پرش به محتوا

کاربر:Salar2/صفحه تمرین۲: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{احکام احرام عمودی}}
{{احکام احرام عمودی}}
''' ازاله مو''' در منابع فقهی، به معنای از میان بردن مو با هر وسیله ممکن است. حکم ازاله مو در حال احرام، با استناد به آیات قرآن و روایات از دیدگاه فقهای امامیه و اهل‌سنت حرام دانسته‌ شده است. در فقه اسلامی، در پاره‌ای موارد، ازاله موی احرام‌گزار جایز شده است.
''' ازاله مو''' در منابع [[فقه|فقهی]]، به معنای از میان بردن مو با هر وسیله ممکن است. حکم ازاله مو در حال [[احرام]]، با استناد به آیات [[قرآن کریم|قرآن]] و [[روایات]] از دیدگاه فقهای [[شیعه امامیه|امامیه]] و [[اهل‌سنت]] [[حرام]] دانسته‌ شده است. در فقه [[اسلام|اسلامی]]، در پاره‌ای موارد، ازاله موی احرام‌گزار جایز شده است.
فقیهان همه مذاهب اسلامی بر اصل وجوب کفاره برای ازاله در حالت احرام اتفاق نظر دارند، هر چند در جزئیات آن اختلاف نظر دیده می‌شود.
فقیهان همه [[مذاهب اسلامی]] بر اصل وجوب [[کفاره]] برای ازاله در حالت احرام اتفاق نظر دارند، هر چند در جزئیات آن اختلاف نظر دیده می‌شود.
==مفهوم‌شناسی==
==مفهوم‌شناسی==
ازاله از ریشه «ز ـ و ـ ل» و به معنای رفع کردن و زدودن، از میان بردن، و دور ساختن است.<ref>العین، ج۷، ص۳۸۴؛ الصحاح، ج۴، ص۱۷۱۹-۱۷۲۰؛ لسان العرب، ج۶، ص۱۱۵-۱۱۶، «زول».</ref>مقصود از ازاله مو در منابع فقهی، ستردن و از میان بردن مو با هر وسیله ممکن است. این موضوع به‌منزله یکی از محرمات احرام، پیرو طرح آن در قرآن کریم<ref>سوره بقره، آیه ۳۴.</ref> و روایات،<ref>الکافی، ج۴، ص۳۶۱؛ من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۳۵۶-۳۶۰.</ref> در نخستین منابع فقهی مطرح‌شده است. <ref>المقنع، ص۲۳۸-۲۳۹؛ المقنعه، ص۴۳۲.</ref>
ازاله از ریشه «ز ـ و ـ ل» و به معنای رفع کردن و زدودن، از میان بردن، و دور ساختن است.<ref>العین، ج۷، ص۳۸۴؛ الصحاح، ج۴، ص۱۷۱۹-۱۷۲۰؛ لسان العرب، ج۶، ص۱۱۵-۱۱۶، «زول».</ref>مقصود از ازاله مو در منابع فقهی، ستردن و از میان بردن مو با هر وسیله ممکن است. این موضوع به‌منزله یکی از [[محرمات احرام]]، پیرو طرح آن در قرآن کریم<ref>سوره بقره، آیه ۳۴.</ref> و روایات،<ref>الکافی، ج۴، ص۳۶۱؛ من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۳۵۶-۳۶۰.</ref> در نخستین منابع فقهی مطرح‌شده است. <ref>المقنع، ص۲۳۸-۲۳۹؛ المقنعه، ص۴۳۲.</ref>
==حکم ازاله موی احرام‌گزار==
==حکم ازاله موی احرام‌گزار==
حکم ازاله موی احرام‌گزار از دیدگاه فقهای امامیه و اهل‌سنت:
حکم ازاله موی احرام‌گزار از دیدگاه فقهای امامیه و اهل‌سنت:
===از دیدگاه فقهای امامیه===
===از دیدگاه فقهای امامیه===
همه فقیهان امامی،<ref>تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۴۵-۳۴۶، ۳۵۱؛ ریاض المسائل، ج۶، ص۳۲۲؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۷۸.</ref> ازاله مو از سراسر بدن احرام‌گزار از جمله سر، صورت، ابرو، زیر بغل و شرمگاه را جز در صورت ضرورت، حرام دانسته‌اند. <ref>المقنعه، ص۴۳۲؛ شرائع الاسلام، ج۱، ص۲۲۷؛ منتهی المطلب، ج۲، ص۷۹۳.</ref> در حرمت ازاله، فرقی میان انواع آن چون تراشیدن، کندن و ازاله با مواد زایل‌کننده نیست. <ref>تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۴۶؛ مسالک الافهام، ج۲، ص۲۶۲؛ مستند الشیعه، ج۱۱، ص۳۹۷.</ref> همچنین کم یا بسیار بودن مقدار مو اثری در این حکم ندارد.<ref>المختصر النافع، ص۸۵؛ تحریر الوسیله، ج۱، ص۴۲۴.</ref> برای حکم حرمت، به قرآن،<ref>سوره بقره، آیه ۱۹۶.</ref> استناد شده.<ref>منتهی المطلب، ج۲، ص۷۹۳؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۷۷؛ المعتمد، ج۴، ص۱۹۸.</ref>پشتوانه دیگر، حدیث‌های گوناگونند که برخی از آن‌ها از جمله روایت حریز؛<ref> من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۳۴۸؛ التهذیب، ج۵، ص۳۰۶.</ref>  صحیح قلمداد شده‌اند؛<ref>ریاض المسائل، ج۶، ص۳۲۱.</ref>  
