در حال ویرایش ابواحیحه اموی
این ویرایش را میتوان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که میخواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثیسازی ویرایش را به پایان ببرید.
نسخهٔ فعلی | متن شما | ||
خط ۷: | خط ۷: | ||
==دشمنی با پیامبر== | ==دشمنی با پیامبر== | ||
به سبب عداوت میان [[بنیهاشم]] و [[بنیامیه]]<ref>المنمق، ص۱۲۰، ۱۲۲.</ref> ، ابواحیحه دشمن [[پیامبر(ص)]] بود و دشمنی او پس از [[بعثت پیامبر(ص)|بعثت]] شدت گرفت.<ref>المفصل، ج۷، ص۱۰۸.</ref> وی را از استهزاکنندگان پیامبر(ص) شمردهاند.<ref>بهج الصباغه، ج۶، ص۱۰۳.</ref> بر پایه گزارشی، پس از آن که [[مشرک|مشرکان]] پیامبر را ساحر خواندند و [[سوره کافرون]] نازل گشت، ابواحیحه در پاسخ [[ولید بن مغیره]] که وی را شایسته نزول وحی دانسته بود، سزاواری ولید را یادآور شد. آنگاه آیات {وَقَالُوا لَولا نُزِّلَ هَذَا القُرآنُ عَلَی رَجُلٍ مِنَ القَریتَینِ عَظِیمٍ أَهُم یقسِمُونَ...} ([[سوره زخرف]]، ۳۱-۳۲)، نازل شد.<ref>امتاع الاسماع، ج۱۴، ص۳۲۳-۳۲۶.</ref> برخی از تفاسیر، مقصود از {رَجُل} را ولید دانستهاند.<ref>فتح القدیر، ج۴، ص۵۵۳.</ref> ذیل آیات ۱۹-۲۰ نجم نیز از ابواحیحه یاد شده است.<ref>الطبقات، ج۱، ص۲۰۵؛ الکامل، ج۲، ص۷۷؛ مجمع الزوائد، ج۶، ص۳۲.</ref> بر پایه گزارشی، پیش از [[صلح حدیبیه]] به سال ششم ق. هنگامی که [[عثمان بن عفان|عثمان]] مأموریت یافت برای مذاکره نزد قریش رود، در جوار ابواحیحه وارد [[مکه]] شد.<ref>انساب الاشراف، ج۱، ص۲۳۷.</ref> گویند: ابواحیحه در حال احتضار میگریست و چون سبب آن را جویا شدند، علت آن را پرستش نشدن بت عُزّی پس از مرگش بیان کرد.<ref>الاصنام، ص۲۳.</ref> | به سبب عداوت میان [[بنیهاشم]] و [[بنیامیه]]<ref>المنمق، ص۱۲۰، ۱۲۲.</ref>، ابواحیحه دشمن [[پیامبر(ص)]] بود و دشمنی او پس از [[بعثت پیامبر(ص)|بعثت]] شدت گرفت.<ref>المفصل، ج۷، ص۱۰۸.</ref> وی را از استهزاکنندگان پیامبر(ص) شمردهاند.<ref>بهج الصباغه، ج۶، ص۱۰۳.</ref> بر پایه گزارشی، پس از آن که [[مشرک|مشرکان]] پیامبر را ساحر خواندند و [[سوره کافرون]] نازل گشت، ابواحیحه در پاسخ [[ولید بن مغیره]] که وی را شایسته نزول وحی دانسته بود، سزاواری ولید را یادآور شد. آنگاه آیات {وَقَالُوا لَولا نُزِّلَ هَذَا القُرآنُ عَلَی رَجُلٍ مِنَ القَریتَینِ عَظِیمٍ أَهُم یقسِمُونَ...} ([[سوره زخرف]]، ۳۱-۳۲)، نازل شد.<ref>امتاع الاسماع، ج۱۴، ص۳۲۳-۳۲۶.</ref> برخی از تفاسیر، مقصود از {رَجُل} را ولید دانستهاند.<ref>فتح القدیر، ج۴، ص۵۵۳.</ref> ذیل آیات ۱۹-۲۰ نجم نیز از ابواحیحه یاد شده است.<ref>الطبقات، ج۱، ص۲۰۵؛ الکامل، ج۲، ص۷۷؛ مجمع الزوائد، ج۶، ص۳۲.</ref> بر پایه گزارشی، پیش از [[صلح حدیبیه]] به سال ششم ق. هنگامی که [[عثمان بن عفان|عثمان]] مأموریت یافت برای مذاکره نزد قریش رود، در جوار ابواحیحه وارد [[مکه]] شد.<ref>انساب الاشراف، ج۱، ص۲۳۷.</ref> گویند: ابواحیحه در حال احتضار میگریست و چون سبب آن را جویا شدند، علت آن را پرستش نشدن بت عُزّی پس از مرگش بیان کرد.<ref>الاصنام، ص۲۳.</ref> | ||
==وفات== | ==وفات== | ||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
{{دانشنامه | {{دانشنامه | ||
| آدرس = http:// | | آدرس = http://phz.hajj.ir/422/9467 | ||
| عنوان = ابواحیحه اموی | | عنوان = ابواحیحه اموی | ||
| نویسنده = سیدمحسن امیری | | نویسنده = سیدمحسن امیری |