پرش به محتوا

کاربر:Bagherhaghani/صفحه تمرین۱: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:
موضوع اضطباع در منابع جامع فقهي در بخش سنن طواف از مبحث حج به گفت‌وگو نهاده شده و درباره آن آثاري مستقل نگاشته‌اند.  
موضوع اضطباع در منابع جامع فقهي در بخش سنن طواف از مبحث حج به گفت‌وگو نهاده شده و درباره آن آثاري مستقل نگاشته‌اند.  
== حکم اضطباع در مذاهب اهل سنت==
== حکم اضطباع در مذاهب اهل سنت==
اضطباع در مذاهب حنفي، حنبلي و شافعي از مستحبات طوافِ حج و عمره به شمار مي‌رود ؛ ولي مالکيان آن را از مستحبات طواف نمي‌دانند.  مهم‌ترين دليل استحباب از ديدگاه فقيهان، سنت پيامبر ‌گرامي9 است. بر پايه رواياتي چند ، ايشان در حال اضطباع طواف کرده است. از ابن عباس گزارش شده که پيامبر9 و اصحاب او پس از احرام بستن براي عمره از جِعرانه، طواف را در حالت اضطباع به جا آورد.  نيز ‌گزارش شده که عمر بن خطاب به اجراي اين سيره نبوي پايبند بوده است.  در اين حديث‌ها، همراه اضطباع از سنتِ «رَمَل» نيز ياد شده که عبارت است از راه رفتن با شتاب، همراه نزديک بودنِ گام‌ها به يکديگر  يا حرکت دادن کتف‌ها هنگام راه رفتن با حالت مبارزان در عرصه نبرد.  از روايات برمي‌آيد که حکمت تشريع رَمَل و اضطباع هنگام مناسک حج، قدرت‌نمايي مسلمانان در برابر مشرکان قريش و نشان دادن چابکي و دليري بوده است.  از اين رو، به باور فقيهان بسياري از مذاهب، ميان استحباب اضطباع و رمل از نظر شرايط و محدوده استحباب، ملازمه برقرار است و در هر يک از کارهاي حج که رمل مستحب باشد، اضطباع نيز استحباب دارد.  
اضطباع در مذاهب حنفي، حنبلي و شافعي از مستحبات طوافِ حج و عمره به شمار مي‌رود ؛ ولي مالکيان آن را از مستحبات طواف نمي‌دانند.  مهم‌ترين دليل استحباب از ديدگاه فقيهان، سنت پيامبر ‌گرامي9 است. بر پايه رواياتي چند ، ايشان در حال اضطباع طواف کرده است. از ابن عباس گزارش شده که پيامبر9 و اصحاب او پس از احرام بستن براي عمره از جِعرانه، طواف را در حالت اضطباع به جا آورد.  نيز ‌گزارش شده که عمر بن خطاب به اجراي اين سيره نبوي پايبند بوده است.  در اين حديث‌ها، همراه اضطباع از سنتِ «رَمَل» نيز ياد شده که عبارت است از راه رفتن با شتاب، همراه نزديک بودنِ گام‌ها به يکديگر  يا حرکت دادن کتف‌ها هنگام راه رفتن با حالت مبارزان در عرصه نبرد.  از روايات برمي‌آيد که حکمت تشريع رَمَل و اضطباع هنگام مناسک حج، قدرت‌نمايي مسلمانان در برابر مشرکان قريش و نشان دادن چابکي و دليري بوده است.  از اين رو، به باور فقيهان بسياري از مذاهب، ميان استحباب اضطباع و رمل از نظر شرايط و محدوده استحباب، ملازمه برقرار است و در هر يک از کارهاي حج که رمل مستحب باشد، اضطباع نيز استحباب دارد.  


پشتوانه اصلي شافعيان ، حنبليان  و حنفيان  براي استحباب اضطباع، سيره نبوي و سخن صحابه است. به پشتوانه اين ادله، استدلال مالک را که براي اعتقاد به استحباب دليلي وجود ندارد، مردود شمرده‌اند.  دليل ديگر مخالفان استحباب اضطباع آن است که حکم ياد شده و نيز استحباب رمل، با توجه به حکمت تشريع آن، به دوران پيامبر9 اختصاص داشته و سبب آن يعني ضرورت اظهار قدرت در برابر مشرکان، از ميان رفته است.  به اين استدلال پاسخ‌هاي گوناگون داده‌اند: اولاً سنت بودن رمل و اضطباع همچنان باقي است؛ زيرا ثابت شده که پيامبر9 پس از فتح مکه از جمله در حجة الوداع که از شوکت مشرکان اثري نمانده بود، بر اين سيره پايداري داشته است. ثانياً از روايت عمر بن خطاب نيز دوام اين سيره استنباط مي‌شود. ثالثاً باور داشتن مالک به استحباب رمل در طواف نيز با استدلال ياد شده ناسازگار است.  
پشتوانه اصلي شافعيان ، حنبليان  و حنفيان  براي استحباب اضطباع، سيره نبوي و سخن صحابه است. به پشتوانه اين ادله، استدلال مالک را که براي اعتقاد به استحباب دليلي وجود ندارد، مردود شمرده‌اند.  دليل ديگر مخالفان استحباب اضطباع آن است که حکم ياد شده و نيز استحباب رمل، با توجه به حکمت تشريع آن، به دوران پيامبر9 اختصاص داشته و سبب آن يعني ضرورت اظهار قدرت در برابر مشرکان، از ميان رفته است.  به اين استدلال پاسخ‌هاي گوناگون داده‌اند: اولاً سنت بودن رمل و اضطباع همچنان باقي است؛ زيرا ثابت شده که پيامبر9 پس از فتح مکه از جمله در حجة الوداع که از شوکت مشرکان اثري نمانده بود، بر اين سيره پايداري داشته است. ثانياً از روايت عمر بن خطاب نيز دوام اين سيره استنباط مي‌شود. ثالثاً باور داشتن مالک به استحباب رمل در طواف نيز با استدلال ياد شده ناسازگار است.  
درباره گستره سنت اضطباع و اين‌که آيا افزون بر طواف، شامل نماز طواف و سعي نيز مي‌شود يا نه، فقيهان اهل سنت اختلاف ديدگاه دارند. حنبليان و حنفيان آن را ويژه طواف دانسته‌اند.  در فقه شافعي، در اين زمينه دو ديدگاه يافت مي‌شود: برخي بدين استناد که اضطباع در نماز مکروه است، آن را شامل نماز طواف نشمرده‌اند و شماري ديگر شامل آن نيز دانسته‌اند.  همچنين به باور مشهور در فقه شافعي، هنگام سعي ميان صفا و مروه نيز اضطباع مستحب است؛ زيرا به باور آنان، سعي گونه‌اي از طواف به شمار مي‌رود.  حنبليان به پشتوانه سنت نبوي، تعميم حکم استحباب را مردود شمرده‌اند.  
 
درباره گستره سنت اضطباع و اين‌که آيا افزون بر طواف، شامل نماز طواف و سعي نيز مي‌شود يا نه، فقيهان اهل سنت اختلاف ديدگاه دارند. حنبليان و حنفيان آن را ويژه طواف دانسته‌اند.  در فقه شافعي، در اين زمينه دو ديدگاه يافت مي‌شود: برخي بدين استناد که اضطباع در نماز مکروه است، آن را شامل نماز طواف نشمرده‌اند و شماري ديگر شامل آن نيز دانسته‌اند.  همچنين به باور مشهور در فقه شافعي، هنگام سعي ميان صفا و مروه نيز اضطباع مستحب است؛ زيرا به باور آنان، سعي گونه‌اي از طواف به شمار مي‌رود.  حنبليان به پشتوانه سنت نبوي، تعميم حکم استحباب را مردود شمرده‌اند.


==ديدگاه فقيهان امامي==  
==ديدگاه فقيهان امامي==