در حال ویرایش ابولهب

هشدار: شما وارد نشده‌اید. نشانی آی‌پی شما برای عموم قابل مشاهده خواهد بود اگر هر تغییری ایجاد کنید. اگر وارد شوید یا یک حساب کاربری بسازید، ویرایش‌هایتان به نام کاربری‌تان نسبت داده خواهد شد، همراه با مزایای دیگر.

این ویرایش را می‌توان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که می‌خواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثی‌سازی ویرایش را به پایان ببرید.

نسخهٔ فعلی متن شما
خط ۴۶: خط ۴۶:
خداوند وی را گرفتار بیماری «عدسه» کرد و او این‌گونه هلاک شد.<ref>الطبقات، ج۴، ص۷۳-۷۴؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۱۶۰؛ سر السلسلة العلویه، ص۳؛ المناقب، ج۱، ص۶۶.</ref> برخی مرگ او را در روزی دانسته‌اند که خبر شکست [[جنگ بدر|بدر]] به وی رسید.<ref>التنبیه و الاشراف، ص۲۰۶، ۲۲۲.</ref> برخی نیز هفت روز بعد از بدر را روز وفاتش دانسته‌اند.
خداوند وی را گرفتار بیماری «عدسه» کرد و او این‌گونه هلاک شد.<ref>الطبقات، ج۴، ص۷۳-۷۴؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۱۶۰؛ سر السلسلة العلویه، ص۳؛ المناقب، ج۱، ص۶۶.</ref> برخی مرگ او را در روزی دانسته‌اند که خبر شکست [[جنگ بدر|بدر]] به وی رسید.<ref>التنبیه و الاشراف، ص۲۰۶، ۲۲۲.</ref> برخی نیز هفت روز بعد از بدر را روز وفاتش دانسته‌اند.


دو پسرش دو یا سه شب جسدش را به سبب ترس از مسری بودن بیماری‌اش بر زمین رها کردند و به خاک نسپردند تا لاشه اش در خانه بدبوی شد. سرانجام مردی از قریش به آنان گفت: شرم نمی‌کنید که جسد پدرتان در خانه بدبوی شده و او را به خاک نمی‌سپارید؟ گفتند: از سرایت این بیماری میترسیم. گفت: حرکت کنید و ما هم با شما هستیم. آن‌گاه از دور مقداری آب بر پیکر وی ریختند و بدون دست زدن به آن، در منطقه بالای مکه کنار دیواری نهادند و چندان بر آن سنگ ریختند که زیر سنگ‌ها پوشیده شد.<ref>الطبقات، ج۴، ص۷۳-۷۴؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۱۶۰.</ref> بر پایه گزارشی، پس از آن که سه روز جسد وی بر زمین ماند، حمالانی را اجیر کردند و او را به خارج مکه بردند و گوری کندند و جسدش را در آن افکندند.<ref>سیرت رسول الله، ج۲، ص۵۸۸.</ref> [[ابن بطوطه]] بعدها قبر او و همسرش را در بیرون مکه و میان دو کوه دیده است که تلی از سنگ بر روی آن جمع شده و رسم بر آن بوده که هر کس از آن‌جا می‌گذشته، به سوی آن قبر‌ها سنگ می‌افکنده است.<ref>رحلة ابن بطوطه، ج۱، ص۳۸۲.</ref> [[ابن جبیر]] نیز از قبر آن ‌دو در سمت چپ راهی گزارش می‌دهد که به سوی [[باب العمره]] می‌رود.<ref>رحلة ابن جبیر، ص۷۹.</ref>  
دو پسرش دو یا سه شب جسدش را به سبب ترس از مسری بودن بیماری‌اش بر زمین رها کردند و به خاک نسپردند تا لاشهاش در خانه بدبوی شد. سرانجام مردی از قریش به آنان گفت: شرم نمی‌کنید که جسد پدرتان در خانه بدبوی شده و او را به خاک نمی‌سپارید؟ گفتند: از سرایت این بیماری میترسیم. گفت: حرکت کنید و ما هم با شما هستیم. آن‌گاه از دور مقداری آب بر پیکر وی ریختند و بدون دست زدن به آن، در منطقه بالای مکه کنار دیواری نهادند و چندان بر آن سنگ ریختند که زیر سنگ‌ها پوشیده شد.<ref>الطبقات، ج۴، ص۷۳-۷۴؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۱۶۰.</ref> بر پایه گزارشی، پس از آن که سه روز جسد وی بر زمین ماند، حمالانی را اجیر کردند و او را به خارج مکه بردند و گوری کندند و جسدش را در آن افکندند.<ref>سیرت رسول الله، ج۲، ص۵۸۸.</ref> [[ابن بطوطه]] بعدها قبر او و همسرش را در بیرون مکه و میان دو کوه دیده است که تلی از سنگ بر روی آن جمع شده و رسم بر آن بوده که هر کس از آن‌جا می‌گذشته، به سوی آن قبر‌ها سنگ می‌افکنده است.<ref>رحلة ابن بطوطه، ج۱، ص۳۸۲.</ref> [[ابن جبیر]] نیز از قبر آن ‌دو در سمت چپ راهی گزارش می‌دهد که به سوی [[باب العمره]] می‌رود.<ref>رحلة ابن جبیر، ص۷۹.</ref>  


