در حال ویرایش ابوسلمه مخزومی
این ویرایش را میتوان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که میخواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثیسازی ویرایش را به پایان ببرید.
نسخهٔ فعلی | متن شما | ||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{در دست ویرایش|ماه=[[مهر]]|روز=[[۱۷]]|سال=[[۱۳۹۶]]|کاربر=Ahmad }} | ||
| | |||
| | |||
| | '''ابوسلمة بن عبدالاسد مخزومی'''، پسرعمّه [[پیامبر اسلام(ص)]]، از نخستین اسلامآورندگان و اولین [[مهاجران|مهاجر]] به [[مدینه]] است. او پسر بره دختر [[عبدالمطلب]] بود. به این جهت هم به حبشه و هم به مدینه هجرت کرد، او را «ذو هجرتین» هم مینامیدند. | ||
| | |||
''' | |||
==نام و نسب== | ==نام و نسب== | ||
عبدالله بن عبدالاسد بن هلال<ref>الطبقات، ج۳، ص۱۸۰؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۲۳۶؛ الاستیعاب، ج۴، ص۱۶۸۲.</ref>، مشهور به ابوسلمه<ref>السیرة النبویه، ج۱، ص۳۶۹؛ الطبقات، ج۳، ص۱۸۰؛ معجم الصحابه، ج۲، ص۶۷.</ref> از تیره [[بنیمخزوم]] قریش است.<ref>السیرة النبویه، ج۱، ص۳۲۶؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۲۳۶؛ اسد الغابه، ج۵، ص۱۵۲.</ref> مادرش برّه دختر [[عبدالمطلب]] و عمه [[پیامبر اسلام(ص)]] بود.<ref>الطبقات، ج۳، ص۱۸۱؛ الانساب الاشراف، ج۱۰، ص۲۵۴؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۲۱۳.</ref> از آنجا که ثُوَیبه کنیز [[ابولهب]]، پیامبر، [[حمزه]] و ابوسلمه را شیر داده بود، آنان برادر رضاعی یکدیگر نیز شمرده میشدند.<ref>السیرة النبویه، ج۲، ص۹۶؛ معرفة الصحابه، ج۳، ص۱۶۹۴.</ref> | عبدالله بن عبدالاسد بن هلال<ref>الطبقات، ج۳، ص۱۸۰؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۲۳۶؛ الاستیعاب، ج۴، ص۱۶۸۲.</ref>، مشهور به ابوسلمه<ref>السیرة النبویه، ج۱، ص۳۶۹؛ الطبقات، ج۳، ص۱۸۰؛ معجم الصحابه، ج۲، ص۶۷.</ref> از تیره [[بنیمخزوم]] قریش است.<ref>السیرة النبویه، ج۱، ص۳۲۶؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۲۳۶؛ اسد الغابه، ج۵، ص۱۵۲.</ref> مادرش برّه دختر [[عبدالمطلب]] و عمه [[پیامبر اسلام(ص)]] بود.<ref>الطبقات، ج۳، ص۱۸۱؛ الانساب الاشراف، ج۱۰، ص۲۵۴؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۲۱۳.</ref> از آنجا که ثُوَیبه کنیز [[ابولهب]]، پیامبر، [[حمزه]] و ابوسلمه را شیر داده بود، آنان برادر رضاعی یکدیگر نیز شمرده میشدند.<ref>السیرة النبویه، ج۲، ص۹۶؛ معرفة الصحابه، ج۳، ص۱۶۹۴.</ref> | ||
خط ۴۰: | خط ۱۸: | ||
==درگذشت== | ==درگذشت== | ||
