در حال ویرایش اشتراط تحلل

هشدار: شما وارد نشده‌اید. نشانی آی‌پی شما برای عموم قابل مشاهده خواهد بود اگر هر تغییری ایجاد کنید. اگر وارد شوید یا یک حساب کاربری بسازید، ویرایش‌هایتان به نام کاربری‌تان نسبت داده خواهد شد، همراه با مزایای دیگر.

این ویرایش را می‌توان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که می‌خواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثی‌سازی ویرایش را به پایان ببرید.

نسخهٔ فعلی متن شما
خط ۱: خط ۱:
{{احکام احرام عمودی}}
'''اشتراط تحلل'''، از مستحبات احرام به معنای شرط کردن برای خروج از احرام هنگام پیش آمدن مانع
 
'''اِشتراط تَحَلُّل'''، از [[مستحبات احرام]] به معنای شرط کردن برای خروج از [[احرام]] هنگام پیش آمدن مانع. فقهیان شیعه اشتراط تحلل را جایز و بلکه مستحب می‌دانند؛ اما میان فقیهان اهل سنت اختلاف است: برخی آن را جایز می‌دانند و برخی خیر. به فتوای بیشتر فقیهان شیعه و برخی از اهل سنت، اشتراط باید به صورت لفظی صورت گیرد و نیت قلبی کافی نیست.
 
درخصوص زمان اشتراط هم اختلاف‌نظر است: برخی گفته‌اند باید پیش از [[احرام]] باشد، به فتوای گروهی باید در نیت احرام باشد و کسانی هم بر این باورند که باید پس از احرام انجام شود. آثار اشتراط عبارت است از: شتاب در تحلل، ساقط شدن [[قربانی]]، ساقط شدن [[حج قضا|قضای حج]] و استحقاق پاداش. شماری از فقیهان برخی از این آثار را نپذیرفته‌اند.


==واژه‌شناسی==
==واژه‌شناسی==
مقصود از [[تحلل]] در اصطلاح، حلال شدن اموری است که با [[احرام]] حج و [[عمره]]، حرام شده است.<ref>. بدائع الصنائع، ج2، ص177؛ ذخیرة المعاد، ج2، ص700.</ref> اشتراط تحلل به این معنا است که احرام‌گزار هنگام احرام بستن برای [[حج]] یا عمره، با خدا شرط کند که اگر مانعی در اتمام مناسک برایش پدید آید، بتواند از احرام بیرون بیاید.<ref>. منتهی المطلب، ج10، ص248؛ کشاف القناع، ج2، ص474؛ العروة الوثقی، ج4، ص662.</ref> این مانع در دیدگاه فقیهان، عام است و اموری از این قبیل را در بر می‌گیرد: تمام شدن هزینه سفر، نبودن یا کافی نبودن وقت برای گزاردن مناسک، گم کردن راه<ref>. المجموع، ج8، ص310-311؛ الدروس، ج1، ص479.</ref>، بیماری<ref>. السرائر، ج1، ص640؛ المجموع، ج8، ص308-309.</ref>، وجود دشمن<ref>. المبسوط، ج1، ص334؛ جواهر الکلام، ج18، ص270؛ کشاف القناع، ج2، ص475.</ref> و جلوگیری ظالم<ref>. تذکرة الفقهاء، ج8، ص396.</ref>.