===فرزندان===
===فرزندان===
ابولهب و اُم‌جمیل دارای سه پسر به نام‌های '''عُتبه'''، '''عُتَیبه''' و '''مُعَتِّب'''<ref>الاشتقاق، ص۶۸.</ref> و یک دختر به نام '''دُرّه'''<ref>جمهرة انساب العرب، ص۷۲؛ الاصابه، ج۸، ص۱۲۷.</ref> یا سبیعه<ref>الاصابه، ج۸، ص۱۲۷.</ref> بودند. دره گاهی شعر می‌سرود.<ref>بلاغات النساء، ص۲۰۵.</ref> وی بعدها اسلام آورد و به [[مدینة النبی|مدینه]] مهاجرت و با [[حارث بن نوفل بن حارث بن عبدالمطلب]]<ref>الاستیعاب، ج۴، ص۱۸۳۵؛ الوافی بالوفیات، ج۱۴، ص۸؛ الاصابه، ج۸، ص۱۲۷.</ref> ازدواج کرد و فرزندانی برای وی آورد. پس از وی نیز به ازدواج [[دحیة بن خلیفه کلبی]] درآمد.<ref>الاصابه، ج۸، ص۱۲۷.</ref> برخی گفته‌اند: [[زید بن حارثه]] وی را به همسری گرفت.<ref>الاصابه، ج۸، ص۱۲۸.</ref> شاید این پیش از ازدواجش با حارث بن نوفل بوده باشد. برخی نیز وی را همسر [[صفوان بن اسد]] از [[بنی‌اسید]] می‌دانند.<ref>جمهرة انساب العرب، ص۷۲.</ref>  
ابولهب و اُم‌جمیل دارای سه پسر به نام‌های '''عُتبه'''، '''عُتَیبه''' و '''مُعَتِّب'''<ref>الاشتقاق، ص۶۸.</ref> و یک دختر به نام '''دُرّه'''<ref>جمهرة انساب العرب، ص۷۲؛ الاصابه، ج۸، ص۱۲۷.</ref> یا سبیعه<ref>الاصابه، ج۸، ص۱۲۷.</ref> بودند. دره گاهی شعر می‌سرود.<ref>بلاغات النساء، ص۲۰۵.</ref> وی بعدها اسلام آورد و به [[مدینة النبی|مدینه]] مهاجرت و با [[حارث بن نوفل بن حارث بن عبدالمطلب]]<ref>الاستیعاب، ج۴، ص۱۸۳۵؛ الوافی بالوفیات، ج۱۴، ص۸؛ الاصابه، ج۸، ص۱۲۷.</ref> ازدواج کرد و فرزندانی برای وی آورد. پس از وی نیز به ازدواج [[دحیة بن خلیفه کلبی]] درآمد.<ref>الاصابه، ج۸، ص۱۲۷.</ref> برخی گفته‌اند: [[زید بن حارثه]] وی را به همسری گرفت.<ref>الاصابه، ج۸، ص۱۲۸.</ref> شاید این پیش از ازدواجش با حارث بن نوفل بوده باشد. برخی نیز وی را همسر [[صفوان بن اسد]] از [[بنی‌اسید]] می‌دانند.<ref>جمهرة انساب العرب، ص۷۲.</ref>  


