در حال ویرایش تیموریان

هشدار: شما وارد نشده‌اید. نشانی آی‌پی شما برای عموم قابل مشاهده خواهد بود اگر هر تغییری ایجاد کنید. اگر وارد شوید یا یک حساب کاربری بسازید، ویرایش‌هایتان به نام کاربری‌تان نسبت داده خواهد شد، همراه با مزایای دیگر.

این ویرایش را می‌توان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که می‌خواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثی‌سازی ویرایش را به پایان ببرید.

نسخهٔ فعلی متن شما
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|ماه=[[دی]]|روز=[[۵]]|سال=[[۱۳۹۷]]|کاربر=Hodjat p  }}
[[رده:مقاله‌های در دست ویرایش]]
{{جعبه اطلاعات خاندان
{{جعبه اطلاعات خاندان
| نام            = تیموریان
| نام            = تیموریان
خط ۲۰: خط ۲۳:


'''تیموریان''' سلسله‌ای حاکم بر ایران که بنیان‌گذار اقداماتی در [[حرمین]] بودند.
'''تیموریان''' سلسله‌ای حاکم بر ایران که بنیان‌گذار اقداماتی در [[حرمین]] بودند.
 
سلسله تیموریان (حک: 771-916ق.)  منسوب به بنیان‌گذار آن تیمور لنگ در [[ماوراء‌النهر]] به مرکزیت [[سمرقند]] بنیان نهاده شد و به زودی قلمرو آن گسترشی چشمگیر یافت. با مرگ تیمور، جانشینانش به دلیل رقابت با مدعیان قدرت، بخشی گسترده از قلمرو خود را از دست دادند و با کاهش اقتدار روبه‌رو شدند. با وجود این، حکومت آنان تاثیرات فرهنگی و تمدنی درخور توجهی به ویژه در شرق [[ایران]] بر جای نهاد. وسعت قلمرو، پیروزی بر [[دولت عثمانی]]، گسترش [[تصوف]] و [[تشیع]]، و ظهور جنبش‌های سیاسی ـ مذهبی از ویژگی‌های دوره تیموریان است. از کوشش‌های مربوط به [[حج]] و [[حرمین]] در عصر تیموریان، می‌توان به ارسال [[پرده کعبه]] و تلاش برای تامین امنیت [[مسیر حج شامی]] اشاره کرد.
سلسله تیموریان (حک: 771-916ق.)  منسوب به بنیان‌گذار آن [[تیمور لنگ]] در [[ماوراء‌النهر]] به مرکزیت [[سمرقند]] بنیان نهاده شد و به زودی قلمرو آن گسترشی چشمگیر یافت. با مرگ تیمور، جانشینانش به دلیل رقابت با مدعیان قدرت، بخشی گسترده از قلمرو خود را از دست دادند و با کاهش اقتدار روبه‌رو شدند.
تیموریان تاثیرات فرهنگی و تمدنی درخور توجهی به ویژه در شرق [[ایران]] بر جای نهادند. وسعت قلمرو، پیروزی بر [[دولت عثمانی]]، گسترش [[تصوف]] و [[تشیع]]، و ظهور جنبش‌های سیاسی ـ مذهبی از ویژگی‌های دوره تیموریان است. از کوشش‌های مربوط به [[حج]] و [[حرمین]] در عصر تیموریان، می‌توان به ارسال [[پرده کعبه]] و تلاش برای تامین امنیت [[مسیر حج شامی]] اشاره کرد.


==بنیان‌گذار==
==بنیان‌گذار==
بنیان‌گذار سلسله تیموریان، فردی از نوادگان [[چنگیز خان مغول]] به نام [[تیمور لنگ|تیمور]] پسر امیر طُرَغای از بزرگان قبیله برَلاس بود که به سال 736ق. هم‌زمان با مرگ ابوسعید بهادر خان، واپسین [[ایلخان مغول]]، در کَش نزدیک [[سمرقند]] زاده شد.<ref>تاریخ حبیب السیر، ج4، ص393؛ مطلع سعدین، ج1، ص132</ref> از این هنگام تا قدرت‌گیری او گزارشی در دست نیست.
بنیان‌گذار سلسله تیموریان، فردی از نوادگان [[چنگیز خان مغول]] به نام [[تیمور لنگ|تیمور]] پسر امیر طُرَغای از بزرگان قبیله برَلاس بود که به سال 736ق. هم‌زمان با مرگ ابوسعید بهادر خان، واپسین [[ایلخان مغول]]، در کَش نزدیک [[سمرقند]] زاده شد.<ref>تاریخ حبیب السیر، ج4، ص393</ref><ref>مطلع سعدین، ج1، ص132</ref> از این هنگام تا قدرت‌گیری او گزارشی در دست نیست.


===سرگذشت تیمور===
===سرگذشت تیمور===
وی در [[ماوراء‌النهر]] با داشتن پایگاه قبیله‌ای از اوضاع آشفته آن جا که خاندان‌هایی از [[مغولان]] با یکدیگر رقابت داشتند، سود جست و با نزدیک کردن خود به تُغلُق تیمور، پادشاه [[مغولستان]]، که به سال 761ق. به ماوراءالنهر لشکر کشیده بود، از سوی وی بر آن‌جا حاکم شد؛ اما سال بعد در نبرد با الیاس خواجه، فرزند تغلق، شکست خورد.<ref>تاریخ ایران، ج2، ص169؛ تاریخ اجتماعی ایران، ج2، ص353</ref>
وی در ماوراء‌النهر با داشتن پایگاه قبیله‌ای از اوضاع آشفته آن جا که خاندان‌هایی از [[مغولان]] با یکدیگر رقابت داشتند، سود جست و با نزدیک کردن خود به تُغلُق تیمور، پادشاه [[مغولستان]]، که به سال 761ق. به [[ماوراءالنهر]] لشکر کشیده بود، از سوی وی بر آن‌جا حاکم شد؛ اما سال بعد در نبرد با الیاس خواجه، فرزند تغلق، شکست خورد.<ref>تاریخ ایران، ج2، ص169</ref><ref>تاریخ اجتماعی ایران، ج2، ص353</ref>پس از مدتی که هنگام دقیق آن دانسته نیست، قدرتی یافت و دعوت حاکم [[سیستان]] را برای دفع شورش آن سرزمین پذیرفت. همان‌جا در هجوم سخت مخالفان، پایش مجروح شد و به [[تیمور لنگ]] مشهور گشت.<ref>احیاء الملوک، ص103</ref><ref>تاریخ ایران، ج2، ص172</ref>
پس از مدتی که هنگام دقیق آن دانسته نیست، قدرتی یافت و دعوت حاکم [[سیستان]] را برای دفع شورش آن سرزمین پذیرفت. همان‌جا در هجوم سخت مخالفان، پایش مجروح شد و به [[تیمور لنگ]] مشهور گشت.<ref>احیاء الملوک، ص103؛ تاریخ ایران، ج2، ص172</ref> بازگشت تیمور به ماوراءالنهر در حالی که اوضاع آن آشفته بود، به او یاری کرد تا با حذف رقیبان، قدرت خود را افزایش دهد و دولتی را در سمرقند تأسیس کند.<ref>سفرنامه فوروکاوا، ص62</ref>
 
ملقب شدن وی به [[گورکان]] از این‌رو بود که پس از قتل امیرحسین‌خان، شریک قدرتش در ماوراءالنهر، با یکی از زنان حرمسرای او یا دختر وی ازدواج کرد.<ref>ظفرنامه، یزدی، ج1، ص400؛ تاریخ ایران از آغاز تا انقراض سلسله قاجاریه، ص634</ref>  
بازگشت تیمور به ماوراءالنهر در حالی که اوضاع آن آشفته بود، به او یاری کرد تا با حذف رقیبان، قدرت خود را افزایش دهد و دولتی را در سمرقند تاسیس کند.<ref>سفرنامه فوروکاوا، ص62</ref> ملقب شدن وی به [[گورکان]] از این‌رو بود که پس از قتل امیر حسین خان، شریک قدرتش در ماوراءالنهر، با یکی از زنان حرمسرای او یا دختر وی ازدواج کرد.<ref>ظفرنامه، یزدی، ج1، ص400</ref><ref>تاریخ ایران از آغاز تا انقراض سلسله قاجاریه، ص634</ref>  


===جنگ‌های تیمور===
===جنگ‌های تیمور===
تیمور به سوی غرب، از جمله [[ایران]]، یورش‌هایی سامان داد که با نام یورش سه ساله (788-790ق.) ، پنج ساله (794-799ق.) <ref>تاریخ حبیب السیر، ج4، ص396؛ تاریخ ایران، دوره تیموریان، ص60</ref>و هفت ساله (792-807ق.)  مشهورند. بدین ترتیب، وی قلمرو خود را افزون بر [[آسیای میانه]] و ماوراء النهر، تا سواحل دریای مدیترانه و مسکو و [[هند]] (800ق.)  گسترش داد.<ref>تاریخ ایران، ج2، ص169</ref>
تیمور به سوی غرب، از جمله [[ایران]]، یورش‌هایی سامان داد که با نام یورش سه ساله (788-790ق.) ، پنج ساله (794-799ق.) <ref>تاریخ حبیب السیر، ج4، ص396</ref><ref>تاریخ ایران، دوره تیموریان، ص60</ref>و هفت ساله (792-807ق.)  مشهورند. بدین ترتیب، وی قلمرو خود را افزون بر [[آسیای میانه]] و ماوراء النهر، تا سواحل [[دریای مدیترانه]] و [[مسکو]] و [[هند]] (800ق.)  گسترش داد.<ref>تاریخ ایران، ج2، ص169</ref>از مهم‌ترین پیروزی‌های او، غلبه بر [[بایزید]]، [[سلطان عثمانی]]، و اسیر گرفتن وی به سال 804ق. است.<ref>اکبرنامه، ص602</ref><ref>تاریخ ایران، ج2، ص183</ref><ref>تاریخ ایران، دوره تیموریان، ص88</ref>سر انجام تیمور در لشکرکشی به [[چین]] در نزدیکی شهر [[اُترار]] به سال 807 ق. در گذشت.<ref>عجائب المقدور، ص221-222</ref><ref>تاریخ ایران، دوره تیموریان، ص91</ref><ref>مطلع سعدین، ج1، ص7</ref>
از مهم‌ترین پیروزی‌های او، غلبه بر بایزید، [[سلطان عثمانی]]، و اسیر گرفتن وی به سال 804ق. است.<ref>اکبرنامه، ص602؛ تاریخ ایران، ج2، ص183؛ تاریخ ایران، دوره تیموریان، ص88</ref> سر انجام تیمور در لشکرکشی به [[چین]] در نزدیکی شهر اُترار به سال 807 ق. در گذشت.<ref>عجائب المقدور، ص221-222؛ تاریخ ایران، دوره تیموریان، ص91؛ مطلع سعدین، ج1، ص7</ref>


انگیزه تیمور از این یورش‌ها را مشغول ساختن سپاهیانش، دریافت [[غنیمت]]، تسلط بر راه‌های تجاری، و شهرت‌طلبی دانسته‌اند.<ref>تاریخ ایران، دوره تیموریان، ص79</ref>
انگیزه تیمور از این یورش‌ها را مشغول ساختن سپاهیانش، دریافت [[غنیمت]]، تسلط بر راه‌های تجاری، و شهرت‌طلبی دانسته‌اند.<ref>تاریخ ایران، دوره تیموریان، ص79</ref>


==مرگ تیمور و نزاع‌ بر سر جانشینی==
==مرگ تیمور و نزاع‌ بر سر جانشینی==
پس از مرگ تیمور، میان فرزندانش پیر محمد جهانگیر ولیعهد تیمور، [[شاهرخ]]، و خلیل سلطان فرزند میرانشاه (نوه تیمور) ستیز‌هایی درگرفت<ref>اسناد و مکاتبات تاریخی ایران، ص141؛ تاریخ اجتماعی ایران، ج2، ص360؛ تاریخ ایران از آغاز تا انقراض سلسله قاجاریه، ص642</ref>و سرانجام شاهرخ (حک: 807-850ق.)  که در [[هرات]] به سر می‌برد، به سبب اقتدار و کفایتش توانست بر مدعیان چیره شود.  
پس از مرگ تیمور، میان فرزندانش پیر محمد جهانگیر ولیعهد تیمور، [[شاهرخ]]، و خلیل سلطان فرزند میرانشاه (نوه تیمور) ستیز‌هایی درگرفت<ref>اسناد و مکاتبات تاریخی ایران، ص141</ref><ref>تاریخ اجتماعی ایران، ج2، ص360</ref><ref>تاریخ ایران از آغاز تا انقراض سلسله قاجاریه، ص642</ref>و سرانجام شاهرخ (حک: 807-850ق.)  که در [[هرات]] به سر می‌برد، به سبب اقتدار و کفایتش توانست بر مدعیان چیره شود.  


