در حال ویرایش ابلیس
این ویرایش را میتوان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که میخواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثیسازی ویرایش را به پایان ببرید.
نسخهٔ فعلی | متن شما | ||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''ابلیس''' موجودی از جنس [[جن]] که به وسوسه [[انسان | '''ابلیس''' موجودی از جنس [[جن]] که به وسوسه [[انسان]]ها میپردازد. واژه [[شیطان]] در [[قرآن]] در بیشتر موارد اشاره به ابلیس دارد. | ||
در آیات و روایات، ابلیس موجودی سرکش از فرمان الهی و وسوسهگر معرفی | در آیات و روایات، ابلیس موجودی سرکش از فرمان الهی و وسوسهگر معرفی شدهاست که [[حضرت آدم(ع)]] را هنگام انجام [[مناسک حج]] و [[حضرت ابراهیم(ع)]] و خانوادهاش را هنگام ذبح [[حضرت اسماعیل(ع)|اسماعیل (ع)]] وسوسه کردهاست. همچنین ابلیس باعث شد که [[قبیله قریش|قریشیان]]، [[تلبیه]] حج را تغییر دهند و مشرکان قریش تصمیم به [[توطئه قتل پیامبر(ص)|قتل پیامبر (ص)]] به صورت دستجمعی بگیرند. روایت شدهاست که ابلیس در روز [[عید غدیر خم|ماجرای غدیر خم]] نیز حضور داشت. | ||
== | == مفهومشناسی == | ||
ابلیس به معنای یأس، حُزن، ترس و پشیمانی | ابلیس به معنای یأس، حُزن، ترس و پشیمانی آمدهاست و ابلیس از آن رو به این نام خوانده شد که از رحمت الهی مأیوس شد.<ref>العین، ج۷، ص۲۶۲؛ معجم مقاییس اللغه، ج۱، ص۲۲۹–۳۰۰، «بلس»؛ مفردات، ص۶۰.</ref> {{یادداشت|برخی لغتشناسان (معجم مقاییس اللغه، ج۱، ص۳۰۰، «بلس»؛ مفردات، ص۶۰؛ تاج العروس، ج۸، ص۲۰۹.) و مفسران (جامع البیان، ج۱، ص۳۲۵؛ فتح الباری، ج۶، ص۲۳۹؛ روح المعانی، ج۱، ص۲۲۹.) بر این باورند که ابلیس واژهای عربی است؛ ولی بسیاری از خاورشناسان (قاموس کتاب مقدس، ص۵۴۵؛ معجم اللاهوت، ص۴۶۶.) این واژه را برگرفته از کلمه یونانی دیابولس (diabolos) معادل لغت عبری stive (شیطان) دانستهاند که در عهد عتیق به کار رفتهاست. در میان یهودیان و مسیحیان نیز ابلیس موجودی منفی و منفور شناخته میشود. در کتاب مقدس، ابلیس مترادف شیطان است (کتاب مقدس، مکاشفه یوحنا، ۹: ۱۲.) و دربارهٔ وسوسهها و فریبهایش هشدار داده شده (کتاب مقدس، اعمال رسولان، ۲۶: ۱۸.) و از وی با عنوان «پدر واقعی کفر پیشگان» (کتاب مقدس، یوحنا، ۸: ۴۳، ۴۵.) تعبیر کردهاند.}} | ||
برابر برخی روایتها، نام اصلی ابلیس، حارث (یا حرث) | برابر برخی روایتها، نام اصلی ابلیس، حارث (یا حرث) بودهاست که به سبب [[عبادت]] طولانی، او را عزازیل (عزیز خدا) خطاب میکردند. وی پس از غرور ورزیدن، ابلیس و پس از امتناع از سجده بر [[آدم(ع)]] و رانده شدن از درگاه الهی، شیطان نام گرفت.<ref>تاریخ بلعمی، ج۱، ص۱۶؛ معانی الاخبار، ص۱۳۸؛ البدایة و النهایه، ج۱، ص۵۹.</ref> | ||
== استفاده از شیطان به معنای ابلیس == | == استفاده از شیطان به معنای ابلیس == | ||
واژه شیطان و شیاطین ۸۸ بار در [[قرآن]] به کار رفته که در بسیاری از موارد به معنای ابلیس است. از بررسی کاربرد واژه شیطان در قرآن و گفتار مفسران برمیآید که معمولاً مقصود از شیطان یا مصداق بارز آن، ابلیس است.<ref>جامع البیان، ج۱، ص۳۳۶؛ روض الجنان، ج۸، ص۱۵۱؛ المیزان، ج۱۴، ص۳۴۳.</ref> در قرآن کریم پس از سرباززدن ابلیس از سجده، از وی با عنوان {الشَّیطان} یاد | واژه شیطان و شیاطین ۸۸ بار در [[قرآن]] به کار رفته که در بسیاری از موارد به معنای ابلیس است. از بررسی کاربرد واژه شیطان در قرآن و گفتار مفسران برمیآید که معمولاً مقصود از شیطان یا مصداق بارز آن، ابلیس است.<ref>جامع البیان، ج۱، ص۳۳۶؛ روض الجنان، ج۸، ص۱۵۱؛ المیزان، ج۱۴، ص۳۴۳.</ref> در قرآن کریم پس از سرباززدن ابلیس از سجده، از وی با عنوان {الشَّیطان} یاد شدهاست. ([[سوره بقره]]، آیه ۳۶؛ [[سوره اعراف]]، آیه ۲۰؛ [[سوره طه]]، آیه ۱۲۰) از این رو، به نظر برخی، مقصود از {الشَّیطان} همه جا ابلیس است.<ref>اعلام القرآن، ص۸۳.</ref> | ||