مقصود از تحلل در اصطلاح، حلال شدن اموری است که با [[احرام]] حج و [[عمره]]، حرام شده است.<ref>. بدائع الصنائع، ج2، ص177؛ ذخیرة المعاد، ج2، ص700.</ref> اشتراط تحلل به این معنا است که احرام‌گزار هنگام احرام بستن برای [[حج]] یا عمره، با خدا شرط کند که اگر مانعی در اتمام مناسک برایش پدید آید، بتواند از احرام بیرون شود.<ref>. منتهی المطلب، ج10، ص248؛ کشاف القناع، ج2، ص474؛ العروة الوثقی، ج4، ص662.</ref> این مانع در دیدگاه فقیهان، عام است و اموری از این قبیل را در بر می‌گیرد: تمام شدن هزینه سفر، نبودن یا کافی نبودن وقت برای گزاردن مناسک، گم کردن راه<ref>. المجموع، ج8، ص310-311؛ الدروس، ج1، ص479.</ref>، بیماری<ref>. السرائر، ج1، ص640؛ المجموع، ج8، ص308-309.</ref>، وجود دشمن<ref>. المبسوط، ج1، ص334؛ جواهر الکلام، ج18، ص270؛ کشاف القناع، ج2، ص475.</ref> و جلوگیری ظالم<ref>. تذکرة الفقهاء، ج8، ص396.</ref>.


از اشتراط تحلل با تعابیر «اشتراط در احرام»<ref>مجمع الفائده، ج7، ص233؛ نیل الاوطار، ج5، ص37.</ref> و «استثناء در حج»<ref>. الموطأ، ج1، ص425؛ الام، ج2، ص172؛ السنن الکبری، ج5، ص221.</ref> نیز یاد می‌شود.
از اشتراط تحلل با تعابیر «اشتراط در احرام»<ref>مجمع الفائده، ج7، ص233؛ نیل الاوطار، ج5، ص37.</ref> و «استثناء در حج»<ref>. الموطأ، ج1، ص425؛ الام، ج2، ص172؛ السنن الکبری، ج5، ص221.</ref> نیز یاد می‌شود.


==مشروعیت و استحباب اشتراط==
==مشروعیت و استحباب اشتراط==
به باور فقیهان [[شیعه]]، تحلّل نه تنها مشروع، که مستحب است.<ref>. السرائر، ج1، ص533؛ تذکرة الفقهاء، ج7، ص258-259؛ مجمع الفائده، ج6، ص240.</ref> فقیهان [[حنبلی]] نیز اشتراط تحلل را سنت و مستحب شمرده‌اند.<ref>. المغنی، ج3، ص243؛ کشاف القناع، ج2، ص474.</ref> بیشتر [[مذهب شافعی|شافعیان]] نیز آن را صحیح دانسته‌اند.<ref>. المجموع، ج8، ص310؛ روضة الطالبین، ج2، ص445.</ref> صحت اشتراط تحلل، از اندکی از [[حنفیه|حنفیان]] و [[مذهب مالکی|مالکیان]] نیز گزارش شده است.<ref>. نک: مواهب الجلیل، ج4، ص292؛ حاشیة رد المحتار، ج2، ص650.</ref> در برابر، بیشتر حنفیان و مالکیان و برخی از شافعیان، بیرون رفتن از احرام با شرط را در حج جایز ندانسته‌اند.<ref>. المغنی، ج3، ص244؛ المجموع، ج8، ص310؛ مواهب الجلیل، ج4، ص292-293.</ref>
به باور فقیهان امامی، تحلّل نه تنها مشروع، که مستحب است.<ref>. السرائر، ج1، ص533؛ تذکرة الفقهاء، ج7، ص258-259؛ مجمع الفائده، ج6، ص240.</ref> فقیهان حنبلی نیز اشتراط تحلل را سنت و مستحب شمرده‌اند.<ref>. المغنی، ج3، ص243؛ کشاف القناع، ج2، ص474.</ref> بیشتر شافعیان نیز آن را صحیح دانسته‌اند.<ref>. المجموع، ج8، ص310؛ روضة الطالبین، ج2، ص445.</ref> صحت اشتراط تحلل، از اندکی از حنفیان و مالکیان نیز گزارش شده است.<ref>. نک: مواهب الجلیل، ج4، ص292؛ حاشیة رد المحتار، ج2، ص650.</ref>
در برابر، بیشتر حنفیان و مالکیان و برخی از شافعیان، بیرون رفتن از احرام با شرط را در حج جایز ندانسته‌اند.<ref>. المغنی، ج3، ص244؛ المجموع، ج8، ص310؛ مواهب الجلیل، ج4، ص292-293.</ref>
==چگونگی گزاردن اشتراط==
==چگونگی گزاردن اشتراط==
درباره ضرورت  اشتراط با لفظ و نیز چگونگی  آن، دیدگاه‌های گوناگون در میان است. بر پایه حدیثی از [[امام صادق(ع)]]، شرط‌کننده باید هنگام احرام بگوید:
درباره ضرورت  اشتراط با لفظ و نیز چگونگی  آن، دیدگاه‌های گوناگون در میان است. بر پایه حدیثی از امام صادق(ع)، شرط‌کننده باید هنگام احرام بگوید:


«خدایا! من بر پایه کتاب تو و سنت پیامبرت قصد انجام [[عمره تمتع]] و [[حج]] را دارم. پس اگر مانعی برای من پدید آید که مرا از مناسک باز دارد، مرا از احرام بیرون کن و اگر نتوانستم حج را کامل کنم، آن را عمره قرار ده».<ref>. نک: الکافی، ج4، ص332؛ من لایحضره الفقیه، ج2، ص318.</ref> در حدیثی دیگر، لفظی کوتاه‌تر یاد شده است.<ref>. الکافی، ج4، ص455؛ التهذیب، ج5، ص168.</ref> شماری از فقیهان شیعه<ref>. منتهی المطلب، ج10، ص250؛ مستند الشیعه، ج11، ص287؛ العروة الوثقی، ج4، ص663.</ref> و اهل سنت<ref>. نک: المغنی، ج3، ص245.</ref> بر آنند که می‌توان با هر عبارتی که معنای اشتراط را برساند، شرط کرد، هر چند بهتر است که با الفاظ بیان شده در روایت‌ها صورت پذیرد.
خدایا! من بر پایه کتاب تو و سنت پیامبرت قصد انجام [[عمره تمتع]] و [[حج]] را دارم. پس اگر مانعی برای من پدید آید که مرا از مناسک باز دارد، مرا از احرام بیرون کن و اگر نتوانستم حج را کامل کنم، آن را عمره قرار ده.<ref>. نک: الکافی، ج4، ص332؛ من لایحضره الفقیه، ج2، ص318.</ref> در حدیثی دیگر، لفظی کوتاه‌تر یاد شده است.<ref>. الکافی، ج4، ص455؛ التهذیب، ج5، ص168.</ref> شماری از فقیهان شیعه<ref>. منتهی المطلب، ج10، ص250؛ مستند الشیعه، ج11، ص287؛ العروة الوثقی، ج4، ص663.</ref> و اهل سنت<ref>. نک: المغنی، ج3، ص245.</ref> بر آنند که می‌توان با هر عبارتی که معنای اشتراط را برساند، شرط کرد، هر چند بهتر است که با الفاظ بیان شده در روایت‌ها صورت پذیرد.
 
بیشتر فقیهان امامی می‌گویند اشتراط باید لفظی باشد و نیت قلبی به تنهایی کافی نیست.<ref>. تحریر الاحکام، ج1، ص573؛ جواهر الکلام، ج18، ص281.</ref> شماری هم احتمال داده‌اند که اشتراط در نیت کافی باشد.<ref>. منتهی المطلب، ج2، ص250، 680؛ مجمع الفائده، ج6، ص242.</ref>  فقیهان اهل سنت نیز همین اختلاف‌نظر را دارند<ref>. کشاف القناع، ج2، ص475؛ المغنی، ج3، ص246.</ref>
بیشتر فقیهان امامی می‌گویند اشتراط باید لفظی باشد و نیت قلبی به تنهایی کافی نیست.<ref>. تحریر الاحکام، ج1، ص573؛ جواهر الکلام، ج18، ص281.</ref> شماری هم احتمال داده‌اند که اشتراط در نیت کافی باشد.<ref>. منتهی المطلب، ج2، ص250، 680؛ مجمع الفائده، ج6، ص242.</ref>  فقیهان اهل سنت نیز همین اختلاف‌نظر را دارند.<ref>. کشاف القناع، ج2، ص475؛ المغنی، ج3، ص246.</ref>
==هنگام اشتراط==
==هنگام اشتراط==
همه فقیهان باور دارند که اشتراط باید هنگام [[احرام|احرام حج]] یا عمره صورت گیرد. اما درباره این‌که آیا اشتراط باید پیش از احرام صورت گیرد یا پس از آن و یا هنگام نیت آن، اختلاف نظر دارند. شماری از فقیهان شیعه هنگام اشتراط را پیش از احرام<ref>. الدروس، ج1، ص338.</ref> یا پیش از نیت احرام و پیوسته به آن<ref>. الروضة البهیه، ج2، ص234؛ مسالک الافهام، ج2، ص246.</ref> شمرده‌اند. بر این اساس، شماری از فقیهان ذکر مخصوص اشتراط را پس از گزاردن نماز احرام سفارش کرده‌اند.<ref>. المبسوط، ج1، ص315؛ الحدائق، ج15، ص101.</ref> فقیهانی دیگر گفته‌اند: اشتراط جزء نیت است و بیرون از آن نیست. از این رو، باید اشتراط در میان نیت احرام انجام شود.<ref>. جامع المقاصد، ج3، ص170؛ نک: جواهر الکلام، ج18، ص280-281.</ref> شماری دیگر نیز بر آنند که اشتراط باید پیش از [[تلبیه]]<ref>. مجمع الفائده، ج6، ص240.</ref> یا میان آن انجام گیرد.<ref>. جامع المقاصد، ج3، ص170.</ref> در فقه اهل سنت هم همین اختلاف نظر دیده می شود.<ref>. کشاف القناع، ج2، ص474؛  المجموع، ج8، ص318؛ سنن ابی داود، ج1، ص551؛ سنن النسائی، ج2، ص358.</ref>
همه فقیهان باور دارند که اشتراط باید هنگام احرام حج یا عمره صورت گیرد. اما درباره این‌که آیا اشتراط باید پیش از احرام صورت گیرد یا پس از آن و یا هنگام نیت آن، اختلاف نظر دارند. شماری از فقیهان امامی هنگام اشتراط را پیش از احرام<ref>. الدروس، ج1، ص338.</ref> یا پیش از نیت احرام و پیوسته به آن<ref>. الروضة البهیه، ج2، ص234؛ مسالک الافهام، ج2، ص246.</ref> شمرده‌اند. بر این اساس، شماری از فقیهان ذکر مخصوص اشتراط را پس از گزاردن نماز احرام سفارش کرده‌اند.<ref>. المبسوط، ج1، ص315؛ الحدائق، ج15، ص101.</ref> پشتوانه این نظر، حدیثی از امام صادق۷ است که گزاردن نماز پیش از احرام و سپس خواندن دعایی خاص را سفارش شده که با ذکر اشتراط همراه است.<ref>. الکافی، ج4، ص331-332؛ من لایحضره الفقیه، ج2
ص318.</ref> فقیهانی دیگر گفته‌اند: اشتراط جزء نیت است و بیرون از آن نیست. از این رو، باید اشتراط در میان نیت احرام انجام شود، چنان‌که قدر متیقن از نص و فتوا همین است.<ref>. جامع المقاصد، ج3، ص170؛ نک: جواهر الکلام، ج18، ص280-281.</ref> شماری دیگر نیز بر آنند که اشتراط باید پیش از تلبیه<ref>. مجمع الفائده، ج6، ص240.</ref> یا میان آن انجام گیرد.<ref>. جامع المقاصد، ج3، ص170.</ref> شماری از فقیهان اهل سنت نیز باور دارند که احرام‌گزار هنگامی که در صدد احرام است، ضمن خواندن دعا باید با خداوند اشتراط کند.<ref>. کشاف القناع، ج2، ص474.</ref> شماری دیگر باور دارند که اشتراط باید همراه و هم‌زمان با احرام باشد و اشتراط، پیش یا پس از احرام منعقد نخواهد شد.<ref>. المجموع، ج8، ص318.</ref>
در برخی حدیث‌های نقل شده در منابع اهل سنت، انجام دادن اشتراط همراه تلبیه سفارش شده است.<ref>. سنن ابی داود، ج1، ص551؛ سنن النسائی، ج2، ص358.</ref>
==آثار اشتراط==
==آثار اشتراط==
اشتراط تحلل در دیدگاه فقیهانی که به مشروعیت یا استحباب آن باور دارند، برای احرام‌گزار آثاری دارد که مهم‌ترین موارد آن‌ها عبارتند از:
اشتراط تحلل در دیدگاه فقیهانی که به مشروعیت یا استحباب آن باور دارند، برای احرام‌گزار آثاری دارد که مهم‌ترین موارد آن‌ها عبارتند از:
# شتاب در تحلل: به باور بیشتر فقیهان شیعه، مُحرِم [[احصار و صد|محصور]] (کسی که به سبب بیماری از اتمام مناسک حج بازمی‌ماند)<ref>. النهایه، ص281؛ السرائر، ج1، ص637.</ref> تنها در صورت اشتراط می‌تواند در تحلّل شتاب کند و پیش از رسیدن قربانی به جایگاه آن، از احرام بیرون شود؛ ولی اگر اشتراط نکرده باشد، برای بیرون رفتن از احرام باید صبر کند تا قربانی به [[منا]] یا [[مکه]] برسد.<ref>. کشف اللثام، ج5، ص313-314؛ الحدائق، ج15، ص104-105؛ جواهر الکلام، ج18، ص262-263.</ref> در برابر، شماری از فقیهان شیعه، شتاب در تحلل را از آثار اشتراط ندانسته و گفته‌اند: در صورت اشتراط نکردن نیز شخص محصور از احرام بیرون می‌شود.<ref>. مسالک الافهام، ج2، ص242؛ الحدائق، ج15، ص106؛ مستمسک العروه، ج11، ص384.</ref>
# شتاب در تحلل: به باور بیشتر فقیهان امامی، مُحرِم [[احصار و صد|محصور]] (کسی که به سبب بیماری از اتمام مناسک حج بازمی‌ماند)<ref>. النهایه، ص281؛ السرائر، ج1، ص637.</ref> تنها در صورت اشتراط می‌تواند در تحلّل شتاب کند و پیش از رسیدن قربانی به جایگاه آن، از احرام بیرون شود؛ ولی اگر اشتراط نکرده باشد، برای بیرون رفتن از احرام باید صبر کند تا قربانی به منا یا مکه برسد.<ref>. کشف اللثام، ج5، ص313-314؛ الحدائق، ج15، ص104-105؛ جواهر الکلام، ج18، ص262-263.</ref> در برابر، شماری از فقیهان امامی، شتاب در تحلل را از آثار اشتراط ندانسته و گفته‌اند: در صورت اشتراط نکردن نیز شخص محصور از احرام بیرون می‌شود.<ref>. مسالک الافهام، ج2، ص242؛ الحدائق، ج15، ص106؛ مستمسک العروه، ج11، ص384.</ref>
# ساقط شدن قربانی: به باور بسیاری از فقیهان امامی و اهل سنت، اثر دیگر اشتراط آن است که قربانی کردن از عهده فرد محبوس برداشته می‌شود.<ref>. مختلف الشیعه، ج4، ص353؛ مدارک الاحکام، ج7، ص289؛ الحدائق، ج15، ص102-103.</ref> ولی شماری از فقیهان شیعه و همچنین برخی از فقیهان اهل سنت قربانی را در فرض اشتراط ساقط ندانسته‌اند.<ref>. الخلاف، ج2، ص431؛ نک: السرائر، ج1، ص533؛ مختلف الشیعه، ج4، ص66؛  المغنی، ج3، ص243؛ روضة الطالبین، ج2، ص445؛ کشاف القناع، ج2، ص475؛ بدائع الصنائع، ج2، ص178؛ المجموع، ج8، ص311.</ref> البته این اختلاف تنها در صورتی است که احرام‌گزار قربانی همراه نداشته باشد؛ زیرا به اتفاق فقیهان شیعه، وجوب قربانی از عهده کسی که آن را همراه خود آورده باشد، با اشتراط نیز ساقط نمی‌شود.<ref>. مسالک الافهام، ج2، ص243؛ نک: مدارک الاحکام، ج7، ص290؛ ذخیرة المعاد، ج2، ص584.</ref>
# ساقط شدن قربانی: به باور بسیاری از فقیهان امامی و اهل سنت، اثر دیگر اشتراط آن است که قربانی کردن از عهده فرد محبوس برداشته می‌شود.<ref>. مختلف الشیعه، ج4، ص353؛ مدارک الاحکام، ج7، ص289؛ الحدائق، ج15، ص102-103.</ref> ولی شماری از فقیهان امامی و همچنین برخی از فقیهان اهل سنت قربانی را در فرض اشتراط ساقط ندانسته‌اند.<ref>. الخلاف، ج2، ص431؛ نک: السرائر، ج1، ص533؛ مختلف الشیعه، ج4، ص66؛  المغنی، ج3، ص243؛ روضة الطالبین، ج2، ص445؛ کشاف القناع، ج2، ص475؛ بدائع الصنائع، ج2، ص178؛ المجموع، ج8، ص311.</ref> البته این اختلاف تنها در صورتی است که احرام‌گزار قربانی همراه نداشته باشد؛ زیرا به اتفاق فقیهان امامی، وجوب قربانی از عهده کسی که آن را همراه خود آورده باشد، با اشتراط نیز ساقط نمی‌شود.<ref>. مسالک الافهام، ج2، ص243؛ نک: مدارک الاحکام، ج7، ص290؛ ذخیرة المعاد، ج2، ص584.</ref>
# ساقط شدن [[حج قضا|قضای حج]]: به باور شماری از فقیهان شیعه و اهل سنت، فایده دیگر اشتراط، سقوط وجوب قضای حج در سال آینده است.<ref>. التهذیب، ج5، ص295؛ الدروس، ج1، ص351؛ مدارک الاحکام، ج7، ص290؛ . المغنی، ج3، ص377؛ کشاف القناع، ج2، ص613.</ref>در برابر، بیشتر فقیهان شیعه اشتراط را مایه سقوط وجوب حج در سال دیگر ندانسته‌اند.<ref>. منتهی المطلب، ج10، ص680؛ الحدائق، ج15، ص106.</ref>
# ساقط شدن قضای حج: به باور شماری از فقیهان امامی اهل سنت، فایده دیگر اشتراط، سقوط وجوب قضای حج در سال آینده است.<ref>. التهذیب، ج5، ص295؛ الدروس، ج1، ص351؛ مدارک الاحکام، ج7، ص290؛ . المغنی، ج3، ص377؛ کشاف القناع، ج2، ص613.</ref>در برابر، بیشتر فقیهان امامی اشتراط را مایه سقوط وجوب حج در سال دیگر ندانسته‌اند.<ref>. منتهی المطلب، ج10، ص680؛ الحدائق، ج15، ص106.</ref>
# استحقاق پاداش: اثر اخروی اشتراط، استحقاق پاداش برای احرام‌گزار است.<ref>. مسالک الافهام، ج2، ص243؛ مدارک الاحکام، ج7، ص291؛ الحدائق، ج15، ص106.</ref>
# استحقاق پاداش: اثر اخروی اشتراط، استحقاق پاداش برای احرام‌گزار است.<ref>. مسالک الافهام، ج2، ص243؛ مدارک الاحکام، ج7، ص291؛ الحدائق، ج15، ص106.</ref>
==پانویس==
==پانویس==
خط ۳۱: خط ۲۹:
==منابع==
==منابع==
{{دانشنامه
{{دانشنامه
  | آدرس = http://hzrc.ac.ir/post/9068/اشتراط-تحلل
  | آدرس = http://hzrc.ac.ir/post/9068/%d8%a7%d8%b4%d8%aa%d8%b1%d8%a7%d8%b7-%d8%aa%d8%ad%d9%84%d9%84
  | عنوان = اشتراط تحلل
  | عنوان = اشتراط تحلل
  | نویسنده = سید جعفر صادقی فدکی
  | نویسنده = سید جعفر صادقی فدکی
خط ۸۵: خط ۸۳:
*  '''مسند الشافعی''': الشافعی (درگذشت ۲۰۴ق)، بیروت، دار الکتب العلمیه.
*  '''مسند الشافعی''': الشافعی (درگذشت ۲۰۴ق)، بیروت، دار الکتب العلمیه.
*  '''مغنی المحتاج''': محمد الشربینی (درگذشت ۹۷۷ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۷۷ق.
*  '''مغنی المحتاج''': محمد الشربینی (درگذشت ۹۷۷ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۷۷ق.
'''المغنی''': عبدالله بن قدامه (درگذشت ۶۲۰ق)، بیروت، دار الکتب العلمیه.
*  المغنی: عبدالله بن قدامه (درگذشت ۶۲۰ق)، بیروت، دار الکتب العلمیه.
*  '''من لا یحضره الفقی'''ه: الصدوق (درگذشت ۳۸۱ق)، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۴ق.
*  '''من لا یحضره الفقی'''ه: الصدوق (درگذشت ۳۸۱ق)، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۴ق.
*  '''منتهی المطلب''': العلامة الحلی (درگذشت ۷۲۶ق)، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۴۱۲ق.
*  '''منتهی المطلب''': العلامة الحلی (درگذشت ۷۲۶ق)، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۴۱۲ق.
خط ۹۴: خط ۹۲:
*  '''وسائل الشیعه''': الحر العاملی (درگذشت ۱۱۰۴ق)، قم، آل البیت:، ۱۴۱۲ق.
*  '''وسائل الشیعه''': الحر العاملی (درگذشت ۱۱۰۴ق)، قم، آل البیت:، ۱۴۱۲ق.
{{پایان}}
{{پایان}}
{{اصطلاحات فقهی}}
{{احکام حج}}
{{حج و عمره}}
[[Category:مستحبات احرام]]
[[Category:مقاله‌های تکمیل‌شده]]
[[رده:مستحبات احرام]]
[[رده:مقاله‌های تکمیل‌شده]]
لطفاً توجه داشته‌باشید که همهٔ مشارکت‌ها در ویکی حج منتشرشده تحت Creative Commons Attribution-NonCommercial-ShareAlike در نظر گرفته‌می‌شوند (برای جزئیات بیش‌تر ویکی حج:حق تکثیر را ببینید). اگر نمی‌خواهید نوشته‌هایتان بی‌رحمانه ویرایش و توزیع شوند؛ بنابراین، آنها را اینجا ارائه نکنید.
شما همچنین به ما تعهد می‌کنید که خودتان این را نوشته‌اید یا آن را از یک منبع با مالکیت عمومی یا مشابه آزاد آن برداشته‌اید (برای جزئیات بیش‌تر ویکی حج:حق تکثیر را ببینید). کارهای دارای حق تکثیر را بدون اجازه ارائه نکنید!
لغو راهنمای ویرایش‌کردن (در پنجرهٔ تازه باز می‌شود)

این صفحه عضوی از یک ردهٔ پنهان است: