ابوقتاده انصاری: تفاوت میان نسخهها
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
ابوقَتاده انصاری از اصحاب پیامبر(ص) و والی مکه از سوی امام علی(ع) | ابوقَتاده انصاری از اصحاب پیامبر(ص) و والی مکه از سوی امام علی(ع) | ||
==نام، نسب، شهرت== | |||
حارث بن رِبعی بن بلدمه انصاری، معروف به ابوقتاده، از بنیسلمة بن سعد خزرجی و در شمار بزرگان انصار بود.<ref>الطبقات، ج۶، ص۹۴؛ الاستیعاب، ج۱، ص۲۸۹؛ اسد الغابه، ج۱، ص۳۹۱.</ref> وی به فارِس (سوار کار) رسول خدا(ص) شهرت داشت.<ref>الاستیعاب، ج۴، ص۱۷۳۱؛ اسد الغابه، ج۱، ص۳۹۱؛ الاصابه، ج۷، ص۲۷۲.</ref> از اخبار مربوط به او در جنگها برمیآید که وی سوارکاری شجاع و مطیع پیامبر(ص) بوده است.<ref>الاستیعاب، ج۴، ص۱۷۳۱؛ سیر اعلام النبلاء، ج۲، ص۴۵۰.</ref> | حارث بن رِبعی بن بلدمه انصاری، معروف به ابوقتاده، از بنیسلمة بن سعد خزرجی و در شمار بزرگان انصار بود.<ref>الطبقات، ج۶، ص۹۴؛ الاستیعاب، ج۱، ص۲۸۹؛ اسد الغابه، ج۱، ص۳۹۱.</ref> وی به فارِس (سوار کار) رسول خدا(ص) شهرت داشت.<ref>الاستیعاب، ج۴، ص۱۷۳۱؛ اسد الغابه، ج۱، ص۳۹۱؛ الاصابه، ج۷، ص۲۷۲.</ref> از اخبار مربوط به او در جنگها برمیآید که وی سوارکاری شجاع و مطیع پیامبر(ص) بوده است.<ref>الاستیعاب، ج۴، ص۱۷۳۱؛ سیر اعلام النبلاء، ج۲، ص۴۵۰.</ref> | ||
==فعالیتهای سیاسی، اجتماعی، نظامی== | |||
===در زمان پیامبر(ص)=== | |||
====جنگ بدر==== | |||
او در همه غزوهها تلاشمندانه شرکت داشت و افزون بر حضور در برخی سریهها، فرماندهی شماری از آنها را عهدهدار شد.<ref>الطبقات، ج۲، ص۱۰۰-۱۰۱.</ref> به رغم تصریح خود وی به حضورش در جنگ بدر در سخنانش خطاب به معاویه<ref>سیر اعلام النبلاء، ج۲، ص۴۵۳.</ref>، برخی نام او را در شمار بدریون نیاوردهاند.<ref>الاستیعاب، ج۴، ص۱۷۳۲؛ اسد الغابه، ج۵، ص۲۵۰؛ الاصابه، ج۷، ص۲۷۲.</ref> در گزارشی، فرزندان او نیز از مسئولیتش در پاسداری از پیامبر(ص) در بدر خبر دادهاند.<ref>مجمع الزوائد، ج۹، ص۳۲۲؛ سبل الهدی، ج۱۱، ص۳۹۷.</ref> شعبی بر بدری بودن او تأکید دارد.<ref>الاستیعاب، ج۴، ص۱۷۳۲؛ اسد الغابه، ج۵، ص۲۵۰.</ref> | او در همه غزوهها تلاشمندانه شرکت داشت و افزون بر حضور در برخی سریهها، فرماندهی شماری از آنها را عهدهدار شد.<ref>الطبقات، ج۲، ص۱۰۰-۱۰۱.</ref> به رغم تصریح خود وی به حضورش در جنگ بدر در سخنانش خطاب به معاویه<ref>سیر اعلام النبلاء، ج۲، ص۴۵۳.</ref>، برخی نام او را در شمار بدریون نیاوردهاند.<ref>الاستیعاب، ج۴، ص۱۷۳۲؛ اسد الغابه، ج۵، ص۲۵۰؛ الاصابه، ج۷، ص۲۷۲.</ref> در گزارشی، فرزندان او نیز از مسئولیتش در پاسداری از پیامبر(ص) در بدر خبر دادهاند.<ref>مجمع الزوائد، ج۹، ص۳۲۲؛ سبل الهدی، ج۱۱، ص۳۹۷.</ref> شعبی بر بدری بودن او تأکید دارد.<ref>الاستیعاب، ج۴، ص۱۷۳۲؛ اسد الغابه، ج۵، ص۲۵۰.</ref> | ||
====پس از غزوه احد==== | |||
ابوقتاده پس از نبرد اُحد به سال سوم ق. آنگاه کهاندوه شدید رسول خدا(ص) را در پی مثله شدن عمویش حمزه دید، تصمیم به انتقام از قریش گرفت. رسول خدا(ص) سه بار او را به آرامش دعوت کرد؛ اما وی نمیتوانست غم و اندوه پیامبر را فراموش کند. به هر روی، رسول خدا(ص) او را از انتقام گرفتن بر حذر داشت و وی را فردی راستگو و قریش را قومی بد برای پیامبرشان نامید.<ref>المغازی، ج۱، ص۲۹۰-۲۹۱.</ref> | ابوقتاده پس از نبرد اُحد به سال سوم ق. آنگاه کهاندوه شدید رسول خدا(ص) را در پی مثله شدن عمویش حمزه دید، تصمیم به انتقام از قریش گرفت. رسول خدا(ص) سه بار او را به آرامش دعوت کرد؛ اما وی نمیتوانست غم و اندوه پیامبر را فراموش کند. به هر روی، رسول خدا(ص) او را از انتقام گرفتن بر حذر داشت و وی را فردی راستگو و قریش را قومی بد برای پیامبرشان نامید.<ref>المغازی، ج۱، ص۲۹۰-۲۹۱.</ref> | ||
====غزوه بنیالمصطلق و ذیقرد==== | |||
در غزوه بنیمصطلق (مُرَیسِع) به سال پنجم ق. آنگونه که از خود ابوقتاده نقل شده، او پرچمدار مشرکان را کشت و بدین سان مسلمانان پیروز شدند.<ref>المغازی، ج۱، ص۴۰۷.</ref> در غزوه ذی قرد (غابه) در سال ششم ق. هنگامی که ابوقتاده دلیرانه یکی از قاتلان مسلمانان به نام مسعده را کشت، خود نیز زخمی شد. رسول خدا(ص) دعایش کرد و آب دهان مبارکش را بر زخمهای او کشید.<ref>المغازی، ج۲، ص۵۴۴-۵۴۵.</ref> | در غزوه بنیمصطلق (مُرَیسِع) به سال پنجم ق. آنگونه که از خود ابوقتاده نقل شده، او پرچمدار مشرکان را کشت و بدین سان مسلمانان پیروز شدند.<ref>المغازی، ج۱، ص۴۰۷.</ref> در غزوه ذی قرد (غابه) در سال ششم ق. هنگامی که ابوقتاده دلیرانه یکی از قاتلان مسلمانان به نام مسعده را کشت، خود نیز زخمی شد. رسول خدا(ص) دعایش کرد و آب دهان مبارکش را بر زخمهای او کشید.<ref>المغازی، ج۲، ص۵۴۴-۵۴۵.</ref> | ||
====فتح مکه، سریه ابی قتاده و...==== | |||
ابوقتاده از پنج نفری بود که سلام بن ابیحُقَیق یهودی، از بانیان جنگ احزاب<ref>المغازی، ج۱، ص۳۹۱-۳۹۴.</ref>، را به دستور رسول خدا(ص) در خیبر کشتند.<ref>السیرة النبویه، ج۳، ص۷۴۶-۷۴۷.</ref> در فتح مکه بر پایه روشن نظامی پیامبر برای غافلگیری دشمن، وی به فرماندهی هشت نفر از مسلمانان انتخاب و در یکم رمضان سال هشتم ق. به وادی اِضَم نزدیک مدینه فرستاده شد تا وانمود کنند که مسلمانان قصد آن سرزمین را دارند. از این ماجرا به سریه ابیقتاده یاد شده است.<ref>الطبقات، ج۲، ص۱۳۳؛ ج۴، ص۲۸۲؛ امتاع الاسماع، ج۱، ص۳۴۷.</ref> آنان در ذوخشب از حرکت پیامبر و سپاه ایشان از مدینه آگاه شدند و در سقیا، مکانی در مدینه، به آنان پیوستند.<ref>الطبقات، ج۲، ص۱۰۰؛ عیون الاثر، ج۲، ص۲۰۷؛ امتاع الاسماع، ج۱، ص۳۴۷.</ref> | ابوقتاده از پنج نفری بود که سلام بن ابیحُقَیق یهودی، از بانیان جنگ احزاب<ref>المغازی، ج۱، ص۳۹۱-۳۹۴.</ref>، را به دستور رسول خدا(ص) در خیبر کشتند.<ref>السیرة النبویه، ج۳، ص۷۴۶-۷۴۷.</ref> در فتح مکه بر پایه روشن نظامی پیامبر برای غافلگیری دشمن، وی به فرماندهی هشت نفر از مسلمانان انتخاب و در یکم رمضان سال هشتم ق. به وادی اِضَم نزدیک مدینه فرستاده شد تا وانمود کنند که مسلمانان قصد آن سرزمین را دارند. از این ماجرا به سریه ابیقتاده یاد شده است.<ref>الطبقات، ج۲، ص۱۳۳؛ ج۴، ص۲۸۲؛ امتاع الاسماع، ج۱، ص۳۴۷.</ref> آنان در ذوخشب از حرکت پیامبر و سپاه ایشان از مدینه آگاه شدند و در سقیا، مکانی در مدینه، به آنان پیوستند.<ref>الطبقات، ج۲، ص۱۰۰؛ عیون الاثر، ج۲، ص۲۰۷؛ امتاع الاسماع، ج۱، ص۳۴۷.</ref> | ||
===خلافت ابوبکر و عمر=== | |||
ابوقتاده در روزگار خلافت ابوبکر در نبرد ردّه در سپاه خالد بن ولید حضور داشت. پس از آن که خالد، مالک بن نُوَیره تمیمی را به رغم اظهار اسلام، کشت و به همسرش تجاوز کرد، ابوقتاده نزد ابوبکر رفت و سوگند یاد کرد که دیگر زیر پرچم خالد به نبرد نرود.<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۳۱-۱۳۲.</ref> وی در فتوحات شرکت داشت و بر پایه گزارشی، از سوی عمر مأمور کشتن یزدگرد سوم ساسانی شد و کمربند او را به غنیمت گرفت و عمر آن را به خود وی بخشید.<ref>سیر اعلام النبلاء، ج۲، ص۴۵۲.</ref> البته بر پایه سخن مشهور، قتل یزدگرد سوم به دست آسیابانی به سال ۳۰ یا ۳۱ق. در مرغاب مرو رخ داد.<ref>فتوح البلدان، ص۳۰۸؛ تاریخ طبری، ج۴، ص۲۹۴؛ المنتظم، ج۵، ص۱۳.</ref> | ابوقتاده در روزگار خلافت ابوبکر در نبرد ردّه در سپاه خالد بن ولید حضور داشت. پس از آن که خالد، مالک بن نُوَیره تمیمی را به رغم اظهار اسلام، کشت و به همسرش تجاوز کرد، ابوقتاده نزد ابوبکر رفت و سوگند یاد کرد که دیگر زیر پرچم خالد به نبرد نرود.<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۳۱-۱۳۲.</ref> وی در فتوحات شرکت داشت و بر پایه گزارشی، از سوی عمر مأمور کشتن یزدگرد سوم ساسانی شد و کمربند او را به غنیمت گرفت و عمر آن را به خود وی بخشید.<ref>سیر اعلام النبلاء، ج۲، ص۴۵۲.</ref> البته بر پایه سخن مشهور، قتل یزدگرد سوم به دست آسیابانی به سال ۳۰ یا ۳۱ق. در مرغاب مرو رخ داد.<ref>فتوح البلدان، ص۳۰۸؛ تاریخ طبری، ج۴، ص۲۹۴؛ المنتظم، ج۵، ص۱۳.</ref> | ||
===زمان علی(ع)=== | |||
با آغاز خلافت امیرمؤمنان علی(ع) و پس از عزل عامل عثمان در مکه، خالد بن سعید مخزومی، ابوقتاده از سوی امام به حکمرانی مکه منصوب شد. اما پس از مدتی امام به جای او قثم بن عباس را نصب کرد.<ref>تاریخ خلیفه، ص۱۵۲؛ سیر اعلام النبلاء، ج۲، ص۴۵۲.</ref> در منابع به عزل ابوقتاده اشاره نشده است. وی در جنگهای جمل، صفین و نهروان کنار امام بود<ref>الاستیعاب، ج۴، ص۱۷۳۱.</ref> و در نهروان فرماندهی پیاده نظام را بر عهده داشت.<ref>انساب الاشراف، ج۳، ص۱۴۶؛ الاخبار الطوال، ص۲۱۰.</ref> | با آغاز خلافت امیرمؤمنان علی(ع) و پس از عزل عامل عثمان در مکه، خالد بن سعید مخزومی، ابوقتاده از سوی امام به حکمرانی مکه منصوب شد. اما پس از مدتی امام به جای او قثم بن عباس را نصب کرد.<ref>تاریخ خلیفه، ص۱۵۲؛ سیر اعلام النبلاء، ج۲، ص۴۵۲.</ref> در منابع به عزل ابوقتاده اشاره نشده است. وی در جنگهای جمل، صفین و نهروان کنار امام بود<ref>الاستیعاب، ج۴، ص۱۷۳۱.</ref> و در نهروان فرماندهی پیاده نظام را بر عهده داشت.<ref>انساب الاشراف، ج۳، ص۱۴۶؛ الاخبار الطوال، ص۲۱۰.</ref> | ||
==وفات== | |||
در تاریخ وفات وی اختلاف است. برخی درگذشت او را در زمان خلافت امام علی(ع) در کوفه دانسته و از نماز ایشان بر جنازهاش خبر دادهاند.<ref>تهذیب التهذیب، ج۱۲، ص۱۸۴.</ref> بسیاری مرگ او را پس از سال ۵۰ق. دانستهاند<ref>تاریخ خلیفه، ص۱۶۹؛ تهذیب التهذیب، ج۱۲، ص۱۸۴.</ref> و ابن حجر در این زمینه ادعای اجماع کرده است. وی از راویان احادیث پیامبر بود و روایت شهادت عمار به دست فئه باغیه از شنیدههای وی از پیامبر است.<ref>الطبقات، ج۳، ص۱۹۱.</ref> | در تاریخ وفات وی اختلاف است. برخی درگذشت او را در زمان خلافت امام علی(ع) در کوفه دانسته و از نماز ایشان بر جنازهاش خبر دادهاند.<ref>تهذیب التهذیب، ج۱۲، ص۱۸۴.</ref> بسیاری مرگ او را پس از سال ۵۰ق. دانستهاند<ref>تاریخ خلیفه، ص۱۶۹؛ تهذیب التهذیب، ج۱۲، ص۱۸۴.</ref> و ابن حجر در این زمینه ادعای اجماع کرده است. وی از راویان احادیث پیامبر بود و روایت شهادت عمار به دست فئه باغیه از شنیدههای وی از پیامبر است.<ref>الطبقات، ج۳، ص۱۹۱.</ref> | ||