در حال ویرایش جعفر بن ابی طالب
این ویرایش را میتوان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که میخواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثیسازی ویرایش را به پایان ببرید.
نسخهٔ فعلی | متن شما | ||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''جعفر بن ابیطالب'''، پسر عموی [[حضرت محمد(ص)]]، سرپرست مهاجران به حبشه و از فرماندهان شهید در [[سریه مؤته]] است. | |||
'''جعفر بن ابیطالب''' | |||
==تولد و کودکی== | ==تولد و کودکی== | ||
جعفر، | جعفر، با کنیه ابوعبدالله<ref>الطبقات، ج4، ص25؛ انساب الاشراف، ج1، ص225.</ref> و متولد [[مکه]]،<ref>الاستیعاب، ج1، ص242.</ref> فرزند [[ابوطالب]] و [[فاطمه بنت اسد]] است. جد اعلای پدری او و پدربزرگ مادری او «هاشم» است؛ از این رو، از دو طرف [[بنیهاشم|هاشمیتبار]] است.<ref>المحبر، ص457.</ref> بر پایه قول مشهور، سن جعفر ده سال بزرگتر از برادرش [[امام علی(ع)]] است؛<ref>الطبقات، ج1، ص97؛ الاستیعاب، ج1، ص242.</ref> از این رو، زمان تولد او بیست سال پس از عام الفیل، حدود سال ۵۹۰م. بوده است. | ||
جعفر به دلیل شرایط سخت اقتصادی و عیالواری پدرش، به پیشنهاد [[حضرت محمد(ص)]] بخشی از نوجوانی خود را تا زمان [[اسلام]] آوردن، تحت کفالت عمویش عباس<ref>السیرة النبویه، ج1، ص246؛ تاریخ الطبری، ج2، ص313.</ref> و به نقلی، تحت کفالت عمویش حمزه به سر برد.<ref>الاستغاثه، ج2، ص30؛ مناقب، ج2، ص27؛ بحار الانوار، ج38، ص254، 295.</ref> | |||
به | |||
==اسلام آوردن== | ==اسلام آوردن== | ||
جعفر هنگام [[بعثت]] [[حضرت محمد(ص)]] حدود بیست سال داشت و از نخستین کسانی بود که [[اسلام]] آورد. برخی وی را سومین مرد مسلمان دانستهاند<ref>سیر اعلام النبلاء، ج1، ص216؛ تهذیب الکمال، ج5، ص52.</ref> که پس از [[امام علی(ع)]] و [[زید بن حارثه]] در سال نخست بعثت ایمان آورد.<ref>مقاتل الطالبیین، ص32؛ مناقب، ج2، ص27؛ اسد الغابه، ج1، ص341.</ref> به نقل ابوالفرج، اسلام آوردن جعفر در سال نخست بعثت مورد اتفاق بوده<ref>مقاتل الطالبیین، ص32.</ref> و بر پایه خبری او اندکی پس از برادرش امام علی(ع) مسلمان شد.<ref>اسد الغابه، ج1، ص341.</ref> بر پایه گزارشی، جعفر به همراه علی(ع) و با اقتدای به حضرت محمد(ص) نخستین نماز جماعت در اسلام را اقامه کرده و در این اقدام، پدرش ابوطالب مشوق وی بود.<ref>تاریخ دمشق، ج 54، ص165؛ مناقب، ج1، ص301؛ اسد الغابه، ج1، ص341.</ref> بر پایه اخبار دیگری، جعفر در آغاز دعوت علنی و در یوم الانذار<ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص28.</ref> مسلمان شد و بیست و ششمین<ref>الاصابه، ج1، ص592.</ref>یا سیامین<ref>تاریخ الاسلام، ج1، ص139.</ref> یا سی و دومین<ref>اسد الغابه، ج1، ص341؛ سیر اعلام النبلاء، ج1، ص216؛ الاصابه، ج1، ص592.</ref> مسلمان بود. | |||
==هجرت به حبشه== | ==هجرت به حبشه== | ||
===سرپرستی مهاجران=== | ===سرپرستی مهاجران=== | ||
جعفر در هجرت دومِ<ref>الطبقات، ج4، ص25؛ انساب الاشراف، ج1، ص225.</ref>مسلمانان به حبشه<ref group="یادداشت">سال چهارم یا پنجم [[بعثت]].</ref> سرپرستی مسلمانان مهاجر را بر عهده داشت.<ref>الطبقات، ج4، ص25؛ سیر اعلام النبلاء، ج1، ص206.</ref> بعدها | جعفر در هجرت دومِ<ref>الطبقات، ج4، ص25؛ انساب الاشراف، ج1، ص225.</ref>مسلمانان به حبشه<ref group="یادداشت">سال چهارم یا پنجم [[بعثت]].</ref> سرپرستی مسلمانان مهاجر را بر عهده داشت.<ref>الطبقات، ج4، ص25؛ سیر اعلام النبلاء، ج1، ص206.</ref> بعدها پیامبر(ص) طی نامهای که با عمرو بن امیه ضَمری برای نجاشی فرستاد، از وی خواسته بود تا به اوضاع جعفر و دیگر مسلمانان مهاجر رسیدگی کند.<ref>تاریخ الطبری، ج2، ص652.</ref> جعفر را میتوان نخستین مدافع و مبلغ اسلام در خارج از [[جزیرة العرب]] دانست. در این هجرت همسر او [[اسماء بنت عمیس]] خثعمی نیز حضور داشت.<ref>الطبقات، ج4، ص25.</ref> برخی مفسران، نزول آیه دهم سوره زمر را<ref group="یادداشت">{{آیه|وَأَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةٌ إِنَّمَا يُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَيْرِ حِسَابٍ | ||
}} | |||
و زمين خدا گسترده است [بر شماست از سرزمينى كه دچار مضيقه دينى هستيد به سرزمينى ديگر مهاجرت كنيد] فقط شكيبايان پاداششان را كامل و بدون حساب دريافت خواهند كرد.</ref> در شأن جعفر و مهاجران حبشه دانستهاند.<ref>تفسیر بغوی، ج4، ص74؛ تفسیر قرطبی، ج15، ص240؛ مبهمات القرآن، ج2، ص438.</ref> | |||
===تبیین اسلام برای نجاشی=== | ===تبیین اسلام برای نجاشی=== | ||