همه فقیهان امامی،<ref>تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۴۵-۳۴۶، ۳۵۱؛ ریاض المسائل، ج۶، ص۳۲۲؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۷۸.</ref> ازاله مو از سراسر بدن احرام‌گزار از جمله سر، صورت، ابرو، زیر بغل و شرمگاه را جز در صورت ضرورت، [[حرام]] دانسته‌اند. <ref>المقنعه، ص۴۳۲؛ شرائع الاسلام، ج۱، ص۲۲۷؛ منتهی المطلب، ج۲، ص۷۹۳.</ref> در حرمت ازاله، فرقی میان انواع آن چون تراشیدن، کندن و ازاله با مواد زایل‌کننده نیست. <ref>تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۴۶؛ مسالک الافهام، ج۲، ص۲۶۲؛ مستند الشیعه، ج۱۱، ص۳۹۷.</ref> همچنین کم یا بسیار بودن مقدار مو اثری در این حکم ندارد.<ref>المختصر النافع، ص۸۵؛ تحریر الوسیله، ج۱، ص۴۲۴.</ref> برای حکم حرمت، به قرآن،<ref>سوره بقره، آیه ۱۹۶.</ref> استناد شده.<ref>منتهی المطلب، ج۲، ص۷۹۳؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۷۷؛ المعتمد، ج۴، ص۱۹۸.</ref>پشتوانه دیگر، حدیث‌های گوناگونند که برخی از آن‌ها از جمله روایت حریز؛<ref> من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۳۴۸؛ التهذیب، ج۵، ص۳۰۶.</ref>  صحیح قلمداد شده‌اند؛<ref>ریاض المسائل، ج۶، ص۳۲۱.</ref>  
فقیهان با توجه به عمومیت دلیل، ازاله موی احرام‌گزار به دست دیگری را حتی اگر محرم نباشد، حرام می‌دانند.<ref> تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۵۲.</ref> در جواز ازاله موی غیر محرم به دست احرام‌گزار اختلاف است.<ref>مدارک الاحکام، ج۷، ص۳۵۳؛ مستند الشیعه، ج۱۱، ص۳۹۷.</ref> برخی از فقیهان متقدم<ref> المبسوط، طوسی، ج۱، ص۳۵۳؛ منتهی المطلب، ج۲، ص۷۹۴.</ref> و متأخر امامی<ref> جامع المقاصد، ج۳، ص۳۶۳؛ مستند الشیعه، ج۱۱، ص۳۹۷.</ref> به جواز آن قائل هستند. دیدگاه دیگر در این باره، حرمت ازاله است که برخی از فقیهان مقدم<ref>التهذیب، ج۵، ص۳۴۰؛ الجامع للشرائع، ص۱۸۴.</ref> و متأخر<ref>مدارک الاحکام، ج۷، ص۳۵۳؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۸۱.</ref> و شماری از فقیهان هم‌روزگار<ref> المعتمد، ج۴، ص۲۰۱؛ تحریر الوسیله، ج۱، ص۴۲۵؛ مناسک الحج، وحید خراسانی، ص۱۰۶.</ref> بدان باور دارند.  
فقیهان با توجه به عمومیت دلیل، ازاله موی احرام‌گزار به دست دیگری را حتی اگر [[احرام|محرم]] نباشد، حرام می‌دانند.<ref> تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۵۲.</ref> در جواز ازاله موی غیر محرم به دست [[احرام|احرام‌گزار]] اختلاف است.<ref>مدارک الاحکام، ج۷، ص۳۵۳؛ مستند الشیعه، ج۱۱، ص۳۹۷.</ref> برخی از فقیهان متقدم<ref> المبسوط، طوسی، ج۱، ص۳۵۳؛ منتهی المطلب، ج۲، ص۷۹۴.</ref> و متأخر امامی<ref> جامع المقاصد، ج۳، ص۳۶۳؛ مستند الشیعه، ج۱۱، ص۳۹۷.</ref> به جواز آن قائل هستند. دیدگاه دیگر در این باره، حرمت ازاله است که برخی از فقیهان مقدم<ref>التهذیب، ج۵، ص۳۴۰؛ الجامع للشرائع، ص۱۸۴.</ref> و متأخر<ref>مدارک الاحکام، ج۷، ص۳۵۳؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۸۱.</ref> و شماری از فقیهان هم‌روزگار<ref> المعتمد، ج۴، ص۲۰۱؛ تحریر الوسیله، ج۱، ص۴۲۵؛ مناسک الحج، وحید خراسانی، ص۱۰۶.</ref> بدان باور دارند.  
===از دیدگاه فقهای اهل‌سنت===
===از دیدگاه فقهای اهل‌سنت===