== ماهیت ابلیس == | == ماهیت ابلیس == | ||
بسیاری از مفسران<ref>التبیان، ج۱، ص۱۵۱؛ الکشاف، ج۱، ص۱۲۷؛ روض الجنان، ج۱، ص۲۱۲.</ref> ابلیس را از [[جن]] شمرده و از وی با عنوان پدر جن (ابوالجن) یاد کردهاند.<ref>التبیان، ج۱، ص۱۵۲؛ کشف الاسرار، ج۳، ص۵۷۰.</ref> صاحبان این رأی، افزون بر برخی | بسیاری از مفسران<ref>التبیان، ج۱، ص۱۵۱؛ الکشاف، ج۱، ص۱۲۷؛ روض الجنان، ج۱، ص۲۱۲.</ref> ابلیس را از [[جن]] شمرده و از وی با عنوان پدر جن (ابوالجن) یاد کردهاند.<ref>التبیان، ج۱، ص۱۵۲؛ کشف الاسرار، ج۳، ص۵۷۰.</ref> صاحبان این رأی، افزون بر برخی روایتها،<ref>تفسیر عیاشی، ج۱، ص۳۴؛ البرهان، ج۱، ص۱۷۰؛ بحارالانوار، ج۱۱، ص۱۴۴.</ref> به آیاتی همچون {فَسَجَدُوا إِلّا إِبلِیسَ کانَ مِنَ الجِنِّ فَفَسَقَ عَن أَمرِ رَبِّهِ…} ([[سوره کهف]]، آیه ۵۰) استناد کردهاند. | ||
بر اساس آیات قرآن، [[انسان]] از خاک و جن از آتش آفریده شده ([[سوره حجر]]، آیه | بر اساس آیات قرآن، [[انسان]] از خاک و جن از آتش آفریده شده ([[سوره حجر]]، آیه ۲۶–۲۷) و برپایه روایتها، آفرینش ملائک از نور، ریح و روح بودهاست.<ref>التفسیر الکبیر، ج۲، ص۲۱۴؛ تفسیر قرطبی، ج۱۰، ص۲۳–۲۴.</ref> ابلیس، جنس خود را از آتش معرفی کردهاست: {خَلَقتَنِی مِن نَارٍ وَخَلَقتَهُ مِن طِینٍ} ([[سوره ص]]، آیه ۷۶)، بر این اساس، ابلیس از جنیان است که از آتش آفریده شدهاند. گروهی دیگر از مفسران، ابلیس را از جنس [[فرشته|فرشتگان]] دانستهاند.<ref>جامع البیان، ج۱، ص۳۲۱؛ التبیان، ج۱، ص۱۵۰؛ تفسیر بیضاوی، ج۱، ص۲۹۴.</ref> آلوسی این رأی را به بیشتر [[صحابه]] و تابعان نسبت دادهاست.<ref>روح المعانی، ج۱، ص۲۳۱.</ref> صاحبان این نظر افزون بر روایتها<ref>جامع البیان، ج۱، ص۳۲۱؛ تاریخ بلعمی، ج۱، ص۱۶؛ نهج البلاغه، ج۲، ص۱۳۷، ح۱۹۲.</ref> به ظاهر آیاتی مانند {وَإِذ قُلنَا لِلمَلائِکةِ اسجُدُوا} ([[سوره بقره]]، آیه ۳۴) تمسک کردهاند<ref>التبیان، ج۱، ص۱۵۲.</ref> و دربارهٔ آیه {کانَ مِنَ الجِنِّ} ([[سوره کهف]]، آیه ۵۰) توجیههایی آوردهاند.<ref>التفسیر الکبیر، ج۲، ص۲۱۵؛ مجمع البحرین، ج۱، ص۲۳۹.</ref> از بررسی مجموع ادلّه و روایتها برمیآید که ابلیس از جنّ بوده؛ ولی به سبب عبادت فراوان، در جایگاه قدسی فرشتگان قرار داشته و از همین رو، امر به سجده او را نیز دربرگرفته است. | ||
== داستانهای ابلیس در قرآن == | == داستانهای ابلیس در قرآن == | ||
واژه ابلیس در [[قرآن کریم]] ۱۱ بار از جمله نُه بار در داستان آفرینش [[آدم(ع)]] و فرمان سجده برای وی | واژه ابلیس در [[قرآن کریم]] ۱۱ بار از جمله نُه بار در داستان آفرینش [[آدم(ع)]] و فرمان سجده برای وی آمدهاست. بر پایه آیات قرآن ([[سوره ص]]، آیات ۷۱–۷۶) پس از خلقت آدم (ع) [[خداوند]] به [[فرشته|فرشتگان]] فرمان داد نزد وی سجده کنند. فرشتگان اطاعت کردند؛ اما ابلیس که خود را برتر ازآدم میپنداشت، با این فرمان الهی مخالفت کرد و خداوند او را از مقامش راند و لعنت کرد. از آن پس ابلیس از خداوند خواست که او را تا [[روز قیامت]] مهلت دهد: {قَالَ رَبِّ فَأَنظِرنِی إِلَی یومِ یبعَثُونَ قَالَ فَإِنَّک مِنَ المُنظَرِینَ} ([[سوره حجر]]، آیات ۳۶–۳۷)؛ آنگاه که ابلیس مهلت یافت، سوگند یاد کرد که غیر از بندگان مُخْلَص همه را گمراه کند: {إِلَی یومِ الوَقتِ المَعلُومِ قَالَ فَبِعِزَّتِک لأُغوِینَّهُم أَجمَعِینَ إِلّا عِبَادَک مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ} ([[سوره ص]]، آیات ۸۱–۸۲) بر پایه آیه {لأَقعُدَنَّ لَهُم صِرَاطَک المُستَقِیمَ} ابلیس بر سر راه راست بندگان خداوند کمین کردهاست. ([[سوره اعراف]]، آیه ۱۶) | ||
== وسوسهگری ابلیس == | == وسوسهگری ابلیس == | ||
بر پایه آیات قرآن، ابلیس و خاندان و دستیارانش حتی در برابر [[پیامبران]] به دشمنی برخاستهاند: {وَکذَلِک جَعَلنَا لِکلِّ نَبِی عَدُوًّا شَیاطِینَ الإنسِ وَالجِنِّ} ([[سوره انعام]]، آیه ۱۱۲) و برای رویارویی با اهداف و آرزوهای [[نبی|انبیا]]، کوششهایی فریبکارانه پی افکندهاند. ([[سوره نحل]]، آیه ۶۳؛ [[سوره حج]]، آیه ۵۲) | بر پایه آیات قرآن، ابلیس و خاندان و دستیارانش حتی در برابر [[پیامبران]] به دشمنی برخاستهاند: {وَکذَلِک جَعَلنَا لِکلِّ نَبِی عَدُوًّا شَیاطِینَ الإنسِ وَالجِنِّ} ([[سوره انعام]]، آیه ۱۱۲) و برای رویارویی با اهداف و آرزوهای [[نبی|انبیا]]، کوششهایی فریبکارانه پی افکندهاند. ([[سوره نحل]]، آیه ۶۳؛ [[سوره حج]]، آیه ۵۲) | ||
تلاشهای دشمنانه ابلیس بر ضد آدم(ع) مشتمل بر وسوسه: {فَوَسوَسَ إِلَیهِ الشَّیطَانُ} ([[سوره طه]]، آیه ۱۲۰)، سوگند دروغ خیرخواهی: {وَقَاسَمَهُمَا إِنِّی لَکمَا لَمِنَ النَّاصِحِینَ} ([[سوره اعراف]]، آیه ۲۱)، فریبکاری و ایجاد زمینه هبوط از [[بهشت]]: {فَأَزَلَّهُمَا الشَّیطَانُ عَنهَا فَأَخرَجَهُمَا مِمَّا کانَا فِیهِ وَقُلنَا اهبِطُوا} ([[سوره بقره]]، آیه ۳۶) است. | تلاشهای دشمنانه ابلیس بر ضد آدم (ع) مشتمل بر وسوسه: {فَوَسوَسَ إِلَیهِ الشَّیطَانُ} ([[سوره طه]]، آیه ۱۲۰)، سوگند دروغ خیرخواهی: {وَقَاسَمَهُمَا إِنِّی لَکمَا لَمِنَ النَّاصِحِینَ} ([[سوره اعراف]]، آیه ۲۱)، فریبکاری و ایجاد زمینه هبوط از [[بهشت]]: {فَأَزَلَّهُمَا الشَّیطَانُ عَنهَا فَأَخرَجَهُمَا مِمَّا کانَا فِیهِ وَقُلنَا اهبِطُوا} ([[سوره بقره]]، آیه ۳۶) است. | ||
== وسوسه آدم(ع) در مناسک حج == | == وسوسه آدم (ع) در مناسک حج == | ||
بر پایه روایتی، هنگامی که [[خداوند]] خواست توبه [[آدم(ع)]] را بپذیرد، [[جبرئیل]] را نزد او فرستاد تا مناسک [[حج]] را که زمینه پذیرش توبهاش را فراهم میکرد، به او بیاموزد. آن دو نخست به سوی بیت | بر پایه روایتی، هنگامی که [[خداوند]] خواست توبه [[آدم(ع)]] را بپذیرد، [[جبرئیل]] را نزد او فرستاد تا مناسک [[حج]] را که زمینه پذیرش توبهاش را فراهم میکرد، به او بیاموزد. آن دو نخست به سوی بیت الله و سپس [[عرفات]] و [[مزدلفه]] رفتند. جبرئیل به آدم (ع) فرمان داد تا سنگریزههایی از آن مکان جمع کند و با خود همراه ببرد.<ref>جامع احادیث الشیعه، ج۱۰، ص۴۲۴.</ref> پس از ورود به [[منا]] و انجام اعمال ویژه آن، آن دو به سوی [[کعبه|خانه خدا]] حرکت کردند و در محل [[جمره عقبه]] با ابلیس روبهرو شدند. ابلیس خواست آدم (ع) را از ادامه همراهی با جبرئیل منصرف سازد. آدم به امر جبرئیل، با پرتاب هفت سنگ او را از خود دور کرد و با پرتاب هر سنگ [[تکبیر]] گفت. در روز دوم نیز ابلیس در مکان جمره اول و دوم و سوم به آدم (ع) نزدیک شد که به فرمان جبرئیل هر بار با زدن هفت سنگ همراه با تکبیر او را از خود دور کرد. همین کار در روزهای سوم و چهارم نیز ادامه یافت. آنگاه جبرئیل به آدم گفت: از این پس هرگز او را نخواهی دید.<ref>علل الشرایع، ج۲، ص۴۳۷؛ جامع احادیث الشیعه، ج۱۰، ص۴۲۶.</ref> بر پایه روایتی از [[امام صادق(ع)]]، نخستین کسی که [[رمی جمرات]] کرد، آدم (ع) بود که به فرمان جبرئیل چنین کرد؛ زیرا شیطان در آن مکان بر او نمایان شده بود.<ref>علل الشرایع، ج۲، ص۴۳۷؛ جامع احادیث الشیعه، ج۱۰، ص۴۲۱.</ref> | ||