ابوسلمه در اواخر سال سوم هجری به فرماندهی<ref>المغازی، ج۱، ص۳.</ref> گروهی ۱۵۰ نفری به سوی قَطَن، آبگاه<ref>المغازی، ج۱، ص۳۴۲؛ معجم البلدان، ج۴، ص۳۷۴.</ref> یا کوهی در کرانه وادی الرّمه از آنِ بنیاسد به فاصله ۳۳۰ کیلومتری [[مدینه]]،<ref>معجم البلدان، ج۴، ص۳۷۴؛ المعالم الاثیره، ص۲۲۷.</ref> فرستاده شد.<ref>المغازی، ج۱، ص۳۴۱؛ دلائل النبوه، ج۳، ص۳۲۰.</ref> این نبرد به [[سریه]] ابوسلمه شهرت یافت.<ref>دلائل النبوه، ج۳، ص۳۱۹-۳۲۰.</ref> در بازگشت از این سریه، زخم بازوی او باز شد و پس از یک ماه مداوا، در روزهای پایانی ماه [[جمادی الثانی|جَمادیُ الثّانی]]<ref>معرفة الصحابه، ج۳، ص۱۶۹۵؛ ذخائر العقبی، ص۲۵۳.</ref> سال چهارم هجری در مدینه<ref>اسد الغابه، ج۳، ص۱۹۲.</ref> به [[شهادت]] رسید و در [[محله بنیامیة بن زید]] از تیرههای [[خزرج]] غسل داده شد<ref>المغازی، ج۱، ص۳۰۰.</ref> و در مدینه به خاک سپرده شد.<ref>الطبقات، ج۳، ص۱۸۲.</ref> گزارشی درگذشت او را در [[سال سوم هجری]]<ref>الاستیعاب، ج۳، ص۹۴۰؛ اسد الغابه، ج۳، ص۱۹۲.</ref> یا [[سال دوم هجری]] پس از [[غزوه بدر]] دانسته است<ref>اسد الغابه، ج۳، ص۱۹۲؛ الاصابه، ج۴، ص۱۳۱.</ref> که با توجه به شهرت نقش او در سریه قطن و برخی رویدادهای دیگر، پذیرش آن دشوار است. | ابوسلمه در اواخر سال سوم هجری به فرماندهی<ref>المغازی، ج۱، ص۳.</ref> گروهی ۱۵۰ نفری به سوی قَطَن، آبگاه<ref>المغازی، ج۱، ص۳۴۲؛ معجم البلدان، ج۴، ص۳۷۴.</ref> یا کوهی در کرانه وادی الرّمه از آنِ بنیاسد به فاصله ۳۳۰ کیلومتری [[مدینه]]،<ref>معجم البلدان، ج۴، ص۳۷۴؛ المعالم الاثیره، ص۲۲۷.</ref> فرستاده شد.<ref>المغازی، ج۱، ص۳۴۱؛ دلائل النبوه، ج۳، ص۳۲۰.</ref> این نبرد به [[سریه]] ابوسلمه شهرت یافت.<ref>دلائل النبوه، ج۳، ص۳۱۹-۳۲۰.</ref> در بازگشت از این سریه، زخم بازوی او باز شد و پس از یک ماه مداوا، در روزهای پایانی ماه [[جمادی الثانی|جَمادیُ الثّانی]]<ref>معرفة الصحابه، ج۳، ص۱۶۹۵؛ ذخائر العقبی، ص۲۵۳.</ref> سال چهارم هجری در مدینه<ref>اسد الغابه، ج۳، ص۱۹۲.</ref> به [[شهادت]] رسید و در [[محله بنیامیة بن زید]] از تیرههای [[خزرج]] غسل داده شد<ref>المغازی، ج۱، ص۳۰۰.</ref> و در مدینه به خاک سپرده شد.<ref>الطبقات، ج۳، ص۱۸۲.</ref> گزارشی درگذشت او را در [[سال سوم هجری]]<ref>الاستیعاب، ج۳، ص۹۴۰؛ اسد الغابه، ج۳، ص۱۹۲.</ref> یا [[سال دوم هجری]] پس از [[غزوه بدر]] دانسته است<ref>اسد الغابه، ج۳، ص۱۹۲؛ الاصابه، ج۴، ص۱۳۱.</ref> که با توجه به شهرت نقش او در سریه قطن و برخی رویدادهای دیگر، پذیرش آن دشوار است. | ||
===حضور پیامبر بر بالین ابوسلمه=== | ===حضور پیامبر بر بالین ابوسلمه=== | ||
