پرش به محتوا

چاووشی: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۶۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۹ مارس ۲۰۲۰
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۴: خط ۱۴:


==پیشینه==
==پیشینه==
از پیشینه تاریخی چاووشی خوانی اطلاع دقیقی در دست نیست. به گمان برخی، این رسم با رسم دیرین [[ایران|ایرانیان]] در سوگ سیاووش پیوندهایی دارد.<ref>درآمدی بر نمایش و نیایش در ایران، ص 164؛ کلک، ش 14ـ 15، ص 8، «چاووش».</ref> به ظاهر، چاووشی‌خوانی برای زائران عتبات عراق یا مشهد از دوره [[صفویان|صفوی]] (حک: ۹۰۶–۱۱۳۵ق) مرسوم شد و در دوره [[قاجار]] (حک:۱۲۱۰–۱۳۴۴ق) رونقی بیشتر یافت<ref>نک: روزنامه وقایع اتفاقیه، ص 2؛ سفرنامه ادیب الملک به عتبات، ص 39؛ دانشنامه جهان اسلام ج11، ص686-688، مدخل چاووش خوانی.</ref>و به سفر حج نیز تسرّی پیدا کرد.
از پیشینه تاریخی چاووشی خوانی آگاهی دقیقی در دست نیست. به گمان برخی، این رسم با رسم دیرین [[ایران|ایرانیان]] در سوگ سیاووش پیوندهایی دارد.<ref>درآمدی بر نمایش و نیایش در ایران، ص 164؛ کلک، ش 14ـ 15، ص 8، «چاووش».</ref> به ظاهر، چاووشی‌خوانی برای زائران عتبات عراق یا مشهد از دوره [[صفویان|صفوی]] (حک: ۹۰۶–۱۱۳۵ق) مرسوم شد و در دوره [[قاجار]] (حک:۱۲۱۰–۱۳۴۴ق) رونقی بیشتر یافت<ref>نک: روزنامه وقایع اتفاقیه، ص 2؛ سفرنامه ادیب الملک به عتبات، ص 39؛ دانشنامه جهان اسلام ج11، ص686-688، مدخل چاووش خوانی.</ref>و به سفر حج نیز تسرّی پیدا کرد.


چاووشان، در مکانهای عمومی پررفت و آمد مانند بیرون مسجد جامع یا بازار شهرها و روستاها به تناسب سفر حج یا زیارت، بیرق‌ها و شمایل‌هایی از کعبه یا حرم امامان برپا می‌کردند و اشعاری را بدون ساز، در مدح پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) می‌خواندند.  
چاووشان، در مکانهای عمومی پررفت و آمد، مانند بیرون مسجد جامع یا بازار شهرها و روستاها به تناسب سفر حج یا زیارت، بیرق‌ها و شمایل‌هایی از [[کعبه]] یا حرم [[امامان(ع)]] برپا می‌کردند و سروده‌هایی را بدون ساز، در ستایش [[حضرت محمد(ص)]] و [[اهل بیت|اهل بیت(ع)]] می‌خواندند.  


چاووش خوانی در میان راه ادامه داشت و چاووشان در سفر رفت و برگشت و نیز هنگام حضور در اماکن مقدس به اوقات مناسب، به چاووشی خوانی می‌پرداختند.
چاووش خوانی در میان راه ادامه داشت و چاووشان در سفر رفت و برگشت و نیز هنگام حضور در مکان‌های مقدس به اوقات مناسب، به چاووشی خوانی می‌پرداختند.


