زیارت: تفاوت میان نسخهها
←اهمیت
(←احکام) |
(←اهمیت) |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
زيارت به عنوان يكى از برنامههاى عبادى - سياسى اسلام، در مكتب شيعه، جلوهاى زيبا، پرشكوه و محتوايى بسيار پربار دارد. زيارت ضمن آنكه انسان را آماده سفر آخرت مىنمايد، او را با مقام امامت و رهبرى پيشوايان حقيقى آشنا ساخته و اطاعت از ايشان را در همةةة جنبههاى زندگى به وى مىآموزد. | زيارت به عنوان يكى از برنامههاى عبادى - سياسى اسلام، در مكتب شيعه، جلوهاى زيبا، پرشكوه و محتوايى بسيار پربار دارد. زيارت ضمن آنكه انسان را آماده سفر آخرت مىنمايد، او را با مقام امامت و رهبرى پيشوايان حقيقى آشنا ساخته و اطاعت از ايشان را در همةةة جنبههاى زندگى به وى مىآموزد. | ||
از آنجا كه آن بزرگواران، جايگاهى معنوى و توحيدى دارند و پاكترين و صالحترين انسانهاى روى زمين هستند، زيارت قبور آنان احساس پاكى و صفاى روح را به دنبال دارد. پيامبر خدا(ص) به امامعلى(ع) فرمودند: | از آنجا كه آن بزرگواران، جايگاهى معنوى و توحيدى دارند و پاكترين و صالحترين انسانهاى روى زمين هستند، زيارت قبور آنان احساس پاكى و صفاى روح را به دنبال دارد. پيامبر خدا(ص) به امامعلى(ع) فرمودند: خدا قبر تو و قبرهاى فرزندان تو را جايگاهى از جايگاههاى بهشت قرار داده و دلهاى پاكان از خلق خود را چنان بهسوى شما گرايش داده است كه در راه شما و تعمير قبرهاى شما، هر ناگوارى و رنجى را تحمّل مىكنند و پيوسته به زيارت قبرهاى شما مىروند و اينگونه به خدا تقرب مىجويند و به رسولخدا(ص) عرض ارادت مىكنند.<ref>بحارالانوار، علامه محمد باقر مجلسى، ج٩٧، صص١٢٠ و ١٢١.</ref> | ||
«عبدالرحمان بن مسلم» از امام كاظم(ع) پرسيد: زيارت اميرالمؤمنين(ع) افضل است يا زيارت امام حسين(ع) يا زيارت فلان امام...؟ و يك يك امامان را نام برد. امام كاظم(ع) در جواب فرمود: هر كس كه اولين ما را زيارت كند، آخرين ما را زيارت كرده است، چنانكه اگر آخرين ما را زيارت كند، مانند آن است كه اولين نفر ما را زيارت كرده است. هركس ولايت اولين نفر ما را بپذيرد، ولايت آخرين نفر ما را پذيرفته است؛ همانطور كه اگر ولايت آخرين نفر ما را بپذيرد، ولايت اولين نفر ما را پذيرفته است. كسى كه حاجت يكى از دوستان ما را برآورد، گويا حاجت همه ما را برآورده است...<ref>كامل الزيارات، ابن قولويه، صص۵۵٢ و۵۵٣؛ بحارالانوار، ج٩٧، ص١٢٢.</ref> | |||
«عبدالرحمان بن مسلم» از امام كاظم(ع) پرسيد: | |||
زيارت اميرالمؤمنين(ع) افضل است يا زيارت امام حسين(ع) يا زيارت فلان امام...؟ و يك يك امامان را نام برد. امام كاظم(ع) در جواب فرمود: هر كس كه اولين ما را زيارت كند، آخرين ما را زيارت كرده است، چنانكه اگر آخرين ما را زيارت كند، مانند آن است كه اولين نفر ما را زيارت كرده است. هركس ولايت اولين نفر ما را بپذيرد، ولايت آخرين نفر ما را پذيرفته است؛ همانطور كه اگر ولايت آخرين نفر ما را بپذيرد، ولايت اولين نفر ما را پذيرفته است. كسى كه حاجت يكى از دوستان ما را برآورد، گويا حاجت همه ما را برآورده است... | |||
به دليل اهميت بالاى زيارت قبور اولياى الهى، معصومين(عليهم السلام) به اين امر بسيار تشويق و ترغيب كرده و پاداش فراوانى براى آن برشمردهاند؛ بهگونهاى كه حتى اگر شرايط خفقان نيز در جامعه حاكم باشد و دوستداران اهلبيت(عليهم السلام) نتوانند به زيارت آنان بروند، با سلام دادن از راه دور، ارادت خود را به آنان اعلام كنند. | به دليل اهميت بالاى زيارت قبور اولياى الهى، معصومين(عليهم السلام) به اين امر بسيار تشويق و ترغيب كرده و پاداش فراوانى براى آن برشمردهاند؛ بهگونهاى كه حتى اگر شرايط خفقان نيز در جامعه حاكم باشد و دوستداران اهلبيت(عليهم السلام) نتوانند به زيارت آنان بروند، با سلام دادن از راه دور، ارادت خود را به آنان اعلام كنند. | ||
خط ۱۴: | خط ۱۰: | ||
«حسين بن بشّار»، درباره زيارت قبر امام موسى بن جعفر(عليهماالسلام) و ثواب آن، از امام رضا(ع) پرسيد؛ امام(ع) به زيارت آن حضرت سفارش نمودند و براى آن ثوابى همپاى زيارت پيامبر اكرم(ص) برشمردند. | «حسين بن بشّار»، درباره زيارت قبر امام موسى بن جعفر(عليهماالسلام) و ثواب آن، از امام رضا(ع) پرسيد؛ امام(ع) به زيارت آن حضرت سفارش نمودند و براى آن ثوابى همپاى زيارت پيامبر اكرم(ص) برشمردند. | ||
حسين بن بشار گفت: «من ترسيدم و برايم ميسّر نشد كه داخل مزار و مرقد شوم». حضرت فرمودند: «از همان پشت قبر (يا ديوار يا دورتر) سلام كن!». | حسين بن بشار گفت: «من ترسيدم و برايم ميسّر نشد كه داخل مزار و مرقد شوم». حضرت فرمودند: «از همان پشت قبر (يا ديوار يا دورتر) سلام كن!».<ref>وسائل الشيعه، ج١۴، صص۵۴۵ و ۵۴۶.</ref> | ||
بنابر مضمون اين روايت، قبر امام موسى كاظم(ع) بهشدت زير نظر حاكمان عباسى بوده، بهگونهاى كه شيعيان بهراحتى نمىتوانستند به زيارت بروند؛ در حالى كه شيعيان بايد پيوند خود را با امام خويش تحكيم مىكردند. احاديث بسيارى نيز بر اين امر دلالت دارد كه اگر راهتان دور و زيارت رفتن برايتان دشوار بود، بالاى بام برويد و روى به طرف قبر امام سلام بدهيد. | بنابر مضمون اين روايت، قبر امام موسى كاظم(ع) بهشدت زير نظر حاكمان عباسى بوده، بهگونهاى كه شيعيان بهراحتى نمىتوانستند به زيارت بروند؛ در حالى كه شيعيان بايد پيوند خود را با امام خويش تحكيم مىكردند. احاديث بسيارى نيز بر اين امر دلالت دارد كه اگر راهتان دور و زيارت رفتن برايتان دشوار بود، بالاى بام برويد و روى به طرف قبر امام سلام بدهيد.<ref>وسائل الشيعه، ج١۴، ص۴٩٣.</ref> | ||
امام صادق(ع) به زيارت اوليا و دوستان خالص ائمه(عليهم السلام)، در صورتى كه زيارت قبر امامان ممكن نباشد، تشويق مىكنند؛ و مىفرمايند: زائر ثواب زيارت ائمه(عليهم السلام) را مىبرد؛ | امام صادق(ع) به زيارت اوليا و دوستان خالص ائمه(عليهم السلام)، در صورتى كه زيارت قبر امامان ممكن نباشد، تشويق مىكنند؛ و مىفرمايند: زائر ثواب زيارت ائمه(عليهم السلام) را مىبرد؛<ref>بحار الانوار، ج٧١، ص٣۵۴.</ref> هرچند حضور زائر در كنار مرقد آن بزرگواران، سازندگى بيشترى دارد. | ||
افزون بر ائمه(عليهم السلام)، به زيارت امامزادگان و ديگر فرزندان پيامبر(ص) نيز سفارش شده است. پيامبر خدا(ص) فرمودند: «عيادت بنىهاشم واجب و زيارتشان مستحب است». | افزون بر ائمه(عليهم السلام)، به زيارت امامزادگان و ديگر فرزندان پيامبر(ص) نيز سفارش شده است. پيامبر خدا(ص) فرمودند: «عيادت بنىهاشم واجب و زيارتشان مستحب است».<ref>مستدرك الوسائل، ج٢، ص٧٩.</ref> | ||
همچنين در ذيل روايتى فرمودند: «هركه ذريه و اولاد حسن و حسين(عليهماالسلام) را زيارت كند، گويا آندو را زيارت كرده است». | همچنين در ذيل روايتى فرمودند: «هركه ذريه و اولاد حسن و حسين(عليهماالسلام) را زيارت كند، گويا آندو را زيارت كرده است».<ref>مستدرك الوسائل، ج١٠، صص١٨٢ و ١٨٣.</ref> | ||
== تاریخچه == | == تاریخچه == | ||
حضور در مكانهاى مقدس بهعنوان احترام و پاسداشت، امرى عمومى و جهانى است. از بررسى اجمالى اديان برداشت مىشود، مفهوم زيارت، در همه اديان وجود دارد و تفاوت در شكل آن و اشخاصى است كه زيارت مىشوند. | حضور در مكانهاى مقدس بهعنوان احترام و پاسداشت، امرى عمومى و جهانى است. از بررسى اجمالى اديان برداشت مىشود، مفهوم زيارت، در همه اديان وجود دارد و تفاوت در شكل آن و اشخاصى است كه زيارت مىشوند.<ref>زيارت در تمدنها و اديان ديگر، غلامرضا جلالى، نشريه زائر، ش٩٨، ص۵.</ref> | ||
زيارت در اسلام به صدر اسلام باز مىگردد. پيامبر(ص) همواره به زيارت قبور شهداى احد مىرفتند و پيوسته براى زيارت قبور مؤمنان، رهسپار بقيع مىشدند. | زيارت در اسلام به صدر اسلام باز مىگردد. پيامبر(ص) همواره به زيارت قبور شهداى احد مىرفتند و پيوسته براى زيارت قبور مؤمنان، رهسپار بقيع مىشدند.<ref>وفاء الوفاء، على بن احمد سمهودى، ج٣، صص٨٣٢ و ٨٩٠.</ref> | ||
در سيرةةة عملى اهلبيت(عليهم السلام) نيز اهتمام ويژهاى به زيارت وجود دارد. امام على(ع) مىفرمايند: | در سيرةةة عملى اهلبيت(عليهم السلام) نيز اهتمام ويژهاى به زيارت وجود دارد. امام على(ع) مىفرمايند: وقتى رسول خدا را دفن كردند، حضرت فاطمه(عليهاالسلام) كنار قبر ايستاد، و مقدارى از خاك قبر را برداشته و بر ديدگانش ماليد و اشعارى بدين معنا سرود: چه باك كسى را كه خاك كوى احمد ببويد و هرگز در طول زمان مُشك و عنبرى را نبويد. مصيبتهايى بر من وارد شد، كه اگر بر روزها وارد مىشد شب تاريك مىگرديد.<ref>«ماذا على من شمّ تربة أحمد أن لا يشمّ مدى الزمان غواليا صُبّت على مصائب لو أنّها صُبّت على الأيام عدن ليالياً» وفاء الوفاء، ج۴، ص١۴٠۵.</ref> ايشان تا پايان عمر، زيارت قبر پيامبر(ص) را ترك نكرد و پيوسته به زيارت قبر حمزه(ع) مىرفت و آن را بازسازى مىكرد و سنگى بر آن مىگذارد و در آنجا نماز مىخواند و دعا مىكرد و مىگريست.<ref>«ماذا على من شمّ تربة أحمد أن لا يشمّ مدى الزمان غواليا صُبّت على مصائب لو أنّها صُبّت على الأيام عدن ليالياً» وفاء الوفاء، ج۴، ص٩٣٢.</ref> | ||
وقتى رسول خدا را دفن كردند، حضرت فاطمه(عليهاالسلام) كنار قبر ايستاد، و مقدارى از خاك قبر را برداشته و بر ديدگانش ماليد و اشعارى بدين معنا سرود: چه باك كسى را كه خاك كوى احمد ببويد و هرگز در طول زمان مُشك و عنبرى را نبويد. مصيبتهايى بر من وارد شد، كه اگر بر روزها وارد مىشد شب تاريك مىگرديد. | |||
== فلسفه == | == فلسفه == | ||
خط ۳۸: | خط ۳۲: | ||
زيارت، نشانه احترام به مقام والا و ارزشمند خاندان پيامبر(ص)، پيروى از راه و هدفهايشان، تجديد پيمان با آنها، وفادارى به ولايتشان و زنده نگهداشتن ياد و تعاليم آنها است. | زيارت، نشانه احترام به مقام والا و ارزشمند خاندان پيامبر(ص)، پيروى از راه و هدفهايشان، تجديد پيمان با آنها، وفادارى به ولايتشان و زنده نگهداشتن ياد و تعاليم آنها است. | ||
در كتاب «ادب فناى مقربان» آمده است: | در كتاب «ادب فناى مقربان» آمده است: تعظيم، تكريم، گرامىداشت و يادكرد انسانهاى شايسته، فرهنگساز، نقشآفرين، مصلح، متحولكنندگان تاريخ و نيز زنده نگهداشتن نام و ياد آنها پس از مرگ، لازمه محبت، عشق و ارادت انسان به نيكىها و كمالات است و ريشه در فطرت آدمى دارد.<ref>ادب فناى مقربان، عبدالله جوادى آملى، ج٢، صص١٧ و ١٨.</ref> | ||
تعظيم، تكريم، گرامىداشت و يادكرد انسانهاى شايسته، فرهنگساز، نقشآفرين، مصلح، متحولكنندگان تاريخ و نيز زنده نگهداشتن نام و ياد آنها پس از مرگ، لازمه محبت، عشق و ارادت انسان به نيكىها و كمالات است و ريشه در فطرت آدمى دارد.<ref>ادب فناى مقربان، عبدالله جوادى آملى، ج٢، صص١٧ و ١٨.</ref> | |||
زيارت مىتواند نمادى از علاقه و محبت درونى و نشانه ديندارى باشد؛ چرا كه دين چيزى جز محبت نيست.<ref>امام باقر(ع) مىفرمايد: «هل الدّين الا الحبّ... الدّينُ هُوَ الحُبُّ والحُبُّ هُوَ الدِّينُ»؛ وسائل الشيعه، ج١۶، ص١٧١.</ref> | زيارت مىتواند نمادى از علاقه و محبت درونى و نشانه ديندارى باشد؛ چرا كه دين چيزى جز محبت نيست.<ref>امام باقر(ع) مىفرمايد: «هل الدّين الا الحبّ... الدّينُ هُوَ الحُبُّ والحُبُّ هُوَ الدِّينُ»؛ وسائل الشيعه، ج١۶، ص١٧١.</ref> | ||
خط ۴۸: | خط ۴۰: | ||
وَاِذ لَم الحَقكَ حَيّاً فَقَد قَصَدتُك بَعد مَوتِك عَالماً أنَّ حُرمَتَك مَيتاً كَحُرمَتِكَ حَيّاً فَكُن لى بِذلك عِندَ اللهِ شاهِداً.<ref>بحارالانوار، ج٩٧، ص١۶٢.</ref> | وَاِذ لَم الحَقكَ حَيّاً فَقَد قَصَدتُك بَعد مَوتِك عَالماً أنَّ حُرمَتَك مَيتاً كَحُرمَتِكَ حَيّاً فَكُن لى بِذلك عِندَ اللهِ شاهِداً.<ref>بحارالانوار، ج٩٧، ص١۶٢.</ref> | ||
اگر در زمان حيات شما موفق به ديدار شما نشدم، اكنون قصد زيارت شما كردم و اعتقاد دارم كه احترام نهادن به شما بعد از مرگ، مانند احترام گذاردن زمان حياتتان است، پس نزد خدا بر احوال من شاهد باش. | اگر در زمان حيات شما موفق به ديدار شما نشدم، اكنون قصد زيارت شما كردم و اعتقاد دارم كه احترام نهادن به شما بعد از مرگ، مانند احترام گذاردن زمان حياتتان است، پس نزد خدا بر احوال من شاهد باش. به ديگر سخن، فلسفه اصلى زيارت، عمل به اين آيه شريفه است: قُلْ لاٰ أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبىٰ (شورى: ٢٣) بگو من هيچگونه اجر و پاداشى از شما بر اين دعوت درخواست نمىكنم جز دوستداشتن نزديكانم. | ||
به ديگر سخن، فلسفه اصلى زيارت، عمل به اين آيه شريفه است: | |||
قُلْ لاٰ أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبىٰ (شورى: ٢٣) | |||
آيتالله بهجت(رحمه الله) مىگويد: زيارت مشاهد ائمه(عليهم السلام) به منزله ملاقات آنها و ديدار حضرت حجت(عج) است. آنها در هر جا ناظرند. هرگاه انسان به يكى از آنها متوجه شود، مانند آن است كه به همه آنها متوجه شده و همه را زيارت كرده است.<ref>رهتوشه زيارت، محمود اكبرى، ص٣٧.</ref> | |||
آيتالله بهجت(رحمه الله) مىگويد: | |||
زيارت مشاهد ائمه(عليهم السلام) به منزله ملاقات آنها و ديدار حضرت حجت(عج) است. آنها در هر جا ناظرند. هرگاه انسان به يكى از آنها متوجه شود، مانند آن است كه به همه آنها متوجه شده و همه را زيارت كرده است.<ref>رهتوشه زيارت، محمود اكبرى، ص٣٧.</ref> | |||
== آثار == | == آثار == | ||
برای زیارت، آثار مادی و آخرتی بیان شده است: | |||
=== آثار مادی === | === آثار مادی === | ||
برخی از آثار مادی زیارت چنین است: | |||
==== رفع مشكلات ==== | ==== رفع مشكلات ==== | ||
رفع مشكلات و برآورده شدن حوائج مادى از فوايد و بركات تشرّف به اماكن زيارتى است. امام صادق(ع) مىفرمايند: | رفع مشكلات و برآورده شدن حوائج مادى از فوايد و بركات تشرّف به اماكن زيارتى است. امام صادق(ع) مىفرمايند: كسىكه امام حسين(ع) را زيارت كند، خداوند متعال خواستههايش را برآورده مىسازد و آنچه از دنيا مقصود اوست، بر او كفايت مىكند.<ref>كامل الزيارات، ص٢۴۶.</ref> | ||
كسىكه امام حسين(ع) را زيارت كند، خداوند متعال خواستههايش را برآورده مىسازد و آنچه از دنيا مقصود اوست، بر او كفايت مىكند.<ref>كامل الزيارات، ص٢۴۶.</ref> | |||
كسىكه به زيارت قبر حسين بن على(ع) مىرود.... هنگامى كه به آنجا مىرسد، خداى متعال خطاب به او مىفرمايد: بندهام! از من بخواه، به تو عطا مىكنم. مرا بخوان تا اجابتت كنم. از من طلب كن تا به تو بدهم و حاجتت را از من بخواه تا برآورده سازم.<ref>كامل الزيارات، صص٢۵٣و٢۵۴.</ref> | همچنين فرمودهاند:كسىكه به زيارت قبر حسين بن على(ع) مىرود.... هنگامى كه به آنجا مىرسد، خداى متعال خطاب به او مىفرمايد: بندهام! از من بخواه، به تو عطا مىكنم. مرا بخوان تا اجابتت كنم. از من طلب كن تا به تو بدهم و حاجتت را از من بخواه تا برآورده سازم.<ref>كامل الزيارات، صص٢۵٣و٢۵۴.</ref> | ||
==== افزايش روزى و طول عمر ==== | ==== افزايش روزى و طول عمر ==== | ||
خط ۷۷: | خط ۵۹: | ||
==== وسيله بركت و صحت ==== | ==== وسيله بركت و صحت ==== | ||
مكانهاى زيارتى - به خصوص مرقد پيشوايان معصوم(عليهم السلام) - مركز توجه انسانهايى است كه از همهجا قطع اميد كرده و رو بهسوى ايشان آوردهاند. در زيارت جامعه كبيره مىخوانيم: | مكانهاى زيارتى - به خصوص مرقد پيشوايان معصوم(عليهم السلام) - مركز توجه انسانهايى است كه از همهجا قطع اميد كرده و رو بهسوى ايشان آوردهاند. در زيارت جامعه كبيره مىخوانيم: السّلامُ عَليكُم يا اهلبيت النّبوة... واُصُولَ الكَرمِ... وكَهفِ الوَرى. سلام بر شما اهلبيت پيامبر كه... ريشههاى كرامت... و پناهگاه مردم هستيد. | ||
السّلامُ عَليكُم يا اهلبيت النّبوة... واُصُولَ الكَرمِ... وكَهفِ الوَرى. | |||
سلام بر شما اهلبيت پيامبر كه... ريشههاى كرامت... و پناهگاه مردم هستيد. | |||
سرّ اينكه در جمله مزبور، ائمه(عليهم السلام) ريشههاى كرامت معرفى شدهاند، اين است كه تمام خيرات و بركات موجود در نظام هستى، اعم از مادى و معنوى، بهواسطه ايشان به مردم مىرسد.<ref>ادب فناى مقرّبان، ج١، ص٢٠٢.</ref> | سرّ اينكه در جمله مزبور، ائمه(عليهم السلام) ريشههاى كرامت معرفى شدهاند، اين است كه تمام خيرات و بركات موجود در نظام هستى، اعم از مادى و معنوى، بهواسطه ايشان به مردم مىرسد.<ref>ادب فناى مقرّبان، ج١، ص٢٠٢.</ref> | ||
خط ۸۷: | خط ۶۵: | ||
امام صادق(ع) در جواب نامه «محمد بن حسن بن شمون» نوشتند: «ما پناه براى كسى هستيم كه به ما پناه مىآورد».<ref>بحارالانوار، ج۵، ص٢٩٩.</ref> | امام صادق(ع) در جواب نامه «محمد بن حسن بن شمون» نوشتند: «ما پناه براى كسى هستيم كه به ما پناه مىآورد».<ref>بحارالانوار، ج۵، ص٢٩٩.</ref> | ||
«ابوهاشم جعفرى» مىگويد: | «ابوهاشم جعفرى» مىگويد: زمانى كه امام هادى(ع) بيمار بود به نزدش رفتم؛ فرمود: ابوهاشم! كسى از دوستان ما را به «حائر حسينى» بفرست تا براى (شفاى) من دعا كند ...خداوند متعال بقاع و جايگاههايى دارد كه مىخواهد در آن جايگاهها (او) خوانده شود تا دعاى دعاكننده را مستجاب فرمايد و حائر، از جمله اين مواضع است».<ref>كامل الزيارات، صص ۴۵٩ و ۴۵٨.</ref> | ||
زمانى كه امام هادى(ع) بيمار بود به نزدش رفتم؛ فرمود: ابوهاشم! كسى از دوستان ما را به «حائر حسينى» بفرست تا براى (شفاى) من دعا كند ...خداوند متعال بقاع و جايگاههايى دارد كه مىخواهد در آن جايگاهها (او) خوانده شود تا دعاى دعاكننده را مستجاب فرمايد و حائر، از جمله اين مواضع است».<ref>كامل الزيارات، صص ۴۵٩ و ۴۵٨.</ref> | |||
==== آرامش روح ==== | ==== آرامش روح ==== | ||
وقتى انسان به زيارت معصومين(عليهم السلام) مىرود، احساس آرامش روحى و معنوى مىكند. زيارت آرامبخش دلهاست. امام صادق(ع) به «فضيل بن يسار» فرمودند: | وقتى انسان به زيارت معصومين(عليهم السلام) مىرود، احساس آرامش روحى و معنوى مىكند. زيارت آرامبخش دلهاست. امام صادق(ع) به «فضيل بن يسار» فرمودند: در اطراف شما قبرى است (امام حسين(ع)) كه هيچ اندوهگينى آن را زيارت نمىكند، مگر آنكه حقتعالى حزن و اندوهش را برطرف و حاجتش را برآورده مىسازد.<ref>كامل الزيارات، ص٣١٢.</ref> | ||
در اطراف شما قبرى است (امام حسين(ع)) كه هيچ اندوهگينى آن را زيارت نمىكند، مگر آنكه حقتعالى حزن و اندوهش را برطرف و حاجتش را برآورده مىسازد.<ref>كامل الزيارات، ص٣١٢.</ref> | |||
==== سبب تقرب به خداوند ==== | ==== سبب تقرب به خداوند ==== | ||
زيارت، تجديد پيمان با بندگان خالص خداوند است و زمينه كسب صفات شايسته، عامل رشد معنوى و نزديكى به خدا مىشود. وقتى در زيارت، انسان گناهكار با توجه قلبى، در برابر انسان كامل قرار مىگيرد، موجب تقرب و كمال او مىشود. بنابراين، زيارت اولياى خدا، راهى براى تقرب به خداوند است. چنانكه در زيارت جامعه كبيره مىخوانيم: «مُتِقرِّبٌ بِكُم إلَيه»؛ «بهواسطه شما به خدا تقرب پيدا مىكنيم». | زيارت، تجديد پيمان با بندگان خالص خداوند است و زمينه كسب صفات شايسته، عامل رشد معنوى و نزديكى به خدا مىشود. وقتى در زيارت، انسان گناهكار با توجه قلبى، در برابر انسان كامل قرار مىگيرد، موجب تقرب و كمال او مىشود. بنابراين، زيارت اولياى خدا، راهى براى تقرب به خداوند است. چنانكه در زيارت جامعه كبيره مىخوانيم: «مُتِقرِّبٌ بِكُم إلَيه»؛ «بهواسطه شما به خدا تقرب پيدا مىكنيم». | ||
امام صادق(ع) مىفرمايند: | امام صادق(ع) مىفرمايند: از پدرم شنيدم به يكى از دوستانش كه از زيارت (قبر امامحسين(ع)) سؤال كرده بود، فرمودند: «با اين زيارت قصد تقرّب به چه كسى را دارى؟» عرض كرد: قصدم تقرّب به خدا مىباشد. حضرت فرمودند: «كسى كه به دنبال زيارت، يك نماز خوانده و با اين نماز قصد تقرّب به خدا را داشته باشد، در روزى كه خدا را ملاقات مىكند بر او نورى احاطه مىشود كه تمام اشيائى كه او را مىبينند صرفاً، نور مشاهده مىنمايند...<ref>كامل الزيارات، ص٢٣٨.</ref> | ||
از پدرم شنيدم به يكى از دوستانش كه از زيارت (قبر امامحسين(ع)) سؤال كرده بود، فرمودند: «با اين زيارت قصد تقرّب به چه كسى را دارى؟» عرض كرد: قصدم تقرّب به خدا مىباشد. حضرت فرمودند: «كسى كه به دنبال زيارت، يك نماز خوانده و با اين نماز قصد تقرّب به خدا را داشته باشد، در روزى كه خدا را ملاقات مىكند بر او نورى احاطه مىشود كه تمام اشيائى كه او را مىبينند صرفاً، نور مشاهده مىنمايند...<ref>كامل الزيارات، ص٢٣٨.</ref> | |||
=== افزايش محبت و دوستى اهلبيت(عليهم السلام) === | ==== افزايش محبت و دوستى اهلبيت(عليهم السلام) ==== | ||
حضور در حرم و برقرارى ارتباط معنوى، سبب افزايش محبت در دل زائر مىشود و او را به وجد مىآورد. زائر با خواندن متن زيارتنامه، با همه وجود، بزرگوارى و مهربانى زيارتشونده را درمىيابد و تلاش صادقانه آنها براى رساندن انسان به منزل درستكارى و رستگارى را درك مىكند. در نتيجه، محبت آن بزرگواران در قلبش بيشتر مىشود. خداوند متعال درباره مهربانىهاى پيامبر اكرم(ص) به امت خويش، مىفرمايند: لَقَدْ جٰاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مٰا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَؤُفٌ رَحِيمٌ (توبه: ١٢٨) | حضور در حرم و برقرارى ارتباط معنوى، سبب افزايش محبت در دل زائر مىشود و او را به وجد مىآورد. زائر با خواندن متن زيارتنامه، با همه وجود، بزرگوارى و مهربانى زيارتشونده را درمىيابد و تلاش صادقانه آنها براى رساندن انسان به منزل درستكارى و رستگارى را درك مىكند. در نتيجه، محبت آن بزرگواران در قلبش بيشتر مىشود. خداوند متعال درباره مهربانىهاى پيامبر اكرم(ص) به امت خويش، مىفرمايند: لَقَدْ جٰاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مٰا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَؤُفٌ رَحِيمٌ (توبه: ١٢٨) | ||
خط ۱۰۹: | خط ۸۱: | ||
=== آثار اخروی === | === آثار اخروی === | ||
برخی از آثار اخروی زیارت چنین است: | |||
==== نعمتهاى بهشتى ==== | ==== نعمتهاى بهشتى ==== | ||
خط ۱۱۸: | خط ۹۱: | ||
==== شفاعت ==== | ==== شفاعت ==== | ||
براى زائر در ديدار ولى خدا حقى است كه ايشان درصدد اداى آن برآيند. يكى از جاهايى كه اين حق ادا مىشود، قبول شفاعت است. پيامبرخدا(ص) مىفرمايند: | براى زائر در ديدار ولى خدا حقى است كه ايشان درصدد اداى آن برآيند. يكى از جاهايى كه اين حق ادا مىشود، قبول شفاعت است. پيامبرخدا(ص) مىفرمايند: هركس براى اعمال حج به مكه برود، سپس مرا در مدينه زيارت نكند، من نيز در قيامت به او جفا خواهم كرد و كسىكه مرا زيارت كند، شفاعت من نصيبش مىشود و كسىكه از شفاعت من بهرهمند شود، بهشت بر او واجب مىگردد.<ref>كامل الزيارات، ص۴۴؛ كتاب المزار، ص١۴٨.</ref> | ||
هركس براى اعمال حج به مكه برود، سپس مرا در مدينه زيارت نكند، من نيز در قيامت به او جفا خواهم كرد و كسىكه مرا زيارت كند، شفاعت من نصيبش مىشود و كسىكه از شفاعت من بهرهمند شود، بهشت بر او واجب مىگردد.<ref>كامل الزيارات، ص۴۴؛ كتاب المزار، ص١۴٨.</ref> | |||
==== آمرزش گناهان ==== | ==== آمرزش گناهان ==== | ||
خط ۱۴۴: | خط ۱۱۵: | ||
== آسیبها == | == آسیبها == | ||
ممکن است زیارت، به خاطر عملکرد اشتباه برخی افراد دچار آسیبهایی شود که باید از آنها دوری کرد. برخی از آنها چنین است: | |||
=== زيارت و خرافات === | === زيارت و خرافات === | ||
خط ۱۸۵: | خط ۱۵۷: | ||
هدف از حضور در مكان زيارتى، عرض ادب و اظهار خاكسارى در برابر ولى خداست. بنابراين، بايد هنگام حضور در چنين مكانهايى آداب حضور رعايت شود. هجوم آوردن به طرف ضريح مطهر بدون اذن دخول و رعايت آداب تشرف، خلاف ادب و بىاحترامى بزرگى است. متأسفانه در بسيارى از مكانهاى زيارتى همه تلاش زائران، رساندن دست خود به ضريح و تبركجويى است، حال آنكه آيه شريفه مىفرمايد: يٰا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لاٰ تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلاّٰ أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ (احزاب: ۵٣) اى كسانى كه ايمان آوردهايد در خانههاى پيامبر داخل نشويد مگر به شما اجازه داده شود. | هدف از حضور در مكان زيارتى، عرض ادب و اظهار خاكسارى در برابر ولى خداست. بنابراين، بايد هنگام حضور در چنين مكانهايى آداب حضور رعايت شود. هجوم آوردن به طرف ضريح مطهر بدون اذن دخول و رعايت آداب تشرف، خلاف ادب و بىاحترامى بزرگى است. متأسفانه در بسيارى از مكانهاى زيارتى همه تلاش زائران، رساندن دست خود به ضريح و تبركجويى است، حال آنكه آيه شريفه مىفرمايد: يٰا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لاٰ تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلاّٰ أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ (احزاب: ۵٣) اى كسانى كه ايمان آوردهايد در خانههاى پيامبر داخل نشويد مگر به شما اجازه داده شود. | ||
اين آيه، اگرچه درباره پيامبر اكرم(ص) نازل شده است، ولى شامل معصومان ديگر هم مىشود، حتى اگر اين معصومان زنده نباشند. زيرا در اذن دخول حرم بعضى از ائمه همين آيه آورده شده است. | اين آيه، اگرچه درباره پيامبر اكرم(ص) نازل شده است، ولى شامل معصومان ديگر هم مىشود، حتى اگر اين معصومان زنده نباشند. زيرا در اذن دخول حرم بعضى از ائمه همين آيه آورده شده است. بنابراين، رعايت نكردن آداب ورود و آزار رساندن و فشار آوردن به ديگران، با هدف رسيدن به ضريح و دست رساندن به آن، هرچند با هدف تبركجويى، خلاف آداب زيارت است و اگر موجب صدمه ديگران و رنجش ايشان بشود، معصيت است. | ||
بنابراين، رعايت نكردن آداب ورود و آزار رساندن و فشار آوردن به ديگران، با هدف رسيدن به ضريح و دست رساندن به آن، هرچند با هدف تبركجويى، خلاف آداب زيارت است و اگر موجب صدمه ديگران و رنجش ايشان بشود، معصيت است. | |||
رفتار اولياى خدا، علما و اهل معرفت در اينباره، نشان مىدهد كه معرفت و شناخت زيارتشونده مهمترين عامل برقرارى ارتباط با اوست هرچند دست به ضريح نرسد. | رفتار اولياى خدا، علما و اهل معرفت در اينباره، نشان مىدهد كه معرفت و شناخت زيارتشونده مهمترين عامل برقرارى ارتباط با اوست هرچند دست به ضريح نرسد. | ||
در زندگىنامه آيتالله بهاءالدينى آمده است: | در زندگىنامه آيتالله بهاءالدينى آمده است: ايشان بسيار ساده و بدون تكلف به حرم (امام رضا) مىرفت و گاهى وارد مسجد گوهرشاد مىشد و روى زمين مىنشست و مىگفت: زيارت امينالله بخوانيد و بعد از خواندن زيارت از حرم بيرون مىرفت (داخل رواق نمىشد). اطرافيان به ايشان مىگفتند: اين زيارت خوشايند ما نيست و تا داخل نرويم و نزديك ضريح نشويم، زيارت مطلوب انجام ندادهايم. ايشان مىفرمود: زيارت، حضور (قلب) زائر نزد زيارتشونده است. | ||
ايشان بسيار ساده و بدون تكلف به حرم (امام رضا) مىرفت و گاهى وارد مسجد گوهرشاد مىشد و روى زمين مىنشست و مىگفت: زيارت امينالله بخوانيد و بعد از خواندن زيارت از حرم بيرون مىرفت (داخل رواق نمىشد). اطرافيان به ايشان مىگفتند: اين زيارت خوشايند ما نيست و تا داخل نرويم و نزديك ضريح نشويم، زيارت مطلوب انجام ندادهايم. ايشان مىفرمود: زيارت، حضور (قلب) زائر نزد زيارتشونده است. | |||
== احکام == | == احکام == | ||
زیارت دارای احکامی است که گاه در آنها میان برخی از فرقههای اسلامی اختلاف نظر است. برخی از احکام زیارت چنین سات: | |||
=== تبرک === | === تبرک === | ||
{{اصلی|تبرک}} | {{اصلی|تبرک}} | ||
تبرك در لغت به معناى طلب بركت است و بركت به معناى زيادى و رشد يا سعادت است.<ref>لسان العرب، ج١٠، ص٣٩٠؛ صحاح اللغه، ج۴، ص١٠٧۵.</ref> | تبرك در لغت به معناى طلب بركت است و بركت به معناى زيادى و رشد يا سعادت است.<ref>لسان العرب، ج١٠، ص٣٩٠؛ صحاح اللغه، ج۴، ص١٠٧۵.</ref> در اصطلاح به معناى طلب بركت از طريق چيزى يا حقيقتى كه خداوند متعال براى آنها امتياز و مقام خاصى قرار داده است؛ همانند لمس كردن يا بوسيدن دست پيامبر(ص) يا برخى از آثار آن حضرت بعد از وفاتش. | ||
در اصطلاح به معناى طلب بركت از طريق چيزى يا حقيقتى كه خداوند متعال براى آنها امتياز و مقام خاصى قرار داده است؛ همانند لمس كردن يا بوسيدن دست پيامبر(ص) يا برخى از آثار آن حضرت بعد از وفاتش. | |||
مسئله تبرك يكى از مسائل اختلافى بين وهابيان و مسلمانان است. در عقايد فرقه وهابيت، تبرك به آثار صالحين و اولياى الهى و اماكن و مشاهد مقدسه و آثار وابسته به آنان به شدت انكار شده است؛ و آن را از مصاديق شرك مىدانند و با كسانىكه اين عقيده را دارند، مبارزه مىكنند. آنها به حرمت تبرك فتوا دادهاند، چنانكه «صالح بن فوزان» -از مفتيان وهابيان - مىگويد: سجدهكردن بر تربت اگر به قصد تبرك به اين تربت و تقرب به ولى باشد، شرك اكبر است و اگر مقصود از آن تقرب به خدا با اعتقاد به فضيلت اين تربت باشد، همانند فضيلت زمين مقدس در مسجد الحرام و مسجد نبوى و مسجد الأقصى، بدعت است.<ref>المنتقى من فتاوى الشيخ صالح بن فوزان، ج٢، ص٨۶.</ref> | مسئله تبرك يكى از مسائل اختلافى بين وهابيان و مسلمانان است. در عقايد فرقه وهابيت، تبرك به آثار صالحين و اولياى الهى و اماكن و مشاهد مقدسه و آثار وابسته به آنان به شدت انكار شده است؛ و آن را از مصاديق شرك مىدانند و با كسانىكه اين عقيده را دارند، مبارزه مىكنند. آنها به حرمت تبرك فتوا دادهاند، چنانكه «صالح بن فوزان» -از مفتيان وهابيان - مىگويد: سجدهكردن بر تربت اگر به قصد تبرك به اين تربت و تقرب به ولى باشد، شرك اكبر است و اگر مقصود از آن تقرب به خدا با اعتقاد به فضيلت اين تربت باشد، همانند فضيلت زمين مقدس در مسجد الحرام و مسجد نبوى و مسجد الأقصى، بدعت است.<ref>المنتقى من فتاوى الشيخ صالح بن فوزان، ج٢، ص٨۶.</ref> | ||
خط ۲۰۷: | خط ۱۷۴: | ||
پاسخ اين است كه تبرك به آثار اولياى خدا، مسئلهاى نيست كه هماكنون در ميان گروهى از مسلمانان پديد آمده باشد، بلكه ريشه اين رفتار را در زندگانى رسول خدا(ص) و صحابه آن حضرت مىتوان يافت. | پاسخ اين است كه تبرك به آثار اولياى خدا، مسئلهاى نيست كه هماكنون در ميان گروهى از مسلمانان پديد آمده باشد، بلكه ريشه اين رفتار را در زندگانى رسول خدا(ص) و صحابه آن حضرت مىتوان يافت. | ||
نه تنها پيامبر اكرم(ص) و ياران آن بزرگوار، بلكه در ميان امت پيامبران پيشين نيز اين امر وجود داشته است. علاوه بر اين، دلايل فراوانى بر مشروع بودن تبرك به آثار اولياء، در كتاب و سنت وجود دارد كه به برخى از آنها اشاره مىكنيم: | نه تنها پيامبر اكرم(ص) و ياران آن بزرگوار، بلكه در ميان امت پيامبران پيشين نيز اين امر وجود داشته است. علاوه بر اين، دلايل فراوانى بر مشروع بودن تبرك به آثار اولياء، در كتاب و سنت وجود دارد كه به برخى از آنها اشاره مىكنيم: يوسف صديق هنگامىكه خود را به برادران خويش معرفى كرد و آنان را بخشيد فرمود: اِذْهَبُوا بِقَمِيصِي هٰذٰا فَأَلْقُوهُ عَلىٰ وَجْهِ أَبِي يَأْتِ بَصِيراً ؛ «اين پيراهن مرا ببريد و بر صورت پدرم بيندازيد، بينا مىشود». (يوسف:٩٣) | ||
يوسف صديق هنگامىكه خود را به برادران خويش معرفى كرد و آنان را بخشيد فرمود: اِذْهَبُوا بِقَمِيصِي هٰذٰا فَأَلْقُوهُ عَلىٰ وَجْهِ أَبِي يَأْتِ بَصِيراً ؛ «اين پيراهن مرا ببريد و بر صورت پدرم بيندازيد، بينا مىشود». (يوسف:٩٣) | |||
سپس خداوند مىفرمايد: فَلَمّٰا أَنْ جٰاءَ الْبَشِيرُ أَلْقٰاهُ عَلىٰ وَجْهِهِ فَارْتَدَّ بَصِيراً (يوسف:٩۶) اما هنگامى كه بشارتدهنده آمد آن (پيراهن) را بر صورت او افكند؛ ناگهان بينا شد. | سپس خداوند مىفرمايد: فَلَمّٰا أَنْ جٰاءَ الْبَشِيرُ أَلْقٰاهُ عَلىٰ وَجْهِهِ فَارْتَدَّ بَصِيراً (يوسف:٩۶) اما هنگامى كه بشارتدهنده آمد آن (پيراهن) را بر صورت او افكند؛ ناگهان بينا شد. |