبداللطیف، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۲ق.
* الشرح الکبیر: عبدالرحمن بن قدامه (-۶۸۲ق)، بیروت، دارالکتب العلمیه.
*السنن الکبری، احمد بن الحسین البیهقی (۳۸۴–۴۵۸ق)، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۶ق.
* شرح مختصر خلیل: محمد بن عبدالله الخراشی، (م ۱۱۰۱ق)، بیروت، دارالفکر.
*الشرح الکبیر: عبدالرحمن بن قدامه (-۶۸۲ق)، بیروت، دارالکتب العلمیه.
* الصحاح (تاج اللغه وصحاح العربیه): اسماعیل بن حماد الجوهری (-۳۹۳ق)، به کوشش احمد عبدالغفور العطار، بیروت، دارالعلم للملایین، ۱۴۰۷ق.
*شرح مختصر خلیل: محمد بن عبدالله الخراشی، (م ۱۱۰۱ق)، بیروت، دارالفکر.
* العدة شرح العمده: عبدالرحمن المقدسی، (-۶۲۴ق) القاهره، دارالحدیث، ۱۴۲۴ق.
*الصحاح (تاج اللغه وصحاح العربیه): اسماعیل بن حماد الجوهری (-۳۹۳ق)، به کوشش احمد عبدالغفور العطار، بیروت، دارالعلم للملایین، ۱۴۰۷ق.
* العروة الوثقی، سید محمد کاظم طباطبایی یزدی (۱۲۴۷–۱۳۳۷ق)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۲۰ق.
*العدة شرح العمده: عبدالرحمن المقدسی، (-۶۲۴ق) القاهره، دارالحدیث، ۱۴۲۴ق.
* العین (ترتیب العین)، الخلیل بن احمد الفراهیدی (-۱۷۰ق)، به کوشش مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم، انتشارات هجرت، ۱۴۰۵ق.
*العروة الوثقی، سید محمد کاظم طباطبایی یزدی (۱۲۴۷–۱۳۳۷ق)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۲۰ق.
* فتح العزیز: عبدالکریم بن محمد الرافعی (-۶۲۳ق)، دارالفکر.
*العین (ترتیب العین)، الخلیل بن احمد الفراهیدی (-۱۷۰ق)، به کوشش مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم، انتشارات هجرت، ۱۴۰۵ق.
* فتح القدیر ال‍ج‍ام‍ع ب‍ی‍ن ف‍نی ال‍راوی‍ه و ال‍درای‍ه م‍ن ع‍ل‍م ال‍ت‍ف‍س‍ی‍ر: محمد بن علی الشکوکانی (-۱۲۵۰ق)، بیروت، دارالمعرفه، بی تا.
*فتح العزیز: عبدالکریم بن محمد الرافعی (-۶۲۳ق)، دارالفکر.
* الفواکه الدوانی: احمد بن غانم (-۱۱۲۶ق)، دارالفکر، ۱۴۱۵ق.
*فتح القدیر ال‍ج‍ام‍ع ب‍ی‍ن ف‍نی ال‍راوی‍ه و ال‍درای‍ه م‍ن ع‍ل‍م ال‍ت‍ف‍س‍ی‍ر: محمد بن علی الشکوکانی (-۱۲۵۰ق)، بیروت، دارالمعرفه، بی تا.
* کتاب الحج: سید محمود حسینی شاهرودی، (م ۱۳۹۴ق)، قم، انصاریان، ۱۴۰۲ق.
*الفواکه الدوانی: احمد بن غانم (-۱۱۲۶ق)، دارالفکر، ۱۴۱۵ق.
* الکافی، محمد بن یعقوب کلینی (-۳۲۹ق)، به کوشش علی اکبر غفاری، تهران، انتشارات دارالکتب اسلامیه، ۱۳۷۵ش.
*کتاب الحج: سید محمود حسینی شاهرودی، (م ۱۳۹۴ق)، قم، انصاریان، ۱۴۰۲ق.
* کشف اللثام: محمد بن الحسن الفاضل الهندی (-۱۱۳۷ق)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۶ق.
*الکافی، محمد بن یعقوب کلینی (-۳۲۹ق)، به کوشش علی اکبر غفاری، تهران، انتشارات دارالکتب اسلامیه، ۱۳۷۵ش.
* کلمة التقوی (فتاوی): محمد امین زین الدین، قم، مهر، ۱۴۱۳ق.
*کشف اللثام: محمد بن الحسن الفاضل الهندی (-۱۱۳۷ق)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۶ق.
* لسان العرب، محمد بن مکرم ابن منظور (۶۳۰–۷۱۱ق)، قم، انتشارات ادب الحوزه، ۱۴۰۵ق.
*کلمة التقوی (فتاوی): محمد امین زین الدین، قم، مهر، ۱۴۱۳ق.
* المبسوط فی فقه الامامیه، محمد بن حسن الطوسی (۳۸۵–۴۶۰ق)، به کوشش محمد باقر بهبودی و سید محمد تقی کشفی، تهران، انتشارات مکتبه المرتضویه، ۱۳۵۱ش.
*لسان العرب، محمد بن مکرم ابن منظور (۶۳۰–۷۱۱ق)، قم، انتشارات ادب الحوزه، ۱۴۰۵ق.
* المبسوط، محمد بن احمد السرخسی (-۴۸۳ق)، بیروت، دارالمعرفه، ۱۴۰۶ق.
*المبسوط فی فقه الامامیه، محمد بن حسن الطوسی (۳۸۵–۴۶۰ق)، به کوشش محمد باقر بهبودی و سید محمد تقی کشفی، تهران، انتشارات مکتبه المرتضویه، ۱۳۵۱ش.
* مجمع الفائده و البرهان فی شرح ارشاد الاذهان، مقدس اردبیلی احمد بن محمد (-۹۹۳ق)، به کوشش مجتبی عراقی و حسین یزدی و علی پناه اشتهاردی (۱۲۹۶–۱۳۸۷ش)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۰۳ق.
*المبسوط، محمد بن احمد السرخسی (-۴۸۳ق)، بیروت، دارالمعرفه، ۱۴۰۶ق.
* مدارک الاحکام فی شرح شرائع الاسلام، سید محمد بن علی موسوی عاملی (۹۵۶ – ۱۰۰۹ق)، قم، انتشارات موسسه آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۰ق.
*مجمع الفائده و البرهان فی شرح ارشاد الاذهان، مقدس اردبیلی احمد بن محمد (-۹۹۳ق)، به کوشش مجتبی عراقی و حسین یزدی و علی پناه اشتهاردی (۱۲۹۶–۱۳۸۷ش)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۰۳ق.
* مسالک الافهام الی آیات الاحکام: فاضل الجواد الکاظمی (-۱۰۶۵ق)، به کوشش شریف زاده، تهران، مرتضوی، ۱۳۶۵ش.
*مدارک الاحکام فی شرح شرائع الاسلام، سید محمد بن علی موسوی عاملی (۹۵۶ – ۱۰۰۹ق)، قم، انتشارات موسسه آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۰ق.
* مستند الشیعه فی احکام الشریعه، احمد بن محمدمهدی النراقی (۱۱۸۵–۱۲۴۵ق)، قم، انتشارات موسسه آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۵ق.
*مسالک الافهام الی آیات الاحکام: فاضل الجواد الکاظمی (-۱۰۶۵ق)، به کوشش شریف زاده، تهران، مرتضوی، ۱۳۶۵ش.
* مصباح الهدی فی شرح العروة الوثقی، محمد تقی آملی (-۱۳۹۱ق)، تهران، انتشارات فردوسی، ۱۳۸۰ق.
*مستند الشیعه فی احکام الشریعه، احمد بن محمدمهدی النراقی (۱۱۸۵–۱۲۴۵ق)، قم، انتشارات موسسه آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۵ق.
* مغنی المحتاج الی معرفه معانی الفاظ المنهاج: محمد بن احمد الشربینی (-۹۷۷ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۷۷ق.
*مصباح الهدی فی شرح العروة الوثقی، محمد تقی آملی (-۱۳۹۱ق)، تهران، انتشارات فردوسی، ۱۳۸۰ق.
* المغنی: عبدالله بن قدامه (-۶۲۰ق)، بیروت، دارالکتب العلمیه.
*مغنی المحتاج الی معرفه معانی الفاظ المنهاج: محمد بن احمد الشربینی (-۹۷۷ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۷۷ق.
* مواهب الجلیل: محمد بن محمد الحطاب الرعینی (-۹۵۴ق)، به کوشش زکریا عمیرات، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۶ق.
*المغنی: عبدالله بن قدامه (-۶۲۰ق)، بیروت، دارالکتب العلمیه.
*{{پایان}}
*مواهب الجلیل: محمد بن محمد الحطاب الرعینی (-۹۵۴ق)، به کوشش زکریا عمیرات، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۶ق.
*
{{پایان}}
{{حج و عمره}}
{{حج و عمره}}


[[رده:مقاله‌های در دست ویرایش]]
[[رده:مقاله‌های در دست ویرایش]]
۱۵٬۶۱۴

ویرایش