در حال ویرایش برائت از مشرکان
این ویرایش را میتوان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که میخواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثیسازی ویرایش را به پایان ببرید.
نسخهٔ فعلی | متن شما | ||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{در دست ویرایش|ماه=[[تیر]]|روز=[[۲۶]]|سال=[[۱۳۹۷]]|کاربر=M-mohammad }} | |||
[[رده:مقالههای در دست ویرایش]] | |||
[[پرونده:برائت از مشرکین در مراسم حج.jpeg|بندانگشتی]] | |||
'''برائت از مشرکان''': به مراسم بیزاریجستن از [[دشمنان اسلام]] در [[ایام حج]] را گویند. برائت در لغت به معنای بیزاریجستن و در اصطلاح به بیزاریجستن از دشمنان خداوند اطلاق میشود و برائت از مشرکان به مجموع اعمالی که در بعد سیاسی حج برای برائت از مشرکان در [[مکه]] انجام میگیرد، اطلاق شده است. | |||
در [[قرآن کریم]] مسئله برائت از جایگاه ویژهای برخوردار است و همواره دشمنی با دشمنان خدا و [[مسلمانان]] در کنار دوستی با دوستان خدا مطرح شده است و در آیات فراوانی به این موضوع پرداخته شده است ولی بیشترین توجه قرآن در مورد برائت به ابلاغ [[آیات برائت]] از مشرکان در روزگار [[پیامبر اسلام(ص)]] در [[موسم حج]] سال نهم ق. مربوط میشود. | |||
برائت از مشرکان جزء سیره پیامبران الهی بوده است که از زمان [[حضرت نوح(ع)]] آغاز و تا زمان پیامبر اسلام(ص) ادامه داشت و آن حضرت با [[فتح مکه]]، [[خانه خدا]] را از وجود بتها پاک کرد و در [[حج سال نهم قمری|حج سال نهم ق]]. برائت از آنان را به همگان اعلان نمود و از فرصت حج برای گسترش [[اسلام]] و طرد [[شرک]] بهره گرفت. | |||
در زمان [[امامان معصوم]] هم سیره پیامبر ادامه داشت و آنان علاوه بر اعلان و اظهار برائت از دشمنان خدا در [[حج]]، به برائت و بیزاری از حاکمان ظالم نیز اقدام کردند که در سیره آن بزرگواران ثبت شده است. | |||
در دوران کنونی پس از پیروزی [[انقلاب اسلامی ایران]]، سنت برائت از مشرکان توسط [[امام خمینی]] احیا شد و ایشان با تبیین مبانی برائت و دیدگاههای خود این فریضه الهی را به اجرا درآوردند هرچند با موانع و مشکلاتی روبرو بوده و گاه منجر به تعطیلی حج گردیده است. | |||
بعد از رحلت امام خمینی همان مواضع بنیانگذار انقلاب اسلامی توسط رهبری [[آیتالله خامنهای]]، در اعلان برائت از مشرکان مورد تاکید است و ادامه دارد و همهساله این مراسم در ایام حج برگزار میشود. | |||
==برائت در لغت== | |||
برائت از ریشه «ب ـ ر ـ ء» به این معانی آمده است: رها شدن، <ref>معجم مقاییس اللغه، ج1، ص236؛ تاج العروس، ج1، ص113؛ قاموس قرآن، ج1، ص173، «برا. </ref> بیزاریجستن، <ref>الصحاح، ج1، ص36؛ قاموس قرآن، ج1، ص173، «برء. </ref> دور شدن شخص از چیزی که از همراهی با آن بیزار است، <ref>مفردات، ص121، «برا. </ref> اخطار و ترساندن، <ref>لسان العرب، ج1، ص33، «برا. </ref>پاک شدن از عیب و آلودگی.<ref>العین، ج8، ص289؛ مفردات، ص121؛ التحقیق، ج1، ص239، «برا. </ref> | برائت از ریشه «ب ـ ر ـ ء» به این معانی آمده است: رها شدن، <ref>معجم مقاییس اللغه، ج1، ص236؛ تاج العروس، ج1، ص113؛ قاموس قرآن، ج1، ص173، «برا. </ref> بیزاریجستن، <ref>الصحاح، ج1، ص36؛ قاموس قرآن، ج1، ص173، «برء. </ref> دور شدن شخص از چیزی که از همراهی با آن بیزار است، <ref>مفردات، ص121، «برا. </ref> اخطار و ترساندن، <ref>لسان العرب، ج1، ص33، «برا. </ref>پاک شدن از عیب و آلودگی.<ref>العین، ج8، ص289؛ مفردات، ص121؛ التحقیق، ج1، ص239، «برا. </ref> | ||
==برائت در اصطلاح دینی== | |||
برائت و تبرّی در برابر [[ولایت]] و [[تولّی]]، دو مورد از [[فروع دین]] مسلمانان به شمار میروند. در اصطلاح دینی، برائت به بیزاری از دشمنان خداوند اطلاق میگردد.<ref>التبیان، ج2، ص65-66.</ref> | برائت و تبرّی در برابر [[ولایت]] و [[تولّی]]، دو مورد از [[فروع دین]] مسلمانان به شمار میروند. در اصطلاح دینی، برائت به بیزاری از دشمنان خداوند اطلاق میگردد.<ref>التبیان، ج2، ص65-66.</ref> | ||
خط ۱۵: | خط ۲۵: | ||
تعبیر «برائت از مشرکان» امروز به مجموع کوششهایی اطلاق میشود که در بُعد سیاسی حج به صورت اجتماعی و در قالب مراسم برائت از مشرکان در [[مکه]] انجام میگیرد. | تعبیر «برائت از مشرکان» امروز به مجموع کوششهایی اطلاق میشود که در بُعد سیاسی حج به صورت اجتماعی و در قالب مراسم برائت از مشرکان در [[مکه]] انجام میگیرد. | ||
== | ==برائت در قرآن و سنت== | ||
در [[قرآن]] و [[سنت پیامبر]](ص) <ref>الکافی، ج2، ص125.</ref> دشمنی با دشمنان خدا و [[مسلمانان]]، همواره کنار دوستی با دوستان او آمده است. | در [[قرآن]] و [[سنت پیامبر]](ص) <ref>الکافی، ج2، ص125.</ref> دشمنی با دشمنان خدا و [[مسلمانان]]، همواره کنار دوستی با دوستان او آمده است. | ||
بیشترین توجه قرآن به موضوع برائت، به ابلاغ [[آیات برائت]] از مشرکان در روزگار [[پیامبر اسلام(ص)]] در [[موسم حج]] سال نهم ق. مربوط میشود.<ref>الکشاف، ج2، ص242-245؛ جوامع الجامع، ج2، ص36.</ref> | بیشترین توجه قرآن به موضوع برائت، به ابلاغ [[آیات برائت]] از مشرکان در روزگار [[پیامبر اسلام(ص)]] در [[موسم حج]] سال نهم ق. مربوط میشود.<ref>الکشاف، ج2، ص242-245؛ جوامع الجامع، ج2، ص36.</ref> | ||
در این سال که جنگهای مسلمانان با [[کافران]] و دشمنان به پایان رسیده بود و مردم مناطق [[طائف]]، [[حجاز]]، [[تهامه]]، [[نجد]] و بسیاری از قبائل جنوب | نزول آیات آغازین [[سوره توبه]] در این سال که جنگهای مسلمانان با [[کافران]] و دشمنان به پایان رسیده بود و مردم مناطق [[طائف]]، [[حجاز]]، [[تهامه]]، [[نجد]] و بسیاری از قبائل جنوب شبه جزیره به اسلام گرویده بودند، افزون بر روشن کردن شالوده معنوی دولت اسلامی و بیان ایده و عقیده توحیدی آن و رویارویی با کسانی که به ستیز با این رویکرد برمیخاستند، <ref>حیاة محمد، ص296-297؛ ابعاد سیاسی و اجتماعی حج، ص106-107.</ref> میتواند در مسیر حفظ [[وحدت]] و یکپارچگی مسلمانان و پاسداری از تازه مسلمانان در برابر تبلیغات [[مشرکان]] و ستمگران تحلیل شود. | ||
