در حال ویرایش الرحلة العراقیة (محمد هارون)
این ویرایش را میتوان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که میخواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثیسازی ویرایش را به پایان ببرید.
نسخهٔ فعلی | متن شما | ||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{در دست ویرایش|ماه=[[مهر]]|روز=[[۲]]|سال=[[۱۳۹۸]]|کاربر=Abbasahmadi1363 }} | |||
{{جعبه اطلاعات کتاب | {{جعبه اطلاعات کتاب | ||
| تصویر = الرحلة العراقية (محمد هارون).jpg | | تصویر = الرحلة العراقية (محمد هارون).jpg | ||
خط ۱۳: | خط ۱۶: | ||
| تاریخ نشر = ۱۴۳۳ق. (۱۳۹۱ش) | | تاریخ نشر = ۱۴۳۳ق. (۱۳۹۱ش) | ||
| ردهبندی کنگره = ۳ ر ۲ ه / ،BP،۲۶۳ | | ردهبندی کنگره = ۳ ر ۲ ه / ،BP،۲۶۳ | ||
}} | }}'''رحلة عراقیة'''، سفرنامهای به زبان عربی و نوشته سید محمد هارون، از عالمان [[شیعه]] [[هند]] است، که گزارش سفر او از هند به [[عتبات عالیات]] در سال ۱۳۲۸ق. (۱۲۸۹ش) است. این کتاب، به بررسی جامعه [[عراق]]، سیاستهای [[انگلیس]] در عراق، بازار [[کربلا]]، چگونگی اداره [[آستان مقدس امام حسین(ع)|حرم امام حسین(ع)]] و معرفی عالمان کربلا و [[نجف]] پرداخته است. نثر ادبی و سرودههای نویسنده به عربی و فارسی از ویژگیهای این سفرنامه است. تصویر نسخه خطی آن، توسط مجله الموسم، در سال 1413ق. و در سال ۱۴۳۳ق. با تصحیح احمد محمدرضا الحائری، با حذف سرودههای فارسی آن چاپ شده است. | ||
'''رحلة عراقیة'''، سفرنامهای به زبان عربی و نوشته سید محمد هارون، از عالمان [[شیعه]] [[هند]] است، که گزارش سفر او از هند به [[عتبات عالیات]] در سال ۱۳۲۸ق. (۱۲۸۹ش) است. این کتاب، به بررسی جامعه [[عراق]]، سیاستهای [[انگلیس]] در عراق، بازار [[کربلا]]، چگونگی اداره [[آستان مقدس امام حسین(ع)|حرم امام حسین(ع)]] و معرفی عالمان کربلا و [[نجف]] پرداخته است. نثر ادبی و سرودههای نویسنده به عربی و فارسی از ویژگیهای این سفرنامه است. تصویر نسخه خطی آن، توسط مجله الموسم، در سال 1413ق. | |||
==نویسنده== | ==نویسنده== | ||
سید محمد هارون حسینی زنگی پوری هندی (۱۲۹۲-۱۳۳۹ق)، فرزند عبدالحسین و متولد زنگیپور، در ایالت اوتارپرداش، در شمال [[هند|هندوستان]] بوده است. او شاعر،{{یادداشت|او به دو زبان عربی و فارسی، شعر سروده است.}} تاریخدان و یکی از عالمان [[شیعه]] [[هند]] بوده، از استادانی مانند حکیم مولوی محمد هاشم، مولانا سید علی حسین و مولانا علی جواد بهره برده و دانش آموخته دانشگاه پنجاب بوده است. برخی از فعالیتهای او عبارتند از: تدریس در دانشگاه اوریانتال، دانشگاه دهلی، مدرسه امروهه و مدیریت روزنامه پیسه. محمد هارون، در دیره غازیخان با میرزاییها، [[مذهب حنفی|حنفىها]] و [[وهابیت|وهابیها]] مناظرههایی داشته و بیش از ۴۰ اثر نگاشته است؛ برخی از آثار او به این شرحند: فلسلفة المذهب،<ref>چاپ شده در لکهنو.</ref> اشاعة العلوم،<ref>به زبان اردو، چاپ شده توسط پیس.</ref> ابطال التناسخ،<ref>به زبان اردو، چاپ شده در لکنهو، بی نا، 1338ق.=1920م.</ref> امامة [[قرآن|القرآن]]،<ref>(چاپى)، لکنهو، بی نا، 1920. چاپ دیگر: لاهور، خواجه پریس، 40 صفحه. اردو؛ </ref> خصوصیات مذهب شیعه<ref>لاهور، امامیه مشن، 1961م، 31 صفحه. اردو</ref> الدرة الحائریة، السبحة الحسینیة و التحفة [[حائر|الحائریة]].<ref>مطلع انوار: احوال | سید محمد هارون حسینی زنگی پوری هندی (۱۲۹۲-۱۳۳۹ق)، فرزند عبدالحسین و متولد زنگیپور، در ایالت اوتارپرداش، در شمال [[هند|هندوستان]] بوده است. او شاعر،{{یادداشت|او به دو زبان عربی و فارسی، شعر سروده است.}} تاریخدان و یکی از عالمان [[شیعه]] [[هند]] بوده، از استادانی مانند حکیم مولوی محمد هاشم، مولانا سید علی حسین و مولانا علی جواد بهره برده و دانش آموخته دانشگاه پنجاب بوده است. برخی از فعالیتهای او عبارتند از: تدریس در دانشگاه اوریانتال، دانشگاه دهلی، مدرسه امروهه و مدیریت روزنامه پیسه. محمد هارون، در دیره غازیخان با میرزاییها، [[مذهب حنفی|حنفىها]] و [[وهابیت|وهابیها]] مناظرههایی داشته و بیش از ۴۰ اثر نگاشته است؛ برخی از آثار او به این شرحند: فلسلفة المذهب،<ref>چاپ شده در لکهنو.</ref> اشاعة العلوم،<ref>به زبان اردو، چاپ شده توسط پیس.</ref> ابطال التناسخ،<ref>به زبان اردو، چاپ شده در لکنهو، بی نا، 1338ق.=1920م.</ref> امامة [[قرآن|القرآن]]،<ref>(چاپى)، لکنهو، بی نا، 1920. چاپ دیگر: لاهور، خواجه پریس، 40 صفحه. اردو؛ </ref> خصوصیات مذهب شیعه<ref>لاهور، امامیه مشن، 1961م، 31 صفحه. اردو</ref> الدرة الحائریة، السبحة الحسینیة و التحفة [[حائر|الحائریة]].<ref>مطلع انوار: احوال دانشوارن شیعه پاکستان و هند، ج۱، ص 634 و 635؛ زندگینامه محمد هارون زنگی پوری، کتابشناسی عالم شیعه شبه قاره هند، الرحلة العراقیة وصف أدبی و تاریخی للعتبات المشرقة، ص۱۰.</ref> | ||
==زمان سفر و نگارش== | ==زمان سفر و نگارش== | ||
محمد هارون، در 9 جمادیالاولی 1328ق. (۲۸ اردیبهشت 1289ش) از [[هند]]، برای [[زیارت]] [[عتبات عالیات]] به [[عراق]] رفته<ref>گزارشی از سفر عالم شیعی هند، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۲۶، ص۱۰۲ و 105.</ref> و پس از بازگشت به زادگاهش، حسین آباد{{یادداشت|حسین آباد، یکی از روستاهای نزدیک شهرستان مونگیر از شهرستانهای استان بهار یا بیهار واقع در جنوب شرقی [[هند]] است. مردم این استان و به ویژه این شهرستان، از گذشته علاقه مند به [[اهل بیت(ع)]] بودند. این سامان، در برخی دورهها حاکمانی فارس یا وابسته به فارسها داشتهاند؛ از این روی، زبان فارسی نیز رایج بوده است. نویسنده این کتاب به فارسی مسلط بوده و با آن شعر میسروده است.<ref>گزارشی از سفر عالم شیعی هند، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۲۶، ص۱۲۲.</ref>}} نگارش سفرنامه رحلة عراقیة را آغاز کرده است. او در روزهای پایانی شوال 1329ق. نگارش آن را آغاز و در 26 ذی القعده همان سال به پایان رسانده است.<ref>الرحلة العراقیة وصف أدبی و تاریخی للعتبات المشرقة، ص۱۳.</ref> | محمد هارون، در 9 جمادیالاولی 1328ق. (۲۸ اردیبهشت 1289ش) از [[هند]]، برای [[زیارت]] [[عتبات عالیات]] به [[عراق]] رفته<ref>گزارشی از سفر عالم شیعی هند، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۲۶، ص۱۰۲ و 105.</ref> و پس از بازگشت به زادگاهش، حسین آباد{{یادداشت|حسین آباد، یکی از روستاهای نزدیک شهرستان مونگیر از شهرستانهای استان بهار یا بیهار واقع در جنوب شرقی [[هند]] است. مردم این استان و به ویژه این شهرستان، از گذشته علاقه مند به [[اهل بیت(ع)]] بودند. این سامان، در برخی دورهها حاکمانی فارس یا وابسته به فارسها داشتهاند؛ از این روی، زبان فارسی نیز رایج بوده است. نویسنده این کتاب به فارسی مسلط بوده و با آن شعر میسروده است.<ref>گزارشی از سفر عالم شیعی هند، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۲۶، ص۱۲۲.</ref>}} نگارش سفرنامه رحلة عراقیة را آغاز کرده است. او در روزهای پایانی شوال 1329ق. نگارش آن را آغاز و در 26 ذی القعده همان سال به پایان رسانده است.<ref>الرحلة العراقیة وصف أدبی و تاریخی للعتبات المشرقة، ص۱۳.</ref> | ||
خط ۲۶: | خط ۲۸: | ||
این سفرنامه، با اهمیت سفر از دیدگاه [[اسلام]]، ارزش [[زیارت]] [[امام حسین(ع)]] و شرافت کربلا آغاز شده و به رؤیایی از نویسنده پرداخته که سبب سفر او به کربلا شده است.{{یادداشت|او در این رؤیا [[امام جواد(ع)]] را دیده و از شوق دیدار و هیبت و بزرگی او، نتوانسته سخنی بگوید. نویسنده، سرّ دیدن این رؤیا را سفر به عتبات عالیات دانسته است.<ref>الرحلة العراقیة وصف أدبی و تاریخی للعتبات المشرقة، ص۳۷ و ۳۸.</ref>}} سفر از حسینآباد{{یادداشت|حسین آباد، یکی از روستاهای نزدیک شهرستان مونگیر از شهرستانهای استان بهار یا بیهار واقع در جنوب شرقی هند است. مردم این استان و به ویژه این شهرستان، از گذشته علاقه مند به [[اهل بیت(ع)]] بودند. این سامان، در برخی دورهها حاکمانی فارس یا وابسته به فارسها داشتهاند؛ از این روی، زبان فارسی نیز رایج بوده است. نویسنده این کتاب به فارسی مسلط بوده و با آن شعر میسروده است.<ref>گزارشی از سفر عالم شیعی هند، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۲۶، ص۱۲۲.</ref>}} آغاز شده، به [[بمبئی]] و از راه دریا به [[بوشهر]] رسیده است. پس از درنگی کوتاه در بوشهر، سفر از راه دریا به سوی [[بصره]] ادامه یافته و نویسنده در بصره برای ورود به خاک عراق قرنطینه شده است.{{یادداشت|در این بخش، بر پایه حدیثی از [[امام علی(ع)]]، به مذمت از بصره پرداخته است. به باور نویسنده، اکنون نیز تاجران [[یهود|یهودی]] در بصره فراوان و تاجران [[ایران|ایرانی]] اندکاند.<ref>گزارشی از سفر عالم شیعی هند، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۲۶، ص۱۰۶.</ref>}} پس از آن، از [[نهر دجله|رود دجله]] به [[بغداد]] رفته و [[امام کاظم(ع)]] و [[امام جواد(ع)]] را زیارت کرده، به [[سامراء|سامرا]] رفته و [[حرم عسکریین(ع)|حرم امامان هادی(ع)، عسکری(ع)]] و وضعیت [[شیعه|شیعیان]] سامرا را کمرونقتر از دوره [[میرزای شیرازی]] دانسته است.{{یادداشت|اما الان وضعیت مانند دوره میرزای شیرازی بزرگ نیست؛ به جهت آنکه شماری از طلبهها و فاضلان پس از درگذشت وی، از سامراء کوچ کردهاند و نیز وضعیت نابسامان ایران باعث شده وجوهات و نذورات کمتر روانه سامراء شود. گرچه در این عصر میرزا محمدتقی شیرازی (1256 – 1338ق) جای استاد را گرفته، اما شماری از طلبهها با وجود علم و فضل وی، این شهر را ترک کردهاند.<ref>گزارشی از سفر عالم شیعی هند، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۲۶، ص۱۰۷.</ref>}} | این سفرنامه، با اهمیت سفر از دیدگاه [[اسلام]]، ارزش [[زیارت]] [[امام حسین(ع)]] و شرافت کربلا آغاز شده و به رؤیایی از نویسنده پرداخته که سبب سفر او به کربلا شده است.{{یادداشت|او در این رؤیا [[امام جواد(ع)]] را دیده و از شوق دیدار و هیبت و بزرگی او، نتوانسته سخنی بگوید. نویسنده، سرّ دیدن این رؤیا را سفر به عتبات عالیات دانسته است.<ref>الرحلة العراقیة وصف أدبی و تاریخی للعتبات المشرقة، ص۳۷ و ۳۸.</ref>}} سفر از حسینآباد{{یادداشت|حسین آباد، یکی از روستاهای نزدیک شهرستان مونگیر از شهرستانهای استان بهار یا بیهار واقع در جنوب شرقی هند است. مردم این استان و به ویژه این شهرستان، از گذشته علاقه مند به [[اهل بیت(ع)]] بودند. این سامان، در برخی دورهها حاکمانی فارس یا وابسته به فارسها داشتهاند؛ از این روی، زبان فارسی نیز رایج بوده است. نویسنده این کتاب به فارسی مسلط بوده و با آن شعر میسروده است.<ref>گزارشی از سفر عالم شیعی هند، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۲۶، ص۱۲۲.</ref>}} آغاز شده، به [[بمبئی]] و از راه دریا به [[بوشهر]] رسیده است. پس از درنگی کوتاه در بوشهر، سفر از راه دریا به سوی [[بصره]] ادامه یافته و نویسنده در بصره برای ورود به خاک عراق قرنطینه شده است.{{یادداشت|در این بخش، بر پایه حدیثی از [[امام علی(ع)]]، به مذمت از بصره پرداخته است. به باور نویسنده، اکنون نیز تاجران [[یهود|یهودی]] در بصره فراوان و تاجران [[ایران|ایرانی]] اندکاند.<ref>گزارشی از سفر عالم شیعی هند، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۲۶، ص۱۰۶.</ref>}} پس از آن، از [[نهر دجله|رود دجله]] به [[بغداد]] رفته و [[امام کاظم(ع)]] و [[امام جواد(ع)]] را زیارت کرده، به [[سامراء|سامرا]] رفته و [[حرم عسکریین(ع)|حرم امامان هادی(ع)، عسکری(ع)]] و وضعیت [[شیعه|شیعیان]] سامرا را کمرونقتر از دوره [[میرزای شیرازی]] دانسته است.{{یادداشت|اما الان وضعیت مانند دوره میرزای شیرازی بزرگ نیست؛ به جهت آنکه شماری از طلبهها و فاضلان پس از درگذشت وی، از سامراء کوچ کردهاند و نیز وضعیت نابسامان ایران باعث شده وجوهات و نذورات کمتر روانه سامراء شود. گرچه در این عصر میرزا محمدتقی شیرازی (1256 – 1338ق) جای استاد را گرفته، اما شماری از طلبهها با وجود علم و فضل وی، این شهر را ترک کردهاند.<ref>گزارشی از سفر عالم شیعی هند، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۲۶، ص۱۰۷.</ref>}} | ||
نویسنده در این بخش، شعر ابن حجر را که نقد باور شیعیان درباره [[سرداب غیبت|سرداب]] سامرا است، با شعری سروده خود پاسخ داده است. در فصل پَسین، در راه سامرا به کربلا، از امنیتی که انگلستان در عراق ایجاد کرده و از آزادی مذهبی که به شیعیان داده تقدیر کرده است.{{یادداشت|نویسنده بر این باور است که انگلیسیها هر چند در جذب اموال به سوی خودشان حریصاند، اما از حال رعایا نیز غافل نیستند و در رساندن فایده به مردم و برپایی امنیت تلاشی در خور تقدیر دارند. برخی این باور نویسنده را ریشه در فشارهای [[دوره عثمانی|حکومت عثمانی]] بر شیعیان پیش از اشغال عراق توسط انگلستان دانستهاند. این باور درآغاز اشغال، بین برخی از شیعیان وجود داشت تا زمانی که سیاستهای انگلستان آشکار شد.<ref>گزارشی از سفر عالم شیعی هند، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۲۶، ص۱۰۹.</ref>}} در حرم امام حسین(ع) (پایان جمادیالثانی ۱۳۲۸ق)، شلوغی پیرامون ضریح، حضور [[زائر|زائران]] از بیشتر کشورهای دنیا و زیارت شبهای جمعه نگاه نویسنده را جلب کرده است. در فصلی جداگانه، چگونگی روشنایی حرم توضیح داده شده؛ از جمله شمعهای بزرگی که فتیله آن نزدیک به ۱ متر درازا داشته است.<ref>الرحلة العراقیة وصف أدبی و تاریخی للعتبات المشرقة، ص۱۱۶؛ گزارشی از سفر عالم شیعی هند، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۲۶، ص۱۱۰ و ۱۱۱.</ref> فصلی از این سفرنامه، به واژهها و گویش بومی مردم عراق اختصاص یافته{{یادداشت|نویسنده از تحریف بسیار در زبان عربی فصیح در عراق خبر داده و فهم گویش آنان را برای بیگانه سختتر از زبان جن دانسته است. به گزارش وی، کسی که در عراق به زبان عربی فصیح صحبت کند، مورد تمسخر آنان قرار میگیرد.<ref>الرحلة العراقیة وصف أدبی و تاریخی للعتبات المشرقة، ص۱۳۱</ref>}} و فصلی به معرفی بازار کربلا، کالاهای آن، پولها و وزنهای رایج آن پرداخته است.{{یادداشت|به گزارش نویسنده، بیشتر پولها، عثمانی و ایرانی بوده و وزنهای رایج شش نخود، دهم، مثقال، اوقیه، حق، من، وزنه و تغار بوده است.<ref>الرحلة العراقیة وصف أدبی و تاریخی للعتبات المشرقة، ص۱۲۵-۱۲۹.</ref>}} فصلی با عنوان «فی عجائب کربلاء»، به نکتههایی پرداخته که از دید نویسنده جزء شگفتیهای کربلا است. مانند اینکه نرخ کالاها هنگام بسیاری و کمیِ زائران، یکسان است. از دیگر شگفتیهای کربلا در باور نویسنده فراوانی کالاها در روزهای شلوغ، فراوانی آب آشامیدنی با وجود کمبود منابع آبی، جاداری حرم با وجود مساحت کم، و امنیت زائران و مجاوران است.<ref>الرحلة العراقیة وصف أدبی و تاریخی للعتبات المشرقة، ص۱۳۳-۱۳۸.</ref> | نویسنده در این بخش، شعر ابن حجر را که نقد باور شیعیان درباره [[سرداب غیبت|سرداب]] سامرا است، با شعری سروده خود پاسخ داده است. در فصل پَسین، در راه سامرا به کربلا، از امنیتی که انگلستان در عراق ایجاد کرده و از آزادی مذهبی که به شیعیان داده تقدیر کرده است.{{یادداشت|نویسنده بر این باور است که انگلیسیها هر چند در جذب اموال به سوی خودشان حریصاند، اما از حال رعایا نیز غافل نیستند و در رساندن فایده به مردم و برپایی امنیت تلاشی در خور تقدیر دارند. برخی این باور نویسنده را ریشه در فشارهای [[دوره عثمانی|حکومت عثمانی]] بر شیعیان پیش از اشغال عراق توسط انگلستان دانستهاند. این باور درآغاز اشغال، بین برخی از شیعیان وجود داشت تا زمانی که سیاستهای انگلستان آشکار شد.<ref>گزارشی از سفر عالم شیعی هند، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۲۶، ص۱۰۹.</ref>}} در حرم امام حسین(ع) (پایان جمادیالثانی ۱۳۲۸ق)، شلوغی پیرامون ضریح، حضور [[زائر|زائران]] از بیشتر کشورهای دنیا و زیارت شبهای جمعه نگاه نویسنده را جلب کرده است. در فصلی جداگانه، چگونگی روشنایی حرم توضیح داده شده؛ از جمله شمعهای بزرگی که فتیله آن نزدیک به ۱ متر درازا داشته است.<ref>الرحلة العراقیة وصف أدبی و تاریخی للعتبات المشرقة، ص۱۱۶؛ گزارشی از سفر عالم شیعی هند، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۲۶، ص۱۱۰ و ۱۱۱.</ref> فصلی از این سفرنامه، به واژهها و گویش بومی مردم عراق اختصاص یافته{{یادداشت|نویسنده از تحریف بسیار در زبان عربی فصیح در عراق خبر داده و فهم گویش آنان را برای بیگانه سختتر از زبان جن دانسته است. به گزارش وی، کسی که در عراق به زبان عربی فصیح صحبت کند، مورد تمسخر آنان قرار میگیرد.<ref>الرحلة العراقیة وصف أدبی و تاریخی للعتبات المشرقة، ص۱۳۱</ref>}} و فصلی به معرفی بازار کربلا، کالاهای آن، پولها و وزنهای رایج آن پرداخته است.{{یادداشت|به گزارش نویسنده، بیشتر پولها، عثمانی و ایرانی بوده و وزنهای رایج شش نخود، دهم، مثقال، اوقیه، حق، من، وزنه و تغار بوده است.<ref>الرحلة العراقیة وصف أدبی و تاریخی للعتبات المشرقة، ص۱۲۵-۱۲۹.</ref>}} فصلی با عنوان «فی عجائب کربلاء»، به نکتههایی پرداخته که از دید نویسنده جزء شگفتیهای کربلا است. مانند اینکه نرخ کالاها هنگام بسیاری و کمیِ زائران، یکسان است. از دیگر شگفتیهای کربلا در باور نویسنده فراوانی کالاها در روزهای شلوغ، فراوانی آب آشامیدنی با وجود کمبود منابع آبی، جاداری حرم با وجود مساحت کم، و امنیت زائران و مجاوران است.<ref>الرحلة العراقیة وصف أدبی و تاریخی للعتبات المشرقة، ص۱۳۳-۱۳۸.</ref> فصلی از کتاب به معرفی عالمان آن روز کربلا پرداخته شده، که عبارتند از: سید باقر طباطبائی (1274 – 1331ق)، [[سید اسماعیل صدر]] (1258 – 1338ق)، شیخ محمدحسین مازندرانی (۱۲۵۵-۱۳۰۹ق)،<ref>الرحلة العراقیة وصف أدبی و تاریخی للعتبات المشرقة، ص۱۴۹.</ref> سید حسن کشمیری حائری (۱۲۵۰-۱۳۲۸ق){{یادداشت|وی، پدربزرگ [[سید عبدالکریم کشمیری]] است.<ref>گزارشی از سفر عالم شیعی هند، فصلنامه زیارت، شماره ۲۶، ص۱۱۵؛ الرحلة العراقیة وصف أدبی و تاریخی للعتبات المشرقة، ص۱۵۱.</ref>}} و محمدمهدی کشمیری حائری (۱۲۶۰-۱۳۳۹ق).<ref>الرحلة العراقیة وصف أدبی و تاریخی للعتبات المشرقة، ص۱۵۲.</ref> نویسنده در شهر نجف به ملاقات عالمانی مانند [[سید محمدکاظم طباطبایی]] (۱۲۴۷-1337ق)، [[آخوند خراسانی]] (1255 – 1329ق) و [[سید هبةالدین شهرستانی]] (1301 – 1386ق) رفته است.<ref>الرحلة العراقیة وصف أدبی و تاریخی للعتبات المشرقة، ص۱۸۱-۱۸۳.</ref> | ||
==فهرست== | ==فهرست== | ||
خط ۶۴: | خط ۶۶: | ||
</blockquote> | </blockquote> | ||
از دیدگاه ادبی، یکی از بخشهای زیبای سفرنامه، فصل وصف المناجاة و العبادة است. در این فصل به توصیف شبهای جمعه [[آستان مقدس امام حسین(ع)|حرم امام حسین(ع)]] پرداخته شده، از | از دیدگاه ادبی، یکی از بخشهای زیبای سفرنامه، فصل وصف المناجاة و العبادة است. در این فصل به توصیف شبهای جمعه [[آستان مقدس امام حسین(ع)|حرم امام حسین(ع)]] پرداخته شده، از مناجاتخوان حرم یاد شده که پس از گذشتن یک سوم شب بالای گلدسته رفته و شعر میخواند. بخشی از متن به این شرح است:<blockquote> | ||
...فإنّه کلّما مضى ثلثا اللّیل ارتقى المحیعل على المنارة، ونزعَ عنه شعار (ثیاب) اللّیل و دِثاره، أخذَ ینشِدُ أبیاتاً تُحیی میتَ القلوب، و تُشفی الفؤاد المکروب، تبعث النفس على خلع الدَّعة، و تحدوها إلى ذکر مَن بیده ناصِیةُ الضّیق والسَّعة، توقِظ الرّقودَ على مِهاد الغفلة، و تُذکِّرهم أیّام المُهلة، وربّما یصرف عنانه إلى المناجاة، و یَعطف لسانه إلى المناداة، و کثیراً ما ینشد هذه الأبیات، التی هی أرقّ من ماء الحیاة، و ألطف من نسیم الغداة{{یادداشت|مطلع شعر، «لَکَ الحَمْدُ یا ذا الجودِ والمَجد و العُلى/تبارکتَ تُعطی مَن تشاء وتمنع» است.<ref>الرحلة العراقیة وصف أدبی و تاریخی للعتبات المشرقة، ص۱۰۲.</ref>}} | ...فإنّه کلّما مضى ثلثا اللّیل ارتقى المحیعل على المنارة، ونزعَ عنه شعار (ثیاب) اللّیل و دِثاره، أخذَ ینشِدُ أبیاتاً تُحیی میتَ القلوب، و تُشفی الفؤاد المکروب، تبعث النفس على خلع الدَّعة، و تحدوها إلى ذکر مَن بیده ناصِیةُ الضّیق والسَّعة، توقِظ الرّقودَ على مِهاد الغفلة، و تُذکِّرهم أیّام المُهلة، وربّما یصرف عنانه إلى المناجاة، و یَعطف لسانه إلى المناداة، و کثیراً ما ینشد هذه الأبیات، التی هی أرقّ من ماء الحیاة، و ألطف من نسیم الغداة{{یادداشت|مطلع شعر، «لَکَ الحَمْدُ یا ذا الجودِ والمَجد و العُلى/تبارکتَ تُعطی مَن تشاء وتمنع» است. <ref>الرحلة العراقیة وصف أدبی و تاریخی للعتبات المشرقة، ص۱۰۲.</ref>}} | ||
</blockquote> | </blockquote> | ||
خط ۷۶: | خط ۷۸: | ||
==پیوند به بیرون== | ==پیوند به بیرون== | ||
[https://www.noormags.ir/view/en/articlepage/516793/%D8%A7%D9%84%D8%B1%D8%AD%D9%84%D8%A9-%D8%A7%D9%84%D8%B9%D8%B1%D8%A7%D9%82%DB%8C%D8%A9-%D8%B3%D9%86%D8%A9-1328-%D9%87-%D8%AA%D9%86%D8%B4%D8%B1-%D9%84%D8%A3%D9%88%D9%84-%D9%85%D8%B1%D8%A9-%D8%B9%D9%86-%D8%A7%D9%84%D9%86%D8%B3%D8%AE%D8%A9-%D8%A7%D9%84%D9%88%D8%AD%DB%8C%D8%AF%D8%A9-%D8%A8%D8%AE%D8%B7-%D9%85%D8%A4%D9%84%D9%81%D9%87%D8%A7 نسخه خطی الرحلة العراقیة.] | |||
==پانوشت== | ==پانوشت== | ||
خط ۸۹: | خط ۹۱: | ||
}} | }} | ||
*[http://www.lib.ir/ '''پایگاه اطلاعرسانی کتابخانههای ایران.'''] | *[http://www.lib.ir/ '''پایگاه اطلاعرسانی کتابخانههای ایران.'''] | ||
*'''زندگینامه محمد هارون زنگی پوری'''، مرتضی صدرالافاضل حسینی، ترجمه محمد هاشم، آستان قدس رضوی، بنیاد پژوهشهای اسلامی، مشهد، ١٣٧۴ش. | *'''زندگینامه محمد هارون زنگی پوری'''، مرتضی صدرالافاضل حسینی، ترجمه محمد هاشم، آستان قدس رضوی، بنیاد پژوهشهای اسلامی، مشهد، ١٣٧۴ش. | ||
*'''مجلة الموسم'''، المرکز الوثائقی لتراث اهل البیت(ع)، العدد ۱۴، السنة ۱۴۱۳ق. | *'''مجلة الموسم'''، المرکز الوثائقی لتراث اهل البیت(ع)، العدد ۱۴، السنة ۱۴۱۳ق. | ||
خط ۹۶: | خط ۹۷: | ||
{{کتابشناسی عتبات عالیات}} | {{کتابشناسی عتبات عالیات}} | ||
[[رده:مقالههای در دست ویرایش]] | |||
[[رده: |