در حال ویرایش ابطح

هشدار: شما وارد نشده‌اید. نشانی آی‌پی شما برای عموم قابل مشاهده خواهد بود اگر هر تغییری ایجاد کنید. اگر وارد شوید یا یک حساب کاربری بسازید، ویرایش‌هایتان به نام کاربری‌تان نسبت داده خواهد شد، همراه با مزایای دیگر.

این ویرایش را می‌توان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که می‌خواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثی‌سازی ویرایش را به پایان ببرید.

نسخهٔ فعلی متن شما
خط ۱: خط ۱:
'''اَبطح''' مکانی است پیرامون [[مکه]] در فاصله این شهر و [[منا]]. بخشی از طایفه [[قریش]] در این منطقه زندگی می‌کردند که به قریش بطائح معروف شدند. خاندان پیامبر از این دسته از قریش بودند. بنابر روایات، جبرئيل در این مکان بر پیامبر نازل شده و دعوت آشکار اسلام توسط پیامبر نیز از همین مکان آغاز شده است. پیامبر بعد از فتح مکه در این مکان چادر زد و اقامت کرد. همچنین پیامبر در بازگشت از [[حجة الوداع|حجه الوداع]] در این مکان نماز خواند. این مکان در راه عبور حاجیان از مکه به منا قرار دارد و مکانی مقدس به شمار می‌آید.  [[فقیه|فقیهان]] شیعه بلند گفتن [[لبیک]] در ابطح را [[مستحب]] می‌‌دانند. همچنین مستحب است حاجیان با تأسی به سیره [[پیامبر اسلام(ص)|پیامبر گرامی(ص)]] و [[امام باقر(ع)]] پس از رسیدن به ابطح اندکی توقف و استراحت کنند و سپس به مکه وارد شوند.
'''اَبطح''' مکانی شریف پیرامون [[مکه]] که [[قبیله قریش]] خود را بدانجا منسوب می‌کنند.
 
[[فقیه|فقیهان]] شیعه بلند گفتن [[لبیک]] در ابطح را [[مستحب]] می‌‌دانند. همچنین مستحب است حاجیان با تأسی به سیره [[پیامبر گرامی(ص)]] و [[امام باقر(ع)]] پس از رسیدن به ابطح اندکی توقف و استراحت کنند و سپس به مکه وارد شوند.


==واژه‌شناسی==
==واژه‌شناسی==
ابطح (جمع: اَباطِح) به معنای رودی فراخ است که کف آن را سنگریزه پوشانیده باشد. نیز به کف و داخل دره، ریگزار، مسیل آکنده از سنگریزه و گذرگاه سیل تنگ یا فراخ<ref>لسان العرب، ج۲، ص۴۱۳؛ مجمع البحرین، ج۱، ص۲۱۰، «بطح»؛ معجم البلدان، ج۱، ص۷۴.</ref> و به هرجای فرورفته، ابطح گفته‌اند.
ابطح (جمع: اَباطِح) به معنای رودی فراخ است که کف آن را سنگریزه پوشانیده باشد. نیز به کف و داخل دره، ریگزار، مسیل آکنده از سنگریزه و گذرگاه سیل تنگ یا فراخ<ref>لسان العرب، ج۲، ص۴۱۳؛ مجمع البحرین، ج۱، ص۲۱۰، «بطح»؛ معجم البلدان، ج۱، ص۷۴.</ref> و به هرجای فرورفته، ابطح گفته‌اند. جا‌های فراوان به این نام شهرت یافته‌اند<ref>الصحاح، ج۱، ص۳۵۶، «بطح».</ref> ؛ اما مشهورترین آن‌ها ناحیه‌ای در شمال مکه، حد فاصل این شهر و سرزمین منا و ‌اندکی نزدیک‌تر به منا، میان دو کوه حجون و جبل نور و متصل به المُعَلّی است.<ref>اخبار مکه، ج۲، ص۲۹؛ مجمع البحرین، ج۱، ص۲۱۰.</ref> اکنون بیشترین بخش ابطح در محدوده شهری مکه در منطقه مُعابده قرار گرفته است. در منابع از این سرزمین افزون بر ابطح به خیف (منزلگاه) بنی‌کنانه و مُحَصَّب یاد شده؛ زیرا از سنگریزه و شن پوشیده شده است. در گزارشی نیز از آن به ذی طُوی‌ٰ تعبیر شده که یاقوت حموی آن را رد کرده است.<ref>معجم البلدان، ج۱، ص۷۴.</ref> این مکان را به سبب هموار بودنش سیل فرامی‌گرفته است.<ref>نک: اخبار مکه، ج۲، ص۳۲۹؛ ج۳، ص۳، ‌۳۱۶.</ref>
 