هنگام احتضار ابوسلمه، [[پیامبر(ص)]] بر بالینش حضور یافت.<ref>اسد الغابه، ج۳، ص۱۹۱-۱۹۲.</ref> وی در این لحظات دعا کرد که او جانشین خوبی در خانوادهاش داشته باشد. استجابت دعای او را این میدانند که پس از مدتی [[ام سلمه]] با پیامبر ازدواج کرد.<ref>الاستیعاب، ج۳، ص۹۴۰؛ اسد الغابه، ج۳، ص۱۹۱-۱۹۲.</ref> پیامبر پس از وفات او نُه تکبیر گفت و فرمود: اگر بر ابوسلمه ۱۰۰۰ تکبیر هم گفته شود، شایسته آن است.<ref>تاریخ طبری، ج۳، ص۱۶۴؛ حیاة النبی، ج۳، ص۲۳۱.</ref> پیامبر بخشش گناهان، والایی جایگاه، بقای نسل، و وسعت و نورانیت قبر را برای وی از خدا طلبید.<ref>مسند احمد، ج۶، ص۲۹۷؛ صحیح مسلم، ج۳، ص۳۸؛ اسد الغابه، ج۳، ص۱۹۲.</ref> | هنگام احتضار ابوسلمه، [[پیامبر(ص)]] بر بالینش حضور یافت.<ref>اسد الغابه، ج۳، ص۱۹۱-۱۹۲.</ref> وی در این لحظات دعا کرد که او جانشین خوبی در خانوادهاش داشته باشد. استجابت دعای او را این میدانند که پس از مدتی [[ام سلمه]] با پیامبر ازدواج کرد.<ref>الاستیعاب، ج۳، ص۹۴۰؛ اسد الغابه، ج۳، ص۱۹۱-۱۹۲.</ref> پیامبر پس از وفات او نُه تکبیر گفت و فرمود: اگر بر ابوسلمه ۱۰۰۰ تکبیر هم گفته شود، شایسته آن است.<ref>تاریخ طبری، ج۳، ص۱۶۴؛ حیاة النبی، ج۳، ص۲۳۱.</ref> پیامبر بخشش گناهان، والایی جایگاه، بقای نسل، و وسعت و نورانیت قبر را برای وی از خدا طلبید.<ref>مسند احمد، ج۶، ص۲۹۷؛ صحیح مسلم، ج۳، ص۳۸؛ اسد الغابه، ج۳، ص۱۹۲.</ref> | ||
==آیات قرآن درباره ابوسلمه== | ==آیات قرآن درباره ابوسلمه== | ||
برخی مفسران ذیل برخی [[آیه|آیات]] قرآن از ابوسلمه یاد کردهاند. آنان مراد از آیه {فَأَمَّا مَن أُوتِی کتَابَهُ بِیمِینِهِ...} ([[سوره حاقه|سوره حاقّه]]، آیه ۱۹)، <ref>تفسیر سمرقندی، ج۳، ص۴۹۱؛ معرفة الصحابه، ج۳، ص۱۶۹۶؛ اسد الغابه، ج۳، ص۱۹۱.</ref> {... أَم مَّن یأْتِی ءامِنًا یومَ القِیامَةِ} ([[سوره فصلت|سوره فصّلت]]،آیه ۴۰)<ref>فتح القدیر، ج۴، ص۵۹۴-۵۹۵.</ref> و {وَ الَّذِینَ آتَیناهُمُ الکتابَ} ([[سوره انعام|سوره اَنعام]]، آیه ۱۱۴) را ابوسلمه و بعضی دیگر از [[صحابه]] دانستهاند.<ref>کشف الاسرار، ج۳، ص۴۶۴.</ref | برخی مفسران ذیل برخی [[آیه|آیات]] قرآن از ابوسلمه یاد کردهاند. آنان مراد از آیه {فَأَمَّا مَن أُوتِی کتَابَهُ بِیمِینِهِ...} ([[سوره حاقه|سوره حاقّه]]، آیه ۱۹)، <ref>تفسیر سمرقندی، ج۳، ص۴۹۱؛ معرفة الصحابه، ج۳، ص۱۶۹۶؛ اسد الغابه، ج۳، ص۱۹۱.</ref> {... أَم مَّن یأْتِی ءامِنًا یومَ القِیامَةِ} ([[سوره فصلت|سوره فصّلت]]،آیه ۴۰)<ref>فتح القدیر، ج۴، ص۵۹۴-۵۹۵.</ref> و {وَ الَّذِینَ آتَیناهُمُ الکتابَ} ([[سوره انعام|سوره اَنعام]]، آیه ۱۱۴) را ابوسلمه و بعضی دیگر از [[صحابه]] دانستهاند.<ref>کشف الاسرار، ج۳، ص۴۶۴.</ref> | ||
