در حال ویرایش بلد الامین

هشدار: شما وارد نشده‌اید. نشانی آی‌پی شما برای عموم قابل مشاهده خواهد بود اگر هر تغییری ایجاد کنید. اگر وارد شوید یا یک حساب کاربری بسازید، ویرایش‌هایتان به نام کاربری‌تان نسبت داده خواهد شد، همراه با مزایای دیگر.

این ویرایش را می‌توان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که می‌خواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثی‌سازی ویرایش را به پایان ببرید.

نسخهٔ فعلی متن شما
خط ۱: خط ۱:
'''بَلَدُ الْأَمین (سرزمین ایمن)''' از نام‌های قرآنی [[مکه]] است که خداوند در [[سوره تین]] به آن قسم یاد کرده است. در آیاتی از قرآن به دعای [[حضرت ابراهیم(ع)]] اشاره شده است. بنابر آیاتی از [[قرآن]] حضرت ابراهیم(ع) از خدا خواست مکه را شهری امن قرار دهد. برخی روایات امنیت مکه را نتیجه دعای آن حضرت و برخی دیگر آن را از ابتدای آفرینش دانسته‌اند. 
[[پرونده:15821415621793133257910311161961917818995.jpg |بندانگشتی|شهر مکه]]


مفسران در بیان معنای امنیت حرم اختلاف‌ نظر دارند، عده‌ای آن را امنیت تکوینی به معنای دور ماندن از بلایای طبیعی و در امان ماندن از قتل و دشمنی می‌دانند و عده‌ای دیگر نیز [[امنیت حرم]] را تشریعی، به معنای قداست و [[حرمت مکه]] با وضع بعضی از احکام مخصوص [[حرم]] مثل ممنوعیت آزار حاجیان و حیوانات و بریدن درختان و غیره می‌دانند که منجر به امنیت گیاهان و حیوانات و انسان‌ها می‌شود. برخی روایات [[شیعه]] نیز تعبیر بلد الامین را به [[پیامبر(ص)]] و [[اهل‌بیت(ع)]] تأویل کرده‌اند که [[ایمان]] به آنها موجب ایمنی از گمراهی می‌شود.  
'''بلد الامین (شهر دارای امنیت)''' از نام‌های قرآنی [[مکه]] است که خداوند در [[سوره تین]] به آن قسم یاد کرده است. بعضی از مفسران قسم یادکردن [[قرآن]] به بلد الامین را حاکی از شرافت ویژه مکه دانسته‌اند. بنابر برخی روایات، [[امنیت مکه]] نتیجه دعای [[حضرت ابراهیم(ع)]] است. بر اساس این روایات مقصود دعای ابراهیم(ع) ایمنی از حوادث طبیعی، یا احیای امنیت مکه که مدتی مهجور مانده بود و یا تأکیدی بر امنیت تکوینی حرم است. و برخی از روایات نیز امنیت مکه را از ابتدای آفرینش و خلقت آسمان و زمین تعبیر کرده‌اند.
 
مفسران در بیان ماهیت امنیت حرم اختلاف‌ نظر دارند، عده‌ای آن را امنیت تکوینی به معنای دور ماندن از بلایای طبیعی و در امان ماندن از قتل و دشمنی، و دلیل آن را بزرگداشت [[مکه]] و اهل آن از سوی دیگران می‌دانند. به نظر این گروه، بلایا و اتفاقاتی که در طول تاریخ برای مکه گزارش شده، به سبب گناهان مردم اتفاق افتاده است.
 
عده‌ای دیگر نیز [[امنیت حرم]] را تشریعی، به معنای قداست و [[حرمت مکه]] با وضع بعضی از احکام مخصوص [[حرم]] مثل ممنوعیت آزار حاجیان و حیوانات و بریدن درختان و غیره می‌دانند که در  منجر به امنیت گیاهان و حیوانات و انسان‌ها می‌شود.  
 
برخی روایات [[شیعه]] نیز تعبیر بلد الامین را به [[پیامبر(ص)]] و [[اهل‌بیت(ع)]] تأویل کرده‌اند که [[ایمان]] به آنها موجب ایمنی از گمراهی می‌شود.


