در حال ویرایش تأليف قلوب
این ویرایش را میتوان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که میخواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثیسازی ویرایش را به پایان ببرید.
نسخهٔ فعلی | متن شما | ||
خط ۵: | خط ۵: | ||
==تعریف== | ==تعریف== | ||
تالیف که از ریشه «ا ـ ل ـ ف» یعنی اجتماع یا پیوستن به جمع از روی میل<ref>مفردات، ص81، «الف.</ref> برگرفته شده، به معنای برقراری ارتباط و دوستی<ref>الصحاح، ج4، ص1332؛ المصباح، ج1، ص18، «الف.</ref> و انس گرفتن به چیزی یا کسی است.<ref>مفردات، ص81.</ref> | تالیف که از ریشه «ا ـ ل ـ ف» یعنی اجتماع یا پیوستن به جمع از روی میل<ref>مفردات، ص81، «الف.</ref> برگرفته شده، به معنای برقراری ارتباط و دوستی<ref>الصحاح، ج4، ص1332؛ المصباح، ج1، ص18، «الف.</ref> و انس گرفتن به چیزی یا کسی است.<ref>مفردات، ص81.</ref> | ||
قلوب جمع قلب است که در اینجا به معنای روح و روان به کار رفته است.<ref>التحقیق، ج9، ص302-304، «قلب.</ref> بنابراین، میتوان اصطلاح «تالیف قلوب» را به معنای ایجاد سازگاری و همدلی میان مردم برای همکاری در گذران زندگی دانست.<ref>التعریفات، ج1، ص15.</ref> در فارسی نیز این ترکیب به معنای ایجاد ارتباط میان کسان و برقراری دوستی و پیوند میان مردم به کار رفته است.<ref>لغتنامه، ج4، ص5537؛ فرهنگ معین، ص1016، «تالیف قلوب.</ref> | قلوب جمع قلب است که در اینجا به معنای روح و روان به کار رفته است.<ref>التحقیق، ج9، ص302-304، «قلب.</ref> بنابراین، میتوان اصطلاح «تالیف قلوب» را به معنای ایجاد سازگاری و همدلی میان مردم برای همکاری در گذران زندگی دانست.<ref>التعریفات، ج1، ص15.</ref> در فارسی نیز این ترکیب به معنای ایجاد ارتباط میان کسان و برقراری دوستی و پیوند میان مردم به کار رفته است.<ref>لغتنامه، ج4، ص5537؛ فرهنگ معین، ص1016، «تالیف قلوب.</ref> | ||
==نمونه قرآنی== | ==نمونه قرآنی== | ||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
==نمونه روایی== | ==نمونه روایی== | ||
در روایات نیز به ابعادی گوناگون از تاثیر اسلام بر همگرایی مردم و ایجاد الفت و محبت میان آنان پرداخته شده است.<ref>مکیال المکارم، ج1، ص55.</ref> افزون بر این، [[آیین حج]] زمینهساز آشنایی مسلمانان با یکدیگر و مایه ایجاد دلبستگی و پیوند میان اقوام اسلامی با رنگها و زبانهای گوناگون میگردد<ref>نک: تفسیر قشیری، ج1، ص263، 267.</ref> و این همدلی زمینه بهبود وضع مسلمانان را فراهم میسازد.<ref>نک: صهبای حج، ج9، ص46-48؛ نگرشی اجتماعی به کعبه، ص189.</ref> | در روایات نیز به ابعادی گوناگون از تاثیر اسلام بر همگرایی مردم و ایجاد الفت و محبت میان آنان پرداخته شده است.<ref>مکیال المکارم، ج1، ص55.</ref> افزون بر این، [[آیین حج]] زمینهساز آشنایی مسلمانان با یکدیگر و مایه ایجاد دلبستگی و پیوند میان اقوام اسلامی با رنگها و زبانهای گوناگون میگردد<ref>نک: تفسیر قشیری، ج1، ص263، 267.</ref> و این همدلی زمینه بهبود وضع مسلمانان را فراهم میسازد.<ref>نک: صهبای حج، ج9، ص46-48؛ نگرشی اجتماعی به کعبه، ص189.</ref> | ||
در روایات اسلامی نیز به این ویژگی [[حج]] اشاره شده<ref>نک: صحیح مسلم، نووی، ج9، ص89.</ref> و آیین حج مایه گردهمایی مسلمانان از شرق و غرب و سبب همبستگی میان آنان<ref>شرح نهج البلاغه، ج1، ص123؛ وسائل الشیعه، ج8، ص9.</ref> شمرده شده است. | در روایات اسلامی نیز به این ویژگی [[حج]] اشاره شده<ref>نک: صحیح مسلم، نووی، ج9، ص89.</ref> و آیین حج مایه گردهمایی مسلمانان از شرق و غرب و سبب همبستگی میان آنان<ref>شرح نهج البلاغه، ج1، ص123؛ وسائل الشیعه، ج8، ص9.</ref> شمرده شده است. | ||
==درگیری قبایل پیش از اسلام== | ==درگیری قبایل پیش از اسلام== | ||
پیش از اسلام، بر اثر رواج فقر و فرهنگ جاهلی، نبردها و ستیزهای مکرر میان قبیلههای عرب درمیگرفت که به نام روزهایی مشخص شناخته شدهاند؛ از جمله روزهای بَرَدان، خَزاز، عین اُباغ، کُلاب اول، ذی نَجَب.<ref>التنبیه و الاشراف، ص178-179؛ الکامل، ج1، ص502؛ معجم البلدان، ج1، ص375.</ref> نمونهای از این قبایل، دو قبیله بزرگ [[اوس]] و [[خزرج]] بودند که به رغم اشتراک در تبار و نژاد<ref>فتوح البلدان، ج1، ص17؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص37؛ فتح الباری، ج7، ص85.</ref> اختلافهای فراوان میان آنان وجود داشت و جنگهای بسیار میانشان درگرفت. دوره دشمنی آنها 120 سال پیش از اسلام گزارش شده است.<ref>مجمع البیان، ج2، ص804؛ امتاع الاسماع، ج9، ص187؛ فتح الباری، ج2، ص367.</ref> | پیش از اسلام، بر اثر رواج فقر و فرهنگ جاهلی، نبردها و ستیزهای مکرر میان قبیلههای عرب درمیگرفت که به نام روزهایی مشخص شناخته شدهاند؛ از جمله روزهای بَرَدان، خَزاز، عین اُباغ، کُلاب اول، ذی نَجَب.<ref>التنبیه و الاشراف، ص178-179؛ الکامل، ج1، ص502؛ معجم البلدان، ج1، ص375.</ref> نمونهای از این قبایل، دو قبیله بزرگ [[اوس]] و [[خزرج]] بودند که به رغم اشتراک در تبار و نژاد<ref>فتوح البلدان، ج1، ص17؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص37؛ فتح الباری، ج7، ص85.</ref> اختلافهای فراوان میان آنان وجود داشت و جنگهای بسیار میانشان درگرفت. دوره دشمنی آنها 120 سال پیش از اسلام گزارش شده است.<ref>مجمع البیان، ج2، ص804؛ امتاع الاسماع، ج9، ص187؛ فتح الباری، ج2، ص367.</ref> | ||
مهمترین موارد آن جنگها عبارتند از: یوم الصفینه،<ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص37.</ref> یوم الدرک،<ref>معجم البلدان، ج2، ص451.</ref> یوم السراره، یوم فارع، یوم الفجار اول و ثانی<ref>السیرة النبویه، ابنهشام، ج2، ص396؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص37؛ الکامل، ج1، ص661-662، 667-668.</ref> و یوم بعاث که واپسین نبرد میان اوس و خزرج پیش از اسلام بوده است.<ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص37؛ السیرة النبویه، ابنکثیر، ج2، ص175؛ تاریخ ابنخلدون، ج2، ص289-290.</ref> جنگهای میان این دو قبیله تا روزگار [[پیامبر(ص)]] ادامه داشت.<ref>الدرة الثمینه، ص91.</ref> | مهمترین موارد آن جنگها عبارتند از: یوم الصفینه،<ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص37.</ref> یوم الدرک،<ref>معجم البلدان، ج2، ص451.</ref> یوم السراره، یوم فارع، یوم الفجار اول و ثانی<ref>السیرة النبویه، ابنهشام، ج2، ص396؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص37؛ الکامل، ج1، ص661-662، 667-668.</ref> و یوم بعاث که واپسین نبرد میان اوس و خزرج پیش از اسلام بوده است.<ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص37؛ السیرة النبویه، ابنکثیر، ج2، ص175؛ تاریخ ابنخلدون، ج2، ص289-290.</ref> جنگهای میان این دو قبیله تا روزگار [[پیامبر(ص)]] ادامه داشت.<ref>الدرة الثمینه، ص91.</ref> | ||
