در حال ویرایش تکبیر

هشدار: شما وارد نشده‌اید. نشانی آی‌پی شما برای عموم قابل مشاهده خواهد بود اگر هر تغییری ایجاد کنید. اگر وارد شوید یا یک حساب کاربری بسازید، ویرایش‌هایتان به نام کاربری‌تان نسبت داده خواهد شد، همراه با مزایای دیگر.

این ویرایش را می‌توان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که می‌خواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثی‌سازی ویرایش را به پایان ببرید.

نسخهٔ فعلی متن شما
خط ۸: خط ۸:


==واژه‌شناسی==
==واژه‌شناسی==
تکبیر در اصطلاح به معنای جاری کردن جمله «الله اکبر» بر زبان است. به نظر برخی، به جملاتی همچون؛ «اللهُ اَکْبَرُ لا اله الا الله»<ref>مسائل علی بن جعفر، ص141-142؛ الکافی، کلینی، ج4، ص516.</ref> و الفاظی مانند «الله الاکبر»، «الله الکبیر» و «الله کبیر» بر پایه نظر شماری از [[اهل سنت]]<ref>المبسوط، سرخسی، ج1، ص35-36؛ تحفة الفقهاء، ج1، ص123-124.</ref> نیز تکبیر گفته شده است.


تکبیر از ریشه «ک ـ ب ـ ر» به معنای بزرگ شمردن است.<ref>العین، ج5، ص361؛ المحیط فی اللغه، ج6، ص257؛ الصحاح، ج2، ص802، «کبر. </ref>
«تکبیر» از ریشه «ک ـ ب ـ ر» به معنای بزرگ شمردن<ref>العین، ج5، ص361؛ المحیط فی اللغه، ج6، ص257؛ الصحاح، ج2، ص802، «کبر. </ref> و در اصطلاح، به معنای جاری کردن جمله «الله اکبر» بر زبان است. در کاربردی عام‌تر، گاهی به بیان جملاتی حاوی عباراتی همچون: «اللهُ اَکْبَرُ اللهُ اَکْبَرُ «لا اله الا الله»
===معنای الله اکبر===
بنا بر روایات [[اهل بیت(ع)]] مقصود از الله اکبر آن است که [[خداوند]] بزرگ‌تر از آن است که وصف شود.<ref>المحاسن، ج1، ص241؛ الکافی، کلینی، ج1، ص117؛ معانی الاخبار، ص11.</ref>
دیگر معانی آن عبارت است از: خدا بزرگ است، خدا بزرگ‌تر از هر چیز است، خدا بزرگ‌تر از آن است که کُنه و ذات آن شناخته شود.<ref>تهذیب اللغه، ج10، ص122؛ لسان العرب، ج5، ص127؛ تاج العروس، ج7، ص430، «کبر».</ref>


==تکبیر در حج و عمره==
وَ اللهُ اَکْبَرُ وَ لله الحَمْدُ اللهُ اَکْبَرُ عَلَی مَا هَدَانَا اللهُ اَکْبَرُ عَلَی مَا رَزَقَنَا مِنْ بَهِیمَةِ الْاَنْعَامِ»<ref>مسائل علی بن جعفر، ص141-142؛ الکافی، کلینی، ج4، ص516.</ref> و الفاظی مانند «الله الاکبر»، «الله الکبیر» و «الله کبیر» بر پایه نظر شماری از [[اهل سنت]]<ref>المبسوط، سرخسی، ج1، ص35-36؛ تحفة الفقهاء، ج1، ص123-124.</ref> نیز تکبیر گفته شده است.
به نوشته اخبار مکه، تکبیرگویی حج‌گزار، مایه آبرو و بزرگی او خوانده شده است.<ref>اخبار مکه، فاکهی، ج2، ص421.</ref> همچنین از آن‌جا که امام علی(ع) در [[روز عرفه]] تکبیر می‌گفت، [[معاویه]] برای مخالفت با او، این تکبیر را ترک کرد.<ref>اخبار مکه، فاکهی، ج5، ص6.</ref>  
 
جمله «الله اکبر» به چند‌گونه معنا شده است: خدا بزرگ است؛ خدا بزرگ‌تر از هر چیز است؛ خدا بزرگ‌تر از آن است که کُنه و ذات آن شناخته شود.<ref>تهذیب اللغه، ج10، ص122؛ لسان العرب، ج5، ص127؛ تاج العروس، ج7، ص430، «کبر. </ref> بر پایه آموزه‌های [[اهل بیت(ع)]] مقصود از «الله اکبر» آن است که [[خداوند]] بزرگ‌تر از آن است که وصف شود.<ref>المحاسن، ج1، ص241؛ الکافی، کلینی، ج1، ص117؛ معانی الاخبار، ص11.</ref>  


بر پایه گزارشی دیگر، تکبیرگویی مردم در [[ایام حج]] در بازارهای مکه تا هنگامی که [[حجاج بن یوسف ثقفی]] (حک: 73-75ق.) به حکومت [[مکه]] رسید، رایج بوده است. حجاج این کار را ممنوع کرد؛ اما پس از او این سنت دیگر بار تداوم یافت.<ref>اخبار مکه، فاکهی، ج2، ص373.</ref> [[خالد بن عبدالله قسری]]، حاکم اموی مکه (حک: 87-96ق.) برای شمارش تعداد طواف‌ها و نیز ایجاد آمادگی برای خواندن [[نماز تراویح]] در ماه رمضان، شماری از خدمتکاران [[کعبه]] را موظف کرده بود که در هر دورِ [[طواف]]، در پیرامون کعبه تکبیر گویند.<ref>اخبارمکه، فاکهی، ج2، ص101؛ اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص65-66؛ تاریخ مکة المشرفه، ج1، ص150.</ref>
==تکبیر در قرآن==


==فضیلت تکبیر در قرآن و روایات==
آیات گوناگون در [[قرآن کریم]] به تکبیر فرمان داده‌اند؛ از جمله آیه 111 [[سوره اسراء]]: {{قلم رنگ|سبز|وَ کَبِّرْهُ تَکْبِیراً}} نیز در آیه 185 [[سوره بقره]] {{قلم رنگ|سبز|لِتُکَبِّرُوا اللهَ عَلَی مَا هَدَاکُمْ}} بزرگداشت خداوند به سبب هدایت [[مؤمنان]]، از حکمت‌های وجوب روزه به شمار رفته است؛ زیرا معنویت برآمده از [[روزه]] برای روزه‌دار، او را به درک بیشتر کبریا و عظمت خداوند توفیق می‌بخشد.<ref>بیان السعاده، ج1، ص173؛ المیزان، ج2، ص24؛ من وحی القرآن، ج4، ص30.</ref>  
آیاتی از [[قرآن کریم]] به تکبیر فرمان داده‌اند؛ از جمله آیه 111 [[سوره اسراء]]:{{قلم رنگ|سبز|وَ کَبِّرْهُ تَکْبِیراً}}، آیه 185 [[سوره بقره]]:{{قلم رنگ|سبز|لِتُکَبِّرُوا اللهَ عَلَی مَا هَدَاکُمْ}} و آیه 37 [[سوره حج]]:{{قلم رنگ|سبز|کَذلِکَ سَخَّرَهَا لَکُمْ لِتُکَبِّرُوا اللهَ عَلَی مَا هَدَاکُمْ وَ بَشّـِرِ الْمُحْسِنِینَ}}. در آیه 37 سوره حج، تکبیر از حکمت‌های قربانی کردن شمرده شده است. شماری از مفسران، مقصود از این تکبیر را یاد کردن خداوند به عظمت<ref>التفسیر الکبیر، ج23، ص227؛ تفسیر شاهی، ج1، ص381؛ المیزان، ج14، ص376.</ref> یا شناخت بزرگی خداوند<ref>مجمع البیان، ج7، ص138؛ نک: المیزان، ج14، ص376.</ref> دانسته‌اند و شماری نیز مقصود از آن را تکبیر گفتن با عباراتی ویژه در [[ایام تشریق]] (یازدهم تا سیزدهم [[ذی‌حجه]])<ref>تفسیر قمی، ج2، ص84؛ نک: مجمع البیان، ج7، ص138.</ref> یا هنگام ذبح [[قربانی]]<ref>احکام القرآن، ج3، ص1295؛ نک: التبیان، ج7، ص320؛ کشف الاسرار، ج6، ص369.</ref> دانسته‌اند.


=== فضیلت تکبیر در روایات ===
برخی مقصود از این آیه را تکبیر گفتن پس از نمازها پس از شامگاه [[عید فطر]] یا در ضمن نماز عید فطر دانسته‌اند.<ref>مجمع البیان، ج2، ص499؛ زاد المسیر، ج1، ص144؛ مواهب علیه، ص57.</ref> در آیه 37 [[سوره حج]]: {{قلم رنگ|سبز|کَذلِکَ سَخَّرَهَا لَکُمْ لِتُکَبِّرُوا اللهَ عَلَی مَا هَدَاکُمْ وَ بَشّـِرِ الْمُحْسِنِینَ}} تکبیر از حکمت‌های قربانی کردن شمرده شده است.
احادیث متعدد از فضیلت و اهمیت تکبیرگویی نقل شده است. پیامبر(ص) 100 بار تکبیر گفتن را بهتر از آزاد کردن 100 برده دانسته است.<ref>ثواب الاعمال، ص10؛ هدایة الامه، ج3، ص139.</ref> در روایات [[امامان شیعه(ع)]]، تکبیر ذکری با پاداش بسیار زیاد،<ref>الکافی، کلینی، ج2، ص506؛ الوافی، ج9، ص1455.</ref> برترین ذکر<ref>الکافی، کلینی، ج2، ص506؛ ثواب الاعمال، ص4.</ref> و از ارکان چهار‌گانه اسلام<ref>من لا یحضره الفقیه، ج2، ص191؛ علل الشرائع، ج2، ص398؛ بحار الانوار، ج55، ص5.</ref> خوانده شده است.


از جمله آداب سفر، بر پایه احادیث، تکبیر گفتن است.<ref>المزار، مفید، ص65؛ الدعوات، ص295؛ بحار الانوار، ج73، ص277.</ref> نیز تکبیر گفتن در اوقات گوناگون، از جمله پیش از طلوع آفتاب،<ref>الکافی، کلینی، ج2، ص526.</ref> هنگام زوال شمس،<ref>مصباح المتهجد، ص31-32؛ جمال الاسبوع، ص254؛ .</ref> پیش از غروب آفتاب،<ref>فلاح السائل، ص221-222.</ref> پیش از خواب،<ref>الدعوات، ص84.</ref> هنگام رؤیت هلال رمضان،<ref>الاقبال، ج1، ص67.</ref> پس از ورود به [[کوفه]]<ref>المزار، مشهدی، ص155.</ref> و مسجد آن،<ref>المزار، مشهدی، ص162، 164.</ref> هنگام دیدن جنازه،<ref>الدعوات، ص259.</ref> موقع خاک‌سپاری،<ref>الدعوات، ص268.</ref> و هنگام بالا رفتن از تپه‌ها و عبور از پل‌ها<ref>المزار، مفید، ص66؛ المزار، مشهدی، ص51.</ref> سفارش شده است.
شماری از مفسران، مقصود از این تکبیر را یاد کردن خداوند به عظمت<ref>التفسیر الکبیر، ج23، ص227؛ تفسیر شاهی، ج1، ص381؛ المیزان، ج14، ص376.</ref> یا شناخت بزرگی خداوند<ref>مجمع البیان، ج7، ص138؛ نک: المیزان، ج14، ص376.</ref> دانسته‌اند و شماری نیز مقصود از آن را تکبیر گفتن با عباراتی ویژه در [[ایام تشریق]] (یازدهم تا سیزدهم [[ذی‌حجه]])<ref>تفسیر قمی، ج2، ص84؛ نک: مجمع البیان، ج7، ص138.</ref> یا هنگام ذبح [[قربانی]]<ref>احکام القرآن، ج3، ص1295؛ نک: التبیان، ج7، ص320؛ کشف الاسرار، ج6، ص369.</ref> دانسته‌اند.


همچنین در ادعیه گوناگون، مانند دعای روزهای هفته،<ref>مصباح المتهجد، ص449، 460، 464، 478.</ref> دعای عشرات،<ref>مصباح المتهجد، ص84.</ref> ادعیه ماه رمضان<ref>الاقبال، ج1، ص134.</ref> و شب‌های قدر<ref>الاقبال، ج1، ص337.</ref> و دعاهای روز عرفه<ref>الاقبال، ج2، ص70.</ref> تکبیر به چشم می‌خورد.
==پیشینه==
==پیشینه==
بنا بر روایتی، هنگام بنای [[کعبه]]، آن گاه که [[حضرت آدم(ع)]] از کنار [[کوه صفا]] به [[رکن حجر]] نگریست، تکبیر گفت<ref>الکافی، کلینی، ج4، ص186؛ علل الشرائع، ج2، ص431.</ref> و در مناسکی که خداوند از طریق [[جبرئیل]] به او آموخت تا توبه وی را بپذیرد، در پی عبور از [[عرفات]] بر بالای هر یک از کوه‌های هفت‌گانه به دستور جبرئیل چهار تکبیر گفت.  همچنین پس از انجام قربانی و [[حلق]] در [[منا]] در راه بازگشت به سوی مکه، هنگام ظاهر شدن [[شیطان]] در محل [[جمرات سه‌گانه]]، جبرئیل هر بار به او فرمان داد تا هفت سنگریزه به سوی شیطان پرتاب کند و با هر پرتاب تکبیر بگوید.<ref>الکافی، کلینی، ج4، ص191؛ علل الشرائع، ج2، ص401.</ref> بر پایه روایات، [[هبةالله]] جانشین حضرت آدم در نماز بر جنازه او 30 تکبیر گفت.<ref>الکافی، کلینی، ج8، ص114؛ الوافی، ج2، ص284.</ref>


پیش از [[اسلام]]، تکبیر شعار یکتاپرستان در امور مهم بود؛ چنان‌که به روایتی، هنگامی که [[عبدالمطلب]] توانست با حفر دیگر بار [[چاه زمزم]]، به آب و هدایای کعبه که در آن دفن شده بود دست یابد، از خوشحالی تکبیر گفت و برخی قریشیان نیز با او همراهی کردند.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص44؛ الکافی، کلینی، ج4، ص219-220؛ الوافی، ج12، ص74.</ref>
تکبیر در منابع و متون اسلامی، دارای ارزشِ والا و پیشینه طولانی معرفی شده است. به روایتی، هنگام بنای [[کعبه]]، آن گاه که [[حضرت آدم(ع)]] از کنار [[کوه صفا]] به [[رکن حجر]] نگریست، تکبیر گفت<ref>الکافی، کلینی، ج4، ص186؛ علل الشرائع، ج2، ص431.</ref> و در مناسکی که خداوند از طریق [[جبرئیل]] به او آموخت تا توبه وی را بپذیرد، در پی عبور از [[عرفات]] بر بالای هر یک از کوه‌های هفت‌گانه به دستور جبرئیل چهار تکبیر گفت و پس از انجام قربانی و [[حلق]] در [[منا]] در راه بازگشت به سوی مکه، هنگام ظاهر شدن [[شیطان]] در محل [[جمرات سه‌گانه]]، جبرئیل هر بار به او فرمان داد تا هفت سنگریزه به سوی شیطان پرتاب کند و با هر پرتاب تکبیر بگوید.<ref>الکافی، کلینی، ج4، ص191؛ علل الشرائع، ج2، ص401.</ref>
 
نیز بر پایه روایات، [[هبةالله]] جانشین حضرت آدم در نماز بر جنازه او 30 تکبیر گفت.<ref>الکافی، کلینی، ج8، ص114؛ الوافی، ج2، ص284.</ref> در [[عهدین]] نیز به بزرگ‌تر بودن یهُوَه از همه خدایان دیگر،<ref>کتاب مقدس، خروج 18: 11.</ref> بزرگ‌تر بودن خدا از انسان<ref>کتاب مقدس، ایوب 33: 12.</ref> و از هر که در جهان است<ref>کتاب مقدس، رساله اول یوحنا 4: 4.</ref> و نیز بزرگ بودن خدا<ref>کتاب مقدس، ایوب 36: 22، 26.</ref> اشاره شده و به بزرگ شمردن کارهای وی سفارش گشته است.<ref>کتاب مقدس، ایوب، 36: 24.</ref>  


===تکبیر در جنگ‌های مسلمانان===
پیش از [[اسلام]]، تکبیر شعار یکتاپرستان در امور مهم بود؛ چنان‌که به روایتی، هنگامی که [[عبدالمطلب]] توانست با حفر دیگر بار [[چاه زمزم]]، به آب و هدایای کعبه که در آن دفن شده بود، دست یابد، از خوشحالی تکبیر گفت و برخی قریشیان نیز با او همراهی کردند.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص44؛ الکافی، کلینی، ج4، ص219-220؛ الوافی، ج12، ص74.</ref>  
[[حضرت محمد (ص)]] در نبرد‌های گوناگون؛ از جمله [[بدر]] (2ق.)،<ref>المغازی، ج1، ص92؛ دلائل النبوه، ج3، ص95؛ امتاع الاسماع، ج12، ص166.</ref> [[احد]] (3ق.)،<ref>تاریخ طبری، ج2، ص509؛ الکامل، ج2، ص152.</ref> [[بنی‌نضیر]] (4ق.)<ref>الطبقات، ج2، ص44؛ تاریخ طبری، ج2، ص553؛ المنتظم، ج3، ص204.</ref> و [[خندق]] (5ق.) تکبیر گفت و [[مسلمانان]] نیز همراهی کردند.<ref>الطبقات، ج4، ص62؛ تاریخ طبری، ج2، ص569؛ الخصال، ج1، ص162؛ البدایة و النهایه، ج4، ص100.</ref> همچنین پیامبر با شنیدن تکبیر [[امام علی(ع)]] هنگام کشته شدن [[عمرو بن عبدود]]، تکبیر گفت.<ref>شرح نهج البلاغه، ج13، ص284؛ ارشاد القلوب، ج2، ص243.</ref>


همچنین مسلمانان هنگام دریافت گزارش پیروزی یا شادی، تکبیر می‌گفتند. بدین سان، این کار را «تکبیر فتح» نامیدند.<ref>الطبقات، ج4، ص62؛ تاریخ طبری، ج2، ص569؛ البدایة و النهایه، ج4، ص100.</ref> تکبیر و [[تهلیل]] مسلمانان در نبردها؛ از جمله هنگام [[فتح بیت‌المقدس]] (سال 492ق) در جنگ‌های صلیبی گزارش شده است.<ref>الکامل، ج11، ص551، 534؛ النجوم الزاهره، ج6، ص37.</ref>
==تکبیر در سیره پیامبر==
 
در سیره [[پیامبر اسلام(ص)]] نیز این واقعیت بسیار دیده می‌شود. در نبرد‌های گوناگون، از جمله [[بدر]] (2ق.)،<ref>المغازی، ج1، ص92؛ دلائل النبوه، ج3، ص95؛ امتاع الاسماع، ج12، ص166.</ref> [[احد]] (3ق.)،<ref>تاریخ طبری، ج2، ص509؛ الکامل، ج2، ص152.</ref> [[بنی‌نضیر]] (4ق.)<ref>الطبقات، ج2، ص44؛ تاریخ طبری، ج2، ص553؛ المنتظم، ج3، ص204.</ref> و [[خندق]] (5ق.) ایشان تکبیر گفت و [[مسلمانان]] نیز همراهی کردند.<ref>الطبقات، ج4، ص62؛ تاریخ طبری، ج2، ص569؛ الخصال، ج1، ص162؛ البدایة و النهایه، ج4، ص100.</ref> نیز ایشان با شنیدن تکبیر [[امام علی(ع)]] هنگام کشته شدن [[عمرو بن عبدود]]، تکبیر گفت.<ref>شرح نهج البلاغه، ج13، ص284؛ ارشاد القلوب، ج2، ص243.</ref>
 
همچنین از تکبیر پیامبر(ص) هنگام استجابت دعای ایشان برای نزول باران در [[غزوه تبوک]] (9ق.)<ref>المغازی، ج2، ص1009؛ البدایة و النهایه، ج5، ص89؛ امتاع الاسماع، ج2، ص56.</ref> و نیز شب عروسی حضرت علی(ع) و [[حضرت فاطمه(س)]] که به سنت شدن تکبیرگویی در شب ازدواج انجامید،<ref>الامالی، ص258؛ دلائل الامامه، ص101؛ مکارم الاخلاق، ص208.</ref> گزارش‌هایی در دست است.


==تکبیر بعد از دوران پیامبر==
==تکبیر بعد از دوران پیامبر==
خط ۴۳: خط ۴۱:
در دوره‌های بعد نیز مسلمانان هنگام دریافت گزارش پیروزی یا شادی، تکبیر می‌گفتند. بدین سان، این کار را «تکبیر فتح» نامیدند.<ref>الطبقات، ج4، ص62؛ تاریخ طبری، ج2، ص569؛ البدایة و النهایه، ج4، ص100.</ref> به سال 241ق. [[اسحق بن سلمه]]، سرپرست گروه اعزامی از سوی [[متوکل]] خلیفه عباسی برای بررسی گزارش خرابی دیوار کعبه، دیوار‌های آن را سالم یافت و پس از استفسار از [[حاجبان کعبه]] در باره جواز تکبیر گفتن درون [[کعبه]]، به نشانه سپاس برای سالم بودن کعبه تکبیر گفت و حاضران در مسجد نیز با او هم‌صدا شدند.<ref>اخبار مکه، ج1، ص302.</ref> نیز تکبیر و [[تهلیل]] مسلمانان در نبردها، از جمله هنگام [[فتح بیت‌المقدس]] به سال 492ق. در جنگ‌های صلیبی گزارش شده است.<ref>الکامل، ج11، ص551، 534؛ النجوم الزاهره، ج6، ص37.</ref>  
در دوره‌های بعد نیز مسلمانان هنگام دریافت گزارش پیروزی یا شادی، تکبیر می‌گفتند. بدین سان، این کار را «تکبیر فتح» نامیدند.<ref>الطبقات، ج4، ص62؛ تاریخ طبری، ج2، ص569؛ البدایة و النهایه، ج4، ص100.</ref> به سال 241ق. [[اسحق بن سلمه]]، سرپرست گروه اعزامی از سوی [[متوکل]] خلیفه عباسی برای بررسی گزارش خرابی دیوار کعبه، دیوار‌های آن را سالم یافت و پس از استفسار از [[حاجبان کعبه]] در باره جواز تکبیر گفتن درون [[کعبه]]، به نشانه سپاس برای سالم بودن کعبه تکبیر گفت و حاضران در مسجد نیز با او هم‌صدا شدند.<ref>اخبار مکه، ج1، ص302.</ref> نیز تکبیر و [[تهلیل]] مسلمانان در نبردها، از جمله هنگام [[فتح بیت‌المقدس]] به سال 492ق. در جنگ‌های صلیبی گزارش شده است.<ref>الکامل، ج11، ص551، 534؛ النجوم الزاهره، ج6، ص37.</ref>  


در روزگار [[فاطمیان]] (حک: 297-567ق.) در [[ماه رمضان]] برای بیدارکردن مردم در سحرگاه و مراسم مناجات‌خوانی، تکبیر می‌گفتند.<ref>المواعظ و الاعتبار، ج2، ص438؛ النجوم الزاهره، ج4، ص223.</ref>
در روزگار [[فاطمیان]] (حک: 297-567ق.) در [[ماه رمضان]] برای بیدارکردن مردم در سحرگاه و مراسم مناجات‌خوانی، تکبیر می‌گفتند.<ref>المواعظ و الاعتبار، ج2، ص438؛ النجوم الزاهره، ج4، ص223.</ref>  
 
==فضیلت تکبیر در روایات==
 
احادیث متعدد از فضیلت و اهمیت تکبیرگویی نقل شده است. پیامبر(ص) 100 بار تکبیر گفتن را بهتر از آزاد کردن 100 برده دانسته است.<ref>ثواب الاعمال، ص10؛ هدایة الامه، ج3، ص139.</ref> در روایات [[امامان شیعه(ع)]]، تکبیر ذکری با پاداش بسیار زیاد،<ref>الکافی، کلینی، ج2، ص506؛ الوافی، ج9، ص1455.</ref> برترین ذکر<ref>الکافی، کلینی، ج2، ص506؛ ثواب الاعمال، ص4.</ref> و از ارکان چهار‌گانه اسلام<ref>من لا یحضره الفقیه، ج2، ص191؛ علل الشرائع، ج2، ص398؛ بحار الانوار، ج55، ص5.</ref> خوانده شده است.
 
از جمله آداب سفر، بر پایه احادیث، تکبیر گفتن است.<ref>المزار، مفید، ص65؛ الدعوات، ص295؛ بحار الانوار، ج73، ص277.</ref> نیز تکبیر گفتن در اوقات گوناگون، از جمله پیش از طلوع آفتاب،<ref>الکافی، کلینی، ج2، ص526.</ref> هنگام زوال شمس،<ref>مصباح المتهجد، ص31-32؛ جمال الاسبوع، ص254؛ .</ref> پیش از غروب آفتاب،<ref>فلاح السائل، ص221-222.</ref> پیش از خواب،<ref>الدعوات، ص84.</ref> هنگام رؤیت هلال رمضان،<ref>الاقبال، ج1، ص67.</ref> پس از ورود به [[کوفه]]<ref>المزار، مشهدی، ص155.</ref> و مسجد آن،<ref>المزار، مشهدی، ص162، 164.</ref> هنگام دیدن جنازه،<ref>الدعوات، ص259.</ref> موقع خاک‌سپاری،<ref>الدعوات، ص268.</ref> و هنگام بالا رفتن از تپه‌ها و عبور از پل‌ها<ref>المزار، مفید، ص66؛ المزار، مشهدی، ص51.</ref> سفارش شده است.
 
همچنین در ادعیه گوناگون، مانند دعای روزهای هفته،<ref>مصباح المتهجد، ص449، 460، 464، 478.</ref> دعای عشرات،<ref>مصباح المتهجد، ص84.</ref> ادعیه ماه رمضان<ref>الاقبال، ج1، ص134.</ref> و شب‌های قدر<ref>الاقبال، ج1، ص337.</ref> و دعاهای روز عرفه<ref>الاقبال، ج2، ص70.</ref> تکبیر به چشم می‌خورد.
 
==تکبیر هنگام زیارت اولیاءالله==
==تکبیر هنگام زیارت اولیاءالله==


خط ۶۷: خط ۷۴:


در برخی نمازهای مستحب هم گفتن تکبیر سفارش شده است؛ از جمله در نماز حضرت علی(ع)،<ref>مصباح المتهجد، ص298-299؛ جمال الاسبوع، ص170.</ref> نماز امام صادق(ع)،<ref>الدعوات، ص88.</ref> نماز جعفر طیار،<ref>مصباح المتهجد، ص304؛ مسالک الافهام، شهید، ج1، ص279-280؛ الدروس، ج1، ص198.</ref> پس از نافله‌های [[رجب]] و [[شعبان]] و رمضان،<ref>مصباح المتهجد، ص548، 575، 806، 813، 831؛ المزار، مشهدی، ص194، 196، 199، 405.</ref> و پس از نماز باران.<ref>الدروس، ج1، ص196.</ref>  
در برخی نمازهای مستحب هم گفتن تکبیر سفارش شده است؛ از جمله در نماز حضرت علی(ع)،<ref>مصباح المتهجد، ص298-299؛ جمال الاسبوع، ص170.</ref> نماز امام صادق(ع)،<ref>الدعوات، ص88.</ref> نماز جعفر طیار،<ref>مصباح المتهجد، ص304؛ مسالک الافهام، شهید، ج1، ص279-280؛ الدروس، ج1، ص198.</ref> پس از نافله‌های [[رجب]] و [[شعبان]] و رمضان،<ref>مصباح المتهجد، ص548، 575، 806، 813، 831؛ المزار، مشهدی، ص194، 196، 199، 405.</ref> و پس از نماز باران.<ref>الدروس، ج1، ص196.</ref>  
==تکبیر در حج و عمره==
در حدیثی، تکبیرگویی حج‌گزار و عمره‌گزار، مایه اوج‌یابی شرف و بزرگی او خوانده شده است.<ref>اخبار مکه، فاکهی، ج2، ص421.</ref> به روایت [[سعید بن جبیر]]، از آن جا که امیر مؤمنان علی(ع) در [[روز عرفه]] تکبیر می‌گفت، [[معاویه]] برای مخالفت با او، این تکبیر را ترک کرد.<ref>اخبار مکه، فاکهی، ج5، ص6.</ref> بر پایه گزارشی دیگر، تکبیرگویی مردم در [[ایام حج]] در بازارهای مکه تا هنگامی که [[حجاج بن یوسف ثقفی]] (حک: 73-75ق.) به حکومت [[مکه]] رسید، رایج بوده است.
بر پایه این گزارش، حجاج این کار را ممنوع کرد؛ اما پس از او این سنت دیگر بار تداوم یافت.<ref>اخبار مکه، فاکهی، ج2، ص373.</ref> [[خالد بن عبدالله قسری]]، حاکم اموی مکه (حک: 87-96ق.) برای شمارش تعداد طواف‌ها و نیز ایجاد آمادگی برای خواندن [[نماز تراویح]] در ماه‌های رمضان، شماری از خدمتکاران [[کعبه]] را موظف کرده بود که در هر [[شوط]] [[طواف]]، در پیرامون کعبه تکبیر گویند.<ref>اخبارمکه، فاکهی، ج2، ص101؛ اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص65-66؛ تاریخ مکة المشرفه، ج1، ص150.</ref>


==تکبیر در برخی از مناسک حج==
==تکبیر در برخی از مناسک حج==
لطفاً توجه داشته‌باشید که همهٔ مشارکت‌ها در ویکی حج منتشرشده تحت Creative Commons Attribution-NonCommercial-ShareAlike در نظر گرفته‌می‌شوند (برای جزئیات بیش‌تر ویکی حج:حق تکثیر را ببینید). اگر نمی‌خواهید نوشته‌هایتان بی‌رحمانه ویرایش و توزیع شوند؛ بنابراین، آنها را اینجا ارائه نکنید.
شما همچنین به ما تعهد می‌کنید که خودتان این را نوشته‌اید یا آن را از یک منبع با مالکیت عمومی یا مشابه آزاد آن برداشته‌اید (برای جزئیات بیش‌تر ویکی حج:حق تکثیر را ببینید). کارهای دارای حق تکثیر را بدون اجازه ارائه نکنید!
لغو راهنمای ویرایش‌کردن (در پنجرهٔ تازه باز می‌شود)
برگرفته از «https://wikihaj.com/view/تکبیر»