در حال ویرایش تهلیل
این ویرایش را میتوان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که میخواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثیسازی ویرایش را به پایان ببرید.
نسخهٔ فعلی | متن شما | ||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''تهلیل''' گفتن لا اله الاّ الله، از آداب حج و عمره میباشد. | '''تهلیل''' گفتن لا اله الاّ الله، از آداب حج و عمره میباشد. در واقع تهلیل مهمترین شعار توحیدی [[اسلام]] است. اهمیت و جایگاه تهلیل را از اولین جملات دعوت علنی [[پیامبر گرامی اسلامی(ص)]] که دعوت به همین شعار توحیدی بود، میتوان فهمید. پیامبر(ص) برای گفتن این شعار، وعده فلاح و رستگاری دادند. البته این سخن، اهمیت اعتقاد به مفاد تهلیل را نفی نمیکند؛ بلکه در جواب کسانی است که مسلمانان را با هر اختلافنظری [[تکفیر]] کرده، عرض و جان و مال آنان را برای خود [[مباح]] میشمارند. | ||
در واقع تهلیل مهمترین شعار توحیدی [[اسلام]] است. اهمیت و جایگاه تهلیل را از اولین جملات دعوت علنی [[ | |||
تهلیل در موقعیتهای مختلف مناسک حج وجود دارد و به ذکر آن سفارشهای فراوانی در شریعت اسلامی، اعم از فقه شیعه و سنی شده است. | تهلیل در موقعیتهای مختلف مناسک حج وجود دارد و به ذکر آن سفارشهای فراوانی در شریعت اسلامی، اعم از فقه شیعه و سنی شده است. | ||
== | ==مفهومشناسی== | ||
«تهلیل» از ریشه «ه ـ ل ـ ل»، به معنای بالا بردن صدا <ref>تهذیب اللغه، ج5، ص240؛ الصحاح، ج5، ص1852؛ لسان العرب، ج11، ص705، «هلل» .</ref> در اصطلاح به گفتن «لا اله الاّ الله» اطلاق میشود. <ref>فتح الوهاب، ج1، ص146؛ شرح اصول الکافی، ج11، ص180؛ بحار الانوار، ج88، ص353.</ref> به کار بردن این ریشه برای این معنا، از آن رو است که فرد هنگام گفتن لا اله الاّ الله، صدای خود را بلند میکند. <ref>تهذیب اللغه، ج5، ص240؛ تاج العروس، ج15، ص810، «هلل» .</ref> | «تهلیل» از ریشه «ه ـ ل ـ ل»، به معنای بالا بردن صدا <ref>تهذیب اللغه، ج5، ص240؛ الصحاح، ج5، ص1852؛ لسان العرب، ج11، ص705، «هلل» .</ref> در اصطلاح به گفتن «لا اله الاّ الله» اطلاق میشود. <ref>فتح الوهاب، ج1، ص146؛ شرح اصول الکافی، ج11، ص180؛ بحار الانوار، ج88، ص353.</ref> به کار بردن این ریشه برای این معنا، از آن رو است که فرد هنگام گفتن لا اله الاّ الله، صدای خود را بلند میکند. <ref>تهذیب اللغه، ج5، ص240؛ تاج العروس، ج15، ص810، «هلل» .</ref> برخی لغتشناسان تهلیل را برگرفته از حروف «لا اله الا الله» میدانند. <ref>تهذیب اللغه، ج5، ص241.</ref> گاه الفاظی مانند هَیلَله، <ref>الصحاح، ج5، ص1852؛ لسان العرب، ج11، ص705.</ref> اهلال و تهلل <ref>مفردات، ص544؛ بصائر ذوی التمییز، ج5، ص332، «هلل» .</ref> هم در این معنا به کار میرود. | ||
==در قرآن== | |||
== | |||
عبارت «لا اله الاّ الله» دو بار در [[قرآن کریم]] به کار رفته ([[صافات]]/37، 35؛ محمد/47، 19) و به صورتهای مشابه، مانند «لا اله الاّ انا» و «لا اله الاّ انت» و به ویژه «لا اله الا هو» بیش از سی بار در قرآن آمده است. البته مفاد تهلیل، یعنی اقرار به یگانگی معبود و نفی هرگونه شریک برای او <ref>علل الشرائع، ج1، ص259.</ref> با تعابیر گوناگون در قرآن یاد شده است. مثلا بر اساس آیه 26 [[حج]]/22 نخستین آموزه خداوند به [[حضرت ابراهیم(ع)]] پس از راهنمایی او به مکان [[کعبه]]، نفی [[شرک]] به شمار رفته است: (وَ اِذْ بَوَّاْنا لِاِبْراهیمَ مَکانَ الْبَیتِ اَنْ لا تُشْرِک بیشَیئاً). | عبارت «لا اله الاّ الله» دو بار در [[قرآن کریم]] به کار رفته ([[صافات]]/37، 35؛ محمد/47، 19) و به صورتهای مشابه، مانند «لا اله الاّ انا» و «لا اله الاّ انت» و به ویژه «لا اله الا هو» بیش از سی بار در قرآن آمده است. البته مفاد تهلیل، یعنی اقرار به یگانگی معبود و نفی هرگونه شریک برای او <ref>علل الشرائع، ج1، ص259.</ref> با تعابیر گوناگون در قرآن یاد شده است. مثلا بر اساس آیه 26 [[حج]]/22 نخستین آموزه خداوند به [[حضرت ابراهیم(ع)]] پس از راهنمایی او به مکان [[کعبه]]، نفی [[شرک]] به شمار رفته است: (وَ اِذْ بَوَّاْنا لِاِبْراهیمَ مَکانَ الْبَیتِ اَنْ لا تُشْرِک بیشَیئاً). | ||
== | ==در احادیث== | ||
[[پیامبر(ص)]] آن را برترین سخن خود و پیامبران پیش از خویش یاد کرده است. <ref>السنن الکبری، ج4، ص284؛ ج5، ص117.</ref> ایشان در آغاز [[رسالت]]، مردم را با خطاب «قولوا «لا اله الا الله» تُفلحوا» به [[اسلام]] فرامیخواند <ref>مسند احمد، ج4، ص63؛ المناقب، ج1، ص51؛ بحار الانوار، ج18، ص202.</ref> و در ادامه نیز با سفارش کردن مسلمانان به بسیار گفتن این ذکر، به تجدید اسلام دعوت میکرد. <ref>مسند احمد، ج2، ص359؛ المستدرک، ج4، ص256.</ref> | بر پایه [[حدیث|احادیث]]، گفتن «لا اله الا الله» اصل و اساس دین، <ref>تفسیر فرات الکوفی، ص397.</ref> برترین [[عبادت]]، <ref>الکافی، ج2، ص506؛ فتح الباری، ج11، ص174.</ref> بهای [[بهشت]]، <ref>التوحید، ص21؛ کنز العمال، ج1، ص521.</ref> برترین کلمات نزد [[خداوند]]، <ref>کمال الدین، ص669.</ref> شکننده کمر [[شیطان]] <ref>شرح نهج البلاغه، ج20، ص316.</ref> و کلید آسمان <ref>نور الثقلین، ج2، ص30.</ref> است. [[پیامبر(ص)]] آن را برترین سخن خود و پیامبران پیش از خویش یاد کرده است. <ref>السنن الکبری، ج4، ص284؛ ج5، ص117.</ref> ایشان در آغاز [[رسالت]]، مردم را با خطاب «قولوا «لا اله الا الله» تُفلحوا» به [[اسلام]] فرامیخواند <ref>مسند احمد، ج4، ص63؛ المناقب، ج1، ص51؛ بحار الانوار، ج18، ص202.</ref> و در ادامه نیز با سفارش کردن مسلمانان به بسیار گفتن این ذکر، به تجدید اسلام دعوت میکرد. <ref>مسند احمد، ج2، ص359؛ المستدرک، ج4، ص256.</ref> | ||
بر پایه [[حدیث قدسی]] [[سلسلة الذهب]] که [[امام رضا(ع)]] آن را با واسطه پدرانش از پیامبر(ص) آورده، خداوند «لا اله الاّ الله» را دژ استوار خود دانسته که ورود در آن، مایه امان از عذاب میشود. <ref>التوحید، ص25؛ تاریخ دمشق، ج5، ص462.</ref> در روایات برای ترتب این آثار، شرطهایی چون | بر پایه [[حدیث قدسی]] [[سلسلة الذهب]] که [[امام رضا(ع)]] آن را با واسطه پدرانش از پیامبر(ص) آورده، خداوند «لا اله الاّ الله» را دژ استوار خود دانسته که ورود در آن، مایه امان از [[عذاب]] میشود. <ref>التوحید، ص25؛ تاریخ دمشق، ج5، ص462.</ref> در [[روایات]] برای ترتب این آثار، شرطهایی چون [[اخلاص]]، پرهیز از [[گناهان]] و نیز پذیرش [[ولایت امام|ولایت امامان]] تعیین شده است. <ref>التوحید، ص25، 28.</ref> با وجود این، گوینده «لا اله الا الله» و گواهی دهنده به آن، هر چند منافق باشد، از دیدگاه فقهی در زمره اهل [[توحید]] قرار میگیرد و خون و جان و مال او در امان خواهد بود. <ref>احکام القرآن ج1، ص154؛ ج2، ص312؛ صحیح مسلم، نووی، ج12، ص5؛ الهدایه، ص54.</ref> | ||
گفتن «لا اله الا الله» به عنوان جزئی از تشهد و تسبیحات چهارگانه در [[نماز]]، [[واجب]] به شمار میرود. <ref>الخلاف، ج1، ص368-369؛ منتهی المطلب، ج5، ص76-77، 179-180؛ الفقه الاسلامی، ج2، ص45.</ref> بر پایه روایات متعدد، تهلیل در همه حالات <ref>صحیح مسلم، نووی، ج17، ص17؛ الحاشیه، ج2، ص407؛ مصباح الهدی، ج12، ص504.</ref> از جمله در هر صبح و شام همراه با ذکرهای دیگر <ref>الکافی، ج2، ص532-534؛ وسائل الشیعة، ج7، ص119.</ref> [[مستحب]] است؛ اما در برخی موارد، بر آن تاکید ویژه شده است، از جمله پس از گزاردن [[نمازهای واجب]]، <ref>المقنعه، ص115؛ الدروس، ج1، ص184؛ کنز العمال، ج2، ص644؛ کشف الغطاء، ج3، ص227.</ref> در حال [[روزه]]، <ref>کنز العمال، ج8، ص455.</ref> [[ماه رمضان]]، <ref>فقه الرضا، ص204؛ النوادر، ص17؛ هدایة الامه، ج4، ص248.</ref> بر فراز بلندی در سفر، <ref>کنز العمال، ج5، ص19؛ وسائل الشیعة، ج11، ص391-392.</ref> در [[تلقین محتضر]] <ref>تذکرة الفقهاء، ج1، ص338؛ مدارک الاحکام، ج2، ص55.</ref> و هنگام [[زیارت معصومان]] <ref>کامل الزیارات، ص398؛ مصباح المتهجد، ص740؛ مصباح الزائر، ص197؛ المزار، ص428، 657.</ref> همچنین تهلیل از ذکرهای [[اذان]] و [[اقامه]] <ref>فقه الرضا، ص96؛ المقنعه، ص101-102؛ المجموع، ج3، ص90؛ الفقه الاسلامی، ج1، ص618.</ref> و نیز از اذکار [[زیارت اهل قبور]] <ref>بحار الانوار، ج90، ص203.</ref> است. | گفتن «لا اله الا الله» به عنوان جزئی از [[تشهد]] و [[تسبیحات چهارگانه]] در [[نماز]]، [[واجب]] به شمار میرود. <ref>الخلاف، ج1، ص368-369؛ منتهی المطلب، ج5، ص76-77، 179-180؛ الفقه الاسلامی، ج2، ص45.</ref> بر پایه روایات متعدد، تهلیل در همه حالات <ref>صحیح مسلم، نووی، ج17، ص17؛ الحاشیه، ج2، ص407؛ مصباح الهدی، ج12، ص504.</ref> از جمله در هر صبح و شام همراه با ذکرهای دیگر <ref>الکافی، ج2، ص532-534؛ وسائل الشیعة، ج7، ص119.</ref> [[مستحب]] است؛ اما در برخی موارد، بر آن تاکید ویژه شده است، از جمله پس از گزاردن [[نمازهای واجب]]، <ref>المقنعه، ص115؛ الدروس، ج1، ص184؛ کنز العمال، ج2، ص644؛ کشف الغطاء، ج3، ص227.</ref> در حال [[روزه]]، <ref>کنز العمال، ج8، ص455.</ref> [[ماه رمضان]]، <ref>فقه الرضا، ص204؛ النوادر، ص17؛ هدایة الامه، ج4، ص248.</ref> بر فراز بلندی در سفر، <ref>کنز العمال، ج5، ص19؛ وسائل الشیعة، ج11، ص391-392.</ref> در [[تلقین محتضر]] <ref>تذکرة الفقهاء، ج1، ص338؛ مدارک الاحکام، ج2، ص55.</ref> و هنگام [[زیارت معصومان]] <ref>کامل الزیارات، ص398؛ مصباح المتهجد، ص740؛ مصباح الزائر، ص197؛ المزار، ص428، 657.</ref> همچنین تهلیل از ذکرهای [[اذان]] و [[اقامه]] <ref>فقه الرضا، ص96؛ المقنعه، ص101-102؛ المجموع، ج3، ص90؛ الفقه الاسلامی، ج1، ص618.</ref> و نیز از اذکار [[زیارت اهل قبور]] <ref>بحار الانوار، ج90، ص203.</ref> است. | ||
==تهلیل در حج و عمره== | ==تهلیل در حج و عمره== | ||
بر پایه روایتی از پیامبر(ص) هر تهلیل حجگزار سبب دریافت بشارت خداوند است. <ref>شعب الایمان، ج3، ص472؛ الدر المنثور، ج1، ص210.</ref> در حدیثی از [[امام علی(ع)]] از جمله حکمتهای [[تشریع | بر پایه روایتی از پیامبر(ص) هر تهلیل حجگزار سبب دریافت بشارت خداوند است. <ref>شعب الایمان، ج3، ص472؛ الدر المنثور، ج1، ص210.</ref> در حدیثی از [[امام علی(ع)]] از جمله حکمتهای [[تشریع]] حج، گفتن «لا اله الا الله» پیرامون کعبه به شمار رفته است. <ref>الکافی، ج4، ص199؛ نهج البلاغه، خطبه 192.</ref> به گزارش منابع روایی و تاریخی، انبیای خداوند و امامان معصوم همواره مفاد این ذکر، یعنی نفی شریک برای خداوند، را از آغاز [[مناسک حج|مناسک]] خود با جمله «لا شریک لک» تاکید کردهاند. <ref>تفسیر قمی، ج2، ص154؛ تاریخ جرجان، ص355.</ref> به تصریح برخی، هیچ یک از مناسک حج، از تهلیل و [[تکبیر]] جدا نیست. <ref>السیرة النبویة، ابوشهبه، ج2، ص318.</ref> | ||
به گزارش منابع روایی و تاریخی، انبیای خداوند و امامان معصوم همواره مفاد این ذکر، یعنی نفی شریک برای خداوند، را از آغاز [[مناسک حج|مناسک]] خود با جمله «لا شریک لک» تاکید کردهاند. <ref>تفسیر قمی، ج2، ص154؛ تاریخ جرجان، ص355.</ref> به تصریح برخی، هیچ یک از مناسک حج، از تهلیل و [[تکبیر]] جدا نیست. <ref>السیرة النبویة، ابوشهبه، ج2، ص318.</ref> | |||
بر پایه روایات، [[حضرت آدم(ع)]] هنگامی که از [[کوه صفا]] به [[حجرالاسود]] نگریست، تهلیل بر زبان راند. [[جبرئیل]] هنگام آموزش [[آداب حج]] به [[حضرت ابراهیم]] و [[اسماعیل(ع)]]، در آغاز ورود به [[مسجدالحرام]]، به حجرالاسود روی کرد و تکبیر و تهلیل گفت و پس از او آن دو نیز تکبیر و تهلیل گفتند. <ref>الکافی، ج4، ص186، 202-203؛ عللالشرائع، ج2، ص586.</ref> | بر پایه روایات، [[حضرت آدم(ع)]] هنگامی که از [[کوه صفا]] به [[حجرالاسود]] نگریست، تهلیل بر زبان راند. [[جبرئیل]] هنگام آموزش [[آداب حج]] به [[حضرت ابراهیم]] و [[اسماعیل(ع)]]، در آغاز ورود به [[مسجدالحرام]]، به حجرالاسود روی کرد و تکبیر و تهلیل گفت و پس از او آن دو نیز تکبیر و تهلیل گفتند. <ref>الکافی، ج4، ص186، 202-203؛ عللالشرائع، ج2، ص586.</ref> پیامبر(ص) نیز پس از ورود به مسجدالحرام، در برابر حجرالاسود همین کار را انجام داد. <ref>بدائع الصنائع، ج2، ص146.</ref> نیز ایشان درون کعبه تکبیر و تهلیل را تکرار کرد. <ref>سنن النسائی، ج5، ص220؛ سبل الهدی، ج1، ص173.</ref> بر فراز صفا نیز این ذکر را بر زبان جاری نمود. <ref>سنن النسائی، ج5، ص240؛ دلائل النبوة، ج5، ص435.</ref> همچنین در [[مشعرالحرام]] رو به قبله ایستاد و تهلیل گفت. <ref>صحیح مسلم، ج4، ص420؛ دعائم الاسلام، ج1، ص322.</ref> | ||
پیامبر(ص) نیز پس از ورود به مسجدالحرام، در برابر حجرالاسود همین کار را انجام داد. <ref>بدائع الصنائع، ج2، ص146.</ref> نیز ایشان درون کعبه تکبیر و تهلیل را تکرار کرد. <ref>سنن النسائی، ج5، ص220؛ سبل الهدی، ج1، ص173.</ref> بر فراز صفا نیز این ذکر را بر زبان جاری نمود. <ref>سنن النسائی، ج5، ص240؛ دلائل النبوة، ج5، ص435.</ref> همچنین در [[مشعرالحرام]] رو به قبله ایستاد و تهلیل گفت. <ref>صحیح مسلم، ج4، ص420؛ دعائم الاسلام، ج1، ص322.</ref> | |||
مسلمانان در شب [[فتح مکه]] تا صبح تکبیر و تهلیل گفتند <ref>دلائل النبوة، ج5، ص103؛ تاریخ دمشق، ج23، ص457؛ السیرة النبویة، ابن کثیر، ج3، ص576؛ امتاع الاسماع، ج14، ص4.</ref> و در بازگشت از [[مکه]] هم چنین کردند. <ref>السیرة النبویة، ابوشهبه، ج2، ص580.</ref> امام رضا(ع) نیز هنگام وداع با کعبه، رو به آن ایستاد و دعایی همراه تهلیل خواند: «اللهم انی انقلب علی لا اله الا انت.» <ref>الکافی، ج4، ص531.</ref> | مسلمانان در شب [[فتح مکه]] تا صبح تکبیر و تهلیل گفتند <ref>دلائل النبوة، ج5، ص103؛ تاریخ دمشق، ج23، ص457؛ السیرة النبویة، ابن کثیر، ج3، ص576؛ امتاع الاسماع، ج14، ص4.</ref> و در بازگشت از [[مکه]] هم چنین کردند. <ref>السیرة النبویة، ابوشهبه، ج2، ص580.</ref> امام رضا(ع) نیز هنگام وداع با کعبه، رو به آن ایستاد و دعایی همراه تهلیل خواند: «اللهم انی انقلب علی لا اله الا انت.» <ref>الکافی، ج4، ص531.</ref> | ||
خط ۴۰: | خط ۳۰: | ||
با توجه به این گزارشها و نیز دلیلهای دیگر، [[فقیهان شیعیان]] و [[فقیهان اهل سنت|اهل سنت]] گفتن «لا اله الا الله» را در چندین مورد از مناسک و [[موسم حج]]، [[سنت]] شمردهاند؛ از جمله: | با توجه به این گزارشها و نیز دلیلهای دیگر، [[فقیهان شیعیان]] و [[فقیهان اهل سنت|اهل سنت]] گفتن «لا اله الا الله» را در چندین مورد از مناسک و [[موسم حج]]، [[سنت]] شمردهاند؛ از جمله: | ||
1. '''در سفر حج''': تهلیل فراوان در طول سفر حج و به ویژه هنگام برآمدن بر بلندی سفارش شده است. نیز تهلیل از آداب اقامت در مکه است. <ref>فقه الرضا، ص215؛ المغنی، ج3، ص591؛ وسائل الشیعة، ج11، ص391-392.</ref> | 1. '''در سفر حج''': تهلیل فراوان در طول سفر حج و به ویژه هنگام برآمدن بر بلندی سفارش شده است. نیز تهلیل از آداب اقامت در مکه است. <ref>فقه الرضا، ص215؛ المغنی، ج3، ص591؛ وسائل الشیعة، ج11، ص391-392.</ref> | ||
خط ۶۳: | خط ۵۴: | ||
11. '''هنگام عزیمت به [[مزدلفه]]''': در فقه امامی <ref>تذکرة الفقهاء، ج8، ص181.</ref> و اهل سنت <ref>الذخیره، ج3، ص261؛ الاذکار النوویه، ص199؛ الدر المختار، ج2، ص559.</ref> یکی از ذکرهای سفارش شده در مسیر عرفات به مزدلفه، «لا اله الا الله» است. | 11. '''هنگام عزیمت به [[مزدلفه]]''': در فقه امامی <ref>تذکرة الفقهاء، ج8، ص181.</ref> و اهل سنت <ref>الذخیره، ج3، ص261؛ الاذکار النوویه، ص199؛ الدر المختار، ج2، ص559.</ref> یکی از ذکرهای سفارش شده در مسیر عرفات به مزدلفه، «لا اله الا الله» است. | ||
12. '''در مشعر (مزدلفه)''': به تصریح بسیاری از مفسران، از مصداقهای آشکار ذکر خدا در مشعر الحرام که مسلمانان در آیه | 12. '''در مشعر (مزدلفه)''': به تصریح بسیاری از مفسران، از مصداقهای آشکار ذکر خدا در مشعر الحرام که مسلمانان در آیه 198[[بقره]]/2 بدان امر شدهاند، تهلیل است. <ref>الکشاف، ج1، ص246؛ تفسیر بیضاوی، ج1، ص131؛ مسالک الافهام، ج2، ص205.</ref> | ||
از این رو، بر پایه منابع فقهی امامیان <ref>جواهر الکلام، ج20، ص44؛ دلیل الناسک، ص358.</ref> و اهل سنت <ref>المقنع، ص271؛ المبسوط، سرخسی، ج4، ص19؛ الفقه الاسلامی، ج3، ص489.</ref> تهلیل هنگام وقوف در مزدلفه مستحب است. | از این رو، بر پایه منابع فقهی امامیان <ref>جواهر الکلام، ج20، ص44؛ دلیل الناسک، ص358.</ref> و اهل سنت <ref>المقنع، ص271؛ المبسوط، سرخسی، ج4، ص19؛ الفقه الاسلامی، ج3، ص489.</ref> تهلیل هنگام وقوف در مزدلفه مستحب است. | ||