عتبه و عتیبه در جاهلیت به ترتیب با [[رقیه دختر پیامبر(ص)|رقیه]] و [[ام‌کلثوم دختر پیامبر(ص)|ام‌کلثوم]] دختران پیامبر ازدواج کرده بودند که پس از نزول وحی از آنان جدا شدند.<ref>المعارف، ص۱۴۲؛ الذریة الطاهره، ص۸۰-۸۴.</ref> ابولهب مُعَتب و عتبه هنگام [[فتح مکه]] اسلام آوردند و معتب در [[جنگ حنین]] در سپاه اسلام جنگید.<ref>المعارف، ص۱۲۵؛ الاستیعاب، ج۳، ص۱۰۳۰.</ref> عتیبه که نفرین شده پیامبر بود، هنگام سفر تجاری به [[شام]]، با چنگال شیری از پای درآمد.<ref>الذریة الطاهره، ص۸۴؛ تصحیفات المحدثین، ج۲، ص۷۰۸.</ref> نسل ابولهب از طریق عُتبه و مُعتب ادامه یافت<ref>جمهرة انساب العرب، ص۷۲؛ الاستیعاب، ج۳، ص۱۰۳۰.</ref> که شماری از آنان در منابع تاریخی و حدیثی یاد شده‌اند؛ از جمله [[فضل بن عباس بن عتبه]] که مادرش [[آمنه بنت عباس بن عبدالمطلب]] و شاعری معروف بود. حمزه و حسن فرزندان [[عتبة بن ابراهیم بن أبی‌خداش بن عتبه]] از اطرافیان [[هارون الرشید]] بودند. حسن بن علی بن عبدالله بن... بن عتبه متصدی بازار مکه در زمان [[المطیع عباسی]] و جد وی عبدالله از قاریان مکه و یکی از روات [[بزِی|البَزِّی]] از [[ابن کثیر]] بود. محمد بن احمد بن حسن بن... بن عتبه [[امام جماعت|امامت نماز]] را در مکه به ‌عهده داشت. [[قاسم بن عباس بن معمر بن معتب بن ابی‌لهب]] که از او حدیث نقل شده، از سوی [[محمد نفس زکیه]] هنگام قیامش در مدینه، به ولایت [[یمن]] گمارده شد.<ref>جمهرة انساب العرب، ص۷۲.</ref>  
عتبه و عتیبه در جاهلیت به ترتیب با [[رقیه دختر پیامبر(ص)|رقیه]] و [[ام‌کلثوم دختر پیامبر(ص)|ام‌کلثوم]] دختران پیامبر ازدواج کرده بودند که پس از نزول وحی از آنان جدا شدند.<ref>المعارف، ص۱۴۲؛ الذریة الطاهره، ص۸۰-۸۴.</ref> ابولهب مُعَتب و عتبه هنگام [[فتح مکه]] اسلام آوردند و معتب در [[جنگ حنین]] در رکاب پیامبر [[شهید]] شد.<ref>المعارف، ص۱۲۵؛ الاستیعاب، ج۳، ص۱۰۳۰.</ref> عتیبه که نفرین شده پیامبر بود، هنگام سفر تجاری به [[شام]]، با چنگال شیری از پای درآمد.<ref>الذریة الطاهره، ص۸۴؛ تصحیفات المحدثین، ج۲، ص۷۰۸.</ref> نسل ابولهب از طریق عُتبه و مُعتب ادامه یافت<ref>جمهرة انساب العرب، ص۷۲؛ الاستیعاب، ج۳، ص۱۰۳۰.</ref> که شماری از آنان در منابع تاریخی و حدیثی یاد شده‌اند؛ از جمله [[فضل بن عباس بن عتبه]] که مادرش [[آمنه بنت عباس بن عبدالمطلب]] و شاعری معروف بود. حمزه و حسن فرزندان [[عتبة بن ابراهیم بن أبی‌خداش بن عتبه]] از اطرافیان [[هارون الرشید]] بودند. حسن بن علی بن عبدالله بن... بن عتبه متصدی بازار مکه در زمان [[المطیع عباسی]] و جد وی عبدالله از قاریان مکه و یکی از روات [[بزِی|البَزِّی]] از [[ابن کثیر]] بود. محمد بن احمد بن حسن بن... بن عتبه [[امام جماعت|امامت نماز]] را در مکه به ‌عهده داشت. [[قاسم بن عباس بن معمر بن معتب بن ابی‌لهب]] که از او حدیث نقل شده، از سوی [[محمد نفس زکیه]] هنگام قیامش در مدینه، به ولایت [[یمن]] گمارده شد.<ref>جمهرة انساب العرب، ص۷۲.</ref>  