نمایندگان قریش، با دادن هدایایی به نجاشی پادشاه حبشه، از او خواستند مسلمانان را به | نمایندگان قریش، با دادن هدایایی به نجاشی پادشاه حبشه، از او خواستند مسلمانان را به مکه بازگرداند.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص335-336.</ref> به نقل [[عبدالله بن عباس|ابنعباس]]، نجاشی از مهاجران مسلمان خواست که آیاتی از قرآن را برای او بخوانند، جعفر<ref>الطبقات، ج4، ص93؛ تفسیر قمی، ج1، ص176-177.</ref> آیاتی از سوره مریم درباره [[حضرت عیسی(ع)]] و مادرش را خواند که موجب گریه نجاشی، کشیشان و راهبان شد. قرآن<ref>سوره مائده (۵)، آیات ۸۲–۸۶؛</ref> نیز به این جریان اشاره کرده است.<ref>تاریخ یعقوبی، ج 2، ص29؛ اسباب النزول، واحدی 205-206؛ تفسیر قرطبی، ج6، ص255.</ref> بر پایه نقلی، نجاشی مسلمانان را حزب ابراهیم خطاب کرد و با بیاعتنایی به اعتراض فرستادگان قریش که خود را حزب ابراهیم دانستند، آنان را با هدایایشان بازگرداند. قرآن<ref group="یادداشت">{{آیه|إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْرَاهِيمَ لَلَّذِينَ اتَّبَعُوهُ وَهَذَا النَّبِيُّ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَاللَّهُ وَلِيُّ الْمُؤْمِنِينَ | ||
}} | |||
مسلماً نزديك ترين مردم به ابراهيم [از جهت پيوند و انتساب معنوى] كسانى اند كه [از روى حقيقت] از او پيروى كردند، و اين پيامبر و كسانى كه [به او] ايمان آوردهاند [از همه به او نزديكترند] و خدا ياور و سرپرست مؤمنان است.</ref><ref>آل عمران (۳)، آیة ۶۸؛ ترجمه قرآن (انصاریان)، ص۵۸.</ref> پس از بیان این جریان، بر ایمان جعفر و دیگر مهاجران گواهی داده است.<ref>اسباب النزول، ص111.</ref> | مسلماً نزديك ترين مردم به ابراهيم [از جهت پيوند و انتساب معنوى] كسانى اند كه [از روى حقيقت] از او پيروى كردند، و اين پيامبر و كسانى كه [به او] ايمان آوردهاند [از همه به او نزديكترند] و خدا ياور و سرپرست مؤمنان است.</ref><ref>آل عمران (۳)، آیة ۶۸؛ ترجمه قرآن (انصاریان)، ص۵۸.</ref> پس از بیان این جریان، بر ایمان جعفر و دیگر مهاجران گواهی داده است.<ref>اسباب النزول، ص111.</ref> | ||
===فعالیتهای فرهنگی=== | ===فعالیتهای فرهنگی=== | ||
بر پایه | بر پایه اخباری با فعالیت جعفر، شماری از حبشیان اسلام آوردند و بعدها به همراه او به [[مدینه]] آمدند.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص225؛ الاستیعاب، ج1، ص242.</ref> به باور برخی مفسران، قرآن<ref group="یادداشت">{{آیه|لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الْيَهُودَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَوَدَّةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ قَالُوا إِنَّا نَصَارَى ذَلِكَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّيسِينَ وَرُهْبَانًا وَأَنَّهُمْ لَا يَسْتَكْبِرُونَ | ||
}} | |||
مسلّماً يهوديان و كسانى را كه شرك ورزيدهاند، دشمنترين مردم نسبت به مؤمنان خواهى يافت؛ و قطعاً كسانى را كه گفتند: «ما نصرانى هستيم»، نزديكترين مردم در دوستى با مؤمنان خواهى يافت، زيرا برخى از آنان دانشمندان و رهبانانى اند كه تكبر نمىورزند.</ref><ref>سوره مائده (۵)، آیه ۸۲؛ ترجمه قرآن (فولادوند)، ص۱۲۱.</ref> به این تازهمسلمانان اشاره کرده است.<ref>التبیان، ج3، ص613.</ref> برخی از مفسران، شمار آنها را ۴۰ نفر دانسته و آیه ۱۲۱ سوره بقره را<ref group="یادداشت">{{آیه|الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَتْلُونَهُ حَقَّ تِلَاوَتِهِ أُولَئِكَ يُؤْمِنُونَ بِهِ | |||
}} | |||
كسانى كه كتاب [آسمانى] به آنان دادهايم، آن را به طورى كه شايسته آن است [با تدبّر و به قصد عمل كردن] مىخوانند.</ref> در شأن آنها دانستهاند.<ref>مجمع البیان، ج 1، ص374؛ اسباب النزول، ص43.</ref> برخی نیز آیههای ۵۲ تا ۵۵ سوره قصص را در شأن آنها معرفی کردهاند.<ref>التبیان، ج8، ص162-163؛ مجمع البیان، ج 9، ص367، تفسیر قرطبی، ج 13، ص296.</ref> | |||
آیة ۴۱ نحل/۱۶ نیز دربارة جعفر، امام علی(ع) و برخی دیگر نازل شده که به خاطر ستمدیدگی در راه خدا و هجرت در دنیا و آخرت دارای پاداشند.<ref>شواهد التنزیل، ج 1، ص431.</ref> | |||
==بازگشت به مدینه== | ==بازگشت به مدینه== | ||
جعفر در سال هفتم هجرت از حبشه به | جعفر در سال هفتم هجرت از حبشه به مدینه بازگشت.<ref>الطبقات، ج4، ص25؛ تاریخ الطبری، ج11، ص459.</ref> با رسیدن جعفر، [[حضرت محمد(ص)]] پیشانی او را بوسید و چون آمدن جعفر با فتح خیبر همزمان شده بود، فرمود نمیدانم به کدامیک از این دو «آمدن جعفر» یا «پیروزی در خیبر» مسرور شوم.<ref>السیرة النبویه، ج2، ص359؛ الطبقات، ج4، ص25 - 26؛ انساب الاشراف، ج1، ص225.</ref> پیامبر(ص) نماز جعفر طیار را به او آموزش داد<ref>الکافی، ج3، ص465؛ من لایحضره الفقیه، ج1، ص552.</ref> و ضمن اختصاص بخشی از غنایم خیبر به جعفر،<ref>الطبقات، ج4، ص.26</ref> خانهای نزدیک [[مسجد النبی(ص)|مسجد نبوی(ع)]] در اختیارش قرار داد. او جعفر را همانند دیگر مهاجران به حبشه، «صاحب الهجرتین» نامید.<ref>انساب الاشراف، ج2، ص299.</ref> | ||
جعفر در همین سال در [[عمرة القضا]]، از سوی حضرت محمد(ص) مأمور شد تا [[میمونه بنت حارث|میمونه دختر حارث]] بن حزن را برای وی خواستگاری کند.<ref>اتحاف الوری، ج1، ص475.</ref> | جعفر در همین سال در [[عمرة القضا]]، از سوی حضرت محمد(ص) مأمور شد تا [[میمونه بنت حارث|میمونه دختر حارث]] بن حزن را برای وی خواستگاری کند.<ref>اتحاف الوری، ج1، ص475.</ref> | ||
==سریه مؤته== | ==سریه مؤته== | ||
خط ۱۱۴: | خط ۴۷: | ||
===شهادت=== | ===شهادت=== | ||
جعفر پس از شهادت [[زید بن حارثه]]،<ref name=":0">السیرة النبویه، ج2، ص373؛ انساب الاشراف، ج1، ص487-488.</ref> پرچم را به دست گرفت و پس از رشادتهایی، در حالی که دو دستش قطع شده و زخمهای بسیاری برداشته بود، به شهادت رسید.<ref>الطبقات، ج4، ص28؛ انساب الاشراف، ج1، ص487؛ الاستیعاب، ج1، ص244-245.</ref> سن او هنگام شهادت حدود ۴۱ سال دانسته شده<ref name=":1">الاستیعاب، ج1، ص245؛ اسد الغابه، ج1، ص344؛ مقاتل الطالبیین، ص25.</ref> که با زمان تولد وی در بیست عام الفیل همخوانی دارد. البته در برخی منابع، سن وی را ۳۳، 34<ref>السیرة النبویه، ج2، ص378؛ مقاتل الطالبیین، ص32.</ref> و39<ref>البدایة و النهایه، ج 4، ص256.</ref> سال نیز ثبت کرده و برخی مورد اخیر را تقویت کردهاند.<ref>البدایة و النهایه، ج 4، ص256.</ref> جعفر را نخستین شهید از خاندان | جعفر پس از شهادت [[زید بن حارثه]]،<ref name=":0">السیرة النبویه، ج2، ص373؛ انساب الاشراف، ج1، ص487-488.</ref> پرچم را به دست گرفت و پس از رشادتهایی، در حالی که دو دستش قطع شده و زخمهای بسیاری برداشته بود، به شهادت رسید.<ref>الطبقات، ج4، ص28؛ انساب الاشراف، ج1، ص487؛ الاستیعاب، ج1، ص244-245.</ref> سن او هنگام شهادت حدود ۴۱ سال دانسته شده<ref name=":1">الاستیعاب، ج1، ص245؛ اسد الغابه، ج1، ص344؛ مقاتل الطالبیین، ص25.</ref> که با زمان تولد وی در بیست عام الفیل همخوانی دارد. البته در برخی منابع، سن وی را ۳۳، 34<ref>السیرة النبویه، ج2، ص378؛ مقاتل الطالبیین، ص32.</ref> و39<ref>البدایة و النهایه، ج 4، ص256.</ref> سال نیز ثبت کرده و برخی مورد اخیر را تقویت کردهاند.<ref>البدایة و النهایه، ج 4، ص256.</ref> جعفر را نخستین شهید از خاندان ابوطالب دانستهاند.<ref name=":1" /> | ||
به فرموده پیامبر، خداوند به جای دو دست جعفر که در این نبرد قطع شد، به وی دو بال عطا کردکه با آنها در بهشت هرجا که خواهد پرواز کند.<ref>الطبقات، ج4، ص28 - 29؛ انساب الاشراف، ج1، ص487؛ مقاتل الطالبیین، ص34.</ref> لقب طیار و ذوالجناحین برای جعفر، برگرفته از این سخن پیامبر(ص) است.<ref>انساب الاشراف، ج2، ص298؛ تاریخ دمشق، ج19، ص368.</ref> درباره این لقب وجه تسمیه دیگری هم ذکر شده است.<ref>تاریخ دمشق، ج54، ص165.</ref> | |||
بر پایه روایتی، منظور از شهدا در آیة ۶۹ نساء/۴ جعفر و حمزهاند که در کنار پیامبران، صدیقان و صالحان از نعمت الهی برخوردارند.<ref>تفسیر فرات الکوفی، ص113؛ التبیان، ج5، ص318؛ شواهد التنزیل، ج1، ص196.</ref> | |||
===گریه پیامبر(ص)=== | ===گریه پیامبر(ص)=== | ||
حضرت محمد(ص)، با آگاه شدن از شهادت جعفر، گریست و ضمن اعلام خبر شهادت او و دیگر شهیدان به دلجویی از همسر و فرزندان جعفر پرداخت و برای آنان دعا کرد.<ref>تاریخ دمشق، ج27، ص254-258؛ سبل الهدی، ج11، ص108 | حضرت محمد(ص)، با آگاه شدن از شهادت جعفر، گریست و ضمن اعلام خبر شهادت او و دیگر شهیدان به دلجویی از همسر و فرزندان جعفر پرداخت و برای آنان دعا کرد.<ref>تاریخ دمشق، ج27، ص254-258؛ سبل الهدی، ج11، ص108.</ref> وی مسلمانان را به گریه بر جعفر سفارش کرد<ref>السیرة النبویه، ج2، ص380 - 381؛ الطبقات، ج4، ص29-30؛ انساب الاشراف، ج1، ص488.</ref> و از اطرافیان خود خواست تا غذای خانواده داغدیده جعفر را تهیه کنند که به مدت سه روز تهیه شد.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص488؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص66.</ref> بر پایه نقلی، پیامبر(ص) سر فرزندان جعفر را تراشید.<ref>الاستیعاب، ج3، ص1367.</ref> | ||
[[حضرت فاطمه(س)]]، برای شهادت جعفر شیون و زاری کرد.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص488؛ الاستیعاب، ج1، ص243؛ اسد الغابه، ج1، ص343.</ref> و [[حسان بن ثابت]] و دیگران نیز در رثای جعفر اشعاری سرودند.<ref>السیرة النبویه، ج2، ص386 - 387؛ مقاتل الطالبیین، ص32 – 33؛ تاریخ دمشق، ج72، ص129 - 130.</ref> | [[حضرت فاطمه(س)]]، برای شهادت جعفر شیون و زاری کرد.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص488؛ الاستیعاب، ج1، ص243؛ اسد الغابه، ج1، ص343.</ref> و [[حسان بن ثابت]] و دیگران نیز در رثای جعفر اشعاری سرودند.<ref>السیرة النبویه، ج2، ص386 - 387؛ مقاتل الطالبیین، ص32 – 33؛ تاریخ دمشق، ج72، ص129 - 130.</ref> | ||
==فضایل و مناقب== | ==فضایل و مناقب== | ||
===نزد پیامبر(ص)=== | ===نزد پیامبر(ص)=== | ||
او پس از مسلمان شدن، به دلیل دستگیری از نیازمندان، لقب | او پس از مسلمان شدن، به دلیل دستگیری از نیازمندان، لقب ابوالمساکین به معنای پدر بینوایان یافت.<ref>مقاتل الطالبیین، ص26؛ اسد الغابه، ج1، ص342؛ سیر اعلام النبلاء، ج1، ص217.</ref> برخی این لقب را از سوی حضرت محمد(ص) دانستهاند.<ref>اسد الغابه، ج1، ص342.</ref> پیامبر(ص) او را از لحاظ جسمی و اخلاقی شبیه خود میدانست<ref>الطبقات، ج4، ص26 - 27؛ انساب الاشراف، ج2، ص204؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص117.</ref> و او در کنار حمزه و [[امام علی(ع)]] بهترین مردم معرفی میکرد.<ref>مقاتل الطالبیین، ص34.</ref> وی آفرینش مردمان را از درختان گوناگون، ولی طینت خود و جعفر را یکی دانست.<ref>مقاتل الطالبیین، ص34 - 35؛ تاریخ دمشق، ج19، ص362؛ سیر اعلام النبلاء، ج1، ص214.</ref> | ||
بر پایه نقلی، حضرت محمد(ص) در غیاب او، بین جعفر و معاذ بن جبل عقد اخوت بست<ref>السیرة النبویه، ج1، ص505؛ البدایة و النهایه، ج3، ص226.</ref> و سهمی از غنایم [[غزوه بدر|جنگ بدر]] را برای جعفر که در آن زمان در حبشه بود، کنار گذاشت.<ref>سیر اعلام النبلاء، ج1، ص216.</ref> | بر پایه نقلی، حضرت محمد(ص) در غیاب او، بین جعفر و معاذ بن جبل عقد اخوت بست<ref>السیرة النبویه، ج1، ص505؛ البدایة و النهایه، ج3، ص226.</ref> و سهمی از غنایم [[غزوه بدر|جنگ بدر]] را برای جعفر که در آن زمان در حبشه بود، کنار گذاشت.<ref>سیر اعلام النبلاء، ج1، ص216.</ref> | ||
===نزد امامان(ع)=== | ===نزد امامان(ع)=== | ||
[[امام علی(ع)]] فرزندان جعفر را اکرام | [[امام علی(ع)]] فرزندان جعفر را اکرام میکرد چنانکه به نقل عبدالله پسر جعفر، هر گاه وی از عمویش علی(ع) چیزی میخواست، او را به حق جعفر قسم میداد و او با درخواستش موافق میشد.<ref>الاستیعاب، ج1، ص244؛ اسد الغابه، ج1، ص344؛ سیر اعلام النبلاء، ج1، ص20.</ref> امام علی(ع) دختر خود، زینب را به ازدواج عبدالله بن جعفر درآورد.<ref>انساب الاشراف، ج2، ص29.</ref> [[امام حسین(ع)]] نیز در عاشورا، به جعفر افتخار کرد.<ref>الارشاد، ج2، ص96-97.</ref> | ||
===نزد اهل سنت و صحابه=== | ===نزد اهل سنت و صحابه=== | ||
جعفر در منابع [[اهل سنت]]، با توصیفهایی مانند خطیب توانا، سرداری برجسته و شجاع، با سخاوت و آگاه به مسائل دینی یاد شده است.<ref>نک: دانشنامه جهان اسلام، ج10، ص407.</ref> [[ابوهریره]] نیز روایاتی از بخشندگیهای جعفر و فضل و شرافت او نقل کرده است.<ref>الطبقات، ج4، ص31؛ الاستیعاب، ج1، ص244؛ اسد الغابه، ج1، ص342.</ref> برخی اهل سنت، دایره شمول [[اهل بیت]] را، که از نظر | جعفر در منابع [[اهل سنت]]، با توصیفهایی مانند خطیب توانا، سرداری برجسته و شجاع، با سخاوت و آگاه به مسائل دینی یاد شده است.<ref>نک: دانشنامه جهان اسلام، ج10، ص407.</ref> [[ابوهریره]] نیز روایاتی از بخشندگیهای جعفر و فضل و شرافت او نقل کرده است.<ref>الطبقات، ج4، ص31؛ الاستیعاب، ج1، ص244؛ اسد الغابه، ج1، ص342.</ref> برخی اهل سنت، دایره شمول [[اهل بیت]] را، که از نظر شیعه بر معصومان(ع) اختصاص دارد گسترش داده و آل جعفر را نیز داخل در آن دانستهاند که صدقه بر آنان حرام است.<ref>بهجة النفوس، ج2، ص944؛ امتاع الاسماع، ج5، ص377؛ بحار الانوار، ج23، ص115.</ref> [[عبدالله بن عباس|ابن عباس]] در پاسخ پرسش فردی صحابی، که از اهل بیت پرسیده بود، هفت خصلت برای آنان برشمرد که یکی از آنها افتخارِ داشتن جعفر است که با دوبال در بهشت پرواز میکند.<ref>الارشاد، ج1، ص37؛ بحار الانوار، ج37، ص48.</ref> | ||
برخی | برخی صحابه همانند [[عمر بن خطاب|عمر]] و فرزندش عبدالله، عبدالله بن جعفر را «ابن ذی الجناحین» خطاب میکردند.<ref>اسد الغابه، ج1، ص344؛ سیر اعلام النبلاء، ج1، ص215؛ الاصابه، ج1، ص594.</ref> | ||
===در قرآن=== | |||
برخی مفسران ذیل بعضی آیههای قرآن، جعفر بن ابیطالب را مصداق ویژگیهای ذکر شده در آن آیات دانستهاند. برخی از آن ویژگیها و آیات چنیناند: | |||
*نام جعفر، همردیف مؤمنانی مانند [[حمزه]] و [[امام علی(ع)]] و الگویی برای اهل ایمان؛ در آیههای ۱۳ بقره،<ref>شواهد التنزیل، ج 1، ص93.</ref> ۵۴ انعام،<ref>تفسیر فرات الکوفی، ص134؛ شواهد التنزیل، ج1، ص261؛ مجمع البیان، ج 4، ص476.</ref> ۱۹ توبه و ۴۷ حجر<ref>شواهد التنزیل، ج1، ص414؛ البرهان، ج3، ص374.</ref> دانسته شده است. | |||
*جعفر مصداق مؤمنان راستین، در آیه ۱۵ حجرات<ref>شواهد التنزیل، ج 2، ص259.</ref> دانسته شده است. | |||
*او یکی از یاوران [دین] خدا، در آیه ۱۴ صف<ref>تفسیر قرطبی، ج 19، ص89؛ الدر المنثور، ج 6، ص214؛ البرهان، ج 5، ص369.</ref> معرفی شده است. | |||
*وی مصداق پرهیزکاران، در آیه ۳۴ انفال، دانسته شده که مانند امام علی(ع) و حمزه،<ref>شواهد التنزیل، ج 1، ص283.</ref> برخلاف مشرکان، شایستگی سرپرستی و اداره [[مسجدالحرام]] و [[کعبه]] را دارند.<ref>الکافی، ج 8، ص204؛ تفسیر قمی، ج 1، ص284؛ تفسیر عیاشی، ج 2، ص83.</ref> | |||
*جعفر بر پایه روایتی ذیل آیه ۳۳ احزاب، با امام علی(ع)، حمزه و عبیدة بن حارث همپیمان شده که در راه خدا و فرستادهاش وفادار بماند و به عهد خود وفا کرده است.<ref>الخصال، ص376؛ مجمع البیان، ج5، ص122؛ التبیان، ج 8، ص329؛ ج5، ص318.</ref> | |||
*مراد از اهل ایمان و عمل نیک در آیة ۲۱ جاثیه، حضرت محمد(ص) و [[اهل بیت]] او و جعفر دانسته شده است.<ref>شواهد التنزیل، ج 2، ص239؛ البرهان، ج5، ص29.</ref> | |||
*بر پایه روایتی از [[عبدالله بن عباس|ابن عباس]]، جعفر یکی از مصداقهای «رجال» در آیه ۴۶ اعراف است که در روز جزا بر جایگاههای اهل بهشت اشراف دارند.<ref>مجمع البیان، ج4، ص652؛ تفسیر قرطبی، ج7، ص212؛ روح المعانی، ج4، ص363.</ref> | |||