==سلطنت شاهرخ==
==سلطنت شاهرخ==
خط ۴۵: خط ۴۵:


===اصلاحات===
===اصلاحات===
شاهرخ در 43 سال حکومت، با کنار نهادن شیوه کشورگشایی پدر، پایتخت را از سمرقند به هرات منتقل کرد و به بازسازی بخشی از ویرانی‌های تیمور پرداخت.<ref>شرفنامه، ج2، ص78؛ تاریخ کامل ایران، ص330؛ تاریخ ادبیات در ایران، ج4، ص48</ref> لغو قوانین یاسای چنگیزی (815ق.) و جایگزین ساختن [[فقه اسلامی]] که پس از او نیز فرمانروایان تیموری بدان پایبند ماندند، از کارهای او به شمار می‌رود.<ref>تاریخ حبیب السیر، ج4 ص14؛ تاریخ ادبیات در ایران، ج4، ص41؛ تاریخ اجتماعی ایران، ج2، ص366</ref>  
شاهرخ در 43 سال حکومت، با کنار نهادن شیوه کشورگشایی پدر، پایتخت را از سمرقند به هرات منتقل کرد و به بازسازی بخشی از ویرانی‌های [[تیمور]] پرداخت.<ref>شرفنامه، ج2، ص78</ref><ref>تاریخ کامل ایران، ص330</ref><ref>تاریخ ادبیات در ایران، ج4، ص48</ref> لغو قوانین یاسای چنگیزی (815ق.) و جایگزین ساختن [[فقه اسلامی]] که پس از او نیز فرمانروایان تیموری بدان پایبند ماندند، از کارهای او به شمار می‌رود.<ref>تاریخ حبیب السیر، ج4 ص14</ref><ref>تاریخ ادبیات در ایران، ج4، ص41</ref><ref>تاریخ اجتماعی ایران، ج2، ص366</ref>  


==نزاع دوباره بر سر قدرت و افول نهایی==
==نزاع دوباره بر سر قدرت و افول نهایی==
با مرگ شاهرخ، فرزندش اُلَغ‌بیک (850-853ق.)  در سمرقند بر تخت نشست. وی در سال 853ق. به دست فرزندش عبداللطیف (853-854ق.)  به قتل رسید.<ref>تاریخ حبیب السیر، ج5، ص42؛ احسن التواریخ، ج1، ص465؛ تاریخ اجتماعی ایران، ج2، ص360</ref> از این هنگام، افزون بر شدت یافتن نبرد میان امیران تیموری و کشته شدن برخی از آنان، در شمال غرب ایران ترکمن‌های آق‌قویونلو سر به شورش برداشتند.<ref>نک: تاریخ ادبیات در ایران، ج4، ص9؛ تاریخ ایران از زمان باستان، ص237</ref> نیز تیموریان در شرق با یورش‌های [[ازبکان]] مواجه گشتند و در برابر یورش‌ آنان تاب نیاوردند.<ref>تاریخ ادبیات در ایران، ج4، ص527؛ تاریخ ایران از آغاز تا انقراض سلسله قاجاریه، ص649</ref>  
با مرگ شاهرخ، فرزندش اُلَغ‌بیک (850-853ق.)  در سمرقند بر تخت نشست. وی در سال 853ق. به دست فرزندش عبداللطیف (853-854ق.)  به قتل رسید.<ref>تاریخ حبیب السیر، ج5، ص42</ref><ref>احسن التواریخ، ج1، ص465</ref><ref>تاریخ اجتماعی ایران، ج2، ص360</ref> از این هنگام، افزون بر شدت یافتن نبرد میان امیران تیموری و کشته شدن برخی از آنان، در شمال غرب ایران [[ترکمن‌های آق‌قویونلو]] سر به شورش برداشتند.<ref>نک: تاریخ ادبیات در ایران، ج4، ص9</ref><ref>تاریخ ایران از زمان باستان، ص237</ref> نیز تیموریان در شرق با یورش‌های [[ازبکان]] مواجه گشتند و در برابر یورش‌ آنان تاب نیاوردند.<ref>تاریخ ادبیات در ایران، ج4، ص527</ref><ref>تاریخ ایران از آغاز تا انقراض سلسله قاجاریه، ص649</ref>  


سرانجام فشار ازبکان موجب پناهنده شدن بدیع‌الزمان فرزند حسین‌میرزا به سال 916ق. به [[شاه اسماعیل]] (حک: 907-930ق.)  بنیان‌گذار سلسله [[صفویان]] شد.<ref>تاریخ تطبیقی ایران، ص378؛ رجال کتاب حبیب السیر، ص20</ref>نیز با پناهنده شدن محمد‌زمان‌میرزا، واپسین شاهزاده تیموری، به دربار [[ظهیرالدین بابر تیموری]]، بنیان‌گذار دولت [[بابریان]] ([[گورکانیان]] یا [[مغولان کبیر]]) در هند (933ق.)  سلسله تیموریان برچیده شد. البته دولت بابریان که به تیموریان نسبت می‌یافت و هویتی متمایز داشت، چند سده در هند دوام آورد.<ref>تاریخ اجتماعی ایران، ج2، ص373؛ تاریخ ادبیات در ایران، ج5، بخش1، ص47</ref>
سرانجام فشار ازبکان موجب پناهنده شدن بدیع‌الزمان فرزند حسین میرزا به سال 916ق. به [[شاه اسماعیل]] (حک: 907-930ق.)  بنیان‌گذار سلسله [[صفویان]] شد.<ref>تاریخ تطبیقی ایران، ص378</ref><ref>رجال کتاب حبیب السیر، ص20</ref>نیز با پناهنده شدن [[محمد زمان میرزا]]، واپسین شاهزاده تیموری، به دربار [[ظهیرالدین بابر تیموری]]، بنیان‌گذار دولت [[بابریان]] ([[گورکانیان]] یا [[مغولان کبیر]]) در هند (933ق.)  سلسله تیموریان برچیده شد. البته دولت بابریان که به تیموریان نسبت می‌یافت و هویتی متمایز داشت، چند سده در هند دوام آورد.<ref>تاریخ اجتماعی ایران، ج2، ص373</ref><ref>تاریخ ادبیات در ایران، ج5، بخش1، ص47</ref>