==واژه‌شناسی==
==واژه‌شناسی==


در بیشتر منابع تفسیری و تاریخی مسلمانان تعبیر بلدالامین از نام‌ها و ویژگی‌های شهر مکه دانسته شده است.<ref>اخبار مکه، فاکهی، ج2، ص281؛ مجمع البیان، ج1، ص387؛ العقد الثمین، ج1، ص35.</ref> بلد الامین ترکیبی از دو واژه «بلد» و «امین» است. بلد بر شهر و سرزمین اطلاق می‌شود.<ref>التحقیق، ج1، ص328، «بلد». </ref> «امین» از ریشه «امن» ضد «خوف» و به معنای آرامش<ref>العین، ج8، ص388؛ مفردات، ج1، ص90؛ التحقیق، ج1، ص150، «امن. </ref> و یا آمِن یعنی دارای امنیت<ref>التبیان، ج10، ص376؛ تحصیل المرام، ص562؛ التحریر و التنویر، ج1، ص695.</ref> و «بلد الامین» به معنای شهر دارای امنیت و آرامش و فاقد ترس و وحشت است.<ref>التحقیق، ج1، ص150-151.</ref>  
بلد الامین ترکیبی وصفی و مرکب از دو واژه «بلد» و «امین» است. بر شهر و سرزمین اطلاق می‌شود.<ref>التحقیق، ج1، ص328، «بلد». </ref> «امین» از ریشه «امن» ضد «خوف» و به معنای آرامش<ref>العین، ج8، ص388؛ مفردات، ج1، ص90؛ التحقیق، ج1، ص150، «امن. </ref> و یا آمِن<ref>التبیان، ج10، ص376.</ref> یعنی دارای امنیت<ref>تحصیل المرام، ص562؛ التحریر و التنویر، ج1، ص695.</ref> و «بلد الامین» به معنای شهر دارای امنیت و آرامش و فاقد ترس و وحشت است.<ref>التحقیق، ج1، ص150-151.</ref>
 
تعبیر یاد شده از نام‌ها و ویژگی‌های شهر مکه دانسته شده است.<ref>اخبار مکه، فاکهی، ج2، ص281؛ مجمع البیان، ج1، ص387؛ العقد الثمین، ج1، ص35.</ref>  


==بلد الامین در قرآن==
==کاربرد بلد الامین==
نخستین آگاهی ما از کاربرد تعبیر «بلد الامین» به آیه 3 [[سوره تین]] برمی‌گردد که در سال‌های آغازین بعثت نازل شده است:<ref>نک: مجمع البیان، ج10، ص612-613؛ درآمدی بر تاریخ‌گذاری قرآن، ص303-307.</ref> {{آیه|وَهذَا البَلَدِ الامینِ
}}در این آیه خداوند به بلدالامین قسم خورده است که برخی آن را اشاره به شرافت ویژه مکه و ظهور اسلام در آن دانسته‌اند.<ref>البحر المحیط، ج10، ص503؛ التحریر و التنویر، ج30، ص373.</ref>
=== دعای ابراهیم ===
در آیات دیگری از قرآن آمده است که [[ابراهیم(ع)]] از خدا خواست مکه را شهری امن قرار دهد. در دو آیه با‌ اندکی تفاوت در تعبیر به دعای ابراهیم اشاره شده است. برخی روایت‌ها  [[امنیت مکه]] را نتیجه این دعا دانسته<ref>تفسیر ابن ابی حاتم، ج1، ص229؛ تفسیر ابن کثیر، ج1، ص297-299؛ الدر المنثور، ج1، ص121.</ref> و برخی دیگر، امنیت آن را از آغاز آفرینش آسمان‌ها و زمین شمرده‌اند:<ref>صحیح البخاری، ج5، ص98؛ الکافی، ج4، ص225-226؛ التفسیر الکبیر، ج4، ص49.</ref>


* {{آیه|وَ إِذْ قَالَ‌ إِبْرَاهِيمُ‌ رَبِ‌ اجْعَلْ‌ هَذَا الْبَلَدَ آمِناً وَ اجْنُبْنِي‌ وَ بَنِيَ‌ أَنْ‌ نَعْبُدَ الْأَصْنَامَ‌}} (سوره ابراهیم، آیه ۳۵)<ref>ترجمه: و [ياد كن] آنگاه كه ابراهيم گفت:پروردگارا، اين سرزمين [مكّه] را حرَمى اَمن قرار ده و من و فرزندانم را از پرستيدن بت ها دور بدار</ref>
از کاربرد ترکیب «بلد الامین» پیش از [[اسلام]] آگاهی چندان در دست نیست. تنها از برخی اشعار منسوب به سال‌های آغازین [[بعثت]] [[پیامبر(ص)]]: «اخرَجتَنی مِن بَطنِ مَکَّةَ آمِناً»<ref>السیرة النبویه، ج1، ص221.</ref> می‌توان فهمید دست‌کم در دوره‌ای نزدیک به ظهور اسلام، مردم مکه آن را شهری امن می‌دانستند.
[[پرونده:آیه ۱۲۶ سوره بقره.png|بندانگشتی|250px|در آیه ۱۲۶ سوره بقره، حضرت ابراهیم(ع) از خدا خواست که مکه را شهری امن قرار دهد.]]
* {{آیه|وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا بَلَدًا آمِنًا وَارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَرَاتِ مَنْ آمَنَ مِنْهُمْ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ قَالَ وَمَنْ كَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ قَلِيلًا ثُمَّ أَضْطَرُّهُ إِلَى عَذَابِ النَّارِ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ}} (سوره بقره، آیه ۱۲۶).<ref>ترجمه: [يادكن] آنگاه كه ابراهيم گفت:پروردگارا، اينجا را ديارى امن قرار ده و از اهل آن هر كس كه به خدا و روز قيامت ايمان آورد را از همۀ ثمرات و محصولات روزى عطا فرما، خدا فرمود:[چنين خواهد شد ولى] هر كس هم كفر بورزد اندكى بهره مندش مى‌كنم سپس [در آخرت] او را به سوى عذاب آتش مى‌كشانم و بد سرانجامى است</ref>
=== مفاهیم نزدیک در قرآن===
آیات دیگری نیز به مفاهیمی نزدیک به مفهوم بلد امین اشاره دارد. آیاتی که در آن اشاره به حرم امن شده است که به گفته مفسران همان شهر مکه و اطراف آن است:<ref>المیزان، ج16، ص150</ref>


