در حال ویرایش ابولبابه انصاری
این ویرایش را میتوان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که میخواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثیسازی ویرایش را به پایان ببرید.
نسخهٔ فعلی | متن شما | ||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{در دست ویرایش|ماه=[[آبان]]|روز=[[۸]]|سال=[[۱۳۹۶]]|کاربر=Jalalyaghmoori }} | |||
{{جعبه اطلاعات عالم | {{جعبه اطلاعات عالم | ||
| عنوان = | | عنوان = | ||
| تصویر = | | تصویر = | ||
| اندازه تصویر = | | اندازه تصویر = | ||
| نام کامل = | | نام کامل = | ||
| لقب = | | لقب = | ||
| نسب = | | نسب = | ||
| خویشاوندان سرشناس = | | خویشاوندان سرشناس = | ||
| تاریخ تولد = | | تاریخ تولد = | ||
| شهر تولد = | | شهر تولد = | ||
| کشور تولد = | | کشور تولد = | ||
| محل زندگی = | | محل زندگی = | ||
| تاریخ وفات = | | تاریخ وفات = | ||
| شهر وفات = | | شهر وفات = | ||
| محل دفن = | | محل دفن = | ||
| استادان = | | استادان = | ||
| شاگردان = | | شاگردان = | ||
| محل تحصیل = | | محل تحصیل = | ||
| اجازه روایت از = | | اجازه روایت از = | ||
| اجازه اجتهاد از = | | اجازه اجتهاد از = | ||
| اجازه روایت به = | | اجازه روایت به = | ||
| اجازه اجتهاد به = | | اجازه اجتهاد به = | ||
| تالیفات = | | تالیفات = | ||
| سایر = | | سایر = | ||
| سیاسی = | | سیاسی = | ||
| اجتماعی = | | اجتماعی = | ||
| امضا = | | امضا = | ||
خط ۲۹: | خط ۳۰: | ||
}} | }} | ||
جانشین پیامبر(ص) در مدینه در برخی غزوهها که ستون توبه در مسجدالنبی به او منسوب است | |||
ابولبابه بشیر بن عبدالمنذر بن زَنْبَر/ زُبَیر<ref>جمهرة انساب العرب، ص۳۳۴؛ الاستیعاب، ج۴، ص۱۷۴۰.</ref> از تیره بنیعمرو بن عوف قبیله اوس<ref>الثقات، ج۳، ص۳۲؛ جمهرة انساب العرب، ص۳۳۲، ۳۳۴؛ الاستیعاب، ج۴، ص۱۷۴۰.</ref> بود. از او با نام رفاعه<ref>تاریخ یحیی بن معین، ج۱، ص۱۰۸؛ حلیة الاولیاء، ج۱، ص۳۶۶؛ رجال طوسی، ص۳۹.</ref> نیز یاد شده است؛ اما بسیاری از منابع نام برادرش را رفاعه دانستهاند.<ref>الثقات، ج۳، ص۳۲؛ الاصابه، ج۲، ص۴۰۹؛ فتح الباری، ج۶، ص۲۴۸؛ ج۷، ص۲۵۲.</ref> از احوال ابولبابه تا پیش از مسلمان شدن گزارشی در دست نیست. بر پایه سخن مشهور، وی همراه گروهی از یثربیان در بیعت عقبه دوم به سال سیزدهم بعثت حضور داشت و پس از بیعت با رسول خدا، از سوی ایشان به عنوان یکی از نقبای انصار برگزیده شد.<ref>تاریخ الاسلام، ج۳، ص۳۶۱.</ref> از این رو، اسلام آوردنش در فاصله بیعت عقبه اول به سال دوازدهم بعثت و عقبه دوم صورت گرفته است. اما بر پایه روایتی، وی از جمله کسانی بود که پس از هجرت رسول خدا(ص) به مدینه، در پی انکار ایشان برآمدند؛ ولی با دیدن معجزه پیامبر، تسلیم شدند.<ref>تفسیر منسوب به امام عسکری، ص۹۲-۹۶؛ نک: مناقب آل ابی طالب، ج۱، ص۸۲.</ref> بر پایه خبری، او از بدریان بوده<ref>رجال طوسی، ص۲۷؛ الاستیعاب، ج۴، ص۱۷۴۰.</ref>؛ اما مشهور آن است که پیامبر(ص) او را از میان راه، جایی به نام روحاء، به مدینه بازگرداند تا جانشین ایشان در آن شهر باشد. پیامبر سهم او را از غنایم همانند حاضران در بدر دانست.<ref>المغازی، ج۱، ص۱۵۹؛ السیرة النبویه، ج۲، ص۴۴۵، ۵۰۹؛ الطبقات، ج۳، ص۳۴۸.</ref> وی در غزوههای بنیقینُقاع به سال دوم ق. و سَویق نیز جانشین رسول خدا در مدینه بود.<ref>المغازی، ج۱، ص۱۸۰؛ السیرة النبویه، ج۲، ص۴۵، ۴۹؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۴۸۱، ۴۸۵.</ref> در غزوه اُحُد به سال سوم ق. و دیگر جنگهای پس از آن نیز شرکت داشت.<ref>الطبقات، ج۳، ص۳۴۸، ۳۴۹؛ الاستیعاب، ج۴، ص۱۷۴۰.</ref> | |||
ابولبابه | |||
بر پایه گزارشی، پیامبر(ص) او را در غزوه بنیقریظه به سال پنجم ق. امیر نبرد کرد.<ref>المغازی، ج۲، ص۵۰۷.</ref> این شاید از آن روی بود که قبیله او همپیمان یهود بنیقریظه بودند. داستان خیانت وی و توبهاش در ماجرای محاصره این طایفه یهود، مشهور است. پیامبر(ص) به سبب خیانت و عهدشکنی بنیقریظه در غزوه احزاب، پیشنهاد صلح ایشان را نپذیرفت و به درخواست آنان، ابولبابه را که همپیمانشان بود، نزدشان فرستاد. آنان نظر او را درباره تسلیم شدن و پذیرش حکمیت سعد بن معاذ جویا شدند. وی با اشاره به گلوی خود به آنان فهماند که حتی در این صورت نیز کشته خواهند شد.<ref>المغازی، ج۲، ص۵۰۶-۵۰۷؛ مجمعالبیان، ج۴، ص۸۲۳.</ref> برخی مفسران نزول آیات {یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَخُونُوا اللهَ وَ الرَّسُولَ وَ تَخُونُوا أَماناتِکمْ وَ أَنْتُم تَعْلَمُونَ وَ اعْلَمُوا انَّما اَموالُکم وَ أَوْلادُکمْ فِتنَةٌ...} (انفال/۸، ۲۷-۲۸) را درباره این کار او دانستهاند. در این آیات، خداوند ایمان آورندگان را از خیانتکردن به خدا و رسولش بر حذر داشته و فرزندان و اموال را مایه آزمون دانسته است.<ref>اسباب النزول، ص۱۵۷-۱۵۸؛ الکشاف، ج۲، ص۲۱۳-۲۱۴؛ مجمع البیان، ج۴، ص۸۲۳. </ref> به اعتقاد برخی، اموال و فرزندان ابولبابه که نزد بنیقریظه بود، او را به این خیانت واداشتند.<ref>مجمعالبیان، ج۴، ص۸۲۳.</ref> به گزارشهای دیگر، مظلوم نمایی یهودیان و فشار عاطفی ناشی از گریستن آنان، سبب این خیانت بود.<ref>تاریخ طبری، ج۲، ص۵۸۴؛ البدایة و النهایه، ج۴، ص۶۳۰.</ref> برخی نزول آیات ۴۱ و ۵۱ مائده/۵<ref>جامع البیان، ج۶، ص۳۱۵، ۳۷۳؛ مجمع البیان، ج۳، ص۳۱۸.</ref> و ۱۰۲ توبه/۹<ref>جامع البیان، ج۶، ص۱۴۹، ۱۷۸؛ ج۱۱، ص۱۰؛ مجمع البیان، ج۵، ص۱۰۱.</ref> را نیز درباره خیانت وی دانستهاند. | |||