==مذهب تیموریان==
==مذهب تیموریان==
تیموریان پیرو مذهب [[حنفی]] بودند؛ اما با پیروان مذاهب دیگر مانند [[شیعیان]] با تسامح برخورد می‌کردند. توجه به شهرهای مذهبی همانند [[مشهد مقدس]] و [[زیارت]] [[امام رضا(ع)]]، ساختن مسجد گوهرشاد و تقدیم هدایا به آستان قدس رضوی مانند اهدای قندیلی از طلا به دست شاهرخ به وزن سه هزار مثقال<ref>تاریخ روضة الصفا، بخش2، ج6، ص5334؛ تاریخ منتظم ناصری، ج2، ص679</ref> گویای این ادعا است. بر پایه گزارشی اثبات نشده و مبالغه‌آمیز، [[سلطان حسین بایقرا]] (حک: 875-911ق.)  در صدد رسمیت بخشیدن به [[مذهب تشیع]] بوده است.<ref>تاریخ ایران، دوره تیموریان، ص144؛ تاریخ ادبیات در ایران، ج4، ص54-57</ref>
تیموریان پیرو مذهب [[حنفی]] بودند؛ اما با پیروان مذاهب دیگر مانند [[شیعیان]] با تسامح برخورد می‌کردند. توجه به شهرهای مذهبی همانند [[مشهد مقدس]] و [[زیارت]] [[امام رضا(ع)]]، ساختن [[مسجد گوهرشاد]] و تقدیم هدایا به [[آستان قدس رضوی]] مانند اهدای قندیلی از طلا به دست شاهرخ به وزن سه هزار مثقال<ref>تاریخ روضة الصفا، بخش2، ج6، ص5334</ref><ref>تاریخ منتظم ناصری، ج2، ص679</ref> گویای این ادعا است. بر پایه گزارشی اثبات نشده و مبالغه‌آمیز، [[سلطان حسین بایقرا]] (حک: 875-911ق.)  در صدد رسمیت بخشیدن به [[مذهب تشیع]] بوده است.<ref>تاریخ ایران، دوره تیموریان، ص144</ref><ref>تاریخ ادبیات در ایران، ج4، ص54-57</ref>


==وضعیت شیعیان==
==وضعیت شیعیان==
شیعیان در این دوره، به رغم برخی محدودیت‌ها با آزادی بیشتر نسبت به دوره‌های پیشین توانستند به تبلیغ مذهب خود بپردازند. [[شاعران شیعه]] نیز به ستایش ائمه(ع) در سطح گسترده ‌پرداختند.<ref>تاریخ ادبیات در ایران، ج5، بخش1، ص622؛ تاریخ ادبیات در ایران، ج4، ص56، 183</ref>
شیعیان در این دوره، به رغم برخی محدودیت‌ها با آزادی بیشتر نسبت به دوره‌های پیشین توانستند به [[تبلیغ]] [[مذهب]] خود بپردازند. [[شاعران شیعه]] نیز به [[ستایش ائمه(ع)]] در سطح گسترده ‌پرداختند.<ref>تاریخ ادبیات در ایران، ج5، بخش1، ص622</ref><ref>تاریخ ادبیات در ایران، ج4، ص56، 183</ref>


عصر تیموریان را به لحاظ گسترش تشیع می‌توان از عوامل زمینه‌ساز رسمی شدن مذهب تشیع در دوره صفویان (حک: 907-1135ق.)  قلمداد کرد.<ref>تاریخ اجتماعی ایران، بخش2، ج8، ص60؛ تاریخ ادبیات در ایران، ج4، ص55-56</ref>  
عصر تیموریان را به لحاظ گسترش تشیع می‌توان از عوامل زمینه‌ساز رسمی شدن مذهب تشیع در دوره صفویان (حک: 907-1135ق.)  قلمداد کرد.<ref>تاریخ اجتماعی ایران، بخش2، ج8، ص60</ref><ref>تاریخ ادبیات در ایران، ج4، ص55-56</ref>  


البته تیموریان شاهد ظهور نهضت‌های سیاسی‌ ـ اجتماعی مانند [[حروفیه]] (پیروان [[فضل‌الله استرآبادی حروفی]]) و [[مشعشعیه]] (از شیعیان و پیروان [[سید محمد فلاح]]) در [[خوزستان]] بودند و آن‌ها و نیز [[سادات مرعشی]] و [[سادات آل کیا]] را در شمال ایران سخت سرکوب کردند.<ref>تاریخ ایران، دوره تیموریان، ص144؛ ظفرنامه، شامی، ص20، «مقدمه»</ref>
البته تیموریان شاهد ظهور نهضت‌های سیاسی‌ ـ اجتماعی مانند [[حروفیه]] (پیروان [[فضل ‌الله استرآبادی حروفی]]) و [[مشعشعیه]] (از شیعیان و پیروان [[سید محمد فلاح]]) در [[خوزستان]] بودند و آن‌ها و نیز [[سادات مرعشی]] و [[سادات آل کیا]] را در شمال ایران سخت سرکوب کردند.<ref>تاریخ ایران، دوره تیموریان، ص144</ref><ref>ظفرنامه، شامی، ص20، «مقدمه»</ref>


==فرقه‌های عصر تیموری==
==فرقه‌های عصر تیموری==
از ویژگی‌های عصر تیموری، رواج [[فرقه‌های صوفی]] همانند [[نوربخشیه]] و [[نقشبندیه]] و حمایت برخی امیران تیموری از آنان و نیز دیدار با بعضی از [[متصوفه]] و یا زیارت مزار ایشان، از جمله شیخ احمد جام، شیخ ابواسحق کازرونی، شیخ معظم سیدی داود، شیخ حموی، و شیخ ابوالحسن خرقانی است.<ref>زبدة التواریخ، ج1، ص50، «مقدمه»ظ. ؛ زبدة التواریخ، ج4، ص612-615، 717-718</ref>  
از ویژگی‌های عصر تیموری، رواج [[فرقه‌های صوفی]] همانند [[نوربخشیه]] و [[نقشبندیه]] و حمایت برخی امیران تیموری از آنان و نیز دیدار با بعضی از [[متصوفه]] و یا زیارت مزار ایشان، از جمله شیخ احمد جام، شیخ ابواسحق کازرونی، شیخ معظم سیدی داود، شیخ حموی، و شیخ ابوالحسن خرقانی است.<ref>زبدة التواریخ، ج1، ص50، «مقدمه»ظ. </ref><ref>زبدة التواریخ، ج4، ص612-615، 717-718</ref>  


