در حال ویرایش بنینضیر
این ویرایش را میتوان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که میخواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثیسازی ویرایش را به پایان ببرید.
نسخهٔ فعلی | متن شما | ||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
| مذهب = [[یهودی]] | | مذهب = [[یهودی]] | ||
}} | }} | ||
'''بنینضیر'''، از قبیلههای یهودی ساکن [[مدینه]] که پیامبر اسلام با آنها معاهده صلح بست ولی پیمان شکنی و اقدام آنها برای ترور پیامبر(ص) منجر به کارزاری شد که به همین نام معروف است. | '''بنینضیر'''، از قبیلههای یهودی ساکن [[مدینه]] که پیامبر اسلام با آنها معاهده صلح بست ولی پیمان شکنی و اقدام آنها برای ترور پیامبر(ص) منجر به کارزاری شد که به همین نام معروف است. غزوه بنینضیر با اخراج آنها از مدینه خاتمه یافت. | ||
تاریخ دقیق سکونت آنان در [[یثرب]] مشخص نیست ولی بر اساس آنچه در منابع اسلامی آمده اطلاع آنها از محل ظهور [[پیامبر آخر الزمان]] دلیل مهاجرتشان به این منطقه بوده است. | تاریخ دقیق سکونت آنان در [[یثرب]] مشخص نیست ولی بر اساس آنچه در منابع اسلامی آمده اطلاع آنها از محل ظهور [[پیامبر آخر الزمان]] دلیل مهاجرتشان به این منطقه بوده است. | ||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
اقتصاد بنینضیر بر باغداری و دامداری استوار بود. داشتن باغهای وسیع خرما و نیز انتقال به منطقه عالیه یثرب موجب رونق اقتصادی و ثروتمندشدن آنها گردیده بود. بنینضیر از جایگاه دینی بهتری نسبت به قبایل یهودی دیگر برخوردار بودند به طوری که مردم برای گشایش کارها به آنان نذر میکردند و در مورد پیامبر آخرالزمان و نشانههایش از آنان سؤال میکردند. | اقتصاد بنینضیر بر باغداری و دامداری استوار بود. داشتن باغهای وسیع خرما و نیز انتقال به منطقه عالیه یثرب موجب رونق اقتصادی و ثروتمندشدن آنها گردیده بود. بنینضیر از جایگاه دینی بهتری نسبت به قبایل یهودی دیگر برخوردار بودند به طوری که مردم برای گشایش کارها به آنان نذر میکردند و در مورد پیامبر آخرالزمان و نشانههایش از آنان سؤال میکردند. | ||
==نسب و تاریخچه حضور در مدینه== | |||
در حالیکه برخی شرقشناسان بنینضیر را از قبایل عرب یهودی شده دانسته و بنیاسرائیلی بودن آنها را نامعقول شمردهاند.<ref>نک: المفصل، ج7، ص248.</ref> گفته میشود بر اساس گزارشهای تاریخی نسب بنینضیر از طریق [[هارون بن عمران]] به [[یعقوب(ع)]] میرسد<ref>ابنهشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۱۲؛ ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، دارالفکر، ج۲۲، ص۱۱۱، و ج۳، ص۱۱۰؛ ابنسعد، الطبقات، دار صادر، ج۷، ص۵۰۱؛طبرانی، المعجم الکبیر،۱۴۰۵ق، ج۲۲، ص۱۹۷؛ تفسیر قمی، ج۱، ص۱۶۸.</ref> و تغییرات فرهنگی و زبانی آنها ناشی از اوضاع اقلیمی و فرهنگی [[حجاز]] بوده است.<ref>بروکلمان، تاریخ الشعوب الاسلامیه، ص153؛نک: المفصل، ج6، ص552.</ref> | |||
گفته میشود یهودیان پیش از [[اوس]] و [[خزرج]] در مدینه ساکن شدند و تا زمان آمدن آنها قدرت را در اختیار داشتند.<ref>ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، دارالفکر، ج۲۲، ص۱۱۱ و ۱۱۶؛یاقوت حموی، معجم البلدان، ۱۹۹۵م، ج۵، ص۸۴ و ۸۵؛ ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ۱۳۹۱ق، ج۲، ص۳۴۳ و ۳۴۴.</ref> در برخی منابع اسلامی، علت مهاجرت آنها به یثرب، آگاهی ایشان از ظهور پیامبر آخر الزمان بیان شده است.<ref>مجلسی، بحار الانوار،۱۴۰۳ق، ج۹۱، ص۱۰.</ref> | |||
{{بیشتر|قلعههای بنی نضیر}} | |||
