در حال ویرایش بابویه و خر خسرو

هشدار: شما وارد نشده‌اید. نشانی آی‌پی شما برای عموم قابل مشاهده خواهد بود اگر هر تغییری ایجاد کنید. اگر وارد شوید یا یک حساب کاربری بسازید، ویرایش‌هایتان به نام کاربری‌تان نسبت داده خواهد شد، همراه با مزایای دیگر.

این ویرایش را می‌توان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که می‌خواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثی‌سازی ویرایش را به پایان ببرید.

نسخهٔ فعلی متن شما
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|ماه=[[تیر]]|روز=[[۲۷]]|سال=[[۱۳۹۸]]|کاربر=A sharefat  }}
{{جعبه اطلاعات اشخاص
{{جعبه اطلاعات اشخاص
|عنوان =
|عنوان =
خط ۴۷: خط ۴۸:
|امضا = <!-- sign.jpg -->
|امضا = <!-- sign.jpg -->
}}
}}
'''بابویه و  خَرّ خُسْرو'''، نام دو تن از ماموران حکومتی [[باذان]] در [[یمن]] بود که ماموریت داشتند، [[رسول خدا(ص)]] را دستگیر و نزد [[خسروپرویز]] ببرند. اما پس از ملاقات با پیامبر(ص) از تصمیم خود منصرف شده و بعد از بازگشت به یمن، [[اسلام]] آوردند.
'''بابویه و  خَرّ خُسْرو'''، نام دو تن از ماموران حکومتی [[باذان]] در [[یمن]] بود که ماموریت داشتند، [[رسول خدا(ص)]] را دستگیر و نزد [[خسروپرویز]] ببرند. اما پس از ملاقات با پیامبر(ص) از تصمیم خود منصرف شده و بعد از بازگشت به یمن [[اسلام]] آوردند.
==معرفی اجمالی==
==معرفی اجمالی==
«بابویه»  (باذویه) و «خَرّ خُسْرو» (خَرخُسره یا خسره خرخسرو)،<ref>تاریخ طبری، ج٢، ص٢٩٧.</ref> ماموران «باذان»، حاکم ایرانی [[یمن]] از سوی [[خسروپرویز]] بودند که به دستور این پادشاه ساسانی ماموریت یافتند تا به [[مدینه]] بروند، رسول خدا را دستگیر کنند و نزد خسروپرویز بیاورند.
«بابویه»  (باذویه) و «خَرّ خُسْرو» (خَرخُسره یا خسره خرخسرو)،<ref>تاریخ طبری، ج٢، ص٢٩٧.</ref> ماموران «باذان»، حاکم ایرانی [[یمن]] از سوی [[خسروپرویز]] بودند که به دستور این پادشاه ساسانی ماموریت یافتند تا به [[مدینه]] بروند، رسول خدا را دستگیر کنند و نزد خسروپرویز بیاورند.
خط ۵۳: خط ۵۴:
اولين ارتباط رسمى و سياسى ايرانيان با [[پيامبر اعظم(ص)]]، به سال ششم يا هفتم هجرى برمی‌گردد كه آن حضرت، پادشاه وقت ايران، خسروپرويز را همانند ديگر حاكمان پيرامون [[جزيرة العرب]]، در نامه‌اى به [[اسلام]] فراخواند. بنا بر برخى گزارش‌ها، خسروپرويز، نامه رسول خدا(ص) را دريد و به حاكم دست‌نشانده خود در يمن، به نام باذان، دستور داد با فرستادن مأمورانى به مدينه، پيامبر را دستگير كند و نزد او بفرستد.
اولين ارتباط رسمى و سياسى ايرانيان با [[پيامبر اعظم(ص)]]، به سال ششم يا هفتم هجرى برمی‌گردد كه آن حضرت، پادشاه وقت ايران، خسروپرويز را همانند ديگر حاكمان پيرامون [[جزيرة العرب]]، در نامه‌اى به [[اسلام]] فراخواند. بنا بر برخى گزارش‌ها، خسروپرويز، نامه رسول خدا(ص) را دريد و به حاكم دست‌نشانده خود در يمن، به نام باذان، دستور داد با فرستادن مأمورانى به مدينه، پيامبر را دستگير كند و نزد او بفرستد.


باذان در اجراى فرمان پادشاه ايران، دو تن از ايرانيان مقيم يمن به نام‌هاى «بابويه» (باذويه) و «خر خسُرو» را روانه [[مدينه]] كرد.<ref>تاریخ طبری، ج٢، ص٢٩٧.</ref>  
باذان در اجراى فرمان پادشاه ايران، دو تن از ايرانيان مقيم يمن به نام‌هاى «بابويه» (باذويه) و «خر خسُرو» را روانه [[مدينه]] كرد.<ref>تاریخ طبری، ج٢، ص٢٩٧.</ref>
==ملاقات با رسول‌الله==
==ملاقات با رسول‌الله==
بابویه و خَرّ خُسْرو، در این ماموریت، موفق به ملاقات پیامبر(ص) شدند و آن حضرت ضمن پیشگویی قتل خسروپرویز، «[[باذان بن ساسان]]» حاکم یمن را به اسلام دعوت کرد و به وی وعده داد اگر اسلام را بپذیرد، حکومتش بر یمن ادامه خواهد یافت.
آن دو در این ماموریت، موفق به ملاقات پیامبر (ص) شدند و آن حضرت ضمن پیشگویی قتل خسروپرویز، «[[باذان بن ساسان]]» حاکم یمن را به اسلام دعوت کرد و به وی وعده داد اگر اسلام را بپذیرد، حکومتش بر یمن ادامه خواهد یافت.
==دریافت هدیه==
==دریافت هدیه==
به روایتی رسول خدا به خرخسرو کمربندی از طلا و نقره هدیه کرد. از این‌رو «[[حمیریان]]»  او را صاحب مِعجزه می‌خواندند؛ زیرا کمربند در زبان حمیریان، معجزه نام داشت.<ref>تاریخ طبری، ج٢، ص٢٩٧.</ref>  
به روایتی رسول خدا به خرخسرو کمربندی از طلا و نقره هدیه کرد. از این‌رو «[[حمیریان]]»  او را صاحب مِعجزه می‌خواندند؛ زیرا کمربند در زبان حمیریان، معجزه نام داشت.<ref>تاریخ طبری، ج٢، ص٢٩٧.</ref>
==بازگشت به یمن==
==بازگشت به یمن==
بابویه و خرخسرو پس از بازگشت به یمن و در پی مسلمان شدن باذان، مانند دیگر ایرانیان ساکن یمن، اسلام آوردند. می‌گویند که باذان در سال دهم هجری، مسلمان شدن خود را به رسول خدا(ص) خبر داد.<ref>الطبقات الکبری، ج6، ص6٢؛ اسد الغابه، ج4، ص66٢؛ الاصابه، ج6، ص٣٩٢.</ref>  
بابویه و خرخسرو پس از بازگشت به یمن و در پی مسلمان شدن باذان، مانند دیگر ایرانیان ساکن یمن، اسلام آوردند. می‌گویند که باذان در سال دهم هجری، مسلمان شدن خود را به رسول خدا (ص) خبر داد.<ref>الطبقات الکبری، ج6، ص6٢؛ اسد الغابه، ج4، ص66٢؛ الاصابه، ج6، ص٣٩٢.</ref>
==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
خط ۷۷: خط ۷۸:
{{صحابه}}
{{صحابه}}


[[رده:مقاله‌های در دست ویرایش]]
[[رده:صحابه ایرانی پیامبر]]
[[رده:صحابه ایرانی پیامبر]]
[[رده:ابنای یمن]]
لطفاً توجه داشته‌باشید که همهٔ مشارکت‌ها در ویکی حج منتشرشده تحت Creative Commons Attribution-NonCommercial-ShareAlike در نظر گرفته‌می‌شوند (برای جزئیات بیش‌تر ویکی حج:حق تکثیر را ببینید). اگر نمی‌خواهید نوشته‌هایتان بی‌رحمانه ویرایش و توزیع شوند؛ بنابراین، آنها را اینجا ارائه نکنید.
شما همچنین به ما تعهد می‌کنید که خودتان این را نوشته‌اید یا آن را از یک منبع با مالکیت عمومی یا مشابه آزاد آن برداشته‌اید (برای جزئیات بیش‌تر ویکی حج:حق تکثیر را ببینید). کارهای دارای حق تکثیر را بدون اجازه ارائه نکنید!
لغو راهنمای ویرایش‌کردن (در پنجرهٔ تازه باز می‌شود)