بنیجمح: تفاوت میان نسخهها
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
E ebrahimi (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
E ebrahimi (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{در دست ویرایش|ماه=[[مرداد]]|روز=[[۲۱]]|سال=[[۱۳۹۷]]|کاربر=E ebrahimi }} | {{در دست ویرایش|ماه=[[مرداد]]|روز=[[۲۱]]|سال=[[۱۳۹۷]]|کاربر=E ebrahimi }} | ||
[[ | {{جعبه اطلاعات خاندان | ||
| نام = بنیجمح | |||
| تصویر = | |||
| اندازه تصویر = | |||
| نام کامل = بنیجمح | |||
| نسب = جمح بن عمرو بن هصیص بن کعب | |||
| محل حکومت = | |||
| مدت حکومت = | |||
| مکان قبیله = مکه | |||
| سرسلسله = [[جمح بن عمرو]] | |||
| اشخاص مهم = [[عثمان بن مظعون]]، [[قدامة بن مظعون]]، [[سائب بن عثمان]]، [[صفوان بن امیه]]، [[عبدالله بن صفوان]]، [[عمرو بن عبدالله بن صفوان]]، [[عمیر بن وهب]]، [[ابودهبل وهب بن زمعه]]، [[بلال بن رباح حبشی]]، | |||
| جمعیت = | |||
| جنگها = [[عکاظ]]، [[فجار]]، | |||
| شاخهای از = | |||
| زیرشاخهها = | |||
| مهمترین اقدامات = | |||
| مناصب مهم = | |||
| مذهب = | |||
}} | |||
بنیجُمَح: از تیرههای قریش و تعمیر کنندگان کعبه پیش از بعثت | بنیجُمَح: از تیرههای قریش و تعمیر کنندگان کعبه پیش از بعثت | ||
بنیجمح به نسل جُمَح بن عمرو بن هُصیص بن کعب از تیرههای قریش گفته میشود<ref>نسب قریش، ص386.</ref>که از طریق پسرانش حذافه، حذیفه و سعد تداوم یافت.<ref>جمهرة انساب العرب، ج1، ص159.</ref>جمحیها در بخش مَسفله (پایین) | |||
برخی از بنیجمح چون صفوان بن امیه در دوران جاهلی از سوی قریش مسؤولیت چوبههای تیر قرعهکشی و تفال مکیان (ازلام) را بر عهده داشتند.<ref>المنتظم، ج2، ص217؛ امتاع الاسماع، ج6، ص160.</ref>آنها در برخی جنگهای قبیلهای پیش از اسلام از جمله در نبرد | ==نسبشناسی== | ||
از همپیمانان بنیجمح میتوان به آل کثیر بن صلت | بنیجمح به نسل جُمَح بن عمرو بن هُصیص بن کعب از تیرههای [[قریش]] گفته میشود<ref>نسب قریش، ص386.</ref> که از طریق پسرانش حذافه، حذیفه و سعد تداوم یافت.<ref>جمهرة انساب العرب، ج1، ص159.</ref> جمحیها در بخش [[مسلفه|مَسفله]] (پایین) [[مسجدالحرام]]، مقابل [[رکن شامی]] سکونت داشتند.<ref>اخبار مکه، فاکهی، ج3، ص260.</ref> یکی از [[درهای مسجدالحرام]] که روبهروی آن قرارداشت، به [[باب بنیجمح]] معروف بود.<ref>شرف النبی، ص406؛ احسن التقاسیم، ص72.</ref> | ||
بنیجمح | |||
از دیگر کارهای بنیجمح در آغاز اسلام، شکنجه تازه مسلمانان و پیشگیری از پیوستن افراد به پیامبر(ص) <ref>الطبقات، ج3، ص175؛ السیرة النبویه، ج1، ص317؛ تاریخ الاسلام، ج2، ص207.</ref>با ساحر خواندن او و برحذر داشتن مردم از شنیدن سخنان وی بود. آنان راههای ورودی مسجدالحرام را میان خود تقسیم کردند تا مانع تبلیغ پیامبر(ص) شوند. از جمله این افراد، امیة بن خلف و اوس بن معیر بودند.<ref>المحبر، ص160-161.</ref> | ==جنگها== | ||
بنیجمح پس از هجرت پیامبر نیز به دشمنی خود با او ادامه دادند. منابع از حضور بنیجمح در نبردهای مشرکان بر ضد پیامبر(ص) چون بدر و احد گزارش دادهاند.<ref>المغازی، ج1، ص142، 151، 156.</ref>برخی از آنها در نبرد بدر کشته شدند و بعضی چون ابیبن خلف و عمیر بن وهب اسیر گشتند و با دادن فدیه به مسلمانان آزاد شدند.<ref>المغازی، ج1، ص129-130؛ شرح نهج البلاغه، ج14، ص204.</ref>صفوان بن امیه، زید بن دثنه را که پیامبر(ص) در سریه رجیع (4ق.) | برخی از بنیجمح چون [[صفوان بن امیه]] در دوران جاهلی از سوی قریش مسؤولیت چوبههای تیر قرعهکشی و تفال مکیان ([[ازلام]]) را بر عهده داشتند.<ref>المنتظم، ج2، ص217؛ امتاع الاسماع، ج6، ص160.</ref> آنها در برخی جنگهای قبیلهای پیش از [[اسلام]] از جمله در نبرد [[شمطه|شَمطَه]]، از جنگهای [[فجار]] و معروف به [[یوم عکاظ|یوم عُکاظ]]<ref>عیون الاثر، ج1، ص59.</ref> و نیز در نبردی با [[بنیمحارب بن فهر]] در جایی به نام [[ردم]] بنیجمح که در آغاز به بنیفهر تعلق داشت، شرکت یافتند.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص169؛ اخبار مکه، فاکهی، ج3، ص114، 304؛ معجم البلدان، ج3، ص40.</ref> [[سنبله|سُنبُلَه]] نام چاهی بود که آنها در [[مکه]] حفر کردند.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص219؛ اخبار مکه، فاکهی، ج4، ص109.</ref> | ||
برخی از جمحیان چون قدامة بن مظعون<ref>الاستیعاب، ج3، ص1277؛ تاریخ الاسلام، ج3، ص532.</ref>و سعید بن عامر بن حذیم<ref>السیرة النبویه، ج2، ص173؛ البدایة و النهایه، ج4، ص66.</ref>در دوران خلافت عمر بن خطاب (حک: 13-23ق.) | |||
بنیجمح در جنگهای دوره امام علی(ع) بر ضد او شرکت داشتند و تنی چند از آنها در جنگهای جمل<ref>تاریخ خلیفه، ص113.</ref>و صفین کشته شدند.<ref>تاریخ دمشق، ج68، ص140.</ref>در رخداد حره (63ق.) | ==همپیمانان== | ||
از همپیمانان بنیجمح میتوان به [[آل کثیر بن صلت کندی]]، [[آل ابییسار]] از [[بنیشیبه]]، [[آل ابیفکیهه]] از [[بنیعبد مناف]]، <ref>المنمق، ص260.</ref> و [[آل شرحبیل بن حسنه]] از [[بنیزهره]] اشاره کرد.<ref>انساب الاشراف، ج12، ص9.</ref> بنیجمح در اختلافات میان [[بنیعبدالدار]] و بنیعبدمناف که بر سر مناصب کعبه روی داد، جانب عبدالدار را گرفتند و پیمان [[لعقة الدم]] (حلف الاحلاف) را بستند.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص132.</ref> | |||
مشاهیر بنیجمح | |||
[[ابی بن خلف|اُبَی بن خَلف]]، از سران جمح، پس از ستم راندن به مردی از مکیان و نپرداختن بهای کالای خریده شده، مورد خشم برخی از اعضای پیمان [[حلف الفضول]] قرار گرفت و ناچار شد مبلغ کالا را به صاحبش بپردازد.<ref>المنمق، ص281.</ref> بنیجمح در بازسازی کعبه در سال پنجم پیش از [[بعثت]]، بر اساس قرعه، مسؤولیت بازسازی ضلع غربی کعبه را پذیرفتند.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص108، 113؛ ج11، ص88.</ref> | |||
==مسلمانان بنیجمح== | |||
برخی از جمحیان از نخستین [[مسلمانان]] بودند. از چهرههای مشهور ایشان میتوان به این افراد اشاره کرد: [[عثمان بن مظعون]]که در روزگار جاهلیت [[شرب خمر]] را حرام اعلام کرده بود، <ref>الطبقات، ج3، ص300-301.</ref> پسرش [[سائب بن عثمان]] و دو برادرش قدامه و عبدالله، [[حاطب بن حارث]] با همسرش مجلل و دو فرزندش محمد بن حاطب و حارث بن حاطب، سفیان بن معمر با دو فرزندش جابر و جناده و همسرش شرحبیل و [[بلال بن رباح حبشی]]. | |||
اینان با توجه به وضعیت سختی که [[مشرکان]] در [[مکه]] برای مسلمانان ایجاد کرده بودند، در سال پنجم بعثت به دستور [[پیامبر(ص)]] به [[حبشه]] هجرت کردند.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص327.</ref> | |||
==دشمنی با اسلام== | |||
در برابر، بسیاری از افراد این تیره تا [[فتح مکه]] با پیامبر(ص) مخالفت کردند و در کوششهای قریش بر ضد پیامبر(ص) نقش داشتند. از جمله صفوان بن امیه و [[عمیر بن وهب]] از کسانی بودند که برای قتل پیامبر(ص) توطئه کردند و در این کار ناکام ماندند.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص661.</ref> از شدیدترین ستیزگران بنیجمح با [[اسلام]]، [[امیة بن خلف]] و پدرش بودند.<ref>عیون الاثر، ج1، ص130.</ref> امیة بن خلف از اطعامکنندگان و بخشندگان در دوران جاهلیت بود.<ref>المغازی، ج1، ص128؛ السیرة النبویه، ج1، ص665.</ref> نیز [[اشد بن کلده]] (ابوالاشد بن اسید) جمحی که مردی بسیار قوی و زورمند بود، یکی از استهزاءکنندگان و دشمنان اسلام به شمار میرفت که همه دارایی خود را بر ضد اسلام هزینه کرد و آیات [[قرآن]] را به سخره میگرفت.<ref>تفسیر سمعانی، ج6، ص227؛ البحر المحیط، ج8، ص470؛ تفسیر بیضاوی، ج5، ص313؛ روح المعانی، ج15، ص352.</ref> | |||
از دیگر کارهای بنیجمح در آغاز اسلام، شکنجه تازه مسلمانان و پیشگیری از پیوستن افراد به پیامبر(ص) <ref>الطبقات، ج3، ص175؛ السیرة النبویه، ج1، ص317؛ تاریخ الاسلام، ج2، ص207.</ref> با ساحر خواندن او و برحذر داشتن مردم از شنیدن سخنان وی بود. آنان راههای ورودی [[مسجدالحرام]] را میان خود تقسیم کردند تا مانع تبلیغ پیامبر(ص) شوند. از جمله این افراد، امیة بن خلف و [[اوس بن معیر]] بودند.<ref>المحبر، ص160-161.</ref> | |||
پس از گسترش فتوحات اسلامی، افراد این تیره افزون بر مکه در مکانهایی چون حبشه، <ref>السیرة النبویه، ج1، ص327؛ اسد الغابه، ج1، ص385؛ ج2، ص256.</ref> مدینه، <ref>اسد الغابه، ج4، ص458.</ref> شام<ref>الطبقات، ج4، ص95؛ الاستیعاب، ج3، ص984.</ref>و حمص<ref>الثقات، ج3، ص155؛ تاریخ الاسلام، ج3، ص214-215؛ البدایة و النهایه، ج7، ص103.</ref>زندگی میکردند. | ==بنیجمح بعد از هجرت== | ||
بنیجمح پس از [[هجرت پیامبر]] نیز به دشمنی خود با او ادامه دادند. منابع از حضور بنیجمح در نبردهای مشرکان بر ضد پیامبر(ص) چون [[بدر]] و [[احد]] گزارش دادهاند.<ref>المغازی، ج1، ص142، 151، 156.</ref> برخی از آنها در نبرد بدر کشته شدند و بعضی چون ابیبن خلف و عمیر بن وهب اسیر گشتند و با دادن [[فدیه]] به [[مسلمانان]] آزاد شدند.<ref>المغازی، ج1، ص129-130؛ شرح نهج البلاغه، ج14، ص204.</ref> صفوان بن امیه، [[زید بن دثنه]] را که پیامبر(ص) در [[سریه رجیع]] (4ق.) برای آموزش [[قرآن]] به آبگاهی در 70 کیلومتری شمال مکه در شرق [[عسفان]]<ref>معجم البلدان، ج2، ص29؛ لسان العرب، ج1، ص168؛ المعالم الاثیره، ص125.</ref> فرستاده بود، حبس کرد و به جبران قتل پدرش در بدر او را کشت.<ref>المغازی، ج1، ص357.</ref> | |||
بنیجمح پس از فتح مکه در [[غزوه حنین]] پیامبر را همراهی کردند و افرادی چون صفوان بن امیه، اُحیحة بن امیة بن خلف، و عمیر بن وهب بن خلف<ref>السیرة النبویه، ج2، ص495.</ref> از جمله مؤلفة قلوبهم بودند که پیامبر(ص) اموالی بسیار از غنیمتهای نبرد حنین را در سال هشتم ق. برای جلب نظرشان به آنها بخشید. | |||
==مسئولیتها== | |||
برخی از جمحیان در روزگار پیامبر مسؤولیتهایی را عهدهدار بودند. سائب بن عثمان بن مظعون از آن جمله است که در [[غزوه بواط|غزوه بُواط]] (2ق.) جانشین پیامبر(ص) در [[مدینه]] شد.<ref>تاریخ ابن خلدون، ج2، ص424-425؛ البدایة و النهایه، ج3، ص246.</ref> محمیة بن جزء بن عبد یغوث زبیدی، حلیف بنیجمح، نیز تقسیم [[خمس]] را بر عهده داشت.<ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص76؛ المحبر، ص128.</ref> | |||
برخی از جمحیان چون قدامة بن مظعون<ref>الاستیعاب، ج3، ص1277؛ تاریخ الاسلام، ج3، ص532.</ref> و سعید بن عامر بن حذیم<ref>السیرة النبویه، ج2، ص173؛ البدایة و النهایه، ج4، ص66.</ref> در دوران خلافت [[عمر بن خطاب]] (حک: 13-23ق.) به حکمرانی [[بحرین]] و مناطقی از [[شام]] رسیدند. صفوان بن امیه از امیران لشکر مسلمانان در [[نبرد یرموک]] (13ق.) بود.<ref>تاریخ طبری، ج3، ص396؛ تاریخ دمشق، ج24، ص104.</ref> | |||
بنیجمح در جنگهای دوره [[امام علی(ع)]] بر ضد او شرکت داشتند و تنی چند از آنها در جنگهای [[جمل]]<ref>تاریخ خلیفه، ص113.</ref> و [[صفین]] کشته شدند.<ref>تاریخ دمشق، ج68، ص140.</ref> در رخداد [[حره]] (63ق.) و حمله شامیان به مدینه، برخی از بنیجمح به قتل رسیدند.<ref>تاریخ خلیفه، ص151.</ref> | |||
==حکمرانی و قضاوت== | |||
شماری از بنیجمح را در منصب حکمرانی و قضاوت نام بردهاند: [[حارث بن حاطب]] حکمران مدینه به سال 66ق. از سوی [[ابنزبیر]]، <ref>انساب الاشراف، ج6، ص342؛ ج7، ص113؛ اسد الغابه، ج1، ص385.</ref> [[یحیی بن حکیم بن صفوان]] حکمران [[مکه]] در روزگار [[یزید بن معاویه]] (سال 63ق.)، <ref>نسب قریش، ص390؛ انساب الاشراف، ج5، ص322؛ الاخبار الطوال، ص227.</ref> [[محمد بن صفوان]] در منصب قضاوت مدینه در حکومت [[هشام بن عبدالملک]] (حک: 105-125ق.)، <ref>تاریخ ابن خلدون، ج3، ص253.</ref> [[عبدالله بن صفوان اصغر]] در همین منصب از سوی [[منصور عباسی]] (حک: 136-158ق.) . <ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص389.</ref> | |||
==مشاهیر بنیجمح== | |||
===عثمان بن مظعون=== | |||
او چهاردهمین مرد [[مسلمان]] و از مهاجران [[حبشه]] و [[مدینه]] و نیز از بدریان و نخستین صحابی مدفون در [[بقیع]] بود. پیامبر پس از غسل و کفن کردن وی، پیشانیاش را بوسید و او را سلف صالح خود خواند.<ref>الاستیعاب، ج3، ص1053؛ الاصابه، ج4، ص381.</ref> | |||
===قدامة بن مظعون=== | |||
وی نیز به حبشه و مدینه هجرت کرد و در نبرد [[بدر]] و غزوههای دیگر جنگید. او که نخستین امیر بحرین از سوی عمر بن خطاب و شوهر خواهر وی، [[صفیه]]، بود، به سبب شرب خمر از منصبش برکنار شد و نخستین بدری بود که حد شراب بر او جاری گشت.<ref>الاستیعاب، ج3، ص1277؛ الاصابه، ج5، ص324.</ref> | |||
===سائب بن عثمان=== | |||
وی همراه پدر به مدینه و حبشه هجرت کرد و از اصحاب بدر بود و در [[نبرد یمامه]] (12ق.) کشته شد.<ref>الاستیعاب، ج2، ص575؛ الاصابه، ج3، ص20.</ref> | |||
===صفوان بن امیه=== | |||
وی از اشراف قریش در روزگار [[جاهلیت]] و مسؤول تیرهای [[ازلام]] و از تصمیمگیران اصلی در مسائل مهم مکه و در شمار [[مطعمین]] (تامین کنندگان آذوقه جنگجویان قریش) بود که پس از فتح مکه مسلمان شد و در [[نبرد حنین]] تجهیزات نظامی به رسم عاریه در اختیار مسلمانان قرار داد.<ref>الاستیعاب، ج2، ص721؛ الاصابه، ج3، ص350.</ref> منزل وی در مکه را [[نافع بن عبدالحارث]]، امیر مکه از سوی خلیفه دوم، خرید و به زندان تبدیل کرد.<ref>اخبار مکه، فاکهی، ج3، ص254.</ref> | |||
===عبدالله بن صفوان=== | |||
وی مشهور به رئیس مکه بود و هنگام استقبال از [[معاویه]] در سفر حج او 2000 گوسفند پیشکش کرد و پس از همراهی با [[ابنزبیر]] با وی کشته شد و سرش را با سرهایی دیگر در دروازه مدینه آویختند.<ref>نسب قریش، ص389-390؛ انساب الاشراف، ج10، ص248-249؛ المحبر، ص140.</ref> | |||
===عمرو بن عبدالله بن صفوان=== | |||
وی را از کریمان و سخاوتمندان دانستهاند. در دوران معاویه مکیان را اطعام میکرد و در روزگار [[هشام بن عبدالملک]]، در سیادت مکه با [[عبدالعزیز بن عبدالله]] اموی رقابت داشت.<ref>نسب قریش، ص390-391؛ انساب الاشراف، ج10، ص249-250؛ المحبر، ص140؛ تاریخ الاسلام، ج7، ص155.</ref> | |||
===عمیر بن وهب=== | |||
او از اشراف قریش بود و در بدر، شمار و وضعیت سپاه اسلام را برای سپاه مکه بررسی کرد. سپس به بهانه آزادکردن پسرش که از اسیران بدر بود، به مدینه رفت تا پیامبر را ترور کند. هنگامی که [[رسول خدا]] وی را از نیت قلبیاش آگاه کرد، مسلمان شد<ref>السیرة النبویه، ج1، ص662؛ الطبقات، ج4، ص150-152.</ref> و در غزوههای [[احد]] و فتح، در رکاب او بود. وی در فتح مصر در روزگار عمر از سوی خلیفه به عنوان یکی از چهار معاون فرمانده سپاه اسلام، [[عمرو عاص]]، حضور داشت.<ref>نسب قریش، ص391؛ الاستیعاب، ج3، ص1221؛ الاصابه، ج4، ص603-604.</ref> | |||
===ابودهبل وهب بن زمعه=== | |||
از اشراف بنیجمح و در شمار شاعران قریش بود که دل در گرو عاتکه دختر معاویه داشت و در مدح معاویه و ابنزبیر اشعاری سرود.<ref>الامالی، ج9، ص11؛ الاغانی، ج7، ص137-140؛ الاعلام، ج8، ص125.</ref> | |||
===بلال بن رباح حبشی=== | |||
غلام [[امیة بن خلف جمحی]] بود که در برابر شکنجههای طاقتفرسای او پایداری کرد و در مدینه مؤذن پیامبر(ص) شد و در همه جنگهای دوران پیامبر(ص) کنار او حضور داشت.<ref>المعارف، ص176؛ الطبقات، ج3، ص174-175؛ الاصابه، ج6، ص476.</ref> | |||
===ابومحذوره=== | |||
از مسلمانان پس از [[فتح مکه]] و مؤذن پیامبر بود که سمت اذان گویی در دودمان او باقی ماند.<ref>الاستیعاب، ج4، ص1752؛ سبل الهدی، ج8، ص86.</ref> | |||
===عبدالحکم بن عمرو جمحی=== | |||
به گزارش ابوالفرج، او خانهای در مکه داشت که آن را برای انجام سرگرمیهای گوناگون از جمله شطرنج و نرد و... آماده کرده بود.<ref>الاغانی، ج4، ص250.</ref> عبدالله بن سابط نیز از [[تابعین]] و فقیهان بود.<ref>الاستیعاب، ج3، ص914؛ اسد الغابه، ج3، ص148.</ref> | |||
===محمد بن سلام جمحی=== | |||
وی از مشاهیر جمحیان است که محدث، شاعر و تاریخنگار بود.<ref>الفهرست، ص126؛ المعارف، ص40، «مقدمه. </ref> | |||
پس از گسترش فتوحات اسلامی، افراد این تیره افزون بر مکه در مکانهایی چون حبشه، <ref>السیرة النبویه، ج1، ص327؛ اسد الغابه، ج1، ص385؛ ج2، ص256.</ref> مدینه، <ref>اسد الغابه، ج4، ص458.</ref> [[شام]]<ref>الطبقات، ج4، ص95؛ الاستیعاب، ج3، ص984.</ref>و [[حمص]]<ref>الثقات، ج3، ص155؛ تاریخ الاسلام، ج3، ص214-215؛ البدایة و النهایه، ج7، ص103.</ref> زندگی میکردند. | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
خط ۷۶: | خط ۱۴۹: | ||
*'''المنمق''': ابن حبیب (م. 245ق.)، به کوشش احمد فاروق، بیروت، عالم الکتب، 1405ق. | *'''المنمق''': ابن حبیب (م. 245ق.)، به کوشش احمد فاروق، بیروت، عالم الکتب، 1405ق. | ||
*'''نسب قریش''': مصعب بن عبدالله الزبیری (م. 236ق.)، به کوشش بروفسال، قاهره، دار المعارف. | *'''نسب قریش''': مصعب بن عبدالله الزبیری (م. 236ق.)، به کوشش بروفسال، قاهره، دار المعارف. | ||
[[رده:مقالههای در دست ویرایش]] |