پرش به محتوا

کاربر:Salar2/صفحه تمرین۱: تفاوت میان نسخه‌ها

۷٬۱۲۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۹ مهٔ ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{احکام احرام عمودی}}
{{احکام احرام عمودی}}
''' ازاله مو''' در منابع [[فقه|فقهی]]، به معنای از میان بردن مو با هر وسیله ممکن است. حکم ازاله مو در حال [[احرام]]، با استناد به آیات [[قرآن کریم|قرآن]] و [[روایات]] از دیدگاه فقهای [[شیعه امامیه|امامیه]] و [[اهل‌سنت]] [[حرام]] دانسته‌ شده است. در فقه [[اسلام|اسلامی]]، در پاره‌ای موارد، ازاله موی احرام‌گزار جایز شده است.
{{مقاله فقهی
| صفحه =
| لینک =
| متن =
{{جعبه اطلاعات اعمال
| عنوان = مالیدن روغن به بدن
| تصویر =
| توضیح تصویر =
| فیلم =
| توضیح فیلم =
| دسته = [[محرمات احرام]]
| مربوط به آیین = [[احرام]] در [[عمره]] و [[حج]]
| مکان = [[حرم مکی]]
| زمان = هنگام [[احرام]]
| عمل قبلی =
| عمل بعدی =
| حکم = حرام است
| کفاره = دارد
| پیامد فقهی =
| ثواب =
| آداب وابسته =
| فلسفه و اسرار =
| منشاء و تاریخچه =
| مکان‌های وابسته =
| اشیای وابسته =
| ذکرهای وابسته =
| دعاهای وابسته =
| مفاهیم فقهی وابسته = [[محرمات احرام]]
| احکام فقهی وابسته =
| صفحه فتواهای مراجع =
| جستارهای وابسته =
}}
''' روغن مالیدن به بدن''' در منابع [[فقه|فقهی]]، به معنای از میان بردن مو با هر وسیله ممکن است. حکم ازاله مو در حال [[احرام]]، با استناد به آیات [[قرآن کریم|قرآن]] و [[روایات]] از دیدگاه فقهای [[شیعه امامیه|امامیه]] و [[اهل‌سنت]] [[حرام]] دانسته‌ شده است. در فقه [[اسلام|اسلامی]]، در پاره‌ای موارد، ازاله موی احرام‌گزار جایز شده است.
فقیهان همه [[مذاهب اسلامی]] بر اصل وجوب [[کفاره]] برای ازاله در حالت احرام اتفاق نظر دارند، هر چند در جزئیات آن اختلاف نظر دیده می‌شود.
فقیهان همه [[مذاهب اسلامی]] بر اصل وجوب [[کفاره]] برای ازاله در حالت احرام اتفاق نظر دارند، هر چند در جزئیات آن اختلاف نظر دیده می‌شود.
==مفهوم‌شناسی==
==مفهوم‌شناسی==
ازاله از ریشه «ز ـ و ـ ل» و به معنای رفع کردن و زدودن، از میان بردن، و دور ساختن است.<ref>العین، ج۷، ص۳۸۴؛ الصحاح، ج۴، ص۱۷۱۹-۱۷۲۰؛ لسان العرب، ج۶، ص۱۱۵-۱۱۶، «زول».</ref>مقصود از ازاله مو در منابع فقهی، ستردن و از میان بردن مو با هر وسیله ممکن است. این موضوع به‌منزله یکی از [[محرمات احرام]]، پیرو طرح آن در قرآن کریم<ref>سوره بقره، آیه ۳۴.</ref> و روایات،<ref>الکافی، ج۴، ص۳۶۱؛ من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۳۵۶-۳۶۰.</ref> در نخستین منابع فقهی مطرح‌شده است. <ref>المقنع، ص۲۳۸-۲۳۹؛ المقنعه، ص۴۳۲.</ref>
روغن مالي از دو واژه «روغن» و «ماليدن» ترکيب شده است. «روغن» به ماده اي چرب گفته مي شود که از پيه و شير حيوانات و يا از گياهان گرفته مي شود و در حرارت متعارف ميعان پيدا مي کند.<ref>. لغت نامه، ج8، ص10917؛ فرهنگ فقه، ج4، ص196.</ref> در عربي به آن «دُهن» گفته مي شود<ref>. معجم مقاييس اللغه، ج2، ص308؛ تاج العروس، ج18، ص212-209؛ مجمع البحرين، ج6، ص249«دهن».</ref>و به روغني که از زيتون گرفته مي شود «زَيت»<ref>. معجم مقاييس اللغه، ج3، ص39؛ لسان العرب، ج2، ص35؛ تاج العروس، ج3، ص56«زیت».</ref>و به روغني که از شير حيوانات گرفته مي شود «الزُبد» و «السَمن» گفته مي شود با اين تفاوت که «الزبد» به روغن حيواني قبل از مذاب شدن اطلاق مي گردد.<ref>. العين، ج7، ص357؛ لسان العرب، ج3، ص192؛ تاج العروس، ج4، ص471«زبد».</ref> به چربي که از بدن و گوشت حيوان گرفته مي شود «شَحم» گفته مي شود. <ref>. لغت نامه، ج9، ص12501؛ لسان العرب، ج12، ص319«شحم».</ref>به عمل روغن ماليدن «اِدهان»، «إدّهان» «تدهُّن»<ref>. الصحاح، ج‌5، ص: 2115‌؛ لسان العرب، ج13، ص209؛ تذکرة الفقهاء، ج7، ص320«دهن».</ref> و «تدهين»<ref>. تاج العروس، ج4، ص202«مرح»؛ مستند الشيعه، ج11، ص394.</ref>مي گويند. عمل روغن ماليدن يکي از سنت هاي رايج در ميان بسياري از ملت ها بوده است که از گذشته تا حال  افرادي به بدن، صورت و موهاي خود، براي اهدافي همچون حفظ سلامت، لطافت پوست، درمان و زيبايي روغن مي¬ماليده اند.  
