نسخهٔ فعلی |
متن شما |
خط ۱: |
خط ۱: |
| {{آیات حج و حرمین}}
| |
| '''آیه ۲ سوره مائده'''، آیهای از [[قرآن]]، که به حفظ احترام شعائر الهی، ماههای حرام، [[قربانی]] و کسانی که قصد [[بیتالله]] را کردهاند امر کرده است. در این آیه، به ممنوعیت [[صید]] در حال [[احرام]] نیز اشاره شده است. مراد از شعائر الهی را، مناسک و اعمال [[حج]] دانستهاند.
| |
|
| |
| == متن و ترجمه == | | == متن و ترجمه == |
| {{قرآن | | {{قرآن |
| | متن = یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تُحِلُّوا شَعَائِرَ اللَّهِ وَلَا الشَّهْرَ الْحَرَامَ وَلَا الْهَدْیَ وَلَا الْقَلَائِدَ وَلَا آمِّینَ الْبَیْتَ الْحَرَامَ یَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنْ رَبِّهِمْ وَرِضْوَانًا وَإِذَا حَلَلْتُمْ فَاصْطَادُوا وَلَا یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ أَنْ صَدُّوکُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ أَنْ تَعْتَدُوا وَتَعَاوَنُوا عَلَی الْبِرِّ وَالتَّقْوَی وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَی الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ | | | متن = يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُحِلُّوا شَعَائِرَ اللَّهِ وَلَا الشَّهْرَ الْحَرَامَ وَلَا الْهَدْيَ وَلَا الْقَلَائِدَ وَلَا آمِّينَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنْ رَبِّهِمْ وَرِضْوَانًا وَإِذَا حَلَلْتُمْ فَاصْطَادُوا وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ أَنْ صَدُّوكُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ أَنْ تَعْتَدُوا وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ |
| | ترجمه = ای کسانی که ایمان آوردهاید حرمت شعایر خدا و ماه حرام و قربانی بینشان و قربانیهای گردنبنددار و راهیان بیتالحرام را که فضل و خشنودی پروردگار خود را میطلبند نگه دارید و چون از احرام بیرون آمدید [میتوانید] شکار کنید و البته نباید کینهتوزی گروهی که شما را از مسجد الحرام بازداشتند شما را به تعدّی وادارد و در نیکوکاری و پرهیزگاری با یکدیگر همکاری کنید و در گناه و تعدی دستیار هم نشوید و از خدا پروا کنید که خدا سختکیفر است. | | | ترجمه = اى كسانى كه ايمان آوردهايد حرمت شعاير خدا و ماه حرام و قربانى بىنشان و قربانيهاى گردنبنددار و راهيان بيتالحرام را كه فضل و خشنودى پروردگار خود را مىطلبند نگه داريد و چون از احرام بيرون آمديد [مى توانيد] شكار كنيد و البته نبايد كينهتوزى گروهى كه شما را از مسجد الحرام باز داشتند شما را به تعدّى وادارد و در نيكوكارى و پرهيزگارى با يكديگر همكارى كنيد و در گناه و تعدى دستيار هم نشويد و از خدا پروا كنيد كه خدا سختكيفر است. |
| }} | | }} |
|
| |
|
| == شرح واژگان == | | == شرح واژگان == |
