در حال ویرایش ایاد

هشدار: شما وارد نشده‌اید. نشانی آی‌پی شما برای عموم قابل مشاهده خواهد بود اگر هر تغییری ایجاد کنید. اگر وارد شوید یا یک حساب کاربری بسازید، ویرایش‌هایتان به نام کاربری‌تان نسبت داده خواهد شد، همراه با مزایای دیگر.

این ویرایش را می‌توان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که می‌خواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثی‌سازی ویرایش را به پایان ببرید.

نسخهٔ فعلی متن شما
خط ۳: خط ۳:
جمعی از قبیله ایاد خدمت [[پیامبر(ص)]] رسیدند و ایشان از آنان درباره قس بن ساعده ایادی پرسید. وی از چهره‌های برجسته بنو ایاد بود که در [[روزگار جاهلیت]] در [[بازار عکاظ]] خطبه می‌خواند و مواعظی سودمند بیان می‌کرد.
جمعی از قبیله ایاد خدمت [[پیامبر(ص)]] رسیدند و ایشان از آنان درباره قس بن ساعده ایادی پرسید. وی از چهره‌های برجسته بنو ایاد بود که در [[روزگار جاهلیت]] در [[بازار عکاظ]] خطبه می‌خواند و مواعظی سودمند بیان می‌کرد.


== معرفی اجمالی ==
==معرفی اجمالی==
ایاد از قبایل بزرگ عدنانی است که نسبش به ایاد بن نزار بن مَعْد بن عدنان می‌رسد.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص28؛ الانساب، ج1، ص233.</ref>نزار چهار پسر به نام‌های مضر، ربیعه، انمار و ایاد داشت و اموالش را در دوران حیاتش میان آنان قسمت کرد.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص35؛ تاریخ طبری، ج2، ص268.</ref>در این میان، ایاد دارای کنیزی شد که «شمطا» نام داشت.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص35.</ref>از این‌رو، به او «ایاد شمطا» نیز گفته‌اند.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص35.</ref>فرزندان نزار بر سر سهم الارث اختلاف پیدا کردند و برای داوری نزد افعی بن حصین به [[نجران]] رفتند و با نظر وی که مطابق وصیت نزار بود، عصا و حلّه نزار به ایاد رسید. از این‌رو، او را «ایاد العصا» نیز خوانده‌اند.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص36؛ تاریخ یعقوبی، ج1، ص223.</ref>ایاد و مُضَر هر دو از یک مادر به نام سوده بنت عَک بودند.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص74؛ انساب الاشراف، ج1، ص28؛ ج13، ص267؛ البدایة و النهایه، ج2، ص199.</ref>
 
ایاد از قبایل بزرگ عدنانی است که نسبش به ایاد بن نزار بن مَعْد بن عدنان می‌رسد.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص28؛ الانساب، ج1، ص233.</ref>نزار چهار پسر به نام‌های مضر، ربیعه، انمار و ایاد داشت و اموالش را در دوران حیاتش میان آنان قسمت کرد.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص35؛ تاریخ طبری، ج2، ص268.</ref>در این میان، ایاد دارای کنیزی شد که «شمطا» نام داشت.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص35.</ref>از این‌رو، به او «ایاد شمطا» نیز گفته‌اند.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص35.</ref>فرزندان نزار بر سر سهم‌ الارث اختلاف پیدا کردند و برای داوری نزد افعی بن حصین به [[نجران]] رفتند و با نظر وی که مطابق وصیت نزار بود، عصا و حلّه نزار به ایاد رسید. از این‌رو، او را «ایاد العصا» نیز خوانده‌اند.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص36؛ تاریخ یعقوبی، ج1، ص223.</ref>ایاد و مُضَر هر دو از یک مادر به نام سوده بنت عَک بودند.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص74؛ انساب الاشراف، ج1، ص28؛ ج13، ص267؛ البدایة و النهایه، ج2، ص199.</ref>
 
==القاب قبیله==


== القاب قبیله ==
از القاب این قبیله، ایاد «الطبق» به معنای شدت و سختی است که دلیل آن هماهنگی آن‌ها با تجاوز به مردمان یاد شده است.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص34؛ معجم ما استعجم، ج1، ص81.</ref>قبایلی از [[یمن]]، حَضْرَموت، عَک و عَجیب به «طَلْس» به معنای صافی مشهورند که کنار آن‌ها نام [[ایاد بن نزار]] نیز دیده می‌شود.<ref>المحبر، ص179.</ref>از آن‌جا که ایادیان در حفظ نسل و نسب خود اهتمامی نداشتند و در سرزمین‌های گوناگون در میان اقوام عرب و غیرعرب می‌زیستند، نسبشان گم شد<ref>تاریخ ابن خلدون، ج1، ص162.</ref>و از آن‌ها چهار قبیله مالک، حُذاقه، یَقْدم و نزار شناخته شده‌اند.<ref>تاریخ یعقوبی، ج1، ص226.</ref>
از القاب این قبیله، ایاد «الطبق» به معنای شدت و سختی است که دلیل آن هماهنگی آن‌ها با تجاوز به مردمان یاد شده است.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص34؛ معجم ما استعجم، ج1، ص81.</ref>قبایلی از [[یمن]]، حَضْرَموت، عَک و عَجیب به «طَلْس» به معنای صافی مشهورند که کنار آن‌ها نام [[ایاد بن نزار]] نیز دیده می‌شود.<ref>المحبر، ص179.</ref>از آن‌جا که ایادیان در حفظ نسل و نسب خود اهتمامی نداشتند و در سرزمین‌های گوناگون در میان اقوام عرب و غیرعرب می‌زیستند، نسبشان گم شد<ref>تاریخ ابن خلدون، ج1، ص162.</ref>و از آن‌ها چهار قبیله مالک، حُذاقه، یَقْدم و نزار شناخته شده‌اند.<ref>تاریخ یعقوبی، ج1، ص226.</ref>


== تولیت کعبه ==
==تولیت کعبه==
 
فرزندان ایاد بن نزار در رویداد اخراج جُرهمیان از [[مکه]]، درکنار خزاعه قرار گرفتند.<ref>مروج الذهب، ج2، ص24؛ تاریخ ابن خلدون، ج2، ص398.</ref>جرهمیان پیش از ترک مکه، [[حجرالاسود]] را از [[کعبه]] جدا و در محلی دفن کردند.<ref>تاریخ ابن خلدون، ج2، ص398؛ البدایة و النهایه، ج2، ص185؛ الکامل، ج2، ص43.</ref>همین موجب از دست رفتن [[تولیت کعبه]] و افتادن آن به دست خزاعه شد. آورده‌اند که واپسین شخص از فرزندان معد که تولیت [[بیت‌الحرام]] را بر عهده داشت، ثعلبة بن ایاد بود و در پی او تولیت کعبه به دست خزاعه افتاد.<ref>تاریخ یعقوبی، ج1، ص254.</ref>گویا زنی از خزاعه، شاهد دفن حجرالاسود بود و قوم خود را آگاه کرد و آن‌ها با یافتن حجرالاسود، مضر را به قبول تولیت خزاعه بر کعبه وادار کردند.<ref>مروج الذهب، ج2، ص29؛ تاریخ ابن خلدون، ج2، ص398.</ref>
فرزندان ایاد بن نزار در رویداد اخراج جُرهمیان از [[مکه]]، درکنار خزاعه قرار گرفتند.<ref>مروج الذهب، ج2، ص24؛ تاریخ ابن خلدون، ج2، ص398.</ref>جرهمیان پیش از ترک مکه، [[حجرالاسود]] را از [[کعبه]] جدا و در محلی دفن کردند.<ref>تاریخ ابن خلدون، ج2، ص398؛ البدایة و النهایه، ج2، ص185؛ الکامل، ج2، ص43.</ref>همین موجب از دست رفتن [[تولیت کعبه]] و افتادن آن به دست خزاعه شد. آورده‌اند که واپسین شخص از فرزندان معد که تولیت [[بیت‌الحرام]] را بر عهده داشت، ثعلبة بن ایاد بود و در پی او تولیت کعبه به دست خزاعه افتاد.<ref>تاریخ یعقوبی، ج1، ص254.</ref>گویا زنی از خزاعه، شاهد دفن حجرالاسود بود و قوم خود را آگاه کرد و آن‌ها با یافتن حجرالاسود، مضر را به قبول تولیت خزاعه بر کعبه وادار کردند.<ref>مروج الذهب، ج2، ص29؛ تاریخ ابن خلدون، ج2، ص398.</ref>


== عام التفرق ==
==عام التفرق==
بنوایاد در پی اخراج از مکه به سرزمین خانق<ref>معجم ما استعجم، ج1، ص67.</ref>تَهامَه رفته، در آن‌جا ساکن شدند و به تدریج نسل ایاد در این منطقه رو به فزونی نهاد.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص30.</ref>بنومعد که در آن منطقه ساکن و از حضور ایادیان ناخرسند بودند، بر ایشان شوریدند و آنان را پراکنده کردند. گروهی به یمن رفتند و جمعی نیز راهی [[طائف]] شدند که قسی بن منبه، جد قبیله ثقیف، از آن جمله است.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص46؛ انساب الاشراف، ج1، ص30-32.</ref>این سال عام التفرق نام گرفت و مبدأ تاریخ عرب شد.<ref>التنبیه و الاشراف، ص173.</ref>
 
بنوایاد در پی اخراج از مکه به سرزمین خانق<ref>معجم ما استعجم، ج1، ص67.</ref>تَهامَه رفته، در آن‌جا ساکن شدند و به تدریج نسل ایاد در این منطقه رو به فزونی نهاد.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص30.</ref>بنومعد که در آن منطقه ساکن و از حضور ایادیان ناخرسند بودند، بر ایشان شوریدند و آنان را پراکنده کردند. گروهی به یمن رفتند و جمعی نیز راهی [[طائف]] شدند که قسی بن منبه، جد قبیله ثقیف، از آن جمله است.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص46؛ انساب الاشراف، ج1، ص30-32.</ref>این سال عام التفرق نام گرفت و مبدا تاریخ عرب شد.<ref>التنبیه و الاشراف، ص173.</ref>
 
==سکونت ایاد در عراق==
 
بسیاری از ایاد نیز در عراق ساکن شدند.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص31؛ تاریخ ابن خلدون، ج2، ص358.</ref>از این گروه، شماری در عین اُباغُ، <ref>انساب الاشراف، ج1، ص31؛ تاریخ طبری، ج1، ص614؛ معجم البلدان، ج4، ص175.</ref> نزدیک انبار در راه فرات به [[شام]]، <ref>معجم البلدان، ج‏1، ص61.</ref> و دیگران میان [[بصره]] و [[کوفه]] ساکن شدند.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص31؛ تاریخ یعقوبی، ج1، ص208.</ref>جمعیت ایاد در این ناحیه رو به فزونی نهاد تا آن‌جا که برای انجام کارهای عبادی خود در سنداد، قصری در عذیب نزدیک کوفه، <ref>مراصد الاطلاع، ج2، ص745؛ معجم البلدان، ج4، ص92.</ref> خانه‌ای مانند کعبه ساختند<ref>انساب الاشراف، ج1، ص32.</ref>که ذوالکعبات نامیده می‌شد. آن‌ها در پی انجام [[حج]]، وارد خانه‌هایشان نمی‌شدند، مگر پس از عبادت در این معبد.<ref>جمهرة انساب العرب، ص494.</ref>بعدها از آن‌جا تا حوالی حیره نیز پراکنده شدند و در خُورنَق، نزدیک حیره<ref>مراصد الاطلاع، ج1، ص489.</ref>و سُدیر، بیابانی نزدیک حیره، <ref>مراصد الاطلاع، ج2، ص700.</ref> و بارِق، از نواحی کوفه<ref>مراصد الاطلاع، ج‏1، ص151.</ref>ساکن گشتند.<ref>تاریخ یعقوبی، ج1، ص225؛ انساب الاشراف، ج1، ص32.</ref>بعدها دیر اعور، دیر سواد، دیر قرّه و دیر جماجم که همگی در عراق هستند، به آنان تعلق یافت.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص32.</ref>
 
==جنگ ایاد و بهراء القین==


== سکونت ایاد در عراق ==
بر پایه ‌گزارشی، سبب نام‌‌گذاری دیر جماجم (جمجمه‌ها) جنگی بود که میان ایاد و بهراء القین درگرفت که در آن، گروهی از ایاد کشته شدند و اجساد کشته‌های ایاد در این دیر دفن شد و بعدها که مردمان آن‌جا را حفر کردند، به جمجمه‌هایی برخوردند. نیز آمده است که بلال الرماح بن محرز ایادی گروهی از ایرانیان را کشت و سر آنان را در دیر نصب کرد و از این‌رو، این مکان به دیر جماجم مشهور شد.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص32.</ref>از آن پس، به فرمان پادشاه [[ایران]]، آنان به تکریت، شهری کهن کنار رود دجله، رانده شدند.<ref>تاریخ یعقوبی، ج1، ص225.</ref>
بسیاری از ایاد نیز در عراق ساکن شدند.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص31؛ تاریخ ابن خلدون، ج2، ص358.</ref>از این گروه، شماری در عین اُباغُ،<ref>انساب الاشراف، ج1، ص31؛ تاریخ طبری، ج1، ص614؛ معجم البلدان، ج4، ص175.</ref> نزدیک انبار در راه فرات به [[شام]]،<ref>معجم البلدان، ج‏1، ص61.</ref> و دیگران میان [[بصره]] و [[کوفه]] ساکن شدند.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص31؛ تاریخ یعقوبی، ج1، ص208.</ref>جمعیت ایاد در این ناحیه رو به فزونی نهاد تا آن‌جا که برای انجام کارهای عبادی خود در سنداد، قصری در عذیب نزدیک کوفه،<ref>مراصد الاطلاع، ج2، ص745؛ معجم البلدان، ج4، ص92.</ref> خانه‌ای مانند کعبه ساختند<ref>انساب الاشراف، ج1، ص32.</ref>که ذوالکعبات نامیده می‌شد. آن‌ها در پی انجام [[حج]]، وارد خانه‌هایشان نمی‌شدند، مگر پس از عبادت در این معبد.<ref>جمهرة انساب العرب، ص494.</ref>بعدها از آن‌جا تا حوالی حیره نیز پراکنده شدند و در خُورنَق، نزدیک حیره<ref>مراصد الاطلاع، ج1، ص489.</ref>و سُدیر، بیابانی نزدیک حیره،<ref>مراصد الاطلاع، ج2، ص700.</ref> و بارِق، از نواحی کوفه<ref>مراصد الاطلاع، ج‏1، ص151.</ref>ساکن گشتند.<ref>تاریخ یعقوبی، ج1، ص225؛ انساب الاشراف، ج1، ص32.</ref>بعدها دیر اعور، دیر سواد، دیر قرّه و دیر جماجم که همگی در عراق هستند، به آنان تعلق یافت.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص32.</ref>


== جنگ ایاد و بهراء القین ==
==رابطه‌ دشمنانه ایادیان با حکومت ساسانی==
بر پایه گزارشی، سبب نام‌گذاری دیر جماجم (جمجمه‌ها) جنگی بود که میان ایاد و بهراء القین درگرفت که در آن، گروهی از ایاد کشته شدند و اجساد کشته‌های ایاد در این دیر دفن شد و بعدها که مردمان آن‌جا را حفر کردند، به جمجمه‌هایی برخوردند. نیز آمده است که بلال الرماح بن محرز ایادی گروهی از ایرانیان را کشت و سر آنان را در دیر نصب کرد و از این‌رو، این مکان به دیر جماجم مشهور شد.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص32.</ref>از آن پس، به فرمان پادشاه [[ایران]]، آنان به تکریت، شهری کهن کنار رود دجله، رانده شدند.<ref>تاریخ یعقوبی، ج1، ص225.</ref>


== رابطه دشمنانه ایادیان با حکومت ساسانی ==
ایادیان با حکومت ساسانی رابطه‌ای دشمنانه داشتند و پادشاهان ساسانی در پی پیش‌گیری از تجاوزهای آنان به قلمرو خود یا سرکوب و اخراج آنان از منطقه عراق بودند. شاپور ذوالاکتاف برای رویارویی با شورش ایادیان<ref>انساب الاشراف، ج1، ص33.</ref>و برخی قبایل عرب، پادگان‌هایی در انبار، عین‌التمر و دیگر سرزمین‌های<ref>انساب الاشراف، ج1، ص33.</ref>ساخت و پس از چندی به اخراج آنان از عراق همت گماشت. رهبر این ایادیان، حارث بن اغر ایادی بود. آنان تابستان در جزیره و زمستان در عراق به ‌سر می‌بردند.<ref>مروج الذهب، ج1، ص279؛ تاریخ ابن خلدون، ج2، ص205.</ref>یکی از ایادیان به نام لقیط که در زندان شاپور بود، قصد داشت با ارسال شعری ایاد را از حمله شاپور آگاه کند. اما نامه‌اش به آن‌ها نرسید و شاپور به آنان حمله کرد و همه را از عراق به قلمرو روم راند.<ref>تاریخ یعقوبی، ج1، ص226؛ مروج الذهب، ج1، ص280.</ref>گویا گروهی از آنان در قلمرو روم تا آنکارا در آسیای صغیر پیش رفتند و همان‌جا ساکن شدند. در این هنگام، رئیس آنان کعب بن مامه بود.<ref>تاریخ یعقوبی، ج1، ص225-226.</ref>بار دیگر ایادیان در روزگار انوشیروان ناحیه سواد را معرض غارت قرار دادند و انوشیروان برای دفع آن‌ها سپاهیان فراوان فرستاد که سبب کشته شدن و پراکندگی آنان گشت. گروهی از آنان غرق شدند و شماری به میان بنی‌تغلب رفتند و به آیین مسیحیت گرویدند. گروهی از آن‌ها نیز به صورت ناشناس به حیره رفتند و در آن‌جا ماندگار شدند و بسیاری از آن‌ها نیز به قلمرو غسانیان در شام رفتند.
ایادیان با حکومت ساسانی رابطه‌ای دشمنانه داشتند و پادشاهان ساسانی در پی پیش‌گیری از تجاوزهای آنان به قلمرو خود یا سرکوب و اخراج آنان از منطقه عراق بودند. شاپور ذوالاکتاف برای رویارویی با شورش ایادیان<ref>انساب الاشراف، ج1، ص33.</ref>و برخی قبایل عرب، پادگان‌هایی در انبار، عین‌التمر و دیگر سرزمین‌های<ref>انساب الاشراف، ج1، ص33.</ref>ساخت و پس از چندی به اخراج آنان از عراق همت گماشت. رهبر این ایادیان، حارث بن اغر ایادی بود. آنان تابستان در جزیره و زمستان در عراق به سر می‌بردند.<ref>مروج الذهب، ج1، ص279؛ تاریخ ابن خلدون، ج2، ص205.</ref>یکی از ایادیان به نام لقیط که در زندان شاپور بود، قصد داشت با ارسال شعری ایاد را از حمله شاپور آگاه کند. اما نامه‌اش به آن‌ها نرسید و شاپور به آنان حمله کرد و همه را از عراق به قلمرو روم راند.<ref>تاریخ یعقوبی، ج1، ص226؛ مروج الذهب، ج1، ص280.</ref>گویا گروهی از آنان در قلمرو روم تا آنکارا در آسیای صغیر پیش رفتند و همان‌جا ساکن شدند. در این هنگام، رئیس آنان کعب بن مامه بود.<ref>تاریخ یعقوبی، ج1، ص225-226.</ref>بار دیگر ایادیان در روزگار انوشیروان ناحیه سواد را معرض غارت قرار دادند و انوشیروان برای دفع آن‌ها سپاهیان فراوان فرستاد که سبب کشته شدن و پراکندگی آنان گشت. گروهی از آنان غرق شدند و شماری به میان بنی‌تغلب رفتند و به آیین مسیحیت گرویدند. گروهی از آن‌ها نیز به صورت ناشناس به حیره رفتند و در آن‌جا ماندگار شدند و بسیاری از آن‌ها نیز به قلمرو غسانیان در شام رفتند.
 
===سکونت در روم با ظهور اسلام===


=== سکونت در روم با ظهور اسلام ===
با ظهور [[اسلام]]، گروهی از آنان راهی روم شدند و شماری نیز در شهرهای [[حمص]] و [[انطاکیه]] و [[قنسرین]] و سرزمین‌های پیرامون پراکنده شدند و گروهی نیز به قبایل خثعم و تنوخ پیوستند.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص33-34.</ref>آنان در آستانه ظهور اسلام در نبرد ذوقار که میان بنی‌شیبان، حامی نعمان بن منذر حاکم معزول حیره، وگروهی از سپاهیان خسرو پرویز درگرفت، با وجود این‌که به سپاه کسری پیوسته بود، در حمایت از آل‌منذر، از نبرد کناره گرفت.<ref>الاعلام، ج8، ص69.</ref>
با ظهور [[اسلام]]، گروهی از آنان راهی روم شدند و شماری نیز در شهرهای [[حمص]] و [[انطاکیه]] و [[قنسرین]] و سرزمین‌های پیرامون پراکنده شدند و گروهی نیز به قبایل خثعم و تنوخ پیوستند.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص33-34.</ref>آنان در آستانه ظهور اسلام در نبرد ذوقار که میان بنی‌شیبان، حامی نعمان بن منذر حاکم معزول حیره، وگروهی از سپاهیان خسرو پرویز درگرفت، با وجود این‌که به سپاه کسری پیوسته بود، در حمایت از آل‌منذر، از نبرد کناره گرفت.<ref>الاعلام، ج8، ص69.</ref>


== دیدار ایادان با پیامبر ==
==دیدار ایادان با پیامبر==
جمعی از قبیله ایاد خدمت [[پیامبر(ص)]] رسیدند و ایشان از آنان درباره قس بن ساعده ایادی پرسید.<ref>آثار البلاد، ص133؛ البدایة و النهایه، ج2، ص230، 233، 236؛ امتاع الاسماع، ج9، ص68.</ref>وی از چهره‌های برجسته بنو ایاد بود که در [[روزگار جاهلیت]] در [[بازار عکاظ]] خطبه می‌خواند و مواعظی سودمند بیان می‌کرد که مضمونش پیروی از دین حق و توجه به هدف زندگی و پند گرفتن از مردگان بود. بر پایه گزارش‌هایی، پیامبر(ص) در دیدار هیئت بنو ایاد، خاطره خود را از این خطبه‌های قس یادآور شد و از آن‌ها درباره وصیت‌نامه او پرسید. او را از حکیمان و خطبای بزرگ عرب دانسته‌اند که پیش از هجرت درگذشت و پیامبر(ص) خبر داد که او به سان یک امت محشور خواهد شد.<ref>کتاب الحیوان، ج7، ص438؛ الاغانی، ج15، ص162؛ دلائل النبوه، ج2، ص102-104.</ref>رویدادهای پسین در عهد خلفا حاکی از مسلمان نبودن بنو ایاد است.


در فتح جزیره و [[ارمنستان]] در دوران عمر در حالی که قبایل عرب از حمایت روم دست کشیده بودند، قبیله ایاد که در سرزمین روم بودند، همچنان با آنان همکاری می‌کردند. در پی آگاهی عمر از این ماجرا، وی در نامه‌ای تهدیدآمیز به هراکلیوس، امپراتور روم، او را وادار به اخراج آنان کرد.<ref>تاریخ ابن خلدون ج2، ص546.</ref>۴۰۰۰ تن از آن‌ها میان شام و جزیره پراکنده بودند و [[ولید بن عقبه]] حاکم منطقه راهی جز مسلمان شدن برای آن‌ها نگذاشته بود.<ref>تاریخ ابن خلدون، ج2، ص546.</ref>
جمعی از قبیله ایاد خدمت [[پیامبر(ص)]] رسیدند و ایشان از آنان درباره قس بن ساعده ایادی پرسید.<ref>آثار البلاد، ص133؛ البدایة و النهایه، ج2، ص230، 233، 236؛ امتاع الاسماع، ج9، ص68.</ref>وی از چهره‌های برجسته بنو ایاد بود که در [[روزگار جاهلیت]] در [[بازار عکاظ]] خطبه می‌خواند و مواعظی سودمند بیان می‌کرد که مضمونش پیروی از دین حق و توجه به هدف زندگی و پند گرفتن از مردگان بود. بر پایه گزارش‌هایی، پیامبر(ص) در دیدار هیات بنو ایاد، خاطره خود را از این خطبه‌های قس یادآور شد و از آن‌ها درباره وصیت‌نامه او پرسید. او را از حکیمان و خطبای بزرگ عرب دانسته‌اند که پیش از هجرت درگذشت و پیامبر(ص) خبر داد که او به سان یک امت محشور خواهد شد.<ref>کتاب الحیوان، ج7، ص438؛ الاغانی، ج15، ص162؛ دلائل النبوه، ج2، ص102-104.</ref>رویدادهای پسین در عهد خلفا حاکی از مسلمان نبودن بنو ایاد است.


== پانویس ==
در فتح جزیره و [[ارمنستان]] در دوران عمر در حالی که قبایل عرب از حمایت روم دست کشیده بودند، قبیله ایاد که در سرزمین روم بودند، همچنان با آنان همکاری می‌کردند. در پی آگاهی عمر از این ماجرا، وی در نامه‌ای تهدیدآمیز به هراکلیوس، امپراتور روم، او را وادار به اخراج آنان کرد.<ref>تاریخ ابن خلدون ج2، ص546.</ref>4000 تن از آن‌ها میان شام و جزیره پراکنده بودند و [[ولید بن عقبه]] حاکم منطقه راهی جز مسلمان شدن برای آن‌ها نگذاشته بود.<ref>تاریخ ابن خلدون، ج2، ص546.</ref>
 
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
 
==منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
{{دانشنامه
{{دانشنامه
  | آدرس = http://hzrc.ac.ir/post/8100
  | آدرس = http://phz.hajj.ir/422/8100
  | عنوان = ایاد
  | عنوان = ایاد
  | نویسنده = محمد محمدحسن الهی‌زاده
  | نویسنده = محمد محمدحسن الهی‌زاده
}}
}}
* '''آثار البلاد''': زکریا بن محمد القزوینی (م. ۶۸۲ق)، ترجمه: میرزا جهانگیر، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۳ش؛
 
* '''الاعلام''': الزرکلی (م. ۱۳۹۶ق)، بیروت، دار العلم للملایین، ۱۹۹۷م؛
* '''آثار البلاد''': زکریا بن محمد القزوینی (م. 682ق.)، ترجمه: میرزا جهانگیر، تهران، امیرکبیر، 1373ش؛
* '''الاغانی''': ابوالفرج الاصفهانی (م. ۳۵۶ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۱۵ق؛
 
* '''امتاع الاسماع''': المقریزی (م. ۸۴۵ق)، به کوشش محمد عبدالحمید، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۰ق؛
* '''الاعلام''': الزرکلی (م. 1396ق.)، بیروت، دار العلم للملایین، 1997م؛
* '''انساب الاشراف''': البلاذری (م. ۲۷۹ق)، به کوشش زکار و زرکلی، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ق؛
 
* '''الانساب''': عبدالکریم السمعانی (م. ۵۶۲ق)، به کوشش عبدالله عمر، بیروت، دار الجنان، ۱۴۰۸ق؛
* '''الاغانی''': ابوالفرج الاصفهانی (م. 356ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1415ق؛
* '''البدایة و النهایه''': ابن کثیر (م. ۷۷۴ق)، بیروت، مکتبة المعارف؛
 
* '''تاریخ ابن خلدون''': ابن خلدون (م. ۸۰۸ق)، به کوشش خلیل شحاده، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۸ق؛
* '''امتاع الاسماع''': المقریزی (م. 845ق.)، به کوشش محمد عبدالحمید، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1420ق؛
* '''تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک)''': الطبری (م. ۳۱۰ق)، به کوشش محمد ابوالفضل، بیروت، دار احیاء التراث العربی؛
 
* '''تاریخ الیعقوبی''': احمد بن یعقوب (م. ۲۹۲ق)، بیروت، دار صادر، ۱۴۱۵ق؛
* '''انساب الاشراف''': البلاذری (م. 279ق.)، به کوشش زکار و زرکلی، بیروت، دار الفکر، 1417ق؛
* '''جمهرة انساب العرب''': ابن‌حزم (م. ۴۵۶ق)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق؛
 
* '''دلائل النبوه''': البیهقی (م. ۴۵۸ق)، به کوشش عبدالمعطی، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۰۵ق؛
* '''الانساب''': عبدالکریم السمعانی (م. 562ق.)، به کوشش عبدالله عمر، بیروت، دار الجنان، 1408ق؛
* '''السیرة النبویه''': ابن هشام (م. ۲۱۳/۲۱۸ق)، به کوشش السقاء و دیگران، بیروت، المکتبة العلمیه؛
 
* '''الکامل فی التاریخ''': ابن اثیر (م. ۶۳۰ق)، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵ق.
* '''البدایة و النهایه''': ابن کثیر (م. 774ق.)، بیروت، مکتبة المعارف؛
* '''کتاب الحیوان''': الجاحظ (م. ۲۵۵ق)، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۴ق؛
 
* '''المحبّر''': ابن حبیب (م. ۲۴۵ق)، به کوشش ایلزه لیختن شتیتر، بیروت، دار الآفاق الجدیده؛
* '''تاریخ ابن خلدون''': ابن خلدون (م. 808ق.)، به کوشش خلیل شحاده، بیروت، دار الفکر، 1408ق؛
* '''مراصد الاطلاع''': صفی الدین عبدالمؤمن بغدادی (م. ۷۳۹ق)، بیروت، دار الجیل، ۱۴۱۲ق؛
 
* '''مروج الذهب''': المسعودی (م. ۳۴۶ق)، به کوشش اسعد داغر، قم، دار الهجره، ۱۴۰۹ق؛
* '''تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک)''': الطبری (م. 310ق.)، به کوشش محمد ابوالفضل، بیروت، دار احیاء التراث العربی؛
* '''معجم البلدان''': یاقوت الحموی (م. ۶۲۶ق)، بیروت، دار صادر، ۱۹۹۵م؛
 
* '''معجم ما استعجم''': عبدالله البکری (م. ۴۸۷ق)، به کوشش السقاء، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۰۳ق.
* '''تاریخ الیعقوبی''': احمد بن یعقوب (م. 292ق.)، بیروت، دار صادر، 1415ق؛
 
* '''جمهرة انساب العرب''': ابن‌حزم (م. 456ق.)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1418ق؛
 
* '''دلائل النبوه''': البیهقی (م. 458ق.)، به کوشش عبدالمعطی، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1405ق؛
 
* '''السیرة النبویه''': ابن هشام (م. 213/218ق.)، به کوشش السقاء و دیگران، بیروت، المکتبة العلمیه؛
 
* '''الکامل فی التاریخ''': ابن اثیر (م. 630ق.)، بیروت، دار صادر، 1385ق؛
 
* '''کتاب الحیوان''': الجاحظ (م. 255ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1424ق؛
 
* '''المحبّر''': ابن حبیب (م. 245ق.)، به کوشش ایلزه لیختن شتیتر، بیروت، دار الآفاق الجدیده؛
 
* '''مراصد الاطلاع''': صفی ‌الدین عبدالمؤمن بغدادی (م. 739ق.)، بیروت، دار الجیل، 1412ق؛
 
* '''مروج الذهب''': المسعودی (م. 346ق.)، به کوشش اسعد داغر، قم، دار الهجره، 1409ق؛
 
* '''معجم البلدان''': یاقوت الحموی (م. 626ق.)، بیروت، دار صادر، 1995م؛
 
* '''معجم ما استعجم''': عبدالله البکری (م. 487ق.)، به کوشش السقاء، بیروت، عالم الکتب، 1403ق.


{{پایان}}
{{پایان}}
لطفاً توجه داشته‌باشید که همهٔ مشارکت‌ها در ویکی حج منتشرشده تحت Creative Commons Attribution-NonCommercial-ShareAlike در نظر گرفته‌می‌شوند (برای جزئیات بیش‌تر ویکی حج:حق تکثیر را ببینید). اگر نمی‌خواهید نوشته‌هایتان بی‌رحمانه ویرایش و توزیع شوند؛ بنابراین، آنها را اینجا ارائه نکنید.
شما همچنین به ما تعهد می‌کنید که خودتان این را نوشته‌اید یا آن را از یک منبع با مالکیت عمومی یا مشابه آزاد آن برداشته‌اید (برای جزئیات بیش‌تر ویکی حج:حق تکثیر را ببینید). کارهای دارای حق تکثیر را بدون اجازه ارائه نکنید!
لغو راهنمای ویرایش‌کردن (در پنجرهٔ تازه باز می‌شود)
برگرفته از «https://wikihaj.com/view/ایاد»