پیمانشکنیهای گوناگون مشرکان از دیگر عوامل نزول آیات برائت بود. پیامبر(ص) پیش از [[فتح مکه]] به ویژه [[غزوه تبوک]]، با شماری از قبایل عرب از جمله [[بنیمدلج]]، <ref>السیرة النبویه، ج2، ص434؛ الطبقات، ج2، ص7؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص66.</ref> [[بنینضیر]]، [[بنیقریظه]]، [[بنیقینقاع]]، <ref>اعلام الوری، ج1، ص157-158؛ امتاع الاسماع، ج1، ص69؛ نک: انساب الاشراف، ج1، ص371؛ المغازی، ج1، ص176.</ref> [[بنیعادیاء]]، <ref>فتوح البلدان، ص44؛ معجم البلدان، ج2، ص67.</ref> [[ایله]]<ref>فتوح البلدان، ص67.</ref> و نیز طایفههای [[خزاعه]]، <ref>انساب الاشراف، ج1، ص79-80؛ المغازی، ج2، ص781-782؛ تفسیر فرات کوفی، ص162.</ref> [[قریش]]<ref>الطبقات، ج2، ص74؛ انساب الاشراف، ج1، ص439-440؛ السنن الکبری، ج9، ص232-233؛ السیرة النبویه، ج4، ص851-852.</ref> و [[مسیحیان نجران]]<ref>الطبقات، ج1، ص219-220؛ فتوح البلدان، ص72-73.</ref> پیمانهای صلح و ترک نبرد بست؛ اما بسیاری از آنان پیمان خویش را نقض کردند. افزون بر این، منافقانی از جمله [[جدّ بن قیس]]<ref>السیرة النبویه، ج4، ص944.</ref> و قبایلی چون [[مزینه]]، <ref>الطبقات، ج1، ص222.</ref> [[جهینه]]، <ref>الکامل، ج6، ص46؛ اسد الغابه، ج1، ص217.</ref> [[اشجع]]، <ref>الطبقات، ج1، ص234.</ref> [[غفار]]<ref>اسد الغابه، ج2، ص118.</ref> و [[اسلم]]<ref>المغازی، ج3، ص1075.</ref> که در جامعه اسلامی میزیستند و متعهد به اطاعت از پیامبر(ص) بودند، در [[نبرد تبوک]] از همراهی مسلمانان سر باز زدند و برای نرفتن به نبرد عذر آوردند و با یاری نرساندن به لشکر مسلمانان، پیمان خویش درباره کمک به رسول خدا در برابر دشمنان و کافران را نقض کردند.<ref>التفسیر الکبیر، ج15، ص523؛ جامع البیان، ج10، ص77؛ زاد المسیر، ج3، ص301-302؛ بحارالانوار، ج21، ص205.</ref> | پیمانشکنیهای گوناگون مشرکان از دیگر عوامل نزول آیات برائت بود. پیامبر(ص) پیش از [[فتح مکه]] به ویژه [[غزوه تبوک]]، با شماری از قبایل عرب از جمله [[بنیمدلج]]، <ref>السیرة النبویه، ج2، ص434؛ الطبقات، ج2، ص7؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص66.</ref> [[بنینضیر]]، [[بنیقریظه]]، [[بنیقینقاع]]، <ref>اعلام الوری، ج1، ص157-158؛ امتاع الاسماع، ج1، ص69؛ نک: انساب الاشراف، ج1، ص371؛ المغازی، ج1، ص176.</ref> [[بنیعادیاء]]، <ref>فتوح البلدان، ص44؛ معجم البلدان، ج2، ص67.</ref> [[ایله]]<ref>فتوح البلدان، ص67.</ref> و نیز طایفههای [[خزاعه]]، <ref>انساب الاشراف، ج1، ص79-80؛ المغازی، ج2، ص781-782؛ تفسیر فرات کوفی، ص162.</ref> [[قریش]]<ref>الطبقات، ج2، ص74؛ انساب الاشراف، ج1، ص439-440؛ السنن الکبری، ج9، ص232-233؛ السیرة النبویه، ج4، ص851-852.</ref> و [[مسیحیان نجران]]<ref>الطبقات، ج1، ص219-220؛ فتوح البلدان، ص72-73.</ref> پیمانهای صلح و ترک نبرد بست؛ اما بسیاری از آنان پیمان خویش را نقض کردند. افزون بر این، منافقانی از جمله [[جدّ بن قیس]]<ref>السیرة النبویه، ج4، ص944.</ref> و قبایلی چون [[مزینه]]، <ref>الطبقات، ج1، ص222.</ref> [[جهینه]]، <ref>الکامل، ج6، ص46؛ اسد الغابه، ج1، ص217.</ref> [[اشجع]]، <ref>الطبقات، ج1، ص234.</ref> [[غفار]]<ref>اسد الغابه، ج2، ص118.</ref> و [[اسلم]]<ref>المغازی، ج3، ص1075.</ref> که در جامعه اسلامی میزیستند و متعهد به اطاعت از پیامبر(ص) بودند، در [[نبرد تبوک]] از همراهی مسلمانان سر باز زدند و برای نرفتن به نبرد عذر آوردند و با یاری نرساندن به لشکر مسلمانان، پیمان خویش درباره کمک به رسول خدا در برابر دشمنان و کافران را نقض کردند.<ref>التفسیر الکبیر، ج15، ص523؛ جامع البیان، ج10، ص77؛ زاد المسیر، ج3، ص301-302؛ بحارالانوار، ج21، ص205.</ref> | ||
=== | ===ضرورت ابلاغ برائت=== | ||
پیش از سال نهم ق. در موارد گوناگون، خداوند مسلمانان را از گرایش و اعتماد به مشرکان، [[یهودیان]] و [[مسیحیان]] و بستن پیمان همکاری با آنان پرهیز داده و در آیات گوناگون قرآن کریم، بر ضرورت رویگردانی از مشرکان و بیان سرنوشت شوم آنها تاکید نموده بود (برای نمونه: [[سوره انعام]]، 106؛ [[سوره توبه]]، 5؛ [[سوره قصص]]، 87؛ [[سوره فتح]]، 6؛ [[سوره بینه]]، 6). | پیش از سال نهم ق. در موارد گوناگون، خداوند مسلمانان را از گرایش و اعتماد به مشرکان، [[یهودیان]] و [[مسیحیان]] و بستن پیمان همکاری با آنان پرهیز داده و در آیات گوناگون قرآن کریم، بر ضرورت رویگردانی از مشرکان و بیان سرنوشت شوم آنها تاکید نموده بود (برای نمونه: [[سوره انعام]]، 106؛ [[سوره توبه]]، 5؛ [[سوره قصص]]، 87؛ [[سوره فتح]]، 6؛ [[سوره بینه]]، 6). | ||
خط ۳۸: | خط ۵۰: | ||
بر پایه ابلاغیه برائت، ورود مشرکان به [[مسجدالحرام]] و حج گزاردن آنان ممنوع شد. نیز [[طواف با بدن برهنه]] که از بدعتهای ناپسند شماری از قبایل عرب و قریش بود، <ref>سیره ابن اسحق، ج2، ص75؛ السیرة النبویه، ج1، ص130-131؛ الروض الانف، ج1، ص249-250.</ref> ممنوع گشت. | بر پایه ابلاغیه برائت، ورود مشرکان به [[مسجدالحرام]] و حج گزاردن آنان ممنوع شد. نیز [[طواف با بدن برهنه]] که از بدعتهای ناپسند شماری از قبایل عرب و قریش بود، <ref>سیره ابن اسحق، ج2، ص75؛ السیرة النبویه، ج1، ص130-131؛ الروض الانف، ج1، ص249-250.</ref> ممنوع گشت. | ||
به آنان که با پیامبر(ص) پیمانی نداشتند، چهار ماه مهلت داده شد<ref>البدایة و النهایه، ج5، ص44-45؛ مجمع البیان، ج5، ص7.</ref> تا یا [[اسلام]] بیاورند و یا از [[سرزمین وحی]] بیرون روند.<ref>نک: معانی القرآن، ج1، ص420؛ البدایة و النهایه، ج5، ص44-45؛ جوامع الجامع، ج2، ص37-38.</ref> | به آنان که با پیامبر(ص) پیمانی نداشتند، چهار ماه مهلت داده شد<ref>البدایة و النهایه، ج5، ص44-45؛ مجمع البیان، ج5، ص7.</ref> تا یا [[اسلام]] بیاورند و یا از [[سرزمین وحی]] بیرون روند.<ref>نک: معانی القرآن، ج1، ص420؛ البدایة و النهایه، ج5، ص44-45؛ جوامع الجامع، ج2، ص37-38.</ref> | ||
افزون بر آیات برائت، به آیات و روایتهای دیگر نیز برای اثبات جواز ابراز برائت از دشمنان خدا و کافران میتوان استناد کرد. | |||
===برائت از مشرکان در سیره پیامبران=== | |||
بر پایه آیات قرآن، برائت از مشرکان سیره پیامبران الهی بوده است. مبارزه با شرک و مظاهر [[بتپرستی]] و برائت از آنها، از روزگار [[حضرت نوح(ع)]] ([[سوره نوح]]، 1-28) آغاز شد و بعدها [[حضرت ابراهیم(ع)]] ([[سوره ممتحنه]]، 4) آن را ادامه داد. ابراهیم(ع) هنگامی که دانست عمویش [[آزر]] دشمن خدا است، از او بیزاری و [[تبری]] جست: {{قلم رنگ|سبز|(فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُ اَنَّهُ عَدُوٌّ لِلَّهِ تَبَرَّاَ مِنْهُ...)}} (سوره توبه، 114). رفتار ابراهیم(ع) در تبریجستن از دشمنان خدا، گرچه پیوند خویشاوندی نزدیکی میان آنان باشد، به الگویی برای مسلمانان تبدیل شد.<ref>احکام القرآن، ج5، ص327.</ref> | |||
پیامبر(ص) نیز سنت پیامبران پیشین را تکمیل نمود. ایشان به مبارزه با کافران و [[بتپرستان]] پرداخت. در پی فتح مکه، خانه خدا را از وجود بتها پاک کرد و در [[حج سال نهم قمری|حج سال نهم ق]]. برائت از آنان را به همگان اعلان نمود.<ref>ابعاد سیاسی و اجتماعی حج، ص98.</ref> شماری از دانشوران، الگوپذیری و پیروی از سیره پیامبران الهی را مقتضای [[ایمان]] به آنان دانسته، تاکید میکنند همانگونه که مسلمانان در «[[تولّی]]» مانند [[مناسک حج]] از ایشان پیروی میکنند، در «[[تبرّی]]» نیز باید به ایشان اقتدا کرده، از مشرکان برائت جویند.<ref>تفسیر تسنیم، ج14، ص542؛ ج15، ص704.</ref> | |||
===نهی قرآن از دوستی با غیر مسلمانان=== | |||
در آیاتی دیگر، [[خداوند]] مسلمانان را از تکیه کردن به ستمگران {{قلم رنگ|سبز|(وَ لا تَرْکَنُوا اِلَی الَّذینَ ظَلَمُوا...)}} ([[سوره هود]]، 113)، و تولی، <ref>التبیان، ج2، ص434.</ref> مودت و محبت<ref>المیزان، ج5، ص373؛ التفسیر الکبیر، ج12، ص384.</ref> یهودیان و مسیحیان پرهیز میدهد: {{قلم رنگ|سبز|(یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الْیَهُودَ وَ النَّصاری اَوْلِیاءَ بَعْضُهُمْ اَوْلِیاءُ بَعْض...)}} ([[سوره مائده]]، 51). همچنین به سبب احتمال پدید آمدن کشش روحی میان مسلمانان و [[اهل کتاب]] و در نتیجه اثرپذیری از اخلاق آنان در پیروی از هوای نفس، مسلمانان از دوستی با آنان نهی شدهاند: <ref>التفسیر الکبیر، ج12، ص384؛ المیزان، ج5، ص373.</ref> {{قلم رنگ|سبز|(وَ مَنْ یَتَوَلَّهُمْ مِنْکُمْ فَاِنَّهُ مِنْهُمْ)}} (مائده، 51). | |||
===جواز دشنام به ظالمان=== | |||
نیز قرآن شتم و دشنام به ظالمان را روا شمرده است: {{قلم رنگ|سبز|(لا یُحِبُّ اللهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ اِلاَّ مَنْ ظُلِمَ)}} ([[سوره نساء]]، 148). حکم این آیه مطلق است و زمان و مکان ندارد. با توجه به ستمهایی که مستکبران بر مسلمانان روا میداشتند، این آیه را نیز میتوان دلیلی بر جواز برائت از مشرکان دانست. | |||
===وصف پیروان پیامبر=== | |||
در آیه 29 [[سوره فتح]] پیروان پیامبر(ص) با ویژگی تولی با مسلمانان و تبری از دشمنان وصف شدهاند: <ref>تفسیر ابن کثیر، ج3، ص124.</ref> {{قلم رنگ|سبز|(مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللهِ وَ الَّذینَ مَعَهُ اَشِدَّاءُ عَلَی الْکُفَّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ...)}}. | |||
آوردهاند که شدت برائت و بیزاری آنان از مشرکان و دشمنان خدا بهاندازهای بود که حتی از تماس با بدن و لباس آنان پرهیز داشتند.<ref>مجمع البیان، ج9، ص192.</ref> | |||
== | ===سبب دشمنی خدا با کافران=== | ||
در روایتهای [[شیعه]] | قرآن در تقابلی میان خداوند با کافران، دشمنی آنان با خدا، پیامبران و فرشتگان به ویژه جبرئیل و [[میکائیل]] را سبب دشمنی خداوند با آنها میشمارد: {{قلم رنگ|سبز|(مَن کانَ عَدُوًّا لِلَّهِ وَ مَلائِکَتِهِ وَ رُسُلِهِ وَ جِبْرِیلَ وَ مِیکالَ فَاِنَّ اللهَ عَدُوٌّ لِلْکافِرِین)}} ([[سوره بقره]]، 98) افزون بر آیات قرآن، بر پایه روایتهای [[شیعه]]، دین چیزی جز حب و بغض در راه خدا نیست.<ref>الخصال، ج1، ص21.</ref> | ||
امامان شیعه بارها به اهمیت موضوع برائت از دشمنان خدا کنار دوستی با اولیای او پرداختهاند<ref>صحیفه سجادیه، دعای47؛ تفسیر منسوب به امام عسکری، ص19، 39.</ref> تا جایی که در شماری از دعاها و زیارتهای رسیده از ایشان، این کار سبب نزدیکی به خداوند دانسته شده است: «... انی اتقرب الی الله... بموالاتک... و بالبرائة ممن... قاتلک....» <ref>کامل الزیارات، ص177؛ المزار، ص482.</ref> | |||
===دشمنان خدا و رسول=== | |||
از آیات قرآن میتوان دریافت که حکم برائت، همه دشمنان خدا اعم از کافران، مشرکان، [[منافقان]]، <ref>تفسیر ابن ابی حاتم، ج6، ص1895؛ الکشاف، ج2، ص315.</ref> یهودیان و مسیحیان را شامل میشود.<ref>التبیان، ج3، ص550.</ref> | |||
مشرکان با انکار خدا و رسولانش<ref>نک: ارشاد الاذهان، ص609.</ref> یهودیان با تکذیب رسول خدا و دشمنی با جبرئیل<ref>تفسیر ابن کثیر، ج1، ص228.</ref> مسیحیان با تکذیب رسول خدا و [[حضرت مسیح(ع)]] را پسر خدا دانستن (سوره توبه، 30)؛ و منافقان با دشمنی با رسول خدا و تکذیب وی ([[سوره منافقون]]، 1) مصادیقی از دشمنان خدا و رسولش شمرده شدهاند. | |||
ابراز برائت و [[لعن]] و رویارویی عملی تنها درباره کافران و مستکبرانی است که به عهد و پیمان خود پایبند نباشند و دشمنی خود با خدا و مسلمانان را نشان دهند.<ref>روابط بین الملل در اسلام، ص180-181.</ref> به همینرو است که قرآن کریم علت قتال و دشمنی با این افراد را پایبند نبودن به پیمانشان با مسلمانان معرفی میکند، نه کفر آنان: {{قلم رنگ|سبز|(وَ اِنْ نَکَثُوا اَیْمانَهُمْ مِنْ بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَ طَعَنُوا فی دینِکُمْ فَقاتِلُوا اَئِمَّةَ الْکُفْرِ اِنَّهُمْ لا اَیْمانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ یَنْتَهُونَ)}}. (سوره توبه، 12) از اینرو، ابراز برائت از کسانی را که به پیمان خویش پایبند نیستند، بر همه مسلمانان و همپیمانانشان واجب شمردهاند.<ref>بیان السعاده، ج2، ص245.</ref> | شماری از روایتها نیز این برداشت را تایید میکنند.<ref>الکافی، ج1، ص282.</ref> میتوان گفت سخن گفتن از مشرکان به صورت مطلق (سوره توبه، 11-28)، ذمّیان مشرک و کافر (سوره توبه، 29-32)، زراندوزان (سوره توبه، 34-35) و منافقان (سوره توبه، 50-57) در سوره توبه، تایید میکند که برائت به رویارویی با مشرکان پیمانشکن اختصاص ندارد. | ||
===ابراز برائت=== | |||
برائت حالتی نفسانی است و به تناسب اوضاع و احوال، به صورتهای گوناگون انجام میپذیرد؛ از جمله بغض قلبی، تغییر چهره، ابراز با کلمات و یا کناره گرفتن از شخص مورد تبرّی: {{قلم رنگ|سبز|(وَ اِذِ اعْتَزَلْتُمُوهُمْ وَ ما یَعْبُدُونَ اِلاَّ اللهَ...)}} ([[سوره کهف]]، 16) و اجتناب از آنان: {{قلم رنگ|سبز|(... وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ...)}} ([[سوره نحل]]، 36) و نبرد و قتال با آنان. (سوره توبه، 1-3) | |||
مهاجرت از محل تسلط کافران و دشمنان خدا نیز نوعی برائت عملی شمرده میشود و به همینرو است که خداوند هرگونه تعهد درباره مؤمنانی را که از سرزمین کافران هجرت نکردهاند، جز یاری آنان در دینداری، از دوش دیگر مؤمنان برمیدارد. ([[سوره انفال]]، 72)<ref>نمونه، ج7، ص256.</ref> به گفته دانشوران اسلامی، برائت به معنای بیزاری قلبی و اجتناب از نزدیکی با آنان، همه دشمنان خداوند و کافران را در بر میگیرد. | |||
===وجوب برائت از پیمانشکنان=== | |||
ابراز برائت و [[لعن]] و رویارویی عملی تنها درباره کافران و مستکبرانی است که به عهد و پیمان خود پایبند نباشند و دشمنی خود با خدا و مسلمانان را نشان دهند.<ref>روابط بین الملل در اسلام، ص180-181.</ref> به همینرو است که قرآن کریم علت قتال و دشمنی با این افراد را پایبند نبودن به پیمانشان با مسلمانان معرفی میکند، نه کفر آنان: {{قلم رنگ|سبز|(وَ اِنْ نَکَثُوا اَیْمانَهُمْ مِنْ بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَ طَعَنُوا فی دینِکُمْ فَقاتِلُوا اَئِمَّةَ الْکُفْرِ اِنَّهُمْ لا اَیْمانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ یَنْتَهُونَ)}}. (سوره توبه، 12) از اینرو، ابراز برائت از کسانی را که به پیمان خویش پایبند نیستند، بر همه مسلمانان و همپیمانانشان واجب شمردهاند.<ref>بیان السعاده، ج2، ص245.</ref> | |||
خطاب عمومی به مسلمانان و اعلان برائت از مشرکان کنار [[کعبه]] {{قلم رنگ|سبز|(وَ اَذانٌ مِنَ اللهِ وَ رَسُولِهِ اِلَی النَّاس...)}} (سوره توبه، 3) نیز نشانگر این است که مفهوم برائت در این آیات، از بیزاری که تنها حالتی قلبی است، فراتر رفته و مستلزم کنارهگیری از کافران و مشرکان و منزوی ساختن آنان است.<ref>ابعاد سیاسی و اجتماعی حج، ص101.</ref> | خطاب عمومی به مسلمانان و اعلان برائت از مشرکان کنار [[کعبه]] {{قلم رنگ|سبز|(وَ اَذانٌ مِنَ اللهِ وَ رَسُولِهِ اِلَی النَّاس...)}} (سوره توبه، 3) نیز نشانگر این است که مفهوم برائت در این آیات، از بیزاری که تنها حالتی قلبی است، فراتر رفته و مستلزم کنارهگیری از کافران و مشرکان و منزوی ساختن آنان است.<ref>ابعاد سیاسی و اجتماعی حج، ص101.</ref> | ||
==برائت از مشرکان و حج== | ==برائت از مشرکان و حج== | ||
تعابیر قرآنی {{قلم رنگ|سبز|(قِیَامًا لِلنَّاسِ)}} (سوره مائده، 97)؛ {{قلم رنگ|سبز|(مثابةً للناسِ و اَمْناً)}} (سوره بقره، 125)؛ {{قلم رنگ|سبز|(وُضِعَ للناس)}} ([[سوره آلعمران]]، 96)؛ {{قلم رنگ|سبز|(مُبَارَکًا وَهُدًی لِلْعَالَمِینَ)}} (سوره آلعمران، 96) را که به ماهیت و نقش اجتماعی حج و [[خانه خدا]] اشاره میکند، <ref>المیزان، ج14، ص369.</ref> میتوان با توجه به تغییر مصداقهای آن و به تناسب احوال جوامع اسلامی و نیازهای روز، بر برائت از مشرکان به منزله یکی از نمودهای کارکرد اجتماعی حج تطبیق کرد. نیز تعابیر روایی مانند جهاد ضعیفان و قلمداد شدن حج از عوامل تقویت [[دین]]<ref>نک: التهذیب، ج5، ص22.</ref> را میتوان اشاره به بُعد سیاسی حج و موضوع برائت از مشرکان دانست. | تعابیر قرآنی {{قلم رنگ|سبز|(قِیَامًا لِلنَّاسِ)}} (سوره مائده، 97)؛ {{قلم رنگ|سبز|(مثابةً للناسِ و اَمْناً)}} (سوره بقره، 125)؛ {{قلم رنگ|سبز|(وُضِعَ للناس)}} ([[سوره آلعمران]]، 96)؛ {{قلم رنگ|سبز|(مُبَارَکًا وَهُدًی لِلْعَالَمِینَ)}} (سوره آلعمران، 96) را که به ماهیت و نقش اجتماعی حج و [[خانه خدا]] اشاره میکند، <ref>المیزان، ج14، ص369.</ref> میتوان با توجه به تغییر مصداقهای آن و به تناسب احوال جوامع اسلامی و نیازهای روز، بر برائت از مشرکان به منزله یکی از نمودهای کارکرد اجتماعی حج تطبیق کرد. نیز تعابیر روایی مانند جهاد ضعیفان و قلمداد شدن حج از عوامل تقویت [[دین]]<ref>نک: التهذیب، ج5، ص22.</ref> را میتوان اشاره به بُعد سیاسی حج و موضوع برائت از مشرکان دانست. | ||
===سیره پیامبر | ===برائت در سیره پیامبر=== | ||
برائت از شرک و نمودهای آن در مسیر هدف کلی [[توحید]]، گذشته از مبانی قرآنی، میان [[پیامبران]] گذشته به ویژه ابراهیم(ع) پیشینه داشته و در روزگار پیامبر(ص) نیز در مناسکی همچون [[رمی جمرات]] ادامه یافته است.<ref>نک: علل الشرائع، باب177، ص437.</ref> از اینرو، پیامبر اسلام(ص) در دوره مکه از فرصت حج برای گسترش [[اسلام]] و طرد [[شرک]] بهره میگرفتند.<ref>نک: الطبقات، ج8، ص7؛ فتح الباری، ج1، ص60.</ref> | برائت از شرک و نمودهای آن در مسیر هدف کلی [[توحید]]، گذشته از مبانی قرآنی، میان [[پیامبران]] گذشته به ویژه ابراهیم(ع) پیشینه داشته و در روزگار پیامبر(ص) نیز در مناسکی همچون [[رمی جمرات]] ادامه یافته است.<ref>نک: علل الشرائع، باب177، ص437.</ref> از اینرو، پیامبر اسلام(ص) در دوره مکه از فرصت حج برای گسترش [[اسلام]] و طرد [[شرک]] بهره میگرفتند.<ref>نک: الطبقات، ج8، ص7؛ فتح الباری، ج1، ص60.</ref> | ||
خط ۸۷: | خط ۱۱۱: | ||
آیه 3 سوره توبه، برائت را به ویژه در[[ایام حج]] و سرزمین حرم مورد تاکید قرار داده است. در گزارشهای دیگر آمده که [[رسول خدا(ص)]] در مواردی همچون خطبههای [[منا]] و [[عرفه]] و نیز [[غدیر خم]] در «[[حجة الوداع]]» با تاکید بر ابعاد سیاسی حج، به ابراز برائت از مشرکان پرداخت.<ref>نک: السیرة النبویه، ج4، ص1022-1025؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص102-109.</ref> | آیه 3 سوره توبه، برائت را به ویژه در[[ایام حج]] و سرزمین حرم مورد تاکید قرار داده است. در گزارشهای دیگر آمده که [[رسول خدا(ص)]] در مواردی همچون خطبههای [[منا]] و [[عرفه]] و نیز [[غدیر خم]] در «[[حجة الوداع]]» با تاکید بر ابعاد سیاسی حج، به ابراز برائت از مشرکان پرداخت.<ref>نک: السیرة النبویه، ج4، ص1022-1025؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص102-109.</ref> | ||
===سیره امامان | ===برائت در سیره امامان=== | ||
در پی رحلت ایشان نیز اعلان و اظهار برائت از دشمنان خدا در حج ادامه یافت و دامنه آن به برائت و بیزاری از حاکمان ظالم گسترش یافت. از اینرو، [[امامان شیعه]] بارها در همایش [[مسلمانان]] در حج، همراه معرفی مستکبران و حاکمان جور، مردم را به دوری و بیزاری از آنها فرا میخواندند. | در پی رحلت ایشان نیز اعلان و اظهار برائت از دشمنان خدا در حج ادامه یافت و دامنه آن به برائت و بیزاری از حاکمان ظالم گسترش یافت. از اینرو، [[امامان شیعه]] بارها در همایش [[مسلمانان]] در حج، همراه معرفی مستکبران و حاکمان جور، مردم را به دوری و بیزاری از آنها فرا میخواندند. | ||
====برائت در سیره امام حسین==== | |||
[[امام حسین(ع)]] با بهرهگیری از فرصت حج، در جمع [[صحابه]] و [[تابعان]] به افشاگری درباره [[معاویه]] و کوششهای نادرست او پرداخت<ref>کتاب سلیم بن قیس، ص787؛ الاحتجاج، ج2، ص18-19؛ بحار الانوار، ج33، ص181-182.</ref> و مسلمانان را از او پرهیز داد.<ref>نک: الاحتجاج، ج2، ص18-19.</ref> | |||
به سال 60ق. نیز هنگامی که ایشان در پی خودداری از بیعت با [[یزید]] از [[مدینه]] بیرون آمد، با انتخاب مکه، مخالفت خویش با یزید و خلافت او را در ایام حج به آگاهی مسلمانان رساند.<ref>سیره پیشوایان، ج9، ص11؛ زندگانی چهارده معصوم، ج7، ص38.</ref> | به سال 60ق. نیز هنگامی که ایشان در پی خودداری از بیعت با [[یزید]] از [[مدینه]] بیرون آمد، با انتخاب مکه، مخالفت خویش با یزید و خلافت او را در ایام حج به آگاهی مسلمانان رساند.<ref>سیره پیشوایان، ج9، ص11؛ زندگانی چهارده معصوم، ج7، ص38.</ref> | ||
====برائت در سیره امام سجاد==== | |||
[[امام سجاد(ع)]] در کنار [[کعبه]] به [[هشام بن عبدالملک]] که طاغوت آن روزگار بود، بیاعتنایی کرد و سخنانی گفت<ref>نک: المناقب، ج3، ص306-307.</ref> که نشاندهنده اعتراض به وی و بیزاری از او بود. | |||
====برائت در سیره امامان دیگر==== | |||
بر پایه گزارشهایی، امامان [[امام باقر|باقر]]<ref>میقات حج، سال1، ش4، ص11، «بهره گیری از ابعاد سیاسی حج. </ref>و [[امام صادق|صادق]]<ref>مناقب اهل البیت، ص268.</ref> و [[امام کاظم|کاظم]] <ref>المناقب، ج3، ص427-429.</ref> با بهرهگیری از فرصت حج به گونهای اعتراض خود را به حکومتهای ظالمانه دوران خویش ابراز کردند. | |||
در جمعبندی دیدگاه طرفداران برائت از مشرکان میتوان گفت که با وجود عدم اختصاص برائت از دشمنان خدا به مکان و زمانی خاص، حرم و ایام حج با توجه به همایش بزرگ مسلمانان، مناسبترین موقعیت برای ابراز برائت از مستکبران به شمار میآید.<ref>میقات حج، ش30، ص216-228، «برائت از مشرکین از دیدگاه امام خمینی. </ref> | |||
===ادله مخالفان برائت=== | |||
در برابر، برخی به پشتوانه ادلهای با برگزاری مراسم برائت از مشرکان مخالفت کردهاند: | |||
ا. برائت از مشرکان به روزگار پیامبر(ص) اختصاص داشته است و در این دوران مصداق ندارد. | |||
ب. این مراسم از مصداقهای [[جدال در حج]] به شمار میرود که در آیه {{قلم رنگ|سبز|(وَ لا جِدالَ فِی الْحَجِّ)}} (سوره بقره، 197) از آن نهی شده است.<ref>مبانی دینی و سیاسی برائت از مشرکین، ص162؛ البرائة من المشرکین، ص232-251.</ref> | |||
ج. سیره پیامبر(ص) در مراسم حج جز تلبیه و نیایش نبوده است. | |||
د. شعار دادن بر ضد دشمنان و فریاد زدن با اهداف حج سازگار نیست و معصیت به شمار میرود.<ref>البرائة من المشرکین، ص232-251.</ref> | |||
===رد ادله مخالفان=== | |||
میتوان گفت که این ایرادها وارد نیستند؛ زیرا افزون بر این که اعلان بیزاری از مشرکان و مفسدان، در قرآن و سیره پیامبر(ص) و [[امامان معصوم]]، ریشه دارد، عمومیت برائت در قرآن و سنت، مانع از تخصیص آن به دوره تاریخی مشخص است و برای پیشگیری از بازگشت [[کفر]] و شرک در شکلهای گوناگون آن و نیز حفظ [[وحدت]] و یکپارچگی مسلمانان باید برائت متناسب با هر روزگار ادامه یابد.<ref>در راه برپایی حج ابراهیمی، ص166.</ref> | |||
همچنین مفهوم برائت با جدال به معنای ستیز با طرف مقابل و دفع او با دلیل یا شبه دلیل، <ref>الکلیات، ص353، «جدل. </ref>از نظر مصداق و احکام متفاوت است. | همچنین مفهوم برائت با جدال به معنای ستیز با طرف مقابل و دفع او با دلیل یا شبه دلیل، <ref>الکلیات، ص353، «جدل. </ref>از نظر مصداق و احکام متفاوت است. | ||
شماری از منابع روایی<ref>الکافی، ج4، ص338؛ من لا یحضره الفقیه، ج2، ص328؛ البرهان، ج1، ص427.</ref> و تفسیری<ref>تفسیر ابن ابی حاتم، ج1، ص348-349؛ التبیان، ج2، ص164؛ تفسیر ابن کثیر، ج1، ص407.</ref> نیز جدال ممنوع را به گونههایی دیگر تفسیر کردهاند که هیچ یک شامل برائت از مشرکان نمیشود. | شماری از منابع روایی<ref>الکافی، ج4، ص338؛ من لا یحضره الفقیه، ج2، ص328؛ البرهان، ج1، ص427.</ref> و تفسیری<ref>تفسیر ابن ابی حاتم، ج1، ص348-349؛ التبیان، ج2، ص164؛ تفسیر ابن کثیر، ج1، ص407.</ref> نیز جدال ممنوع را به گونههایی دیگر تفسیر کردهاند که هیچ یک شامل برائت از مشرکان نمیشود. | ||
===گسترش | ===گسترش برائت=== | ||
برخی برآنند که گرچه پیمانشکنی و دشمنی مشرکان با مسلمانان و برائت از مشرکان مکه و [[حجاز]] در آغاز اسلام به [[شبه جزیره]] محدود میشد، با گسترش اسلام و فراگیر شدن ستم و دشمنیهای مستکبران در برابر مسلمانان سراسر جهان، برائت از آنان نیز از لحاظ زمان و مکان گسترش مییابد.<ref>حج27، ص85؛ میقات حج، ش25، ص35، 38-40، «مبانی دینی برائت از مشرکین. </ref> | برخی نیز برآنند که گرچه پیمانشکنی و دشمنی مشرکان با مسلمانان و برائت از مشرکان مکه و [[حجاز]] در آغاز اسلام به [[شبه جزیره]] محدود میشد، با گسترش اسلام و فراگیر شدن ستم و دشمنیهای مستکبران در برابر مسلمانان سراسر جهان، برائت از آنان نیز از لحاظ زمان و مکان گسترش مییابد.<ref>حج27، ص85؛ میقات حج، ش25، ص35، 38-40، «مبانی دینی برائت از مشرکین. </ref> | ||
== | ==اعلان برائت از مشرکان در دوران کنونی== | ||
احیای سنت برائت از مشرکان و تبیین مبانی آن در دوران کنونی به [[امام خمینی]] بازمیگردد. | احیای سنت برائت از مشرکان و تبیین مبانی آن در دوران کنونی به [[امام خمینی]] بازمیگردد. | ||
===دیدگاه امام خمینی درمورد برائت=== | |||
وی اصلیترین مبنای برائت از مشرکان را دو آموزه تولی و تبری میداند<ref>صحیفه امام، ج20، ص111.</ref> و با گسترش بخشیدن به مفهوم قرآنی آن در سوره توبه، شکستن بتهای کعبه به فرمان پیامبر(ص) را نوعی برائت از مشرکان میشمارد و بر این باور است که عنصر اصلی آن، طرد بتپرستی و اعلان انزجار از مشرکان و دشمنان اسلام و محکوم کردن سیاستهای توطئهگرانه و ستمکارانه آنها است<ref>صحیفه امام، ج20، ص314-315؛ صحیفه حج، ج1، ص184.</ref> و مسلمانان باید بتهای جدید امروز را بشناسند و بشکنند.<ref>صحیفه حج، ج1، ص197-199.</ref> بر این اساس، برائت را به زمان و مکان ویژه محدود ندانسته، بر تکرار سالانه آن تاکید میکند.<ref>صحیفه امام، ج20، ص94.</ref> | وی اصلیترین مبنای برائت از مشرکان را دو آموزه تولی و تبری میداند<ref>صحیفه امام، ج20، ص111.</ref> و با گسترش بخشیدن به مفهوم قرآنی آن در سوره توبه، شکستن بتهای کعبه به فرمان پیامبر(ص) را نوعی برائت از مشرکان میشمارد و بر این باور است که عنصر اصلی آن، طرد بتپرستی و اعلان انزجار از مشرکان و دشمنان اسلام و محکوم کردن سیاستهای توطئهگرانه و ستمکارانه آنها است<ref>صحیفه امام، ج20، ص314-315؛ صحیفه حج، ج1، ص184.</ref> و مسلمانان باید بتهای جدید امروز را بشناسند و بشکنند.<ref>صحیفه حج، ج1، ص197-199.</ref> بر این اساس، برائت را به زمان و مکان ویژه محدود ندانسته، بر تکرار سالانه آن تاکید میکند.<ref>صحیفه امام، ج20، ص94.</ref> | ||
نتیجه دیگر گسترش معنایی برائت در دیدگاه وی آن است که هرگونه دفاع از مسلمانان در برابر مستکبران را نیز گونهای برائت از مشرکان میشمرد.<ref>صحیفه امام، ج20، ص317-318.</ref> | نتیجه دیگر گسترش معنایی برائت در دیدگاه وی آن است که هرگونه دفاع از مسلمانان در برابر مستکبران را نیز گونهای برائت از مشرکان میشمرد.<ref>صحیفه امام، ج20، ص317-318.</ref> | ||
====نقصان حج بدون برائت==== | |||
از دید بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، توجه حاجیان به جنبههای سیاسی و اجتماعی حج سبب کوتاهی دست ستمگران میشود و زمینه دستیابی به آزادی حقیقی را فراهم میسازد.<ref>صحیفه امام، ج15، ص168-169.</ref> بر پایه همین دیدگاه، وی حج را بدون برائت از مشرکان ناقص و بیارزش شمرده است.<ref>صحیفه امام، ج21، ص22.</ref> | |||
====انزجار از شرک و ظلم با آیین برائت==== | |||
به باور او، آیین برائت، کعبه را به پایگاه همیشگی توحید و اعلان انزجار از شرک و ظلم بدل ساخته<ref>مبانی دینی و سیاسی برائت از مشرکان، ص86.</ref> و برخی اعمال حج مانند سنگ زدن به تندیس [[شیطان]] در همین مسیر تشریع شده است.<ref>ابعاد سیاسی و اجتماعی حج، ص111.</ref> افزون بر این، اعلان برائت در هر هنگام شیوهها و برنامههای متناسب خود را میطلبد<ref>صحیفه حج، ج1، ص188-189.</ref> و اجرای آن به شکل راهپیمایی از شیوههای امروزین آن است.<ref>صحیفه حج، ج1، ص184، 197، 199.</ref> | |||
====نتایج برائت==== | |||
برائت از مظاهر شرک همراه با همایش مسلمانان کنار [[بیتالله]] میتواند ثمراتی مانند تحکیم برادری، رفع اختلاف امت اسلامی، اظهار شکوه اسلام و ذلت کافران را در پی داشته باشد.<ref>نک: وسائل الشیعه، ج11، ص16؛ میقات حج، ش30، ص227-228، «برائت از مشرکان از دیدگاه امام خمینی. </ref> | |||
====تاکید بر شناساندن مصادیق جدید دشمنان==== | |||
امام خمینی (رحمةاللهعلیه) با توجه به ابعاد سیاسی اسلام، در نخستین [[عید قربان]] پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در پیامی به حاجیان، ضرورت رویارویی با آثار [[طاغوت]] و بازگشت به اسلام واقعی را یادآور شد.<ref>صحیفه امام، ج10، ص158.</ref> | |||
در سالهای بعد نیز با تاکید بر وجود مصادیق جدید دشمنان اسلام، شناساندن ایشان و بیزاری جستن از آنها<ref>صحیفه امام، ج18، ص86-89؛ ج19، ص333-345.</ref> را در [[حج]]، برای بیاثر ساختن توطئههایشان لازم شمرد.<ref>صحیفه امام، ج13، ص207-211.</ref> | در سالهای بعد نیز با تاکید بر وجود مصادیق جدید دشمنان اسلام، شناساندن ایشان و بیزاری جستن از آنها<ref>صحیفه امام، ج18، ص86-89؛ ج19، ص333-345.</ref> را در [[حج]]، برای بیاثر ساختن توطئههایشان لازم شمرد.<ref>صحیفه امام، ج13، ص207-211.</ref> | ||
وی همواره خطاب به سرپرستان حاجیان، بر بهرهگیری از ظرفیت حج برای پاکسازی آن از طاغوت و بازگشت به اسلام راستین تاکید مینمود.<ref>میقات حج، ش30، ص98، «امارت حج و زعامت حجاج. </ref> | وی همواره خطاب به سرپرستان حاجیان، بر بهرهگیری از ظرفیت حج برای پاکسازی آن از طاغوت و بازگشت به اسلام راستین تاکید مینمود.<ref>میقات حج، ش30، ص98، «امارت حج و زعامت حجاج. </ref> | ||
==برائت از مشرکان پس از انقلاب | ===برائت از مشرکان پس از پیروزی انقلاب=== | ||
مراسم برائت از مشرکان در نخستین حجگزاری ایرانیان پس از پیروزی انقلاب به سال 58، با راهپیمایی آرام در [[مدینه]] برگزار شد و به تدریج به شکل راهپیمایی اعتراضی درآمد. | مراسم برائت از مشرکان در نخستین حجگزاری ایرانیان پس از پیروزی انقلاب به سال 58، با راهپیمایی آرام در [[مدینه]] برگزار شد و به تدریج به شکل راهپیمایی اعتراضی درآمد. | ||
شماری فراوان از حاجیان ایرانی و غیر ایرانی، با هماهنگی [[دولت سعودی]] در مکانهایی گرد آمده، با سردادن شعارهایی، بیزاری خود را از شرک و طاغوتهای زمان اعلان و مسلمانان را به اتحاد و برادری دعوت میکردند. | شماری فراوان از حاجیان ایرانی و غیر ایرانی، با هماهنگی [[دولت سعودی]] در مکانهایی گرد آمده، با سردادن شعارهایی، بیزاری خود را از شرک و طاغوتهای زمان اعلان و مسلمانان را به اتحاد و برادری دعوت میکردند. | ||
===راهپیمایی وحدت در سال 1360=== | ====موانع محدودیت برائت==== | ||
در پی نزدیکی دولت عربستان سعودی به [[آمریکا]]، برگزاری این مراسم با وجود هماهنگی دولتهای [[ایران]] و عربستان، با دشواریها و محدودیتهایی روبهرو شد.<ref>نک: چارچوبی تحلیلی برای بررسی سیاست خارجی، ص88-89.</ref> | |||
بدعتآمیز دانستن آیین برائت از سوی پیروان [[محمد بن عبدالوهاب]] نیز مانعی دیگر بر سر راه برائت از مشرکان شمرده شده است.<ref>مروری بر روابط ایران و عربستان در دو دهه اخیر، ص34.</ref> | |||
====راهپیمایی وحدت در سال 1360==== | |||
در پی همین محدودیتها، در [[راهپیمایی وحدت]] به سال 1360ش. در مدینه، نیروهای سعودی به حاجیان ایرانی حملهور شدند. در این سال، [[ملک خالد بن عبدالعزیز]]، پادشاه عربستان سعودی، در نامهای به امام خمینی، نظر دانشوران حجاز درباره فردی بودن حج را اعلام کرد و برپایی تظاهرات در ایام حج را [[بدعت]] و مزاحمتی برای دیگر حاجیان برشمرد.<ref>روزنامه جمهوری اسلامی، سال سوم، ش682.</ref> | در پی همین محدودیتها، در [[راهپیمایی وحدت]] به سال 1360ش. در مدینه، نیروهای سعودی به حاجیان ایرانی حملهور شدند. در این سال، [[ملک خالد بن عبدالعزیز]]، پادشاه عربستان سعودی، در نامهای به امام خمینی، نظر دانشوران حجاز درباره فردی بودن حج را اعلام کرد و برپایی تظاهرات در ایام حج را [[بدعت]] و مزاحمتی برای دیگر حاجیان برشمرد.<ref>روزنامه جمهوری اسلامی، سال سوم، ش682.</ref> | ||
خط ۱۴۷: | خط ۲۰۳: | ||
امام خمینی در پاسخ، ضمن دعوت کشورهای اسلامی به اتحاد، نفاق و اختلاف را منشا همه گرفتاریهای مسلمانان دانست و با اشاره به نقش تاریخی [[حرمین شریفین]] به عنوان مرکز عبادی سیاسی مسلمانان، جرم شناختن آیین برائت از مشرکان در مکه را نتیجه کجفهمیها، غرضورزیها و تبلیغات گسترده ابرقدرتها دانست.<ref>صحیفه امام، ج15، ص290.</ref> | امام خمینی در پاسخ، ضمن دعوت کشورهای اسلامی به اتحاد، نفاق و اختلاف را منشا همه گرفتاریهای مسلمانان دانست و با اشاره به نقش تاریخی [[حرمین شریفین]] به عنوان مرکز عبادی سیاسی مسلمانان، جرم شناختن آیین برائت از مشرکان در مکه را نتیجه کجفهمیها، غرضورزیها و تبلیغات گسترده ابرقدرتها دانست.<ref>صحیفه امام، ج15، ص290.</ref> | ||
=== | ====جمعه خونین مکه==== | ||
از سال 1362ش. برگزاری آیین برائت از مشرکان بر دامنه کشمکشها افزود؛ ولی در بیشتر موارد، مشکلات با مذاکره و پیگیری دو طرف حل و فصل میشد. این اختلافها تا 1366ش. ادامه یافت. در آن سال، با وجود هماهنگی کامل مقامهای ایرانی و سعودی در برگزاری مراسم برائت در بعد از ظهر ششم [[ذیحجه]] 1407ق. در مکه، <ref>نک: آن سوی حج خونین، ص13-20.</ref> لحظاتی در پی آغاز مراسم و سخنرانی سرپرست حجاج، نیروهای پلیس عربستان با سلاحهای سرد و گرم و با همراهی برخی افراد دارای لباس شخصی که بر بام ساختمانها مستقر بودند، به حاجیان حمله کردند.<ref>آن سوی حج خونین، ص15-20.</ref> | از سال 1362ش. برگزاری آیین برائت از مشرکان بر دامنه کشمکشها افزود؛ ولی در بیشتر موارد، مشکلات با مذاکره و پیگیری دو طرف حل و فصل میشد. این اختلافها تا 1366ش. ادامه یافت. در آن سال، با وجود هماهنگی کامل مقامهای ایرانی و سعودی در برگزاری مراسم برائت در بعد از ظهر ششم [[ذیحجه]] 1407ق. در مکه، <ref>نک: آن سوی حج خونین، ص13-20.</ref> لحظاتی در پی آغاز مراسم و سخنرانی سرپرست حجاج، نیروهای پلیس عربستان با سلاحهای سرد و گرم و با همراهی برخی افراد دارای لباس شخصی که بر بام ساختمانها مستقر بودند، به حاجیان حمله کردند.<ref>آن سوی حج خونین، ص15-20.</ref> | ||
بر پایه اطلاعیه رسمی وزارت امور خارجه ایران، در این حملات 366 تن شهید، اسیر و مفقود شدند و بعدها آمار کشتهشدگان به 400 تن رسید.<ref>کیهان، 12/5/1366؛ گلواژههای حج و عمره، ص112.</ref> این رویداد که سبب شد تا این روز به [[ | بر پایه اطلاعیه رسمی وزارت امور خارجه ایران، در این حملات 366 تن شهید، اسیر و مفقود شدند و بعدها آمار کشتهشدگان به 400 تن رسید.<ref>کیهان، 12/5/1366؛ گلواژههای حج و عمره، ص112.</ref> این رویداد که سبب شد تا این روز به [[جمعه خونین مکه]] شهرت یابد، واکنش بسیار سخت امام خمینی را در پی داشت.<ref>صحیفه امام، ج20، ص349-350، 391؛ ج21، ص74.</ref> | ||
پس از این حادثه، روابط ایران و [[عربستان]] و نیز اعزام حاجیان ایرانی به مدت چهار سال قطع شد.<ref>کیهان، 26/5/1366؛ عربستان سعودی، ص126.</ref> | پس از این حادثه، روابط ایران و [[عربستان]] و نیز اعزام حاجیان ایرانی به مدت چهار سال قطع شد.<ref>کیهان، 26/5/1366؛ عربستان سعودی، ص126.</ref> | ||
===بعد از رحلت امام خمینی | ===مراسم برائت بعد از رحلت امام خمینی=== | ||
با رحلت امام خمینی، [[آیتالله خامنهای]] از آغاز رهبری خویش، بر مواضع بنیانگذار انقلاب اسلامی درباره ابعاد سیاسی حج، از جمله اعلان برائت از مشرکان، تاکید ورزید و آن را فرصتی برای رویارویی با نقشههای استکبار و [[صهیونیسم]] برشمرد.<ref>نک: صحیفه حج، ج2، ص172-173، 203.</ref> | با رحلت امام خمینی، [[آیتالله خامنهای]] از آغاز رهبری خویش، بر مواضع بنیانگذار انقلاب اسلامی درباره ابعاد سیاسی حج، از جمله اعلان برائت از مشرکان، تاکید ورزید و آن را فرصتی برای رویارویی با نقشههای استکبار و [[صهیونیسم]] برشمرد.<ref>نک: صحیفه حج، ج2، ص172-173، 203.</ref> | ||
====از سرگیری روابط ایران و عربستان==== | |||
با وجود از سرگیری روابط ایران و عربستان به سال 1370ش. و اعزام حاجیان، پیشگیری سعودیها از برگزاری مراسم برائت در این دوره نیز ادامه یافت و برپایی آن در این سالها با دشواریهایی مواجه شد. به سال 1370ش. این مراسم در مقابل [[بعثه جمهوری اسلامی]] در مکه<ref>سیمای حج در سال 70، ص190.</ref> برگزار گشت.<ref>کیهان، 30/3/1370.</ref> | با وجود از سرگیری روابط ایران و عربستان به سال 1370ش. و اعزام حاجیان، پیشگیری سعودیها از برگزاری مراسم برائت در این دوره نیز ادامه یافت و برپایی آن در این سالها با دشواریهایی مواجه شد. به سال 1370ش. این مراسم در مقابل [[بعثه جمهوری اسلامی]] در مکه<ref>سیمای حج در سال 70، ص190.</ref> برگزار گشت.<ref>کیهان، 30/3/1370.</ref> | ||
به سال 1371ش. برابر با ششم ذیحجه 1412 ق. این مراسم مانند سال پیش با شکوه فراوان انجام شد.<ref>نک: با کاروان ابراهیم، ص113-145.</ref> | به سال 1371ش. برابر با ششم ذیحجه 1412 ق. این مراسم مانند سال پیش با شکوه فراوان انجام شد.<ref>نک: با کاروان ابراهیم، ص113-145.</ref> | ||
===مراسم | ====محل برگزاری مراسم==== | ||
از سال 1372ش. به سبب مخالفت سخت عربستان و تجهیز نیروی نظامی در محل برگزاری مراسم، <ref>مروری بر روابط ایران و عربستان، ص95، 97.</ref> برگزاری راهپیمایی برائت از مشرکان در مکه حذف و با موافقت رهبر انقلاب، این مراسم ابتدا در [[منا]]<ref>با کاروان عشق، ص171-173.</ref> و سالهای بعد در [[عرفات]]<ref>صحیفه حج، ج2، ص230.</ref> برگزار شد. از آن پس، آیین برائت همه ساله با پیام رهبر جمهوری اسلامی ایران و با حضور شخصیتهای دینی و سیاسی و اندیشمندان کشورهای اسلامی در عرفات برگزار میگردد. | از سال 1372ش. به سبب مخالفت سخت عربستان و تجهیز نیروی نظامی در محل برگزاری مراسم، <ref>مروری بر روابط ایران و عربستان، ص95، 97.</ref> برگزاری راهپیمایی برائت از مشرکان در مکه حذف و با موافقت رهبر انقلاب، این مراسم ابتدا در [[منا]]<ref>با کاروان عشق، ص171-173.</ref> و سالهای بعد در [[عرفات]]<ref>صحیفه حج، ج2، ص230.</ref> برگزار شد. از آن پس، آیین برائت همه ساله با پیام رهبر جمهوری اسلامی ایران و با حضور شخصیتهای دینی و سیاسی و اندیشمندان کشورهای اسلامی در عرفات برگزار میگردد. | ||
در سالهای اخیر، این مراسم صبح [[روز عرفه]] در | در سالهای اخیر، این مراسم صبح [[روز عرفه]] در بعثه رهبر جمهوری اسلامی ایران، در صحرای عرفات، با شعارهایی همچون «مرگ بر اسرائیل»، «مرگ بر آمریکا»، «یا ایها المسلمون اتّحدوا اتّحدوا»، و «تفرقه و اختلاف پیروی از شیطان است» از سوی حاجیان ایرانی و غیر ایرانی در پی تلاوت آیاتی از [[قرآن کریم]] آغاز میشود و در ادامه، سرپرست حاجیان ایرانی، پیام رهبر جمهوری اسلامی ایران را به دو زبان فارسی و عربی میخواند. در پایان نیز قطعنامهای خوانده میشود و زائران پس از هر بند، تکبیرگویان آن را تایید میکنند.<ref>حج27، ص324؛ حج25، ص294-301؛ حج29، ص162-172.</ref> | ||
==پیوند به بیرون== | |||
* [http://lib.eshia.ir/23019/1/886 موسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامی، دانشنامه جهان اسلام، مقاله برائت از مشرکین] | |||
* [https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/938154/برائت-از-مشرکین-از-دیدگاه-امام-خمینی---قدس-سره--?q= برائت از مشرکین از دیدگاه امام خمینی - قدس سره -، اسماعیل آبادی، علی رضا، مجله میقات حج، زمستان 1378 - شماره 30 (15 صفحه - از 216 تا 230) ] | |||
* [https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/860244/فلسفه-برائت-از-مشرکین?q= فلسفه برائت از مشرکین، محمدی ری شهری، محمد، مجله میقات حج، تابستان 1372 - شماره 4 (6 صفحه - از 39 تا 44) ] | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
==منابع== | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
{{دانشنامه | {{دانشنامه | ||
| آدرس = http:// | | آدرس = http://phz.hajj.ir/422/7930 | ||
| عنوان = برائت از مشرکان | | عنوان = برائت از مشرکان | ||
| نویسنده = حسن رضایی | | نویسنده = حسن رضایی | ||
}} | }} | ||
'''آن سوی حج خونین''': سید حسن میردامادی، تهران، مرکز تحقیقات و نشر حج، 1367ش. | |||
'''ابعاد سیاسی و اجتماعی حج''': محمد تقی رهبر، تهران، مشعر، 1377ش. | |||
'''الاحتجاج''': ابومنصور الطبرسی (م. 520ق.)، به کوشش سید محمد باقر، دار النعمان، 1386ق. | |||
'''احقاق الحق''': نورالله الحسینی الشوشتری (م. 1019ق.)، تعلیقات شهاب الدین نجفی، قم، مکتبة النجفی، 1406ق. | |||
'''احکام القرآن''': الجصاص (م. 370ق.)، به کوشش قمحاوی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1405ق. | |||
'''ارشاد الاذهان الی تفسیر القرآن''': محمد سبزواری (م. 1409ق.)، بیروت، دار التعارف، 1419ق. | |||
'''اسد الغابه''': ابن اثیر (م. 630ق.)، بیروت، دار الکتاب العربی. | |||
'''اعلام الوری''': الطبرسی (م. 548ق.)، قم، آل البیت''':، 1417ق. | |||
'''امتاع الاسماع''': المقریزی (م. 845ق.)، به کوشش محمد عبدالحمید، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1420ق. | |||
'''انساب الاشراف''': البلاذری (م. 279ق.)، به کوشش زکار و زرکلی، بیروت، دار الفکر، 1417ق. | |||
'''با کاروان ابراهیم در سال 71''': جعفریان و خسروی، مشعر، 1371ش. | |||
'''با کاروان عشق در سال 72''': رسول جعفریان، تهران، مشعر، 1372ش. | |||
'''بحار الانوار''': المجلسی (م. 1110ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1403ق. | |||
'''البدایة و النهایه''': ابن کثیر (م. 774ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1408ق. | |||
'''البرائة من المشرکین بین المعنی الشرعی و التاویلات الشیعی''': عبدالرحمن بن عبدالله آل علی، دار اضواء المجتمع. | |||
'''البرهان فی تفسیر القرآن''': البحرانی (م. 1107ق.)، قم، البعثه، 1415ق. | |||
'''بیان السعاده''': الجنابذی (م. 1327ق.)، بیروت، اعلمی، 1408ق. | |||
'''تاج العروس''': الزبیدی (م. 1205ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار الفکر، 1414ق. | |||
'''تاریخ الیعقوبی''': احمد بن یعقوب (م. 292ق.)، بیروت، دار صادر، 1415ق. | |||
'''التبیان''': الطوسی (م. 460ق.)، به کوشش العاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی. | |||
'''التحقیق''': المصطفوی، تهران، وزارت ارشاد، 1374ش. | |||
'''تسنیم''': جوادی آملی، قم، اسراء، 1378ش. | |||
'''تفسیر ابن ابیحاتم (تفسیر القرآن العظیم)''': ابن ابیحاتم (م. 327ق.)، به کوشش اسعد محمد، بیروت، المکتبة العصریه، 1419ق. | |||
'''تفسیر ابن کثیر (تفسیر القرآن العظیم)''': ابن کثیر (م. 774ق.)، به کوشش شمس الدین، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1419ق. | |||
'''تفسیر العیاشی''': العیاشی (م. 320ق.)، به کوشش رسولی محلاتی، تهران، المکتبة العلمیة الاسلامیه. | |||
'''التفسیر الکبیر''': الفخر الرازی (م. 606ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1415ق. | |||
'''التفسیر المنسوب الی الامام العسکری7''': به کوشش ابطحی، قم، مدرسه امام مهدی، 1409ق. | |||
'''تفسیر فرات الکوفی''': الفرات الکوفی (م. 307ق.)، به کوشش محمد کاظم، تهران، وزارت ارشاد، 1374ش. | |||
'''تفسیر قرطبی (الجامع لاحکام القرآن)''': القرطبی (م. 671ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1405ق. | |||
'''تفسیر نمونه''': مکارم شیرازی و دیگران، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1375ش. | |||
'''تهذیب الاحکام''': الطوسی (م. 460ق.)، به کوشش موسوی و آخوندی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1365ش. | |||
'''جامع البیان''': الطبری (م. 310ق.)، به کوشش صدقی جمیل، بیروت، دار الفکر، 1415ق. | |||
'''جوامع الجامع''': الطبرسی (م. 548ق.)، به کوشش گرجی، تهران، 1378ش. | |||
'''چارچوبی تحلیلی برای بررسی سیاست خارجی''': روح الله رمضانی، ترجمه''': علیرضا طیب، تهران، نشر نی، 1380ش. | |||
'''حج25''': رضا مختاری، تهران، مشعر، 1384ش. | |||
'''حج27 گزارشی از حجگزاری 1427ق./ 1385ش.''': حسن مهدویان. | |||
'''حج29''': حجت الله بیات و سید حسین اسحاقی، تهران، مشعر، 1388ش. | |||
'''الخصال''': الصدوق (م. 381ق.)، قم، جامعه مدرسین، 1403ق. | |||
'''در راه برپایی حج ابراهیمی''': عباسعلی عمید زنجانی، وزارت ارشاد. | |||
'''روابط بین الملل در اسلام''': جوادی آملی، به کوشش سعید بندعلی، اسراء، 1388ش. | |||
'''الروض الانف''': السهیلی (م. 581ق.)، به کوشش عبدالرحمن، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1412ق. | |||
'''زاد المسیر''': ابن جوزی (م. 597ق.)، به کوشش محمد عبدالرحمن، بیروت، دار الفکر، 1407ق. | |||
'''السنن الکبری''': البیهقی (م. 458ق.)، بیروت، دار الفکر. | |||
'''السیرة النبویه''': ابن هشام (م. 213/218ق.)، به کوشش محمد محیی الدین، مصر، مکتبة محمد علی صبیح، 1383ق. | |||
'''سیره ابن اسحق (السیر و المغازی)''': ابن اسحق (م. 151ق.)، به کوشش محمد حمید الله، معهد الدراسات و الابحاث. | |||
'''سیمای حج در سال70''': سرهنگی، گیویان، بهبودی. | |||
'''الصحاح''': الجوهری (م. 393ق.)، به کوشش العطار، بیروت، دار العلم للملایین، 1407ق. | |||
'''الصحیفة السجادیه''': علی بن الحسین (ع)، قم، الهادی، 1418ق. | |||
'''صحیفه امام''': مجموعه سخنرانی امام خمینی1. | |||
'''صحیفه حج''': سخنان امام خمینی1 و آیتالله خامنهای، مرکز تحقیقات حج. | |||
'''الطبقات الکبری''': ابن سعد (م. 230ق.)، بیروت، دار صادر. | |||
'''عربستان سعودی''': رقیه سادات عظیمی، وزارت امور خارجه، 1375ش. | |||
'''علل الشرائع''': الصدوق (م. 381ق.)، به کوشش بحر العلوم، نجف، المکتبة الحیدریه، 1385ق. | |||
'''العین''': خلیل (م. 175ق.)، به کوشش المخزومی و السامرائی، دار الهجره، 1409ق. | |||
'''فتح الباری''': ابن حجر العسقلانی (م. 852ق.)، بیروت، دار المعرفه. | |||
'''فتوح البلدان''': البلاذری (م. 279ق.)، بیروت، دار الهلال، 1988م. | |||
'''قاموس قرآن''': علی اکبر قرشی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1371ش. | |||
'''کامل الزیارات''': ابن قولویه القمی (م. 368ق.)، نجف، مرتضویه، 1356ق. | |||
'''کتاب سلیم بن قیس''': الهلالی (م. 76ق.)، قم، الهادی، 1415ق. | |||
'''الکافی''': الکلینی (م. 329ق.)، به کوشش غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1375ش. | |||
'''الکامل فی ضعفاء الرجال''': عبدالله بن عدی (م. 365ق.)، به کوشش غزاوی، بیروت، دار الفکر، 1409ق. | |||
'''الکشاف''': الزمخشری (م. 538ق.)، قم، بلاغت، 1415ق. | |||
'''گلواژههای حج و عمره''': علیرضا بصیری، تهران، مشعر، 1387ش. | |||
'''لسان العرب''': ابن منظور (م. 711ق.)، قم، ادب الحوزه، 1405ق. | |||
'''مبانی دینی و سیاسی برائت از مشرکین''': جواد ورعی، مشعر، 1379ش. | |||
'''مجمع البیان''': الطبرسی (م. 548ق.)، بیروت، دار المعرفه، 1406ق. | |||
'''مروری بر روابط ایران و عربستان در دو دهه اخیر''': بهرام اخوان کاظمی، معاونت پژوهشی سازمان تبلیغات، 1373ش. | |||
'''المزار الکبیر''': محمد بن المشهدی (م. 610ق.)، به کوشش القیّومی، قم، النشر الاسلامی، 1419ق. | |||
'''معانی القرآن''': الفراء (م. 207ق.)، به کوشش نجاتی و نجار، مصر، دار الکتب المصریه. | |||
'''معجم البلدان''': یاقوت الحموی (م. 626ق.)، بیروت، دار صادر، 1995م. | |||
'''معجم مقاییس اللغه''': ابن فارس (م. 395ق.)، به کوشش عبدالسلام، قم، دفتر تبلیغات، 1404ق. | |||
'''المغازی''': الواقدی (م. 207ق.)، به کوشش مارسدن جونس، بیروت، اعلمی، 1409ق. | |||
'''مفردات''': الراغب (م. 425ق.)، نشر الکتاب، 1404ق. | |||
'''من لا یحضره الفقیه''': الصدوق (م. 381ق.)، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، 1404ق. | |||
'''مناقب اهل البیت''': ''': حیدر علی الشیروانی (م. قرن12ق.)، به کوشش الحسون، منشورات الاسلامیه، 1414ق. | |||
'''مناقب آل ابیطالب''': ابن شهرآشوب (م. 588ق.)، به کوشش گروهی از اساتید نجف، نجف، المکتبة الحیدریه، 1376ق. | |||
'''المیزان''': الطباطبائی (م. 1402ق.)، بیروت، اعلمی، 1393ق. | |||
'''میقات حج (فصلنامه)''': تهران، حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت. | |||
'''وسائل الشیعه''': الحر العاملی (م. 1104ق.)، به کوشش ربانی شیرازی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1403ق. | |||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
{{اعمال حج}} | {{اعمال حج}} | ||