جا‌های فراوان به این نام شهرت یافته‌اند<ref>الصحاح، ج۱، ص۳۵۶، «بطح».</ref> ؛ اما مشهورترین آن‌ها ناحیه‌ای در شمال مکه، حد فاصل این شهر و سرزمین منا و ‌اندکی نزدیک‌تر به منا، میان دو کوه حجون و جبل نور و متصل به المُعَلّی است.<ref>اخبار مکه، ج۲، ص۲۹؛ مجمع البحرین، ج۱، ص۲۱۰.</ref> اکنون بیشترین بخش ابطح در محدوده شهری مکه در منطقه مُعابده قرار گرفته است. در منابع از این سرزمین افزون بر ابطح به خیف (منزلگاه) بنی‌کنانه و مُحَصَّب یاد شده؛ زیرا از سنگریزه و شن پوشیده شده است. در گزارشی نیز از آن به ذی طُوی‌ٰ تعبیر شده که یاقوت حموی آن را رد کرده است.<ref>معجم البلدان، ج۱، ص۷۴.</ref> این مکان را به سبب هموار بودنش سیل فرامی‌گرفته است.<ref>نک: اخبار مکه، ج۲، ص۳۲۹؛ ج۳، ص۳، ‌۳۱۶.</ref>  


گویند: در ابطح مسجدی بوده که اکنون از آن اثری نیست.<ref>مسالک الافهام، ج۲، ص۳۷۶.</ref>  
گویند: در ابطح مسجدی بوده که اکنون از آن اثری نیست.<ref>مسالک الافهام، ج۲، ص۳۷۶.</ref>


==حضور پیامبران==
==حضور پیامبران==
به نقل از [[امام صادق(ع)]]، [[حضرت آدم(ع)]] به امر الهی تا طلوع فجر در ابطح درنگ کرد.<ref>الکافی، ج۴، ص۱۹۱-۱۹۲؛ من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۹۹؛ جواهر الکلام، ج۱۹، ص۷۳.</ref> برخی بر این باورند که این سرزمین را ابطح نامیدند، زیرا ایشان در آن‌جا درنگ کرد.<ref>الکافی، ج۴، ص۱۹۲-۱۹۳؛ معجم البلدان، ج۱، ص۷۴.</ref> سپس وی به دستور [[جبرئیل]]، [[شیطان]] را در [[منا]] رجم کرد.<ref>تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۶.</ref> به نقل ازرقی، [[حضرت ابراهیم(ع)|ابراهیم(ع)]] نیز در ابطح حضور یافته است.<ref>اخبار مکه، ج۱، ص۷۴.</ref>  
به نقل از [[امام صادق(ع)]]، [[حضرت آدم(ع)]] به امر الهی تا طلوع فجر در ابطح درنگ کرد.<ref>الکافی، ج۴، ص۱۹۱-۱۹۲؛ من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۹۹؛ جواهر الکلام، ج۱۹، ص۷۳.</ref> برخی بر این باورند که این سرزمین را ابطح نامیدند، زیرا ایشان در آن‌جا درنگ کرد.<ref>الکافی، ج۴، ص۱۹۲-۱۹۳؛ معجم البلدان، ج۱، ص۷۴.</ref> سپس وی به دستور [[جبرئیل]]، [[شیطان]] را در [[منا]] رجم کرد.<ref>تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۶.</ref> به نقل ازرقی، [[حضرت ابراهیم(ع)|ابراهیم(ع)]] نیز در ابطح حضور یافته است.<ref>اخبار مکه، ج۱، ص۷۴.</ref>


==قریش بطائح==
==انتساب قبیله قریش و پیامبر(ص) به ابطح==
بر پایه گزارش‌هایی [[قصی بن کلاب]]، جد چهارم [[پیامبر(ص)]] در پی مرگ حلیل خزاعی بزرگ [[مکه]]، از این رو که داماد و جانشین او بود یا در پی نبرد با قبایل [[قبیله خزاعه|خزاعه]] و [[قبیله بنی‌بکر|بنی‌بکر]] و چیرگی بر ایشان در ابطح<ref>الطبقات، ج۱، ص۶۷-۶۹؛ تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۳۹-۲۴۰.</ref> ، ریاست مکه را به دست گرفت. از کارهای مهم وی در دوران ریاستش آن بود که تیره‌های [[قبیله قریش|قریش]] را از پیرامون آن شهر فراخواند و برخی را در ابطح<ref>تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۴۰؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۴۹-۵۲.</ref> و شماری دیگر را در حومه مکه اسکان داد که به ترتیب به «قریش بطاح» (بطائح) و «قریش ظواهر» شهرت یافتند.<ref>المحبّر، ص۱۶۷؛ الطبقات، ج۱، ص۷۱.</ref>  
بر پایه گزارش‌هایی [[قصی بن کلاب]]، جد چهارم [[پیامبر(ص)]] در پی مرگ حلیل خزاعی بزرگ [[مکه]]، از این رو که داماد و جانشین او بود یا در پی نبرد با قبایل [[قبیله خزاعه|خزاعه]] و [[قبیله بنی‌بکر|بنی‌بکر]] و چیرگی بر ایشان در ابطح<ref>الطبقات، ج۱، ص۶۷-۶۹؛ تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۳۹-۲۴۰.</ref> ، ریاست مکه را به دست گرفت. از کارهای مهم وی در دوران ریاستش آن بود که تیره‌های [[قبیله قریش|قریش]] را از پیرامون آن شهر فراخواند و برخی را در ابطح<ref>تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۴۰؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۴۹-۵۲.</ref> و شماری دیگر را در حومه مکه اسکان داد که به ترتیب به «قریش بطاح» (بطائح) و «قریش ظواهر» شهرت یافتند.<ref>المحبّر، ص۱۶۷؛ الطبقات، ج۱، ص۷۱.</ref> خاندان پیامبر(ص) از قریش بطاح بودند. [[عبدمناف]] و [[عبدالمطلب]]، اجداد رسول خدا و [[ابوطالب]] عموی ایشان را به ترتیب قمر البطحاء<ref>سبل الهدی، ج۱، ص۲۷۲؛ اضواء البیان، ج۲، ص۶۲.</ref>  ، ابوالبطحاء<ref>سبل الهدی، ج۱، ص۲۶۲؛ السیرة الحلبیه، ج۱، ص۹؛ تاج العروس، ج۱۹، ص۱۳۳.</ref>  و سیدالبطحاء خوانده‌اند.<ref>تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۴۴؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۸.</ref> 


خاندان پیامبر(ص) از قریش بطاح بودند. [[عبدمناف]] و [[عبدالمطلب]]، اجداد رسول خدا و [[ابوطالب]] عموی ایشان را به ترتیب قمر البطحاء<ref>سبل الهدی، ج۱، ص۲۷۲؛ اضواء البیان، ج۲، ص۶۲.</ref> ، ابوالبطحاء<ref>سبل الهدی، ج۱، ص۲۶۲؛ السیرة الحلبیه، ج۱، ص۹؛ تاج العروس، ج۱۹، ص۱۳۳.</ref> و سیدالبطحاء خوانده‌اند.<ref>تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۴۴؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۸.</ref>
==ابطح پس از اسلام==
به نقل طبری، [[جبرئیل]] در ابطح بر پیامبر(ص) فرود آمد.<ref>تاریخ طبری، ج۲، ص۵۱-۵۲.</ref>  دعوت آشکار رسول خدا(ص) هم در ابطح آغاز شد.<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۴.</ref>  هنگامی که رسول خدا(ص) [[عمرة القضاء]] را به سال هفتم ق. انجام داد، از ورود به خانه‌های مکه خودداری کرد و در ابطح چادر زد.<ref>المغازی، ج۲، ص۸۲۹؛ الطبقات، ج۲، ص۱۲۲.</ref>  در روز [[فتح مکه]] به سال هشتم ق. نیز خیمه خود را در آن مکان برافراشت.<ref>المغازی، ج۲، ص۸۲۸-۸۳۰؛ اخبار مکه، ج۲، ص۱۶۱.</ref>  پس از فتح آن شهر، چند تن از زنان، از جمله [[هنده همسر ابوسفیان|هند]] همسر [[ابوسفیان]]، به جایگاه استقرار رسول خدا(ص) در ابطح آمدند و با ایشان بیعت کردند.<ref>المغازی، ج۲، ص۸۵۰؛ الطبقات، ج۸، ص۲۳۶.</ref>  از همین مکان پیامبر(ص) به مصاف [[قبیله هوازن|قبیله هَوازِن]] رفت و [[غزوه حنین]] رخ داد.<ref>المغازی، ج۲، ص۸۰۹.</ref> در حجة الوداع به سال دهم ق. رسول خدا(ص) پس از حرکت از [[منا]] نماز ظهر و عصر را در ابطح به جای آورد.<ref>المغازی، ج۳، ص۱۱۱۳.</ref> گویا ایشان چند بار در بازگشت از برخی غزوه‌ها و نیز پس از [[مناسک حج]]، در سال دهم ق. در ابطح فرود آمده و نماز خوانده است.<ref>نک: البدایة و النهایه، ج۵، ص۲۲۳-۲۲۵.</ref>


برخی از [[قبیله قریش|قریش]] به خود نسبت ابطحی می‌داده و بدان افتخار می‌کرده‌اند؛ چنان‌که [[معاویه]] در مقام مفاخره به [[امام حسن(ع)]] گفت: من پسر بطحاء و مکه‌ام. سپس ایشان با بیان افتخارات خود بدو پاسخ داد.<ref>تاریخ دمشق، ج۱۴، ص۱۱۳.</ref> نیز آن‌گاه که [[هشام اموی]] هنگام [[طواف]] کعبه، [[امام سجاد(ع)]] را دید و وانمود کرد که ایشان را نمی‌شناسد، [[فرزدق]] شاعر گفت که او کسی است که سنگریزه‌های سرزمین بطحاء او را می‌شناسند<ref>تاریخ دمشق، ج۱۷، ص۱۴۹-۱۵۰؛ ج۴۱، ص۴۰۰؛ مناقب، ج۳، ص۳۰۶.</ref> :
==قداست مکان و مفاخره به آن==
جای داشتن سرزمین ابطح در جوار [[کعبه|خانه خدا]]، سکونت برخی از تیره‌های ممتاز [[قریش]] در آن‌جا، و قرار داشتنش در مسیر حرکت [[حاجی|حاجیان]] به [[منا]] و به عکس، مایه قداست این مکان گشته است. از این‌رو، برخی از [[قبیله قریش|قریش]] به خود نسبت ابطحی می‌داده و بدان افتخار می‌کرده‌اند؛ چنان‌که [[معاویه]] در مقام مفاخره به [[امام حسن(ع)]] گفت: من پسر بطحاء و مکه‌ام. سپس ایشان با بیان افتخارات خود بدو پاسخ داد.<ref>تاریخ دمشق، ج۱۴، ص۱۱۳.</ref> نیز آن‌گاه که [[هشام اموی]] هنگام [[طواف]] کعبه، [[امام سجاد(ع)]] را دید و وانمود کرد که ایشان را نمی‌شناسد، [[فرزدق]] شاعر گفت که او کسی است که سنگریزه‌های سرزمین بطحاء او را می‌شناسند<ref>تاریخ دمشق، ج۱۷، ص۱۴۹-۱۵۰؛ ج۴۱، ص۴۰۰؛ مناقب، ج۳، ص۳۰۶.</ref> :


هذا الذی تعرف البطحاء وطأته
هذا الذی تعرف البطحاء وطأته


و البیت یعرفه و الحل و الحرم
و البیت یعرفه و الحل و الحرم
==پیامبر در ابطح==
 
به نقل طبری، [[جبرئیل]] در ابطح بر پیامبر(ص) فرود آمد.<ref>تاریخ طبری، ج۲، ص۵۱-۵۲.</ref> دعوت آشکار رسول خدا(ص) هم در ابطح آغاز شد.<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۴.</ref> هنگامی که رسول خدا(ص) [[عمرة القضاء]] را به سال هفتم ق. انجام داد، از ورود به خانه‌های مکه خودداری کرد و در ابطح چادر زد.<ref>المغازی، ج۲، ص۸۲۹؛ الطبقات، ج۲، ص۱۲۲.</ref> در روز [[فتح مکه]] به سال هشتم ق. نیز خیمه خود را در آن مکان برافراشت.<ref>المغازی، ج۲، ص۸۲۸-۸۳۰؛ اخبار مکه، ج۲، ص۱۶۱.</ref> پس از فتح آن شهر، چند تن از زنان، از جمله [[هنده همسر ابوسفیان|هند]] همسر [[ابوسفیان]]، به جایگاه استقرار رسول خدا(ص) در ابطح آمدند و با ایشان بیعت کردند.<ref>المغازی، ج۲، ص۸۵۰؛ الطبقات، ج۸، ص۲۳۶.</ref> از همین مکان پیامبر(ص) به مصاف [[قبیله هوازن|قبیله هَوازِن]] رفت و [[غزوه حنین]] رخ داد.<ref>المغازی، ج۲، ص۸۰۹.</ref> در حجة الوداع به سال دهم ق. رسول خدا(ص) پس از حرکت از [[منا]] نماز ظهر و عصر را در ابطح به جای آورد.<ref>المغازی، ج۳، ص۱۱۱۳.</ref> گویا ایشان چند بار در بازگشت از برخی غزوه‌ها و نیز پس از [[مناسک حج]]، در سال دهم ق. در ابطح فرود آمده و نماز خوانده است.<ref>نک: البدایة و النهایه، ج۵، ص۲۲۳-۲۲۵.</ref>
==احکام ابطح==
==احکام ابطح==
بیشتر [[فقیه|فقیهان]] شیعه بلند گفتن [[لبیک]] در ابطح را سنت و [[مستحب]] دانسته<ref>من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۵۳۸؛ الاستبصار، ج۲، ص۲۵۱؛ المقنع، ص۲۶۷-۲۶۸.</ref> و در این حکم تفاوتی میان سواره و پیاده قائل نشده<ref>مستدرک الوسائل، ج۹، ص۱۸۸.</ref> و استحباب استمرار آن را تا هنگام خروج به [[سرزمین منا]] یادآور شده‌اند.<ref>النهایه، ص۲۴۸.</ref> [[حر عاملی|حرّ عامِلی]] بابی با عنوان «استحباب بلند گفتن لبیک در ابطح در [[حج تمتع]]» گشوده است.<ref>وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۳۹۶.</ref> نیز گفته‌اند که مستحب است حاجیان برای تأسی به سیره [[پیامبر گرامی(ص)]] پس از رسیدن به ابطح اندکی توقف و استراحت کنند و سپس به مکه وارد شوند.<ref>الکافی، ج۴، ص۵۲۳؛ دعائم الاسلام، ج۱، ص۳۳۲؛ من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۴۸۲.</ref> سیره [[امام باقر(ع)]] همانند پیامبر(ص) توقف کوتاه مدت در آن‌جا بوده است.<ref>مستدرک الوسائل، ج۱۰، ص۱۶۲.</ref>  
بیشتر [[فقیه|فقیهان]] شیعه بلند گفتن [[لبیک]] در ابطح را سنت و [[مستحب]] دانسته<ref>من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۵۳۸؛ الاستبصار، ج۲، ص۲۵۱؛ المقنع، ص۲۶۷-۲۶۸.</ref> و در این حکم تفاوتی میان سواره و پیاده قائل نشده<ref>مستدرک الوسائل، ج۹، ص۱۸۸.</ref> و استحباب استمرار آن را تا هنگام خروج به [[سرزمین منا]] یادآور شده‌اند.<ref>النهایه، ص۲۴۸.</ref> [[حر عاملی|حرّ عامِلی]] بابی با عنوان «استحباب بلند گفتن لبیک در ابطح در [[حج تمتع]]» گشوده است.<ref>وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۳۹۶.</ref> نیز گفته‌اند که مستحب است حاجیان برای تأسی به سیره [[پیامبر گرامی(ص)]] پس از رسیدن به ابطح اندکی توقف و استراحت کنند و سپس به مکه وارد شوند.<ref>الکافی، ج۴، ص۵۲۳؛ دعائم الاسلام، ج۱، ص۳۳۲؛ من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۴۸۲.</ref> سیره [[امام باقر(ع)]] همانند پیامبر(ص) توقف کوتاه مدت در آن‌جا بوده است.<ref>مستدرک الوسائل، ج۱۰، ص۱۶۲.</ref>
 
برخی از فقیهان [[اهل‌ سنت]] خواندن نماز ظهر و عصر و مغرب و عشا را در این سرزمین، سنت می‌دانند.<ref>نک: المغنی، ج۳، ص۴۸۳-۴۸۴.</ref>  گویند: [[ابوبکر]] نماز ظهر را در ابطح خوانده است.<ref>المغازی، ج۳، ص۱۰۷۸.</ref>  از دیگر سنن، استحباب ورود به مکه از بلندای آن و ابطح است؛ زیرا رسول خدا(ص) از این سوی به مکه درآمده است.<ref>المغنی، ج۳، ص۳۸۰.</ref> 


برخی از فقیهان [[اهل‌ سنت]] خواندن نماز ظهر و عصر و مغرب و عشا را در این سرزمین، سنت می‌دانند.<ref>نک: المغنی، ج۳، ص۴۸۳-۴۸۴.</ref> گویند: [[ابوبکر]] نماز ظهر را در ابطح خوانده است.<ref>المغازی، ج۳، ص۱۰۷۸.</ref> از دیگر سنن، استحباب ورود به مکه از بلندای آن و ابطح است؛ زیرا رسول خدا(ص) از این سوی به مکه درآمده است.<ref>المغنی، ج۳، ص۳۸۰.</ref>
==پیوند به بیرون==
* [http://tkalam.ir/index.php/tahghighat-kalami/2016-01-12-19-54-32?showall=&start=5 محل نزول اولین وحی و آثار کلامی آن]
* [http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/10842/%d8%a8%d8%b7%d8%ad%d8%a7%d8%a1-%d9%85%da%a9%d8%a9!?q=%D8%A8%D8%B7%D8%AD%D8%A7%D8%A1&score=13.19533&rownumber=1 بطحاء مکة]


==پانویس==
==پانویس==
خط ۳۴: خط ۳۹:
{{منابع}}
{{منابع}}
{{دانشنامه
{{دانشنامه
  | آدرس = http://hzrc.ac.ir/post/9508/%d8%a7%d8%a8%d8%b7%d8%ad
  | آدرس = http://phz.hajj.ir/422/9508
  | عنوان = ابطح
  | عنوان = ابطح
  | نویسنده = سید محمود سامانی
  | نویسنده = سید محمود سامانی
لطفاً توجه داشته‌باشید که همهٔ مشارکت‌ها در ویکی حج منتشرشده تحت Creative Commons Attribution-NonCommercial-ShareAlike در نظر گرفته‌می‌شوند (برای جزئیات بیش‌تر ویکی حج:حق تکثیر را ببینید). اگر نمی‌خواهید نوشته‌هایتان بی‌رحمانه ویرایش و توزیع شوند؛ بنابراین، آنها را اینجا ارائه نکنید.
شما همچنین به ما تعهد می‌کنید که خودتان این را نوشته‌اید یا آن را از یک منبع با مالکیت عمومی یا مشابه آزاد آن برداشته‌اید (برای جزئیات بیش‌تر ویکی حج:حق تکثیر را ببینید). کارهای دارای حق تکثیر را بدون اجازه ارائه نکنید!
لغو راهنمای ویرایش‌کردن (در پنجرهٔ تازه باز می‌شود)
برگرفته از «https://wikihaj.com/view/ابطح»