==ابولهب و حرم مکی==  
==ابولهب و حرم مکی==  
خط ۱۰۶: خط ۱۰۶:
*آشوبگر آتش‌افروز(داستان ابولهب)، نوشته سعیدمعزالدین
*آشوبگر آتش‌افروز(داستان ابولهب)، نوشته سعیدمعزالدین
*دستان ابولهب و غزال کعبه : نگاهی به تفسیر سوره مسد، اثر مرتضی کریمی نیا
*دستان ابولهب و غزال کعبه : نگاهی به تفسیر سوره مسد، اثر مرتضی کریمی نیا
==پیوند به بیرون==
*[https://article.tebyan.net/218209/%D8%A7%DB%8C%D9%86-%D9%85%D8%B1%D8%AF-%D9%87%D8%B1%DA%AF%D8%B2-%D9%85%D8%B3%D9%84%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%86%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%87%D8%AF-%D8%B4%D8%AF- این مرد هرگز مسلمان نخواهد شد!؛ تبیان]
*[http://www.hawzah.net/fa/Article/View/4989 داستان بدرفتاری ابولهب؛ حوزه.نت]
*[http://www.anvartaha.ir/fa/Content/46/%DA%86%D8%B1%D8%A7%20%D8%AE%D8%AF%D8%A7%D9%88%D9%86%D8%AF%20%D8%AF%D8%B1%20%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87%20%D9%85%D8%B3%D8%AF%20%D8%A8%D8%AC%D8%A7%D9%8A%20%D9%86%D9%81%D8%B1%D9%8A%D9%86%20%D8%A8%D9%87%20%D8%AE%D9%88%D8%AF%20%D8%A7%D8%A8%D9%88%D9%84%D9%87%D8%A8%20%D8%AF%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%20%D8%A7%D9%88%20%D8%B1%D8%A7%20%D9%84%D8%B9%D9%86%D8%AA%20%D9%85%D9%8A%20%D9%83%D9%86%D8%AF چرا خداوند در سوره مسد به جای نفرین به خود ابولهب، دستان او را لعنت می‌کند؟؛ مرکز پاسخگویی به سؤالات دینی انوار طه]
*[https://www.mashreghnews.ir/news/279068/%D8%B4%D9%8A%D9%88%D9%87-%D9%87%D8%A7%D9%8A-%D8%A2%D8%B2%D8%A7%D8%B1-%D9%BE%D9%8A%D8%A7%D9%85%D8%A8%D8%B1-%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%B7-%D8%A7%D8%A8%D9%88%D9%84%D9%87%D8%A8 شیوه‌های آزار پیامبر(ص) توسط ابولهب؛ مشرق نیوز]


==پانویس==
==پانویس==
لطفاً توجه داشته‌باشید که همهٔ مشارکت‌ها در ویکی حج منتشرشده تحت Creative Commons Attribution-NonCommercial-ShareAlike در نظر گرفته‌می‌شوند (برای جزئیات بیش‌تر ویکی حج:حق تکثیر را ببینید). اگر نمی‌خواهید نوشته‌هایتان بی‌رحمانه ویرایش و توزیع شوند؛ بنابراین، آنها را اینجا ارائه نکنید.
شما همچنین به ما تعهد می‌کنید که خودتان این را نوشته‌اید یا آن را از یک منبع با مالکیت عمومی یا مشابه آزاد آن برداشته‌اید (برای جزئیات بیش‌تر ویکی حج:حق تکثیر را ببینید). کارهای دارای حق تکثیر را بدون اجازه ارائه نکنید!
لغو راهنمای ویرایش‌کردن (در پنجرهٔ تازه باز می‌شود)

این صفحه عضوی از یک ردهٔ پنهان است: