پرش به محتوا

ورود کافران به حرم امامان(ع): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۲: خط ۲۲:


== ارتباط میان مسلمانان و کفار ==
== ارتباط میان مسلمانان و کفار ==
از آنجا که حرم امامان در دارالاسلام واقع شده و در فقه اسلامی دارالاسلام دارای احکام خاصی است، امروزه برای اینکه کفار بخواهند به حرم امامان: بیایند، دو چیز لازم است: ورود غیر مسلمان به دارالاسلام؛ جواز ارتباط غیر مسلمان با مسلمانان.
از آنجا که حرم امامان در دارالاسلام واقع شده و در فقه اسلامی دارالاسلام دارای احکام خاصی است، امروزه برای اینکه کفار بخواهند به حرم امامان(ع) بیایند، دو چیز لازم است: ورود غیر مسلمان به دارالاسلام؛ جواز ارتباط غیر مسلمان با مسلمانان.


نخست به اختصار بررسی می‌کنیم که اساساً آیا جایز است کفار به دارالاسلام وارد شوند و در میان مسلمانان حضور یابند؟ و در صورت جایز بودن، آیا آنان به هر شهر
نخست به اختصار بررسی می‌کنیم که اساساً آیا جایز است کفار به دارالاسلام وارد شوند و در میان مسلمانان حضور یابند؟ و در صورت جایز بودن، آیا آنان به هر شهر
خط ۸۰: خط ۸۰:


== ورود غیر مسلمانان به اماکن مقدس اسلامی ==
== ورود غیر مسلمانان به اماکن مقدس اسلامی ==
تا اینجا از دیدگاه فقهی، چگونگی ورود کفار به بلاد اسلامی و نیز ارتباط و معاشرت مسلمانان با آنها را بیان کردیم. درکتاب‌های فقهی حکم ورود کفار به حرم امامان:  به­گونه مستقل به بحث گذارده نشده است، بلکه فقها در کتاب «جهاد»، ضمن بیان احکام اهل ذمّه، درباره ورود کفار به مسجد‌الحرام و دیگر مساجد، و بعضی درباره حرم مکه نیز بحث کرده‌اند.
تا اینجا از دیدگاه فقهی، چگونگی ورود کفار به بلاد اسلامی و نیز ارتباط و معاشرت مسلمانان با آنها را بیان کردیم. درکتاب‌های فقهی حکم ورود کفار به حرم امامان(ع)  به­گونه مستقل به بحث گذارده نشده است، بلکه فقها در کتاب «جهاد»، ضمن بیان احکام اهل ذمّه، درباره ورود کفار به مسجد‌الحرام و دیگر مساجد، و بعضی درباره حرم مکه نیز بحث کرده‌اند.


در اینجا چون بدون روشن شدن احکام آن اماکن مقدس و بدون بررسی دلایل آنها، حکم ورود به حرم امامان: روشن نمی‌شود، ناگزیریم، با رعایت اختصار، به آن بحث‌ها نیز بپردازیم. بنابراین، در این بخش، حکم ورود کفار به هر یک از مسجد‌الحرام و مساجد اسلامی را به صورت جداگانه بررسی می‌کنیم تا ببینیم حرم امامان:  با کدام­یک از این اماکن، انطباق دارد، حکم کدام را می‌توان به حرم ائمه: تسرّی داد.
در اینجا چون بدون روشن شدن احکام آن اماکن مقدس و بدون بررسی دلایل آنها، حکم ورود به حرم امامان(ع) روشن نمی‌شود، ناگزیریم، با رعایت اختصار، به آن بحث‌ها نیز بپردازیم. بنابراین، در این بخش، حکم ورود کفار به هر یک از مسجد‌الحرام و مساجد اسلامی را به صورت جداگانه بررسی می‌کنیم تا ببینیم حرم امامان(ع)  با کدام­یک از این اماکن، انطباق دارد، حکم کدام را می‌توان به حرم ائمه: تسرّی داد.


=== ورود کافران به مسجد‌الحرام ===
=== ورود کافران به مسجد‌الحرام ===
خط ۱۲۱: خط ۱۲۱:
اما ادعای اجماع که بعضی بیان کرده‌اند و به آن اشاره شد، قابل استناد نیست؛ زیرا روشن است که مدرک آن، همان آیه {إِنَّمَا الْمُشْـرِِکُونَ نَجَسٌ...} است و در این صورت، اجماع دلیل جدا و مجزایی محسوب نمی‌شود و تمام اعتنا به همان مدرک است. افزون بر اینکه در این مسئله، این رأی نیز وجود دارد که ممنوع بودن ورود کافران به مسجد‌الحرام، حکم حکومتی، وفقط مربوط به هنگام حج و عمره است<ref>طبرسی، 1376ق، ج3، ص43</ref>.
اما ادعای اجماع که بعضی بیان کرده‌اند و به آن اشاره شد، قابل استناد نیست؛ زیرا روشن است که مدرک آن، همان آیه {إِنَّمَا الْمُشْـرِِکُونَ نَجَسٌ...} است و در این صورت، اجماع دلیل جدا و مجزایی محسوب نمی‌شود و تمام اعتنا به همان مدرک است. افزون بر اینکه در این مسئله، این رأی نیز وجود دارد که ممنوع بودن ورود کافران به مسجد‌الحرام، حکم حکومتی، وفقط مربوط به هنگام حج و عمره است<ref>طبرسی، 1376ق، ج3، ص43</ref>.


بررسی تسرّی حکم مسجد‌الحرام به حرم امامان: همانگونه که گذشت، نمی‌توان با استناد به آیه {إِنَّمَا الْمُشْرِکُونَ نَجَسٌ...}  جایز نبودن ورود کفار به مسجد‌الحرام را اثبات کرد. اجماع هم، به دلیل مدرکی بودن، نمی‌تواند دلیل این حکم قرار گیرد. حال به فرض اینکه تمام اشکالات را نادیده بگیریم و تسلیم رأی فقهی مزبور شویم، آیا می‌توان حکم مسجد‌الحرام را به حرم امامان: نیز تسرّی داد؟
بررسی تسرّی حکم مسجد‌الحرام به حرم امامان(ع) همانگونه که گذشت، نمی‌توان با استناد به آیه {إِنَّمَا الْمُشْرِکُونَ نَجَسٌ...}  جایز نبودن ورود کفار به مسجد‌الحرام را اثبات کرد. اجماع هم، به دلیل مدرکی بودن، نمی‌تواند دلیل این حکم قرار گیرد. حال به فرض اینکه تمام اشکالات را نادیده بگیریم و تسلیم رأی فقهی مزبور شویم، آیا می‌توان حکم مسجد‌الحرام را به حرم امامان(ع) نیز تسرّی داد؟


پاسخ منفی است؛ زیرا مسجدالحرام، با توجه به داشتن موقعیت ویژه در میان همه مکان‌های مقدس و به دلیل دارا بودن احکام فراوان مخصوص به خود، اهمیتی منحصر
پاسخ منفی است؛ زیرا مسجدالحرام، با توجه به داشتن موقعیت ویژه در میان همه مکان‌های مقدس و به دلیل دارا بودن احکام فراوان مخصوص به خود، اهمیتی منحصر


به فرد دارد و نمی‌توان هیچ نظیر و بدیلی برای آن یافت. حتی سایر مساجد نیز احکامی مانند احکام مسجد‌الحرام ندارند. با این وصف چگونه می‌توان احکام مسجد‌الحرام را به حرم امامان: تسرّی داد و تمام ویژگی‌های آنجا را نادیده گرفت و گفت که در حرمت ورودِ کفار همانند یکدیگرند؟!
به فرد دارد و نمی‌توان هیچ نظیر و بدیلی برای آن یافت. حتی سایر مساجد نیز احکامی مانند احکام مسجد‌الحرام ندارند. با این وصف چگونه می‌توان احکام مسجد‌الحرام را به حرم امامان(ع) تسرّی داد و تمام ویژگی‌های آنجا را نادیده گرفت و گفت که در حرمت ورودِ کفار همانند یکدیگرند؟!


=== ورود کفار به مساجد مسلمانان ===
=== ورود کفار به مساجد مسلمانان ===
خط ۱۵۸: خط ۱۵۸:


=== بررسی تسرّی حکم مساجد به حرم امامان ===
=== بررسی تسرّی حکم مساجد به حرم امامان ===
آیا حرم امامان: ، در حکم عدم جواز ورود، به مساجد ملحق مى‌‌‌شود یا خیر؟ در پاسخ باید گفت: اگر بخواهیم حرم امامان: را از نظر احکام، همانند مساجد در نظر بگیریم، باز هم حکم عدم جواز ورود کفار به حرم‌ها به دست نمی‌آید؛ زیرا:
آیا حرم امامان(ع) ، در حکم عدم جواز ورود، به مساجد ملحق مى‌‌‌شود یا خیر؟ در پاسخ باید گفت: اگر بخواهیم حرم امامان(ع) را از نظر احکام، همانند مساجد در نظر بگیریم، باز هم حکم عدم جواز ورود کفار به حرم‌ها به دست نمی‌آید؛ زیرا:


اولاً:  بر اساس تحقیقی که انجام شد، حکم عدم جواز ورود حتی نسبت به خود مساجد نیز اثبات نشد و ممنوعیتی به دست نیامد؛ چراکه دلیل قانع کننده‌ای برای آن نیافتیم و همین نبود دلیل، کافى است تا حکم به جواز شود؛ زیرا جایز بودن منطبق با اصل است.
اولاً:  بر اساس تحقیقی که انجام شد، حکم عدم جواز ورود حتی نسبت به خود مساجد نیز اثبات نشد و ممنوعیتی به دست نیامد؛ چراکه دلیل قانع کننده‌ای برای آن نیافتیم و همین نبود دلیل، کافى است تا حکم به جواز شود؛ زیرا جایز بودن منطبق با اصل است.


ثانیاً: همانند دانستن، مورد تردید و مناقشه است؛ زیرا فقها در تسرّی دادن حکم حرمت ورود شخص جنب، از مساجد به حرم امامان: اختلاف و تردید دارند؛ آن‏ هم به این دلیل که چون این حکم برای مسجد است، شاید عنوان مسجد، موضوعیت داشته باشد و نتوان غیر مسجد را با مسجد همانند کرد. در این صورت چگونه می‌توان بدون هیچ دلیل فقاهتی، حرم امامان: را، در حکم حرمت ورود کفار، همانند مساجد دانست؟
ثانیاً: همانند دانستن، مورد تردید و مناقشه است؛ زیرا فقها در تسرّی دادن حکم حرمت ورود شخص جنب، از مساجد به حرم امامان(ع) اختلاف و تردید دارند؛ آن‏ هم به این دلیل که چون این حکم برای مسجد است، شاید عنوان مسجد، موضوعیت داشته باشد و نتوان غیر مسجد را با مسجد همانند کرد. در این صورت چگونه می‌توان بدون هیچ دلیل فقاهتی، حرم امامان(ع) را، در حکم حرمت ورود کفار، همانند مساجد دانست؟


=== ورود کافران به حرم امامان ===
=== ورود کافران به حرم امامان ===
در خصوص حکم ورود غیر مسلمانان به حرم امامان: نص خاصی نرسیده و در متون فقهى نیز در این باره بحث مستقلی مطرح نشده است. فقیهان هم یا اصلاً از حکم آن سخن نگفته‌اند یا اینکه فقط هنگام بیان ممنوع بودن ورود کافران به محدوده حرم مکه<ref>منطقه‌اى با فاصله‌هاى مختلف تا مسجد‌الحرام</ref>، به حرم امامان: نیز اشاره‌ای کرده‌اند؛ بدون آنکه به بحث منقح و مستدلی بپردازند؛ زیرا به باور آن، بحث از ورود کفار به اماکن مقدس؛ حرم مکه و مسجد‌الحرام و دیگر مساجد ما را از بحث درباره ورود کفار به حرم امامان: بی‌نیاز می‌کند؛ زیرا حکم این مکان نیز همانند حکم آن مکان‌های مقدس است. ازاین‌رو، دلیل‌ها را نیز همان دلیل‌ها برشمرده‌اند.
در خصوص حکم ورود غیر مسلمانان به حرم امامان(ع) نص خاصی نرسیده و در متون فقهى نیز در این باره بحث مستقلی مطرح نشده است. فقیهان هم یا اصلاً از حکم آن سخن نگفته‌اند یا اینکه فقط هنگام بیان ممنوع بودن ورود کافران به محدوده حرم مکه<ref>منطقه‌اى با فاصله‌هاى مختلف تا مسجد‌الحرام</ref>، به حرم امامان(ع) نیز اشاره‌ای کرده‌اند؛ بدون آنکه به بحث منقح و مستدلی بپردازند؛ زیرا به باور آن، بحث از ورود کفار به اماکن مقدس؛ حرم مکه و مسجد‌الحرام و دیگر مساجد ما را از بحث درباره ورود کفار به حرم امامان(ع) بی‌نیاز می‌کند؛ زیرا حکم این مکان نیز همانند حکم آن مکان‌های مقدس است. ازاین‌رو، دلیل‌ها را نیز همان دلیل‌ها برشمرده‌اند.


حکم ورود کفار به مسجد‌الحرام و مساجد مسلمانان بررسی شد؛ اما چون برخی عدم جواز ورود کفار به حرم امامان: را به دلیل جایز نبودن ورود آنان به حرم مکه دانسته‌اند، حکم در این مورد را نیز به بحث و بررسی می‌گذاریم.
حکم ورود کفار به مسجد‌الحرام و مساجد مسلمانان بررسی شد؛ اما چون برخی عدم جواز ورود کفار به حرم امامان(ع) را به دلیل جایز نبودن ورود آنان به حرم مکه دانسته‌اند، حکم در این مورد را نیز به بحث و بررسی می‌گذاریم.


=== ورود کافران به حرم مکه ===
=== ورود کافران به حرم مکه ===
خط ۱۷۶: خط ۱۷۶:
اولاً: روشن نیست مقصود از لفظ حرم، تنها محدوده مسجدالحرام است یا همه آنچه را در باب حج، حرم<ref>در مقابل حِلّ</ref> شناخته مى‌‌‌شود، در بر مى‌‌‌گیرد.
اولاً: روشن نیست مقصود از لفظ حرم، تنها محدوده مسجدالحرام است یا همه آنچه را در باب حج، حرم<ref>در مقابل حِلّ</ref> شناخته مى‌‌‌شود، در بر مى‌‌‌گیرد.


ثانیاً: در این روایت آمده است که کفار نباید وارد دارالهجره<ref>مدینه</ref> شوند؛ ولی در طول تاریخ اسلام، چه در زمان پیامبر(ص) و چه بعدها،  کفار به مدینه می‌آمدند و حتی در مسجد‌النبی با پیامبر(ص) ، خلفا و امامان: دیدار، و با ایشان گفت‌وگو می‌کردند. دیدارهاى پیامبر با غیر مسلمانان، چه براى آشنا کردن آنان با اسلام و چه براى بستن پیمان، بخشى از کار روزانه آن حضرت بود و مرکز این دیدارها مسجدالنبى بود. شمار این دیدارها در سال نهم هجرت چنان افزایش یافت که آن را سال وفود<ref>هیئت‌هاى نمایندگى</ref> نامیدند و اسطوانه‌الوفود<ref>ستون نمایندگان</ref> که هم‌اکنون نام یکى از ستون‌هاى داخل مسجد‌النبى است، اشاره به جایگاه خاص این دیدارها در داخل مسجد پیامبر(ص)  اشاره دارد.
ثانیاً: در این روایت آمده است که کفار نباید وارد دارالهجره<ref>مدینه</ref> شوند؛ ولی در طول تاریخ اسلام، چه در زمان پیامبر(ص) و چه بعدها،  کفار به مدینه می‌آمدند و حتی در مسجد‌النبی با پیامبر(ص) ، خلفا و امامان(ع) دیدار، و با ایشان گفت‌وگو می‌کردند. دیدارهاى پیامبر با غیر مسلمانان، چه براى آشنا کردن آنان با اسلام و چه براى بستن پیمان، بخشى از کار روزانه آن حضرت بود و مرکز این دیدارها مسجدالنبى بود. شمار این دیدارها در سال نهم هجرت چنان افزایش یافت که آن را سال وفود<ref>هیئت‌هاى نمایندگى</ref> نامیدند و اسطوانه‌الوفود<ref>ستون نمایندگان</ref> که هم‌اکنون نام یکى از ستون‌هاى داخل مسجد‌النبى است، اشاره به جایگاه خاص این دیدارها در داخل مسجد پیامبر(ص)  اشاره دارد.


برخی فقها، که خواسته‌اند با استناد به آیه: {إِنَّمَا الْمُشْرِکُونَ نَجَسٌ فَلا یَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرٰامَ} بر نظر خود مبنی بر جایز نبودن ورود کافران به مساجد پای بفشارند. اصل وجود این سیره را در زمان پیامبر(ص) پذیرفته‌اند، اما بر آن‌اند که این روش تا پیش از نزول آیه شریفه بوده است و پس از آن، کافران از ورود به مسجد باز داشته شده‌اند. از همین­رو، ما در اینجا فقط به نمونه‌هایی که از سال دهم هجرت و پس از نزول آیه واقع شده است، اشاره می‌کنیم:
برخی فقها، که خواسته‌اند با استناد به آیه: {إِنَّمَا الْمُشْرِکُونَ نَجَسٌ فَلا یَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرٰامَ} بر نظر خود مبنی بر جایز نبودن ورود کافران به مساجد پای بفشارند. اصل وجود این سیره را در زمان پیامبر(ص) پذیرفته‌اند، اما بر آن‌اند که این روش تا پیش از نزول آیه شریفه بوده است و پس از آن، کافران از ورود به مسجد باز داشته شده‌اند. از همین­رو، ما در اینجا فقط به نمونه‌هایی که از سال دهم هجرت و پس از نزول آیه واقع شده است، اشاره می‌کنیم:
خط ۲۰۴: خط ۲۰۴:
همان­گونه که مشاهده می‌کنید در این احادیث شهر کوفه، حرم علی(ع) شمرده شده و دارای حرمتی همانند حرم مکه و کربلا، اعظم مکان‌های روی زمین معرفی شده است.
همان­گونه که مشاهده می‌کنید در این احادیث شهر کوفه، حرم علی(ع) شمرده شده و دارای حرمتی همانند حرم مکه و کربلا، اعظم مکان‌های روی زمین معرفی شده است.


از همین­رو، بعضی فقیهان از طریق اولویت، برای کربلا نیز حکمی برابر با مکه قائل شده‌اند. با توجه به چنین حکمی برای کوفه و کربلا و نبود فرق میان مشاهد مشرف امامان: در احکام فقهی، نظریۀ احتمال الحاق تمام آنها به حرم مکه شکل گرفته است. اما صاحب جواهر به دلیل اینکه در طول تاریخ، کفار وارد شهر مدینه می‌شدند، از این احتمال اعراض کرده و طبق نظر مشهور فقها، فقط صحن و رواق ائمه را به حرم مکه ملحق دانسته است.
از همین­رو، بعضی فقیهان از طریق اولویت، برای کربلا نیز حکمی برابر با مکه قائل شده‌اند. با توجه به چنین حکمی برای کوفه و کربلا و نبود فرق میان مشاهد مشرف امامان(ع) در احکام فقهی، نظریۀ احتمال الحاق تمام آنها به حرم مکه شکل گرفته است. اما صاحب جواهر به دلیل اینکه در طول تاریخ، کفار وارد شهر مدینه می‌شدند، از این احتمال اعراض کرده و طبق نظر مشهور فقها، فقط صحن و رواق ائمه را به حرم مکه ملحق دانسته است.


یکی دیگر از فقیهانی که در مباحث فقهی در این‌باره سخن به میان آورده، مرحوم آقا ضیاء عراقى است. ایشان در کتاب ''شرح تبصره'' پس از نقل همین روایت ''دعائم الاسلام'' مبنى بر جایز نبودن ورود کفار به منطقه حرم، مى‌‌‌نویسد: «و تنقیح المناط یقتضـی إلحاق حرم النبی(ص)  و بقیه الأئمه، بل و المشاهد المعظّمه، و حرم الزهراء ـ سلام الله علیها ـ  ...»<ref>عراقی، 1414ق، ج4، ص376</ref>.
یکی دیگر از فقیهانی که در مباحث فقهی در این‌باره سخن به میان آورده، مرحوم آقا ضیاء عراقى است. ایشان در کتاب ''شرح تبصره'' پس از نقل همین روایت ''دعائم الاسلام'' مبنى بر جایز نبودن ورود کفار به منطقه حرم، مى‌‌‌نویسد: «و تنقیح المناط یقتضـی إلحاق حرم النبی(ص)  و بقیه الأئمه، بل و المشاهد المعظّمه، و حرم الزهراء ـ سلام الله علیها ـ  ...»<ref>عراقی، 1414ق، ج4، ص376</ref>.
خط ۲۱۰: خط ۲۱۰:
حال باید دید «احتمال الحاق»<ref>نظر صاحب جواهر</ref> و «مقتضای تنقیح مناط»<ref>رأی آقا ضیاء عراقی</ref> می‌تواند وجه مستدلی داشته باشد؟ به نظر می‌رسد این آرا، نه‌تنها توجیهی ندارد، بلکه از چند جهت مورد خدشه است:
حال باید دید «احتمال الحاق»<ref>نظر صاحب جواهر</ref> و «مقتضای تنقیح مناط»<ref>رأی آقا ضیاء عراقی</ref> می‌تواند وجه مستدلی داشته باشد؟ به نظر می‌رسد این آرا، نه‌تنها توجیهی ندارد، بلکه از چند جهت مورد خدشه است:


* برای منطقه حرم مکه احکام خاص و ویژگی‌هایی در فقه هست که هر مسلمانی وقتی وارد آن منطقه شود، موظف به رعایت آنهاست؛ مانند جایز نبودن ورود بدون احرام، حرمت صید، تعقیب نشدن مجرمی که به آنجا رفته تا هنگامی که در آن محدوده باشد، حرمت کندن درخت و... از این احکام اختصاصی معلوم می‌شود که این منطقه، منحصر به فرد است و مشابهی ندارد. با وجود این تمایز اساسی، آیا مى‌‌‌توان این ویژگی‌ها را نادیده گرفت و به راحتی با کشف تشابه و ملاکی احتمالى، حرم امامان: را به حرم مکه ملحق کرد و احکامی­که مخصوص این محدوده مقرر شده، به آنها نیز تسرّی داد؟ همان­گونه که پیشتر دیدیم، فقها در الحاق حرم امامان: به مساجد، و در تسرّی دادن حرمت ورود جنب به آنها تردید کرده‌اند<ref>حکیم، 1411ق، ج3، ص49</ref>؛ به این دلیل که این حکم مخصوص مساجد است و شاید عنوان مسجد، خصوصیتی داشته باشد که نتوان این حکم را به غیر مسجد تسرّی داد. وقتی در الحاق حرم امامان: به مساجد تردید باشد ـ  در حالی که همانندى حرم امامان: با مساجد بیشتر است تا حرم مکه و امکان تنقیح مناط و مشترک بودن ملاک حکم در این دو روشن‌تر به نظر می‌رسد ـ چگونه مى‌‌‌توان حرم امامان: را به حرم مکه، که سرزمینى با احکام و آیین‌هاى ویژه است، ملحق کرد؟ شاید به همین دلیل است که صاحب جواهر نیز از تعبیر «احتمال»؛<ref>یحتمل إلحاق...</ref> استفاده کرده است.
* برای منطقه حرم مکه احکام خاص و ویژگی‌هایی در فقه هست که هر مسلمانی وقتی وارد آن منطقه شود، موظف به رعایت آنهاست؛ مانند جایز نبودن ورود بدون احرام، حرمت صید، تعقیب نشدن مجرمی که به آنجا رفته تا هنگامی که در آن محدوده باشد، حرمت کندن درخت و... از این احکام اختصاصی معلوم می‌شود که این منطقه، منحصر به فرد است و مشابهی ندارد. با وجود این تمایز اساسی، آیا مى‌‌‌توان این ویژگی‌ها را نادیده گرفت و به راحتی با کشف تشابه و ملاکی احتمالى، حرم امامان(ع) را به حرم مکه ملحق کرد و احکامی­که مخصوص این محدوده مقرر شده، به آنها نیز تسرّی داد؟ همان­گونه که پیشتر دیدیم، فقها در الحاق حرم امامان(ع) به مساجد، و در تسرّی دادن حرمت ورود جنب به آنها تردید کرده‌اند<ref>حکیم، 1411ق، ج3، ص49</ref>؛ به این دلیل که این حکم مخصوص مساجد است و شاید عنوان مسجد، خصوصیتی داشته باشد که نتوان این حکم را به غیر مسجد تسرّی داد. وقتی در الحاق حرم امامان(ع) به مساجد تردید باشد ـ  در حالی که همانندى حرم امامان(ع) با مساجد بیشتر است تا حرم مکه و امکان تنقیح مناط و مشترک بودن ملاک حکم در این دو روشن‌تر به نظر می‌رسد ـ چگونه مى‌‌‌توان حرم امامان(ع) را به حرم مکه، که سرزمینى با احکام و آیین‌هاى ویژه است، ملحق کرد؟ شاید به همین دلیل است که صاحب جواهر نیز از تعبیر «احتمال»؛<ref>یحتمل إلحاق...</ref> استفاده کرده است.
* به یقین فقیهانی که حرم امامان: را همانند حرم مکه دانسته‌اند، منظورشان این نیست که در همه احکام، همانند یکدیگرند. هیچ فقیهی چنین چیزی نگفته است. بلکه منظورشان فقط اشتراک پیدا کردن در یک حکم و تسرّی دادن آن حکم<ref>جایز نبودن ورود کافران</ref> است.
* به یقین فقیهانی که حرم امامان(ع) را همانند حرم مکه دانسته‌اند، منظورشان این نیست که در همه احکام، همانند یکدیگرند. هیچ فقیهی چنین چیزی نگفته است. بلکه منظورشان فقط اشتراک پیدا کردن در یک حکم و تسرّی دادن آن حکم<ref>جایز نبودن ورود کافران</ref> است.


حال باید دید آیا حکم عدم جواز ورود کافر به حرم مکه، همه اقسام کفار، حتی کفار غیر مشرک مانند اهل کتاب، را شامل می‌شود یا مختص به مشرکان بت‌پرست است؟ با توجه به اینکه دلیل عمده و اصلی این حکم، آیۀ {...إِنَّمَا الْمُشْـرِکُونَ نَجَسٌ...} است، زمانی ورود کفار اهل کتاب به این محدوده جایز نخواهد بود که:
حال باید دید آیا حکم عدم جواز ورود کافر به حرم مکه، همه اقسام کفار، حتی کفار غیر مشرک مانند اهل کتاب، را شامل می‌شود یا مختص به مشرکان بت‌پرست است؟ با توجه به اینکه دلیل عمده و اصلی این حکم، آیۀ {...إِنَّمَا الْمُشْـرِکُونَ نَجَسٌ...} است، زمانی ورود کفار اهل کتاب به این محدوده جایز نخواهد بود که:
خط ۲۱۹: خط ۲۱۹:
ثانیاً؛ بگوییم مقصود از مسجد‌الحرام در این آیه، تمام محدوده حرم است.
ثانیاً؛ بگوییم مقصود از مسجد‌الحرام در این آیه، تمام محدوده حرم است.


در حالی­که این موضوع نیز در میان فقها جای بحث و گفت‌‏وگو است. بنابراین، نه همانند دانستن حرم امامان: به حرم مکه دلیلی دارد، و نه حکم عدم جواز ورود کفار غیر مشرک به حرم مکه قطعی و مستدل است.
در حالی­که این موضوع نیز در میان فقها جای بحث و گفت‌‏وگو است. بنابراین، نه همانند دانستن حرم امامان(ع) به حرم مکه دلیلی دارد، و نه حکم عدم جواز ورود کفار غیر مشرک به حرم مکه قطعی و مستدل است.


از بررسی‌های گذشته مشخص شد که نمی‌توان حکم هیچ یک از مسجد‌الحرام، دیگر مساجد و حرم مکه را به حرم امامان: تسرّی داد و به عدم جواز ورود حکم کرد. لذا این مکان‌ها بر اصل جوازِ ورود باقی می‌ماند. همچنین متعرض نشدن فقها به این مسئله،
از بررسی‌های گذشته مشخص شد که نمی‌توان حکم هیچ یک از مسجد‌الحرام، دیگر مساجد و حرم مکه را به حرم امامان(ع) تسرّی داد و به عدم جواز ورود حکم کرد. لذا این مکان‌ها بر اصل جوازِ ورود باقی می‌ماند. همچنین متعرض نشدن فقها به این مسئله،


با وجود مورد ابتلا بودن آن، احتمال جایز بودن ورود کافران به این مکان‌ها را تقویت می‌کند. افزون‌بر اینکه می‌توان گفت چون حکمی درباره این موضوع از سوی شرع به ما نرسیده و امروزه مبتلابه است، باید این مورد را از موارد شبهه حکمیه بدوى دانست که مجرای اصل برائت شرعى و عقلى است و در نتیجه، وارد شدن کافران غیر مشرک به این­گونه مکان‌ها منعی نخواهد داشت.
با وجود مورد ابتلا بودن آن، احتمال جایز بودن ورود کافران به این مکان‌ها را تقویت می‌کند. افزون‌بر اینکه می‌توان گفت چون حکمی درباره این موضوع از سوی شرع به ما نرسیده و امروزه مبتلابه است، باید این مورد را از موارد شبهه حکمیه بدوى دانست که مجرای اصل برائت شرعى و عقلى است و در نتیجه، وارد شدن کافران غیر مشرک به این­گونه مکان‌ها منعی نخواهد داشت.


البته بدون شک، این مطلب، بدان معنا نیست که هر غیر مسلمانی، بدون قاعده و برنامه، بتواند وارد این اماکن شود. بلکه  باید ورودشان با انگیزه درست و هدف­دار باشد و دست کم با انگیزه‌هاى عقلایى، مانند مشاهدۀ آثار و تمدن اسلامى برجاى مانده در آن اماکن صورت گیرد. افزون بر اینکه ما مکان‌هایی مانند مساجد و حرم امامان: را، افزون‌بر مرکز راز و نیاز و عبادت، پایگاه پیام­رسانی و نمایشگاه فرهنگ و هنر و تمدن اسلامى نیز می‌دانیم. بنابراین، اگر جهانگرد غیر مسلمانی به این مکان‌ها قدم ‌گذارد، چه­ بسا جویاى حقیقت و خواستار آشنایى با اسلام و تمدن اصیل آن بشود و شاهد تحقق مضمون این آیه شریفه باشیم که<ref>فَبَشِّرْ عِبٰادِ الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ</ref><ref>زمر : 18</ref>، با این همه، حفظ شئون این مکان‌های مقدس نیز لازم است؛ به این معنا که وارد شوندگان باید از نظر پوشش و رفتار به­گونه‌اى باشند که بى‌احترامى به این اماکن و هتک حرمت آنها محسوب نشود که در این صورت، بى‌گمان جایز نخواهد بود.
البته بدون شک، این مطلب، بدان معنا نیست که هر غیر مسلمانی، بدون قاعده و برنامه، بتواند وارد این اماکن شود. بلکه  باید ورودشان با انگیزه درست و هدف­دار باشد و دست کم با انگیزه‌هاى عقلایى، مانند مشاهدۀ آثار و تمدن اسلامى برجاى مانده در آن اماکن صورت گیرد. افزون بر اینکه ما مکان‌هایی مانند مساجد و حرم امامان(ع) را، افزون‌بر مرکز راز و نیاز و عبادت، پایگاه پیام­رسانی و نمایشگاه فرهنگ و هنر و تمدن اسلامى نیز می‌دانیم. بنابراین، اگر جهانگرد غیر مسلمانی به این مکان‌ها قدم ‌گذارد، چه­ بسا جویاى حقیقت و خواستار آشنایى با اسلام و تمدن اصیل آن بشود و شاهد تحقق مضمون این آیه شریفه باشیم که<ref>فَبَشِّرْ عِبٰادِ الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ</ref><ref>زمر : 18</ref>، با این همه، حفظ شئون این مکان‌های مقدس نیز لازم است؛ به این معنا که وارد شوندگان باید از نظر پوشش و رفتار به­گونه‌اى باشند که بى‌احترامى به این اماکن و هتک حرمت آنها محسوب نشود که در این صورت، بى‌گمان جایز نخواهد بود.


از آنچه درباره حرم امامان: گفته شد، حکم ورود غیر مسلمان به حرم‌ها و زیارتگاه‌های امامزادگان نیز روشن می‌شود و نیازی به بحث جداگانه نیست.
از آنچه درباره حرم امامان(ع) گفته شد، حکم ورود غیر مسلمان به حرم‌ها و زیارتگاه‌های امامزادگان نیز روشن می‌شود و نیازی به بحث جداگانه نیست.


== چگونگی‌های حضور غیر مسلمان در حرم امامان ==
== چگونگی‌های حضور غیر مسلمان در حرم امامان ==
خط ۲۳۷: خط ۲۳۷:
و ایمان کوشیده‌اند تا بهترین تصور و اندیشه‌ای را که از زیبایى متدینانه داشته‌اند، در پیکره این بناهاى مقدس جلوه‌گر سازند. این جاذبه‌هاى هنرى و فرهنگى مى‌‌‌تواند خیل عظیم گردشگرانى را که اغلب غیر مسلمان‌اند به این اماکن بکشاند. حضور این گردشگران، به­ویژه با توجه به فضاى اسلامى حاکم بر آنها، فرصت بهره‌وری‌هاى فرهنگى ـ معنوى را برای ما فراهم می‌سازد. چگونگى بهره‌گیرى از این فرصت به برنامه‌ریزى ما بستگی دارد تا بتوانیم ضمن معرفى آثار فرهنگى و تاریخى اسلام، سخن حق و پیام‌هاى حیات‌بخش اسلام را نیز به گوش انسان‌هایى که با پاى خود به چنین فضایی آمده‌اند، برسانیم.
و ایمان کوشیده‌اند تا بهترین تصور و اندیشه‌ای را که از زیبایى متدینانه داشته‌اند، در پیکره این بناهاى مقدس جلوه‌گر سازند. این جاذبه‌هاى هنرى و فرهنگى مى‌‌‌تواند خیل عظیم گردشگرانى را که اغلب غیر مسلمان‌اند به این اماکن بکشاند. حضور این گردشگران، به­ویژه با توجه به فضاى اسلامى حاکم بر آنها، فرصت بهره‌وری‌هاى فرهنگى ـ معنوى را برای ما فراهم می‌سازد. چگونگى بهره‌گیرى از این فرصت به برنامه‌ریزى ما بستگی دارد تا بتوانیم ضمن معرفى آثار فرهنگى و تاریخى اسلام، سخن حق و پیام‌هاى حیات‌بخش اسلام را نیز به گوش انسان‌هایى که با پاى خود به چنین فضایی آمده‌اند، برسانیم.


غیر مسلمانانی­که قصد دارند وارد حرم امامان: شوند، چه بسا انگیزه عقلایى و شرع‌پسند دارند؛ مانند جست‌وجوى حق و آشنایى با معارف اسلامى یا تحقیق در آثار و بناهاى اسلامى؛ یعنی آنها انسان‌هایی هستند که آمادگی بیشتری برای شنیدن این­گونه  مسائل را دارند و چه بسا جواز حضورشان در این اماکن، به حق‌پذیری و استبصار آنان بینجامد. افزون‌بر اینکه این حضور مى‌‌‌تواند بسیارى از انحراف‌ها، تهمت‌ها و کج‌فهمی‌هایی را که جاهلانه یا مغرضانه درباره اسلام و شیعه رواج می‌یابد، از ذهن‌ها بزداید. همچنین این حضور، می‌تواند در خنثى کردن اسلام‌هراسی مؤثر باشد و به پاک کردن چهره خشن و ضد انسانی‌ای که فرقه‌ها و گروهک‌هایی مانند القاعده، طالبان، داعش و... از اسلام ارائه می‌کنند، کمک کند. بدون شک دستیابی به این اهداف دینی با استفاده از فرصت گردشگری، پیوند زیادی با حل مسئله جواز ورود غیر مسلمان به اماکن مذهبی دارد.
غیر مسلمانانی­که قصد دارند وارد حرم امامان(ع) شوند، چه بسا انگیزه عقلایى و شرع‌پسند دارند؛ مانند جست‌وجوى حق و آشنایى با معارف اسلامى یا تحقیق در آثار و بناهاى اسلامى؛ یعنی آنها انسان‌هایی هستند که آمادگی بیشتری برای شنیدن این­گونه  مسائل را دارند و چه بسا جواز حضورشان در این اماکن، به حق‌پذیری و استبصار آنان بینجامد. افزون‌بر اینکه این حضور مى‌‌‌تواند بسیارى از انحراف‌ها، تهمت‌ها و کج‌فهمی‌هایی را که جاهلانه یا مغرضانه درباره اسلام و شیعه رواج می‌یابد، از ذهن‌ها بزداید. همچنین این حضور، می‌تواند در خنثى کردن اسلام‌هراسی مؤثر باشد و به پاک کردن چهره خشن و ضد انسانی‌ای که فرقه‌ها و گروهک‌هایی مانند القاعده، طالبان، داعش و... از اسلام ارائه می‌کنند، کمک کند. بدون شک دستیابی به این اهداف دینی با استفاده از فرصت گردشگری، پیوند زیادی با حل مسئله جواز ورود غیر مسلمان به اماکن مذهبی دارد.


=== حرم امامان؛ بستر ابلاغ دین ===
=== حرم امامان؛ بستر ابلاغ دین ===
خط ۲۶۹: خط ۲۶۹:


=== حفظ عزت و اعتلای اسلامی ===
=== حفظ عزت و اعتلای اسلامی ===
آنچه تا کنون درباره اجازه ورود کفار به سرزمین اسلامی یا ورود به حرم امامان: و کیفیت ارتباط و معاشرت با غیر مسلمانان بیان کردیم، همچنین تعیین پهنه و گستره آنها، همه باید در چارچوب اصل عزّت و سیادت مسلمانان و حفظ دولت اسلامى باشد؛ زیرا در فقه، هرگاه سخن از موضوعى باشد که به گونه‌اى ارتباط میان مسلمان و کافر را در بربگیرد، توجه به یک اصل و قاعده فقهى ـ  قرآنى ضرورى دانسته مى‌‌‌شود و بدون در نظر گرفتن آن قاعده، فقیه حق ندارد درباره آن موضوع، حکمی صادر کند و آن، «قاعده نفى سبیل» یا «اصل عزت و برترى اسلام» است.
آنچه تا کنون درباره اجازه ورود کفار به سرزمین اسلامی یا ورود به حرم امامان(ع) و کیفیت ارتباط و معاشرت با غیر مسلمانان بیان کردیم، همچنین تعیین پهنه و گستره آنها، همه باید در چارچوب اصل عزّت و سیادت مسلمانان و حفظ دولت اسلامى باشد؛ زیرا در فقه، هرگاه سخن از موضوعى باشد که به گونه‌اى ارتباط میان مسلمان و کافر را در بربگیرد، توجه به یک اصل و قاعده فقهى ـ  قرآنى ضرورى دانسته مى‌‌‌شود و بدون در نظر گرفتن آن قاعده، فقیه حق ندارد درباره آن موضوع، حکمی صادر کند و آن، «قاعده نفى سبیل» یا «اصل عزت و برترى اسلام» است.


این قاعده، که از آیات قرآن استنباط شده<ref>نساء : 141؛ منافقون : 8</ref>، از اصول است که فقها هرگونه ارتباط مسلمانان با کافران و فرع‌هاى مختلف آن را با آن انطباق مى‌‌‌دهند<ref>نجفی، 1366ش، ج22، صص335 ـ 334 و ج21، ص284 ؛ ابن قیم، 1983م، ج1، ص276</ref>؛ زیرا از ادله و قواعد ثانویه است و بر دلیل‌هاى احکام اولیه حکومت دارد.
این قاعده، که از آیات قرآن استنباط شده<ref>نساء : 141؛ منافقون : 8</ref>، از اصول است که فقها هرگونه ارتباط مسلمانان با کافران و فرع‌هاى مختلف آن را با آن انطباق مى‌‌‌دهند<ref>نجفی، 1366ش، ج22، صص335 ـ 334 و ج21، ص284 ؛ ابن قیم، 1983م، ج1، ص276</ref>؛ زیرا از ادله و قواعد ثانویه است و بر دلیل‌هاى احکام اولیه حکومت دارد.
۱۵٬۶۱۴

ویرایش