| «[[هدی|هَدْی]]» به معنای هدیه مخصوص به [[حرم مکی|حرم]] و [[خانه خدا]] است.<ref>صحاح اللغه، ذیل واژه هدی؛ لسان العرب، ذیل واژه هدی؛ مفردات الفاظ قرآن، ذیل واژه هدی.</ref>
| | «هَدْى» به معنای هديه مخصوص به [[حرم مکی|حرم]] و [[خانه خدا]] است.<ref>صحاح اللغه، ذیل واژه هدی؛ لسان العرب، ذیل واژه هدی؛ مفردات الفاظ قرآن، ذیل واژه هدی.</ref> |
|
| |
|
| قلائد جمع قِلادَه، به معنای گردنبند و چیزی است که به گردن میآویزند.<ref>المصباح المنیر، ذیل واژه قلد؛ صحاح اللغه، ذیل واژه قلد.</ref> مراد از این واژه، در آیه ۲ سوره مائده، چیزی است که به گردن [[هدی]] (شتر، گاو، گوسفند) آویزان میکنند تا مشخص شود برای [[قربانی]] است.<ref>جواهر الکلام، ج۱۸، ص۵۷.</ref> | | قلائد جمع قِلادَه، به معناى گردنبند و چيزى است كه به گردن مىآويزند.<ref>المصباح المنیر، ذیل واژه قلد؛ صحاح اللغه، ذیل واژه قلد.</ref> مراد از این واژه در آیه ۲ سوره مائده، چیزی است که به گردن هدى (شتر، گاو، گوسفند) آويزان مىكنند تا مشخص شود براى [[قربانى]] است.<ref>جواهر الکلام، ج۱۸، ص۵۷.</ref> |
|
| |
|
| واژه «آمّین» از ریشه أمّ به معنای قصد است.<ref>کتاب العین، ذیل واژه أمّ؛ صحاح اللغه، ذیل وازه أمّ؛ مقاییس اللغه، ذیل واژه أمّ.</ref> برخی از لغتشناسان، قید «مستقیم» را در معنای قصد افزودهاند.<ref>مفردات الفاظ قرآن، ذیل واژه امّ.</ref> آمّین از نظر ساختاری اسم فاعل و جمع، و معنای آن قاصدین است.<ref>درسنامه تفسیر آیات حج، ص۲۶۵.</ref> | | واژه «آمّين» از ريشه أمّ به معناى قصد است.<ref>کتاب العين، ذیل واژه أمّ؛ صحاح اللغه، ذیل وازه أمّ؛ مقاييس اللغه، ذیل واژه أمّ.</ref> گرچه برخى از لغت شناسان قيد مستقيم نيز در اين قصد لحاظ نمودهاند. <sup>۵</sup> و از نظر ساختارى اسم فاعل(آمّ) و جمع مىباشد كه طبعاً معناى قاصدين خواهد داشت. |
|
| |
|
| «شنئان» از ریشه شَنْأ، به معنای بُغض و کینه<ref>مقاییس اللغه، ذیل واژه شنأ؛ المصباح المنیر، ذیل واژه شنأ.</ref> و از نظر ساختاری بر وزن فَعلان و مصدر است.<ref>صحاح اللغه، ذیل واژه شنأ.</ref> این واژه در آیه ۸ سوره مائده و آیه ۳ سوره کوثر نیز کاربرد داشته است.
| | د. شنئان: اين واژه از ريشه شَنْأ بر وزن شمع، به معناى بُغض و كينه است. <sup>۶</sup> و به لحاظ ساختارى بر وزن فَعلان همانند ضَرَبان و خَفَقان مصدر |
|
| |
|
| == ارتباط با آیه قبل == | | == چشمانداز == |
| [[قرآن]]، قبل از آیه ۲ سوره مائده، با عبارت {{آیه|أُحِلَّتْ لَکُمْ بَهِیمَةُ الْأَنْعٰامِ إِلاّٰ مٰا یُتْلیٰ عَلَیْکُمْ غَیْرَ مُحِلِّی الصَّیْدِ وَ أَنْتُمْ حُرُم}} وارد مسائل مربوط به [[حج]] شده است، در آیه ۲ سوره مائده نیز، به مباحث مربوط به حج پرداخته و مؤمنان را به رعایت احترام شعائر الهی و برخی از [[محرمات احرام|محرمات]] در حج سفارش میکند.<ref>درسنامه تفسیر آیات حج، ص۲۶۶.</ref>
| |
|
| |
|
| == محتوا == | | == محتوا == |
| آیه ۲ سوره مائده، به بزرگداشتن شعائر و رعایت حرمت آن سفارش کرده است.
