تخریب قبور: تفاوت میان نسخهها
←واکنش مسلمانان
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
==واکنش مسلمانان== | ==واکنش مسلمانان== | ||
کسانی از حجگزاران و رجال سیاسی دوره [[قاجار]] که همزمان با این ایام مسافر حرمین بودهاند، وضعاندوهزای بقیع را وصف کردهاند.<ref>سفرنامه فرهاد میرزا، ص170؛ سفرنامه مکه حسام | کسانی از حجگزاران و رجال سیاسی دوره [[قاجار]] که همزمان با این ایام مسافر حرمین بودهاند، وضعاندوهزای بقیع را وصف کردهاند.<ref>سفرنامه فرهاد میرزا، ص170؛ سفرنامه مکه حسام السلطنة، ص151-152؛ چهل سال تاریخ ایران، ج2، ص624.</ref> دیدن بقیع در این وضع، موجب ناخرسندی زائران میشد. آنان ضمن بازگویی اندوه خود، آرزوی ساختن بارگاهها را در خاطراتشان مینوشتند.<ref>تذکرة الطریق، ص139.</ref> کسانی از غربیان نیز پس از ویرانی این مرقدها از آنها دیدار کرده و وضع را گزارش نمودهاند.<ref>موسوعة العتبات المقدسة، ج3، ص218-219.</ref> [[سرهارد فورد]] در خاطراتش به ویرانی گنبدهای امامان بقیع و چپاول گوهرهای مرقد نبوی اشاره کرده است.<ref>خاطرات سرهارد فورد، ص10.</ref> [[ریتر]]، رفتار وهابیان در ویرانی مرقدهای بقیع را به زلزلهای ویرانگر تشبیه کرده است. [[دونالدسون]] نیز وضع ناگوار پس از اقدام وهابیان در ویرانی قبرها را وصف کرده است.<ref>موسوعة العتبات المقدسة، ج3، ص218، 330.</ref> | ||
انتشار گزارش ویرانی قبرها و مکانهای مقدس و مساجد، موجی از خشم و نفرت و نگرانی را در میان مسلمانان برانگیخت. بسیاری از سران و نمایندگان سیاسی و مذهبی کشورهای اسلامی به این رفتار وهابیان واکنش نشان دادند و آن را محکوم کردند. هراس وهابیان از قیام عمومی مسلمانان، مانع ویرانی مرقد نبوی شد؛ اما آنان همچنان به حرام بودن ساخت هرگونه مرقد و بارگاه باور دارند.<ref>تاریخ حرم ائمه بقیع، ص51-52.</ref> اندکی پس از این تخریبها، کسانی از خود وهابیان و سعودیها به مخالفت با سران خویش پرداختند و کارهای تندروانه آنها را محکوم کردند.<ref>خزانة التواریخ النجدیة، ج8، ص159-160.</ref> از کشورها و شهرهای دور و نزدیک نیز به شکلهای گوناگون به ویرانی گنبدها و مکانهای متبرک اعتراض نمودند. مردم [[آذربایجان]] شوروی، [[ازبکستان]]، [[ترکمنستان]]، [[ایران]]، [[ترکیه]]، [[افغانستان]]، [[عراق]]، [[چین]]، [[مغولستان]]، و [[هند]] در نامهها و مکاتبات بسیار، ضمن اظهار تاسف و محکومیت، به فرجام ویرانی مرقد نبوی هشدار دادند.<ref>تخریب و بازسازی بقیع، ص55-56؛ بقیع الغرقد، ص52-53.</ref> [[سید ابوالحسن اصفهانی]] و دیگر دانشوران و بزرگان [[نجف]] و [[قم بر]] ضد وهابیان موضع تند گرفتند. آوردهاند که گزارش ویرانی آرامگاههای بقیع، گریه [[آیت الله حائری]]، بنیانگذار [[حوزه علمیه قم]]، را بر منبر درس برانگیخت و او درس خود را تعطیل کرد و بازار قم تعطیل شد.<ref>بقیع الغرقد، ص53.</ref> در [[کنفرانس اسلامی]] [[کراچی]] نیز دانشورانی چون [[محمد حسین کاشف الغطاء]] و [[محمد تقی طالقانی]]، نماینده [[آیتالله بروجردی]]، با نماینده سعودیان گفتوگو نمودند و بر لزوم بازسازی آرامگاههای بقیع تاکید کردند. | انتشار گزارش ویرانی قبرها و مکانهای مقدس و مساجد، موجی از خشم و نفرت و نگرانی را در میان مسلمانان برانگیخت. بسیاری از سران و نمایندگان سیاسی و مذهبی کشورهای اسلامی به این رفتار وهابیان واکنش نشان دادند و آن را محکوم کردند. هراس وهابیان از قیام عمومی مسلمانان، مانع ویرانی مرقد نبوی شد؛ اما آنان همچنان به حرام بودن ساخت هرگونه مرقد و بارگاه باور دارند.<ref>تاریخ حرم ائمه بقیع، ص51-52.</ref> اندکی پس از این تخریبها، کسانی از خود وهابیان و سعودیها به مخالفت با سران خویش پرداختند و کارهای تندروانه آنها را محکوم کردند.<ref>خزانة التواریخ النجدیة، ج8، ص159-160.</ref> از کشورها و شهرهای دور و نزدیک نیز به شکلهای گوناگون به ویرانی گنبدها و مکانهای متبرک اعتراض نمودند. مردم [[آذربایجان]] شوروی، [[ازبکستان]]، [[ترکمنستان]]، [[ایران]]، [[ترکیه]]، [[افغانستان]]، [[عراق]]، [[چین]]، [[مغولستان]]، و [[هند]] در نامهها و مکاتبات بسیار، ضمن اظهار تاسف و محکومیت، به فرجام ویرانی مرقد نبوی هشدار دادند.<ref>تخریب و بازسازی بقیع، ص55-56؛ بقیع الغرقد، ص52-53.</ref> [[سید ابوالحسن اصفهانی]] و دیگر دانشوران و بزرگان [[نجف]] و [[قم بر]] ضد وهابیان موضع تند گرفتند. آوردهاند که گزارش ویرانی آرامگاههای بقیع، گریه [[آیت الله حائری]]، بنیانگذار [[حوزه علمیه قم]]، را بر منبر درس برانگیخت و او درس خود را تعطیل کرد و بازار قم تعطیل شد.<ref>بقیع الغرقد، ص53.</ref> در [[کنفرانس اسلامی]] [[کراچی]] نیز دانشورانی چون [[محمد حسین کاشف الغطاء]] و [[محمد تقی طالقانی]]، نماینده [[آیتالله بروجردی]]، با نماینده سعودیان گفتوگو نمودند و بر لزوم بازسازی آرامگاههای بقیع تاکید کردند. | ||
خبر هتک حرمت به امامان بقیع، در ایران موجب نگرانی عمومی شد. نمایندگان در مجلس شورای ملی به [[آلسعود]] اعتراض کردند و با تشکیل کمیسیونی، هیئتی برای تحقیق در 1304ش. به [[حجاز]] فرستادند.<ref>دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج12، ص393، «بقیع».</ref> در روزنامهها و نشریات ایران از طرحهایی در رویارویی با آلسعود سخن میرفت.<ref>گزیده مقالات و روزنامههای مهم، ص195.</ref> آوردهاند که آیتالله بروجردی، نماینده خود، محمدتقی طالقانی (آل احمد*)، را برای بررسی امور به مدینه فرستاد. [[سید محسن امین]] برای بررسی اوضاع به حجاز رفت و نتیجه تحقیق خود را به مسلمانان عرضه کرد. همچنین شماری از فقیهان به لزوم بنای مجدد بارگاههای بقیع فتوا دادند.<ref>بقیع الغرقد، ص55.</ref> | خبر هتک حرمت به امامان بقیع، در ایران موجب نگرانی عمومی شد. نمایندگان در مجلس شورای ملی به [[آلسعود]] اعتراض کردند و با تشکیل کمیسیونی، هیئتی برای تحقیق در 1304ش. به [[حجاز]] فرستادند.<ref>دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج12، ص393، «بقیع».</ref> در روزنامهها و نشریات ایران از طرحهایی در رویارویی با آلسعود سخن میرفت.<ref>گزیده مقالات و روزنامههای مهم، ص195.</ref> آوردهاند که آیتالله بروجردی، نماینده خود، محمدتقی طالقانی (آل احمد*)، را برای بررسی امور به مدینه فرستاد. [[سید محسن امین]] برای بررسی اوضاع به حجاز رفت و نتیجه تحقیق خود را به مسلمانان عرضه کرد. همچنین شماری از فقیهان به لزوم بنای مجدد بارگاههای بقیع فتوا دادند.<ref>بقیع الغرقد، ص55.</ref> |