به باور همه فقیهان مذاهب اهل سنت<ref>المغنی، ج۳، ص۲۷۹؛ الشرح الکبیر، ابن قدامه، ج۳، ص۲۶۲؛ الفقه الاسلامی، ج۳، ص۲۳۹.</ref> نیز ازاله موی احرام‌گزار حرام است؛<ref>بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۹۲؛ فتح الوهاب، ج۱، ص۲۶۲.</ref> خواه خودش ازاله کند و خواه دیگری.<ref>حاشیة رد المحتار، ج۲، ص۵۳۸.</ref> مهم‌ترین پشتوانه آن‌ها آیه 196 بقره/2 است. <ref>الموطأ، ج۱، ص۴۱۷؛ بدایة المجتهد، ج۱، ص۳۳۲.</ref> به باور آنان، تفاوتی میان تراشیدن یا کوتاه کردن و کندن و غیر آن نیست وهر ازاله‌ای حرام به شمار می‌رود. <ref>فتح العزیز، ج۷، ص۴۶۴-۴۶۵؛ بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۹۲؛ المغنی، ج۳، ص۲۹۷،۵۲۰.</ref>
به باور همه فقیهان مذاهب اهل سنت<ref>المغنی، ج۳، ص۲۷۹؛ الشرح الکبیر، ابن قدامه، ج۳، ص۲۶۲؛ الفقه الاسلامی، ج۳، ص۲۳۹.</ref> نیز ازاله موی احرام‌گزار حرام است؛<ref>بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۹۲؛ فتح الوهاب، ج۱، ص۲۶۲.</ref> خواه خودش ازاله کند و خواه دیگری.<ref>حاشیة رد المحتار، ج۲، ص۵۳۸.</ref> مهم‌ترین پشتوانه آن‌ها آیه 196 بقره/2 است. <ref>الموطأ، ج۱، ص۴۱۷؛ بدایة المجتهد، ج۱، ص۳۳۲.</ref> به باور آنان، تفاوتی میان تراشیدن یا کوتاه کردن و کندن و غیر آن نیست و هر ازاله‌ای حرام به شمار می‌رود. <ref>فتح العزیز، ج۷، ص۴۶۴-۴۶۵؛ بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۹۲؛ المغنی، ج۳، ص۲۹۷،۵۲۰.</ref>
فقیهان مذاهب اهل سنت نیز درباره جواز ازاله موی غیر محرم به دست احرام‌گزار اختلاف نظر دارند. ابوحنیفه به حرمت قائل است.<ref> بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۹۳؛ المبسوط، سرخسی، ج۴، ص۷۲؛ الشرح الکبیر، ابن قدامه، ج۳، ص۲۶۷.</ref>
فقیهان مذاهب اهل سنت نیز درباره جواز ازاله موی غیر محرم به دست احرام‌گزار اختلاف نظر دارند. [[ابوحنیفه]] به حرمت قائل است.<ref> بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۹۳؛ المبسوط، سرخسی، ج۴، ص۷۲؛ الشرح الکبیر، ابن قدامه، ج۳، ص۲۶۷.</ref>
این نظر به مالک بن انس نیز منسوب است؛<ref>المدونة الکبری، ج۱، ص۴۲۸.</ref> هر چند اعتقاد به جواز هم به او نسبت یافته است.<ref>فتح العزیز، ج۷، ص۴۶۹.</ref> شافعیان، حنبلیان<ref>الام، ج۲، ص۲۰۶؛ المغنی، ج۳، ص۵۲۴؛ المجموع، ج۷، ص۳۴۵-۳۴۶.</ref> و برخی از فقیهان متقدم مانند مجاهد، عطاء، اسحاق و ابوثور این نظر را پذیرفته‌اند.<ref>المغنی، ج۳، ص۵۲۴.</ref>
این نظر به [[مالک بن انس]] نیز منسوب است؛<ref>المدونة الکبری، ج۱، ص۴۲۸.</ref> هر چند اعتقاد به [[جواز]] هم به او نسبت یافته است.<ref>فتح العزیز، ج۷، ص۴۶۹.</ref> شافعیان، حنبلیان<ref>الام، ج۲، ص۲۰۶؛ المغنی، ج۳، ص۵۲۴؛ المجموع، ج۷، ص۳۴۵-۳۴۶.</ref> و برخی از فقیهان متقدم مانند مجاهد، عطاء، اسحاق و ابوثور این نظر را پذیرفته‌اند.<ref>المغنی، ج۳، ص۵۲۴.</ref>
==موارد جواز ازاله مو==
==موارد جواز ازاله مو==
در فقه اسلامی، در پاره‌ای موارد، ازاله موی احرام‌گزار جایز به شمار رفته است:
در فقه اسلامی، در پاره‌ای موارد، ازاله موی احرام‌گزار جایز به شمار رفته است:
*'''زیانباربودن مو'''
*'''زیانباربودن مو'''
به اتفاق فقیهان امامی<ref>مدارک الاحکام، ج۷، ص۳۵۱؛ الحدائق، ج۱۵، ص۵۱۲؛ مستند الشیعه، ج۱۱، ص۳۹۷.</ref>
به اتفاق فقیهان امامی<ref>مدارک الاحکام، ج۷، ص۳۵۱؛ الحدائق، ج۱۵، ص۵۱۲؛ مستند الشیعه، ج۱۱، ص۳۹۷.</ref>
در مواردی که وجود مو باعث زیان دیدن و آزار احرام‌گزار گردد، ازاله آن جایز است؛<ref>تحریر الاحکام، ج۲، ص۶۶؛ مسالک الافهام، ج۲، ص۲۶۲؛ تحریر الوسیله، ج۱، ص۴۲۵.</ref>خواه ضرر ناشی از رویش مو در محل خاصی مانند چشم باشد و خواه از جهت آن که دفع ضرر یا درمان بیماری وابسته به آن است.<ref>کشف اللثام، ج۵، ص۳۶۱؛ المعتمد، ج۴، ص۲۰۰.</ref> فقیهان مذاهب اهل سنت نیز ازاله مو درصورت آزار دیدن و زیان احرام‌گزار را جایز می‌دانند.<ref>الموطأ، ج۱، ص۴۱۷-۴۱۸؛ المغنی، ج۳، ص۲۹۷؛ الفقه علی المذاهب الاربعه، ج۱، ص۸۹۷.</ref>
در مواردی که وجود مو باعث زیان دیدن و آزار احرام‌گزار گردد، ازاله آن جایز است؛<ref>تحریر الاحکام، ج۲، ص۶۶؛ مسالک الافهام، ج۲، ص۲۶۲؛ تحریر الوسیله، ج۱، ص۴۲۵.</ref>خواه ضرر ناشی از رویش مو در محل خاصی مانند چشم باشد و خواه از جهت آن که دفع ضرر یا درمان بیماری وابسته به آن است.<ref>کشف اللثام، ج۵، ص۳۶۱؛ المعتمد، ج۴، ص۲۰۰.</ref> [[فقیه|فقیهان]] [[مذاهب اهل سنت]] نیز ازاله مو درصورت آزار دیدن و زیان [[احرام|احرام‌گزار]] را جایز می‌دانند.<ref>الموطأ، ج۱، ص۴۱۷-۴۱۸؛ المغنی، ج۳، ص۲۹۷؛ الفقه علی المذاهب الاربعه، ج۱، ص۸۹۷.</ref>
*'''هنگام وضو و غسل'''
*'''هنگام وضو و غسل'''
از دیدگاه فقیهان شیعه<ref>النهایه، ص۲۳۳-۲۳۴؛ السرائر، ج۱، ص۵۵۴؛ مختلف الشیعه، ج۴، ص۱۷۱؛ تحریر الوسیله، ج۱، ص۴۲۵.</ref> و برخی از اهل سنت<ref>الشرح الکبیر، ابوالبرکات، ج۲، ص۶۰.</ref> کنده شدن غیرعمدی موی احرام‌گزار به هنگام وضو و غسل اشکال ندارد، هر چند وضو یا غسل مستحب باشد.<ref> الدروس، ج۱، ص۳۸۲؛ مسالک الافهام، ج۲، ص۴۸۶.</ref>
از دیدگاه فقیهان شیعه<ref>النهایه، ص۲۳۳-۲۳۴؛ السرائر، ج۱، ص۵۵۴؛ مختلف الشیعه، ج۴، ص۱۷۱؛ تحریر الوسیله، ج۱، ص۴۲۵.</ref> و برخی از اهل سنت<ref>الشرح الکبیر، ابوالبرکات، ج۲، ص۶۰.</ref> کنده شدن غیرعمدی موی احرام‌گزار به هنگام [[وضو]] و [[غسل]] اشکال ندارد، هر چند [[مستحب]] باشد.<ref> الدروس، ج۱، ص۳۸۲؛ مسالک الافهام، ج۲، ص۴۸۶.</ref>
== کفاره ازاله مو در حال احرام ==
== کفاره ازاله مو در حال احرام ==
فقیهان همه مذاهب اسلامی<ref>نک: المغنی، ج۳، ص۵۲۰؛ تذکرة الفقهاء، ج۸، ص۱۴.</ref> بر اصل وجوب کفاره برای ازاله در حالت احرام اتفاق نظر دارند، هر چند در جزئیات آن اختلاف نظر دیده می‌شود:
فقیهان همه مذاهب اسلامی<ref>نک: المغنی، ج۳، ص۵۲۰؛ تذکرة الفقهاء، ج۸، ص۱۴.</ref> بر اصل [[وجوب]] [[کفاره]] برای ازاله در حالت احرام اتفاق نظر دارند، هر چند در جزئیات آن اختلاف نظر دیده می‌شود:
===دیدگاه فقیهان امامیه===
===دیدگاه فقیهان امامیه===
از دید مشهور فقیهان امامی،<ref>المقنع، ص۲۳۸-۲۳۹؛ کشف اللثام، ج۶، ص۴۷۰؛ جواهر الکلام، ج۲۰، ص۴۰۸.</ref> به پشتوانه آیه قرآن <ref>سوره بقره، آیه ۱۹۶.</ref> و روایات،<ref> الکافی، ج۴، ص۳۵۸؛ التهذیب، ج۵، ص۳۳۳، ۳۶۹.</ref> کفاره ازاله موی سر در صورت اضطرار، سه روز روزه گرفتن یا اطعام شش مسکین ـ دو مد طعام برای هر مسکین ـ یا قربانی کردن یک گوسفند، به‌گونه واجب تخییری، است.
از دید مشهور فقیهان امامی،<ref>المقنع، ص۲۳۸-۲۳۹؛ کشف اللثام، ج۶، ص۴۷۰؛ جواهر الکلام، ج۲۰، ص۴۰۸.</ref> به پشتوانه [[آیه قرآن]] <ref>سوره بقره، آیه ۱۹۶.</ref> و روایات،<ref> الکافی، ج۴، ص۳۵۸؛ التهذیب، ج۵، ص۳۳۳، ۳۶۹.</ref> کفاره ازاله موی سر در صورت [[اضطرار]]، سه روز [[روزه]] گرفتن یا [[اطعام در حج|اطعام]] شش مسکین ـ دو مد طعام برای هر مسکین ـ یا [[قربانى|قربانی]] کردن یک گوسفند، به‌گونه [[واجب تخییری]]، است.
بیشتر فقیهان امامی به پشتوانه ادله عام کفارات و حدیث‌های خاص، کفاره ازاله عمدی مو در غیر اضطرار را قربانی کردن یک گوسفند دانسته‌اند.<ref>نزهة الناظر، ص۶۷؛ الحدائق، ج۱۵، ص۵۱۲، ۵۱۴؛ المعتمد، ج۴، ص۲۰۳.</ref> البته شماری از آنان از باب احتیاط به این حکم باور دارند.<ref>جواهر الکلام، ج۲۰، ص۴۰۸؛ تحریر الوسیله، ج۱، ص۴۲۵.</ref>  
بیشتر فقیهان [[شیعه امامیه|امامی]] به پشتوانه ادله عام کفارات و حدیث‌های خاص، کفاره ازاله عمدی مو در غیر اضطرار را قربانی کردن یک گوسفند دانسته‌اند.<ref>نزهة الناظر، ص۶۷؛ الحدائق، ج۱۵، ص۵۱۲، ۵۱۴؛ المعتمد، ج۴، ص۲۰۳.</ref> البته شماری از آنان از باب [[احتیاط]] به این حکم باور دارند.<ref>جواهر الکلام، ج۲۰، ص۴۰۸؛ تحریر الوسیله، ج۱، ص۴۲۵.</ref>  
گفتنی است در دیدگاه برخی از فقیهان، این کفاره تخییری به موی سر اختصاص ندارد و ازاله دیگر موهای بدن، جز موارد خاص یاد شده در روایات، نیز همین حکم را دارد<ref>کشف اللثام، ج۶، ص۴۶۹؛ جواهر الکلام، ج۲۰، ص۴۰۶.</ref>
گفتنی است در دیدگاه برخی از فقیهان، این [[کفاره تخییری]] به موی سر اختصاص ندارد و ازاله دیگر موهای بدن، جز موارد خاص یاد شده در [[روایات]]، نیز همین حکم را دارد<ref>کشف اللثام، ج۶، ص۴۶۹؛ جواهر الکلام، ج۲۰، ص۴۰۶.</ref>
برخی این تعمیم را نپذیرفته، کفاره ازاله دیگر موهای بدن را جز در موارد خاص، به پشتوانه روایت‌هایی، صدقه دادن به مسکین دانسته‌اند.<ref>نک: المعتمد، ج۴، ص۲۰۸، ۲۱۱.</ref> کفاره ازاله مو از برخی جای‌های بدن، به طور خاص در حدیث‌هایی مطرح شده و پشتوانه فقیهان قرار گرفته است. مثلاً ازاله موی زیر یکی از دو بغل، کفاره اطعام سه مسکین را در پی دارد. <ref>الکافی، حلبی، ص۲۰۴؛ غنیة النزوع، ص۱۶۸؛ جواهر الکلام، ج۲۰، ص۴۰۹-۴۱۰.</ref>
برخی این تعمیم را نپذیرفته، کفاره ازاله دیگر موهای بدن را جز در موارد خاص، به پشتوانه روایت‌هایی، [[صدقه]] دادن به مسکین دانسته‌اند.<ref>نک: المعتمد، ج۴، ص۲۰۸، ۲۱۱.</ref> کفاره ازاله مو از برخی جای‌های بدن، به طور خاص در حدیث‌هایی مطرح شده و پشتوانه فقیهان قرار گرفته است. مثلاً ازاله موی زیر یکی از دو بغل، کفاره اطعام سه مسکین را در پی دارد. <ref>الکافی، حلبی، ص۲۰۴؛ غنیة النزوع، ص۱۶۸؛ جواهر الکلام، ج۲۰، ص۴۰۹-۴۱۰.</ref>
ازاله موی احرام‌گزار به دست دیگری، حتی اگر محرم باشد، صرف نظر از جواز یا حرمت این کار، کفاره‌ای در پی ندارد، مگر آن که ازاله به دستور احرام‌گزار یا با اجازه وی صورت گیرد که در این صورت، پرداخت کفاره بر او واجب می‌شود. در صورتی که ازاله مو به سبب فراموشی یا جهل احرام‌گزار صورت گیرد، به پشتوانه ادله عام مانند حدیث رفع و نیز ادله خاص، کفاره واجب نمی‌گردد.<ref> تذکرة الفقهاء، ج۸، ص۱۵؛ الدروس، ج۱، ص۳۸۲-۳۸۳.</ref>
ازاله موی [[احرام|احرام‌گزار]] به دست دیگری، حتی اگر محرم باشد، صرف نظر از جواز یا حرمت این کار، کفاره‌ای در پی ندارد، مگر آن که ازاله به دستور احرام‌گزار یا با اجازه وی صورت گیرد که در این صورت، پرداخت [[کفاره]] بر او [[واجب]] می‌شود. در صورتی که ازاله مو به سبب [[نسیان|فراموشی]] یا [[جهل]] احرام‌گزار صورت گیرد، به پشتوانه ادله عام مانند حدیث رفع و نیز ادله خاص، کفاره واجب نمی‌گردد.<ref> تذکرة الفقهاء، ج۸، ص۱۵؛ الدروس، ج۱، ص۳۸۲-۳۸۳.</ref>
===دیدگاه فقیهان اهل‌‌سنت===
===دیدگاه فقیهان اهل‌‌سنت===
فقيهان ديگر مذاهب اسلامي نيز ازاله مو به دست احرام‌گزار را مشمول کفاره دانسته‌اند. حنفيان<ref>. المبسوط، سرخسي، ج۴، ص۷۴-۷۵؛ بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۹۲.</ref>، مالکيان<ref>. الموطأ، ج۱، ص۴۱۸؛ مواهب الجليل، ج۴، ص۲۲۵.</ref> و ظاهريان<ref>. المحلي، ج۷، ص۲۰۸؛ المجموع، ج۷، ص۲۴۸.</ref> به پشتوانه آيه قرآن<ref> سوره بقره، آیه ۱۹۶.</ref> در صورت ازاله مو به سبب عذر و اضطرار، احرام‌گزار را ميان قرباني کردن يک گوسفند، اطعام شش مسکين و سه روز روزه گرفتن مخير دانسته‌اند.  
فقيهان ديگر مذاهب اسلامي نيز ازاله مو به دست احرام‌گزار را مشمول کفاره دانسته‌اند. [[حنفيان]]<ref>. المبسوط، سرخسي، ج۴، ص۷۴-۷۵؛ بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۹۲.</ref>، [[مالکيان]]<ref>. الموطأ، ج۱، ص۴۱۸؛ مواهب الجليل، ج۴، ص۲۲۵.</ref> و [[ظاهريان]]<ref>. المحلي، ج۷، ص۲۰۸؛ المجموع، ج۷، ص۲۴۸.</ref> به پشتوانه آيه [[قرآن کریم|قرآن]]<ref> سوره بقره، آیه ۱۹۶.</ref> در صورت ازاله مو به سبب عذر و اضطرار، احرام‌گزار را ميان قرباني کردن يک گوسفند، اطعام شش مسکين و سه روز روزه گرفتن مخير دانسته‌اند.  
کفاره ازاله مو از ديدگاه شافعيان نيز يکي از اين سه گزينه است، خواه در حالت اضطرار صورت گيرد يا اختيار.<ref>. فتح العزيز، ج۷، ص۴۶۸؛ المجموع، ج۷، ص۳۶۷.</ref> ولي حنفيان بر آنند که با ازاله عمدي موي زياد، قرباني گوسفند و با ازاله عمدي‌ موي کم، پرداخت صدقه واجب مي شود. اما درباره تعيين مقصود از موي کم و زياد، اختلاف نظر دارند.<ref>. نک: بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۹۲.</ref><ref> سوره بقره، آیه ۳۴.</ref>
کفاره ازاله مو از ديدگاه [[شافعيان]] نيز يکي از اين سه گزينه است، خواه در حالت اضطرار صورت گيرد يا اختيار.<ref>. فتح العزيز، ج۷، ص۴۶۸؛ المجموع، ج۷، ص۳۶۷.</ref> ولي حنفيان بر آنند که با ازاله عمدي موي زياد، قرباني گوسفند و با ازاله عمدي‌ موي کم، پرداخت صدقه واجب مي شود. اما درباره تعيين مقصود از موي کم و زياد، اختلاف نظر دارند.<ref>. نک: بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۹۲.</ref><ref> سوره بقره، آیه ۳۴.</ref>
== برخي از احکام جزئي ازاله مو==
== برخي از احکام جزئي ازاله مو==
برخی از احکام جزئی ازاله مو درباره شخص محرم:
برخی از احکام جزئی ازاله مو درباره شخص محرم:
===خاراندن بدن و سر===
===خاراندن بدن و سر===
فقيهان امامي در جواز دست کشيدن و خاراندن بدن و سر در حال احرام، اختلاف نظر دارند. برخي از فقيهان براي اجتناب از جدا شدن مو، از اين کار نهي کرده‌اند يا به لزوم احتياط در اين ‌باره باور دارند.<ref>. المبسوط، طوسي، ج۱، ص۳۲۱؛ الجامع للشرائع، ص۱۸۴؛ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۵۹.</ref> برخي آن را مکروه شمرده‌اند.<ref>. المختصر النافع، ص۱۰۸؛ الدروس، ج۱، ص۳۸۸؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۴۳۷.</ref> بعضي از فقيهان هم‌روزگار ما اين کار را اگر به جدا شدن مو از بدن نينجامد، جايز شمرده‌‌اند.<ref>. مناسک الحج، سيستاني، ص۱۳۰-۱۳۱؛ مناسک الحج، وحيد خراساني، ص۱۰۷؛ المعتمد، ج۴، ص۲۱۱.</ref> بيشتر فقيهان اهل سنت خاراندن بدن را بر مُحرم جايز مي‌دانند، مگر آن که به جدا شدن مو از بدن بينجامد.<ref>. المجموع، ج۷، ص۲۴۸؛ کشاف القناع، ج۲، ص۴۹۲؛ الفقه علي المذاهب الاربعه، ج۱، ص۵۸۷.</ref>
فقيهان امامي در جواز دست کشيدن و خاراندن بدن و سر در حال [[احرام]]، اختلاف نظر دارند. برخي از [[فقيه|فقيهان]] براي اجتناب از جدا شدن مو، از اين کار نهي کرده‌اند يا به لزوم احتياط در اين ‌باره باور دارند.<ref>. المبسوط، طوسي، ج۱، ص۳۲۱؛ الجامع للشرائع، ص۱۸۴؛ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۵۹.</ref> برخي آن را [[مکروه]] شمرده‌اند.<ref>. المختصر النافع، ص۱۰۸؛ الدروس، ج۱، ص۳۸۸؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۴۳۷.</ref> بعضي از فقيهان هم‌روزگار ما اين کار را اگر به جدا شدن مو از بدن نينجامد، جايز شمرده‌‌اند.<ref>. مناسک الحج، سيستاني، ص۱۳۰-۱۳۱؛ مناسک الحج، وحيد خراساني، ص۱۰۷؛ المعتمد، ج۴، ص۲۱۱.</ref> بيشتر فقيهان [[اهل‌سنت]] خاراندن بدن را بر مُحرم جايز مي‌دانند، مگر آن که به جدا شدن مو از بدن بينجامد.<ref>. المجموع، ج۷، ص۲۴۸؛ کشاف القناع، ج۲، ص۴۹۲؛ الفقه علي المذاهب الاربعه، ج۱، ص۵۸۷.</ref>
===قطع عضو دارای مو===
===قطع عضو دارای مو===
به باور برخي از فقيهان، همچون علامه حلي، اگر احرام‌گزار عضوي از بدن را که مو دارد، قطع کند، کارش از جهت ازاله مو حرمت ندارد و مشمول کفاره نيست؛ زيرا ازاله يا حلق برآن صدق نمي‌کند و مقصود وي از قطع عضو، کندن مو نبوده است.<ref>. تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۴۷؛ ج۸، ص۲۰.</ref>
به باور برخي از فقيهان، همچون [[علامه حلي]]، اگر احرام‌گزار عضوي از بدن را که مو دارد، قطع کند، کارش از جهت ازاله مو حرمت ندارد و مشمول [[کفاره]] نيست؛ زيرا ازاله يا [[حلق و تقصیر|حلق]] برآن صدق نمي‌کند و مقصود وي از قطع عضو، کندن مو نبوده است.<ref>. تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۴۷؛ ج۸، ص۲۰.</ref>
شهيد اول در جواز کندن پوستي که بر آن مو باشد، ترديد کرده است.<ref>. الدروس، ج۱، ص۳۸۳.</ref> اما بسياري از فقيهان پس از او<ref>. مسالک الافهام، ج۲، ص۲۶۱؛ کشف اللثام، ج۵، ص۳۶۲.</ref>، اين ترديد را نپذيرفته و کندن پوست را مصداق تراشيدن يا ازاله مو ندانسته‌اند.<ref>. جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۸۱؛ کتاب الحج، ج۲، ص۱۹۱.</ref> بر پايه فقه اهل سنت نيز قطع کردن عضو داراي مو مصداق ازاله مو نيست و کفاره ندارد.<ref>. المغني، ج۳، ص۵۲۴؛ فتح العزيز، ج۷، ص۴۶۵.</ref>
[[شهيد اول]] در جواز کندن پوستي که بر آن مو باشد، ترديد کرده است.<ref>. الدروس، ج۱، ص۳۸۳.</ref> اما بسياري از فقيهان پس از او<ref>. مسالک الافهام، ج۲، ص۲۶۱؛ کشف اللثام، ج۵، ص۳۶۲.</ref>، اين ترديد را نپذيرفته و کندن پوست را مصداق تراشيدن يا ازاله مو ندانسته‌اند.<ref>. جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۸۱؛ کتاب الحج، ج۲، ص۱۹۱.</ref> بر پايه فقه اهل‌سنت نيز قطع کردن عضو داراي مو مصداق ازاله مو نيست و کفاره ندارد.<ref>. المغني، ج۳، ص۵۲۴؛ فتح العزيز، ج۷، ص۴۶۵.</ref>
== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
خط ۴۳: خط ۴۳:
{{منابع}}
{{منابع}}
* '''قرآن کریم'''
* '''قرآن کریم'''
* '''الام''': الشافعي (م.204ق.)، بيروت، دار الفكر، 1403ق؛
* '''الجامع للشرائع''': يحيي بن سعيد الحلي (م.690ق.)، به كوشش گروهي از فضلا، قم، سيد الشهداء، 1405ق؛
* '''الدروس الشرعيه''': الشهيد الاول (م.786ق.)، قم، نشر اسلامي، 1412ق؛
* '''السرائر''': ابن ادريس (م.598ق.)، قم، نشر اسلامي، 1411ق؛
* '''الشرح الکبير''': ابوالبرکات (م.1201ق.)، دار احياء الکتب العربيه؛
* '''الشرح الكبير''': عبدالرحمن بن قدامه (م.682ق.)، بيروت، دار الكتب العلميه؛
* '''الصحاح''': الجوهری (م.۳۹۳ق.)، به کوشش العطار، بیروت، دار العلم للملایین، ۱۴۰۷ق.
* '''العین''': خلیل (م.۱۷۵ق.)، به کوشش المخزومی و السامرائی، دارالهجره، ۱۴۰۹ق.
* '''العین''': خلیل (م.۱۷۵ق.)، به کوشش المخزومی و السامرائی، دارالهجره، ۱۴۰۹ق.
* '''الصحاح''': الجوهری (م.۳۹۳ق.)، به کوشش العطار، بیروت، دار العلم للملایین، ۱۴۰۷ق.
* '''الفقه الاسلامي و ادلته''': وهبة الزحيلي، دمشق، دار الفکر، 1418ق؛
* '''لسان العرب''': ابن منظور (م.۷۱۱ق.)، قم، ادب الحوزه، ۱۴۰۵ق.
* '''الفقه علي المذاهب الاربعة و مذهب اهل البيت''': عبدالرحمن الجزيري، محمد غروي و مازج ياسر، بيروت، الثقلين، 1419ق؛
* '''الکافی''': الکلینی (م.۳۲۹ق.)، به کوشش غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۵ش.
* '''الکافی''': الکلینی (م.۳۲۹ق.)، به کوشش غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۵ش.
* '''من لا یحضره الفقیه''': الصدوق (م.۳۸۱ق.)، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۴ق.
* '''المبسوط في فقه الاماميه''': الطوسي (م.460ق.)، به كوشش بهبودي، تهران، المكتبة المرتضويه؛
* '''المبسوط''': السرخسي (م.483ق.)، بيروت، دار المعرفه، 1406ق؛
* '''المجموع شرح المهذب''': النووي (م.676ق.)، دار الفكر؛
* '''المحلي بالآثار''': ابن حزم الاندلسي (م.456ق.)، به كوشش احمد شاكر، بيروت، دار الفکر؛
* '''المختصر النافع''': المحقق الحلي (م.676ق.)، تهران، البعثه، 1410ق؛
* '''المدونة الكبري''': مالك بن انس (م.179ق.)، مصر، مطبعة السعاده؛
* '''المعتمد في شرح المناسك''': محاضرات الخوئي (م.1413ق.)، الخلخالي، قم، مدرسة دار العلم، 1410ق؛
* '''المغني''': عبدالله بن قدامه (م.620ق.)، بيروت، دار الكتب العلميه؛
* '''المقنع''': الصدوق (م.۳۸۱ق.)، قم، مؤسسة الامام الهادی۷، ۱۴۱۵ق.
* '''المقنع''': الصدوق (م.۳۸۱ق.)، قم، مؤسسة الامام الهادی۷، ۱۴۱۵ق.
* '''المقنعه''': المفید (م.۴۱۳ق.)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۰ق.
* '''المقنعه''': المفید (م.۴۱۳ق.)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۰ق.
* '''الموطأ''': مالك بن انس (م.179ق.)، به كوشش محمد فؤاد، بيروت، دار احياء التراث العربي، 1406ق؛
* '''بدائع الصنائع''': علاء الدين الكاساني (م.587ق.)، پاكستان، المكتبة الحبيبيه، 1409ق؛
* '''بداية المجتهد''': ابن رشد القرطبي (م.595ق.)، به كوشش العطار، بيروت، دار الفكر، 1415ق؛
* '''تحرير الوسيله''': امام خميني1 (م.1368ش.)، نجف، دار الكتب العلميه، 1390ق؛
* '''تذكرة الفقهاء''': العلامة الحلي (م.726ق.)، قم، آل البيت:، ۱۴۱۴ق.
* '''تذكرة الفقهاء''': العلامة الحلي (م.726ق.)، قم، آل البيت:، ۱۴۱۴ق.
* '''تهذيب الاحكام''': الطوسي (م.460ق.)، به كوشش موسوي و آخوندي، تهران، دار الكتب الاسلاميه، 1365ش؛
* '''جامع المقاصد''': الكركي (م.940ق.)، قم، آل البيت:، 1411ق؛
* '''جواهر الكلام''': النجفي (م.1266ق.)، به كوشش قوچاني و ديگران، بيروت، دار احياء التراث العربي؛
* '''رياض المسائل''': سيد علي الطباطبائي (م.1231ق.)، قم، نشر اسلامي، 1412ق؛  
* '''رياض المسائل''': سيد علي الطباطبائي (م.1231ق.)، قم، نشر اسلامي، 1412ق؛  
* '''جواهر الكلام''': النجفي (م.1266ق.)، به كوشش قوچاني و ديگران، بيروت، دار احياء التراث العربي؛
* '''شرائع الاسلام''': المحقق الحلي (م.676ق.)، به كوشش سيد صادق شيرازي، تهران، استقلال، 1409ق؛  
* '''شرائع الاسلام''': المحقق الحلي (م.676ق.)، به كوشش سيد صادق شيرازي، تهران، استقلال، 1409ق؛  
* '''منتهي المطلب''': العلامة الحلي (م.726ق.)، مشهد، آستان قدس رضوي، 1412ق؛
* '''مسالك الافهام الي تنقيح شرائع الاسلام''': الشهيد الثاني (م.965ق.)، قم، معارف اسلامي، 1416ق؛
* '''مستند الشيعه''': احمد النراقي (م.1245ق.)، قم، آل البيت:، 1415ق؛
* '''المختصر النافع''': المحقق الحلي (م.676ق.)، تهران، البعثه، 1410ق؛
* '''تحرير الوسيله''': امام خميني1 (م.1368ش.)، نجف، دار الكتب العلميه، 1390ق؛
* '''المعتمد في شرح المناسك''': محاضرات الخوئي (م.1413ق.)، الخلخالي، قم، مدرسة دار العلم، 1410ق؛
* '''تهذيب الاحكام''': الطوسي (م.460ق.)، به كوشش موسوي و آخوندي، تهران، دار الكتب الاسلاميه، 1365ش؛
* '''مدارك الاحكام''': سيد محمد بن علي الموسوي العاملي (م.1009ق.)، قم، آل البيت:، 1410ق؛
* '''المبسوط في فقه الاماميه''': الطوسي (م.460ق.)، به كوشش بهبودي، تهران، المكتبة المرتضويه؛
* '''جامع المقاصد''': الكركي (م.940ق.)، قم، آل البيت:، 1411ق؛
* '''الجامع للشرائع''': يحيي بن سعيد الحلي (م.690ق.)، به كوشش گروهي از فضلا، قم، سيد الشهداء، 1405ق؛
* '''مناسک الحج''': الوحيد الخراساني؛
* '''المغني''': عبدالله بن قدامه (م.620ق.)، بيروت، دار الكتب العلميه؛
* '''الشرح الكبير''': عبدالرحمن بن قدامه (م.682ق.)، بيروت، دار الكتب العلميه؛
* '''الشرح الکبير''': ابوالبرکات (م.1201ق.)، دار احياء الکتب العربيه؛
* '''الفقه الاسلامي و ادلته''': وهبة الزحيلي، دمشق، دار الفکر، 1418ق؛
* '''بدائع الصنائع''': علاء الدين الكاساني (م.587ق.)، پاكستان، المكتبة الحبيبيه، 1409ق؛
* '''فتح العزيز''': عبدالكريم بن محمد الرافعي (م.623ق.)، دار الفكر؛  
* '''فتح العزيز''': عبدالكريم بن محمد الرافعي (م.623ق.)، دار الفكر؛  
* '''فتح الوهاب''': زكريا بن محمد الانصاري (م.936ق.)، به كوشش دار الكتب العلميه، 1418ق؛  
* '''فتح الوهاب''': زكريا بن محمد الانصاري (م.936ق.)، به كوشش دار الكتب العلميه، 1418ق؛  
* '''بداية المجتهد''': ابن رشد القرطبي (م.595ق.)، به كوشش العطار، بيروت، دار الفكر، 1415ق؛
* '''الموطأ''': مالك بن انس (م.179ق.)، به كوشش محمد فؤاد، بيروت، دار احياء التراث العربي، 1406ق؛
* '''المبسوط''': السرخسي (م.483ق.)، بيروت، دار المعرفه، 1406ق؛
* '''المدونة الكبري''': مالك بن انس (م.179ق.)، مصر، مطبعة السعاده؛
* '''الام''': الشافعي (م.204ق.)، بيروت، دار الفكر، 1403ق؛
* '''المجموع شرح المهذب''': النووي (م.676ق.)، دار الفكر؛
* '''الدروس الشرعيه''': الشهيد الاول (م.786ق.)، قم، نشر اسلامي، 1412ق؛
* '''السرائر''': ابن ادريس (م.598ق.)، قم، نشر اسلامي، 1411ق؛
* '''الفقه علي المذاهب الاربعة و مذهب اهل البيت''': عبدالرحمن الجزيري، محمد غروي و مازج ياسر، بيروت، الثقلين، 1419ق؛
* '''كشف اللثام''': الفاضل الهندي (م.1137ق.)، قم، نشر اسلامي، 1416ق؛  
* '''كشف اللثام''': الفاضل الهندي (م.1137ق.)، قم، نشر اسلامي، 1416ق؛  
* '''المحلي بالآثار''': ابن حزم الاندلسي (م.456ق.)، به كوشش احمد شاكر، بيروت، دار الفکر؛
* '''لسان العرب''': ابن منظور (م.۷۱۱ق.)، قم، ادب الحوزه، ۱۴۰۵ق.
* '''مختلف الشيعه''': العلامة الحلي (م.726ق.)، قم، النشر الاسلامي، 1412ق؛
* '''مختلف الشيعه''': العلامة الحلي (م.726ق.)، قم، النشر الاسلامي، 1412ق؛
* '''مدارك الاحكام''': سيد محمد بن علي الموسوي العاملي (م.1009ق.)، قم، آل البيت:، 1410ق؛
* '''مسالك الافهام الي تنقيح شرائع الاسلام''': الشهيد الثاني (م.965ق.)، قم، معارف اسلامي، 1416ق؛
* '''مستند الشيعه''': احمد النراقي (م.1245ق.)، قم، آل البيت:، 1415ق؛
* '''من لا یحضره الفقیه''': الصدوق (م.۳۸۱ق.)، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۴ق.
* '''مناسک الحج''': الوحيد الخراساني؛
* '''منتهي المطلب''': العلامة الحلي (م.726ق.)، مشهد، آستان قدس رضوي، 1412ق؛
* '''مواهب الجليل''': الحطاب الرعيني (م.954ق.)، به كوشش زكريا عميرات، بيروت، دار الكتب العلميه، 1416ق؛  
* '''مواهب الجليل''': الحطاب الرعيني (م.954ق.)، به كوشش زكريا عميرات، بيروت، دار الكتب العلميه، 1416ق؛  
* '''نزهة الناظر''': يحيي بن سعيد حلي (م.689ق.)، به كوشش حسيني و واعظي، نجف، مطبعة الآداب، 1386ق؛  
* '''نزهة الناظر''': يحيي بن سعيد حلي (م.689ق.)، به كوشش حسيني و واعظي، نجف، مطبعة الآداب، 1386ق؛  
۴۲

ویرایش