| |
|
| |
|
| === خطاب به مؤمنان === | | ==پانویس== |
| با عبارت {{آیه|یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا}} مؤمنان مورد خطاب قرار داده شدهاند تا مواردی درباره [[حج]] برای آنها گفته شود. در قرآن، هر جا که از فرهنگ حج، بهویژه اصول و کلیات آن صحبت میشود از واژه «ناس» به معنای مردم استفاده میشود؛<ref>آل عمران: ۹۷؛ حج: ۲۷.</ref> ولی در مسائل فرعی حج، لحن خطاب عوض شده و از خطاب «یا ایها الذین آمنوا» به معنای ای مؤمنان، برای حجگزاران استفاده میشود.<ref>مائده: آیات ۱ و ۹۵؛ نگاه کنید به درسنامه تفسیر آیات حج، ص۲۶۷.</ref>
| | {{پانویس}} |
| | |
| به نظر برخی، این تغییر لحن برای ایجاد ملاطفت بین متکلم و مخاطب است.<ref>درسنامه تفسیر آیات حج، ص۲۶۸.</ref> رشیدالدین میبدی، صوفی و مفسر قرن ششم قمری، این گونه خطابها را برای تمایز بین مؤمن و [[کافر]] میداند. به باور او، گویا خدا میگوید ای کسی که در [[امنیت حرم|امان]] من داخل شدی و ای کسی که به نیکیهای من اختصاص یافتی، مانند کسانی که چشمانشان از مشاهده من کور است نباش!<ref>کشف الاسرار، ج٣، ص٢٢.</ref>
| |
| | |
| === تعظیم شعائر ===
| |
| در عبارت {{آیه|لَا تُحِلُّوا شَعَائِرَ اللَّه}} به رعایت احترام شعائر الهی امر شده است. شعائر به معنای علامتها و نشانهها است. درباره مراد از شعائر در این آیه، دیدگاههای مختلفی وجود دارد، که برخی از آنها چنین است:
| |
| * همه علامتها و نشانههای دین که وسیله شناخت هدایت از گمراهی هستند. به تعبیر دیگر دین خدا؛<ref>مجمع البیان، ج٢، ص١۵۴؛ تفسیر کبیر، ج١١، ص ١٢٨.</ref>
| |
| * همه احکام، تکالیف و حدود الهی؛<ref>تفسیر کبیر، ج١١، ص ١٢٨؛ تفسیر القرآن الحکیم (المنار)، ج٢، ص٢٢٢.</ref>
| |
| * علامتها و نشانههای [[حرم مکی|حرم]]،<ref>مجمع البیان، ج٢، ص١۵۴.</ref> و مراد از عدم احلال آن، این است که حدود حرم را مراعات کند؛<ref name=":0">درسنامه تفسیر آیات حج، ص۲۶۹.</ref>
| |
| * همه مناسک و اعمال حج؛<ref>مجمع البیان، ج٢، ص١۵۴؛ المیزان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص ١۶٢؛ تفسیر نمونه، ج۴، ص٢۵٠.</ref>
| |
| * [[صید]] در حال [[احرام]]؛<ref>تفسیر کبیر، ج١١، ص ١٢٨.</ref> عبارت {{آیه|غَیْرَ مُحِلِّی الصَّیْدِ وَ أَنْتُمْ حُرُم}} در عبارت پیشین را تأییدکننده این دیدگاه دانستهاند.<ref name=":0"/>
| |
| | |
| برخی، دیدگاه «همه مناسک و اعمال حج» به واقع نزدیکتر است؛ زیرا نه آنچنان گسترده است که از سیاق آیات حج خارج شود، و نه آنچنان محدود که لازم شود تا جمع شعائر را در معنای مفرد به کار ببریم.<ref name=":0"/>
| |
| | |
| به نظر برخی، این احتمال وجود دارد که شعائر، شامل موضوعات خارجی در حج مانند [[کعبه]]، [[حجر الاسود|حجرالاسود]]، [[مقام ابراهیم(ع)]]، [[صفا و مروه]] و [[قربانی]] نیز بشود؛ چنانکه در آیات {{آیه|إِنَّ الصَّفا وَ الْمَرْوَةَ مِنْ شَعائِرِ اللَّه}}<ref>بقره: ١۵٨.</ref> و {{آیه|وَ الْبُدْنَ جَعَلْنٰاهٰا لَکُمْ مِنْ شَعٰائِرِ اللّٰه}}<ref>حج: ۳۶.</ref> به برخی از آنها اشاره شده است.
| |
| | |
| ابن عربی، عارف و مفسر قرآن، این آیه را از دیدگاه عرفانی تفسیر کرده و شعائر را مقامات و احوالی دانسته که بیانگر حال سالک الی الله است؛ مانند صبر، شکر، توکل و رضا. به باور او همانطور که [[مطاف]]، [[مسعی]] و منحر شعائر ظاهری هستند، این مقامات نیز شعائر باطنی است و سالک نباید مرتکب گناهانی شود که برای این مقامات زیان داشته باشد.<ref>تفسیر ابن عربی، ج ١، ص١۶۶.</ref>
| |
| | |
| === ماه حرام ===
| |
| دومین امری که در این آیه به حفظ احترام آن سفارش شده، ماه حرام است؛ که مراد از آن ماههای رجب، [[ذیقعده]]، [[ذیحجه]] و [[محرم]] است.<ref>تفسیر کبیر، ج١١، ص ١٢٩.</ref>
| |
| | |
| مراد از عدم احلال، حلال نشمردن جنگ در آن ماهها است؛ زیرا قرآن، جنگ در ماه حرام را گناه بزرگ، مانع از گرایش مردم به آیین خدا، و باعث کفر ورزیدن به خدا میداند.<ref>بقره: ٢١٧.</ref>
| |
| | |
| البته در صورتی که دشمن احترام ماه حرام را رعایت نکند، مؤمنان نیز مجازند مقابله نموده و از خود حفاظت کنند.<ref>بقره: ١٩۴.</ref>
| |
| | |
| === قربانیها ===
| |
| پس از امر به حفظ احترام شعائر و ماههای حرام، به حفظ احترام [[هدی]] و [[قلائد]] امر شده است. هدی قربانیِ بینشان، و قلائد قربانیِ بانشان است و هر دو در [[قربانی]] بودن شریک هستند.<ref>درسنامه تفسیر آیات حج، ص۲۷۲.</ref>
| |
| | |
| برخی از مفسران، مصداقهایی برای احلال قربانی ذکر کردهاند:
| |
| * قربانی را قبل از رسیدن به قربانگاه ذبح کنند؛
| |
| * مانع از رسیدن قربانی به قربانگاه شوند؛
| |
| * قربانی را به سرقت و غصب از حجگزار بگیرند؛
| |
| * در خصوص قلائد، با کندن علامت مخصوص، آن را آزاد کنند.<ref>تفسير القرآن الحكيم (المنار)، ج۶، ص١٢۵.</ref>
| |
| ابن عربی، عارف و مفسر قرآن، مقصود از هدی را نَفْسِ آماده برای قربانی، هنگام رسیدن به فنای الهی دانسته است.<ref>تفسیر ابن عربی، ج ١، ص١۶۶.</ref>
| |
| | |
| === قاصدین بیتالله ===
| |
| یکی دیگر از مواردی که باید احترام آنها رعایت شود {{آیه|آمِّینَ الْبَیْتَ الْحَرٰام}} معرفی شده است. مراد از آن، کسانی دانسته شده که قصد [[بیت الله الحرام|بیتالله الحرام]] را نموده و به سوی آن روانه میشوند.<ref>درسنامه تفسیر آیات حج، ص۲۷۲.</ref>
| |
| | |
| درباره مراد از «کسانی که قصد بیتالله الحرام کردهاند» دو تفسیر وجود دارد:
| |
| * به باور برخی، منظور، کافران هستند، و مراد از عدم احلال آنها نجنگیدن با آنهاست؛ البته این حکم به وسیله آیه {{آیه|إِنَّمَا الْمُشْرِکُونَ نَجَسٌ فَلاٰ یَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرٰامَ بَعْدَ عٰامِهِمْ هٰذٰا}}<ref>توبه: ٢٧.</ref> نسخ شده است.<ref>تفسیر کبیر، ج١١، ص ١٣٠؛ تفسیر القرآن الحکیم (المنار)، ج۶، ص١٢۶.</ref> بخش بعدی آیه را که میگوید {{آیه|وَ لاٰ یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ أَنْ صَدُّوکُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرٰام}} تأییدکننده این دیدگاه دانستهاند؛ زیرا کینه و بغض نسبت به کافران در دل مؤمنان وجود داشت.<ref>درسنامه تفسیر آیات حج، ص۲۷۳.</ref>
| |
| | |
| :شأن نزول آیه نیز، مؤید این دیدگاه دانسته شده است. این آیه در شأن حُطَم بن هند البکری نازل شده است. او در [[مدینه]] نزد [[پیامبر(ص)]] آمد و بدون اینکه [[اسلام]] بیاورد از مجلس او خارج شد، [و یا اینکه مسلمان شد و بعد مرتد گردید]، و در سال بعد به قصد حج و با [[هدی|هدیِ]] مقلّد روانه [[مکه]] شد.<ref>مجمع البیان، ج٢، ص١۵٣.</ref>
| |
| | |
| :این آیه پس از آیهای<ref>توبه:۲۸.</ref> نازل شده که مشرکان را نجس دانسته و از نزدیکشدن آنها به [[مسجدالحرام]] نهی کرده است.<ref group="یادداشت">زمخشری، مفسر اهل سنت، با نقل روایتی از پیامبر(ص) مینویسد: سوره مائده آخرین سوره نازله است و نسخی در آن نیست. (کشاف، ج١، ص ۶٠٢.) تفسیر نمونه نیز مینویسد: سوره برائت در سال نهم، و سوره مائده در سال دهم نازل شده است. (نمونه، ج ۴، ص٢۵٠.)</ref> از این رو، به باور برخی، نمیتواند شامل حال کافران شود؛ و معقول نیست که ناسخ پیش از منسوخ نازل شده باشد؛ بنابراین کافران، حداقل در محدوده مسجدالحرام از دایره این قصد خارجند، هرچند ممکن است در دیگر بخشهای حرم قصد تجارت و سودبری داشته باشند.<ref>درسنامه تفسیر آیات حج، ص۲۷۳ و ۲۷۴.</ref>
| |
| * به نظر برخی از مفسران، مراد مسلمانان هستند؛ زیرا شعائر الهی تنها لایق حال مؤمنان است، و کافران شعائر الهی نداشتند تا خداوند به مؤمنان دستور رعایت و عدم احلال آن را بدهد.<ref>تفسیر کبیر، ج١١، ص ١٣٠.</ref>
| |
| * علامه طباطبایی، مفسر شیعه، مراد را کسانی دانسته است که برای زیارت به سوی [[بیتالله]] میآیند و در کنار آن به فضل مادی و مالی نیز میرسند.<ref>المیزان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص ١۶٢.</ref> برخی عبارت {{آیه|یَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنْ رَبِّهِمْ وَ رِضْوٰاناً}} در ادامه آیه را تأییدکننده این تفسیر دانستهاند؛ زیرا کافران امیدی به فضل و رضوان الهی ندارند تا در پی آن باشند.<ref>درسنامه تفسیر آیات حج، ص۲۷۳.</ref>
| |
|
| |
|
| === فضل و رضوان === | | ==منابع== |
| در عبارت {{آیه|یَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنْ رَبِّهِمْ وَ رِضْوٰاناً}}، منظور از فضل را تجارت مباح و سودبری در دنیا، و مراد از رضوان در آخرت دانستهاند.<ref>تفسیر کبیر، ج١١، ص ١٣٠.</ref> برخی نیز، مراد از فضل را ثواب الهی، و مقصود از رضوان را رضایت خداوند دانستهاند.<ref>کشاف، ج١، ص ۶٠٢؛ تفسیر کبیر، ج١١، ص ١٣٠؛ تفسیر القرآن الحکیم (المنار)، ج۶، ص١٢۶.</ref>
| |
|
| |
|
| در قرآن بارها از این دو مفهوم یاد شده است.<ref>بقره: ١٩٨؛ اسراء: 12؛ جمعه: ١٠؛ آلعمران: ١۵؛ توبه: 71؛ حدید: ٢١.</ref> از مجموع این کاربردها استفاده شده که فضل در امور مالی و دنیوی کاربرد بیشتری دارد، و رضوان در امور معنوی، اخروی و رضایتمندی خداوند بیشتر به کار میرود.<ref>درسنامه تفسیر آیات حج، ص۲۷۵.</ref>
| |
|
| |
| === ممنوعیت صید ===
| |
| در عبارت {{آیه|وَإِذَا حَلَلْتُمْ فَاصْطَادُوا}}، به ممنوعیت [[صید]] در حال [[احرام]] اشاره شده است. در دیگر آیات قرآن نیز به این ممنوعیت اشاره شده است.<ref>مائده: ۹۵.</ref>
| |
|
| |
| قرآن فلسفه حرمت صید در احرام را نوعی آزمون الهی دانسته که [[احرام گزار|مُحرم]] در آن شرکت میکند و رعایت این حکم را نشانه ایمان و علامت تقوای وی دانسته است.<ref>مائده: ٩۴.</ref>
| |
|
| |
| یکی دیگر از حکمتهای آن، این دانسته شده که با توجه به جمعیت زیادی که در طول سال به مکه میآیند، اگر شکار حیوانات حلال باشد، نسل بسیاری از حیوانات در آن منطقه برچیده میشود؛ بنابراین، این حکم، نوعی حفاظت از محیط زیست و ضمانت بقای حیوانات است.<ref>تفسیر نمونه، ج ۵، ص ٨٧.</ref>
| |
|
| |
| بر اساس آیه ۹۶ سوره مائده، صید دریایی برای مُحرم جایز است و بر اساس عبارت {{آیه|وَإِذَا حَلَلْتُمْ فَاصْطَادُوا}} پس از [[تحلیل|خارج شدن از احرام]] و حفظ حرمت [[حرم مکی|حرم]]، صید خشکی نیز جایز میشود.<ref>درسنامه تفسیر آیات حج، ص۲۷۸.</ref>
| |
|
| |
| === تشویق به گذشت ===
| |
| در عبارت {{آیه|وَ لاٰ یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ أَنْ صَدُّوکُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرٰامِ أَنْ تَعْتَدُوا}} ترغیب به گذشت شده است. کافران در گذشته و در جریان [[صلح حدیبیه]] مانع از ورود مؤمنان به [[مسجدالحرام]] برای انجام مناسک [[عمره]] شده بودند. خداوند به مؤمنان سفارش میکند که مبادا دنبال انتقامگیری از آنان باشند.<ref>درسنامه تفسیر آیات حج، ص۲۷۸.</ref>
| |
|
| |
| فعل {{آیه|لاٰ یَجْرِمَنَّکُمْ}} دو مفعولی بوده و به این معنا است که بغض شما، شما را وادار به دشمنی از روی انتقام نکند؛ چراکه انتقام، کمک کردن به خود است، نه یاری نمودن حقّ، که اگر اینگونه رفتار شود تجاوز از حق به باطل، و از عدل به ظلم است.<ref>کشاف، ج١، ص ۶٠٣؛ مجمع البیان، ج٢، ص١۵۵؛ تفسیر کبیر، ج١١، ص ١٣٠؛ الجامع لاحکام القرآن، ج۶، ص ۴۶؛ تفسیر القرآن الحکیم (المنار)، ج۶، ص١٢٩؛ تفسیر نمونه، ج ۴، ص ٢۵٢.</ref>
| |
|
| |
| == پانویس ==
| |
| {{پانویس}}
| |
|
| |
| == منابع ==
| |
| {{منابع}}
| |
| {{برگرفتگی | | {{برگرفتگی |
| | پیش از لینک = کتاب | | | پیش از لینک = کتاب |
خط ۱۰۲: |
خط ۳۰: |
|
| |
|
| }} | | }} |
|
| |
| * '''تفسير ابنعربى'''، محيىالدين ابنعربى، تحقيق سمير مصطفى، دار احياء التراث العربى، چاپ اول، ١۴٢٢ق.
| |
| * '''تفسير نمونه'''، ناصر مكارم شيرازى و دیگران، دار الكتب الاسلاميه، ١٣۶٩ش.
| |
| * '''تفسير القرآن الحكيم''' (تفسيرالمنار)، محمد رشيد رضا، بيروت، دارالمعرفه.
| |
| * '''الجامع لأحکام القرآن'''، محمد بن احمد قرطبی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۹۶۵م.
| |
| * '''جواهر الکلام'''، محمد حسن نجفی، تهران، دار الکتب الاسلامیة، سوم، ۱۳۶۷ش.
| |
| * '''الصحاح، تاج اللغة و صحاح العربیة'''، اسماعیل بن حماد جوهری، تحقیق احمد عبدالغفور عطار، بیروت، دارالعلم للملایین، چهارم، ۱۴۰۷ق.
| |
| * '''الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل'''، محمود بن عمر زمخشری، ادب الحوزه.
| |
| * '''كشفالاسرار وعدةالابرار'''، ابوالفضل رشيدالدين ميبدى، تهران، انتشارات امير كبير، ١٣۶٠ش.
| |
| * '''مجمع البیان فی تفسیر القرآن'''، فضل بن حسن طبرسی، قم، کتابخانة آیتالله مرعشی نجفی، ۱۴۰۳ق.
| |
| * '''معجم مقاییس اللغة'''، احمد بن فارس، تحقیق عبد السلام محمد هارون، قم، مکتب الإعلام الاسلامی، ۱۴۰۴ق.
| |
| * '''المصباح المنیر'''، احمد بن محمد فیومی، قم، دارالهجرة، دوم، ۱۴۱۴ق.
| |
| * '''مفردات الفاظ القرآن'''، راغب اصفهانی، تحقیق صفوان عدنان داوودی، بیروت، دارالسامیة، ۱۴۱۲ق.
| |
| * '''المیزان فی تفسیر القرآن'''، سید محمدحسین طباطبایی، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.
| |
| {{پایان}}
| |
|
| |
|
| [[رده:آیه های مربوط به حج]] | | [[رده:آیه های مربوط به حج]] |