پس از اسلام نیز گاه درگیریهای کهن میان اوس و خزرج که انصار لقب گرفته بودند، سر باز میکرد<ref>السیرة النبویه، ابنهشام، ج2، ص397؛ اسد الغابه، ج1، ص149.</ref> و گاه نیز کافران با هدف ایجاد تفرقه میان مسلمانان، زمینههای دشمنی کهنه را برمیانگیختند. پیامبر(ص) در این موارد با یادآوری آموزههای اسلام و [[قرآن]] در ایجاد الفت میان مسلمانان، به رویارویی با انگیزش دیگر بار دشمنیها پرداخته، هدف از [[بعثت]] خود را زدودن جهالت و برقراری محبت میشمردند.<ref>تاریخ المدینه، ج2، ص419-420؛ اسد الغابه، ج1، ص148-149؛ سبل الهدی، ج3، ص191-192.</ref> | پس از اسلام نیز گاه درگیریهای کهن میان اوس و خزرج که انصار لقب گرفته بودند، سر باز میکرد<ref>السیرة النبویه، ابنهشام، ج2، ص397؛ اسد الغابه، ج1، ص149.</ref> و گاه نیز کافران با هدف ایجاد تفرقه میان مسلمانان، زمینههای دشمنی کهنه را برمیانگیختند. پیامبر(ص) در این موارد با یادآوری آموزههای اسلام و [[قرآن]] در ایجاد الفت میان مسلمانان، به رویارویی با انگیزش دیگر بار دشمنیها پرداخته، هدف از [[بعثت]] خود را زدودن جهالت و برقراری محبت میشمردند.<ref>تاریخ المدینه، ج2، ص419-420؛ اسد الغابه، ج1، ص148-149؛ سبل الهدی، ج3، ص191-192.</ref> | ||
==تاثیر اسلام در تالیف قلوب== | ==تاثیر اسلام در تالیف قلوب== | ||
در آیه {{قلم رنگ|سبز|وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا وَ اذْکُرُوا نِعْمَتَ اللهِ عَلَیْکُمْ اِذْ کُنْتُمْ اَعْداءً فَاَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَاَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ اِخْواناً...}} (سوره آلعمران، 103) از وجود دشمنی میان مردم عرب پیش از اسلام سخن به میان آمده و از نعمت برادری و دوستی بر اثر اسلام یاد شده و به چنگ زدن به ریسمان [[خداوند]] که آن را به اسلام تفسیر کردهاند، سفارش گشته است.<ref>مجمع البیان، ج2، ص805؛ تفسیر بیضاوی، ج2، ص31؛ المیزان، ج3، ص365.</ref> این آیه را درباره ستیزهای دیرباز دو قبیله اوس و خزرج دانستهاند.<ref>اسباب النزول، ص78؛ مجمع البیان، ج2، ص806.</ref> | در آیه {{قلم رنگ|سبز|وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا وَ اذْکُرُوا نِعْمَتَ اللهِ عَلَیْکُمْ اِذْ کُنْتُمْ اَعْداءً فَاَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَاَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ اِخْواناً...}} (سوره آلعمران، 103) از وجود دشمنی میان مردم عرب پیش از اسلام سخن به میان آمده و از نعمت برادری و دوستی بر اثر اسلام یاد شده و به چنگ زدن به ریسمان [[خداوند]] که آن را به اسلام تفسیر کردهاند، سفارش گشته است.<ref>مجمع البیان، ج2، ص805؛ تفسیر بیضاوی، ج2، ص31؛ المیزان، ج3، ص365.</ref> این آیه را درباره ستیزهای دیرباز دو قبیله اوس و خزرج دانستهاند.<ref>اسباب النزول، ص78؛ مجمع البیان، ج2، ص806.</ref> | ||
آوردهاند که روزی میان دو تن از این قبایل، برخی از درگیریهای [[دوره جاهلیت]] بازگو شد. اوسیها به [[حنظله غسیل الملائکه]] و خزرجیها به چهار گردآورنده قرآن در روزگار پیامبر فخر فروختند.<ref>البدایة و النهایه، ج7، ص58؛ سبل الهدی، ج3، ص184-185؛ ج11، ص331.</ref> به تدریج دامنه ستیز به دو قبیله کشیده شد و آنها در برابر یکدیگر قرار گرفتند. پیامبر(ص) به محل رویداد آمد و آنگاه این آیات نازل شد.<ref>اسد الغابه، ج1، ص148-149؛ الدر المنثور، ج2، ص57-58؛ فتح القدیر، ج1، ص367-368.</ref> | آوردهاند که روزی میان دو تن از این قبایل، برخی از درگیریهای [[دوره جاهلیت]] بازگو شد. اوسیها به [[حنظله غسیل الملائکه]] و خزرجیها به چهار گردآورنده قرآن در روزگار پیامبر فخر فروختند.<ref>البدایة و النهایه، ج7، ص58؛ سبل الهدی، ج3، ص184-185؛ ج11، ص331.</ref> به تدریج دامنه ستیز به دو قبیله کشیده شد و آنها در برابر یکدیگر قرار گرفتند. پیامبر(ص) به محل رویداد آمد و آنگاه این آیات نازل شد.<ref>اسد الغابه، ج1، ص148-149؛ الدر المنثور، ج2، ص57-58؛ فتح القدیر، ج1، ص367-368.</ref> | ||
تالیف قلوب در این آیه و نیز آیه 63 سوره انفال، به خدا نسبت داده شده تا جنبه الهی این رخداد روشن گردد<ref>مجمع البیان، ج4، ص854؛ تفسیر بیضاوی، ج3، ص65-66.</ref> و روشن شود که این امر بر اثر گرایش به قرآن و به دست پیامبر خدا(ص) تحقق پذیرفت<ref>التفسیر الکبیر، ج22، ص39؛ دقائق التاویل، ص50؛ غرائب القرآن، ج4، ص533.</ref> زیرا مردم پیش از اسلام دشمنان یکدیگر بودند<ref>تفسیر مقاتل، ج1، ص293؛ تفسیر ثعلبی، ج3، ص121؛ التحریر و التنویر، ج1، ص38.</ref> و هیچ قدرتی نمیتوانست آن دشمنی را به دوستی بدل کند. آموزههای اسلام و اخلاق پیامبر(ص) این تحول را ممکن ساخت.<ref>مجمع البیان، ج4، ص854؛ نک: اخلاق در قرآن، ج3، ص448.</ref> تعبیر {{قلم رنگ|سبز|فَاَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ}} از اصلاح بنیادین و ریشهکن کردن دشمنیها و نه تنها اصلاح ظاهری حکایت دارد.<ref>نک: فتح الباری، ج8، ص41؛ احسن الحدیث، ج2، ص152.</ref> رفتار کردن بر پایه معارف الهی اسلام، سبب رفع ریشههای دشمنی مانند حرص، طمع و تعصبات جاهلی شد و آن دشمنیها از میان رفت و الفت و محبت در دلها برقرار گشت.<ref>نک: مجمع البیان، ج4، ص854؛ المیزان، ج9، ص118-120.</ref> | تالیف قلوب در این آیه و نیز آیه 63 سوره انفال، به خدا نسبت داده شده تا جنبه الهی این رخداد روشن گردد<ref>مجمع البیان، ج4، ص854؛ تفسیر بیضاوی، ج3، ص65-66.</ref> و روشن شود که این امر بر اثر گرایش به قرآن و به دست پیامبر خدا(ص) تحقق پذیرفت<ref>التفسیر الکبیر، ج22، ص39؛ دقائق التاویل، ص50؛ غرائب القرآن، ج4، ص533.</ref> زیرا مردم پیش از اسلام دشمنان یکدیگر بودند<ref>تفسیر مقاتل، ج1، ص293؛ تفسیر ثعلبی، ج3، ص121؛ التحریر و التنویر، ج1، ص38.</ref> و هیچ قدرتی نمیتوانست آن دشمنی را به دوستی بدل کند. آموزههای اسلام و اخلاق پیامبر(ص) این تحول را ممکن ساخت.<ref>مجمع البیان، ج4، ص854؛ نک: اخلاق در قرآن، ج3، ص448.</ref> تعبیر {{قلم رنگ|سبز|فَاَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ}} از اصلاح بنیادین و ریشهکن کردن دشمنیها و نه تنها اصلاح ظاهری حکایت دارد.<ref>نک: فتح الباری، ج8، ص41؛ احسن الحدیث، ج2، ص152.</ref> رفتار کردن بر پایه معارف الهی اسلام، سبب رفع ریشههای دشمنی مانند حرص، طمع و تعصبات جاهلی شد و آن دشمنیها از میان رفت و الفت و محبت در دلها برقرار گشت.<ref>نک: مجمع البیان، ج4، ص854؛ المیزان، ج9، ص118-120.</ref> | ||
==شیوههای تالیف قلوب== | ==شیوههای تالیف قلوب== | ||
پیامبر گرامی(ص) از ابزارهای گوناگون برای ایجاد الفت میان مسلمانان استفاده کرد و در آغاز ورود به [[مدینه]]، با ایجاد پیوند برادری میان [[مهاجران]] و [[انصار]]<ref>السیرة النبویه، ابنهشام، ج2، ص351.</ref> و نیز عقد پیمان همزیستی با قبایل یهودی مدینه<ref>السیرة النبویه، ابنهشام، ج3، ص705؛ المیزان، ج9، ص189.</ref> در صدد تالیف قلوب برآمد و حتی گاه این ابزارها را برای ایجاد تمایل کافران به پذیرش دین اسلام نیز به کار بست. ایشان بر جفا و ستم اعراب بیاباننشین و منافقان صبر ورزید و بدینگونه در قلبهایشان گرایش به اسلام را پدید آورد.<ref>صحیح مسلم، نووی، ج16، ص139.</ref> نیز بر جنازههای منافقان نماز گزارد و بر قبورشان حاضر شد و برایشان دعا فرمود تا به اسلام گرایش یابند.<ref>کنز العرفان، ج1، ص176.</ref> نیز از غنائم [[نبرد طائف]] به اشراف و بزرگان نومسلمان یا مشرکانی که به وی یاری رسانده بودند، از غنیمتها بیش از دیگران سهم داد تا نظر آنها و قبیله و فامیلشان را جلب نماید و میان ایشان انس و الفت برقرار سازد.<ref>مسند احمد، ج4، ص42؛ صحیح مسلم، ج3، ص108.</ref> | پیامبر گرامی(ص) از ابزارهای گوناگون برای ایجاد الفت میان مسلمانان استفاده کرد و در آغاز ورود به [[مدینه]]، با ایجاد پیوند برادری میان [[مهاجران]] و [[انصار]]<ref>السیرة النبویه، ابنهشام، ج2، ص351.</ref> و نیز عقد پیمان همزیستی با قبایل یهودی مدینه<ref>السیرة النبویه، ابنهشام، ج3، ص705؛ المیزان، ج9، ص189.</ref> در صدد تالیف قلوب برآمد و حتی گاه این ابزارها را برای ایجاد تمایل کافران به پذیرش دین اسلام نیز به کار بست. ایشان بر جفا و ستم اعراب بیاباننشین و منافقان صبر ورزید و بدینگونه در قلبهایشان گرایش به اسلام را پدید آورد.<ref>صحیح مسلم، نووی، ج16، ص139.</ref> نیز بر جنازههای منافقان نماز گزارد و بر قبورشان حاضر شد و برایشان دعا فرمود تا به اسلام گرایش یابند.<ref>کنز العرفان، ج1، ص176.</ref> نیز از غنائم [[نبرد طائف]] به اشراف و بزرگان نومسلمان یا مشرکانی که به وی یاری رسانده بودند، از غنیمتها بیش از دیگران سهم داد تا نظر آنها و قبیله و فامیلشان را جلب نماید و میان ایشان انس و الفت برقرار سازد.<ref>مسند احمد، ج4، ص42؛ صحیح مسلم، ج3، ص108.</ref> | ||
گاه نیز ایشان آداب و سنتهای اجتماعی همانند اطعام و بخشش را برای تالیف قلوب مسلمانان و یکپارچگی آنها جهت میداد.<ref>شرح مسلم، ج2، ص10-11.</ref> با توجه به سنت پیامبر در این زمینه، تالیف قلوب در شمار فرایض دینی و دستمایه دعوت به دین و از وظایف حاکم مسلمانان شمرده شده است.<ref>تفسیر بغوی، ج2، ص361؛ صحیح مسلم، نووی، ج2، ص11؛ غنائم الایام، ج4، ص136.</ref> | گاه نیز ایشان آداب و سنتهای اجتماعی همانند اطعام و بخشش را برای تالیف قلوب مسلمانان و یکپارچگی آنها جهت میداد.<ref>شرح مسلم، ج2، ص10-11.</ref> با توجه به سنت پیامبر در این زمینه، تالیف قلوب در شمار فرایض دینی و دستمایه دعوت به دین و از وظایف حاکم مسلمانان شمرده شده است.<ref>تفسیر بغوی، ج2، ص361؛ صحیح مسلم، نووی، ج2، ص11؛ غنائم الایام، ج4، ص136.</ref> | ||
==پیوند به بیرون== | ==پیوند به بیرون== |