به گفته خود ابولبابه، پس از خیانت هنوز گامی برنداشته بود که احساس گناه وجودش را فراگرفت. برای رهایی از عذاب وجدان، به جای آن که نزد رسول خدا(ص) رود و گزارش دهد، یکسره به مسجد رفت و خود را با طناب به یکی از ستونهای آن بست و سوگند یاد کرد که اجازه ندهد جز پیامبر(ص)کسی او را از ستون باز کند.<ref>المغازی، ج۲، ص۵۰۵-۵۰۷؛ السیرة النبویه، ج۲، ص۲۳۶-۲۳۷؛ الطبقات، ج۳، ص۳۴۹.</ref> پیامبر(ص) با آگاهی از این ماجرا فرمود: اگر او نزد من میآمد، برایش آمرزش میخواستم. اما اکنون که کار به اینجا کشیده است، تا هنگامی که خداوند او را نبخشاید، وی را از ستون نمیگشایم.<ref>تاریخ الاسلام، ج۲، ص۳۱۱؛ البدایة و النهایه، ج۴، ص۱۱۹.</ref> سرانجام پس از شش<ref>السیرة النبویه، ج۲، ص۲۳۸.</ref>، هفت<ref>المغازی، ج۲، ص۵۰۷.</ref> یا ۲۰ شبانه روز<ref>البدایة و النهایه، ج۴، ص۱۳۷.</ref> در پی نزول آیه ۲۷ انفال/۸ توبه او پذیرفته شد.<ref>السیرة النبویه، ج۳، ص۷۱۸؛ اسباب النزول، ص۵۸؛ عیون الاثر، ج۲، ص۵۲.</ref> امّ سلمه، همسر رسول خدا، گزارش کرده که سحرگاهان پیامبر را خندان دید و چون علت را پرسید، ایشان از پذیرش توبه ابولبابه خبر داد. امّ سلمه این مژده را با اجازه پیامبر(ص) به ابولبابه داد. مردم به سوی او هجوم آوردند تا وی را از ستون باز کنند. اما او جز به انجام این کار به دست پیامبر راضی نشد تا آنگاه که پیامبر(ص) او را از ستون باز کرد.<ref>اسد الغابه، ج۲، ص۱۸۳؛ عیون الاثر، ج۲، ص۵۱؛ تخریج الاحادیث، ج۲، ص۲۳.</ref> | |||
بر پایه گزارشی غیر مشهور، ابولبابه از شرکت در آخرین غزوه پیامبر(ص) یعنی تبوک به سال نهم ق. سر پیچید و پس از پشیمانی، خود را به ستونی در مسجد پیامبر بست<ref>اسد الغابه، ج۱، ص۲۴۵؛ الاصابه، ج۱، ص۲۹۴.</ref> و چون خداوند توبه سرپیچندگان از تبوک را پذیرفت، پیامبر۹ وی را از ستون باز کرد و او از ایشان خواست که انفاق همه اموالش را در راه خدا بپذیرد. پیامبر(ص) پس از نزول آیه {خُذ مِن أَموَالِهِم صَدَقَةً...} (توبه/۹، ۱۰۳) بخشی از اموال او را پذیرفت.<ref>المغازی، ج۳، ص۱۰۷۲؛ جامع البیان، ج۷، ص۲۳-۲۴؛ سبل الهدی، ج۵، ص۴۷۸.</ref> | |||
ابولبابه | ستونی که ابولبابه خود را بدان بست، از همان زمان به ستون توبه<ref>صحیح ابن خزیمه، ج۳، ص۳۵۰؛ السنن الکبری، ج۵، ص۲۴۷.</ref> یا ستون ابولبابه<ref>شرائع الاسلام، ج۱، ص۲۱۰؛ سبل الهدی، ج۱۲، ص۳۹۲؛ الموسوعة الفقهیة المیسره، ج۳، ص۲۴۴.</ref> معروف شد. در گزارشی، از آن به ستون مُخَلَّقه نیز یاد شده است؛ زیرا همانند ستون مخلقه، خوشبو میشد.<ref>موسوعة مکة المکرمه، ج۲، ص۴۲۳.</ref> ستون توبه از جایهای بافضیلت مسجدالنبی است. به روایتی، پیامبر(ص) بیشترین نوافل خود را کنار این ستون به جا میآورد.<ref>وفاء الوفاء، ج۲، ص۴۲.</ref> | ||