*بر پایه روایتی از [[ابوهریره]]، جعفر یکی از مصداقهای «اولیاء الله» در آیة ۶۲ یونس است که نام او در ردیف حضرت محمد(ص)، امام علی(ع)، حمزه و [[عقیل بن ابیطالب|عقیل]] آمده است.<ref>شواهد التنزیل، ج 1، ص354.</ref> | |||
*بر پایه روایتی از [[امام باقر(ع)]]، آیه ۴۰ حج درباره جعفر، امام علی(ع) و حمزه نازل شده<ref>تفسیر قمی، ج2، ص84؛ الکافی، ج8، ص338؛ شواهد التنزیل، ج1، ص521.</ref> که تنها به جرم استواری در ایمان از خانه و کاشانه خود رانده شدند. | |||
جعفر، راوی حدیث نبوی بود و از وی فرزندش عبدالله، ابوموسی اشعری و عمرو عاص روایت نقل کردهاند.<ref>اسد الغابه، ج1، ص342-343؛ التحفة اللطیفه، ج1، ص240.</ref> | |||
=== | ==فرزندان و نوادگان== | ||
بر پایه | جعفر در حبشه از اسماء بنت عمیس صاحب سه پسر به نامهای عبدالله، محمد و عون شد.<ref>الطبقات، ج8، ص219؛ انساب الاشراف، ج2، ص298؛ تاریخ دمشق، ج27، ص250.</ref> بر پایه گزارشی، محمد و عون در رویداد کربلا یا در صفین به شهادت رسیدند.<ref>انساب الاشراف، ج2، ص299.</ref> بر پایه سخن برخی محققان، محمد با امام علی(ع) به کوفه رفت و در نبرد صفین شهید شد و آن که در کربلا حضور داشت محمد بن عبدالله بن جعفر است.<ref>معجم رجال الحدیث، ج16، ص166.</ref> گفته شده قاسم بن محمد بن جعفر نیز در کربلا شهید شده است.<ref>معجم رجال الحدیث، ج15، ص50.</ref>نسل جعفر از عبدالله*تداوم یافت. وی نخستین فرزند مسلمانان در حبشه و در میان مسلمانان از جایگاه ویژهای برخوردار بود. به نقلی عون و محمد در جریان فتوحات در ایران در شوشتر به شهادت رسیدند.<ref>الاستیعاب، ج3، ص1247.</ref> از نسل جعفر کسانی از اصحاب و راویان ائمه (علیهمالسلام) بودند. داود بن قاسم بن اسحاق، اسماعیل بن عبدالله بن جعفر از تابعین و اصحاب امام سجاد(ع)، جعفر بن ابراهیم بن محمد، صالح بن منصور بن عبدالله و ابراهیم بن علی بن عبدالله از آن جملهاند.<ref>رجال النجاشی، ص110، 156، 175، 216، 225، 271و 352.</ref> | ||
برخی از نسل جعفر به امارت حرمین رسیدند. از آن جمله است: اسحاق بن محمد بن یوسف جعفری در سال ۲۷۱ق، موسی بن محمد بن یوسف پس از درگذشت اسحاق و سلیمان بن محمد بن یوسف که همگی در مدینه امارت داشتند.<ref>نک: تاریخ امراء المدینه، ص197- 198، 215 - 216.</ref> محمد بن حسن بن معاویه بن عبدالله نیز از سوی نفس زکیه* در سال ۱۴۵ والی مکه شد.<ref>اتحاف الوری، ج2، ص186-187.</ref> نسل جعفر به آل جعفر شهرت دارند. آنان موقوفاتی در حرمین داشته و در برخی سالها بر سر اداره آنها منازعه داشتند.<ref>تاریخ ابن خلدون، ج4، ص148.</ref> برخی از آنان در حضرموت ساکن شدند و با تیرههایی چون آل کده نزاعهایی داشتند.<ref>ادام القوت، ص559، 602- 605.</ref> در اُثیل میان بدر و صفراء؛ فرزندان جعفر چشمهای داشتند.<ref>الاماکن، ص8؛ وفاء الوفاء، ج4، ص8.</ref> | |||
== | ==اماکن منسوب به او== | ||
جعفر طیار در مکه خانهای داشت که ابن جبیر در سده ششم به وجود آن که در نزدیکی اقامتگاهش بوده، اشاره کرده اما مکان دقیق آن را مشخص نکرده است.<ref>رحلة ابن جبیر، ص83.</ref> همچنین فاسی با اشاره به مکانی در مکه که به محل تولد امام جعفر صادق(ع) شناخته میشده، گفته است که این مکان به محل تولد جعفر طیار نیز شناخته میشود.<ref>شفاء الغرام، ج1، ص360.</ref> جعفر در مدینه نیز خانهای داشت که رسول خدا(ص) طرح آن را ریخته بود.<ref>الدرة الثمینه، ص110؛ وفاء الوفاء، ج2، ص76.</ref> گویا این خانه در شرق خانه عباس بن عبدالمطلب و مشرف به ضلع جنوبی مسجد النبی قرار داشت.<ref>بیوت الصحابه، ص77.</ref> عمر بن خطّاب برای توسعه مسجد نبوی، نیمی از مساحت آن را به صد هزار (درهم) خریداری و به مسجد افزود.<ref>الدرة الثمینه، ص110؛ وفاء الوفاء، ج2، ص76.</ref> این اقدام به عثمان بن عفّان نیز نسبت داده شده است، لذا سمهودی احتمال داده است که هر یک از این دو خلیفه، نیمی از آن خانه را خریداری کرده و در توسعه خود به مسجد افزودهاند.<ref>وفاء الوفاء، ج2، ص76.</ref> | |||
این | |||
در | در برخی منابع شیعه، خطبهای از امیرالمؤمنین(ع) نقل شده است که در آن، امام(ع) الحاق خانة جعفر طیار در مدینه به مسجد پیامبر(ص) را از موارد مخالفت خلفای پیش از خود با سنّت پیامبر(ص) دانسته و بیرون آوردن خانه از فضای مسجد و بازگرداندن آن به دست وارثانش را آرزو کرده است.<ref>کتاب سلیم بن قیس، ص263؛ الاحتجاج، ج 1، ص392.</ref> بر اساس روایت دیگری از آن امام، تخریب خانه جعفر و افزودن آن به مسجد، به دست عمر بن خطاب و بدون پرداخت هیچ مبلغی به فرزندان جعفر صورت گرفته است.<ref>کتاب سلیم بن قیس، ص229.</ref> | ||
امروزه مزار جعفر طیار همچون سایر شهدای مؤته در شهرستانی به همین نام (مزار) در استان کَرک اردن قرار دارد و از مهمترین زیارتگاههای اردن به شمار میآید. نزدیک این زیارتگاه، مزار زید بن حارثه و عبدالله بن رواحه ـ از دیگر شهدای غزوة مؤته ـ واقع شده است.<ref>اوضح المسالک، ص547، 576؛ المعالم الاثیره، ص237.</ref> مورخان و جهانگردان مسلمان از دیرباز به قبر جعفر طیار اشاره کردهاند.<ref>نک: الاشارات، ص26؛ معجم البلدان، ج 5، ص220.</ref> دربارة تاریخ ساخت بنای اولیة زیارتگاه اطلاع دقیقی وجود ندارد. اما کتیبهای به خط کوفی از دورة فاطمی (حک: ۳۵۸–۵۶۷ ق) بر روی قبر باقی مانده که بیانگر اهتمام فاطمیان به این زیارتگاه است<ref>الموسم، ش4، ص1074، «الآثار الاسلامیه فی بلدتی مؤتة والمزار».</ref> که در نیمة دوم سدة هفتم نیز به دست ملک ظاهر بیبرس مملوکی توسعه یافته و اوقاف جدیدی به اوقاف آن افزوده شده است.<ref>الوافی بالوفیات، ج 10، ص213.</ref> بر اساس کتیبههای دیگری نیز از دورة مملوکی و عثمانی، بنای زیارتگاه در ۷۲۷ ق به دست بهادر بدری، نائب السلطنه (والی) مملوکی در شوبک و کرک، و در ۷۵۲ ق به دست شمسالدین هارونی در دورة پادشاه مملوکی الناصر محمد، و در ۱۳۳۱ ق به دست قهرمان سیفی افندی بازسازی و توسعه یافته است.<ref>الموسم، ش4، ص1074، «الآثار الاسلامیه فی بلدتی مؤته والمزار».</ref> | |||
در فاصلة ۱۹۳۰–۱۹۳۴ م، به دستور ملک عبدالله پادشاه اردن، ساختمان وسیعتری با سه گنبد و دو مناره در محل زیارتگاه جعفر طیار احداث گردید و دو گنبد کوچک نیز برروی قبر زید بن حارثه و عبدالله بن رواحه ساخته شد.<ref>الموسم، ش4، ص1074، «الآثار الاسلامیه فی بلدتی مؤته والمزار».</ref> در دهههای اخیر دولت اردن طرح توسعة جدیدی برای زیارتگاه جعفر طیار تصویب کرد و بر اساس این طرح، ساختمان جدید و وسیعتری در کنار ساختمان قبلی احداث شده است.<ref>نک: المنهاج، ش4، ص233-240، «مؤتة عراقة الماضی وروح ذی الجناحین».</ref> همچنین در سال ۱۴۲۰ ق برروی قبر جعفر طیار ضریح نقرهای مشبّک مربّعی از سوی محمد برهان الدین داعی مطلق فرقة اسماعیلیان بُهرة هند نصب شده که بدنة آن با نقوش و تزئینات و کتیبههایی به خط کوفی ـ که یادآور معماری دورة فاطمی مصر میباشد ـ آراسته شده است. | |||
علاوه بر قبر جعفر طیار در «مزار»، ویرانههای زیارتگاهی در روستای مؤته ـ محل وقوع غزوة مؤته ـ در ۱۲ کیلومتری شهر کرک وجود دارد که نزد اهالی به«مشهد» شناخته میشود و در واقع محل شهادت جعفر طیار دانسته شده است. قدمت بنا از دورة ایوبی (حک:۵۶۷–۶۴۷ق) یا مملوکی (حک:۶۴۷–۹۲۳ق) است؛ اما در گذر زمان ویران و به تلّی از سنگ و خاک تبدیل شده بود و تنها یک طاق سنگی از میان آن سر برآورده بود. در جریان کاوشهای باستانشناسی واحد آثار اسلامی وزارت اوقاف اردن در این محل، بقایای بنا بهطور کامل از زیر خاک بیرون آورده و مشخص شد که طاق باقیمانده، یکی از چهارطاق اصلی بنا است که بر فراز آن گنبدی برپا بوده است. همچنین این کاوشها نشان داد که بنای مشهد دارای محرابی در ضلع جنوبی و یک ورودی و اتاقهایی در ضلع شمالی بوده است. در میان اتاق یک قبر سنگی نمادین به نشانه محل شهادت جعفر طیار به چشم میخورد.<ref>الموسم، ش4، ص1072-1073، «الآثار الاسلامیه فی بلدتی مؤته والمزار».</ref> | |||
همچنین برای جعفر طیار مزارات متعدّدی نیز در کوهستانهای لاذقیه در مناطق ساحلی سوریه، از جمله در شهر صافیتا، در منطقه «خربة المعزه» (در جاده صافیتا ـ طرطوس)، در قله کوه جعفر طیار در منطقه «قسطل معاف» (در شمال لاذقیه) وجود دارد. بنای بیشتر این مزارات جدید است و قدمت آن از یک یا دو قرن فراتر نمیرود. ساختمان آنها عمدتاً از اتاقی ساده و گنبددار تشکیل شده است و قبور موجود در آنها معمولاً به ارتفاع یک متر یا بیشتر از کف مزار بالا آمده و با پارچههایی به رنگ سبز یا دیگر رنگها پوشیده شده است. از مشهورترینِ این مزارات، زیارتگاه معروف به«مقامات بنیهاشم» واقع در قلة یکی از بلندترین کوههای استان لاذقیه به نام کوه جعفر طیار (در ۲۰ کیلومتری شرق قَرداحه) است. بنای آن شامل چندین اتاق و گنبد در امتداد یکدیگر است که در داخل آن علاوه بر جعفر طیار، قبور نمادین چند تن از بنیهاشم از جمله حمزه سیدالشهداء و طالب و عقیل ـ فرزندان ابوطالب ـ وجود دارد.<ref>وقف میراث جاوید، ش76، ص118-119، «زیارتگاههای اهلبیت و اصحاب علیهمالسلام در سوریه».</ref> این زیارتگاه به دست شیخ خلیل بن معروف نُمَیله (م ۱۲۳۱ق) از مشایخ فرقه علویان، به اعتبار خوابی که دیده بود، ایجاد شده است. او در خواب جعفر طیار را دیده بود که به وی دستور ساخت این مزار را داده بود. | |||
برای جعفر | |||
اهالی مناطق ساحلی سوریه، که غالباً از پیروان فرقه علویان هستند، برای جعفر طیار تعبیر «المَلَک» (فرشته) را بهکار برده و از وی با نام «الملک جعفر الطیار» یاد میکنند. وجود مزارات نمادین متعدّد برای وی در این مناطق، نشاندهنده تقدس و محبوبیت بالای جعفر طیار نزد علویان و جایگاه ویژه وی در باورها و اعتقادات پیروان این فرقه است.<ref>وقف میراث جاوید، ش76، ص118، «زیارتگاههای اهلبیت و اصحاب علیهمالسلام در سوریه».</ref> شیخ سلیمان الاحمد (۱۲۸۸–۱۳۶۳ ق)، عالم علوی، در شرح بیتی از مکزون سنجاری (۵۸۳–۶۳۸ ق) که در آن به طالب، عقیل و جعفر، فرزندان ابوطالب اشاره شده است، نوشته است: به عقیل، در خشکی، و به جعفر، در دریا استغاثه میشود.<ref>نک: هفتآسمان، شماره 50، ص68-69، «بررسی اجمالی مزارات فرق شیعه در شام».</ref> | |||
اهالی مناطق ساحلی سوریه، که غالباً از پیروان فرقه علویان هستند، برای جعفر طیار تعبیر «المَلَک» | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
خط ۲۱۵: | خط ۱۲۱: | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
{{دانشنامه | {{دانشنامه | ||
| آدرس = http://hzrc.ac.ir/post/22067/جعفر-بن-ابی-طالب | | آدرس = http://hzrc.ac.ir/post/22067/جعفر-بن-ابی-طالب | ||
خط ۲۲۱: | خط ۱۲۷: | ||
| نویسنده = سیدمحمود سامانی، احمد خامهیار | | نویسنده = سیدمحمود سامانی، احمد خامهیار | ||
}} | }} | ||
* | * اتحاف الوری، عمر بن محمد بن فهد ( -۸۸۵ق.)، به کوشش عبدالکریم، مکه، جامعة ام القری، ۱۴۰۸ق. | ||
* | * الاحتجاج علی اهل اللجاج، احمد بن علی الطبرسی ( -۵۲۰ق.)، به کوشش سید محمد باقر موسوی خرسان، نجف، دارالنعمان، ۱۳۸۶ق. | ||
* | * ادام القوت فی ذکر بلدان حضر موت، عبدالرحمن بن عبیدالله السقاف، به کوشش محمد مصطفی باذیب و محمد ابوبکر الخطیب، بیروت، دارالمنهاج، ۱۴۲۵ق. | ||
* | * الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، شیخ مفید محمد بن محمد بن النعمان، شیخ مفید (۳۳۶-۴۱۳ق.)، تحقیق موسسه آل البیت لاحیاء التراث، بیروت، دارالمفید، ۱۴۱۴ق. | ||
* | * اسباب النزول، علی بن احمد الواحدی ( -۴۶۸ق.)، به کوشش کمال بسیونی زغلول، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۱ق. | ||
* | * لاستغاثه فی بدع الثلاثه، ابوالقاسم علی بن احمد الکوفی ( -۳۵۲ق.) بی جا، بی نا، بی تا. | ||
* | * الاستیعاب فی معرفه الاصحاب، یوسف بن عبدالله ابن عبدالبر (۳۶۸-۴۶۳ق.)، تحقیق علی محمد بجاوی، بیروت، دارالجیل، ۱۴۱۲ق. | ||
* | * اسد الغابه فی معرفه الصحابه، علی بن محمد ابن الاثیر (۵۵۵-۶۳۰ق.)، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۹ق. | ||
* | * الاشارات الی معرفه الزیارات، علی بن ابیبکر الهروی ( -۶۱۱ق.)، به کوشش علی عمر، قاهره، مکتبه الثقافه الدینیه، ۱۴۲۳ق. | ||
* | * الاصابه فی تمییز الصحابه، ابن حجر العسقلانی (۷۷۳-۸۵۲ق.)، به کوشش علی محمد معوض و عادل احمد عبدالموجود، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق. | ||
* | * الاماکن او ما اتفق لفظه و افترق مسماه من الامکنه، محمد بن موسی الحازمی ( -۵۸۴ق.). | ||
* | * امتاع الاسماع بما للنبی من الاحوال و الاموال و الحفدة و المتاع، احمد بن علی المقریزی ( -۸۴۵ق.) به کوشش محمد عبدالحمید النمیسی، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۲۰ق. | ||
* | * انساب الاشراف، احمد بن یحیی البلاذری ( -۲۷۹ق.)، تحقیق سهیل صادق زکار و ریاض زرکلی، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۷ق. | ||
* | * اوضح المسالک الی معرفه البلدان و الممالک، محمد بن علی البروسوی ( - ۹۹۷ ق)، به کوشش الرواضیه، بیروت، دارالغرب، ۱۴۲۷ق. | ||
* | * بحار الانوار الجامعه لدرر اخبار الائمه الاطهار، محمد باقر المجلسی (۱۰۳۷-۱۱۱۰ق.)، تصحیح محمد باقر بهبودی و سید ابراهیم میانجی و سید محمد مهدی موسوی خرسان، بیروت، داراحیاء التراث العربی و موسسه الوفاء، ۱۴۰۳ق. | ||
* | * البدایه و النهایه فی التاریخ، اسماعیل بن عمر بن کثیر (۷۰۰-۷۷۴ق.)، بیروت، مکتبه المعارف، ۱۴۱۱ق. | ||
* | * البرهان فی تفسیر القرآن، هاشم بن سلیمان البحرانی ( -۱۱۰۷ق.)، تهران، البعثه، ۱۴۱۵ق. | ||
* | * بهجة النفوس و الاسرار، عبدالله المرجانی ( -۶۹۹ق.)، به کوشش محمد عبدالوهاب، بیروت، دارالغرب الاسلامی، ۲۰۰۲م. | ||
* | * بیوت الصحابه حول المسجد النبوی الشریف، محمد الیاس عبدالغنی، مدینه، مرکز طیبه، ۱۴۱۷ق. | ||
* | * تاریخ ابن خلدون (العبر و دیوان المبتداء و الخبر فی ایام العرب و العجم و البربر و من عاصرهم من ذوی السلطان الاکبر)، عبدالرحمن بن محمد عبدالرحمن بن محمد ابن خلدون ( -۸۰۸ق.)، به کوشش خلیل شحاده و سهیل صادق زکار، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۸ق. | ||
* | * تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر، شمسالدین محمد بن احمد الذهبی ( -۷۴۸ق.)، به کوشش عمر عبدالسلام، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۴۱۰ق. | ||
* | * تاریخ الیعقوبی، احمد بن ابی یعقوب الیعقوبی ( -۲۹۲ق.)، بیروت، دار صادر، ۱۴۱۵ق. | ||
* | * تاریخ امراء المدینه المنوره۱ ه -۱۴۱۷ ه.، عارف احمد عبدالغنی، تهران، اقلیم، ۱۴۱۸ق. | ||
* | * تاریخ الطبری (تاریخ الامم و الملوک)، محمد بن جریر الطبری (۲۲۴-۳۱۰ق.)، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دار احیاء التراث العربی. | ||
* | * تاریخ مدینه دمشق، علی بن الحسن ابن عساکر ( -۵۷۱ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۵ق. | ||
* | * التبیان فی تفسیر القرآن، محمد بن حسن الطوسی (۳۸۵-۴۶۰ق.)، به کوشش احمد حبیب قصیر عاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۹۶۳م. | ||
* | * التحفة اللطیفه، شمسالدین محمد بن عبدالرحمن السخاوی ( -۹۰۲ق.)، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق. | ||
* | * تفسیر العیاشی، محمد بن مسعود العیاشی ( -۳۲۰ق.)، تحقیق سید هاشم رسولی محلاتی، تهران، مکتبه العلمیه الاسلامیه، ۱۳۸۰ق. | ||
* تفسیر القمی، علی بن ابراهیم قمی ( -۳۰۷ق.)، به کوشش سید طیب موسوی جزائری، قم، انتشارات دارالکتاب، ۱۴۰۴ق.. | |||
* معالم التنزیل فی التفسیر و التاویل (تفسیر البغوی)، الحسین بن مسعود البغوی (۵۱۶-۴۳۲ق.)، به کوشش خالد عبدالرحمن العک و مروان سوار، بیروت، دارالمعرفه، ۱۴۰۷ق. | |||
* | * تفسیر فرات الکوفی، فرات بن ابراهیم الکوفی ( -۳۰۷ق.)، به کوشش محمد کاظم، تهران، وزارت ارشاد، ۱۳۷۴ش. | ||
* | * تفسیر قرطبی (الجامع لاحکام القرآن)، محمد بن احمد القرطبی ( -۶۷۱ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ق. | ||
* | * تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، یوسف بن عبدالرحمن المزی ( -۷۴۲ق.)، به کوشش بشار عواد معروف، بیروت، موسسه الرساله، ۱۹۸۵م. | ||
* | * الخصال المحموده و المذمومه، شیخ صدوق محمد بن علی بن بابویه (۳۱۱-۳۸۱ق.)، به کوشش علی اکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۰ق. | ||
* | * دانشنامه جهان اسلام، زیر نظر غلام علی حداد عادل و دیگران، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۷۸ش. | ||
* | * الدرة الثمینة فی اخبار المدینه، محمد ابن النجار ( -۶۴۳ق.)، به کوشش صلاح الدین، مرکز بحوث و دراسات المدینه، ۱۴۲۷ق. | ||
* | * رجال النجاشی (فهرس اسماء مصنفی الشیعه)، احمد بن علی النجاشی ( -۴۵۰ق.)، تحقیق سید موسی شبیری زنجانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ چهارم، ۱۴۱۳ق. | ||
* | * رحلة ابن جبیر، محمد بن احمد بن جبیر ( -۶۱۴ق.)، بیروت، دار مکتبة الهلال، ۱۹۸۶م. | ||
* | * روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم و السبع المثانی، محمود بن عبدالله الآلوسی ( -۱۲۷۰ق.)، به کوشش علی عبدالباری عطیه، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق. | ||
* | * سبل الهدی و الرشاد فی سیره خیر العباد، محمد بن یوسف الشمس الشامی ( -۹۴۲ق.)، به کوشش عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق. | ||
* | * سیر اعلام النبلاء، شمسالدین محمد بن احمد الذهبی ( -۷۴۸ق.)، به کوشش گروهی از محققان، بیروت، الرساله، ۱۴۱۳ق. | ||
* | * السیرة النبویه، عبدالملک بن هشام ( -۲۱۸ق.)، به کوشش السقاء و دیگران، بیروت، دارالمعرفه. | ||
* | * شفاء الغرام باخبار البلد الحرام، محمد بن احمد التقی الفاسی ( -۸۳۲ق.)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۲۱ق. | ||
* | * شواهد التنزیل لقواعد التفضیل فی الایات النازله فی اهل البیت، الحاکم الحسکانی ( -۵۰۶ق.)، به کوشش محمد باقر محمودی، تهران،وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۴۱۱ق. | ||
* | * الطبقات الکبری ( الطبقه الخامسه من الصحابه)، محمد بن سعد ( -۲۳۰ق.)، به کوشش محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۰ق. | ||
* | * فتوح البلدان، احمد بن یحیی البلاذری ( -۲۷۹ق.)، بیروت، دار و مکتبه الهلال، ۱۹۸۸م. | ||
* | * الکافی، محمد بن یعقوب کلینی ( -۳۲۹ق.)، به کوشش علی اکبر غفاری، تهران، انتشارات دارالکتب اسلامیه، ۱۳۷۵ش. | ||
* | * کتاب سلیم بن قیس الهلالی، به کوشش محمد باقر انصاری، قم، الهادی، ۱۴۲۰ق. | ||
* | * تفسیر مبهمات القرآن الموسوم بصله الجمع وعائد التذییل لموصول کتابی الاعلام و التکمیل، محمد بن علی البلنسی ( -۷۸۲ق.)، به کوشش حنیف بن حسن القاسمی، بیروت، دارالغرب الاسلامی، ۱۴۱۱ق. | ||
* | * مجمع البیان فی تفسیر القرآن، الفضل بن الحسن الطبرسی (۴۶۸-۵۴۸ق.)، مقدمه محمد جواد بلاغی (۱۸۶۴-۱۹۳۳م.)، تصحیح سید هاشم رسولی محلاتی و فضل الله یزدی طباطبایی، بیروت، دارالمعرفه، ۱۴۰۶ق. | ||
* | * المحبّر، محمد بن حبیب( -۲۴۵ق.)، به کوشش ایلزه لیختن شتیتر، بیروت، دارالافاق الجدیده، بی تا. | ||
* | * المعالم الاثیره، محمد محمد حسن شراب، بیروت، دارالقلم، ۱۴۱۱ق. | ||
* | * معجم البلدان، یاقوت بن عبدالله الحموی ( -۶۲۶ق.)، بیروت، دار صادر، ۱۹۹۵م. | ||
* | * معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواه، سید ابوالقاسم موسوی خویی (۱۳۱۷-۱۴۱۳ق.)، بیروت، دارالزهراء، ۱۴۰۳ق. | ||
* | * مقاتل الطالبیین، ابوالفرج الاصفهانی ( -۳۵۶ق.)، به کوشش سید احمد صقر، بیروت، دارالمعرفه. | ||
* | * من لایحضره الفقیه، شیخ صدوق محمد بن علی بن بابویه (۳۱۱-۳۸۱ق.)، تحقیق و تصحیح علی اکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق. | ||
* | * مناقب آل ابی طالب، ابن شهر آشوب ( -۵۸۸ق.)، به کوشش گروهی از اساتید نجف، نجف، المکتبه الحیدریه، ۱۳۷۶ق. | ||
* | * المنهاج (فصلنامه)، مرکز الغدیر للدراسات الاسلامیه. | ||
* | * الموسم (فصلنامه)، محمد سعید الطریحی، بیروت. | ||
* | * الوافی بالوفیات، خلیل بن ابیک الصفدی ( -۷۶۴ق.)، به کوشش الارنؤوط و ترکی مصطفی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۰ق. | ||
* | * وفاء الوفاء باخبار دارالمصطفی، علی بن عبدالله السمهودی ( -۹۱۱ق.)، به کوشش محمد محیی الدین عبدالحمید، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۲۰۰۶م. | ||
* | * وقف میراث جاوید، (فصلنامه) تهران، سازمان اوقاف و امور خیریه. | ||
* | * هفت آسمان (فصلنامه)، قم، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب. | ||
* | <references group="آیه" /> | ||
* | |||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
{{صحابه}} | {{صحابه}} | ||