== وسوسه ابراهیم(ع) در انجام قربانی== | == وسوسه ابراهیم (ع) در انجام قربانی == | ||
نمونه دیگر از وسوسههای ابلیس، وسوسه [[حضرت ابراهیم(ع)]] بود. بر پایه آیات [[قرآن]]، پس از آن که ابراهیم(ع) در خواب دید فرزندش [[اسماعیل(ع)]] را [[قربانی]] میکند، از خود او در این باره نظر خواست. اسماعیل(ع) گفت: آنچه را بدان امر شدهای، انجام ده. من به خواست خدا صبر خواهم کرد: {قَالَ یا بُنَی | نمونه دیگر از وسوسههای ابلیس، وسوسه [[حضرت ابراهیم(ع)]] بود. بر پایه آیات [[قرآن]]، پس از آن که ابراهیم (ع) در خواب دید فرزندش [[اسماعیل(ع)]] را [[قربانی]] میکند، از خود او در این باره نظر خواست. اسماعیل (ع) گفت: آنچه را بدان امر شدهای، انجام ده. من به خواست خدا صبر خواهم کرد: {قَالَ یا بُنَی إِنِّی أَرَی فِی المَنَامِ أَنِّی أَذبَحُک فَانظُر مَاذَا تَرَی قَالَ یا أَبَتِ افْعَل مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِی إِن شَاءَ اللهُ مِنَ الصَّابِرِینَ}. ([[سوره صافات]]، آیه ۱۰۲) بر پایه نقل مفسران، هنگامی که ابراهیم (ع) خواست فرمان [[خدا]] را اجرا کند، ابلیس کوشید با وسوسه و تردید افکنی در دل او و [[هاجر|همسر]] و فرزندش، نگذارد فرمان خدا را عمل کند. ابلیس که میپنداشت اگر در این هنگام بر آل ابراهیم پیروز نشود، از آن پس هرگز موفق نخواهد شد. نخست به سراغ همسر ابراهیم رفت و او را از تصمیم ابراهیم (ع) آگاه و او را وسوسه کرد تا نگذارد فرزندش را قربانی کند. همسر ابراهیم (ع) به او گفت: چون فرمان خداست، ما به آن راضی و تسلیم هستیم. چون ابلیس از او نومید شد، نزد اسماعیل رفت و او را نیز وسوسه کرد. وی پاسخ داد: چون فرمان خداست، به حکم الهی راضی و تسلیم امر او هستم. آنگاه نزد ابراهیم (ع) رفت و به ایشان گفت: شنیدهام که شیطان تو را در خواب، خیالی فاسد در سر افکنده که پسر خویش را قربانی کنی. ابراهیم (ع) دانست که او شیطان است و وی را از خود راند. ابلیس از او هم نومید شد. | ||
بر پایه نقل [[ | بر پایه نقل [[ابنعباس]]، چون ابراهیم (ع) به [[مشعر الحرام]] آمد تا پسرش را قربانی کند، شیطان بشتافت تا نزد ابراهیم (ع) آید که ایشان بر وی سبقت گرفت. از آنجا به [[جمره اولی]] آمد تا از امتثال امر الهی به دست ابراهیم (ع) پیشگیری کند. ایشان با پرتاب هفت سنگ او را از خود دور کرد. از آنجا به [[جمره دوم]] رفت و شیطان را دید و با زدن هفت سنگ دیگر او را از خود دور کرد. سپس به سوی [[جمره عقبه]] رفت و شیطان را دید و هفت سنگ دیگر به او زد. این [[رمی جمرات|پرتاب سنگ]] در جمرات از جمله [[مناسک حج]] شد.<ref>جامع البیان، ج۲۳، ص۹۵، ۹۷–۹۸؛ روض الجنان، ج۱۶، ص۲۱۹؛ الدر المنثور، ج۵، ص۲۸۰–۲۸۱.</ref> روایتی از [[امام علی(ع)]] دربارهٔ رمی ابلیس به فرمان [[جبرئیل]] به دست ابراهیم (ع) در جمرات سهگانه و سنت شدنش در مناسک حج، مؤید همین مطلب است.<ref>من لایحضره الفقیه، ج۳، ص۳۳۹؛ جامع احادیث الشیعه، ج۱۰، ص۴۲۱؛ بحار الانوار، ج۱۲، ص۱۱۰.</ref> بر پایه روایتی از [[امام سجاد(ع)]] تمامیت [[حج]] هر حجگزار به این است که هنگام رمی جمرات، قصد رمی دشمن خویش ابلیس و خاندان او کند.<ref>جامع احادیث الشیعه، ج۱۰، ص۳۷۳.</ref> {{یادداشت|در اینکه ذبیح کدام یک از فرزندان ابراهیم (ع) بوده، در میان مفسران اختلاف نظر است. ر.ک. به: التفسیر الکبیر، ج۲۶، ص۱۵۳؛ البحر المحیط، ج۷، ص۳۵۶؛ تفسیر ابن کثیر، ج۴، ص۱۹. برخی او را اسحاق و گروهی دیگر اسماعیل دانستهاند. با توجه به شواهد روایی، رأی اخیر قویتر به نظر میرسد. ر.ک. به: جامع البیان، ج۲۳، ص۹۶؛ مجمع البیان، ج۸، ص۳۲۴؛ روض الجنان، ج۱۶، ص۲۱۳٬۲۱۰.}} بر پایه روایتی، ابراهیم (ع) هنگامی که خواست گوسفندی را به جای اسماعیل (ع) قربانی کند، ابلیس بر او ظاهر شد و خواست که ایشان قسمتهایی از آن ذبیحه را به او بدهد. وی فقط طحال آن را به او داد.<ref>من لایحضره الفقیه، ج۳، ص۳۳۹.</ref> | ||