چاووشان نوچه‌ها و شاگردهایی داشتند که آنان را در چاووشی خوانی یاری می‌کردند. گاهی خود شعر می‌خواندند و گاهی از طریق گفت و گوی منظوم با شاگرد چاووشی، نمایش گونه ای ترتیب می‌دادند و مردم نیز در خواندن برخی اشعار آنان را همراهی می‌کردند.<ref>درآمدی بر نمایش و نیایش در ایران، ص136؛ کلک، ش 14ـ 15، ص 7، «چاووش».</ref> سنت چاووشی خوانی برای سفر به حرمین شریفین و دیگر اماکن زیارتی مانند عتبات عالیات عراق و مشهدالرضا(ع) یکسان و تفاوت آنها تنها در مضامین اشعار بود و از این رو، معدود پژوهشهای صورت گرفته درباره چاووشی، همگی را به صورت مشترک بررسیده اند.
چاووشان، نوچه‌ها و شاگردهایی داشتند که آنان را در چاووشی خوانی یاری می‌کردند. گاهی خود شعر می‌خواندند و گاهی از طریق گفت و گوی منظوم با شاگرد چاووشی، نمایش گونه‌ای ترتیب می‌دادند و مردم نیز در خواندن برخی سروده‌ها آنان را همراهی می‌کردند.<ref>درآمدی بر نمایش و نیایش در ایران، ص136؛ کلک، ش 14ـ 15، ص 7، «چاووش».</ref> سنت چاووشی خوانی برای سفر به [[حرمین]] و دیگر مکان‌های زیارتی مانند عتبات عالیات و مشهد الرضا(ع) یکسان و تفاوت آنها تنها در درونمایه سروده‌ها بود و از این رو، پژوهشهای صورت گرفته درباره چاووشی، همگی به صورت مشترک مورد بررسی قرار داده‌اند.


برخی چاووشان تا منزلگاه بیرون شهر یا روستا، که مسافران برای حرکت در آن گرد می‌آمدند، با زائران و حج‌گزاران می‌رفتند و چاووشی می‌خواندند و سپس بازمی‌گشتند.<ref>در قلمرو مازندران، ص 313؛ دانشنامه جهان اسلام، ج11، ص686-688، «مدخل چاووش خوانی».</ref>برخی دیگر مسافران را در طول سفر همراهی و چون خود بارها به این سفر رفته بودند،<ref>رک: سفرنامه گوهر مقصود، ص119.</ref> اعضای کاروان را در انتخاب مسیر و منازل و استراحتگاه‌های میان راه و حفظ شئون و رعایت آداب تشرف به حرمین شریفین یا زیارت در حرم امامان راهنمایی می‌کردند.<ref>کلک، ش 14ـ 15، ص 6، «چاووش»؛ رک: سفرنامه عضد الملک به عتبات، ص138؛ سفرنامه گوهر مقصود، متن، 119.</ref> این گروه، وقتی زائران و حج‌گزاران بازمی‌گشتند، در نزدیکی‌های وطن پیش می‌افتادند و به بستگان و آشنایان آنان خبر می‌دادند تا برای استقبال آماده شوند و در برابر، مژدگانی می‌گرفتند.<ref>رک: تاریخ مذهبی قم، ص397.</ref> نظر به وظایفی که چاووشان بر عهده داشتند، در شهرهای بزرگ، آنان را چند هفته پیش از سفر به خدمت می‌گرفتند.<ref>نک: طهران قدیم، ج‏3، 453؛ اردبیل در گذرگاه تاریخ، ج‏2، 165.</ref>چاووشی خوانی در میان راه به لحاظ روانی کارکرد مثبتی داشت و به مسافران دلگرمی و نشاط می‌بخشید.<ref>نک: بیرجندنامه، ص147.</ref>
برخی چاووشان تا [[رباط|منزلگاه]] بیرون شهر یا روستا، که مسافران برای حرکت در آن گرد می‌آمدند، با زائران و حج‌گزاران می‌رفتند و چاووشی می‌خواندند و سپس بازمی‌گشتند.<ref>در قلمرو مازندران، ص 313؛ دانشنامه جهان اسلام، ج11، ص686-688، «مدخل چاووش خوانی».</ref> برخی دیگر، مسافران را در طول سفر همراهی و چون خود بارها به این سفر رفته بودند،<ref>رک: سفرنامه گوهر مقصود، ص119.</ref> اعضای کاروان را در انتخاب مسیر و منازل و استراحتگاه‌های میان راه و حفظ شئون و رعایت آداب تشرف به حرمین یا زیارت در حرم امامان(ع) راهنمایی می‌کردند.<ref>کلک، ش 14ـ 15، ص 6، «چاووش»؛ رک: سفرنامه عضد الملک به عتبات، ص138؛ سفرنامه گوهر مقصود، متن، 119.</ref> این گروه، وقتی زائران و حج‌گزاران بازمی‌گشتند، در نزدیکی‌های وطن پیش می‌افتادند و به بستگان و آشنایان آنان خبر می‌دادند تا برای [[استقبال حاجی|استقبال]] آماده شوند و در برابر، مژدگانی می‌گرفتند.<ref>رک: تاریخ مذهبی قم، ص397.</ref> نظر به وظایفی که چاووشان بر عهده داشتند، در شهرهای بزرگ، آنان را چند هفته پیش از سفر به خدمت می‌گرفتند.<ref>نک: طهران قدیم، ج‏3، 453؛ اردبیل در گذرگاه تاریخ، ج‏2، 165.</ref> چاووشی خوانی در میان راه به لحاظ روانی کارکرد مثبتی داشت و به مسافران دلگرمی و نشاط می‌بخشید.<ref>نک: بیرجندنامه، ص147.</ref>