همچنین گفتهاند در آیه {مَنِ اهتَدی فَإِنَّما یهتَدِی لِنَفسِهِ وَ مَن ضَلَّ فَإِنَّما یضِلُّ عَلَیها} ([[سوره اسراء|سوره اِسراء]]، آیه ۱۵)، مراد از هدایت شدهْ أبوسلمه و مراد از گمراهشده، [[ولید بن مغیره مخزومی| ولید بن مُغَیره مخزومی]] است.<ref>المحرر الوجیز، ج۳، ص۴۴۳.</ref> در تفسیر آیه ۵۴ سوره انعام (فَقُل سَلامٌ عَلَیکم...) هم ابوسلمه از جمله افرادی است که از آنها یاد شده است. بر پایه گزارشی، [[پیامبر(ص)]] پس از نزول این آیه هرگاه ایشان را میدید، در سلامکردن بر ایشان پیشی میگرفت.<ref>کشف الاسرار، ج۳، ص۳۶۵؛ روض الجنان، ج۷، ص۳۰۴.</ref> | همچنین گفتهاند در آیه {مَنِ اهتَدی فَإِنَّما یهتَدِی لِنَفسِهِ وَ مَن ضَلَّ فَإِنَّما یضِلُّ عَلَیها} ([[سوره اسراء|سوره اِسراء]]، آیه ۱۵)، مراد از هدایت شدهْ أبوسلمه و مراد از گمراهشده، [[ولید بن مغیره مخزومی| ولید بن مُغَیره مخزومی]] است.<ref>المحرر الوجیز، ج۳، ص۴۴۳.</ref> در تفسیر آیه ۵۴ سوره انعام (فَقُل سَلامٌ عَلَیکم...) هم ابوسلمه از جمله افرادی است که از آنها یاد شده است. بر پایه گزارشی، [[پیامبر(ص)]] پس از نزول این آیه هرگاه ایشان را میدید، در سلامکردن بر ایشان پیشی میگرفت.<ref>کشف الاسرار، ج۳، ص۳۶۵؛ روض الجنان، ج۷، ص۳۰۴.</ref> | ||
==روایت حدیث== | ==روایت حدیث== | ||
ابوسلمه راوی [[حدیث]] رسول خدا(ص) بود. از جمله احادیث او این است که کسی که هنگام رسیدن مصیبت، [[کلمه استرجاع]] را بر زبان آورد، خداوند جایگزینی شایسته برای او در دنیا قرار میدهد.<ref>المحبّر، ص۸۴؛ الجرح و التعدیل، ج۵، ص۱۰۷؛ معرفة الصحابه، ج۲، ص۱۶۹۵.</ref> وی در جریان معجزه [[شق القمر|شَقًّ القَمَر]] از گواهان پیامبر بود.<ref>الدر المنثور، ج۶، ص۱۳۳؛ روح المعانی، ج۱۴، ص۷۴.</ref> | ابوسلمه راوی [[حدیث]] رسول خدا(ص) بود. از جمله احادیث او این است که کسی که هنگام رسیدن مصیبت، [[کلمه استرجاع]] را بر زبان آورد، خداوند جایگزینی شایسته برای او در دنیا قرار میدهد.<ref>المحبّر، ص۸۴؛ الجرح و التعدیل، ج۵، ص۱۰۷؛ معرفة الصحابه، ج۲، ص۱۶۹۵.</ref> وی در جریان معجزه [[شق القمر|شَقًّ القَمَر]] از گواهان پیامبر بود.<ref>الدر المنثور، ج۶، ص۱۳۳؛ روح المعانی، ج۱۴، ص۷۴.</ref> | ||
== | ==تبار ابوسلمه== | ||
از ابوسلمه چهار فرزند به نامهای سَلَمه،<ref>الطبقات، ج۳، ص۱۸۱؛ الاستیعاب، ج۲، ص۶۴۱.</ref> عمر،<ref>معرفة الصحابه، ج۳، ص۱۶۹۴؛ اسد الغابه، ج۳، ص۱۹۱.</ref> زینب (برّه)<ref>السیرة النبویه، ج۱، ص۳۲۶؛ الطبقات، ج۳، ص۱۸۱؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۲۳۶.</ref> و دُرّه<ref>الطبقات، ج۳، ص۱۸۱؛ تاریخ طبری، ج۳، ص۱۶۴.</ref> بر جای ماندند که پس از شهادت ابوسلمه تحت حمایت پیامبر قرار گرفتند. سلمة بزرگتر از عمر بود<ref>تاریخ طبری، ج۱۱، ص۵۶۰؛ الاستیعاب، ج۲، ص۶۴۱.</ref> و در [[حبشه]] تولد یافت.<ref>السنن الکبری، ج۷، ص۷۱.</ref> پیامبر(ص) امامه دختر [[حمزه]] را به [[عقد]] او در آورد؛<ref>تاریخ طبری، ج۳، ص۱۶۴؛ تاریخ دمشق، ج۱۹، ص۳۶۱؛ امتاع الاسماع، ج۶، ص۲۹۸.</ref> اما وی پیش از زفاف درگذشت و کسی از نسل او نماند.<ref>الطبقات، ج۳، ص۸؛ المحبّر، ص۶۴؛ جمهرة انساب العرب، ص۱۷.</ref | از ابوسلمه چهار فرزند به نامهای سَلَمه،<ref>الطبقات، ج۳، ص۱۸۱؛ الاستیعاب، ج۲، ص۶۴۱.</ref> عمر،<ref>معرفة الصحابه، ج۳، ص۱۶۹۴؛ اسد الغابه، ج۳، ص۱۹۱.</ref> زینب (برّه)<ref>السیرة النبویه، ج۱، ص۳۲۶؛ الطبقات، ج۳، ص۱۸۱؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۲۳۶.</ref> و دُرّه<ref>الطبقات، ج۳، ص۱۸۱؛ تاریخ طبری، ج۳، ص۱۶۴.</ref> بر جای ماندند که پس از شهادت ابوسلمه تحت حمایت پیامبر قرار گرفتند. سلمة بزرگتر از عمر بود<ref>تاریخ طبری، ج۱۱، ص۵۶۰؛ الاستیعاب، ج۲، ص۶۴۱.</ref> و در [[حبشه]] تولد یافت.<ref>السنن الکبری، ج۷، ص۷۱.</ref> پیامبر(ص) امامه دختر [[حمزه]] را به [[عقد]] او در آورد؛<ref>تاریخ طبری، ج۳، ص۱۶۴؛ تاریخ دمشق، ج۱۹، ص۳۶۱؛ امتاع الاسماع، ج۶، ص۲۹۸.</ref> اما وی پیش از زفاف درگذشت و کسی از نسل او نماند.<ref>الطبقات، ج۳، ص۸؛ المحبّر، ص۶۴؛ جمهرة انساب العرب، ص۱۷.</ref> | ||
عمر یا عمرو، دیگر فرزند ابوسلمه، در [[سال دوم هجری]] زاده شد.<ref>امتاع الاسماع، ج۶، ص۲۹۸؛ الاصابه، ج۴، ص۴۸۷.</ref> وی از راویان [[حدیث]] پیامبر بود.<ref>المحبّر، ص۲۹۳؛ تاریخ طبری، ج۱۱، ص۵۶۰؛ الاصابه، ج۴، ص۴۸۷.</ref> از جمله روایات او [[حدیث کساء]]،<ref>اسد الغابه، ج۱، ص۴۹۰؛ امتاع الاسماع، ج۵، ص۳۸۳؛ سبل الهدی، ج۱۱، ص۴۴۴.</ref> [[حدیث غدیر]]<ref>مناقب، ج۲، ص۲۲۸.</ref> و [[حدیث ائمه اثناعشر| حدیث ائمه اِثناعَشِر]] است.<ref>الخصال، ص۴۷۷، ح۴۱.</ref> او در [[جنگ جمل]] حضور داشت.<ref>المحبّر، ص۲۹۳؛ الطبقات، خامسه۲، ص۱۶۸؛ تاریخ طبری، ج۱۱، ص۵۶۰.</ref> سپس از سوی [[امام علی(ع)]] به ولایت [[بحرین]]<ref>جمهرة انساب العرب، ص۱۴۴؛ اسد الغابه، ج۳، ص۶۸۰.</ref> و در گزارشی فارس<ref>الطبقات، خامسه۲، ص۱۶۸؛ المحبّر، ص۲۹۳؛ تاریخ طبری، ج۱۱، ص۵۶۰.</ref> منصوب شد. | عمر یا عمرو، دیگر فرزند ابوسلمه، در [[سال دوم هجری]] زاده شد.<ref>امتاع الاسماع، ج۶، ص۲۹۸؛ الاصابه، ج۴، ص۴۸۷.</ref> وی از راویان [[حدیث]] پیامبر بود.<ref>المحبّر، ص۲۹۳؛ تاریخ طبری، ج۱۱، ص۵۶۰؛ الاصابه، ج۴، ص۴۸۷.</ref> از جمله روایات او [[حدیث کساء]]،<ref>اسد الغابه، ج۱، ص۴۹۰؛ امتاع الاسماع، ج۵، ص۳۸۳؛ سبل الهدی، ج۱۱، ص۴۴۴.</ref> [[حدیث غدیر]]<ref>مناقب، ج۲، ص۲۲۸.</ref> و [[حدیث ائمه اثناعشر| حدیث ائمه اِثناعَشِر]] است.<ref>الخصال، ص۴۷۷، ح۴۱.</ref> او در [[جنگ جمل]] حضور داشت.<ref>المحبّر، ص۲۹۳؛ الطبقات، خامسه۲، ص۱۶۸؛ تاریخ طبری، ج۱۱، ص۵۶۰.</ref> سپس از سوی [[امام علی(ع)]] به ولایت [[بحرین]]<ref>جمهرة انساب العرب، ص۱۴۴؛ اسد الغابه، ج۳، ص۶۸۰.</ref> و در گزارشی فارس<ref>الطبقات، خامسه۲، ص۱۶۸؛ المحبّر، ص۲۹۳؛ تاریخ طبری، ج۱۱، ص۵۶۰.</ref> منصوب شد. | ||
پیش از نبرد [[چنگ صفین|صِفّین]]، امام علی در نامهای وی را به شرکت در صفین فراخواند و او را به عنوان کسی که پشتش به وی گرم است، ستود و ضمن اظهار رضایت از او، حکمرانی بحرین را به دیگری سپرد.<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۰۱؛ انساب الاشراف، ج۲، ص۳۸۶.</ref> او از گواهان [[صلح امام حسن]](ع) با [[معاویه]] بود.<ref>مناقب، ج۳، ص۱۹۶.</ref> وی در سال ۸۳ق در [[مدینه]] درگذشت و در [[بقیع]] به خاک سپرده شد.<ref>الطبقات، خامسه۲، ص۱۶۸؛ تاریخ الاسلام، ج۶، ص۱۶۰.</ref> نسل ابوسلمه از طریق او ادامه یافت.<ref>الطبقات، خامسه۲، ص۱۶۶؛ جمهرة انساب العرب، ص۱۴۴.</ref | پیش از نبرد [[چنگ صفین|صِفّین]]، امام علی در نامهای وی را به شرکت در صفین فراخواند و او را به عنوان کسی که پشتش به وی گرم است، ستود و ضمن اظهار رضایت از او، حکمرانی بحرین را به دیگری سپرد.<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۰۱؛ انساب الاشراف، ج۲، ص۳۸۶.</ref> او از گواهان [[صلح امام حسن]](ع) با [[معاویه]] بود.<ref>مناقب، ج۳، ص۱۹۶.</ref> وی در سال ۸۳ق در [[مدینه]] درگذشت و در [[بقیع]] به خاک سپرده شد.<ref>الطبقات، خامسه۲، ص۱۶۸؛ تاریخ الاسلام، ج۶، ص۱۶۰.</ref> نسل ابوسلمه از طریق او ادامه یافت.<ref>الطبقات، خامسه۲، ص۱۶۶؛ جمهرة انساب العرب، ص۱۴۴.</ref> | ||
زینب دختر ابوسلمه در [[حبشه]] زاده شد.<ref>السیرة النبویه، ج۱، ص۳۲۶؛ الطبقات، ج۳، ص۱۸۱؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۲۳۶.</ref> برپایه گزارشی، پیامبر(ص) وی را زینب نامید.<ref>الاستیعاب، ج۴، ص۱۸۵۵؛ امتاع الاسماع، ج۶، ص۳۰۰.</ref> دو تن از پسران او در سال ۶۴ق در [[واقعه حره |واقعه حَرّه]] کشته شدند.<ref>الاستیعاب، ج۴، ص۱۸۵۵؛ اسد الغابه، ج۶، ص۱۳۲؛ امتاع الاسماع، ج۶، ص۳۰۰.</ref> زینب راوی حدیث پیامبر(ص) از طریق برخی از همسران وی<ref>تاریخ الاسلام، ج۵، ص۴۰۶؛ الاصابه، ج۸، ص۱۵۹.</ref> بود. از او با تعبیر [[فقیه|فقیهترین]] زنان روزگار خود یاد شده است.<ref>الاستیعاب، ج۴، ص۱۸۵۵؛ اسد الغابه، ج۶، ص۱۳۲.</ref> وی در سال ۷۴ق درگذشت<ref>تاریخ الاسلام، ج۵، ص۴۰۶.</ref> و در بقیع به خاک سپرده شد.<ref>الطبقات، ج۸، ص۳۳۷.</ref> دختر دیگر ابوسلمه، دُرّه نام داشت که در منابع، گزارشی از او در دست نیست.<ref>جمهرة انساب العرب، ص۱۴۴.</ref> | زینب دختر ابوسلمه در [[حبشه]] زاده شد.<ref>السیرة النبویه، ج۱، ص۳۲۶؛ الطبقات، ج۳، ص۱۸۱؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۲۳۶.</ref> برپایه گزارشی، پیامبر(ص) وی را زینب نامید.<ref>الاستیعاب، ج۴، ص۱۸۵۵؛ امتاع الاسماع، ج۶، ص۳۰۰.</ref> دو تن از پسران او در سال ۶۴ق در [[واقعه حره |واقعه حَرّه]] کشته شدند.<ref>الاستیعاب، ج۴، ص۱۸۵۵؛ اسد الغابه، ج۶، ص۱۳۲؛ امتاع الاسماع، ج۶، ص۳۰۰.</ref> زینب راوی حدیث پیامبر(ص) از طریق برخی از همسران وی<ref>تاریخ الاسلام، ج۵، ص۴۰۶؛ الاصابه، ج۸، ص۱۵۹.</ref> بود. از او با تعبیر [[فقیه|فقیهترین]] زنان روزگار خود یاد شده است.<ref>الاستیعاب، ج۴، ص۱۸۵۵؛ اسد الغابه، ج۶، ص۱۳۲.</ref> وی در سال ۷۴ق درگذشت<ref>تاریخ الاسلام، ج۵، ص۴۰۶.</ref> و در بقیع به خاک سپرده شد.<ref>الطبقات، ج۸، ص۳۳۷.</ref> دختر دیگر ابوسلمه، دُرّه نام داشت که در منابع، گزارشی از او در دست نیست.<ref>جمهرة انساب العرب، ص۱۴۴.</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
{{دانشنامه | {{دانشنامه | ||
| آدرس = http:// | | آدرس = http://phz.hajj.ir/422/9370 | ||
| عنوان = ابوسلمة بن عبدالاسد مخزومی | | عنوان = ابوسلمة بن عبدالاسد مخزومی | ||
| نویسنده = سیدخلیل جواد | | نویسنده = سیدخلیل جواد | ||
}} | }} | ||
الاستیعاب: ابن عبدالبر (م.۴۶۳ق.)، به کوشش البجاوی، بیروت، دار الجیل، ۱۴۱۲ق؛ اسد الغابه: ابن اثیر علی بن محمد الجزری (م.۶۳۰ق.)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۹ق؛ الاصابه: ابن حجر العسقلانی (م.۸۵۲ق.)، به کوشش علی محمد و دیگران، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق؛ امتاع الاسماع: المقریزی (م.۸۴۵ق.)، به کوشش محمد عبدالحمید، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۰ق؛ انساب الاشراف: البلاذری (م.۲۷۹ق.)، به کوشش زکار، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ق؛ بحرالعلوم: السمرقندی (م.۳۷۵ق.)، به کوشش عمر بن غرامه، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۶ق؛ البدایة و النهایه: ابن کثیر (م.۷۷۴ق.)، بیروت، مکتبة المعارف؛ بهجة المحافل و بغیة الاماثل: یحیی بن ابیبکر العامری (م.۸۹۳ق.)، بیروت، دار صادر؛ تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر: الذهبی (م.۷۴۸ق.)، به کوشش عمر عبدالسلام، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۱۰ق؛ تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک): الطبری (م.۳۱۰ق.)، به کوشش محمد ابوالفضل، بیروت، دار احیاء التراث العربی؛ تاریخ الیعقوبی: احمد بن یعقوب (م.۲۹۲ق.)، بیروت، دار صادر، ۱۴۱۵ق؛ تاریخ مدینة دمشق: ابن عساکر (م.۵۷۱ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق؛ تفسیر قرطبی (الجامع لاحکام القرآن): القرطبی (م.۶۷۱ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ق؛ الجرح و التعدیل: ابن ابیحاتم الرازی (م.۳۲۷ق.)، بیروت، دار الفکر، ۱۳۷۲ق؛ جمهرة انساب العرب: ابن حزم (م.۴۵۶ق.)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق؛ حیاة النبی(ص) و سیرته: محمد قوام وشنوهای، قم، اسوه، ۱۴۲۴ق؛ الخصال: الصدوق (م.۳۸۱ق.)، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۶ق؛ الدر المنثور: السیوطی (م.۹۱۱ق.)، بیروت، دار المعرفه، ۱۳۶۵ق؛ دلائل النبوه: البیهقی (م.۴۵۸ق.)، به کوشش عبدالمعطی، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۰۵ق؛ ذخائر العقبی: احمد بن عبدالله الطبری (م.۶۹۴ق.)، بیروت، دار المعرفه، ۱۹۷۴م؛ روح المعانی: الآلوسی (م.۱۲۷۰ق.)، به کوشش علی عبدالباری، بیروت، ۱۴۱۵ق؛ روض الجنان: ابوالفتوح رازی (م.۵۵۴ق.)، به کوشش یاحقی و ناصح، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۷۵ش؛ سبل الهدی: محمد بن یوسف الصالحی (م.۹۴۲ق.)، به کوشش عادل احمد و علی محمد، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق؛ السنن الکبری: البیهقی (م.۴۵۸ق.)، بیروت، دار الفکر؛ السیرة النبویه: ابن هشام (م.۸-۲۱۳ق.)، به کوشش السقاء و دیگران، بیروت، المکتبة العلمیه؛ صحیح مسلم: مسلم (م.۲۶۱ق.)، بیروت، دار الفکر؛ الطبقات الکبری: ابن سعد (م.۲۳۰ق.)، به کوشش محمد عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق؛ فتح الباری: ابن حجر العسقلانی (م.۸۵۲ق.)، بیروت، دار المعرفه؛ فتح القدیر: الشوکانی (م.۱۲۵۰ق.)، بیروت، دار ابن کثیر، ۱۴۱۴ق؛ فتوح البلدان: البلاذری (م.۲۷۹ق.)، بیروت، دار الهلال، ۱۹۸۸م؛ کشف الاسرار: میبدی (م.۵۲۰ق.)، به کوشش حکمت، تهران، امیر کبیر، ۱۳۶۱ش؛ المحبّر: ابن حبیب (م.۲۴۵ق.)، به کوشش ایلزه لیختن شتیتر، بیروت، دار الآفاق الجدیده؛ المحرر الوجیز: ابن عطیة الاندلسی (م.۵۴۶ق.)، به کوشش عبدالسلام، لبنان، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۳ق؛ مسند احمد: احمد بن حنبل (م.۲۴۱ق.)، بیروت، دار صادر؛ المعالم الاثیره: محمد محمد حسن شراب، بیروت، دار القلم، ۱۴۱۱ق؛ معجم البلدان: یاقوت الحموی (م.۶۲۶ق.)، بیروت، دار صادر، ۱۹۹۵م؛ معجم الصحابه: عبدالباقی بن قانع (م.۳۵۱ق.)، به کوشش صلاح بن سالم، مکتبة الغرباء الاثریه، ۱۴۱۸ق؛ معرفة الصحابه: ابونعیم الاصفهانی (م.۴۳۰ق.)، به کوشش العزازی، ریاض، دار الوطن، ۱۴۱۹ق؛ المغازی: الواقدی (م.۲۰۷ق.)، به کوشش مارسدن جونس، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۹ق؛ مناقب آل ابیطالب: ابن شهر آشوب (م.۵۸۸ق.)، به کوشش گروهی از اساتید، نجف، المکتبة الحیدریه، ۱۳۷۶ق. | |||
[[رده:مقالههای | [[رده:مقالههای در دست ویرایش]] | ||
[[رده:صحابه]] | [[رده:صحابه]] | ||
[[رده:اشخاص صدر اسلام]] | |||
[[رده:اشخاص قرن اول]] | [[رده:اشخاص قرن اول]] | ||
[[رده:مهاجران به مدینه]] | [[رده:مهاجران به مدینه]] | ||
[[رده:مدفونان در بقیع]] | [[رده:مدفونان در بقیع]] |