بر پایه روایتی از [[امام صادق(ع)]] [[سعی]] میان [[صفا]] و [[مروه]] بدین | بر پایه روایتی از [[امام صادق(ع)]] [[سعی]] میان [[صفا]] و [[مروه]] بدین رو تشریع شد که ابلیس در این مکان بر ابراهیم (ع) ظاهر گشت و جبرئیل به ایشان فرمان داد تا بر او سخت گیرد و او را از خود دور کند. ابراهیم (ع) به صورت [[هروله]] در پی ابلیس حرکت کرد و ابلیس گریخت و از این رو هروله در آن مکان سنت شد.<ref>علل الشرایع، ج۲، ص۴۳۲؛ جامع احادیث الشیعه، ج۱۰، ص۴۱۸.</ref> بر پایه روایتی دیگر از آن امام، هنگام ورود به [[مسجدالحرام]] از [[باب بنیشیبه|در بنیشیبه]] تکبیر گفتن سفارش شدهاست؛ زیرا ابلیس و یاورانش در این مکان راه را بر حاجیان و زائران تنگ میکنند و هنگامی که با صدای [[تکبیر]] وارد شوندگان روبهرو میشوند، وحشتزده از این مکان میگریزند و [[فرشته|فرشتگان]] تا راهی دور آنان را تعقیب میکنند.<ref>علل الشرایع، ج۲، ص۴۵۰.</ref> | ||
== ابلیس و تغییر تلبیه قریش == | == ابلیس و تغییر تلبیه قریش == | ||
تلبیه [[قبیله قریش|قریش]] و عرب در حج چنین بود: «لَبَّیک اللهم لَبَّیک، لا شَریک لَک لَبَّیک، إنَّ الحمد و النعمة لَک والمُلْک لا شَریک لَک». این تلبیه [[ابراهیم(ع)]] و دیگر [[پیامبران]] الهی بود تا آن که روزی ابلیس به صورت پیرمردی بر آنان ظاهر شد و با این استدلال که پیشینیان و نیاکان آنان چنین تلبیه نمیگفتهاند، تلبیه ایشان را چنین تغییر داد: «لَبَّیک اللهّم لَبّیک، لا شریک لَک إلّا شریک هُوَ لَک تَمْلِکه و ما یملِک». از آن پس قریش به همین صورت تلبیه میگفتند تا آن که [[پیامبر(ص)|پیامبر گرامی(ص)]] به رسالت [[بعثت|مبعوث]] شد<ref>تفسیر قمی، ج۲، ص۱۵۴؛ جامع احادیث الشیعه، ج۱۱، ص۶۶.</ref> و چنین تلبیهای را شرک دانست.<ref>المیزان، ج۱۶، ص۱۸۶.</ref> | تلبیه [[قبیله قریش|قریش]] و عرب در حج چنین بود: «لَبَّیک اللهم لَبَّیک، لا شَریک لَک لَبَّیک، إنَّ الحمد و النعمة لَک والمُلْک لا شَریک لَک». این تلبیه [[ابراهیم(ع)]] و دیگر [[پیامبران]] الهی بود تا آن که روزی ابلیس به صورت پیرمردی بر آنان ظاهر شد و با این استدلال که پیشینیان و نیاکان آنان چنین تلبیه نمیگفتهاند، تلبیه ایشان را چنین تغییر داد: «لَبَّیک اللهّم لَبّیک، لا شریک لَک إلّا شریک هُوَ لَک تَمْلِکه و ما یملِک». از آن پس قریش به همین صورت تلبیه میگفتند تا آن که [[پیامبر(ص)|پیامبر گرامی (ص)]] به رسالت [[بعثت|مبعوث]] شد<ref>تفسیر قمی، ج۲، ص۱۵۴؛ جامع احادیث الشیعه، ج۱۱، ص۶۶.</ref> و چنین تلبیهای را شرک دانست.<ref>المیزان، ج۱۶، ص۱۸۶.</ref> | ||
== حضور ابلیس در | == حضور ابلیس در دار الندوه و غدیر == | ||
بر پایه نقلهای تاریخی، ابلیس در جلسهای که با حضور سران [[قبیله قریش|قریش]] در [[دار الندوه]] مکه برای تصمیمگیری | بر پایه نقلهای تاریخی، ابلیس در جلسهای که با حضور سران [[قبیله قریش|قریش]] در [[دار الندوه]] مکه برای تصمیمگیری دربارهٔ [[توطئه قتل پیامبر(ص)|قتل پیامبر (ص)]] تشکیل شده بود، به صورت پیرمردی [[نجد|نجدی]] شرکت داشت و پیشنهاد کسانی را که به حبس یا تبعید رسول خدا (ص) قائل بودند، با تردید روبهرو ساخت و پیشنهاد [[ابوجهل]] را برای قتل ایشان با مشارکت ۴۰ نفر از قبایل مختلف مشرکان تأیید کرد. از این رو، در میان مشرکان اتفاقنظر بر قتل پیامبر (ص) حاصل شد.<ref>تاریخ طبری، ج۲، ص۳۷۰.</ref> | ||
بر پایه روایتی از [[امام صادق(ع)]] ابلیس و خاندانش در روز [[عید غدیر خم]] هنگام ابلاغ [[امامت]] و [[ولایت]] علی(ع) از سوی پیامبر حاضر بودند و ابلیس به خاندانش اختلاف و تفرقه در میان اصحاب پیامبر(ص) در این زمینه را خبر داد.<ref>تفسیر قمی، ج۲، ص۲۰۱؛ بحار الانوار، ج۳۷، | بر پایه روایتی از [[امام صادق(ع)]] ابلیس و خاندانش در روز [[عید غدیر خم]] هنگام ابلاغ [[امامت]] و [[ولایت]] علی (ع) از سوی پیامبر حاضر بودند و ابلیس به خاندانش اختلاف و تفرقه در میان اصحاب پیامبر (ص) در این زمینه را خبر داد.<ref>تفسیر قمی، ج۲، ص۲۰۱؛ بحار الانوار، ج۳۷، ص۱۱۹–۱۲۰؛ نور الثقلین، ج۱، ص۶۵۸.</ref> | ||
== | == برای مطالعهٔ بیشتر == | ||
* [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/21700 ابلیس دشمن قسم خورده]، نوشته علی محمدی، قم، نشر بوستان کتاب قم (انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم) | * [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/21700 ابلیس دشمن قسم خورده]، نوشته علی محمدی، قم، نشر بوستان کتاب قم (انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم) | ||
* [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/23147 ما و ابلیس]، نوشته علی غضنفری، قم، نشر نیلوفرانه، ۱۳۸۸ش | * [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/23147 ما و ابلیس]، نوشته علی غضنفری، قم، نشر نیلوفرانه، ۱۳۸۸ش | ||
==پیوند به بیرون== | |||
== پیوند به بیرون == | |||
* [http://lib.eshia.ir/23021/1/21 مدخل ابلیس]، دانشنامه کلام اسلامی | * [http://lib.eshia.ir/23021/1/21 مدخل ابلیس]، دانشنامه کلام اسلامی | ||
* [http://www.maarefquran.org/index.php/page,viewArticle/LinkID,4705#f4/ | * [http://www.maarefquran.org/index.php/page,viewArticle/LinkID,4705#f4/سایت ابلیس]، دائره المعارف قرآن کریم، جلد اول | ||
* [http://www.maarefquran.org/index.php/page,viewArticle/LinkID,14999 ماهیت ابلیس از نگاه قرآن]، پژوهش دینی، شماره ۲۴، بهار و تابستان ۱۳۹۱ش. | * [http://www.maarefquran.org/index.php/page,viewArticle/LinkID,14999 ماهیت ابلیس از نگاه قرآن]، پژوهش دینی، شماره ۲۴، بهار و تابستان ۱۳۹۱ش. | ||
* [http://qsf.iranjournals.ir/article_3887_953.html تفاوت یا همسانی شیطان و ابلیس]، فصلنامه مطالعات قرآنی، دوره ۳، شماره ۱۲، زمستان ۱۳۹۱ش. | * [http://qsf.iranjournals.ir/article_3887_953.html تفاوت یا همسانی شیطان و ابلیس]، فصلنامه مطالعات قرآنی، دوره ۳، شماره ۱۲، زمستان ۱۳۹۱ش. | ||
* [http://www.ensani.ir/fa/content/111469/default.aspx حدیث ابلیس]، مجله رشد آموزش زبان و ادب فارسی، شماره ۸۱، ۱۳۸۶ش. | * [http://www.ensani.ir/fa/content/111469/default.aspx حدیث ابلیس]، مجله رشد آموزش زبان و ادب فارسی، شماره ۸۱، ۱۳۸۶ش. | ||
* [http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/912927/ | * [http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/912927/ابلیس،-میانه-تکفیر-و-تقدیس؛-بررسی-کتاب-«نظر-عین-القضات-همدانی-در-مورد-ابلیس-و-ارتباط-آن-با-نظام-احسن?q=ابلیس&score=12.463759&rownumber=33 ابلیس، میانه تکفیر و تقدیس]، مجله کتاب ماه دین، شماره ۱۷۸، مرداد ۱۳۹۱ش. | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس|۲}} | ||
== منابع == | == منابع == | ||
خط ۶۴: | خط ۶۵: | ||
}} | }} | ||
* '''اعلام القرآن''': شبستری، قم، دفتر تبلیغات، ۱۳۷۹ش | * '''اعلام القرآن''': شبستری، قم، دفتر تبلیغات، ۱۳۷۹ش | ||
* '''بحار الانوار''': المجلسی (م.۱۱۱۰ق | * '''بحار الانوار''': المجلسی (م. ۱۱۱۰ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق | ||
* '''البحر المحیط''': ابوحیان الاندلسی (م.۷۵۴ق | * '''البحر المحیط''': ابوحیان الاندلسی (م. ۷۵۴ق)، به کوشش عادل احمد و دیگران، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۲ق | ||
* '''البدایة و النهایه''': ابن کثیر (م.۷۷۴ق | * '''البدایة و النهایه''': ابن کثیر (م. ۷۷۴ق)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۸ق | ||
* '''البرهان فی تفسیر القرآن''': البحرانی (م.۱۱۰۷ق | * '''البرهان فی تفسیر القرآن''': البحرانی (م. ۱۱۰۷ق)، قم، البعثه، ۱۴۱۵ق | ||
* '''تاج العروس''': الزبیدی (م.۱۲۰۵ق | * '''تاج العروس''': الزبیدی (م. ۱۲۰۵ق)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۴ق | ||
* '''تاریخ بلعمی''': بلعمی (م.۳۲۵ق | * '''تاریخ بلعمی''': بلعمی (م. ۳۲۵ق)، به کوشش محمد تقی بهار و گنابادی، تهران، زوار، ۱۳۵۳ش | ||
* '''تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک)''': الطبری (م.۳۱۰ق | * '''تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک)''': الطبری (م. ۳۱۰ق)، به کوشش محمد ابوالفضل، بیروت، دار احیاء التراث العربی | ||
* '''التبیان''': الطوسی (م.۴۶۰ق | * '''التبیان''': الطوسی (م. ۴۶۰ق)، به کوشش العاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی | ||
* '''تفسیر ابن کثیر (تفسیر القرآن العظیم)''': ابن کثیر (م.۷۷۴ق | * '''تفسیر ابن کثیر (تفسیر القرآن العظیم)''': ابن کثیر (م. ۷۷۴ق)، به کوشش مرعشلی، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۹ق | ||
* '''تفسیر العیاشی''': العیاشی (م.۳۲۰ق | * '''تفسیر العیاشی''': العیاشی (م. ۳۲۰ق)، به کوشش رسولی محلاتی، تهران، المکتبة العلمیة الاسلامیه | ||
* '''تفسیر القمی''': القمی (م.۳۰۷ق | * '''تفسیر القمی''': القمی (م. ۳۰۷ق)، به کوشش الجزائری، قم، دار الکتاب، ۱۴۰۴ق | ||
* '''التفسیر الکبیر''': الفخر الرازی (م.۶۰۶ق | * '''التفسیر الکبیر''': الفخر الرازی (م. ۶۰۶ق)، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۳ق | ||
* '''تفسیر بیضاوی (انوار التنزیل)''': البیضاوی (م.۶۸۵ق | * '''تفسیر بیضاوی (انوار التنزیل)''': البیضاوی (م. ۶۸۵ق)، به کوشش عبدالقادر، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۶ق | ||
* '''تفسیر قرطبی (الجامع لاحکام القرآن)''': القرطبی (م.۶۷۱ق | * '''تفسیر قرطبی (الجامع لاحکام القرآن)''': القرطبی (م. ۶۷۱ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ق | ||
* '''جامع احادیث الشیعه''': اسماعیل معزی ملایری، قم، المطبعة العلمیه، ۱۳۹۹ق | * '''جامع احادیث الشیعه''': اسماعیل معزی ملایری، قم، المطبعة العلمیه، ۱۳۹۹ق | ||
* '''جامع البیان''': الطبری (م.۳۱۰ق | * '''جامع البیان''': الطبری (م. ۳۱۰ق)، به کوشش صدقی جمیل، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق | ||
* '''نور الثقلین''': العروسی الحویزی (م.۱۱۱۲ق | * '''نور الثقلین''': العروسی الحویزی (م. ۱۱۱۲ق)، به کوشش رسولی محلاتی، اسماعیلیان، ۱۳۷۳ش | ||
* '''الدر المنثور''': السیوطی (م.۹۱۱ق | * '''الدر المنثور''': السیوطی (م. ۹۱۱ق)، بیروت، دار المعرفه، ۱۳۶۵ق | ||
* '''روح المعانی''': الآلوسی (م.۱۲۷۰ق | * '''روح المعانی''': الآلوسی (م. ۱۲۷۰ق)، به کوشش علی عبدالباری، بیروت، ۱۴۱۵ق | ||
* '''روض الجنان''': ابوالفتوح رازی (م.۵۵۴ق | * '''روض الجنان''': ابوالفتوح رازی (م. ۵۵۴ق)، به کوشش یاحقی و ناصح، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۷۵ش | ||
* '''علل الشرایع''': الصدوق (م.۳۸۱ق | * '''علل الشرایع''': الصدوق (م. ۳۸۱ق)، به کوشش بحر العلوم، نجف، المکتبة الحیدریه، ۱۳۸۵ق | ||
* '''العین''': خلیل (م.۱۷۵ق | * '''العین''': خلیل (م. ۱۷۵ق)، به کوشش المخزومی و السامرائی، دار الهجره، ۱۴۰۹ق | ||
* '''فتح الباری''': ابن حجر العسقلانی (م.۸۵۲ق | * '''فتح الباری''': ابن حجر العسقلانی (م. ۸۵۲ق)، بیروت، دار المعرفه | ||
* '''قاموس کتاب مقدس''': مستر هاکس، تهران، اساطیر، ۱۳۷۷ش | * '''قاموس کتاب مقدس''': مستر هاکس، تهران، اساطیر، ۱۳۷۷ش | ||
* '''الکتاب المقدس''': بیروت، دار الکتاب المقدس فی الشرق الاوسط، ۱۹۹۳م | * '''الکتاب المقدس''': بیروت، دار الکتاب المقدس فی الشرق الاوسط، ۱۹۹۳م | ||
* '''الکشاف''': الزمخشری (م.۵۳۸ق | * '''الکشاف''': الزمخشری (م. ۵۳۸ق)، قم، بلاغت، ۱۴۱۵ق | ||
* '''کشف الاسرار''': میبدی (م.۵۲۰ق | * '''کشف الاسرار''': میبدی (م. ۵۲۰ق)، به کوشش حکمت، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۱ش | ||
* '''مجمع البحرین''': الطریحی (م.۱۰۸۵ق | * '''مجمع البحرین''': الطریحی (م. ۱۰۸۵ق)، به کوشش الحسینی، تهران، فرهنگ اسلامی، ۱۴۰۸ق | ||
* '''مجمع البیان''': الطبرسی (م.۵۴۸ق | * '''مجمع البیان''': الطبرسی (م. ۵۴۸ق)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، اعلمی، ۱۴۱۵ق | ||
* '''معانی الاخبار''': الصدوق (م.۳۸۱ق | * '''معانی الاخبار''': الصدوق (م. ۳۸۱ق)، به کوشش غفاری، قم، انتشارات اسلامی، ۱۳۶۱ش | ||
* '''معجم اللاهوت الکتابی''': به کوشش سید اروس و سلیم دکاش الیسوعی، بیروت، دار المشرق، ۱۹۸۶م | * '''معجم اللاهوت الکتابی''': به کوشش سید اروس و سلیم دکاش الیسوعی، بیروت، دار المشرق، ۱۹۸۶م | ||
* '''معجم مقاییس اللغه''': ابن فارس (م.۳۹۵ق | * '''معجم مقاییس اللغه''': ابن فارس (م. ۳۹۵ق)، به کوشش عبدالسلام، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۰۴ق | ||
* '''مفردات''': الراغب (م.۴۲۵ق | * '''مفردات''': الراغب (م. ۴۲۵ق)، نشر الکتاب، ۱۴۰۴ق | ||
* '''من لایحضره الفقیه''': الصدوق (م.۳۸۱ق | * '''من لایحضره الفقیه''': الصدوق (م. ۳۸۱ق)، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۴ق | ||
* '''المیزان''': الطباطبایی (م.۱۴۰۲ق | * '''المیزان''': الطباطبایی (م. ۱۴۰۲ق)، بیروت، اعلمی، ۱۳۹۳ق | ||
* '''نهج البلاغه''': الرضی (م ۴۰۶ق | * '''نهج البلاغه''': الرضی (م ۴۰۶ق)، به کوشش عبده، قم، دار الذخائر، ۱۴۱۲ق. | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
<onlyinclude>{{تکمیل مقاله | <onlyinclude>{{تکمیل مقاله | ||
| شناسه = شد | | شناسه = شد | ||
| جعبه اطلاعات = <!--شد، | | جعبه اطلاعات = <!--شد،> | ||
| عنوانبندی = شد | | عنوانبندی = شد | ||
| ویرایش = شد | | ویرایش = شد | ||
| لینکدهی = شد | | لینکدهی = شد | ||
| عکس = <!--شد، | | عکس = <!--شد،> | ||
| جعبه نقل قول = <!--شد، | | جعبه نقل قول = <!--شد،> | ||
| پیوند به بیرون = شد<!--شد، | | پیوند به بیرون = شد<!--شد،> | ||
| مطالعه بیشتر = شد<!--شد، | | مطالعه بیشتر = شد<!--شد،> | ||
| پانویس و منابع = شد | | پانویس و منابع = شد | ||
| ناوبری = | | ناوبری = | ||
| رده = شد | | رده = شد | ||
| تغییر مسیر = شد | | تغییر مسیر = شد |