==حکم ازاله موی احرام‌گزار==
در اسلام روغن ماليدن عملي مشروع و در مواردي مستحب شمرده شده و به جهت آثار و فوائد مادي و معنوي فراوان اين عمل بر انجام آن تاکيد زيادي شده است. در حديثي آمده است که رسول خدا(ص) ماليدن روغن را دوست مي داشت و چرکين و آشفته بودن سر و بدن را ناخرسند مي شمرد.<ref>. وسائل الشيعه، ج2، ص157؛ بحار الانوار، ج16، ص247؛ مکارم الاخلاق، ص33.</ref> در روايتي علي(ع) فرمود: روغن پوست را نرم و ذهن را زياد و مجاري آب به بدن را باز مي کند و سختي و آلودگي پوست را زدوده و آن را روشن و شفاف مي کند.<ref>. الکافي، ج6، ص519؛ الخصال، ص611؛ بحار الانوار، ج10، ص90.</ref> امام صادق(ع) نيز روغن مالي را سبب برطرف شدن بدي برشمرد<ref>. الکافي، ج6، ص519؛ وسائل الشيعه، ج2، ص156.</ref> و هديه دادن روغن را توصيه کرده است.<ref>. وسائل الشيعه، ج2، ص159؛ بحار الانوار، ج73، ص145.</ref>
حکم ازاله موی احرام‌گزار از دیدگاه فقهای امامیه و اهل‌سنت:
افزون بر اين در روايات به روغن مالي با روغن هاي مختلف توصيه شده است، چنان که در سيره پيامبر(ص) نيز نقل شده است که آن حضرت با روغن هاي مختلف بدن خود را روغن مالي مي کرد.<ref>. وسائل الشيعه، ج2، ص157؛ مکارم الاخلاق، ص33؛ بحار الانوار، ج16، ص247.</ref> از جمله روغن هايي که براي آن آثار و فوائد زيادي ذکر شده روغن زيتون،<ref>. الکافی، ج6، ص331؛ بحار الانوار، ج63، ص 182؛ تفسير نمونه، ج14، ص221. </ref> روغن بنفشه<ref>. الکافي، ج6، ص521؛ جامع احاديث الشيعه، ج16، ص666؛ طب الائمه، ص93.</ref> و روغن زنبق<ref>. الکافي، ج6، ص523؛ وسائل الشيعه، ج2، ص167؛ طب الائمه، ص94.</ref> است.  
===از دیدگاه فقهای امامیه===
==آداب روغن مالیدن==
همه فقیهان امامی،<ref>تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۴۵-۳۴۶، ۳۵۱؛ ریاض المسائل، ج۶، ص۳۲۲؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۷۸.</ref> ازاله مو از سراسر بدن احرام‌گزار از جمله سر، صورت، ابرو، زیر بغل و شرمگاه را جز در صورت ضرورت، [[حرام]] دانسته‌اند. <ref>المقنعه، ص۴۳۲؛ شرائع الاسلام، ج۱، ص۲۲۷؛ منتهی المطلب، ج۲، ص۷۹۳.</ref> در حرمت ازاله، فرقی میان انواع آن چون تراشیدن، کندن و ازاله با مواد زایل‌کننده نیست. <ref>تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۴۶؛ مسالک الافهام، ج۲، ص۲۶۲؛ مستند الشیعه، ج۱۱، ص۳۹۷.</ref> همچنین کم یا بسیار بودن مقدار مو اثری در این حکم ندارد.<ref>المختصر النافع، ص۸۵؛ تحریر الوسیله، ج۱، ص۴۲۴.</ref> برای حکم حرمت، به قرآن،<ref>سوره بقره، آیه ۱۹۶.</ref> استناد شده.<ref>منتهی المطلب، ج۲، ص۷۹۳؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۷۷؛ المعتمد، ج۴، ص۱۹۸.</ref>پشتوانه دیگر، حدیث‌های گوناگونند که برخی از آن‌ها از جمله روایت حریز؛<ref> من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۳۴۸؛ التهذیب، ج۵، ص۳۰۶.</ref> صحیح قلمداد شده‌اند؛<ref>ریاض المسائل، ج۶، ص۳۲۱.</ref>  
همچنين براي روغن مالي آدابي نيز ذکر شده است. از جمله در روايات بر انجام روغن مالي در شب توصيه شده است. در حديثي امام باقر(ع) فرمود: روغن مالي در شب سبب جريان يافتن روغن در رگها شده و آبياري شدن پوست و سفيد شدن صورت مي گردد.<ref>. الکافي، ج6، ص519؛ وسائل الشيعه، ج2، ص158؛ طب الائمه، ص93.</ref> ادب ديگر اين عمل شروع از سر و قسمت بالاي بدن است. در سيره رسول خدا(ص) نقل شده که آن حضرت هنگام روغن مالي نخست سر و سپس ريش را روغن مالي مي کردند و نيز نقل شده که آن حضرت نخست دو ابرو و سپس سبيل را روغن مالي مي کردند و در پي آن روغن را داخل بيني کرده و مي بوييدند و سپس سر را روغن مالي مي کردند.<ref>. وسائل الشيعه، ج2، ص157؛ بحار الانوار، ج16، ص247؛ مکارم الاخلاق، ص33.</ref>در احاديثي ديگر مردان از روغن ماليدن به بدن در هر روز منع شده و اين عمل سبب شبيه شدن آنان به زنان شمرده شده است.<ref>. الکافي، ج6، ص520؛ وسائل الشيعه، ج2، ص160؛ جامع احاديث الشيعه، ج16ف ص665.</ref>از اين رو در احاديثي ديگر مردان به يک بار روغن ماليدن در سال يا هر ماه<ref>. الکافي، ج6، ص520؛ جامع احاديث الشيعه، ج16، ص665؛ وسائل الشيعه، ج2، ص160.</ref>و در برخي روايات به انجام يک مرتبه در هر جمعه توصيه شده اند. <ref>. الکافي، ج6، ص520؛ وسائل الشيعه، ج2، ص160؛ جامع احاديث الشيعه، ج16، ص676.</ref> در حديثي نيز به گفتن بسم الله هنگام روغن مالي و خواندن دعاي: « اللهم إني أسألك الزين والزينة والمحبة وأعوذ بك من الشين والشنآن والمقت» پس از ريختن روغن در کف دست براي انجام اين عمل سفارش شده است.<ref>. الکافي، ج6، ص519 و 520؛ وسائل الشيعه، ج2، ص159؛ جامع احاديث الشيعه، ج16، ص666.</ref>
فقیهان با توجه به عمومیت دلیل، ازاله موی احرام‌گزار به دست دیگری را حتی اگر [[احرام|محرم]] نباشد، حرام می‌دانند.<ref> تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۵۲.</ref> در جواز ازاله موی غیر محرم به دست [[احرام|احرام‌گزار]] اختلاف است.<ref>مدارک الاحکام، ج۷، ص۳۵۳؛ مستند الشیعه، ج۱۱، ص۳۹۷.</ref> برخی از فقیهان متقدم<ref> المبسوط، طوسی، ج۱، ص۳۵۳؛ منتهی المطلب، ج۲، ص۷۹۴.</ref> و متأخر امامی<ref> جامع المقاصد، ج۳، ص۳۶۳؛ مستند الشیعه، ج۱۱، ص۳۹۷.</ref> به جواز آن قائل هستند. دیدگاه دیگر در این باره، حرمت ازاله است که برخی از فقیهان مقدم<ref>التهذیب، ج۵، ص۳۴۰؛ الجامع للشرائع، ص۱۸۴.</ref> و متأخر<ref>مدارک الاحکام، ج۷، ص۳۵۳؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۸۱.</ref> و شماری از فقیهان هم‌روزگار<ref> المعتمد، ج۴، ص۲۰۱؛ تحریر الوسیله، ج۱، ص۴۲۵؛ مناسک الحج، وحید خراسانی، ص۱۰۶.</ref> بدان باور دارند.  
 روغن مالي در حال احرام: روغن مالي هر چند عملي مباح و بلکه مستحب است، ولي به جهت داشتن بوي خوش و زينت بودن، يکي از مظاهر رفاه و توجه شخص به خويشتن به شمار مي رود، از اين رو با حکمت احرام منافات داشته و اسلام استعمال آن را در حال احرام منع کرده است. همه فقيهان شيعه<ref>. تذکرة الفقهاء، ج7، ص323؛ الحدائق الناضره، ج15، ص500؛ مستند الشيعه، ج7، ص394.</ref> و فقهاي مذاهب مختلف اهل سنت<ref>. فتح العزيز، ج7، ص457؛ المدونة الکبري، ج1، ص455؛ المبسوط، ج4، ص122.</ref>روغن مالي را به طور کلي از محرمات احرام شمرده اند. برخي از فقيهان اماميه گفته اند: در حرمت روغن مالي تفاوتي ميان اين که اين عمل از سوي خود محرم انجام شود يا ديگري به بدن او روغن بمالد وجود ندارد، چنان که تفاوتي ميان اين که روغن ياد شده مذاب يا غير مذاب باشد، به سر يا بقيه اعضاي بدم ماليده شود، به قصد زينت يا هدف ديگر- به جز موارد ضرورت- ماليده شود، روغن خوراکي يا غير خوراکي باشد، روغن پاک يا نجس باشد وجود ندارد و در همه اين موارد روغن مالي حرام است.<ref>. کشف الغطاء، ج4، ص571.</ref>
===از دیدگاه فقهای اهل‌سنت===
==انواع روغن مالیدن==
به باور همه فقیهان مذاهب اهل سنت<ref>المغنی، ج۳، ص۲۷۹؛ الشرح الکبیر، ابن قدامه، ج۳، ص۲۶۲؛ الفقه الاسلامی، ج۳، ص۲۳۹.</ref> نیز ازاله موی احرام‌گزار حرام است؛<ref>بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۹۲؛ فتح الوهاب، ج۱، ص۲۶۲.</ref> خواه خودش ازاله کند و خواه دیگری.<ref>حاشیة رد المحتار، ج۲، ص۵۳۸.</ref> مهم‌ترین پشتوانه آن‌ها آیه 196 بقره/2 است. <ref>الموطأ، ج۱، ص۴۱۷؛ بدایة المجتهد، ج۱، ص۳۳۲.</ref> به باور آنان، تفاوتی میان تراشیدن یا کوتاه کردن و کندن و غیر آن نیست و هر ازاله‌ای حرام به شمار می‌رود. <ref>فتح العزیز، ج۷، ص۴۶۴-۴۶۵؛ بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۹۲؛ المغنی، ج۳، ص۲۹۷،۵۲۰.</ref>
البته فتواي فقيهان در باره معطر بودن يا نبودن روغن تفاوت دارد که در ذيل به طور جداگانه به حکم روغن مالي با هر يک از اين دو نوع همراه با ادله آنها اشاره مي شود.
فقیهان مذاهب اهل سنت نیز درباره جواز ازاله موی غیر محرم به دست احرام‌گزار اختلاف نظر دارند. [[ابوحنیفه]] به حرمت قائل است.<ref> بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۹۳؛ المبسوط، سرخسی، ج۴، ص۷۲؛ الشرح الکبیر، ابن قدامه، ج۳، ص۲۶۷.</ref>
===مالیدن روغن غیر معطر===
این نظر به [[مالک بن انس]] نیز منسوب است؛<ref>المدونة الکبری، ج۱، ص۴۲۸.</ref> هر چند اعتقاد به [[جواز]] هم به او نسبت یافته است.<ref>فتح العزیز، ج۷، ص۴۶۹.</ref> شافعیان، حنبلیان<ref>الام، ج۲، ص۲۰۶؛ المغنی، ج۳، ص۵۲۴؛ المجموع، ج۷، ص۳۴۵-۳۴۶.</ref> و برخی از فقیهان متقدم مانند مجاهد، عطاء، اسحاق و ابوثور این نظر را پذیرفته‌اند.<ref>المغنی، ج۳، ص۵۲۴.</ref>
فقهاي اماميه و اهل سنت در مورد حکم ماليدن روغن غيرمعطر از سوي محرم اختلاف نظر دارند. مشهور فقيهان اماميه روغن مالي با روغن غير معطر را حرام مي دانند.<ref>. الخلاف، ج‌2، ص303‌؛ الحدائق الناضره، ج15، ص501؛ مستند الشيعه، ج11، ص394.</ref> امام خميني و آيت الله سيستاني از فقهاي معاصر اماميه از جمله پيروان اين ديدگاه هستند.<ref>. تحرير الوسيلة، ج1، ص424؛ مناسک حج (سيستاني)، ص128-129.</ref> دليل اينان بر حرمت رواياتي است که در آنها به طور مطلق از حرمت روغن مالي در حال احرام ياد شده است يا رواياتي که در آنها روغن مالي تنها در حال ضرورت مباح شمرده شده است.<ref>. الحدائق الناضره، ج15، ص502؛ مستند الشيعه، ج11، ص394.</ref> بيشتر فقيهان مذاهب اهل سنت نيز قائل به حرمت اين عمل بر محرم هستند.<ref>.  بدائع الصنائع، ج2، ص190؛ المدونة الکبري، ج1، ص455؛ المغني، ج3، ص300.</ref> دليل برخي از آنان منافات روغن مالي با ژوليدگي و غبارآلودگي است که در حديث نبوي يکي از ويژگيهاي حج گزار در حال احرام شمرده شده است.<ref>. المبسوط، ج4، ص122.</ref> شافعي و برخي فقهاي ديگر اهل سنت استفاده از روغن غير معطر را براي دست ها و بدن جايز مي داند، اما بر آنند که استفاده از آن براي موهاي سر جايز نيست؛ زيرا روغن غير معطر نيز سبب مرتب شدن موها و از بين رفتن ژوليدگي مي شود که اين امر با حکمت احرام سازگار نيست.<ref>. الأم، ج2، ص166 ، ج5، ص 247؛ المجموع، ج7، ص282؛ المغني، ج3، ص300.</ref>  
==موارد جواز ازاله مو==
در مقابل برخي از فقيهان اماميه روغن مالي با روغن هاي غير معطر را بر محرم جايز شمرده اند. دليل اينان افزون بر اصل اباحه، رواياتي است که اين عمل در موارد مداوا جايز شمرده شده است.<ref>. مختلف الشيعه، ج4، ص74؛ الحدائق الناضره، ج15، ص503.</ref>پيروان نظريه مشهور در پاسخ گفته اند: اصل اباحه از يک سو مخالف احتياط است و از سوي ديگر هنگامي به آن استناد مي شود که دليلي بر حرمت وجود نداشته باشد و در مورد بحث دليل بر حرمت وجود دارد. روايات مورد استناد نيز اختصاص به موارد ضرورت دارد که همگان بر جواز آن اتفاق نظر دارند.<ref>. مختلف الشيعه، ج4، ص74؛ الحدائق الناضره، ج15، ص503؛ جواهر الکلام، ج18، ص376.</ref>
در فقه اسلامی، در پاره‌ای موارد، ازاله موی احرام‌گزار جایز به شمار رفته است:
===مالیدن روغن معطر===
*'''زیانباربودن مو'''
فقهاي شيعه به اتفاق با استناد به روايات، استعمال روغن معطر را بر محرم حرام دانسته اند.<ref>. منتهى المطلب، ج‌10، ص206‌؛ الحدائق الناضرة، ج15، ص500؛ جواهر الکلام، ج18، ص374.</ref>همه فقيهان مذاهب اهل سنت نيز قائل به حرمت ماليدن روغن معطر بر بدن هستند.<ref>. المجموع، ج7، ص279؛ المدونة الکبري، ج1، ص455 - 456؛ المبسوط، ج4، ص8.</ref> هر چند در مورد برخي از روغن هاي معطر همچون بنفشه اختلاف نظر دارند که برخي از آنان از جمله مالک و ابوثور و اصحاب رأي قائل به کراهت ماليدن آن به بدن هستند<ref>. المدونة الكبرى، ج1، ص456؛  المغني، ج3، ص300.</ref> و شافعي آن را خارج از مصاديق روغن معطر دانسته است.<ref>. المجموع، ج7، ص 278 - 279؛  فتح العزيز، ج7، ص458.</ref> دليل برخي از اينان بر حرمت روايتي از رسول خدا (ص)است که در آن حج گزار به صفت ژوليده و غبار آلود بودن توصيف شده است و روغن مالي کردن با صفت ياد شده منافات داشته و اين ويژگي حج گزار را از بين مي برد.<ref>. المبسوط، ج4، ص8.</ref> دليل ديگر آن است که هدف حج گزار استفاده از بوي خوش روغنهاي معطر و طلب آسايش با آنها است که اين امر بر محرم حرام است.<ref>. المغني، ج3، ص300.</ref>  
به اتفاق فقیهان امامی<ref>مدارک الاحکام، ج۷، ص۳۵۱؛ الحدائق، ج۱۵، ص۵۱۲؛ مستند الشیعه، ج۱۱، ص۳۹۷.</ref>
همچنين فقيهان اسلامي در مورد روغن مالي با روغن هاي معطر قبل از احرام در صورتي که اثر آن تا بعد از احرام باقي مي ماند اختلاف نظر دارند. مشهور فقيهان شيعه با استناد به رواياتي که در آنها اين عمل قبل از احرام نهي شده، روغن مالي با روغنهاي معطر را حرام شمرده اند.<ref>. تذکرة الفقهاء، ج7، ص226 و 227؛ الحدائق الناضره، ج15، ص501 و 502؛ جواهر الکلام، ج18، ص375.</ref>اما در مقابل برخي فقيهان با استناد به اصل اباحه و اطلاق برخي روايات که از اباحه روغن مالي قبل از احرام ياد شده و رواياتي که در آنها اين عمل بر محرم مکروه شمرده شده و نيز محل بودن حج گزار قبل از احرام اين عمل را مباح و مکروه شمرده اند.<ref>. ر.ک: مستند الشيعه، ج11، ص395؛ الحدائق الناضره، ج15، ص500؛ رياض المسائل، ج6، ص321.</ref>اما پيروان ديدگاه مشهور، دلايل ياد شده را براي اثبات اين ادعا کافي ندانسته و از آنها پاسخ داده اند.<ref>. مستند الشيعه، ج11، ص395؛ الحدائق الناضره، ج15، ص500؛ رياض المسائل، ج6، ص321.</ref> بيشتر فقيهان مذاهب اهل سنت با استناد به روايتي از عايشه که در آن از معطر کردن رسول خدا قبل از احرام از سوي وي سخن به ميان آمده، اين عمل را جايز دانسته اند.<ref>. الام، ج7، ص227؛ المبسوط، ج4، ص4؛ المغني، ج3، ص227.</ref>اما از مالک نقل شده که وي اين عمل را ناخوشايند شمرده است.<ref>. المدونة الکبري، ج1، ص361؛ مواهب الجليل، ج4، ص231.</ref>
در مواردی که وجود مو باعث زیان دیدن و آزار احرام‌گزار گردد، ازاله آن جایز است؛<ref>تحریر الاحکام، ج۲، ص۶۶؛ مسالک الافهام، ج۲، ص۲۶۲؛ تحریر الوسیله، ج۱، ص۴۲۵.</ref>خواه ضرر ناشی از رویش مو در محل خاصی مانند چشم باشد و خواه از جهت آن که دفع ضرر یا درمان بیماری وابسته به آن است.<ref>کشف اللثام، ج۵، ص۳۶۱؛ المعتمد، ج۴، ص۲۰۰.</ref> [[فقیه|فقیهان]] [[مذاهب اهل سنت]] نیز ازاله مو درصورت آزار دیدن و زیان [[احرام|احرام‌گزار]] را جایز می‌دانند.<ref>الموطأ، ج۱، ص۴۱۷-۴۱۸؛ المغنی، ج۳، ص۲۹۷؛ الفقه علی المذاهب الاربعه، ج۱، ص۸۹۷.</ref>
==کفاره روغن مالي==
*'''هنگام وضو و غسل'''
به نظر مشهور فقيهان اماميه ماليدن روغن معطر به بدن هر چند براي ضرورت و درمان باشد کفاره دارد.<ref>. شرائع الاسلام، ج1، ص185؛ منتهى المطلب ج‌10، ص205 - 206؛  تحرير الأحكام، ج‌2، ص: 35‌.</ref> دليل اين امر روايت معاوية بن عمار است که در آن کفاره در صورت روغن مالي براي مداوا ثابت دانسته شده است.<ref>. الخلاف، ج2، ص302؛ تذکرة الفقهاء، ج7، ص323- 320؛ الحدائق الناضره، ج15، ص504.</ref>برخي فقيهان به جهت مقطوع بودن روايت ياد شده و اشتمال آن بر کفاره جاهل، در حالي که بر جاهل کفاره واجب نيست و اختصاص روايت به مورد ضرورت، دلالت روايت را بر مدعا ثابت ندانسته، ولي گفته اند: به جهت اتفاق فقيهان متقدم بر حکم ياد شده و اعتضاد اين حکم با روايت مذکور، احتياط اقتضا مي کند که در اين مساله به وجوب کفاره حکم کرد.<ref>. الحدائق الناضره، ج15، ص504 - 505.</ref> پيروان اين ديدگاه کفاره روغن مالي را در صورت ارتکاب اين عمل از روي علم و عمد يک گوسفند و در صورت ارتکاب آن از روي جهل اطعام فقير دانسته اند.<ref>. ارشاد الاذهان، ج1، ص324؛ مناسک الحج، تبريزي، ص126؛ مناسک الحج، سيستاني، ص129.</ref>در مقابل برخي کفاره ياد شده را مستحب شمرده<ref>. مناسک الحج، وحيد خراساني، ص105.</ref>و يا آن را لازم ندانسته اند.<ref>. مناسک الحج، فياض، ص131.</ref>اما به نظر فقيهان اماميه روغن مالي با روغن غير معطر کفاره ندارد. دليل اين امر علاوه بر اصل برائت، روايتي از امام صادق(ع) است که در آن اين عمل جايز شمرده شده و از کفاره سخني به ميان نيامده است.<ref>. الخلاف، ج‌2، ص: 303‌؛  تذکرة الفقهاء، ج7، ص320؛  تحرير الوسيلة، ج1، ص424.</ref> اما اهل سنت در اين مورد اختلاف دارند. حنفيه برآنند که در صورت روغن مالي عضو کامل با روغن معطر بايد حيواني را قرباني کند و در غير اين صورت پرداخت صدقه کفايت مي کند، اما در مورد روغن مالي با روغن غير معطر اختلاف نظر دارند. ابو حنيفه قرباني کردن حيواني را واجب شمرده است، اما ابويوسف و برخي فقيهان ديگر تنها پرداخت صدقه را کافي شمرده اند.<ref>. المبسوط، ج4، ص122؛  بدائع الصنايع، ج2، ص190.</ref> شافعي در ماليدن روغن غير معطر به سر و محاسن کفاره را ثابت مي‌داند و در غير مواضع ياد شده به وجوب کفاره معتقد نيست، ولي در روغن معطر کفاره را مطلقا واجب دانسته است.<ref>. الام، ج2، ص152؛  المجموع، ج7، ص279 ،282 ،462؛  مغني المحتاج، ج1، ص520.</ref> مالکيه نيز برآنند که روغن مالي با روغن معطر کفاره دارد، ولي با روغن غير معطر کفاره ندارد.<ref>. المغني، ج3، ص300 - 301.</ref>همچنين بيشتر فقهاي مذاهب اهل سنت از وجوب کفاره در صورت ضرورت اين عمل ياد کرده اند،<ref>. الام، ج2، ص224؛ مواهب الجليل، ج4، ص229؛ المغني، ج3، ص301.</ref>اما حنفيه پرداخت کفاره را در صورت ضرورت واجب ندانسته اند.<ref>. المبسوط، ج4، ص123.</ref>
از دیدگاه فقیهان شیعه<ref>النهایه، ص۲۳۳-۲۳۴؛ السرائر، ج۱، ص۵۵۴؛ مختلف الشیعه، ج۴، ص۱۷۱؛ تحریر الوسیله، ج۱، ص۴۲۵.</ref> و برخی از اهل سنت<ref>الشرح الکبیر، ابوالبرکات، ج۲، ص۶۰.</ref> کنده شدن غیرعمدی موی احرام‌گزار به هنگام [[وضو]] و [[غسل]] اشکال ندارد، هر چند [[مستحب]] باشد.<ref> الدروس، ج۱، ص۳۸۲؛ مسالک الافهام، ج۲، ص۴۸۶.</ref>
== کفاره ازاله مو در حال احرام ==
فقیهان همه مذاهب اسلامی<ref>نک: المغنی، ج۳، ص۵۲۰؛ تذکرة الفقهاء، ج۸، ص۱۴.</ref> بر اصل [[وجوب]] [[کفاره]] برای ازاله در حالت احرام اتفاق نظر دارند، هر چند در جزئیات آن اختلاف نظر دیده می‌شود:
===دیدگاه فقیهان امامیه===
از دید مشهور فقیهان امامی،<ref>المقنع، ص۲۳۸-۲۳۹؛ کشف اللثام، ج۶، ص۴۷۰؛ جواهر الکلام، ج۲۰، ص۴۰۸.</ref> به پشتوانه [[آیه قرآن]] <ref>سوره بقره، آیه ۱۹۶.</ref> و روایات،<ref> الکافی، ج۴، ص۳۵۸؛ التهذیب، ج۵، ص۳۳۳، ۳۶۹.</ref> کفاره ازاله موی سر در صورت [[اضطرار]]، سه روز [[روزه]] گرفتن یا [[اطعام در حج|اطعام]] شش مسکین ـ دو مد طعام برای هر مسکین ـ یا [[قربانى|قربانی]] کردن یک گوسفند، به‌گونه [[واجب تخییری]]، است.