==خدمات فرهنگی تیموریان==
==خدمات فرهنگی تیموریان==
از میان تیموریان، سلطان ابوسعید و الغ‌بیگ و نیز وزیر برجسته آنان امیر علیشیر نوایی در زمره امیران دانش‌پرور و حامیان دانش و ادب پارسی بودند. الغ‌بیگ رصدخانه‏‌ای در سمرقند بنا کرد. وی اهل دانش بود و دانشیان را دوست داشت. تنظیم زیج الغ‌بیگی از کارهای او است.<ref>فرهنگ جامع تاریخ ایران، ج1، ص128؛ تاریخ ایران، دوره تیموریان، ص287</ref>
از میان تیموریان، سلطان ابوسعید و الغ‌بیگ و نیز وزیر برجسته آنان امیر علیشیر نوایی در زمره امیران دانش‌پرور و حامیان دانش و ادب [[پارسی]] بودند. الغ‌بیگ رصدخانه‏‌ای در سمرقند بنا کرد. وی اهل دانش بود و دانشیان را دوست داشت. تنظیم زیج الغ‌بیگی از کارهای او است.<ref>فرهنگ جامع تاریخ ایران، ج1، ص128</ref><ref>تاریخ ایران، دوره تیموریان، ص287</ref>


از تیموریان آثاری بر جای مانده که بیشتر آن‌ها در سمرقند و هرات بنا شده‌اند. [[مسجد جامع سمرقند]] که به دستور تیمور ساخته شد<ref>تاریخ حبیب السیر، ج4، ص481؛ تاریخ اجتماعی ایران، ج5، ص326</ref> و نیز مسجد گوهرشاد که به فرمان همسر شاهرخ، گوهرشاد آغا، در [[مشهد]] ساخته شد، شهرت جهانی دارند.<ref>تاریخ روضة الصفا، بخش2، ج6، ص5334</ref>
از تیموریان آثاری بر جای مانده که بیشتر آن‌ها در سمرقند و هرات بنا شده‌اند. [[مسجد جامع سمرقند]] که به دستور تیمور ساخته شد<ref>تاریخ حبیب السیر، ج4، ص481</ref><ref>تاریخ اجتماعی ایران، ج5، ص326</ref>و نیز [[مسجد گوهرشاد]] که به فرمان همسر شاهرخ، [[گوهرشاد آغا]]، در [[مشهد]] ساخته شد، شهرت جهانی دارند.<ref>تاریخ روضة الصفا، بخش2، ج6، ص5334</ref>


==تیمور و حرمین شریفین==
==تیمور و حرمین شریفین==
خط ۷۴: خط ۷۴:


===وقف برای حرمین===
===وقف برای حرمین===
بر پایه گزارشی، [[سید برکه]]، پیر و مقتدای تیمور و از بزرگان [[مکه]]، برای گرفتن درآمد [[اوقاف حرمین]] نزد تیمور به ماوراءالنهر رفت و تیمور ضمن وا‌گذاری [[اوقاف]] به او، برکه را در زمره ملازمان خود نهاد.<ref>تاریخ الفی، ج7، ص4678؛ تاریخ روضة الصفا، بخش1، ج6، ص4617؛ تاریخ طبرستان، ص234؛ مطلع سعدین، ج1، ص426</ref>
بر پایه گزارشی، [[سید برکه]]، پیر و مقتدای تیمور و از بزرگان [[مکه]]، برای گرفتن درآمد [[اوقاف حرمین]] نزد تیمور به ماوراءالنهر رفت و تیمور ضمن وا‌گذاری [[اوقاف]] به او، برکه را در زمره ملازمان خود نهاد.<ref>تاریخ الفی، ج7، ص4678</ref><ref>تاریخ روضة الصفا، بخش1، ج6، ص4617</ref><ref>تاریخ طبرستان، ص234</ref><ref>مطلع سعدین، ج1، ص426</ref> بر پایه گزارشی دیگر، تیمور به درخواست سید برکه،‌ [[اندخوی]] در نزدیکی [[بلخ]] را وقف حرمین کرد و سید را به سرپرستی آن برگزید. شیوه تیمور، احترام به [[سادات]] بود و آورده‌اند که در کشتارهایش سادات سرزمین‌های فتح شده را از دیگران مستثنا می‌ساخت.<ref>تاریخ الفی، ج7، ص4878</ref><ref>تاریخ ایران، دوره تیموریان، ص66</ref>
بر پایه گزارشی دیگر، تیمور به درخواست سید برکه،‌ [[اندخوی]] در نزدیکی [[بلخ]] را وقف حرمین کرد و سید را به سرپرستی آن برگزید. شیوه تیمور، احترام به سادات بود و آورده‌اند که در کشتارهایش سادات سرزمین‌های فتح شده را از دیگران مستثنا می‌ساخت.<ref>تاریخ الفی، ج7، ص4878؛ تاریخ ایران، دوره تیموریان، ص66</ref>


به گفته [[اسفزاری]]، در روزگار سلطان حسین بایقرا (حک: 875-911ق.)  هر سال مسؤولانی از مکه و [[مدینه]] برای جمع‌‏آوری درآمد اوقاف به بلخ که مرکزیت داشت، می‌‏آمدند.<ref>تاریخ بخارا، ص206</ref>
به گفته [[اسفزاری]]، در روزگار سلطان حسین بایقرا (حک: 875-911ق.)  هر سال مسؤولانی از مکه و [[مدینه]] برای جمع‌‏آوری درآمد اوقاف به بلخ که مرکزیت داشت، می‌‏آمدند.<ref>تاریخ بخارا، ص206</ref>
خط ۸۲: خط ۸۱:
از دیگر کوشش‌های تیمور در زمینه [[حج]] آن بود که وی پس از فتح [[شام]] و [[مصر]]، طوایفی را که با راهزنی، امنیت کاروان‌های حاجیان را از میان برده بودند، از شام به پیرامون بلخ تبعید کرد. بعدها این طوایف به نام او به «تیموری» معروف شدند.<ref>نک: دانشنامه جهان اسلام، ج8، ص829</ref>البته ورود تیمور به سرزمین شام، محنتی بزرگ در پی داشت و موجب [[تعطیلی حج]] از [[راه شام]] به مدت دو یا سه سال از سال 803ق. تا 805ق. شد.<ref>اتحاف الوری، ج3، ص421-423</ref>
از دیگر کوشش‌های تیمور در زمینه [[حج]] آن بود که وی پس از فتح [[شام]] و [[مصر]]، طوایفی را که با راهزنی، امنیت کاروان‌های حاجیان را از میان برده بودند، از شام به پیرامون بلخ تبعید کرد. بعدها این طوایف به نام او به «تیموری» معروف شدند.<ref>نک: دانشنامه جهان اسلام، ج8، ص829</ref>البته ورود تیمور به سرزمین شام، محنتی بزرگ در پی داشت و موجب [[تعطیلی حج]] از [[راه شام]] به مدت دو یا سه سال از سال 803ق. تا 805ق. شد.<ref>اتحاف الوری، ج3، ص421-423</ref>


آورده‌اند که تیمور نیز پس از فتح شهر [[حلب]] و [[دمشق]]، جلسات علمی در زمینه مباحث دینی و کلامی با حضور دانشمندان آن سرزمین بر‌گزار کرد. نیز وی در شام با [[ابن خلدون]] دیدار داشت و از دانش سرشار او شگفت‌زده شد.<ref>عجائب المقدور، ص141؛ تاریخ اجتماعی ایران، ج3، ص474</ref>
آورده‌اند که تیمور نیز پس از فتح شهر [[حلب]] و [[دمشق]]، جلسات علمی در زمینه مباحث دینی و کلامی با حضور دانشمندان آن سرزمین بر‌گزار کرد. نیز وی در شام با [[ابن‌خلدون]] دیدار داشت و از دانش سرشار او شگفت‌زده شد.<ref>عجائب المقدور، ص141</ref><ref>تاریخ اجتماعی ایران، ج3، ص474</ref>


در پی پیروزی‌های چشمگیر تیمور، [[سلطان فرج]] پادشاه مملوکی مصر (حک: 801-815ق.)  با تیمور روابطی دوستانه برقرار کرد و دستور داد تا به نام او افزون بر شام، در مصر نیز خطبه بخوانند و سکه ضرب کنند.<ref>تاریخ حبیب السیر، ج4، ص514؛ تاریخ ایران از آغاز تا انقراض سلسله قاجاریه، ص637</ref>
در پی پیروزی‌های چشمگیر تیمور، [[سلطان فرج]] پادشاه مملوکی مصر (حک: 801-815ق.)  با تیمور روابطی دوستانه برقرار کرد و دستور داد تا به نام او افزون بر شام، در مصر نیز خطبه بخوانند و سکه ضرب کنند.<ref>تاریخ حبیب السیر، ج4، ص514</ref><ref>تاریخ ایران از آغاز تا انقراض سلسله قاجاریه، ص637</ref>


بر پایه گزارشی، در 16 ذی‌قعده سال 807ق. شایع شد که [[محمل عراقی]] همراه پسر تیمور با لشکری در حال ورود به [[حجاز]] هستند. از این رو، [[شریف حسن بن عجلان]]، امیر مکه، برای استقبال آماده شد و پس از تفحص آشکار شد که محمل عراقی بدون سپاه وارد شده و تیمور آنان را از [[بغداد]] تجهیز کرده است.<ref>اتحاف الوری، ج3، ص444</ref>
بر پایه گزارشی، در 16 ذی‌قعده سال 807ق. شایع شد که [[محمل عراقی]] همراه پسر تیمور با لشکری در حال ورود به [[حجاز]] هستند. از این رو، [[شریف حسن بن عجلان]]، امیر مکه، برای استقبال آماده شد و پس از تفحص آشکار شد که محمل عراقی بدون سپاه وارد شده و تیمور آنان را از [[بغداد]] تجهیز کرده است.<ref>اتحاف الوری، ج3، ص444</ref>
خط ۹۹: خط ۹۸:


===تأمین پرده کعبه===
===تأمین پرده کعبه===
از دیگر کوشش‌های مهم شاهرخ در حرمین، فراهم کردن و فرستادن [[پرده کعبه|جامه کعبه]] بود. او مکاتباتی با حاکمان مصر داشت تا به آرزوی خود جامه عمل بپوشاند؛ زیرا فراهم‌سازی و ارسال [[پرده کعبه|پرده خانه خدا]] تا آن روزگار در انحصار پادشاهان مصر بود. سلطان مصر پس از دریافت نامه شاهرخ، قضات را گرد آورد و درباره نذر شاهرخ برای ارسال جامه کعبه با آنان رایزنی نمود و قاضی القضاة با این خواسته موافقت نکرد.<ref>النجوم الزاهره، ج15، ص49-50</ref>
از دیگر کوشش‌های مهم شاهرخ در حرمین، فراهم کردن و فرستادن [[جامه کعبه]] بود. او مکاتباتی با حاکمان مصر داشت تا به آرزوی خود جامه عمل بپوشاند؛ زیرا فراهم‌سازی و ارسال [[پرده کعبه|پرده خانه خدا]] تا آن روزگار در انحصار پادشاهان مصر بود. سلطان مصر پس از دریافت نامه شاهرخ، قضات را گرد آورد و درباره نذر شاهرخ برای ارسال جامه کعبه با آنان رایزنی نمود و قاضی القضاة با این خواسته موافقت نکرد.<ref>النجوم الزاهره، ج15، ص49-50</ref>


شماری از منابع از نامه‌نگاری‌ مکرر شاهرخ تیموری با ملک اشرف برای دریافت اجازه برای فرستادن جامه کعبه، گزارش داده و آورده‌اند که سلطان مصر هر بار در پاسخ، انحصار این امر به مصریان را یادآور می‌شد.<ref>النجوم الزاهره، ج15، ص49-50، 53</ref>
شماری از منابع از نامه‌نگاری‌ مکرر شاهرخ تیموری با ملک اشرف برای دریافت اجازه برای فرستادن جامه کعبه، گزارش داده و آورده‌اند که سلطان مصر هر بار در پاسخ، انحصار این امر به مصریان را یادآور می‌شد.<ref>النجوم الزاهره، ج15، ص49-50، 53</ref>


====انتقاد از سلطان مصر====
====انتقاد از سلطان مصر====
شاهرخ در نامه‌ای دیگر با نکوهش سلطان مصر برسبای مملوکی برای رشوه ستاندن از قضات و گرفتن مالیات ([[عشور]]) از بازرگانان بندر [[جده]]، او را تهدید کرد و از سفر خود برای زیارت [[بیت‌المقدس]] گزارش داد؛ اما سلطان مصر به نامه او اعتنا نکرد.<ref>النجوم الزاهره، ج15، ص60</ref>  
شاهرخ در نامه‌ای دیگر با نکوهش سلطان مصر برسبای مملوکی برای رشوه ستاندن از قضات و گرفتن مالیات ([[عشور]]) از بازرگانان بندر [[جده]]، او را تهدید کرد و از سفر خود برای زیارت [[بیت‌المقدس]] گزارش داد؛ اما سلطان مصر به نامه او اعتنا نکرد.<ref>النجوم الزاهره، ج15، ص60</ref>با درگذشت اشرف به سال 841ق. و روی کار آمدن [[ملک ظاهر]] ([[جقمق]]) روابط حکومت مصر با شاهرخ تیموری بهبود یافت و زمینه ارسال پرده کعبه فراهم شد.<ref>اتحاف الوری، ج4، ص238</ref><ref>جامع مفیدی، ج3، ص156</ref><ref>تاریخ منتظم ناصری، ج2، ص695</ref>


====بهبود روابط====
====بهبود روابط====
با درگذشت اشرف به سال 841ق. و روی کار آمدن [[ملک ظاهر]] ([[جقمق]]) روابط حکومت مصر با شاهرخ تیموری بهبود یافت و زمینه ارسال [[پرده کعبه]] فراهم شد.<ref>اتحاف الوری، ج4، ص238؛ جامع مفیدی، ج3، ص156؛ تاریخ منتظم ناصری، ج2، ص695</ref>منابع از مکاتبات این دو سلطان یاد کرده‌اند.<ref>تاریخ منتظم ناصری، ج2، ص693</ref>
منابع از مکاتبات این دو سلطان یاد کرده‌اند.<ref>تاریخ منتظم ناصری، ج2، ص693</ref> بر پایه گزارشی، سلطان مصر در نامه‏‌ای از شاهرخ خواسته بود با ارسال کتاب‌های [[تاویلات اهل سنت]] از [[شیخ ابومنصور ماتریدی]]، [[تفسیر کبیر]] [[امام فخر رازی|امام فخرالدین]]، [[شرح تلخیص جامع]] از [[خواجه مسعود حجازی]]، [[شرح کشاف]] [[مولانا علاءالدین پهلوان]]، و [[شرح روضه]] در [[مذهب شافعی]]، به سفیر وی اجازه دیدار از شهرهای [[شیراز]]، [[اصفهان]]، [[یزد]] و [[کاشان]] داده شود. شاهرخ با پذیرش خواسته‌های سلطان مصر، هدایایی گرانبها همراه نماینده خود مولانا حسام‌الدین مبارک شاه به مصر فرستاد. با مرگ حسام در میان راه، فرزندش امیر رحیم، نامه و هدایای شاهرخ را به سلطان مصر تقدیم کرد.<ref>مطلع سعدین، ج4، ص486</ref><ref>تاریخ روضة الصفا، بخش2، ج6، ص5439</ref>
بر پایه گزارشی، سلطان مصر در نامه‏‌ای از شاهرخ خواسته بود با ارسال کتاب‌های تاویلات اهل سنت از شیخ ابومنصور ماتریدی، تفسیر کبیر امام فخرالدین، شرح تلخیص جامع از خواجه مسعود حجازی، شرح کشاف مولانا علاءالدین پهلوان، و شرح روضه در [[مذهب شافعی]]، به سفیر وی اجازه دیدار از شهرهای [[شیراز]]، [[اصفهان]]، [[یزد]] و [[کاشان]] داده شود. شاهرخ با پذیرش خواسته‌های سلطان مصر، هدایایی گرانبها همراه نماینده خود مولانا حسام‌الدین مبارک شاه به مصر فرستاد. با مرگ حسام در میان راه، فرزندش امیر رحیم، نامه و هدایای شاهرخ را به سلطان مصر تقدیم کرد.<ref>مطلع سعدین، ج4، ص486؛ تاریخ روضة الصفا، بخش2، ج6، ص5439</ref>


====درخواست دوباره اجازه تأمین پرده کعبه====
====درخواست دوباره اجازه تأمین پرده کعبه====
شاهرخ به سال 843ق. سفیری به نام [[سید شمس‌الدین محمد زمزمی]] را به مصر اعزام کرد تا درخواست خود برای زیارت خانه خدا و تهیه جامه کعبه را با سلطان مصر ملک ظاهر در میان بگذارد. او در پاسخ، با فرستادن هدایایی، شاهرخ را مخیر کرد تا هر هنگام که بخواهد، [[حج]] انجام دهد.
شاهرخ به سال 843ق. سفیری به نام [[سید شمس‌الدین محمد زمزمی]] را به مصر اعزام کرد تا درخواست خود برای زیارت خانه خدا و تهیه جامه کعبه را با سلطان مصر ملک ظاهر در میان بگذارد. او در پاسخ، با فرستادن هدایایی، شاهرخ را مخیر کرد تا هر هنگام که بخواهد، [[حج]] انجام دهد. برخی درخواست شاهرخ و موافقت سلطان مصر را به سال 855ق. دانسته‌اند.<ref>اتحاف الوری، ج4، ص13</ref> در پی آن، شاهرخ به سال 847ق. قصد سفر حج کرد و شیخ نورالدین محمد مرشدی و مولانا شمس‌الدین محمد ابهری را برای همراهی با خود انتخاب نمود.
برخی درخواست شاهرخ و موافقت سلطان مصر را به سال 855ق. دانسته‌اند.<ref>اتحاف الوری، ج4، ص13</ref> در پی آن، شاهرخ به سال 847ق. قصد سفر حج کرد و شیخ نورالدین محمد مرشدی و مولانا شمس‌الدین محمد ابهری را برای همراهی با خود انتخاب نمود.


====تحقق آرزوی دیرینه====
====تحقق آرزوی دیرینه====
خط ۱۱۹: خط ۱۱۶:
شماری از منابع از دستگیری نمایندگان اعزامی شاهرخ در مصر گزارش داده‌اند که در پی شایعه‌ ناخرسندی سلطان مصر از آنان صورت گرفت. همین سبب شد که همه اموال و دارایی‌های فرستادگان شاهرخ، جز صندوق جامه کعبه، را غارت کنند. سلطان مصر با عذرخواهی از سفرا، مبلغی در اختیارشان نهاد و آنان با فراهم کردن وسایل سفر، همراه [[کاروان حج]] به مکه رهسپار شدند. سرانجام هیئت اعزامی از سوی شاهرخ با گزاردن مناسک حج، جامه کعبه را برقامت خانه خدا پوشاندند و به [[خراسان]] برگشتند.
شماری از منابع از دستگیری نمایندگان اعزامی شاهرخ در مصر گزارش داده‌اند که در پی شایعه‌ ناخرسندی سلطان مصر از آنان صورت گرفت. همین سبب شد که همه اموال و دارایی‌های فرستادگان شاهرخ، جز صندوق جامه کعبه، را غارت کنند. سلطان مصر با عذرخواهی از سفرا، مبلغی در اختیارشان نهاد و آنان با فراهم کردن وسایل سفر، همراه [[کاروان حج]] به مکه رهسپار شدند. سرانجام هیئت اعزامی از سوی شاهرخ با گزاردن مناسک حج، جامه کعبه را برقامت خانه خدا پوشاندند و به [[خراسان]] برگشتند.


بدین ترتیب، جامه‌ای بافته شده در ایران و فرستاده شده از جانب سلطان حاکم بر ایران بر قامت [[کعبه]] پوشانده شد.<ref>تاریخ روضة الصفا، بخش2، ج6، ص54-53؛ مطلع سعدین، ج4، ص563</ref> این اقدام شاهرخ که به سال 848ق. و در شب [[عید قربان]] انجام گرفت، <ref>اتحاف الوری، ج4، ص238</ref> در تاریخ بازتاب فراوان داشته است. در کنار این اقدام، صدقات ارسالی شاهرخ نیز در میان اهل حرمین توزیع شد.<ref>التاریخ القویم، ج3، ص560</ref>
بدین ترتیب، جامه‌ای بافته شده در ایران و فرستاده شده از جانب سلطان حاکم بر ایران بر قامت [[کعبه]] پوشانده شد.<ref>تاریخ روضة الصفا، بخش2، ج6، ص54-53</ref><ref>مطلع سعدین، ج4، ص563</ref> این اقدام شاهرخ که به سال 848ق. و در شب [[عید قربان]] انجام گرفت، <ref>اتحاف الوری، ج4، ص238</ref> در تاریخ بازتاب فراوان داشته است. در کنار این اقدام، صدقات ارسالی شاهرخ نیز در میان اهل حرمین توزیع شد.<ref>التاریخ القویم، ج3، ص560</ref>




منابع، افزون بر این کاروان حج، از اعزام کاروان‌های دیگر در دوران تیموری در سال‌های 784 و 813 و 815ق. گزارش داده‌اند. این بیانگر روابط دوستانه تیموریان با دولت مملوکی مصر است.
منابع، افزون بر این کاروان حج، از اعزام کاروان‌های دیگر در دوران تیموری در سال‌های 784 و 813 و 815ق. گزارش داده‌اند. این بیانگر روابط دوستانه تیموریان با دولت مملوکی مصر است.


{|class="wikitable" style="margin-right:auto;margin-left:auto;"
{|class="wikitable" style="margin-right:auto;margin-left:auto;"
خط ۱۶۶: خط ۱۶۴:
|}
|}


==برای مطالعه بیشتر==
حج‌ از سقوط حکومت‌ ایلخا‌نا‌ن‌ تا‌ پا‌یا‌ن‌ حکومت‌ تیموریا‌ن‌، مهنا‌ز موسوی مقدم‌ تربتی‌، به‌ کوشش‌ سید محمود سا‌ما‌نی‌، حوزه‌ نما‌یندگی‌ ولی‌ فقیه‌ در امور حج‌ و زیا‌رت‌، موسسه‌ فرهنگی‌ هنری مشعر، تهران، ۱۳۹۳ش.
 
==پیوند به بیرون==
*[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1076419 مسأله راه حج در مناسبات حکومت های شرق و غرب ایران ( از غزنویان تا صفویه)، مقصودعلی صادقی، مجله تاریخ نامه ایران بعد از اسلام، بهار و تابستان 1393 - شماره 8]
* [https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1085619 تاریخ اجتماعی شیعیان ایران در دوره تیموریان با تأکید بر آداب و رسوم مذهبی، مهدی یکه خانی، مجله فرهنگ پژوهش، بهار 1392 - شماره 13]
* [https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1090417 گمانه زنی هایی در باب علل گرایش تیموریان به تشیع، مسعود بیات، مجله شیعه شناسی، پاییز 1392 - شماره 43]
 
==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
خط ۱۸۳: خط ۱۷۴:
{{دانشنامه
{{دانشنامه


  | آدرس = http://hzrc.ac.ir/post/7422/%d8%aa%d9%8a%d9%85%d9%88%d8%b1%d9%8a%d8%a7%d9%86
  | آدرس = http://phz.hajj.ir/422/7422


  | عنوان = تیموریان
  | عنوان = تیموریان
لطفاً توجه داشته‌باشید که همهٔ مشارکت‌ها در ویکی حج منتشرشده تحت Creative Commons Attribution-NonCommercial-ShareAlike در نظر گرفته‌می‌شوند (برای جزئیات بیش‌تر ویکی حج:حق تکثیر را ببینید). اگر نمی‌خواهید نوشته‌هایتان بی‌رحمانه ویرایش و توزیع شوند؛ بنابراین، آنها را اینجا ارائه نکنید.
شما همچنین به ما تعهد می‌کنید که خودتان این را نوشته‌اید یا آن را از یک منبع با مالکیت عمومی یا مشابه آزاد آن برداشته‌اید (برای جزئیات بیش‌تر ویکی حج:حق تکثیر را ببینید). کارهای دارای حق تکثیر را بدون اجازه ارائه نکنید!
لغو راهنمای ویرایش‌کردن (در پنجرهٔ تازه باز می‌شود)