در حال ویرایش تلبیه
این ویرایش را میتوان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که میخواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثیسازی ویرایش را به پایان ببرید.
نسخهٔ فعلی | متن شما | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
==واژهشناسی== | ==واژهشناسی== | ||
تلبیه از ریشه «ل ـ ب ـ ی» یا «ل ـ ب ـ ب» به معنای ثابت بودن، مقیم شدن و ماندن در یک مکان است. این مصدر به معنای | در اصطلاح فقیهان، تَلبِیَه یعنی بر زبان راندن جملاتی ویژه، شامل لبیک به خداوند است که هنگام [[احرام|اِحرام]] [[حج]] و [[عمره]] یاد میشود.<ref>مستطرفات السرائر، ص590؛ العده، ج1، ص161؛ غایة المراد، ص392.</ref> تلبیه از ریشه «ل ـ ب ـ ی» یا «ل ـ ب ـ ب» به معنای ثابت بودن، مقیم شدن و ماندن در یک مکان است. این مصدر به معنای اجابت، پاسخ مثبت دادن است.<ref>العین، ج8، ص341، «لبی»؛ معجم مقاییس اللغه، ج5، ص199، «لب»؛ الصحاح، ج6، ص2479، «لبی».</ref> | ||
همچنین گفته شده ماده «ل ـ ب ـ ب» به معنای خالص و چکیده یک چیز است<ref>معجم مقاییس اللغه، ج5، ص200؛ لسان العرب، ج1، ص732، «لبب».</ref> و معنای واژه «لبّیک» در پاسخ هر ندا دهنده، این است: «اخلاص من برای تو است» یا «من مقیم بر طاعتِ تو هستم.»<ref>القاموس المحیط، ج1، ص127، «الب».</ref> | |||
==عبارت تلبیه== | ==عبارت تلبیه== | ||
جملاتی که در تلبیه بیان میشود عبارت است از: «لَبَّیکَ الّلهُمَّ لَبَّیکَ، لَبَّیکَ لا شَریکَ لَکَ لَبَّیکَ، اِنَّ الحَمدَ وَالنِّعمَةَ لَکَ وَالمُلکَ، لا شَریکَ لَکَ لَبَّیکَ.» (خداوندا رو به سوی تو آوردهام و دعوت و ندای تو را اجابت میکنم، اجابت کردنی پس از اجابت کردن، شریک و یاوری نداری، رو به سوی تو آورده و مُقیم آستان بندگی تو میشوم، تمام حمد و ثنایم مخصوص تو است، همه نعمتها و پادشاهی عالَم از آنِ توست، هیچ شریکی نداری، دعوتت را لبیک گویم).<ref>من لا یحضره الفقیه، ج2، ص326-327؛ وسائل الشیعه، ج12، ص379.</ref> پیامبر اسلام نیز در تلبیه خود همین جملات را ادا میکرد.<ref>الکافی، کلینی، ج4، ص250، 335؛ صحیح البخاری، ج2، ص147؛ صحیح مسلم، ج4، ص7.</ref> ایشان عبارت «لَبَّیکَ ذَا المَعارِجِ لَبَّیکَ» را نیز بسیار تکرار میکرد.<ref>الکافی، کلینی، ج4، ص250؛ من لا یحضره الفقیه، ج2، ص325.</ref> روایت شده است که پیامبر پس از سوار شدن بر مرکب، بر بالای بلندی رفتن، پایین رفتن از سرازیری، در پایان شب و پس از اقامه هر نماز هم تلبیه میگفت.<ref>الکافی، کلینی، ج4، ص250؛ من لا یحضره الفقیه، ج2، ص325.</ref> | |||
==حکمتهای تلبیه== | ==حکمتهای تلبیه== | ||
در | در خصوص حکمت تلبیه، موارد مختلفی بیان شده است که برخی به شرح زیر است: | ||
# پاسخ بندگان به ندای خداوند در رهایی احرامگزاران از آتش<ref>علل الشرائع، ج2، ص416؛ من لا یحضره الفقیه، ج2، ص196.</ref> | # پاسخ بندگان به ندای خداوند در رهایی احرامگزاران از آتش<ref>علل الشرائع، ج2، ص416؛ من لا یحضره الفقیه، ج2، ص196.</ref> | ||
خط ۶۱: | خط ۶۰: | ||
==وجوب تلبیه و شرط صحت احرام== | ==وجوب تلبیه و شرط صحت احرام== | ||
به فتوای فقیهان | به فتوای مشهور فقیهان امامی، برای تحقق احرام در حج و [[عمره تمتع]] و [[حج افراد|حج اِفراد]] و [[عمره مفرده]]، یکبار تلبیه، [[واجب]] و شرط صحت احرام است؛ ولی در [[حج قران|حج قِران]]، حجگزار برای انعقاد احرام، میان تلبیه و [[اشعار و تقلید|اِشعار و تقلید]] مخیر است.<ref>تذکرة الفقهاء، ج7، ص248؛ العروة الوثقی، ج4، ص666؛ معتمد العروه، ج2، ص528.</ref> | ||
فقیهان [[شافعی]]<ref>المجموع، ج7، ص224-246؛ اعانة الطالبین، ج2، ص324، 350.</ref> و [[حنبلی]]<ref>المغنی، ج3، ص254؛ کشاف القناع، ج2، ص486؛ الشرح الکبیر، ابن قدامه، ج3، ص254، 256.</ref> تلبیه را مستحب شمردهاند؛ ولی فقیهان [[مالکی]]<ref>مواهب الجلیل، ج4، ص148؛ حاشیة الدسوقی، ج2، ص21، 39-40؛ الثمر الدانی، ص363.</ref> آن را واجب دانستهاند. فقیهان [[حنفی]] بر آنند که تلبیه با نیت تلبیه یا گفتن یکی از ذکرهای لا اله الا الله، الحمد لله و سبحان الله یا [[اشعار و تقلید|تقلید]] | فقیهان [[شافعی]]<ref>المجموع، ج7، ص224-246؛ اعانة الطالبین، ج2، ص324، 350.</ref> و [[حنبلی]]<ref>المغنی، ج3، ص254؛ کشاف القناع، ج2، ص486؛ الشرح الکبیر، ابن قدامه، ج3، ص254، 256.</ref> تلبیه را مستحب شمردهاند؛ ولی فقیهان [[مالکی]]<ref>مواهب الجلیل، ج4، ص148؛ حاشیة الدسوقی، ج2، ص21، 39-40؛ الثمر الدانی، ص363.</ref> آن را واجب دانستهاند. فقیهان [[حنفی]] بر آنند که تلبیه با نیت تلبیه یا گفتن یکی از ذکرهای لا اله الا الله، الحمد لله و سبحان الله یا [[اشعار و تقلید|تقلید]] منعقد میگردد؛<ref>تحفة الفقهاء، ج1، ص398-400؛ بدائع الصنائع، ج2، ص161.</ref> ولی گفتن عبارات تلبیه مستحب است.<ref>البحر الرائق، ج2، ص565؛ حاشیة رد المحتار، ج2، ص533.</ref> | ||
===رکن بودن تلبیه=== | ===رکن بودن تلبیه=== |