==شرایط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بنینضیر== | |||
از روابط بنینضیر با قبایل خرد و کلان یهودی یثرب، آگاهی چندان در دست نیست، جز آن که در برابر یهودیان [[بنیقینقاع|بنیقَیْنُقاع]] که همپیمان خزرج بود، جنگیده بودند.<ref>ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، دارالفکر، ج3، ص26؛ابن اثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج1، ص656.</ref> | |||
تنها نکتهای که از روابط بنینضیر با یهودیان بنیقُرَیظَه مورد توجه قرار گرفته، آن است که آنها در روابط حقوقی خود با بنیقریظه تبعیض روا میداشتند و آنان ناچار بودند دیه خود را به صورت مضاعف به بنینضیر بپردازند.<ref>بغوی، تفسیر بغوی، دارالمعرفه، ج1، ص144؛ج2، ص38؛طبرسی، مجمع البیان،۱۴۱۵ق، ج3، ص300-301؛مجلسی، بحار الانوار،۱۴۰۳ق، ج22، ص27.</ref><br> | |||
آنها در درگیریهای اوس و خزرج<ref>ابن ابیحاتم، تفسیر ابن ابی حاتم، ۱۴۱۹ق، ج1، ص163.</ref> کنار اوس بر ضد خزرج جنگیده بودند.<ref>ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، دارالفکر، ج3، ص21؛ابن اثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج1، ص679؛سمهوی، وفاء الوفاء، ۲۰۰۶م، ج1، ص170.</ref> هنگامی که بنینضیر پیمان خود را با پیامبر شکستند، رسول خدا به نشانه ابطال پیمان اوس با آنها، در مقدمات غزوهای که بر ضد آنها شکل داد، اوسیان را در آن شریک ساخت و پس از تبعید بنینضیر، پیامبر به نشانه قدردانی، شمشیر معروف آل ابیحُقَیْق از خانوادهای برجسته از بنینضیر را به [[سعد بن معاذ|سعد بن مُعاذ]]، بزرگ اوسیان، بخشید.<ref>واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج1، ص379؛ابن سید الناس، عیون الاثر، ۱۴۱۴ق، ج2، ص74؛حلبی، السیره الحلبیه، ۱۴۰۰ق، ج2، ص569.</ref> | |||
گزارشهای دوران جاهلیت و عهد اسلامی تا سال سوم هجرت از ریاست [[سلام بن مشکم]] بر قبیله بنینضیر گزارش میدهند.<ref>ابن هشام، السیره النبویه، ۱۳۸۳ق، ج2، ص559؛یعقوبی،تاریخ الیعقوبی، ۱۴۱۵، ج2، ص66؛ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، دارالفکر، ج22، ص133.</ref> اما در رویدادهای بعد، نام [[حیی بن اخطب|حُیَی بن اَخْطَب]] به عنوان رئیس قبیله به چشم میخورد.<ref>ابنحبان، الثقات، ۱۳۹۳ق، ج1، ص242؛ابنکثیر، السیرة النبویه، ۱۳۹۶ق، ج2، ص298؛ابنکثیر، البدایه و النهایه، ۱۴۰۸ق، ج3، ص258.</ref> این دو از برجستهترین سران بنینضیرند. پس از حُیَی که به سال پنجم هجرت همراه با مردان بنیقریظه کشته شد، <ref>واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ۱۴۰۹ق، ج2، ص516؛ابن ابی شیبه، المصنف، ۱۴۰۹ق، ج8، ص503.</ref> ابورافع [[سلام بن ابیالحقیق|سلام بن ابیالحُقَیقْ]] و پس از او [[اسیر بن رزام|اُسَیر بن رزام]] ریاست بنینضیر را بر عهده گرفتند.<ref>واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ۱۴۰۹ق، ج2، ص566؛ابن سید الناس، عیون الاثر، ۱۴۱۴ق، ج2، ص151.</ref> | |||
===اقتصاد بنینضیر=== | |||
اقتصاد بنینضیر با توجه به منابع آب منطقه مسکونی آنان، بیشتر بر باغداری و دامداری استوار بود. آنها افزون بر حومه یثرب، در [[خیبر]]<ref>حلبی، السیره الحلبیه، ۱۴۰۰ق، ج2، ص563.</ref> در 165 کیلومتری شمال مدینه در راه شام<ref>شراب، المعالم الاثیره، ۱۴۱۱ق، ص109.</ref> و [[ذی الجدر|ذی الجَدر]]<ref>ابنسعد، الطبقات، دار صادر، ج2، ص57.</ref> نیز باغهایی با انواع خرما در اختیار داشتند<ref>قرطبی، تفسیر قرطبی، ۱۴۰۵ق، ج18، ص6.</ref> که هر یک پس از 30 سال به بار مینشست.<ref>واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج1، ص373؛صالحی شامی، سبل الهدی، ۱۴۱۴ق، ج4، ص323؛حلبی، السیره الحلبیه، ۱۴۰۰ق، ج2، ص564.</ref> منابع تنها به نام هفت باغ که به مُخَیریق تعلق داشته، اشاره کردهاند.<ref>ابنعساکر، تاریخ مدینه دمشق،۱۴۱۵ق، ج1، ص174؛ابنسعد، الطبقات، دار صادر، ج1، ص502.</ref> بر پایه روایاتی، منبت<ref>حلبی، السیره الحلبیه، ۱۴۰۰ق، ج1، ص312.</ref> یا دلال<ref>ابنعساکر، تاریخ مدینه دمشق،۱۴۱۵ق، ج1، ص175.</ref> نام باغی از آنِ بنینضیر بوده که احیای آن به دست [[سلمان فارسی]] شرط آزادی او از قید بردگی تعیین شده بود.<ref>صنعانی، المصنف، المجلس العلمی، ج8، ص418؛حلبی، السیره الحلبیه، ۱۴۰۰ق، ج1، ص312.</ref> | |||
==روابط بنینضیر با مسلمانان== | ==روابط بنینضیر با مسلمانان== | ||
پیامبر اکرم(ص) بنینضیر را به اسلام فراخواند و پیشگوییهای راهبی به نام [[ابنهیبان]] درباره ظهور پیامبر آخرالزمان را برای آنها یادآور شد.<ref>واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج2، ص503؛طبرسی، اعلام الوری، ۱۴۱۷ق، ج1، ص158؛مقریزی، امتاع الاسماع،۱۴۲۰ق، ج13، ص304.</ref> آنها به پیامبر امید دادند که در آینده و با شناخت بیشتر از اسلام، [[مسلمان]] خواهند شد و موافقت کردند که تا آن هنگام متعرض یکدیگر نشوند. | پیامبر اکرم(ص) بنینضیر را به اسلام فراخواند و پیشگوییهای راهبی به نام [[ابنهیبان]] درباره ظهور پیامبر آخرالزمان را برای آنها یادآور شد.<ref>واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج2، ص503؛طبرسی، اعلام الوری، ۱۴۱۷ق، ج1، ص158؛مقریزی، امتاع الاسماع،۱۴۲۰ق، ج13، ص304.</ref> آنها به پیامبر امید دادند که در آینده و با شناخت بیشتر از اسلام، [[مسلمان]] خواهند شد و موافقت کردند که تا آن هنگام متعرض یکدیگر نشوند. | ||
خط ۴۲: | خط ۵۷: | ||
===غنایم=== | ===غنایم=== | ||
340 شمشیر، <ref>حلبی، السیره الحلبیه، ۱۴۰۰ق، ج2، ص567.</ref> 50 زره و 50 نیزه از غنایم این غزوه بود<ref>ابن سید الناس، عیون الاثر، ۱۴۱۴ق، ج2، ص73؛مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳، ج20، ص166.</ref> که از میان آنها، رسول خدا(ص) شمشیر معروف ابیالحُقَیق را به [[سعد بن معاذ|سعد بن مُعاذ]] از بزرگان اوس بخشید.<ref>حلبی، السیره الحلبیه، ۱۴۰۰ق، ج2، ص569.</ref> | 340 شمشیر، <ref>حلبی، السیره الحلبیه، ۱۴۰۰ق، ج2، ص567.</ref> 50 زره و 50 نیزه از غنایم این غزوه بود<ref>ابن سید الناس، عیون الاثر، ۱۴۱۴ق، ج2، ص73؛مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳، ج20، ص166.</ref> که از میان آنها، رسول خدا(ص) شمشیر معروف ابیالحُقَیق را به [[سعد بن معاذ|سعد بن مُعاذ]] از بزرگان اوس بخشید.<ref>حلبی، السیره الحلبیه، ۱۴۰۰ق، ج2، ص569.</ref> | ||
پیامبر برخی از زمینهای بنینضیر را میان حدود 100 تن از [[مهاجرین]] و تنی چند از فقرای [[انصار]] که برخی از آنها در کشتن تیراندازان بنینضیر نقش داشتند، تقسیم کرد.<ref>ابنعساکر، تاریخ مدینه دمشق، ۱۴۱۵ق، ج2، ص489.</ref> باقی زمینها در اختیار پیامبر ماند و پیامبر غلام خود ابورافع را بر آن گمارد<ref>واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج1، ص378.</ref> و خود در آن کشاورزی میکرد و مواد غذایی سالانه خانواده خود و [[بنیعبدالمطلب]] را تامین میکرد.<ref>ابنعساکر، تاریخ مدینه دمشق، ۱۴۱۵ق، ج2، ص490؛بلاذری، فتوح البلدان،۱۹۵۶م، ج1، ص20؛ابنکثیر، البدایه و النهایه، ۱۴۰۸ق، ج4، ص87.</ref> آنگاه افزوده درآمد این زمینها صرف هزینههای نظامی میشد یا در بیت المال گرد میآمد.<ref>صحیح البخاری، ج4، ص43؛ابو داوود، سنن ابیداود، ۱۴۱۰ق، ج2، ص22.</ref> پس از رحلت پیامبر، [[ابوبکر]] زمینهای یاد شده را مصادره کرد که با مخالفت [[حضرت زهرا(س)]] مواجه شد.<ref>ابنسعد، الطبقات، دار صادر، ج1، ص503؛ابو داوود،سنن ابیداود، ۱۴۱۰ق، ج2، ص23؛بیهقی، السنن الکبری، دارالفکر، ج6، ص296.</ref> و پس از وفات فاطمه(س)، علی(ع) با درخواست سهم الارث وی از ابوبکر، کار ابوبکر را تخطئه کرد.<ref>ابنعساکر، تاریخ مدینه دمشق،۱۴۱۵ق، ج1، ص208، 217.</ref> عمر تا دو <ref>صحیح البخاری، ج5، ص24؛تاریخ دمشق، ج56، ص364.</ref> یا چند سال<ref>طبرانی، مسند الشامیین،۱۴۱۷ق، ج4، ص258.</ref> پس از خلافتش همچنان بر سیره ابوبکر پا فشرد؛ اما سپس تصمیم گرفت آن زمینها را بازگرداند.<ref>صحیح مسلم، ج5، ص152-153؛متقی هندی، کنز العمال، ۱۴۱۳ق، ج7، ص242.</ref> | پیامبر برخی از زمینهای بنینضیر را میان حدود 100 تن از [[مهاجرین]] و تنی چند از فقرای [[انصار]] که برخی از آنها در کشتن تیراندازان بنینضیر نقش داشتند، تقسیم کرد.<ref>ابنعساکر، تاریخ مدینه دمشق، ۱۴۱۵ق، ج2، ص489.</ref> باقی زمینها در اختیار پیامبر ماند و پیامبر غلام خود ابورافع را بر آن گمارد<ref>واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج1، ص378.</ref> و خود در آن کشاورزی میکرد و مواد غذایی سالانه خانواده خود و [[بنیعبدالمطلب]] را تامین میکرد.<ref>ابنعساکر، تاریخ مدینه دمشق، ۱۴۱۵ق، ج2، ص490؛بلاذری، فتوح البلدان،۱۹۵۶م، ج1، ص20؛ابنکثیر، البدایه و النهایه، ۱۴۰۸ق، ج4، ص87.</ref> آنگاه افزوده درآمد این زمینها صرف هزینههای نظامی میشد یا در بیت المال گرد میآمد.<ref>صحیح البخاری، ج4، ص43؛ابو داوود، سنن ابیداود، ۱۴۱۰ق، ج2، ص22.</ref> پس از رحلت پیامبر، [[ابوبکر]] زمینهای یاد شده را مصادره کرد که با مخالفت [[حضرت زهرا(س)]] مواجه شد.<ref>ابنسعد، الطبقات، دار صادر، ج1، ص503؛ابو داوود،سنن ابیداود، ۱۴۱۰ق، ج2، ص23؛بیهقی، السنن الکبری، دارالفکر، ج6، ص296.</ref> و پس از وفات فاطمه(س)، علی(ع) با درخواست سهم الارث وی از ابوبکر، کار ابوبکر را تخطئه کرد.<ref>ابنعساکر، تاریخ مدینه دمشق،۱۴۱۵ق، ج1، ص208، 217.</ref> عمر تا دو <ref>صحیح البخاری، ج5، ص24؛تاریخ دمشق، ج56، ص364.</ref> یا چند سال<ref>طبرانی، مسند الشامیین،۱۴۱۷ق، ج4، ص258.</ref> پس از خلافتش همچنان بر سیره ابوبکر پا فشرد؛ اما سپس تصمیم گرفت آن زمینها را بازگرداند.<ref>صحیح مسلم، ج5، ص152-153؛متقی هندی، کنز العمال، ۱۴۱۳ق، ج7، ص242.</ref> | ||
در روزگار خلافت [[عثمان]]<ref>ابنکثیر، البدایه و النهایه، ۱۴۰۸ق، ج5، ص309.</ref> زمینهای یاد شده در اختیار بنیفاطمه قرار گرفت تا آن که [[بنیعباس]] در دوره خلافت خود با ادعای آن که این باغها سهم الارث [[عباس عموی پیامبر]] بوده است، آن را به سود خود مصادره کردند.<ref>ابو داوود، سنن ابیداود، ۱۴۱۰ق، ج2، ص34؛ابنکثیر، تفسیر ابنکثیر، ۱۴۰۹ق، ج4، ص354.</ref> | در روزگار خلافت [[عثمان]]<ref>ابنکثیر، البدایه و النهایه، ۱۴۰۸ق، ج5، ص309.</ref> زمینهای یاد شده در اختیار بنیفاطمه قرار گرفت تا آن که [[بنیعباس]] در دوره خلافت خود با ادعای آن که این باغها سهم الارث [[عباس عموی پیامبر]] بوده است، آن را به سود خود مصادره کردند.<ref>ابو داوود، سنن ابیداود، ۱۴۱۰ق، ج2، ص34؛ابنکثیر، تفسیر ابنکثیر، ۱۴۰۹ق، ج4، ص354.</ref> | ||
==بنینضیر پس از اخراج از مدینه == | ==بنینضیر پس از اخراج از مدینه == | ||
سران بنینضیر پس از تبعید از [[مدینه]] برای رویارویی با پیامبر از سران قریش یاری خواستند و به آنها وعده حمایت مالی دادند.<ref>جامع البیان، ج5، ص186.</ref> آنها قبایلی بزرگ چون [[غطفان]] و [[قیس بن عیلان|قَیس بن عیلان]] را با خود همراه ساختند و زمینه [[نبرد احزاب]] را فراهم آوردند.<ref>ابن هشام، السیره النبویه، ۱۳۸۳ق، ج3، ص700؛طبری، تاریخ طبری،۱۴۰۳ق، ج2، ص233؛مفید، الارشاد، ۱۴۱۴ق، ج1، ص95.</ref> بخشی از بنینضیر، خود، در این جنگ حضور داشتند<ref>جامع البیان، ج21، ص156؛ابنکثیر، البدایه و النهایه، ۱۴۰۸ق، ج4، ص108؛مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج20، ص250.</ref> و وعده یاری یهودیان بنیقریظه ساکن در مدینه را نیز به سپاه احزاب داده بودند.<ref>حلبی، السیره الحلبیه، ۱۴۰۰ق، ج2، ص637.</ref> حُیَی، رهبر بنینضیر، پنهانی نزد بنیقریظه شتافت و آنها را در نبرد احزاب همراه خود ساخت<ref>طبری، تاریخ طبری،۱۴۰۳ق، ج2، ص571-572.</ref> اما چون نبرد به پایان رسید و پیامبر بنیقریظه را محاصره کرد، در میان بنیقریظه و به حکم سعد بن معاذ کشته شد.<ref>ابن اثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج2، ص186.</ref> | |||
شاخههایی از بنینضیر چون [[آل ابیالحقیق]] که گنجینه بنینضیر نیز در اختیار آنها بود، در یکی از دژهای خیبر به نام کتیبه مستقر بودند. این قلعه از واپسین قلعههایی بود که در [[غزوه خیبر]] به سال هفتم ق. مورد حمله قرار گرفت. آنها پس از 14 روز محاصره با پیامبر سازش کردند که در برابر پرداخت همه داراییها و تسلیحات خود اجازه یابند از خیبر کوچ کنند. آنها گنجینه خود را در خرابهای پنهان کردند و به بهانه این که همه آن را هزینه کردهاند، از دادن آن به پیامبر سر باز زدند. | سران بنینضیر پس از تبعید از [[مدینه]] برای رویارویی با پیامبر از سران قریش یاری خواستند و به آنها وعده حمایت مالی دادند.<ref>جامع البیان، ج5، ص186.</ref> آنها قبایلی بزرگ چون [[غطفان]] و [[قیس بن عیلان|قَیس بن عیلان]] را با خود همراه ساختند و زمینه [[نبرد احزاب]] را فراهم آوردند.<ref>ابن هشام، السیره النبویه، ۱۳۸۳ق، ج3، ص700؛طبری، تاریخ طبری،۱۴۰۳ق، ج2، ص233؛مفید، الارشاد، ۱۴۱۴ق، ج1، ص95.</ref> بخشی از بنینضیر، خود، در این جنگ حضور داشتند<ref>جامع البیان، ج21، ص156؛ابنکثیر، البدایه و النهایه، ۱۴۰۸ق، ج4، ص108؛مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج20، ص250.</ref> و وعده یاری یهودیان بنیقریظه ساکن در مدینه را نیز به سپاه احزاب داده بودند.<ref>حلبی، السیره الحلبیه، ۱۴۰۰ق، ج2، ص637.</ref> حُیَی، رهبر بنینضیر، پنهانی نزد بنیقریظه شتافت و آنها را در نبرد احزاب همراه خود ساخت<ref>طبری، تاریخ طبری،۱۴۰۳ق، ج2، ص571-572.</ref> اما چون نبرد به پایان رسید و پیامبر بنیقریظه را محاصره کرد، در میان بنیقریظه و به حکم سعد بن معاذ کشته شد.<ref>ابن اثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج2، ص186.</ref> | ||
شاخههایی از بنینضیر چون [[آل ابیالحقیق]] که گنجینه بنینضیر نیز در اختیار آنها بود، در یکی از دژهای خیبر به نام کتیبه مستقر بودند. این قلعه از واپسین قلعههایی بود که در [[غزوه خیبر]] به سال هفتم ق. مورد حمله قرار گرفت. آنها پس از 14 روز محاصره با پیامبر سازش کردند که در برابر پرداخت همه داراییها و تسلیحات خود اجازه یابند از خیبر کوچ کنند. آنها گنجینه خود را در خرابهای پنهان کردند و به بهانه این که همه آن را هزینه کردهاند، از دادن آن به پیامبر سر باز زدند. | |||
در این مدت، کوشش یکی از زنان بنینضیر برای مسموم ساختن پیامبر ناکام ماند.<ref>ابنعساکر، تاریخ مدینه دمشق،۱۴۱۵ق، ج2، ص466-467؛تاریخ طبری، ج2، ص302.</ref> پیامبر چون گنجینه یاد شده را یافت و سازش مذکور نقض شد، برخی مردان آنها را کشت و زنان و فرزندانشان را به اسارت گرفت.<ref>ابنعساکر، تاریخ مدینه دمشق،۱۴۱۵ق، ج2، ص466؛بلاذری، فتوح البلدان،۱۹۵۶م، ج1، ص26-27.</ref> | در این مدت، کوشش یکی از زنان بنینضیر برای مسموم ساختن پیامبر ناکام ماند.<ref>ابنعساکر، تاریخ مدینه دمشق،۱۴۱۵ق، ج2، ص466-467؛تاریخ طبری، ج2، ص302.</ref> پیامبر چون گنجینه یاد شده را یافت و سازش مذکور نقض شد، برخی مردان آنها را کشت و زنان و فرزندانشان را به اسارت گرفت.<ref>ابنعساکر، تاریخ مدینه دمشق،۱۴۱۵ق، ج2، ص466؛بلاذری، فتوح البلدان،۱۹۵۶م، ج1، ص26-27.</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
خط ۷۲: | خط ۷۷: | ||
| نویسنده = مهران اسماعیلی | | نویسنده = مهران اسماعیلی | ||
}} | }} | ||
*ابن | *جصاص، احمد بن علی، احكام القرآن، به كوشش عبدالسلام، بيروت، دار الكتب العلميه، 1415ق. | ||
*ابن | *مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، بيروت، دار المفيد، 1414ق. | ||
*'''اسد الغابه''':ابن اثير (م.630ق.)، بيروت، دار الكتاب العربي. | |||
*'''الاصنام (تنكيس الاصنام)''':هشام بن محمد كلبي (م.204ق.)، به كوشش احمد زكي، تهران، تابان، 1348ش. | |||
*طبرسی، امین الاسلام، اعلام الوری، قم، آل البيت، 1417ق. | |||
*ابوالفرج اصفهانی،علی بن حسین،الاغانی، به كوشش علي مهنّا و سمير جابر، بيروت، دار الفكر. | |||
*'''الامالي''':الصدوق (م.381ق.)، قم، البعثه، 1417ق. | |||
*مقریزی، احمد بن علی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفده و المتاع، به كوشش محمد عبدالحميد، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1420ق. | |||
*'''انساب الاشراف''':البلاذري (م.279ق.)، به كوشش محمودي، بيروت، اعلمي، 1394ق. | |||
*مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار، بيروت، دار احیاء التراث العربی، 1403ق. | |||
*ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البداية و النهايه، به كوشش علي شيري، بيروت، دار احياء التراث العربي، 1408ق. | |||
*'''بشارة المصطفي''':محمد بن علي الطبري (م.525ق.)، به كوشش القيومي، قم، النشر الاسلامي، 1420ق. | |||
*'''بصائر الدرجات''':الصفار (م.290ق.)، به كوشش كوچهباغي، تهران، اعلمي، 1404ق. | |||
*ابن خلدون، عبدالرحمن، تاريخ ابن خلدون، بيروت، دار احياء التراث العربي، 1391ق. | *ابن خلدون، عبدالرحمن، تاريخ ابن خلدون، بيروت، دار احياء التراث العربي، 1391ق. | ||
* | *ذهبی، شمسالدین، تاريخ الاسلام و وفيات المشاهير، به كوشش عمر عبدالسلام، بيروت، دار الكتاب العربي، 1410ق. | ||
* | *دیاربکری، حسین، تاريخ الخمیس، بيروت، مؤسسة شعبان، 1283ق. | ||
*بروکلمان، کارل، تاريخ الشعوب الاسلاميه، بيروت، دار العلم، 1968م. | |||
*طبری، محمد بن جریر، تاريخ طبری (تاریخ الامم و الملوك)، به كوشش گروهي از علما، بيروت، اعلمي، 1403ق. | |||
*ابن عساکر، علی بن حسین، تاريخ مدينة دمشق، به كوشش علي شيري، بيروت، دار الفكر، 1415ق. | *ابن عساکر، علی بن حسین، تاريخ مدينة دمشق، به كوشش علي شيري، بيروت، دار الفكر، 1415ق. | ||
*ابن | *'''تاريخ معالم المدينة المنوره''':احمد ياسين الخياري، عربستان، عامه، 1419ق. | ||
* | *'''تاريخ المدينة المنوره''':ابن شبّه (م.262ق.)، به كوشش شلتوت، قم، دار الفكر، 1410ق. | ||
*یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاريخ الیعقوبی، بيروت، دار صادر، 1415ق. | |||
*'''تاريخ اليهود في بلاد العرب''':اسرائيل ولفنسون، به كوشش سيد وكيل، دار قطر الندي، 1995م. | |||
*'''التبيان''':الطوسي (م.460ق.)، به كوشش العاملي، بيروت، دار احياء التراث العربي. | |||
*ابن ابی حاتم، عبدالرحمن، تفسير ابن ابیحاتم (تفسير القرآن العظيم)، به كوشش اسعد محمد، بيروت، المكتبة العصريه، 1419ق. | |||
*ابنکثیر، اسماعیل بن عمر، تفسير ابن كثير (تفسير القرآن العظيم)، به كوشش مرعشلي، بيروت، دار المعرفه، 1409ق. | |||
*'''تفسير الجلالين''':جلال الدين المحلي (م.864ق.) و جلال الدين السيوطي (م.911ق.)، بيروت، دار المعرفه. | |||
*بغوی، حسین بن مسعود،،تفسير بغوی (معالم التنزيل)، به كوشش خالد عبدالرحمن، بيروت، دار المعرفه، بیتا. | |||
*'''تفسير ثعالبي (الجواهر الحسان)''':الثعالبي (م.875ق.)، به كوشش عبدالفتاح و ديگران، بيروت، دار احياء التراث العربي، 1418ق. | |||
*'''تفسير ثعلبي (الكشف و البيان)''':الثعلبي (م.427ق.)، به كوشش ابن عاشور، بيروت، دار احياء التراث العربي، 1422ق. | |||
*'''تفسير قرطبي (الجامع لاحكام القرآن)''':القرطبي (م.671ق.)، بيروت، دار احياء التراث العربي، 1405ق. | |||
*قمی، علی بن ابراهیم، تفسير القمی، به كوشش الجزائری، قم، دار الكتاب، 1404ق. | |||
*'''التنبيه و الاشراف''':المسعودي (م.345ق.)، بيروت، دار صعب. | |||
*'''تهذيب الاحكام''':الطوسي (م.460ق.)، به كوشش موسوي و آخوندي، تهران، دار الكتب الاسلاميه، 1365ش. | |||
*ابنحبان، محمد، الثقات، بیجا،الكتب الثقافيه، 1393ق. | *ابنحبان، محمد، الثقات، بیجا،الكتب الثقافيه، 1393ق. | ||
* | *'''جامع البيان''':الطبري (م.310ق.)، به كوشش صدقي جميل، بيروت، دار الفكر، 1415ق. | ||
* | *'''جوامع الجامع''':الطبرسي (م.548ق.)، قم، النشر الاسلامي، 1418ق. | ||
* | *'''الحدائق الناضره''':يوسف البحراني (م.1186ق.)، به كوشش آخوندي، قم، نشر اسلامي، 1363ش. | ||
* | *سیوطی، جلال الدین، الخصائص الكبری، بيروت، دار الكتب العلميه، 1985م. | ||
*سیوطی، عبدالرحمن، الدر المنثور، بيروت، دار المعرفه، 1365ق. | |||
*بیهقی، احمد بن حسین، دلائل النبوه، به كوشش عبدالمعطي، بيروت، دار الكتب العلميه، 1405ق. | |||
*'''روض الجنان''':ابوالفتوح رازي (م.554ق.)، به كوشش ياحقي و ناصح، مشهد، آستان قدس رضوي، 1375ش. | |||
*'''زاد المسير''':ابن جوزي (م.597ق.)، به كوشش محمد عبدالرحمن، بيروت، دار الفكر، 1407ق. | |||
*کحلانی، محمداسماعیل، سبل السلام، مصر، مصطفي البابی، 1379ق. | |||
*صالحی شامی، محمد بن یوسف، سبل الهدی، به كوشش عادل احمد و علي محمد، بيروت، دار الكتب العلميه، 1414ق. | |||
*ابوداوود، سلیمان بن اشعث، سنن ابیداود، به كوشش سعيد محمد اللحام، بيروت، دار الفكر، 1410ق. | *ابوداوود، سلیمان بن اشعث، سنن ابیداود، به كوشش سعيد محمد اللحام، بيروت، دار الفكر، 1410ق. | ||
* | *'''السنن الكبري (سنن النسائي)''':النسائي (م.303ق.)، به كوشش عبدالغفار و سيد كسروي، بيروت، دار الكتب العلميه، 1411ق. | ||
*بیهقی، احمد بن حسین، السنن الكبری، بيروت، دار الفكر، بیتا. | *بیهقی، احمد بن حسین، السنن الكبری، بيروت، دار الفكر، بیتا. | ||
* | *'''سنن النسائي''':النسائي، بيروت، دار الفكر، 1348ق. | ||
*حلبی، علی بن ابراهیم، السیره الحلبیه، بيروت، دار المعرفه، 1400ق. | *حلبی، علی بن ابراهیم، السیره الحلبیه، بيروت، دار المعرفه، 1400ق. | ||
* | *ابنکثیر، اسماعیل بن عمر، السیره النبويه، به كوشش مصطفي عبدالواحد، بيروت، دار المعرفه، 1396ق. | ||
* | *ابن هشام،عبدالملک، السیره النبویه، به كوشش محمد محيي الدين، مصر، مكتبة محمد علي صبيح، 1383ق. | ||
* | *'''صحيح البخاري''':البخاري (م.256ق.)، بيروت، دار الفكر، 1401ق. | ||
* | *'''صحيح مسلم''':مسلم (م.261ق.)، بيروت، دار الفكر. | ||
* | *'''الطبقات الكبري''':ابن سعد، بيروت، دار صادر. | ||
* | *'''العجاب في بيان الاسباب''':ابن حجر العسقلاني (م.852ق.)، به كوشش عبدالحكيم، دار ابن الجوزيه، 1418ق. | ||
*'''عون المعبود''':العظيمآبادي (م.1329ق.)، بيروت، دار الكتب العلميه، 1415ق. | |||
*ابن سید الناس، محمد بن محمد، عيون الاثر، بيروت، دار القلم، 1414ق. | |||
*'''الفائق في غريب الحديث''':الزمخشري (م.538ق.)، بيروت، دار الكتب العلميه، 1417ق. | |||
*'''فتح الباري''':ابن حجر العسقلاني (م.852ق.)، بيروت، دار المعرفه. | |||
*بلاذری، احمد بن یحیی، فتوح البلدان، به كوشش صلاح الدين، قاهره، النهضة المصريه، 1956م. | |||
*ابناثیر، عزالدین، الكامل في التاريخ، بيروت، دار صادر، 1385ق. | |||
*متقی هندی، علاءالدین، كنز العمال فی سنن الاقوال و الافعال، به كوشش السقاء، بيروت، الرساله، 1413ق. | |||
*'''لباب النقول''':السيوطي (م.911ق.)، بيروت، دار احياء العلوم. | |||
*طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البيان، به كوشش گروهي از علما، بيروت، اعلمی، 1415ق. | |||
*'''المحبّر''':ابن حبيب (م.245ق.)، به كوشش ايلزه ليختن شتيتر، بيروت، دار الآفاق الجديده. | |||
*'''مراصد الاطلاع''':صفي الدين عبدالمؤمن بغدادي (م.739ق.)، بيروت، دار الجيل، 1412ق. | |||
*'''المستدرك علي الصحيحين''':الحاكم النيشابوري (م.405ق.)، به كوشش مرعشلي، بيروت، دار المعرفه، 1406ق. | |||
*طبرانی، سلیمان بن احمد،مسند الشامیین، به كوشش حمدي، بيروت، الرساله، 1417ق. | |||
*ابن ابی شیبه، عبدالله، المصنّف،به كوشش سعيد محمد، دار الفكر، 1409ق. | |||
*صنعانی، عبدالرزاق، المصنّف''':عبدالرزاق الصنعاني (م.211ق.)، به كوشش حبيب الرحمن، بیجا، المجلس العلمی، بیتا. | |||
*شراب، محمد بن حسن، المعالم الاثيره، بيروت، دار القلم، 1411ق. | *شراب، محمد بن حسن، المعالم الاثيره، بيروت، دار القلم، 1411ق. | ||
* | *'''معاني الاخبار''':الصدوق (م.381ق.)، به كوشش غفاري، قم، انتشارات اسلامي، 1361ش. | ||
* | *یاقوت حموی، شهابالدین عبدالله، معجم البلدان، بيروت، دار صادر، 1995م. | ||
*طبرانی، سلیمان بن احمد،المعجم الكبير، به كوشش حمدي عبدالمجيد، دار احياء التراث العربي، 1405ق. | *طبرانی، سلیمان بن احمد،المعجم الكبير، به كوشش حمدي عبدالمجيد، دار احياء التراث العربي، 1405ق. | ||
*واقدی، محمد بن عمر، المغازي، به كوشش مارسدن جونس، بيروت، اعلمي، 1409ق. | *واقدی، محمد بن عمر، المغازي، به كوشش مارسدن جونس، بيروت، اعلمي، 1409ق. | ||
* | *'''المغني''':عبدالله بن قدامه (م.620ق.)، بيروت، دار الكتب العلميه. | ||
* | *'''المفصل''':جواد علي، دار الساقي، 1424ق. | ||
*'''مناقب آل ابيطالب''':ابن شهرآشوب (م.588ق.)، به كوشش گروهي از اساتيد نجف، نجف، المكتبة الحيدريه، 1376ق. | |||
*'''موسوعة التاريخ الاسلامي''':محمد هادي يوسفي غروي، قم، مجمع الفكر الاسلامي، 1417ق. | |||
*حویزی، عبدعلی، نور الثقلین، به كوشش رسولي محلاتي، اسماعيليان، 1373ش. | |||
*'''النهايه''':الطوسي (م.460ق.)، بيروت، دار الكتاب العربي، 1400ق. | |||
*سمهودی، علی بن احمد، وفاء الوفاء، به كوشش محمد عبدالحميد، بيروت، دار الكتب العلميه، 2006م. | |||
*Muhammad at Medina | |||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
{{قبایل عرب}} | {{قبایل عرب}} |