محلات مختلف برخی شهرها یک یا چند نفر چاووش داشته که مسؤولیت هماهنگی و پیگیری امور ارتباطی و فرهنگی زائران و حج‌گزاران را بر عهده داشته‌اند.<ref>سفرهای زیارتی در فرهنگ مردم، ص95.</ref> اذان‌گویی، تعزیه‌خوانی و مداحی مذهبی در جشنهایی مانند عروسی و ختنه سوران از دیگر فعالیتهای برخی چاووشان بوده است.<ref>درآمدی بر نمایش و نیایش در ایران، ص136ـ137.</ref>


چاووشی نیازمند صدای خوش و مهارت در آواز و شعرخوانی و بداهه گویی بود؛ اما شهرت چاووش به تقوا و درستکاری و آشنایی اش با راه‌ها و مسیر سفر، اماکن مقدس و آداب زیارت و حج نیز در اقناع مردم سهمی مهم داشت.<ref>کلک، ش 14ـ 15، ص6، «چاووش».</ref> چاووشی در دستگاه‌های آوازی موسیقی ایرانی (غالبا دستگاه چهارگاه) خوانده می‌شد که مهارت در آن نیازمند تمرین و ممارست و آشنایی اجمالی با این دستگاه‌ها و نیز هنر آوازخوانی بود. بدین رو چاووشان، نخست مدتها نزد استاد چاووشی، دستیاری و مراحل «نوچگی» و «شاگردی» را طی می‌کردند و اشعار بسیاری را به خاطر می‌سپردند و در کنار آن، دانستنیهای مذهبی و تاریخی متنوعی درباره اماکن زیارتی و حرمین شریفین می‌آموختند و در نهایت، به مقام چاووشی می‌رسیدند و بیرقی مخصوص به خود بر پا می‌کردند.<ref>درآمدی بر نمایش و نیایش در ایران، ص124؛ ایرانیکا؛ ذیل واژه «چاووش».</ref> در برخی موارد، مقام چاووشی به صورت موروثی به فرزند او می‌رسید.<ref>کلک، ش 14ـ 15، ص8، «چاووش».</ref>
محله‌های مختلف برخی شهرها، یک یا چند نفر چاووش داشته که مسؤولیت هماهنگی و پیگیری امور ارتباطی و فرهنگی زائران و حج‌گزاران را بر عهده داشته‌اند.<ref>سفرهای زیارتی در فرهنگ مردم، ص95.</ref> اذان‌گویی، تعزیه‌خوانی و مداحی مذهبی در جشن‌هایی مانند عروسی و ختنه‌سوران از دیگر فعالیت‌های برخی چاووشان بوده است.<ref>درآمدی بر نمایش و نیایش در ایران، ص136ـ137.</ref>
 
