در حال ویرایش تقبیل
این ویرایش را میتوان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که میخواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثیسازی ویرایش را به پایان ببرید.
نسخهٔ فعلی | متن شما | ||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{در دست ویرایش|ماه=[[آذر]]|روز=[[۲۸]]|سال=[[۱۳۹۷]]|کاربر=A sharefat }} | |||
'''«تقبیل»'''، به معنای بوسیدن است و معمولاً برای ابراز محبت، نشان دادن احترام یا به عنوان سلام و خداحافظی استفاده میشود. بوسه بهطور کلی یکی از رایجترین روشهای ابراز عشق و محبت است. | '''«تقبیل»'''، به معنای بوسیدن است و معمولاً برای ابراز محبت، نشان دادن احترام یا به عنوان سلام و خداحافظی استفاده میشود. بوسه بهطور کلی یکی از رایجترین روشهای ابراز عشق و محبت است. | ||
تقبیل در حج مصادیق و احکام متفاوتی دارد؛ به گونهای که بوسیدن همسر از روى شهوت بر [[محرم|مُحرم]] [[حرام]] و موجب ثبوت [[کفاره]] است و از سوی دیگر بوسیدن [[حجرالاسود]] و دیگر مکانهای مقدس مانند [[رکن یمانی]]، مضجع شریف پیامبر(ص) و تقبیل مکان ولادت پیامبر(ص) در [[مکه]] و ... مستحب است. | تقبیل در حج مصادیق و احکام متفاوتی دارد؛ به گونهای که بوسیدن همسر از روى شهوت بر [[محرم|مُحرم]] [[حرام]] و موجب ثبوت [[کفاره]] است و از سوی دیگر بوسیدن [[حجرالاسود]] و دیگر مکانهای مقدس مانند [[رکن یمانی]]، مضجع شریف پیامبر(ص) و تقبیل مکان ولادت پیامبر(ص) در [[مکه]] و ... مستحب است. | ||
==صطلاحشناسی== | |||
== | |||
«تقبیل» از ریشه «ق ـ ب ـ ل» به معنای بوسیدن است <ref>العین، ج5، ص168؛شمس العلوم، ج8، ص5360؛لسان العرب، ج11، ص544، «قبل. </ref> و در منابع فقهی نیز به همین معنا به کار میرود و با واژگانی چون قُبله <ref>فتح العزیز، ج7، ص480؛المجموع، ج8، ص35؛حواشی الشروانی4، ص84.</ref> و لثم <ref>المراسم العلویه، ص105؛مختلف الشیعه، ج4، ص195.</ref> نیز بدان اشاره میشود. | «تقبیل» از ریشه «ق ـ ب ـ ل» به معنای بوسیدن است <ref>العین، ج5، ص168؛شمس العلوم، ج8، ص5360؛لسان العرب، ج11، ص544، «قبل. </ref> و در منابع فقهی نیز به همین معنا به کار میرود و با واژگانی چون قُبله <ref>فتح العزیز، ج7، ص480؛المجموع، ج8، ص35؛حواشی الشروانی4، ص84.</ref> و لثم <ref>المراسم العلویه، ص105؛مختلف الشیعه، ج4، ص195.</ref> نیز بدان اشاره میشود. | ||
خط ۱۵: | خط ۱۶: | ||
===حجرالاسود=== | ===حجرالاسود=== | ||
بر پایه منابع روایی، نخستین بار [[حضرت آدم(ع)]] به بوسیدن حجرالاسود پرداخت. <ref>الکافی، ج4، ص186؛علل الشرائع، ج2، ص427؛هدایة الامه، ج5، ص314.</ref> روایت شده که [[پیامبر(ص)]] و امامان معصوم <ref>الکافی، ج4، ص408، 532؛صحیح البخاری، ج2، ص162؛السنن الکبری، ج5، ص74.</ref> و [[صحابه]] <ref>مسند احمد، ج1، ص26؛صحیح مسلم، ج4، ص67.</ref> حجرالاسود را میبوسیدهاند. در برخی روایات، بوسیدن حجرالاسود به معنای تجدید پیمان با خداوند شمرده شده <ref>الکافی، ج4، ص185؛من لا یحضره الفقیه، ج2، ص191.</ref> و در پارهای منابع، بوسه دیانت (قُبلة الدیانه) خوانده شده است. <ref>عمدة القاری، ج11، ص241؛البحر الرائق، ج8، ص226.</ref> | بر پایه منابع روایی، نخستین بار [[حضرت آدم(ع)]] به بوسیدن حجرالاسود پرداخت. <ref>الکافی، ج4، ص186؛علل الشرائع، ج2، ص427؛هدایة الامه، ج5، ص314.</ref> | ||
====در منایع حدیثی==== | |||
روایت شده که [[پیامبر(ص)]] و امامان معصوم <ref>الکافی، ج4، ص408، 532؛صحیح البخاری، ج2، ص162؛السنن الکبری، ج5، ص74.</ref> و [[صحابه]] <ref>مسند احمد، ج1، ص26؛صحیح مسلم، ج4، ص67.</ref> حجرالاسود را میبوسیدهاند. | |||
در برخی روایات، بوسیدن حجرالاسود به معنای تجدید پیمان با خداوند شمرده شده <ref>الکافی، ج4، ص185؛من لا یحضره الفقیه، ج2، ص191.</ref> و در پارهای منابع، بوسه دیانت (قُبلة الدیانه) خوانده شده است. <ref>عمدة القاری، ج11، ص241؛البحر الرائق، ج8، ص226.</ref> | |||
====در منابع فقهی==== | |||
فقیهان امامی <ref>اشارة السبق، ص132؛الروضة البهیه، ج2، ص255؛ریاض المسائل، ج7، ص37.</ref> و اهل سنت <ref>الام، ج2، ص186؛المجموع، ج8، ص33، 265؛الشرح الکبیر، ج3، ص402.</ref> بوسیدن حجرالاسود را همراه با [[استلام حجرالاسود|استلام]] آن، جز برای زنان <ref>الحاوی الکبیر، ج4، ص136؛ارشاد السائل، ص85؛صراط النجاة، ج4، ص159.</ref> و در صورت ازدحام، <ref>الحاوی الکبیر، ج4، ص136؛جامع الفتاوی، ص95.</ref> [[مستحب]] دانستهاند. در شماری از منابع فقهی، به پیروی از برخی احادیث، بوسیدن جزء مفهوم اصطلاحی «استلام» قلمداد شده است. <ref>دعائم الاسلام، ج1، ص314؛الثمر الدانی، ص366.</ref> اندکی از فقیهان بوسیدن حجرالاسود را از [[واجبات حج]] به شمار آوردهاند. <ref>المراسم العلویه، ص105؛رسالة القیروانی، ص149؛الفواکه الدوانی، ج2، ص170-172.</ref> | فقیهان امامی <ref>اشارة السبق، ص132؛الروضة البهیه، ج2، ص255؛ریاض المسائل، ج7، ص37.</ref> و اهل سنت <ref>الام، ج2، ص186؛المجموع، ج8، ص33، 265؛الشرح الکبیر، ج3، ص402.</ref> بوسیدن حجرالاسود را همراه با [[استلام حجرالاسود|استلام]] آن، جز برای زنان <ref>الحاوی الکبیر، ج4، ص136؛ارشاد السائل، ص85؛صراط النجاة، ج4، ص159.</ref> و در صورت ازدحام، <ref>الحاوی الکبیر، ج4، ص136؛جامع الفتاوی، ص95.</ref> [[مستحب]] دانستهاند. در شماری از منابع فقهی، به پیروی از برخی احادیث، بوسیدن جزء مفهوم اصطلاحی «استلام» قلمداد شده است. <ref>دعائم الاسلام، ج1، ص314؛الثمر الدانی، ص366.</ref> اندکی از فقیهان بوسیدن حجرالاسود را از [[واجبات حج]] به شمار آوردهاند. <ref>المراسم العلویه، ص105؛رسالة القیروانی، ص149؛الفواکه الدوانی، ج2، ص170-172.</ref> | ||
خط ۷۳: | خط ۸۱: | ||
بر پایه منابع حدیثی امامی، بوسیدن دهان و چشم و پیشانی و صورت کسی که از [[مکه]] بازگشته، مستحب است. <ref>الخصال، ج2، ص634؛السرائر، ج3، ص461؛وسائل الشیعه، ج11، ص445.</ref> | بر پایه منابع حدیثی امامی، بوسیدن دهان و چشم و پیشانی و صورت کسی که از [[مکه]] بازگشته، مستحب است. <ref>الخصال، ج2، ص634؛السرائر، ج3، ص461؛وسائل الشیعه، ج11، ص445.</ref> | ||
در شماری از منابع، مواردی دیگر نیز به عنوان تقبیل مباح یا مستحب یاد شدهاند؛ از جمله: دست فرد عالم و صالح، فرزند، و کسی که از سفر برگشته است. <ref>المجموع، ج4، ص637-640؛حواشی الشروانی، ج1، ص155؛ج7، ص208؛کشاف القناع، ج1، ص162.</ref> | در شماری از منابع، مواردی دیگر نیز به عنوان تقبیل مباح یا مستحب یاد شدهاند؛ از جمله: دست فرد عالم و صالح، فرزند، و کسی که از سفر برگشته است. <ref>المجموع، ج4، ص637-640؛حواشی الشروانی، ج1، ص155؛ج7، ص208؛کشاف القناع، ج1، ص162.</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
خط ۱۷۹: | خط ۱۸۳: | ||
{{اعمال حج}} | {{اعمال حج}} | ||
[[ | [[رده:مقالههای در دست ویرایش]] | ||
[[رده:اعمال حج]] | [[رده:اعمال حج]] | ||
[[رده:مستحبات حج]] | [[رده:مستحبات حج]] | ||
[[رده:اصطلاحات فقهی]] | [[رده:اصطلاحات فقهی]] |