برخی منابع از ستیز او با یتیمی از انصار بر سر نخلهای سخن گفتهاند. چون پیامبر(ص) حق را به جانب ابولبابه دید، به سود او حکم کرد؛ اما چون بیتابی یتیم را نگریست، از ابولبابه خواست نخلش را در برابر نخلی در بهشت به یتیم واگذارد. اما او نپذیرفت و خشم پیامبر را برانگیخت.<ref>المغازی، ج۱، ص۲۸۱؛ ج۲، ص۵۰۵؛ اسد الغابه، ج۲، ص۳۵۶-۳۵۷.</ref> | |||
بر | |||
ابولبابه در فتح مکه به سال هشتم ق. پرچمدار بنیخَطمه<ref>المغازی، ج۲، ص۸۰۰.</ref> یا بنیعمرو بن عوف<ref>الطبقات، ج۳، ص۳۴۹؛ الاستیعاب، ج۴، ص۱۷۴۰.</ref> از اوس و سپس در غزوه حُنین پرچمدار بنیعمرو بن عوف بود.<ref>المغازی، ج۳، ص۸۹۶.</ref> بر پایه نقل یعقوبی، پیامبر(ص) در فتح مکه، او را جانشین خود در مدینه قرار داد.<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۵۸.</ref> گویند: ابولبابه پس از ویرانی مسجد ضرار به سال نهم ق. از چوبهای آن منزلی ساخت؛ ولی در آن خانه هیچ خیر و برکتی نیافت.<ref>المغازی، ج۳، ص۱۰۴۷.</ref> وی راوی حدیث پیامبر بود<ref>الجرح و التعدیل، ج۲، ص۳۷۵؛ الثقات، ج۳، ص۳۲؛ رجال طوسی، ص۲۷.</ref> و پسرانش، سائب و عبدالرحمن، از او روایت کردهاند.<ref>تاریخ الاسلام، ج۳، ص۳۶.</ref> از روایتهای او مهلت دادن به بدهکار<ref>الامالی، مفید، ص۳۱۶؛ الامالی، طوسی، ص۸۳.</ref> و قرائت قرآن با صوت زیباست.<ref>سنن ابی داود، ج۱، ص۳۳۱.</ref> | |||
درباره رفتار او با خلفا و اهل بیت: پس از رحلت رسول خدا(ص) گزارشی در دست نیست. زمان درگذشت او را پیش از خلافت عثمان<ref>اسد الغابه، ج۱، ص۱۹۶.</ref> یا در آغاز خلافت او<ref>فتح الباری، ج۶، ص۲۴۸.</ref> یا زمان خلافت علی۷<ref>الطبقات، ج۳، ص۳۴۹؛ الثقات، ج۳، ص۳۲؛ الکامل، ج۳، ص۴۰۳.</ref> و یا پس از سال ۵۰ق. دانستهاند.<ref>الاصابه، ج۷، ص۲۹۰.</ref> وی از همسرش نسیبه بنت فضاله، دختری به نام لبابه<ref>الطبقات، ج۳، ص۳۴۸؛ المعارف، ص۱۸۰، ۳۲۵، ۵۹۷.</ref> و از دیگر همسرش زینب دختر خذام، پسرانی به نام سائب و عبدالرحمن داشت.<ref>الطبقات، ج۳، ص۳۴۸؛ الآحاد و المثانی، ج۳، ص۴۴۸.</ref> | |||
==مطالعه بیشتر== | |||
==پیوند به بیرون== | ==پیوند به بیرون== | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
خط ۶۷: | خط ۵۷: | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
{{دانشنامه | {{دانشنامه | ||
| آدرس = | | آدرس = | ||
| عنوان = | | عنوان = | ||
| نویسنده = سید محمود سامانی | | نویسنده = سید محمود سامانی | ||
}} | }} | ||
خط ۱۱۲: | خط ۱۰۲: | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
[[رده:مقالههای در دست ویرایش]] | |||
[[رده: | |||