 
چاووشی نیازمند صدای خوش و مهارت در آواز و شعرخوانی و بداهه گویی بود؛ ولی شهرت چاووش به تقوا و درستکاری و آشنایی‌اش با راه‌ها و مسیر سفر، اماکن مقدس و آداب زیارت و حج نیز در اقناع مردم سهمی مهم داشت.<ref>کلک، ش 14ـ 15، ص6، «چاووش».</ref> چاووشی در دستگاه‌های آوازی موسیقی ایرانی، غالبا دستگاه چهارگاه خوانده می‌شد که مهارت در آن نیازمند تمرین و ممارست و آشنایی اجمالی با این دستگاه‌ها و نیز هنر آوازخوانی بود. بدین رو چاووشان، نخست مدت‌ها نزد استاد چاووشی، دستیاری و مراحل «نوچگی» و «شاگردی» را طی می‌کردند و اشعار بسیاری را به خاطر می‌سپردند و در کنار آن، دانستنی‌های مذهبی و تاریخی متنوعی درباره اماکن زیارتی و حرمین می‌آموختند و در نهایت، به مقام چاووشی می‌رسیدند و بیرقی مخصوص به خود بر پا می‌کردند.<ref>درآمدی بر نمایش و نیایش در ایران، ص124؛ ایرانیکا؛ ذیل واژه «چاووش».</ref> در برخی موارد، مقام چاووشی به صورت موروثی به فرزند او می‌رسید.<ref>کلک، ش 14ـ 15، ص8، «چاووش».</ref>


==درونمایه شعرها==
==درونمایه شعرها==
موضوعات و مضامین اشعار چاووشی غالباً مذهبی و در وصف و مدح پیامبر اکرم(ص)، امامان معصوم(ع)، امامزادگان و اماکن مرتبط با آنان است؛ اما گاه از وقایع و سختیهای سفر مانند برخورد مرزبانان با حج‌گزاران یا مشکلات اخذ روادید نیز در آنها یاد شده است.<ref>کلک، ش 14ـ 15، ص7، «چاووش».</ref> چون در بسیاری از سفرهای حج قرون گذشته، زیارت عتبات نیز مقصد حج‌گزاران ایرانی بود، در اشعار چاووشی، از عتبات عراق نیز سخن رفته است؛ مانند «اوّل به نجف، شیر خدا را صلوات/ دوم به مدینه، مصطفی را صلوات/ بارها گفت محمد که علی جان من است/ هم به جان علی و هم به محمد صلوات.»<ref>سفرهای زیارتی در فرهنگ مردم، ص58.</ref>چاووشان در برخی ابیات، ضمن مدح اولیاءالله، از مسیر سفر و اماکنی که قصد آنها را داشته‌اند نیز خبر می‌داده‌اند؛ مانند «خدا گواست به سر تا که ما چها داریم/ از آنکه میل سوی خانه خدا داریم/ دگر خیال مدینه اگر خدا خواهد/سپس که آرزوی شاه نینوا داریم.»<ref>طهران قدیم، ج‏3، ص 453.</ref> اشعار چاووشی که به دست ما رسیده‌اند، سراینده مشخص و به لحاظ شعری، استواری چندانی ندارند و وزن و قافیه در آنها چندان رعایت نمی‌شده و هر کسی دخل و تصرفهایی در آن می‌کرده<ref>نک: درآمدی بر نمایش و نیایش در ایران، ص 144؛ کلک، ش 14ـ 15، ص7، «چاووش».</ref> و به احتمال شاخ و برگی بر آن می‌افزوده و گویا مهارت چاووش در خواندن آنها، کاستیهای وزن و قافیه آنها را نامحسوس می‌کرده است. اشعار در وزنها و قالبهای گوناگون سروده می‌شد؛ اما بیشتر دو بیتی در بحر رمل مثمن محذوف، رواج بیشتری داشت. چاووش در پایان هر بیت یا بند، از شنوندگان ذکر صلوات طلب می‌کرد<ref>سفرهای زیارتی در فرهنگ مردم، ص99.</ref> که در حکم بیت ترجیع بود. برخی پژوهشگران به سبب ویژگی غمگینانه و سوگوارانه در طرز چاووشی خوانی، آن را دارای اثراتی از خصائص تراژدیک و دراماتیک دانسته‌اند.<ref>درآمدی بر نمایش و نیایش در ایران، 154؛ کلک، ش 14ـ 15، ص7، «چاووش».</ref>  
موضوعات و درونمایه اشعار چاووشی غالباً مذهبی و در وصف و ستایش حضرت محمد(ص)، امامان(ع)، امامزادگان و مکان‌های مرتبط با آنان است؛ اما گاه از وقایع و سختی‌های سفر مانند برخورد مرزبانان با حج‌گزاران یا مشکلات اخذ روادید نیز در آنها یاد شده است.<ref>کلک، ش 14ـ 15، ص7، «چاووش».</ref>  
 
چون در بسیاری از سفرهای حج سده‌های گذشته، زیارت عتبات نیز مقصد حج‌گزاران ایرانی بود، در اشعار چاووشی، از عتبات عراق نیز سخن رفته است؛ مانند <ref>سفرهای زیارتی در فرهنگ مردم، ص58.</ref>
 
{{شعر|اوّل به [[نجف]]، شیر خدا را صلوات|دوم به [[مدینه]]، مصطفی را صلوات|بارها گفت [[حضرت محمد(ص)|محمد]] که [[امام علی(ع)|علی]] جان من است|هم به جان علی و هم به محمد صلوات}}
 
چاووشان در برخی ابیات، ضمن مدح اولیاءالله، از مسیر سفر و اماکنی که قصد آنها را داشته‌اند نیز خبر می‌داده‌اند؛ مانند<ref>طهران قدیم، ج‏3، ص 453.</ref>
 
{{شعر|خدا گواست به سر تا که ما چها داریم|از آنکه میل سوی [[کعبه|خانه خدا]] داریم|دگر خیال [[مدینه]] اگر خدا خواهد|سپس که آرزوی شاه [[نینوا]] داریم}}
 
اشعار چاووشی که به دست ما رسیده‌اند، سراینده مشخص و به لحاظ شعری، استواری چندانی ندارند و وزن و قافیه در آنها چندان رعایت نمی‌شده و هر کسی دخل و تصرف‌هایی در آن می‌کرده<ref>نک: درآمدی بر نمایش و نیایش در ایران، ص 144؛ کلک، ش 14ـ 15، ص7، «چاووش».</ref> و به احتمال شاخ و برگی بر آن می‌افزوده و گویا مهارت چاووش در خواندن آنها، کاستی‌های وزن و قافیه آنها را نامحسوس می‌کرده است.  
 
اشعار در وزن‌ها و قالب‌های گوناگون سروده می‌شد؛ ولی بیشتر دو بیتی در بحر رمل مثمن محذوف، رواج بیشتری داشت. چاووش در پایان هر بیت یا بند، از شنوندگان ذکر صلوات طلب می‌کرد<ref>سفرهای زیارتی در فرهنگ مردم، ص99.</ref> که در حکم بیت ترجیع بود. برخی پژوهشگران به سبب ویژگی غمگینانه و سوگوارانه در طرز چاووشی خوانی، آن را دارای اثراتی از خصائص تراژدیک و دراماتیک دانسته‌اند.<ref>درآمدی بر نمایش و نیایش در ایران، 154؛ کلک، ش 14ـ 15، ص7، «چاووش».</ref>  


چاووشان هنگام چاووشی خوانی لباس پاکیزه بر تن می‌کردند و غالباً مرکبی مانند اسب همراه داشتند و لباس کار ویژه ای نداشتند؛ اما چاووشان سادات، شال سبز و دیگران شال سیاه بر گردن و سینه می‌انداختند.<ref>درآمدی بر نمایش و نیایش در ایران، 136، ص 134، 136، 139؛ کلک، ش 14ـ 15، ص6، «چاووش»؛ سفرهای زیارتی در فرهنگ مردم، 96.</ref>در برخی مناطق ایران، تفاوتهایی جزئی در پوشش چاووشان گزارش شده است؛ مثلاً در ساوجبلاغِ طالقان چاووش، کلاهی قرمز منگوله‌دار بر سر می‌گذاشته که به آن کلاه گُلُم‌دار می‌گفتند.<ref>سفرهای زیارتی در فرهنگ مردم، ص98.</ref>پرچم چاووشان سه گوش و سبز یا سیاه بوده است.<ref>کلک، ش 14ـ 15، ص6، «چاووش».</ref>
چاووشان هنگام چاووشی خوانی لباس پاکیزه بر تن می‌کردند و غالباً مرکبی مانند اسب همراه داشتند و لباس کار ویژه ای نداشتند؛ ولی چاووشان سادات، شال سبز و دیگران شال سیاه بر گردن و سینه می‌انداختند.<ref>درآمدی بر نمایش و نیایش در ایران، 136، ص 134، 136، 139؛ کلک، ش 14ـ 15، ص6، «چاووش»؛ سفرهای زیارتی در فرهنگ مردم، 96.</ref> در برخی مناطق ایران، تفاوت‌هایی جزئی در پوشش چاووشان گزارش شده است؛ مثلاً در ساوجبلاغِ طالقان چاووش، کلاهی قرمز منگوله‌دار بر سر می‌گذاشته که به آن کلاه گُلُم‌دار می‌گفتند.<ref>سفرهای زیارتی در فرهنگ مردم، ص98.</ref> پرچم چاووشان سه گوش و سبز یا سیاه بوده است.<ref>کلک، ش 14ـ 15، ص6، «چاووش».</ref>


چاووشی خوانی به نیت ثواب اخروی و از سر شوق زیارت و خدمت به حج‌گزاران و زائران انجام می‌گرفت و درآمد مادی برای چاووشان نداشت؛ اما رفته رفته آنان برای خدمات خویش مزد و خلعت و انعام طلب کردند.<ref>کلک، ش 14ـ 15، ص8، «چاووش».</ref>
چاووشی خوانی به نیت ثواب اخروی و از سر شوق زیارت و خدمت به حج‌گزاران و زائران انجام می‌گرفت و درآمد مادی برای چاووشان نداشت؛ اما رفته رفته آنان برای خدمات خویش مزد و خلعت و انعام طلب کردند.<ref>کلک، ش 14ـ 15، ص8، «چاووش».</ref>


==وضعیت کنونی==
==وضعیت کنونی==
چاووشی خوانی هنوز در شهرها و روستاهای ایران با تفاوتهایی نسبت به گذشته مرسوم است. این رسم امروزه در خواندن شعر در وقت بدرقه و بیشتر در استقبال و گاه حین سفر خلاصه می‌شود. در شهرها، چاووشی خوانان، که مداحان مذهبی هستند، همراه بدرقه کنندگان یا استقبال کنندگان اشعار چاووشی را همچون گذشته به آواز و بدون ساز می‌خوانند. رسم چاووشی هنگام استقبال از حجاج، غالباً در سه جا، ایستگاه‌های پروازی، چند کیلومتر بیرون شهرها و در کوی یا خیابان محل سکونت حجاج برگزار می‌شود و همراه شادی، دود کردن اسپند، قربانی و گلاب افشانی است.<ref>تحقیقات میدانی نویسنده.</ref>اشعار چاووشی گاه حزن‌انگیز اند همچون: «من از دیار شکوه و جلال می‌آیم/ ز سرزمین اذان بلال می‌آیم/ ز دشت لاله خونین سینه آمده‌ام/ شکسته‌دل ز دیار مدینه آمده‌ام/ زمانه چو گرداب و ساحلم آنجاست/ تنم به خاک وطن باشد و دلم آنجاست/ نصیب مرغ دل من شکسته بالی بود/ پرم ز غصه و جای همه چه خالی بود/ مدینه با دل زوار گفت‌وگوها داشت/ گل مدینه ز احساس رنگ و بوها داشت/ مدینه با دل آتش گرفته خو دارد/ خدا نصیب کند هر که آرزو دارد/ نسیم وار به هر کوی در به در گشتم/ مزار گمشده پیدا نکرده برگشتم» و گاه شاد و سرورانگیز همچون: «حاجیان از حرم امن خدا آمده‌اند/ شادمان در وطن از سعی و صفا آمده‌اند/ رفته بودند سوی مشعر و میقات و حریم/ خرم از رکن و منی سوی وطن آمده‌اند/ روز عید عرفه خوانده دعا در عرفات/ شاد و مسرور همه سوی وطن آمده‌اند/ بار الها بکن این حج و زیارات قبول/ سعی مشکور که با حج بجا آمده‌اند/ شکر بسیار خدا را که به ایران عزیز/ حاجیان از حرم امن خدا آمده‌اند».  
چاووشی خوانی هنوز در شهرها و روستاهای [[ایران]] با تفاوت‌هایی نسبت به گذشته مرسوم است. این رسم امروزه در خواندن شعر در وقت [[بدرقه]] و بیشتر در استقبال و گاه حین سفر خلاصه می‌شود. در شهرها، چاووشی خوانان، که مداحان مذهبی هستند، همراه بدرقه کنندگان یا استقبال کنندگان اشعار چاووشی را همچون گذشته به آواز و بدون ساز می‌خوانند. رسم چاووشی هنگام استقبال از حجاج، غالباً در سه جا، ایستگاه‌های پروازی، چند کیلومتر بیرون شهرها و در کوی یا خیابان محل سکونت حجاج برگزار می‌شود و همراه شادی، دود کردن اسپند، قربانی و گلاب افشانی است.<ref>تحقیقات میدانی نویسنده.</ref>اشعار چاووشی گاه حزن‌انگیز اند همچون: «من از دیار شکوه و جلال می‌آیم/ ز سرزمین اذان بلال می‌آیم/ ز دشت لاله خونین سینه آمده‌ام/ شکسته‌دل ز دیار مدینه آمده‌ام/ زمانه چو گرداب و ساحلم آنجاست/ تنم به خاک وطن باشد و دلم آنجاست/ نصیب مرغ دل من شکسته بالی بود/ پرم ز غصه و جای همه چه خالی بود/ مدینه با دل زوار گفت‌وگوها داشت/ گل مدینه ز احساس رنگ و بوها داشت/ مدینه با دل آتش گرفته خو دارد/ خدا نصیب کند هر که آرزو دارد/ نسیم وار به هر کوی در به در گشتم/ مزار گمشده پیدا نکرده برگشتم» و گاه شاد و سرورانگیز همچون: «حاجیان از حرم امن خدا آمده‌اند/ شادمان در وطن از سعی و صفا آمده‌اند/ رفته بودند سوی مشعر و میقات و حریم/ خرم از رکن و منی سوی وطن آمده‌اند/ روز عید عرفه خوانده دعا در عرفات/ شاد و مسرور همه سوی وطن آمده‌اند/ بار الها بکن این حج و زیارات قبول/ سعی مشکور که با حج بجا آمده‌اند/ شکر بسیار خدا را که به ایران عزیز/ حاجیان از حرم امن خدا آمده‌اند».  


==پانویس==
==پانویس==
۱۵٬۶۱۴

ویرایش