پرش به محتوا

زیارت اربعین: تفاوت میان نسخه‌ها

۲٬۱۹۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۸ ژوئیهٔ ۲۰۲۰
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۶: خط ۲۶:
<br />
<br />


== اولین زائر اربعین ==
==اولین زائر اربعین==
اولين زائران اربعين امام حسين (ع)، جابر بن عبدالله انصاري، صحابي جليل القدر پيامبر اکرم (ص) و عطيه عوفي هستند که براي زيارت قبر مطهر آن حضرت و ديگر شهدا به سرزمين کربلا آمدند. عطيه عوفي قضيه زيارت جابر را چنين بيان کرده است: به همراه جابر بن عبدالله انصاري، به منظور زيارت قبر امام حسين (ع)، وارد کربلا شديم. جابر نزديک شريعه فرات رفت. غسل کرد و لباس‌هاي نيکو پوشيد... . سپس [با پاي پياده] به طرف قبر مطهر، حرکت کرديم. جابر هيچ قدمي را برنمي‌داشت، مگر اينکه ذکر خدا مي‌گفت تا به نزديک قبر رسيديم. سپس به من گفت: «مرا به قبر برسان». من دست او را روي قبر گذاشتم. جابر روي قبر افتاد و غش کرد. من مقداري آب به صورتش پاشيدم. وقتي به هوش آمد، سه بار گفت: «يا حسين». سپس گفت: «حَبِيبٌ لَا يُجِيبُ حَبِيبَه»؛ «اي دوست، چرا جواب دوستت را نمي‌دهي؟» بعد به خودش گفت: «چگونه مي‌تواني جواب دهي، درحالي‌که رگ‌هاي گلوي تو را بريده‌اند و بين سر و بدنت جدايي افتاده است. شهادت مي‌دهم که تو فرزند خاتم النبيين و سيدالمؤمنين... و پنجمين فرد از اصحاب کساء هستي... درود و سلام و رضوان الهي بر تو باد...».<ref>''مصباح المتهجد،'' ج2، ص787،  ''بشارة المصطفي''، ص74؛  ''بحار الانوار''، ج65، ص130. </ref>
اولين زائران اربعين امام حسين (ع)، جابر بن عبدالله انصاري، صحابي جليل القدر پيامبر اکرم (ص) و عطيه عوفي هستند که براي زيارت قبر مطهر آن حضرت و ديگر شهدا به سرزمين کربلا آمدند. عطيه عوفي قضيه زيارت جابر را چنين بيان کرده است: به همراه جابر بن عبدالله انصاري، به منظور زيارت قبر امام حسين (ع)، وارد کربلا شديم. جابر نزديک شريعه فرات رفت. غسل کرد و لباس‌هاي نيکو پوشيد... . سپس [با پاي پياده] به طرف قبر مطهر، حرکت کرديم. جابر هيچ قدمي را برنمي‌داشت، مگر اينکه ذکر خدا مي‌گفت تا به نزديک قبر رسيديم. سپس به من گفت: «مرا به قبر برسان». من دست او را روي قبر گذاشتم. جابر روي قبر افتاد و غش کرد. من مقداري آب به صورتش پاشيدم. وقتي به هوش آمد، سه بار گفت: «يا حسين». سپس گفت: «حَبِيبٌ لَا يُجِيبُ حَبِيبَه»؛ «اي دوست، چرا جواب دوستت را نمي‌دهي؟» بعد به خودش گفت: «چگونه مي‌تواني جواب دهي، درحالي‌که رگ‌هاي گلوي تو را بريده‌اند و بين سر و بدنت جدايي افتاده است. شهادت مي‌دهم که تو فرزند خاتم النبيين و سيدالمؤمنين... و پنجمين فرد از اصحاب کساء هستي... درود و سلام و رضوان الهي بر تو باد...».<ref>''مصباح المتهجد،'' ج2، ص787،  ''بشارة المصطفي''، ص74؛  ''بحار الانوار''، ج65، ص130. </ref>


خط ۹۰: خط ۹۰:


==فضيلت پياده‌روي براي امور عبادي و معنوي==
==فضيلت پياده‌روي براي امور عبادي و معنوي==
به دلايلي که در ادامه بحث اشاره خواهد شد، پياده‌روي براي انجام اعمال عبادي و امور خير و مستحبي، به ويژه زيارت ائمه معصوم:، در روايات و سخنان اهل بيت:، بسيار تأکيد شده است. امام صادق7 فرمود: هرکس پياده به مسجدها رود، قدم‌هايش را به هر شي تر و خشک بگذارد، زمين براي او تسبيح مي‌گويد....[1]
به دلايلي که در ادامه بحث اشاره خواهد شد، پياده‌روي براي انجام اعمال عبادي و امور خير و مستحبي، به ويژه زيارت ائمه معصوم:، در روايات و سخنان اهل بيت:، بسيار تأکيد شده است. امام صادق (ع) فرمود: هرکس پياده به مسجدها رود، قدم‌هايش را به هر شي تر و خشک بگذارد، زمين براي او تسبيح مي‌گويد....<ref>'''عَنْ أَبِي عَبْدِ اللهِ'''7 '''قَالَ: مَنْ مَشَى إِلَى الْمَسَاجِدِ لَمْ يَضَعْ رِجْلَهُ عَلَى رَطْبٍ وَ لَا يَابِسٍ إِلَّا سَبَّحَتْ لَهُ الْأَرْضُ'''... (شيخ صدوق، ''ثواب الأعمال و عقاب الأعمال''، ص27).</ref>


بر اين اساس، روايات بسياري درباره ارزش و منزلت پياده‌روي به سوي بيت الله الحرام و انجام اعمال و مناسک حج وجود دارد. بر پايه روايتي، يک حج پياده برابر با هفتاد حج است.[2] هيچ امري محبوب‌تر از پياده‌روي به سوي بيت الله الحرام نيست و انسان را به ساحت مقدس ربوبي نزديک نمي‌کند.[3] بدين جهت حضرت امام حسين7 در سفر حج، با وجود اينکه همراه خود مرکب داشتند، پياده به سوي بيت الله حرکت مي‌کردند.[4] طبق روايت ديگري، حرکت پياده امام حسن و امام حسين8 به سوي بيت الله، باعث مي‌شد ديگران نيز از مرکب‌ها پايين بيايند و پياده حرکت کنند.[5] از ابن عباس نقل شده است که مي‌گفت:  
بر اين اساس، روايات بسياري درباره ارزش و منزلت پياده‌روي به سوي بيت الله الحرام و انجام اعمال و مناسک حج وجود دارد. بر پايه روايتي، يک حج پياده برابر با هفتاد حج است.<ref>''من لايحضره الفقيه''، ج2، ص218.</ref> هيچ امري محبوب‌تر از پياده‌روي به سوي بيت الله الحرام نيست و انسان را به ساحت مقدس ربوبي نزديک نمي‌کند.<ref>'''مَا تَقَرَّبَ عَبْدٌ إِلَى اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِشَيْءٍ أَحَبَّ إِلَيْهِ مِنَ الْمَشْيِ إِلَى بَيْتِهِ الْحَرَامِ عَلَى الْقَدَمَيْنِ'''...  ''من لايحضره الفقيه''، ج2، ص218. </ref> بدين جهت حضرت امام حسين (ع) در سفر حج، با وجود اينکه همراه خود مرکب داشتند، پياده به سوي بيت الله حرکت مي‌کردند.<ref>'''وَ كَانَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ8 يَمْشِي وَ تُسَاقُ مَعَهُ الْمَحَامِلُ وَ الرِّحَالُ''' (شيخ صدوق، ''من لا يحضره الفقيه''، ج2، ص219؛ المحاسن، ج1، ص70 </ref> طبق روايت ديگري، حرکت پياده امام حسن و امام حسين (ع)به سوي بيت الله، باعث مي‌شد ديگران نيز از مرکب‌ها پايين بيايند و پياده حرکت کنند.<ref>''الإرشاد''، ج2، ص129. </ref> از ابن عباس نقل شده است که مي‌گفت: درباره هيچ چيزي اين اندازه پشيمان نشدم که من پياده به حج نرفتم؛ زيرا از رسول خدا (ص) شنيدم که مي‌فرمود: «هرکس پياده به حج رود، خداوند هفت هزار حسنه از حسنات حرم برايش مي‌نويسد».<ref>''المحاسن''، ج1، ص70. </ref>


درباره هيچ چيزي اين اندازه پشيمان نشدم که من پياده به حج نرفتم؛ زيرا از
همچنين ابن عباس از معاويه نقل مي‌کرد که وي مي‌گفت: به هيچ چيزي اين اندازه تأسف نمي‌خورم که نتوانستم پياده به حج بروم. به تحقيق حسن بن علي (ع)  25بار پياده به حج رفت؛ درحالي‌که اسب‌هاي راهوار و نجيب همراه داشت.<ref>'''مَا آسَي عَلَي شَيْءٍ إِلَّا عَلَى أَنْ أَحُجَّ مَاشِياً وَ لَقَدْ حَجَّ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ خَمْساً وَ عِشْرِينَ حِجَّةً مَاشِياً وَ إِنَّ النَّجَائِبَ لَتُقَادُ مَعَهُ''' (ابن شهرآشوب، ''مناقب آل أبي‌طالب''، ج4، ص14). اين روايت در منابع اهل سنت هم نقل شده است. هيثمي، ''مجمع الزوائد''، ج9، ص201؛ حاکم، ''المستدرک''، ج3، ص185؛ ابن کثير، ''البداية و النهاية''، ج8، ص236. در روايتي آمده است که پياده و با پاي برهنه به حج مي‌رفت: '''إِذَا حَجَّ حَجَّ مَاشِياً وَ رُبَّمَا مَشَي حَافِياً''' (شيخ صدوق، ''الامالي''، ص178). </ref>


رسول خدا9 شنيدم که مي‌فرمود: «هرکس پياده به حج رود، خداوند هفت هزار حسنه از حسنات حرم برايش مي‌نويسد».[6]
تشرف پياده به زيارت ائمه معصوم (ع) نيز در روايات تأکيد شده است. بر پايه روايتي، امام صادق (ع) فرمود: '''مَنْ زار أميرالمؤمنين'''7 '''ماشياً کَتَبَ الله لَهُ بکُلِّ خُطْوَةٍ حَجَّةً و عُمْرةً فَأِنْ رَجَعَ ماشِياً کَتَبَ الله له بکُلِّ خُطْوَةٍ حَجَّتَينِ و عُمْرِتَين.'''<ref>''تهذيب الأحكام''، ج6، ص21. </ref> هرکس اميرالمؤمنين علي (ع) را با پاي پياده زيارت کند، خداوند براي هر گام او ثواب حج و عمره مي‌نويسد، اگر با پای پیاده برگردد، خداوند برای هر گام او (ثواب) دو حج و دو عمره می‌نویسد.  


همچنين ابن عباس از معاويه نقل مي‌کرد که وي مي‌گفت:
همچنين زيارت امام رضا (ع) با پاي پياده، سابقه‌اي طولاني دارد. برخي از علما، بزرگان، فرمانفرمايان، در طول تاريخ، به زيارت امام رضا (ع) تشرف یافته‌اند؛ مرحوم شيخ بهايي، براي رواج فرهنگ زيارت در بين مردم، در سال 1009قمري از اصفهان عزم مشهد کرد و با پاي پياده به زيارت امام علي بن موسي‌الرضا (ع) رفت.<ref>عالم آراي عباسي، ص425.</ref>
 
به هيچ چيزي اين اندازه تأسف نمي‌خورم که نتوانستم پياده به حج بروم. به تحقيق حسن بن علي [8]  25بار پياده به حج رفت؛ درحالي‌که اسب‌هاي راهوار و نجيب همراه داشت.[7]
 
تشرف پياده به زيارت ائمه معصوم8 نيز در روايات تأکيد شده است. بر پايه روايتي، امام صادق7 فرمود:
 
'''مَنْ زار أميرالمؤمنين'''7 '''ماشياً کَتَبَ الله لَهُ بکُلِّ خُطْوَةٍ حَجَّةً و عُمْرةً فَأِنْ رَجَعَ ماشِياً کَتَبَ الله له بکُلِّ خُطْوَةٍ حَجَّتَينِ و عُمْرِتَين.'''[8]
 
هرکس اميرالمؤمنين علي7 را با پاي پياده زيارت کند، خداوند براي هر گام او ثواب حج و عمره مي‌نويسد، اگر با پای پیاده برگردد، خداوند برای هر گام او (ثواب) دو حج و دو عمره می‌نویسد.
 
همچنين زيارت امام رضا7 با پاي پياده، سابقه‌اي طولاني دارد. برخي از علما، بزرگان، فرمانفرمايان، در طول تاريخ، به زيارت امام رضا7 تشرف یافته‌اند؛ مرحوم شيخ بهايي، براي رواج فرهنگ زيارت در بين مردم، در سال 1009قمري از اصفهان عزم مشهد کرد و با پاي پياده به زيارت امام علي بن موسي‌الرضا8 رفت.[9]
----[1]. '''عَنْ أَبِي عَبْدِ اللهِ'''7 '''قَالَ: مَنْ مَشَى إِلَى الْمَسَاجِدِ لَمْ يَضَعْ رِجْلَهُ عَلَى رَطْبٍ وَ لَا يَابِسٍ إِلَّا سَبَّحَتْ لَهُ الْأَرْضُ'''... (شيخ صدوق، ''ثواب الأعمال و عقاب الأعمال''، ص27).  
----[1]. '''عَنْ أَبِي عَبْدِ اللهِ'''7 '''قَالَ: مَنْ مَشَى إِلَى الْمَسَاجِدِ لَمْ يَضَعْ رِجْلَهُ عَلَى رَطْبٍ وَ لَا يَابِسٍ إِلَّا سَبَّحَتْ لَهُ الْأَرْضُ'''... (شيخ صدوق، ''ثواب الأعمال و عقاب الأعمال''، ص27).  


[2] شيخ صدوق، ''من لايحضره الفقيه''، ج2، ص218.
[2] شيخ صدوق، ''من لايحضره الفقيه''، ج2، ص218.


[3]. '''مَا تَقَرَّبَ عَبْدٌ إِلَى اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِشَيْءٍ أَحَبَّ إِلَيْهِ مِنَ الْمَشْيِ إِلَى بَيْتِهِ الْحَرَامِ عَلَى الْقَدَمَيْنِ'''... همان.  
[3]. '''مَا تَقَرَّبَ عَبْدٌ إِلَى اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِشَيْءٍ أَحَبَّ إِلَيْهِ مِنَ الْمَشْيِ إِلَى بَيْتِهِ الْحَرَامِ عَلَى الْقَدَمَيْنِ'''... ''من لايحضره الفقيه''، ج2، ص218.  


[4]. '''وَ كَانَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ8 يَمْشِي وَ تُسَاقُ مَعَهُ الْمَحَامِلُ وَ الرِّحَالُ''' (شيخ صدوق، ''من لا يحضره الفقيه''، ج2، ص219؛ المحاسن، ج1، ص70).  
[4]. '''وَ كَانَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ8 يَمْشِي وَ تُسَاقُ مَعَهُ الْمَحَامِلُ وَ الرِّحَالُ''' (شيخ صدوق، ''من لا يحضره الفقيه''، ج2، ص219؛ المحاسن، ج1، ص70).  
۸۷

ویرایش