بیشتر فقیهان [[شیعه امامیه|امامی]] به پشتوانه ادله عام کفارات و حدیث‌های خاص، کفاره ازاله عمدی مو در غیر اضطرار را قربانی کردن یک گوسفند دانسته‌اند.<ref>نزهة الناظر، ص۶۷؛ الحدائق، ج۱۵، ص۵۱۲، ۵۱۴؛ المعتمد، ج۴، ص۲۰۳.</ref> البته شماری از آنان از باب [[احتیاط]] به این حکم باور دارند.<ref>جواهر الکلام، ج۲۰، ص۴۰۸؛ تحریر الوسیله، ج۱، ص۴۲۵.</ref>  
گفتنی است در دیدگاه برخی از فقیهان، این [[کفاره تخییری]] به موی سر اختصاص ندارد و ازاله دیگر موهای بدن، جز موارد خاص یاد شده در [[روایات]]، نیز همین حکم را دارد<ref>کشف اللثام، ج۶، ص۴۶۹؛ جواهر الکلام، ج۲۰، ص۴۰۶.</ref>
برخی این تعمیم را نپذیرفته، کفاره ازاله دیگر موهای بدن را جز در موارد خاص، به پشتوانه روایت‌هایی، [[صدقه]] دادن به مسکین دانسته‌اند.<ref>نک: المعتمد، ج۴، ص۲۰۸، ۲۱۱.</ref> کفاره ازاله مو از برخی جای‌های بدن، به طور خاص در حدیث‌هایی مطرح شده و پشتوانه فقیهان قرار گرفته است. مثلاً ازاله موی زیر یکی از دو بغل، کفاره اطعام سه مسکین را در پی دارد. <ref>الکافی، حلبی، ص۲۰۴؛ غنیة النزوع، ص۱۶۸؛ جواهر الکلام، ج۲۰، ص۴۰۹-۴۱۰.</ref>
ازاله موی [[احرام|احرام‌گزار]] به دست دیگری، حتی اگر محرم باشد، صرف نظر از جواز یا حرمت این کار، کفاره‌ای در پی ندارد، مگر آن که ازاله به دستور احرام‌گزار یا با اجازه وی صورت گیرد که در این صورت، پرداخت [[کفاره]] بر او [[واجب]] می‌شود. در صورتی که ازاله مو به سبب [[نسیان|فراموشی]] یا [[جهل]] احرام‌گزار صورت گیرد، به پشتوانه ادله عام مانند حدیث رفع و نیز ادله خاص، کفاره واجب نمی‌گردد.<ref> تذکرة الفقهاء، ج۸، ص۱۵؛ الدروس، ج۱، ص۳۸۲-۳۸۳.</ref>
===دیدگاه فقیهان اهل‌‌سنت===
فقيهان ديگر مذاهب اسلامي نيز ازاله مو به دست احرام‌گزار را مشمول کفاره دانسته‌اند. [[حنفيان]]<ref>. المبسوط، سرخسي، ج۴، ص۷۴-۷۵؛ بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۹۲.</ref>، [[مالکيان]]<ref>. الموطأ، ج۱، ص۴۱۸؛ مواهب الجليل، ج۴، ص۲۲۵.</ref> و [[ظاهريان]]<ref>. المحلي، ج۷، ص۲۰۸؛ المجموع، ج۷، ص۲۴۸.</ref> به پشتوانه آيه [[قرآن کریم|قرآن]]<ref> سوره بقره، آیه ۱۹۶.</ref> در صورت ازاله مو به سبب عذر و اضطرار، احرام‌گزار را ميان قرباني کردن يک گوسفند، اطعام شش مسکين و سه روز روزه گرفتن مخير دانسته‌اند.  
کفاره ازاله مو از ديدگاه [[شافعيان]] نيز يکي از اين سه گزينه است، خواه در حالت اضطرار صورت گيرد يا اختيار.<ref>. فتح العزيز، ج۷، ص۴۶۸؛ المجموع، ج۷، ص۳۶۷.</ref> ولي حنفيان بر آنند که با ازاله عمدي موي زياد، قرباني گوسفند و با ازاله عمدي‌ موي کم، پرداخت صدقه واجب مي شود. اما درباره تعيين مقصود از موي کم و زياد، اختلاف نظر دارند.<ref>. نک: بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۹۲.</ref><ref> سوره بقره، آیه ۳۴.</ref>
== برخي از احکام جزئي ازاله مو==
برخی از احکام جزئی ازاله مو درباره شخص محرم:
===خاراندن بدن و سر===
فقيهان امامي در جواز دست کشيدن و خاراندن بدن و سر در حال [[احرام]]، اختلاف نظر دارند. برخي از [[فقيه|فقيهان]] براي اجتناب از جدا شدن مو، از اين کار نهي کرده‌اند يا به لزوم احتياط در اين ‌باره باور دارند.<ref>. المبسوط، طوسي، ج۱، ص۳۲۱؛ الجامع للشرائع، ص۱۸۴؛ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۵۹.</ref> برخي آن را [[مکروه]] شمرده‌اند.<ref>. المختصر النافع، ص۱۰۸؛ الدروس، ج۱، ص۳۸۸؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۴۳۷.</ref> بعضي از فقيهان هم‌روزگار ما اين کار را اگر به جدا شدن مو از بدن نينجامد، جايز شمرده‌‌اند.<ref>. مناسک الحج، سيستاني، ص۱۳۰-۱۳۱؛ مناسک الحج، وحيد خراساني، ص۱۰۷؛ المعتمد، ج۴، ص۲۱۱.</ref> بيشتر فقيهان [[اهل‌سنت]] خاراندن بدن را بر مُحرم جايز مي‌دانند، مگر آن که به جدا شدن مو از بدن بينجامد.<ref>. المجموع، ج۷، ص۲۴۸؛ کشاف القناع، ج۲، ص۴۹۲؛ الفقه علي المذاهب الاربعه، ج۱، ص۵۸۷.</ref>
===قطع عضو دارای مو===
به باور برخي از فقيهان، همچون [[علامه حلي]]، اگر احرام‌گزار عضوي از بدن را که مو دارد، قطع کند، کارش از جهت ازاله مو حرمت ندارد و مشمول [[کفاره]] نيست؛ زيرا ازاله يا [[حلق و تقصیر|حلق]] برآن صدق نمي‌کند و مقصود وي از قطع عضو، کندن مو نبوده است.<ref>. تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۴۷؛ ج۸، ص۲۰.</ref>
[[شهيد اول]] در جواز کندن پوستي که بر آن مو باشد، ترديد کرده است.<ref>. الدروس، ج۱، ص۳۸۳.</ref> اما بسياري از فقيهان پس از او<ref>. مسالک الافهام، ج۲، ص۲۶۱؛ کشف اللثام، ج۵، ص۳۶۲.</ref>، اين ترديد را نپذيرفته و کندن پوست را مصداق تراشيدن يا ازاله مو ندانسته‌اند.<ref>. جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۸۱؛ کتاب الحج، ج۲، ص۱۹۱.</ref> بر پايه فقه اهل‌سنت نيز قطع کردن عضو داراي مو مصداق ازاله مو نيست و کفاره ندارد.<ref>. المغني، ج۳، ص۵۲۴؛ فتح العزيز، ج۷، ص۴۶۵.</ref>
== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
خط ۴۵: خط ۵۸:
* '''الام''': الشافعي (م.204ق.)، بيروت، دار الفكر، 1403ق؛  
* '''الام''': الشافعي (م.204ق.)، بيروت، دار الفكر، 1403ق؛  
* '''الجامع للشرائع''': يحيي بن سعيد الحلي (م.690ق.)، به كوشش گروهي از فضلا، قم، سيد الشهداء، 1405ق؛  
* '''الجامع للشرائع''': يحيي بن سعيد الحلي (م.690ق.)، به كوشش گروهي از فضلا، قم، سيد الشهداء، 1405ق؛  
* '''الدروس الشرعيه''': الشهيد الاول (م.786ق.)، قم، نشر اسلامي، 1412ق؛
 
* '''السرائر''': ابن ادريس (م.598ق.قم، نشر اسلامي، 1411ق؛
ارشاد الاذهان الي احکام الايمان: حسن بن يوسف الحلي (علامه حلي) (م.726ق.)، تحقيق فارس الحسون، قم، دفتر انتشارات اسلامي، 1410ق.
* '''الشرح الکبير''': ابوالبرکات (م.1201ق.)، دار احياء الکتب العربيه؛
الام: محمد بن ادريس الشافعي (م. 204قبيروت، دار الفکر، 1403ق. 
* '''الشرح الكبير''': عبدالرحمن بن قدامه (م.682ق.)، بيروت، دار الكتب العلميه؛
بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار: محمد باقر المجلسي (م.1111ق.)، تصحيح محمد باقر بهبودي و سيد ابراهيم ميانجي و سيد محمد مهدي موسوي خرسان، بيروت، دار احياء التراث العربي و مؤسسة الوفاء، 1403ق.
* '''الصحاح''': الجوهری (م.۳۹۳ق.)، به کوشش العطار، بیروت، دار العلم للملایین، ۱۴۰۷ق.
بدائع الصنائع: علاء الدين الكاساني (م.587ق.)، پاكستان، المكتبة الحبيبيه، 1409ق.
* '''العین''': خلیل (م.۱۷۵ق.)، به کوشش المخزومی و السامرائی، دارالهجره، ۱۴۰۹ق.
تاج العروس من جواهر القاموس: مرتضي الزبيدي (م.1205ق.)، تحقيق علي شيري، بيروت، دار الفکر، 1414ق.  
* '''الفقه الاسلامي و ادلته''': وهبة الزحيلي، دمشق، دار الفکر، 1418ق؛
تحرير الاحکام الشرعيه علي مذهب الاماميه: حسن بن يوسف الحلي (علامه حلی) (م.726ق.)، تحقيق ابراهيم بهادري، قم، مؤسسه امام صادق، 1420ق.
* '''الفقه علي المذاهب الاربعة و مذهب اهل البيت''': عبدالرحمن الجزيري، محمد غروي و مازج ياسر، بيروت، الثقلين، 1419ق؛
تحرير الوسيله: سيد روح الله موسوي الخميني (م.1368ش.)، نجف، دار الكتب العلميه، 1390ق.
* '''الکافی''': الکلینی (م.۳۲۹ق.)، به کوشش غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۵ش.
تذکرة الفقهاء: : حسن بن يوسف الحلي (علامه حلي) (م.726ق.)، قم، مؤسسة آل البيت لاحياء التراث، 1416ق.
* '''المبسوط في فقه الاماميه''': الطوسي (م.460ق.)، به كوشش بهبودي، تهران، المكتبة المرتضويه؛
تفسير نمونه: ناصر مکارم شيرازي و ديگران، تهران، دار الکتب الاسلاميه، 1386ش.
* '''المبسوط''': السرخسي (م.483ق.)، بيروت، دار المعرفه، 1406ق؛
تفسير قرطبي (الجامع لاحکام القرآن): محمد بن احمد القرطبي (م.671ق.)، بيروت، دار احياء التراث العربي، 1405ق.
* '''المجموع شرح المهذب''': النووي (م.676ق.)، دار الفكر؛
جامع احاديث الشيعه: اسماعيل معزي ملايري، قم، مطبعة العلميه، 1399ق.
* '''المحلي بالآثار''': ابن حزم الاندلسي (م.456ق.)، به كوشش احمد شاكر، بيروت، دار الفکر؛
جواهر الکلام في شرح شرائع الاسلام: محمد حسين نجفي الجواهري (م. 1266ق.)، تحقيق عباس قوچاني، تهران، دار الکتب الاسلاميه، 1365ش.
* '''المختصر النافع''': المحقق الحلي (م.676ق.)، تهران، البعثه، 1410ق؛
الحدائق الناضرة في احکام العترة الطاهره: يوسف بن احمد البحراني (م. 1186ق.)، تحقيق محمد تقي ايرواني و علي آخوندي، قم، انتشارات الاسلامي، 1363ش.
* '''المدونة الكبري''': مالك بن انس (م.179ق.)، مصر، مطبعة السعاده؛
الخصال المحمودة و المذمومه: محمد بن علي بن بابويه (شيخ صدوق) (م.381ق.)، تحقيق علي‌اکبر غفاري، قم، انتشارات الاسلامي، 1410ق.
* '''المعتمد في شرح المناسك''': محاضرات الخوئي (م.1413ق.)، الخلخالي، قم، مدرسة دار العلم، 1410ق؛
الخلاف في الاحکام: محمد بن حسن الطوسي (385-460ق.)، تحقيق خراساني و ديگران،  قم، انتشارات الاسلامي، 1407ق.
* '''المغني''': عبدالله بن قدامه (م.620ق.)، بيروت، دار الكتب العلميه؛
رياض المسائل في بيان احکام الشرع بالدلائل: سيد علي طباطبائي (م.1231ق.)، قم، انتشارات الاسلامي، 1412ق.
* '''المقنع''': الصدوق (م.۳۸۱ق.)، قم، مؤسسة الامام الهادی۷، ۱۴۱۵ق.
شرائع الاسلام في مسائل الحلال و الحرام: جعفر بن حسن محقق حلي(علامه حلي) (م.676ق.)، تحقيق سيد صادق شيرازي، تهران، استقلال، 1409ق.
* '''المقنعه''': المفید (م.۴۱۳ق.)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۰ق.
الصحاح (تاج اللغة و صحاح العربية): اسماعيل بن حماد الجوهري (م.393ق.)، تحقيق احمد عبدالغفور العطار، بيروت، دار العلم للملايين، 1407ق.
* '''الموطأ''': مالك بن انس (م.179ق.)، به كوشش محمد فؤاد، بيروت، دار احياء التراث العربي، 1406ق؛
طب الائمه: عبدالله و حسين بن سابور الزيات(ابني بسطام النيسابوري) (م. 401ق.)، قم، الشريف الرضي، 1411ق.
* '''بدائع الصنائع''': علاء الدين الكاساني (م.587ق.)، پاكستان، المكتبة الحبيبيه، 1409ق؛
العين (ترتيب العين): الخليل بن احمد الفراهيدي (م.170ق.)، تحقيق مهدي المخزومي و ابراهيم السامرائي، قم، دار الهجره، 1409ق.
* '''بداية المجتهد''': ابن رشد القرطبي (م.595ق.)، به كوشش العطار، بيروت، دار الفكر، 1415ق؛
فتح العزيز شرح الوجيز: عبدالکريم بن محمد الرافعي (م.623ق.)، بيروت، دار الفکر.
* '''تحرير الوسيله''': امام خميني1 (م.1368ش.)، نجف، دار الكتب العلميه، 1390ق؛
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم‌السلام: جمعي از پژوهشگران زير نظر سيد محمود هاشمي شاهرودي، قم، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامي، 1426ق.
* '''تذكرة الفقهاء''': العلامة الحلي (م.726ق.)، قم، آل البيت:، ۱۴۱۴ق.
الکافي: محمد بن يعقوب کليني (م.329ق.)، تحقيق علي‌اکبر غفاري، تهران، دار الکتب اسلاميه، 1363ش.
* '''تهذيب الاحكام''': الطوسي (م.460ق.)، به كوشش موسوي و آخوندي، تهران، دار الكتب الاسلاميه، 1365ش؛
کشف الغطاء عن مبهمات الشريعة الغراء: جعفر بن خضر کاشف الغطاء (م.1228ق.)، تحقيق عباس تبريزيان و ديگران، قم، انتشارات الإسلامي، 1422ق.
* '''جامع المقاصد''': الكركي (م.940ق.)، قم، آل البيت:، 1411ق؛
لسان العرب: محمد بن مکرم ابن منظور (م.711ق.)، قم، ادب الحوزه، 1405ق.  
* '''جواهر الكلام''': النجفي (م.1266ق.)، به كوشش قوچاني و ديگران، بيروت، دار احياء التراث العربي؛
لغت نامه: دهخدا (م.1334ش.) زير نظر محمد معين و سيد جعفر شهيدي، تهران، مؤسسه لغت نامه و دانشگاه تهران، 1373ش.  
* '''رياض المسائل''': سيد علي الطباطبائي (م.1231ق.)، قم، نشر اسلامي، 1412ق؛
المبسوط: محمد بن احمد بن سهل السرخسي (م.483ق.)، بيروت، دار المعرفه، 1406ق.
* '''شرائع الاسلام''': المحقق الحلي (م.676ق.)، به كوشش سيد صادق شيرازي، تهران، استقلال، 1409ق؛
مجمع البحرين: فخرالدين بن محمد الطريحي (م.1085ق.)، تحقيق الحسيني، تهران,  المرتضوية، 1362ش.
* '''فتح العزيز''': عبدالكريم بن محمد الرافعي (م.623ق.)، دار الفكر؛
المجموع شرح المهذب: يحيي بن شرف النووي (م.676ق.)، بيروت، دار الفکر.
* '''فتح الوهاب''': زكريا بن محمد الانصاري (م.936ق.به كوشش دار الكتب العلميه، 1418ق؛
مختلف الشيعة في احکام الشريعه: حسن بن يوسف حلي(علامه حلي) (م.726ق.)، قم، انتشارات الاسلامي ، 1413ق.
* '''كشف اللثام''': الفاضل الهندي (م.1137ق.)، قم، نشر اسلامي، 1416ق؛
المدونة الکبري: مالک بن انس (م.179قبيروت، دار الآحياءالتراث العربي، 1323ق.
* '''لسان العرب''': ابن منظور (م.۷۱۱ق.)، قم، ادب الحوزه، ۱۴۰۵ق.
مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل: حسين نوري الطبرسي (م.1320ق)، قم، مؤسسة آل البيت، 1408ق.
* '''مختلف الشيعه''': العلامة الحلي (م.726ق.)، قم، النشر الاسلامي، 1412ق؛
مستند الشيعة في احکام الشريعه: احمد بن محمد مهدي النراقي (م. 1245ق.)، قم، مؤسسة آل البيت لاحياء التراث، 1415ق.
* '''مدارك الاحكام''': سيد محمد بن علي الموسوي العاملي (م.1009ق.)، قم، آل البيت:، 1410ق؛
معجم مقاييس اللغه: احمد بن فارس (م.‌395‌ق.)، تحقيق عبدالسلام محمد هارون، قم، انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم، 1404‌ق.
* '''مسالك الافهام الي تنقيح شرائع الاسلام''': الشهيد الثاني (م.965ق.)، قم، معارف اسلامي، 1416ق؛
مغني المحتاج الي معرفة معاني الفاظ المنهاج: محمد بن احمد الشربيني (م.977ق.)، بيروت، دار احياء التراث العربي، 1377ق.
* '''مستند الشيعه''': احمد النراقي (م.1245ق.)، قم، آل البيت1415ق؛
المغني: عبدالله بن قدامه (م.620ق.)، بيروت، دار الكتب العلميه.
* '''من لا یحضره الفقیه''': الصدوق (م.۳۸۱ق.)، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۴ق.
مکارم الاخلاق: الفضل بن الحسن الطبرسي (قرن6ق.)، قم، شريف الرضي، 1392ق.
* '''مناسک الحج''': الوحيد الخراساني؛
مناسك الحج: سيد علي السيستاني، قم، چاپخانه شهيد ، 1413ق.
* '''منتهي المطلب''': العلامة الحلي (م.726ق.)، مشهد، آستان قدس رضوي، 1412ق؛
مناسک الحج: الميرزا جواد التبريزي، قم، ‌مهر، 1414ق.
* '''مواهب الجليل''': الحطاب الرعيني (م.954ق.)، به كوشش زكريا عميرات، بيروت، دار الكتب العلميه، 1416ق؛
مناسک حج‌: حسين وحيد خراساني، قم، مدرسة الإمام باقر العلوم عليه السلام، 1428ق.  
* '''نزهة الناظر''': يحيي بن سعيد حلي (م.689ق.)، به كوشش حسيني و واعظي، نجف، مطبعة الآداب، 1386ق؛
مناسک حج: محمد اسحاق الفياض، قم، عزيزي، 1418ق.
{{پایان}}
منتهي المطلب في تحقيق المذهب: حسن بن يوسف حلي (م. 726ق.)، مشهد، بنياد پژوهش‌هاي اسلامي آستان قدس رضوي، 1414ق.
مواهب الجليل: محمد بن محمد الحطاب الرعيني (م.954ق.)، تحقيق زکريا عميرات، بيروت، دار الکتب العلميه، 1416ق.
وسائل الشيعه (تفصيل وسائل الشيعة الي تحصيل مسائل الشريعه): محمد بن الحسن الحر العاملي (م.1104ق.)، الحر العاملي (م.1104ق.)، قم، آل البيت، 1414ق.
{{محرمات احرام}}
{{محرمات احرام}}


[[رده:احکام احرام]]
[[رده:احکام احرام]]
۴۲

ویرایش