در حال ویرایش اوس
این ویرایش را میتوان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که میخواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثیسازی ویرایش را به پایان ببرید.
نسخهٔ فعلی | متن شما | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
==شاخههای اصلی اوس== | ==شاخههای اصلی اوس== | ||
نسبشناسان برای اوس تنها یک فرزند به نام مالک نام بردهاند که پنج پسر داشت و طوایف اوسی همگی از آنها ریشه گرفتهاند. | در آستانه ظهور [[اسلام]]، اوس به یک قبیله بزرگ با زیر شاخههای گوناگون تبدیل شده بود. نسبشناسان برای اوس تنها یک فرزند به نام مالک نام بردهاند که پنج پسر داشت و طوایف اوسی همگی از آنها ریشه گرفتهاند. عَوف یکی از آن پسران بود که از نسل او تیرههای گوناگون از [[بنیعمرو بن عوف]]، [[بنیضبیعة بن زید|بنیضُبَیعَة بن زید]]، [[بنیامیة بن زید]]، [[بنیعبید بن زید|بنیعُبَید بن زید]]، [[بنیجحجبا بن کلفه|بنیجَحجَبا بن کلفه]]، [[بنیسمیع]] (بنی لوذان بن عمرو بن عوف) و [[بنیمعاویه]] پدید آمدند.<ref>جمهرة انساب العرب، ص470.</ref> جز بنیمعاویه که به دلیل اختلاف درونی از آنها جدا شدند، دیگر طوایف منشعب از نخستین شاخه اوس یعنی «عَوف» در یثرب بالا ([[عوالی]]) و به صورت مشخص در [[قبا|قُبا]] ساکن بودند.<ref>جمهرة انساب العرب، ص470.</ref> | ||
مُرّة بن مالک از دیگر فرزندان اوس است که طوایف [[بنیوائل بن زید]]، بنیامیة بن زید و [[بنیعطیة بن زید]] از او پدید آمدند و به [[جعادره]] شهرت یافتند. اینان همچون شاخه عوف در یثرب بالا میزیستند. | |||
جُشَم فرزند دیگر مالک بود که طایفه [[بنیخطمه|بنیخَطَمَه]] به او میرسد.<ref>جمهرة انساب العرب، ص345.</ref> از بنیخطمه در روزگار جاهلیت آگاهی چندان در دست نیست، جز آنکه در نبرد سمیر کنار طایفه اوسی بنیعمرو بن عوف و رهبرش احیحة بن جلاح قرار گرفت.<ref>الاغانی، ج3، ص16.</ref> | |||
از [[امرؤالقیس بن مالک]]، فرزند دیگر اوس، دو طایفه بنیواقف و بنیسلم منشعب شد. سکونتگاه این دو شاخه نیز کنار [[مسجد فضیخ]] قرار داشت.<ref>جمهرة انساب العرب، ص344؛ وفاء الوفاء، ج1، ص156.</ref> در پی درگیری این دو طایفه با یکدیگر، بنیسلم به قُبا مهاجرت کرد و به شاخه اوسی عوف پیوست.<ref>جمهرة النسب، ج2، ص403-404؛ جمهرة انساب العرب، ص345؛ وفاء الوفاء، ج1، ص156.</ref> درباره این دو طایفه آگاهیهای دیگر در دست نیست. | |||
عمرو معروف به نبیت فرزند دیگر مالک است که طوایف سهگانه [[بنیعبدالاشهل|بنیعبدالاشهَل]]، [[بنیظفر]] و [[بنیحارثه]] به آن میرسند.<ref>جمهرة انساب العرب، ص471؛ وفاء الوفاء، ج1، ص153-154.</ref> اینان در یثربِ پایین زندگی میکردند. به دلیل اختلافهای درون شاخهای، بنیحارثه زیر فشار بنیعبدالاشهل ناچار به ترک منطقه شد و به [[خیبر]] رفت؛ اما با وساطتهای پسین بازگشت و در مناطق شمالیتر اقامت کرد.<ref>نک: وفاء الوفاء، ج1، ص153.</ref> بنیظفر در روزگار جاهلیت به دلیل ستیزهای خونین با طایفه خزرجی بنیمالک بن نجار، وارد نبرد شده بود.<ref>الکامل، ج1، ص666.</ref> | |||
==نبردهای اوس و خزرج== | ==نبردهای اوس و خزرج== | ||
خط ۵۱: | خط ۵۳: | ||
==باورهای دینی== | ==باورهای دینی== | ||
===یهودیت=== | ===رواج یهودیت=== | ||
منابع از رواج آیین [[یهود]] در میان یثربیان حکایت دارد. در ریشهیابی روابط آنها با یهود، نشانههایی از ارتباط نیاکان اوس با کاهنان یهود یمن دیده میشود.<ref>نسب معد، ج2، ص1-2.</ref> نخستین و جامعترین سند درباره یهودیان اوس، عهدنامهای است که پیامبر(ص) در آغاز ورود خود به مدینه میان تیرههای گوناگون بست که در آن به یهودیان اوس تصریح شده است.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص501.</ref> | |||
میتوان معاشرت طولانی اوسیان با یهودیان را عمدهترین عامل گرایش آنان به این آیین دانست. مفسران مسلمان در این زمینه به عللی همچون استفاده اوسیان از دایههای یهودی برای نوزادان و کودکانشان اشاره کردهاند.<ref>جامع البیان، ج3، ص23-24؛ اسباب النزول، ص53.</ref> نزدیکی سکونتگاههای اوس و یهود یثرب را میتوان از دیگر عوامل گرایش به یهودیگری دانست.<ref>وفاء الوفاء، ج1، ص198.</ref> این مجاورت زمینه ارتباط بیشتر و نزدیکتر آنها را فراهم آورد تا جایی که به برقراری پیمانهای سیاسی میان آنان و یهود [[بنینضیر]] و [[بنیقریظه]] انجامید.<ref>الاغانی، ج3، ص26.</ref> این ارتباط بیش از پیمان خزرج با [[بنیقینقاع]] موثر بود؛ زیرا بنینضیر و بنیقریظه خود را از آن رو که نسب به [[هارون]] میرساندند، کاهن مینامیدند و اعتبار مذهبی ویژه برای خود باور داشتند؛ اما بنیقینقاع چنین ادعایی نداشت.<ref>النهایه، ج4، ص215؛ وفاء الوفاء، ج1، ص171.</ref> | |||
همچنین برخی اوسیان برای حل و فصل دعاوی خود به کاهنان یهودی مراجعه میکردند<ref>اسباب النزول، ص107.</ref> و زمانی که زنی از آنها نگران مرگ نوزاد یا کودک خود میشد، نذر میکرد در صورت بهبود، فرزند خود را یهودی کند.<ref>جامع البیان، ج3، ص21؛ اسباب النزول، ص52.</ref> این گزارشها به خوبی از اعتبار آیین یهودی در میان جمعی از اوسیان حکایت دارد. | |||
آنان زیر تاثیر یهودیان، به محدودیتهایی در روابط جنسی خود با همسرانشان پایبند بودند. آیه 223 [[سوره بقره]] در این زمینه نازل شد و چنین محدودیتهایی را بیاساس دانست:<ref>صحیح مسلم، ج2، ص1058؛ مجمع البیان، ج2، ص564.</ref> {{قلم رنگ|سبز|نِساؤُکُم حَرثٌ لَکُم فَاتوا حَرثَکُم... }}. | |||
===رواج مسیحیت=== | |||
===مسیحیت=== | |||
درباره رواج دین [[مسیحیت]] در یثرب، آگاهیهای تاریخی محدود، از جمله گزارشهایی از تاثیر بازرگانان مسیحی بر جوانان یثرب و تغییر کیش آنها به مسیحیت در منابع اسلامی دیده میشود.<ref>جامع البیان، ج3، ص22؛ مجمع البیان، ج2، ص630.</ref> ابوعامر از بزرگان اوس در دوران مهاجرت پیامبر به مدینه، | درباره رواج دین [[مسیحیت]] در یثرب، آگاهیهای تاریخی محدود، از جمله گزارشهایی از تاثیر بازرگانان مسیحی بر جوانان یثرب و تغییر کیش آنها به مسیحیت در منابع اسلامی دیده میشود.<ref>جامع البیان، ج3، ص22؛ مجمع البیان، ج2، ص630.</ref> ابوعامر از بزرگان اوس در دوران مهاجرت پیامبر به مدینه، زیر تاثیر مسیحیت قرار گرفته بود.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص281.</ref> | ||
===بتپرستی=== | ===بتپرستی=== |