* {{آیه|...وَ لَمْ‌ نُمَکِّنْ‌ لَهُمْ‌ حَرَماً آمِناً يُجْبَى‌ إِلَيْهِ‌ ثَمَرَاتُ‌ کُلِ‌ شَيْ‌ءٍ رِزْقاً مِنْ‌ لَدُنَّا وَ لٰکِنَ‌ أَکْثَرَهُمْ‌ لاَ يَعْلَمُونَ‌}} (سوره قصص، آیه ۵۷)<ref>ترجمه: مشركان به پيامبر] گفتند:اگر همراه تو از راهت پيروى كنيم ، [توسط مش‍- ركان ديگر ] از سرزمينمان ربوده خواهيم شد.و [در جواب از جانب خدا گفته مى‌شود ] آيا ما آنها (مشركان) را در حرم امنى (مكّه) جاى نداديم كه محصولات هر چيزى، در حالى كه رزقى از جانب ماست، به آنجا گردآورى مى‌شود؟ ولى بيشتر آنان نمى‌دانند</ref>
نخستین آگاهی ما از کاربرد تعبیر «بلد الامین» به آیه 3 [[سوره تین]] برمی‌گردد که در سال‌های آغازین بعثت نازل شده<ref>نک: مجمع البیان، ج10، ص612-613؛ درآمدی بر تاریخ‌گذاری قرآن، ص303-307.</ref> و خداوند به آن قسم خورده است: {{قلم رنگ|سبز|﴿وَهذَا البَلَدِ الامینِ﴾}}. برخی قسم یادکردن [[قرآن]] به بلد الامین در آیه 3 سوره تین {{قلم رنگ|سبز|﴿وَهذَا الْبَلَدِ الْاَمِین﴾}} را اشاره به شرافت ویژه مکه و ظهور اسلام در آن دانسته‌اند.<ref>البحر المحیط، ج10، ص503؛ التحریر و التنویر، ج30، ص373.</ref> در آیاتی دیگر که پس از این نازل شده‌اند،<ref>نک: مجمع البیان، ج10، ص612-613؛ درآمدی بر تاریخ‌گذاری قرآن، ص303-307.</ref> عباراتی به همین مفاد اشاره دارند: {{قلم رنگ|سبز|﴿وَاِذْ قالَ اِبْراهِیمُ رَبِّ اجْعَلْ هذا بَلَداً آمِناً وَارْزُقْ اَهْلَهُ مِنَ الثَّمَراتِ مَنْ آمَنَ مِنْهُمْ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِر﴾}} ([[سوره بقره]]، آیه126)؛ {{قلم رنگ|سبز|﴿وَاِذْ قالَ اِبْراهِیمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا الْبَلَدَ آمِناً﴾}} ([[سوره ابراهیم]آیه35)؛ {{قلم رنگ|سبز|﴿اَوَلَمْ نُمَکِّنْ لَهُمْ حَرَماً آمِناً یُجْبی اِلَیْهِ ثَمَراتُ کُلِّ شَیْ‏ءٍ رِزْقاً مِنْ لَدُنَّا﴾}} ([[سوره قصص]]، آیه 57)؛ {{قلم رنگ|سبز|﴿اَوَلَمْ یَرَوْا اَنَّا جَعَلْنا حَرَماً آمِناً وَ یُتَخَطَّفُ النَّاسُ مِنْ حَوْلِهِم‏﴾}} ([[سوره عنکبوت]]، آیه67).


* {{آیه|اَوَلَمْ یَرَوْا اَنَّا جَعَلْنا حَرَماً آمِناً وَ یُتَخَطَّفُ النَّاسُ مِنْ حَوْلِهِم}} (سوره عنکبوت، آیه ۶۷)<ref>ترجمه: آيا نديده اند كه ما حرَمَ اَمَنى (مكّهّ‌) را [براى آنها] قرار داديم و حال آنكه مردمِ [ديگر جاها به خاطر ناامنى] از اطراف آنها ربوده مى‌شوند، با اين حال آيا به باطل ايمان مى‌آورند و نسبت به نعمت هاى خدا ناسپاسى مى‌كنند؟</ref>
==دعای ابراهیم==


==== ایمن بودن وارد شونده به مکه ====
به گزارش قرآن، [[ابراهیم(ع)]] از خداوند خواست مکه را شهری امن قرار دهد که در دو آیه با‌اندکی تفاوت در تعبیر به آن اشاره شده است. {{قلم رنگ|سبز|﴿... اجْعَلْ هذا بَلَداً آمِناً﴾}} (سوره بقره، آیه126) و{{قلم رنگ|سبز|﴿... اجْعَلْ هَذَا الْبَلَدَ آمِناً﴾}} (سوره ابراهیم، آیه35).
در آیه دیگری از قرآن بعد از اشاره به مفهوم [[بیت‌الله|بیت]]، آن کس که به [[مکه]] وارد شود ایمن دانسته شده است<ref>المیزان، ج3، ص 351</ref>:


{{آیه|فِيهِ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ مَقَامُ إِبْرَاهِيمَ وَمَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِنًا وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ
برخی روایت‌ها هماهنگ با آیات قرآن، [[امنیت مکه]] را نتیجه دعای ابراهیم(ع) دانسته‌اند<ref>تفسیر ابن ابی حاتم، ج1، ص229؛ تفسیر ابن کثیر، ج1، ص297-299؛ الدر المنثور، ج1، ص121.</ref> و برخی دیگر، امنیت آن را از آغاز آفرینش آسمان‌ها و زمین شمرده‌اند.<ref>صحیح البخاری، ج5، ص98؛ الکافی، ج4، ص225-226؛ التفسیر الکبیر، ج4، ص49.</ref>
}} (آل عمران، آیه ۹۷).<ref> ترجمه: در آن نشانه هايى روشن، [از جمله] مقام ابراهيم است، و هر كس داخل آن شود، در اَمَان خواهد بود.حج گزاردنِ براى خدا در آن خانه بر عهده مردم است.[البتّهّ‌] در صورتى كه كسى بتواند به سوى آن راهى بيابد(توان لازم براى حج را داشته باشد) و كسى كه از آن روى برتابد، پس [بايد بداند كه] بى گمان، خدا از جهانيان بى نياز است</ref>


==مصداق امنیت ==
==ماهیت امنیت حرم==


مفسران درباره اینکه معنا و مصداق امنیت در مفهوم قرآنی سرزمین امن چیست اختلاف نظر دارند. دسته‌ای آن را تکوینی و گروهی تشریعی می‌دانند:  
مفسران در بیان ماهیت این امنیت اختلاف‌نظر دارند. دسته‌ای آن را تکوینی و گروهی تشریعی می‌دانند:


=== امنیت تکوینی ===
===امنیت تکوینی===
درباره معنای امنیت تکوینی سه‌ وجه بیان شده است:


* دور ماندن از زمین‌لرزه و ویرانی
درباره معنای امنیت تکوینی سه‌ وجه بیان شده است: دور ماندن از زمین‌لرزه و ویرانی؛ دوری از قحطی؛ و در امان بودن از قتل و دشمنی<ref>مجمع البیان، ج1، ص388؛ زاد المسیر، ج1، ص111؛ التفسیر الکبیر، ج4، ص49.</ref> همچون در امان ماندن از حمله [[اصحاب فیل]].<ref>التفسیر الکبیر، ج32، ص212.</ref> از نگاه تاریخی، بزرگداشت مکه و ساکنانش از سوی قبیله‌های عرب، دلیل این امنیت دانسته شده است.<ref>مجمع البیان، ج10، ص830-831.</ref>روایاتی که از محافظت شدن [[آدم(ع)]] به دست فرشتگان پیرامون [[حرم]] یاد می‌کنند،<ref>اخبار مکه، ازرقی، ص74-75.</ref> همین باور را دامن می‌زنند. افزون بر این، برخی نقش ساکنان مناطق مرتفع در پاسداری از مردم مکه و رفتار [[مکیان]] با بیگانگان و مهمانان، دوری از نبرد و حل مشکلات به بهترین شکل را از عوامل ایجاد امنیت در مکه از زمان وی و در نتیجه فراوانی انواع روزی‌ها و نیاز نداشتنش به دیوار و دژ شمرده‌اند.<ref>المفصل، ج7، ص7، 19؛ نک: مجمع البحرین، ج1، ص112، «بلد». </ref>
* دوری از قحطی
* در امان بودن از قتل و دشمنی.<ref>مجمع البیان، ج1، ص388؛ زاد المسیر، ج1، ص111؛ التفسیر الکبیر، ج4، ص49.</ref>  


هواداران نظریه امنیت تکوینی در توجیه وقوع بیماری‌ها و بلایای طبیعی در طول تاریخ در مکه، گناهان مردم را سبب ناامنی‌های یاد شده دانسته‌اند.<ref>اخبار مکه، فاکهی، ج2، ص268؛ اتحاف الوری، ج2، ص569-570؛ نک: صهبای حج، ص155.</ref> برخی محققان برآنند که امنیت تکوینی مکه امری مطلق و نقض‌ناپذیر نیست بلکه نسبی است.<ref>نگاه کنید به: تسنیم، ج6، ص597-598.</ref>
نامیده شدن مکه به «صِلاح» (محل امن)،<ref>المفصل، ج7، ص11؛ نک: لسان العرب، ج2، ص517، «صلح. </ref> «بکّه» (جایی که گردن ستمگران را می‌شکند) و «بسّاسه» (جایی که فاسقان و کافران را از خود می‌راند و نابود می‌کند)<ref>من لا یحضره الفقیه، ج2، ص257؛ الکافی، ج4، ص211؛ وسائل الشیعه، ج13، ص244.</ref> را نیز می‌توان در مسیر باور مردم مکه به امنیت تکوینی آن به‌شمار آورد.
 
====توجیه وقوع بیماری‌ها و بلایای طبیعی====
 
هواداران نظریه امنیت تکوینی در توجیه وقوع بیماری‌ها و بلایای طبیعی فراوان همچون سیل و زلزله و حمله به کعبه و آسیب دیدن آن در طول تاریخ، گناهان مردم را سبب ناامنی‌های یاد شده دانسته<ref>اخبار مکه، فاکهی، ج2، ص268؛ اتحاف الوری، ج2، ص569-570؛ نک: صهبای حج، ص155.</ref> و از این ماجرا یاد کرده‌اند که ربودن یکی از متعلقات کعبه، سبب بروز بیماری گشته است.<ref>اتحاف الوری، ج2، ص460؛ شفاء الغرام، ج1، ص352؛ افادة الانام، ج2، ص455.</ref>
 
آن‌ها همچنین حمله [[حجاج|حَجّاج]] به [[مکه]] در روزگار خلافت [[ابن زبیر]] را ناشی از نیت و هدف او برای سرکوبی ابن زبیر و نه آسیب رساندن به کعبه توجیه کرده<ref>من لا یحضره الفقیه، ج2، ص249؛ التفسیر الکبیر، ج4، ص48؛ قس: البحر المحیط، ج1، ص613.</ref> و بازسازی آن به دست خود حجاج را شاهدی بر این توجیه گرفته‌اند.<ref>لباب التاویل، ج1، ص79.</ref>
 
اینان به این نکته توجه نکرده‌اند که امنیت مکه امری واقعی است و فارغ از نیت افراد سنجیده می‌شود.
 
به سبب همین اشکال است که برخی محققان امنیت تکوینی مکه را امری مطلق و نقض‌ناپذیر ندانسته و نمونه‌هایی مانند گرفتاری مسلمانان محروم در مکه پس از [[هجرت پیامبر]] به [[مدینه]] و درخواست آن‌ها از خداوند برای رهایی از ستمگران ([[سوره نساء]]، آیه 75) و جواز رویارویی با کسانی که [[حرمت مکه]] را پاس نداشته و به فتنه‌گری و نبرد با مسلمانان پرداختند ([[سوره بقره]]، آیه191- 194) را شاهد نسبی بودن آن دانسته‌اند.<ref>تسنیم، ج6، ص597-598.</ref>


===امنیت تشریعی===
===امنیت تشریعی===


گروهی دیگر از مفسران، [[امنیت حرم]] را تشریعی می‌دانند به این معنا که حفظ قداست و [[حرمت مکه]] به وضع احکام و مقرراتی انجامید که آن سرزمین را به منطقه‌ای امن تبدیل کرد. بر اساس احکام اسلامی برخی کارها مانند بریدن درختان، تعرّض به حیوانات؛<ref>الکافی، ج4، ص226؛ المجموع، ج7، ص441؛ جواهر الکلام، ج18، ص414-415.</ref> جز جانوران موذی،<ref>اخبار مکه، ازرقی، ص720-724.</ref> آزار [[حاجی|حج‌گزاران]]<ref>سوره مائده، آیه ۲.</ref> و اجرای حد یا قصاص برای مجرمان پناهنده به آن تا هنگام بیرون آمدن از [[مسجد الحرام]]، ممنوع شده است.<ref>اخبار مکه، فاکهی، ج3، ص360؛ المحلی، ج7، ص262؛ التفسیر الکبیر، ج32، ص212.</ref>
قداست و حرمت مکه به وضع احکام و مقرراتی انجامیده و برخی کارها مانند بریدن درختان، تعرّض به حیوانات<ref>الکافی، ج4، ص226؛ المجموع، ج7، ص441؛ جواهر الکلام، ج18، ص414-415.</ref> جز جانوران موذی،<ref>اخبار مکه، ازرقی، ص720-724.</ref> آزار [[حاجی]] و [[معتمر]] و [[قربانی]] ([[سوره مائده]]، آیه 2) و اجرای حد یا قصاص برای مجرمان پناهنده به آن تا هنگام بیرون آمدن از [[حرم]]، ممنوع شده است.<ref>اخبار مکه، فاکهی، ج3، ص360؛ المحلی، ج7، ص262؛ التفسیر الکبیر، ج32، ص212.</ref> نتیجه طبیعی این احکام، امنیت گیاهان و حیوانات و انسان‌ها در منطقه حرم است.
 
بیشتر منابع تفسیری میان حرمت و امنیت مکه تفاوتی ننهاده و آن دو را با یکدیگر درآمیخته‌اند<ref>نک: جامع البیان، ج1، ص425؛ مجمع البیان، ج1، ص387؛ فتح الباری، ج3، ص349.</ref> که خود می‌تواند نشانگر تلقی یکسان آن‌ها از دو مفهوم یاد شده در زمینه امنیت تشریعی باشد.
 
====باور به امنیت تشریعی در فرهنگ اسلامی====
 
باور به امنیت تشریعی مکه در فرهنگ اسلامی گاه به‌اندازه‌ای پیش رفته که به نکوهش کسی انجامیده که مسلمانی را در حرم خدا از زیر سایه‌اش بیرون کند.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ص697.</ref> در برخی از نقل‌ها، به پیامد وضعی تعرض به حیوانات حرم اشاره شده است.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ص715-716.</ref>
 
====تلاش برای حفظ امنیت تشریعی====
 
اهتمام به نشانه‌گذاری [[حدود حرم]] از زمان [[ابراهیم(ع)]] و استمرار آن در دوره اسلامی<ref>اخبار مکه، فاکهی، ج5، ص89؛ الکافی، ج4، ص211.</ref> و [[پیمان حلف الفضول]] و تعهد بزرگان قریش برای دفاع از حق مظلومان در مکه<ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص17-18؛ المفصل، ج4، ص118.</ref> نمونه‌هایی تاریخی از کوشش برای حفظ امنیت تشریعی مکه به شمار می‌روند.
 
====نمونه‌ قرآنی امنیت تشریعی====
 
به نمونه‌ای از امنیت تشریعی مکه در آیه 27 [[سوره فتح]] در اشاره به رویداد [[صلح حدیبیه]] پرداخته شده است. خداوند این صلح را زمینه‌ساز تعبیر رؤیای صادق پیامبر(ص) درباره ورود مسلمانان به مکه با امنیت و بدون ترس از شر مشرکان برشمرده است: {{قلم رنگ|سبز|﴿لَقَدْ صَدَقَ اللهُ رَسُولَهُ الرُّؤْیا بِالْحَقِّ لَتَدْخُلُنَّ الْمسجدالحرام اِنْ شاءَ اللهُ آمِنِینَ مُحَلِّقِینَ رُؤُسَکُمْ وَمُقَصّـِرِینَ لا تَخافُون‏﴾}}. <ref>المیزان، ج18، ص290-291.</ref>
 
==تأویل امنیت مکه به ایمنی از عذاب==
 
برخی [[امنیت مکه]] برای کسانی که بدان وارد می‌شوند: {{قلم رنگ|سبز|﴿وَمَن دَخَلَهُ کانَ آمِناً﴾}} ([[سوره آل‌عمران]]، آیه 97) را به ایمنی یافتن آن‌ها از آتش دوزخ و ورود به بهشت تاویل کرده‌اند.<ref>فضائل مکه، ص23-24؛ نک: الدر المنثور، ج2، ص55.</ref>
 
در آداب ورود به [[کعبه]] نیز آمده است که فرد از خداوند بخواهد همان‌‌گونه که ورود به آن را سبب امنیت قرار داده است، او را نیز از کیفر دوزخ ایمنی بخشد.<ref>الکافی، ج4، ص528-530؛ من لا یحضره الفقیه، ج2، ص205.</ref>
 
برخی روایت‌ها کسانی را که در [[مکه]] بمیرند، ایمن از عذاب آخرت دانسته‌اند.<ref>اخبار مکه، فاکهی، ج3، ص68-69؛ الدر المنثور، ج1، ص133.</ref>
 
==تأویل بلد الامین به پیامبر و اهل‌بیت==
 
روایت‌های شیعی «بلد الامین» را به [[پیامبر اسلام(ص)]]<ref>البرهان، ج5، ص693؛ کنز الدقائق، ج14، ص341؛ بیان السعاده، ج4، ص264.</ref> و [[اهل بیت(ع)]]<ref>تفسیر قمی، ج2، ص430؛ بحار الانوار، ج24، ص105-108.</ref> تاویل کرده‌اند که ایمان به آن‌ها سبب ایمنی از گمراهی دنیا و کیفر آخرت می‌شود.<ref>بحار الانوار، ج24، ص107.</ref>
 
در برخی روایت‌ها نیز ورود به مکه همراه با معرفت به اهل بیت(ع) سبب امنیت در دنیا و آخرت دانسته شده است.<ref>الکافی، ج4، ص545.</ref>
 
==بلد الامین در بیان عارفان==
 
بلد الامین در بیان عارفان به حرم قلب انسان تاویل گشته که از چیرگی صفات نفسانی و نابودی پنهانی به‌دست دشمن ملعون و ربوده شدن ساکنان آن از سوی نیروهای بدنی، در امان است.<ref>تفسیر ابن عربی، ج1، ص53؛ نک: بیان السعاده، ج1، ص144-145.</ref>
 
==مهم‌ترین کتاب به‌نام بلدالامین==


=== تأویل امنیت مکه به ایمنی از عذاب ===
مهم‌ترین کتاب درباره تاریخ مکه که «بلد الامین» بخشی از نام آن است، [[العقد الثمین فی تاریخ البلد الامین]] نام دارد که [[تقی‌الدین فاسی]] (درگذشت 832ق.) آن را نگاشته است.
برخی [[امنیت مکه]] برای کسانی که بدان وارد می‌شوند: {{قلم رنگ|سبز|﴿وَمَن دَخَلَهُ کانَ آمِناً﴾}}<ref>[[سوره آل‌عمران]]، آیه 97</ref> را به ایمنی یافتن آن‌ها از آتش دوزخ و ورود به بهشت تأویل کرده‌اند.<ref>فضائل مکه، ص23-24؛ نک: الدر المنثور، ج2، ص55.</ref> برخی روایت‌ها کسانی را که در [[مکه]] بمیرند، ایمن از عذاب آخرت دانسته‌اند.<ref>اخبار مکه، فاکهی، ج3، ص68-69؛ الدر المنثور، ج1، ص133.</ref>


=== تأویل بلد الامین به پیامبر و اهل‌بیت ===
==پیوند به بیرون==
گاه در روایت‌های شیعی «بلد الامین» به [[حضرت محمد (ص)|پیامبر اسلام(ص)]]<ref>البرهان، ج5، ص693؛ کنز الدقائق، ج14، ص341؛ بیان السعاده، ج4، ص264.</ref> و [[اهل بیت(ع)]]<ref>تفسیر قمی، ج2، ص430؛ بحار الانوار، ج24، ص105-108.</ref> تأویل شده است که ایمان به آنها سبب ایمنی از گمراهی دنیا و کیفر آخرت می‌شود.<ref>بحار الانوار، ج24، ص107.</ref>در برخی روایت‌ها نیز ورود به مکه همراه با معرفت به اهل بیت(ع) سبب امنیت در دنیا و آخرت دانسته شده است.<ref>الکافی، ج4، ص545.</ref>
 
[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/860212/نام-های-شهر-مکه نام‌های شهر مکه، نویسنده: جعفری، یعقوب، مجله میقات حج، زمستان 1371 - شماره 2 (16 صفحه - از 205 تا 220).]


==پانویس==
==پانویس==
خط ۷۵: خط ۱۱۴:


* '''اخبار مکه''': الفاکهی (درگذشت 279ق.)، به کوشش ابن دهیش، بیروت، دار خضر، 1414ق.
* '''اخبار مکه''': الفاکهی (درگذشت 279ق.)، به کوشش ابن دهیش، بیروت، دار خضر، 1414ق.
* '''افادة الانام''': عبدالله بن محمد الغازی (درگذشت 1365ق.)، به کوشش ابن دهیش، مکه، مکتبة الاسدی، 1430ق.


* '''بحار الانوار''': المجلسی (درگذشت 1110ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1403ق.
* '''بحار الانوار''': المجلسی (درگذشت 1110ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1403ق.
خط ۸۳: خط ۱۲۴:


* '''بیان السعاده''': الجنابذی (درگذشت 1327ق.)، ترجمه: رضاخانی و ریاضی، تهران، پیام نور، 1372ش.
* '''بیان السعاده''': الجنابذی (درگذشت 1327ق.)، ترجمه: رضاخانی و ریاضی، تهران، پیام نور، 1372ش.
* '''پرتوی از قرآن''': طالقانی، تهران، شرکت سهامی انتشار، 1350ش.
* '''تاریخ الیعقوبی''': احمد بن یعقوب (درگذشت 292ق.)، بیروت، دار صادر، 1415ق.


* '''التبیان''': الطوسی (درگذشت 460ق.)، به کوشش العاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
* '''التبیان''': الطوسی (درگذشت 460ق.)، به کوشش العاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
خط ۹۵: خط ۱۴۰:


* '''تفسیر ابن ابی‌حاتم (تفسیر القرآن العظیم)''': ابن ابی‌حاتم (درگذشت 327ق.)، به کوشش اسعد محمد، بیروت، المکتبة العصریه، 1419ق.
* '''تفسیر ابن ابی‌حاتم (تفسیر القرآن العظیم)''': ابن ابی‌حاتم (درگذشت 327ق.)، به کوشش اسعد محمد، بیروت، المکتبة العصریه، 1419ق.
* '''تفسیر ابن عربی (تفسیر القرآن الکریم)''': محیی الدین بن عربی (درگذشت 638ق.)، به کوشش سمیر مصطفی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1422ق.


* '''تفسیر ابن کثیر (تفسیر القرآن العظیم)''': ابن کثیر (درگذشت 774ق.)، به کوشش شمس الدین، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1419ق.
* '''تفسیر ابن کثیر (تفسیر القرآن العظیم)''': ابن کثیر (درگذشت 774ق.)، به کوشش شمس الدین، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1419ق.
* '''تفسیر بیضاوی (انوار التنزیل)''': البیضاوی (درگذشت 685ق.)، به کوشش مرعشلی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1418ق.
* '''تفسیر القمی''': القمی (درگذشت 307ق.)، به کوشش الجزائری، قم، دار الکتاب، 1404ق.
* '''التفسیر الکاشف''': المغنیه، بیروت، دار العلم للملایین، 1981م.


* '''التفسیر الکبیر''': الفخر الرازی (درگذشت 606ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1415ق.
* '''التفسیر الکبیر''': الفخر الرازی (درگذشت 606ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1415ق.
خط ۱۰۷: خط ۱۶۰:


* '''درآمدی بر تاریخ‌گذاری قرآن''': جعفر نکونام، تهران، هستی‌نما، 1380ش.
* '''درآمدی بر تاریخ‌گذاری قرآن''': جعفر نکونام، تهران، هستی‌نما، 1380ش.
* '''روح البیان''': بروسوی (درگذشت 1137ق.)، بیروت، دار الفکر.


* '''زاد المسیر''': ابن جوزی (درگذشت 597ق.)، به کوشش عبدالرزاق، بیروت، دار الکتاب العربی، 1422ق.
* '''زاد المسیر''': ابن جوزی (درگذشت 597ق.)، به کوشش عبدالرزاق، بیروت، دار الکتاب العربی، 1422ق.
* '''السیرة النبویه''': ابن هشام (درگذشت 213/218ق.)، به کوشش محمد محیی الدین، مصر، مکتبة محمد علی صبیح و اولاده، 1383ق.
* '''شفاء الغرام''': محمد الفاسی (درگذشت 832ق.)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1421ق.


* '''صحیح البخاری''': البخاری (درگذشت 256ق.)، بیروت، دار الفکر، 1401ق.
* '''صحیح البخاری''': البخاری (درگذشت 256ق.)، بیروت، دار الفکر، 1401ق.
خط ۱۱۷: خط ۱۷۶:


* '''العین''': خلیل (درگذشت 175ق.)، به کوشش المخزومی و السامرائی، دار الهجره، 1409ق.
* '''العین''': خلیل (درگذشت 175ق.)، به کوشش المخزومی و السامرائی، دار الهجره، 1409ق.
* '''فتح الباری''': ابن حجر العسقلانی (درگذشت 852ق.)، بیروت، دار المعرفه.


* '''فضائل المکه''': الحسن البصری (درگذشت 110ق.)، به کوشش العانی، کویت، مکتبة الفلاح، 1400ق.
* '''فضائل المکه''': الحسن البصری (درگذشت 110ق.)، به کوشش العانی، کویت، مکتبة الفلاح، 1400ق.
خط ۱۲۳: خط ۱۸۴:


* '''کنز الدقائق''': المشهدی (درگذشت 1125ق.)، به کوشش درگاهی، تهران، وزارت ارشاد، 1411ق.
* '''کنز الدقائق''': المشهدی (درگذشت 1125ق.)، به کوشش درگاهی، تهران، وزارت ارشاد، 1411ق.
* '''لباب التاویل فی معانی التنزیل (تفسیر خازن)''': علی بن محمد البغدادی (درگذشت 741ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1415ق.
* '''لسان العرب''': ابن منظور (درگذشت 711ق.)، قم، ادب الحوزه، 1405ق.
* '''مجمع البحرین''': الطریحی (درگذشت 1085ق.)، به کوشش حسینی، بیروت، الوفاء، 1403ق.


* '''مجمع البیان''': الطبرسی (درگذشت 548ق.)، بیروت، دار المعرفه، 1406ق.
* '''مجمع البیان''': الطبرسی (درگذشت 548ق.)، بیروت، دار المعرفه، 1406ق.
خط ۱۳۲: خط ۱۹۹:
* '''مفردات''': الراغب (درگذشت 425ق.)، به کوشش صفوان داودی، دمشق، دار القلم، 1412ق.
* '''مفردات''': الراغب (درگذشت 425ق.)، به کوشش صفوان داودی، دمشق، دار القلم، 1412ق.


* '''المیزان فی تفسیر القرآن''': محمدحسین الطباطبائی (درگذشت 1402ق.)، بیروت، اعلمی، 1393ق.
* '''المفصل''': جواد علی، دار الساقی، 1422ق.
 
* '''من لا یحضره الفقیه''': الصدوق (درگذشت 381ق.)، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، 1404ق.
 
* '''المیزان''': الطباطبائی (درگذشت 1402ق.)، بیروت، اعلمی، 1393ق.
 
* '''وسائل الشیعه''': الحر العاملی (درگذشت 1104ق.)، قم، آل البیت:، 1412ق.


{{پایان}}
{{پایان}}
لطفاً توجه داشته‌باشید که همهٔ مشارکت‌ها در ویکی حج منتشرشده تحت Creative Commons Attribution-NonCommercial-ShareAlike در نظر گرفته‌می‌شوند (برای جزئیات بیش‌تر ویکی حج:حق تکثیر را ببینید). اگر نمی‌خواهید نوشته‌هایتان بی‌رحمانه ویرایش و توزیع شوند؛ بنابراین، آنها را اینجا ارائه نکنید.
شما همچنین به ما تعهد می‌کنید که خودتان این را نوشته‌اید یا آن را از یک منبع با مالکیت عمومی یا مشابه آزاد آن برداشته‌اید (برای جزئیات بیش‌تر ویکی حج:حق تکثیر را ببینید). کارهای دارای حق تکثیر را بدون اجازه ارائه نکنید!
لغو راهنمای ویرایش‌کردن (در پنجرهٔ تازه باز می‌شود)

این صفحه عضوی از یک ردهٔ پنهان است: