در حال ویرایش حجة الوداع
این ویرایش را میتوان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که میخواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثیسازی ویرایش را به پایان ببرید.
نسخهٔ فعلی | متن شما | ||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''حجة الوداع''' | '''حجة الوداع'''، تنها [[حج]] [[حضرت محمد(ص)]] پس از هجرت است، که با شمار بسیاری از مسلمانان از [[مدینه]] آغاز شد و پیامبر(ص) در آن به توضیح احکام و آموزشهای دینی، بویژه ولایت [[اهل بیت]] خود پرداخت. | ||
==نام== | |||
حجة الوداع، تنها حج گزاری عمومی مسلمانان به همراه [[حضرت محمد(ص)]]، در سال دهم هجری بود که طی آن پیامبر(ص) بسیاری از احکام و تعلیمات [[اسلام]] از جمله [[احکام حج]] و ولایت [[امام علی(ع)]] را برای جمع پرشماری که او را همراهی میکردند، بیان کرد. | |||
این | نامهای این حج و وجه نامگذاری آنها را چنین گفتهاند: | ||
= | *'''حجة الوداع''': این حج، از آن جهت حجة الوداع نامیده شد که در آن پیامبر(ص) با حاضران وداع کرد<ref>السیرة النبویه، ج2، ص 606؛ الطبقات الکبری، ج2، ص 140؛ البدایه و النهایه، ج5، ص 109.</ref> و با اشاره، آن را واپسین حج خود خواند.<ref>الکافی، ج7، ص 275؛ شرف المصطفی، الخرگوشی، ج3، ص 100؛ البدایه و النهایه، ج5، ص 215.</ref> | ||
*'''حجة الاسلام''':<ref>المغازی، ج3، ص 1089؛ الطبقات الکبری، ج2، ص 131؛ تاریخ الیعقوبی، ج2، ص 109..</ref> این حج، از آن روی به حجة الاسلام خوانده شد که تنها حجی است که حضرت محمد(ص)، در دوره حاکمیت اسلام انجام داد<ref>شرح الزرقانی علی المواهب، ج4؛ ص142.</ref> و به عنوان نمونه برترِ این عبادت، در ادبیات دینی شناخته شد. | |||
*'''حجة البلاغ''':<ref name=":0">اخبار مکه، الازرقی، ج1، ص 186؛ تاریخ الأمم و الملوک، ج3، ص 183؛ الاکتفاء، ج2، ص 30مستعذب الإخبار، الفاسی، ص 309..</ref> این نام، به تناسب نازل شدن آیه {{آیه|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ}}<ref>سوره مائده، آیه ۶۷.</ref> در این سفر است. در این آیه، خداوند فرمان ابلاغ و رساندن پیامی مهم را به حضرت محمد(ص) میدهد. [[اهل سنت]]، دلیل نامگذاری به حجة البلاغ را تبلیغ احکام دین به صورت گفتاری و رفتاری در این حج دانستهاند.<ref>رک: السیرة النبویه (لابن هشام)، ج2، ص 606؛ شرح الزرقانی علی المواهب، ج4؛ ص142.</ref> | |||
*'''حجة الکمال''' و '''حجة التمام''':<ref name=":0" /> این دو نام، میتواند اشاره به آیه سه از سوره مائده باشد که در بازگشت از این سفر نازل شده و کمال دین و تمام نعمت الهی را اعلام کرده است.<ref>شرح الزرقانی علی المواهب، ج4؛ ص142؛ الغدیر فی الکتاب و السنة و الأدب، ج1، ص 31؛ سیدنا محمد، محمد رشید رضا، ج2، ص32.</ref> | |||
== | ==اهمیت== | ||
حجة الوداع را دارای اهمیت سیاسی و فرهنگی بسیار خواندهاند. از آن رو که [[حضرت محمد(ص)]] در جریان این حج، آداب و احکام حج در اسلام را ابلاغ کرده و به طرح بسیاری از قوانین مهم اسلام از جمله ولایت اهل بیتش پرداخت. این رویداد، بازتاب زیادی در لایههای سنت نبوی یافت که در دانشهایی مانند حدیث، سیره، تاریخ و فقه امتداد دارد،<ref>حجة الوداع، دانشنامه بزرگ اسلامی؛ حجة الوداع کما رواها اهل البیت، ص8.</ref> آنقدر که سال دهم در تاریخ اسلام، به نام حجة الوداع، خوانده شد<ref>رک: المغازی، ج3، ص 1115؛ الطبقات الکبری، ج8، ص 44؛ عیون الاثر، ج2، ص 318.</ref> و باب ویژهای به همین نام، بر کتابهای سیره و تاریخ و حتی بر کتابهای حدیثی اختصاص یافت<ref>رک:صحیح بخاری، ج5، ص175؛ دلائل النبوه، ج5، ص432؛ بحار الأنوار، ج21، ص 378.</ref> و بسیاری از [[آداب حج|آداب]] و [[مناسک حج]] با استناد به همین رویداد در فقه تدوین شد. | |||
==اعلان همگانی== | |||
برپایه روایتی از [[امام باقر(ع)]]، تا سال دهم هجری تمام احکام و آموزشهای دین به جز [[حج]] و ولایت نازل شده بود. در این سال، [[حضرت محمد(ص)]] مأموریت یافت تا برای تکمیل تعالیم دین خود و رساندن این دو واجب الهی اعلام کند تا هر کسی که توانایی پیمودن راه را دارد، برای فرا گرفتن حج و تعالیم دین در حج آن سال شرکت کند و جارچیان به همه اهل [[مدینه]] و آبادیهای پیرامون آن و قبایل عرب بادیه نشین اطلاعرسانی کردند.<ref>السیرة النبویه، ج2، ص 601؛ المغازی، ج3، ص 1088.</ref> حضرت محمد(ص) در سالهای قبل در مدینه بدون اینکه به حج برود، در روز [[عید قربان]]، [[قربانی]] میکرد.<ref name=":1">المغازی، ج3، ص 1088؛ الطبقات الکبری، ابن سعد، ج2، ص 131؛.</ref> | |||
==حکمت تاخیر حج پیامبر تا سال دهم هجری== | |||
در [[جاهلیت]] براساس سنت نسیء، برای امکان جنگ در ماههای حرام، از جمله ماههای حج، با عوض کردن نام ماه حرام با ماههای دیگر، در ماه حرام جنگ کرده و در ماههایی که واقعاً ماه حج نبود، حج به جا میآوردند. با نامگذاریهای جدید و مرور زمان، ترتیب ماهها به حال طبیعی خود برمیگشت و حضرت محمد(ص) درنگ کرد تا نامگذاری ماههای جاهلیت مطابق ترتیب واقعی ماهها شود و در سال دهم در ذی قعده واقعی، برای حج خارج شد و در خطبه عرفه به این مطلب اشاره کرد.<ref>اخبار مکه الازرقی، ج1، ص 186؛ بحرالعلوم، ج1، ص 132؛ الخصال، ج2، ص 46؛ مجمع البیان، ج5، ص 487.</ref> | |||
==شمار حاجیان== | |||
بر پایه برخی روایات، بیش از ۷۰ هزار نفر از اهل [[مدینه]] و عربهای بادیه نشین و اطراف آن برای رفتن به سفر حج گرد آمدند؛<ref>روضه الواعظین، ج1، ص89؛ الإحتجاج، ج1، ص 56.</ref> به گونهای که صدای [[تلبیه]] میان مدینه و [[مکه]] پیوسته شنیده میشد<ref>ارشاد مفید، ج1، ص 171؛ روضه الواعظین، ج1، ص89.</ref> و هنگام تلبیه [[حضرت محمد(ص)]] سراسر بیابان تا چشم کار میکرد حجگزار دیده میشد.<ref>صحیح مسلم، ج4، ص39؛ سنن ابن ماجه، ج2، ص1022؛ سنن کبری، بیهقی، ج1، ص7.</ref> دلایل بسیاریِ جمعیت در این حج را چنین دانستهاند: | |||
#گستردگی [[اسلام]] در همه شبه جزیره عربستان، | |||
#وجود نومسلمانانی که نسبت به حضرت محمد(ص) و دین او کنجکاو و علاقهمند بودند، | |||
#اهمیت حج در فرهنگ مردم شبه جزیره.<ref>الکافی، ج4، ص 245؛ المغازی، ج3، ص 1088.</ref> | |||
در منابع دیگر، تعداد حاجیان در این سفر، بین ۹۰ تا ۱۲۰ هزار نفر ذکر شده است.<ref>تذکرة الخواص، سبط بن الجوزی، ص 37؛ تاریخ الخمیس، دیار البکری، ج2، ص 149.</ref> این شمار را نیز، دور از ذهن ندانستهاند؛ چرا که در سال نهم هجری، شمار ۳۰ هزار نفر مرد جنگی، با وجود بیم روبرو شدن با امپراتوری روم در [[غزوه تبوک]] شرکت کردند<ref>المغازی، ج3، ص 996، الطبقات الکبری، ج2، ص 125، عیون الاثر، ج2، ص 356.</ref><ref>المغازی، ج3، ص 993؛ السیرة النبویه، ابن هشام، ج2، ص 516.</ref> و بر خلاف شرایط دشوار جنگ، در حجة الوداع زنان و کودکان و سالخوردگان نیز حضور داشتند. | |||
بر پایه گزارشها، حتی بیماران نیز دوست داشتند با کاروان پیامبر(ص) همراه شوند و از آن حضرت چاره میخواستند<ref>صحیح مسلم، ج 2، ص867؛ مسند الامام احمد بن حنبل، ج10، ص292.</ref> زنان حاملهای چون [[اسماء بنت عمیس]]، که [[محمد بن ابوبکر]] را در [[ذو الحلیفه|ذوالحلیفه]] به دنیا آورد،<ref>الطبقات الکبری، ج8، ص222؛ الکافی، ج4، ص 444؛ البدایه و النهایه، ج7، ص318.</ref> نیز در این کاروان بود. حضرت محمد(ص) در این سفر همه زنان خود و دختر خود [[حضرت فاطمه(س)]] را<ref name=":2">دلائل النبوه، ج5، ص 435؛ التنبیه و الاشراف، ص240.</ref> سوار بر هودج به همراه برد.<ref name=":3">تاریخالیعقوبی، ج2، ص 109، الطبقات الکبری، ج2، ص 131.</ref> | |||
==آغاز سفر== | |||
حضرت محمد(ص) در روز شنبه ۲۵ ذی قعده، که نزدیک به اسفند ماه سال دهم شمسی میشد، از [[مدینه]] به قصد [[حج]] خارج شد.<ref>المغازی، ج3، ص 1089، الکافی، ج4، ص 245.</ref> | |||
حضرت محمد(ص) در | ==احرام و تلبیه== | ||
حضرت محمد(ص) به هنگام ظهر به منطقه [[ذوالحلیفه]]، در هشت کیلومتری غرب شهر [[مدینه]]<ref>المعالم الأثیرة فی السنة و السیرة، ص 103؛ مدینهشناسی، ج1، ص 173.</ref> رسید و غسل [[احرام]] انجام داد و نماز ظهر را در [[مسجد شجره (میقات)|مسجد شجره]] خواند.<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج2، ص 131؛ الکافی، ج4، ص232؛ إمتاع الأسماع، المقریزی، ج2، ص 102.</ref> وی به مردم فرمان داد موهای زائد بدن خود را زدوده، برای [[احرام]] غسل کرده و لباسهای دوخته را از تن بدر کنند.<ref>الکافی، ج4، ص 249.</ref> پس از آن، او به نشاندار کردن شتران قربانی خود، که ۶۳ شتر بود پرداخت. مأمور نگهداری از شتران پیامبر در حجة الوداع ناجیة بن جندب خزاعی اسلمی بود<ref>الطبقات الکبری، ج4، ص 235وج2، ص 131؛ الکافی ج4، ص250؛ تهذیب الاحکام، ج5، ص.</ref>که به کمک چند تن از مردان قبیلهاش، این وظیفه را انجام میداد. او در سفرهای دیگر نیز این مهم را به عهده داشت.<ref>المغازی، ج2، ص 572و، ص 732؛ المنتظم فی تاریخ الأمم و الملوک، ج3، ص 273؛ البدایة و النهایة، ج4، ص 231.</ref> | |||
حضرت محمد(ص) در حالی که با دو تکه پارچه صُحاری (پنبه یمنی سرخفام) احرام بسته بود،<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج2، ص 131؛ الکافی، ج4، ص339.</ref> در بیابان بیداء نزدیک به دو کیلومتری منطقه شجره، با گفتن جملات [[تلبیه]] مُحرم شد.<ref>الکافی، ج4، ص245، المغازی، ج3، ص 1090، الطبقات الکبری، ج2، ص 131.</ref> در برخی از روایات، شب ماندن وی در منطقه ذوالحلیفه آمده است؛<ref>صحیح بخاری، ج2، ص561؛ السنن الکبری للبیهقی، ج5، ص 50.</ref> ولی تاریخنگارانی مانند واقدی، خبر بیتوته نکردن در ذوالحلیفه را تأیید کردهاند.<ref>المغازی، ج3، ص 1090.</ref> | |||
با | |||
ایشان در این حالت سوار بر ناقه قصوای خود بود<ref>صحیح مسلم، ج2، ص724؛ السیرة النبویه و أخبار الخلفاء، أبو حاتم التمیمی، ج1، ص 393؛ البدایة و النهایة، ابن کثیر، ج5، ص 177.</ref> و سایهبانی نداشت<ref>الکافی، ج4، ص350.</ref> سوار بر جهاز مندرس و ارزان شتر، قصد خود را خدا و نه خودنمایی و نه شنیدن دیگران دانست.<ref>حلیه الاولیاء، ج3، ص54؛ سنن ابن ماجه، ج2، ص965.</ref> | |||
بر پایه منابع [[شیعه]]<ref>الأصول الستة عشر، ص 148؛ بحار الأنوار، ج21، ص 403.</ref> و [[اهل سنت]]<ref>صحیح بخاری 2، 180؛ سنن نسائی، ج5، 5ص159؛ سنن ترمذی، ج3، ص178.</ref> پیامبر(ص) و همراهان وی با صدای بلند اینگونه تلبیه میگفتند: «لَبَّیک اللَّهُمَّ لَبَّیک لَبَّیک لَا شَرِیک لَک لَبَّیک إِنَّ الْحَمْدَ وَ النِّعْمَةَ لَک وَ الْمُلْک لَا شَرِیک لَک (لَبَّیک)» آنان به فرمان خدا، آنقدر اینگونه تلبیه را تکرار کردند که پیش از رسیدن به منزلگاه روحاء، در ۸۲ کیلومتری مدینه<ref>الروض المعطار فی خبر الأقطار، ص 277.</ref> صدای آنها گرفت.<ref>الکافی، ج4، ص 336؛ مقایسه کنید با المصنّف، ج4، ص464.</ref> | |||
==مسیر راه== | |||
حضرت محمد(ص)، در حالی که جز برای نماز و استراحت بین راه توقف نمیکرد، فاصله میان [[مدینه]] و [[مکه]] را از راهی پیمود که با مسیر امروزی و حتی مسیری که در زمان سمهودی (سده دهم) استفاده میشده متفاوت بود. این راه را، راه حج انبیاء الهی خواندهاند.<ref>بهجة النفوس و الأسرار، ج1، ص 627؛ تاریخ المدینة، نهروانی، ص 152، وفاء الوفاء بأخبار دارالمصطفی، ج3، ص 159.</ref> روایاتی که از حضرت محمد(ص) درباره حج پیامبران الهی در این مسیر آمده، میتواند دلیل این نامگذاری باشد. مسیر حج پیامبر(ص) میان مدینه و مکه، از نزدیکی مسجد غزاله عبور کرده و از حی و گردنه هرشاء و سپس [[جحفه]] میگذشت، در حالی که مسیر قرن دهم در سمت راست این جاده بود، که از رابغ و از خیف و صفراء میگذشت و بدون گذر از جحفه در نزدیکی قدید به این راه میرسید.<ref>وفاء الوفاء، السمهودی، ج3، ص 159، المعالم الأثیرة فی السنة و السیرة، ص 170.</ref> | |||
==مساجد== | |||
بعدها، در هرکدام از توقفگاههای حضرت محمد(ص) میان [[مدینه]] و [[مکه]]، مسجدی را به نام آن منزل، ساختند<ref>الطبقات الکبری، ج2، ص 131؛ وفاء الوفاء، السمهودی، ج3، ص 159.</ref>و نماز خواندن در این مساجد را از [[آداب حج]] شد. نامهای این مساجد چنین است:<ref>تاریخ مکة المشرفة و المسجد الحرام و المدینة الشریفة و القبر الشریف، ج1، ص 311.</ref> | |||
{{ستون-شروع|۲}} | {{ستون-شروع|۲}} | ||
* مسجد شجره در ذوالحلیفه: حضرت محمد(ص) در این مسجد نماز ظهر | * مسجد شجره در ذوالحلیفه: حضرت محمد(ص) در این مسجد نماز ظهر خوانده<ref>سنن بیهقی، ج5، ص4.</ref> و غسل [[احرام]] کرد. | ||
* مسجد شرف در روحاء: در این مکان پیامبر(ص) پسرجوانی را که گرفتار حملههای صرعگونه و تشنج بود شفا داد.<ref>المستدرک علی الصحیحین، ج2، ص374؛ سبل الهدی و الرشاد، ج10، ص 29؛ إمتاع الأسماع، المقریزی، ج5، ص 6.</ref> | * مسجد شرف در روحاء: در این مکان پیامبر(ص) پسرجوانی را که گرفتار حملههای صرعگونه و تشنج بود شفا داد.<ref>المستدرک علی الصحیحین، ج2، ص374؛ سبل الهدی و الرشاد، ج10، ص 29؛ إمتاع الأسماع، المقریزی، ج5، ص 6.</ref> | ||
* مسجد عِرْقُالظُّبْیة: به گفته پیامبر(ص) هنگام گذر از این منزلگاه، ۷۰ پیامبر پیش از او در آنجا نماز گزاردند و [[حضرت موسی(ع)]] به همراه ۷۰ هزار نفر از [[بنی اسرائیل]]، از آن مکان گذشته و [[حضرت عیسی(ع)]] پیش از قیامت برای انجام [[حج]] یا [[عمره]] از آن خواهد گذشت.<ref>حلیه الاولیاء، ج2، ص10.</ref> | * مسجد عِرْقُالظُّبْیة: به گفته پیامبر(ص) هنگام گذر از این منزلگاه، ۷۰ پیامبر پیش از او در آنجا نماز گزاردند و [[حضرت موسی(ع)]] به همراه ۷۰ هزار نفر از [[بنی اسرائیل]]، از آن مکان گذشته و [[حضرت عیسی(ع)]] پیش از قیامت برای انجام [[حج]] یا [[عمره]] از آن خواهد گذشت.<ref>حلیه الاولیاء، ج2، ص10.</ref> | ||
خط ۷۷: | خط ۸۱: | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
==ورود به مکه== | |||
حضرت محمد(ص)، پس از هشت روز، در سوم [[ذی حجه]] به نزدیکی [[مکه]] رسید و پیش از گردنههای ورودی مکه توقف کرده و شب را در آنجا گذراند. صبحگاهان پس از انجام غسل و به هنگام بالا آمدن آفتاب، در چهارم [[ذی حجه]]، از بالای مکه و از گردنه مدنیان سوار بر ناقه قصباء وارد مکه شد و به سوی [[مسجدالحرام]] پیش رفت تا به [[باب بنیشیبه|باب بنی شیبه]] رسید.<ref name=":4" /> | |||
==اعمال و مناسک== | |||
== | ===طواف و استلام=== | ||
حضرت محمد(ص)، با دیدن [[کعبه]] تکبیر گفته و پس از ستایش خداوند و صلوات بر [[حضرت ابراهیم(ع)]] و [[استلام]] [[حجرالاسود]]، سواره در هفت دور، کعبه را [[طواف]] کرد و مردم نیز به همراه او طواف کردند. بر پایه روایتی، دلیل سواره طواف کردن او، نمایاندن خود به جمعیت بسیاری بود که برای آموختن حج به او، نگاه میکردند.<ref name=":4">اخبار مکه فی قدیم الدهر و حدیثه، ج1، ص 246؛ صحیح مسلم، ج4، ص39.</ref> او در همان حالت سواره، با چوبدستی خود استلام حجر میکرد و چوبدستی را که به حجرالاسود خورده بود میبوسید.<ref>سنن نسائی، ج2، ص402؛ فقیه، ج2، ص402، الکافی، ج4، ص429.</ref> | |||
بر پایه برخی از روایات، پیامبر(ص) سه دور را به صورت دویدن درحالی که یکی از شانههایش را از [[احرام]] بیرون گذاشته بود پیمود؛<ref>الطبقات الکبری، ج2، ص 131؛ البدایة و النهایة، ابن کثیر، ج5، ص 157.</ref> در مقابل، برخی این روایات را مربوط به [[عمرة القضا]] در سال هشتم دانسته و شواهدی برای تقویت این احتمال آوردهاند.<ref>رک حجة الوداع کما رواها اهل البیت، ص106.</ref> | |||
===نماز طواف و نوشیدن از زمزم=== | ===نماز طواف و نوشیدن از زمزم=== | ||
پیامبر(ص) پس از [[طواف]] به کنار [[مقام ابراهیم(ع)]]{{یادداشت|مقام ابراهیم(ع)، بر پایه روایاتی، در آن زمان در مکان اصلیاش قرار داشته و بر پایه نقلی، به محاذات مکان کنونی و چسبیده به کعبه بود.}}<ref>الکافی، ج4، ص 223؛ فقیه، ج2، ص243، علل الشرائع ص423.</ref> رفت و | پیامبر(ص) پس از کامل کردن [[طواف]]، به کنار [[مقام ابراهیم(ع)]]،{{یادداشت|مقام ابراهیم(ع)، بر پایه روایاتی، در آن زمان در مکان اصلیاش قرار داشته و بر پایه نقلی، به محاذات مکان کنونی و چسبیده به کعبه بود.}}<ref>الکافی، ج4، ص 223؛ فقیه، ج2، ص243، علل الشرائع ص423.</ref> رفت و نماز طواف را ادا کرد.<ref>الکافی، ج4، ص449، صحیح مسلم، ج2، ص725، سنن ابی داود، ج2، ص122.</ref> وی پس از نماز طواف، نزد [[زمزم|چاه زمزم]] رفت و از آب آن نوشید و به نوشیدن آن سفارش کرد.{{یادداشت|حضرت محمد(ص) گفت: «اگر بر امتم سخت نمیشد، نوشیدن یک یا دو دلو بزرگ از آن را سنت میکردم».}}<ref>الکافی، ج4، ص430؛ علل الشرائع 412.</ref> او در دعایی، از خداوند به برکت آب زمزم، علم سودمند، روزی گسترده و درمان هر بیماری طلبید.<ref>الکافی، ج4، ص 250، رک المستدرک علی الصحیحین، ج1، ص646.</ref> آنگاه به نزد [[حجر الاسود]] رفت و دوباره آن را [[استلام]] کرد و «استلام حجر» را وداع با [[کعبه]] دانست.<ref>الکافی، ج2، ص250؛ المصنّف، ج4، ص413.</ref> | ||
===سعی=== | ===سعی=== | ||
پس از استلام حجر، با اشاره به آیه {{آیه|إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَةَ مِنْ شَعَائِرِ اللَّهِ | |||
}}{{یادداشت|بى ترديد صفا و مروه از نشانههاى خداست.}}<ref>سوره بقره، آیه ۱۵۸؛ ترجمه قرآن (انصاریان)، ص۲۴.</ref> به سمت [[صفا و مروه|کوه صفا]] رفت و به اندازه خواندن یک سوره بقره بر آن کوه دعا کرد.<ref>الکافی، ج2، ص250.</ref> سپس | }}{{یادداشت|بى ترديد صفا و مروه از نشانههاى خداست.}}<ref>سوره بقره، آیه ۱۵۸؛ ترجمه قرآن (انصاریان)، ص۲۴.</ref> به سمت [[صفا و مروه|کوه صفا]] رفت و به اندازه خواندن یک سوره بقره بر آن کوه دعا کرد.<ref>الکافی، ج2، ص250.</ref> سپس سواره بر شتر، [[سعی]] بین [[صفا و مروه]] را انجام داد.<ref>الطبقات الکبری، ج2، ص 131؛ المغازی، ج3، ص 1099؛ اصل عاصم بن حمید حناط، ص32.</ref> | ||
پس از انجام این سعی، [[جبرئیل]] نازل شد و فرمان خروج از [[احرام]] را برای همه کسانی که بدون همراه داشتن [[قربانی]] برای حج مُحرم شده بودند، آورد. این دستور موجب شد تا پیامبر(ص) چون به همراه خود قربانی داشت نیت [[حج قران|حج قِران]] کند. حاجیانی که قربانی با خود نداشتند، با «عمره [[حج تمتع|تمتّع]]» دانستنِ عملی که تا آن موقع انجام داده بودند، به «[[حج تمتّع]]» مُحرم شدند. پیامبر(ص) چون قربانی داشت از احرام خارج نشد.<ref>علل الشرائع، ج2، ص 414؛ حجة الوداع کما رواها اهل البیت، ص65.</ref>{{یادداشت|حضرت محمد(ص) پس از تعجب و مقاومت برخی از صحابه گفت: «اگر از قبل میدانستم چه پیش خواهد آمد مانند شما عمل میکردم (و قربانی نمیآوردم) تا مانند شما اکنون از احرام خارج شوم؛ ولی من قربانی به همراه دارم و کسی که قربانی دارد نباید از احرام خارج شود مگر وقتی که قربانی به قربانگاه برسد.»}}<ref>الکافی، 4، ص246؛ صحیح مسلم، ج2، ص725.</ref> انکار برخی از اصحاب درباره این مسئله، حضرت محمد(ص) را خشمگین کرد.<ref>صحیح مسلم، ج2، ص719، سنن ابن ماجه، ج2، ص993.</ref> | |||
====ملحق شدن امام علی(ع)==== | ====ملحق شدن امام علی(ع)==== | ||
[[امام علی(ع)]] پس از نامه حضرت محمد(ص) که او را از یمن به حج فرا میخواند،<ref>الارشاد للمفیدج1، ص171.</ref> خود را به [[مکه]] رساند. | [[امام علی(ع)]] درماه [[رمضان]] همین سال، برای دعوت مردم [[یمن]] به [[اسلام]] و جمعآوری خراج نجران، به آن منطقه رفته بود.<ref>تاریخالطبری، ج3، ص 132؛ الکامل، ج2، ص 300؛ البدایه و النهایه، ج7، ص 224.</ref> او پس از نامه حضرت محمد(ص) که او را از یمن به حج فرا میخواند،<ref>الارشاد للمفیدج1، ص171.</ref> خود را به [[مکه]] رساند. امام علی(ع)، در فاصلهای که [[جبرئیل]] بر پیامبر(ص) نازل شد و دستور خروج از [[احرام]] برای کسانی که [[قربانی]] به همراه نداشتند را داد، به پیامبر(ص) ملحق شد. امام علی(ع) که به همراه خود قربانی آورده بود{{یادداشت|و بر پایه روایاتی دیگر، چون پیامبر(ص) امام علی(ع) را در قربانی خود شریک کرده بود.}}<ref>الکافی، ج4، ص248؛ فقیه، ج2، ص237؛ معجم کبیر الطبرانی، ج11، ص83.</ref> و نیت حج خود را همان حج پیامبر(ص) قرار داده بود، مانند پیامبر(ص) در [[احرام]] باقی ماند.<ref>صحیح مسلم، ج4، ص39؛ دلائل النبوه، ج5، ص 400؛ الکافی، ج4، ص 246؛ الارشاد، ج1، ص173.</ref> بسیاری از افراد تحت امر امام علی(ع) که به مکه رسیده بودند، از سختگیری او درباره استفاده از بیت المال بدگویی کردند، حضرت محمد(ص) فرمان داد تا در میان مردم اعلام کنند{{یادداشت|یا خود ضمن یک سخنرانی فرمود.}} که دست از سرزنش علی بردارید؛ زیرا او در اطاعت فرمان خدا سختگیر است و در دینش مسامحه نمیکند.<ref>تاریخ الأمم و الملوک، ج3، ص 149؛ الارشاد، ج1، ص173.</ref> | ||
===دیگر اعمال و | ===دیگر اعمال و سفارشات=== | ||
حضرت محمد(ص) در این سفر چنانکه رسم [[قریش]] بود، [[رفادت]] و [[اطعام]] حاجیان را به عهده گرفت<ref>إتحاف الوری بأخبار أم القری، ج1، ص 576.</ref> و کعبه را با پارچههای | حضرت محمد(ص) در این سفر چنانکه رسم [[قریش]] بود، [[رفادت]] و [[اطعام]] حاجیان را به عهده گرفت<ref>إتحاف الوری بأخبار أم القری، ج1، ص 576.</ref> و کعبه را با پارچههای یمنی پوشاند.<ref>التنبیهوالإشراف، ص 240؛ إمتاع الأسماع، المقریزی، ج2، ص 110.</ref> او فرمان دادند تا به [[جارالله|مکیان]] و [[مجاور|مجاوران]] حرم اعلام شود که از بیستم ذی قعده تا روز بازگشت حاجیان در موسم حج، [[طواف]] و [[استلام]] [[حجر الاسود]] و [[مقام ابراهیم(ع)|مقام ابراهیم]] و صف اول نماز جماعت را به حاجیان واگذارند.<ref>جامع الاحادیث، ج1، ص122؛ کنز العمال، ج5، ص52، حجة الوداع کما رواها اهل البیت، ص154.</ref> | ||
حضرت محمد(ص) روزهای یکشنبه تا چهارشنبه را در حالت احرام در مکه در | حضرت محمد(ص) روزهای یکشنبه تا چهارشنبه را در حالت احرام در مکه در خیمه ای گذراند که در ناحیه [[ابطح]] زده بودند و از سکونت در خانههای اهل مکه خودداری کرد.<ref>الطبقات الکبری، ج2، ص 131؛ المغازی، ج3، ص 1100 إمتاع الأسماع، ج2، ص 110؛.</ref> او بعد از ظهر چهارشنبه که روز هفتم [[ذی حجه]] بود برای مردم خطبه خواند<ref>المغازی، ج2؛ ص1100؛ انساب الأشراف، ج1، ص 370.</ref> و [[مناسک حج]] را به آنان آموخت.<ref>المستدرک علی الصحیحین، ج1، ص632؛ البدایة و النهایة، ج5، ص 169؛ إتحاف الوری، ج1، ص 576.</ref> | ||
===وقوف در عرفات=== | ===وقوف در عرفات=== | ||
محمد(ص) در روز هشتم ذی | حضرت محمد(ص) در روز هشتم [[ذی حجه]]{{یادداشت|یوم [[الترویه]].}} به هنگام ظهر به مردم فرمان داد تا غسل کرده و برای حج [[تلبیه|لبیک]] گویند و از [[مکه]] به سوی [[منا]] خارج شده و نمازهای ظهر و عصر آن روز تا نماز صبح روز بعد{{یادداشت|روز [[عرفه]].}} را در منا به جا آوردند.<ref>صحیح مسلم، ج4، ص39؛ الکافی، ج4، ص236، تهذیب الاحکام، 5ج، ص177.</ref> پس از بالا آمدن خورشید در روز نهم ذی حجه،{{یادداشت|[[عرفه]].}} حضرت محمد(ص) و مسلمانان از منا به سمت [[عرفات]] به راه افتادند و برخلاف سنت [[جاهلیت]] [[قریش]] که در [[مزدلفه]] توقف میکردند، از مزدلفه گذشته و به عرفات رسیدند و در کنار [[مسجد عرفه|مسجد نمره]] در عرفات، برای پیامبر(ص) خیمه زدند. | ||
روز نهم ذی حجه،{{یادداشت|[[عرفه]].}} حضرت محمد(ص) و مسلمانان از منا به سمت [[عرفات]] به راه افتادند | |||
====خطبه در روز عرفه==== | ====خطبه در روز عرفه==== | ||
او پیش از ظهر روز عرفه، در وسط وادی عرفات برای مردم سخنرانی کرد.<ref>السیره النبویه، ابن هشام، ج2، ص206؛ تاریخ الأمم و الملوک، ج3، ص 151؛ الروض الأنف، ج7، ص 462.</ref> برخی از موضوعات این خطبه {{یادداشت|برخی آن را «خطبه حجة الوداع» نامیدهاند.}}<ref>احادیث اسماعیل بن جعفر، ج1، ص423.</ref> چنین است: | |||
{{ستون-شروع|2}} | {{ستون-شروع|2}} | ||
خط ۱۲۲: | خط ۱۲۱: | ||
* تأکید بر حرمت مال و جان و ناموس مسلمانان بر یکدیگر، | * تأکید بر حرمت مال و جان و ناموس مسلمانان بر یکدیگر، | ||
* تأکید بر امانت داری، | * تأکید بر امانت داری، | ||
* یادآوری حرمت ربا و باطل اعلام کردن رباها و خونفداها و عناوین عهد جاهلیت مگر | * یادآوری حرمت ربا و باطل اعلام کردن رباها و خونفداها و عناوین عهد جاهلیت مگر پرده داری و آبرسانی به حاجیان، | ||
* سفارش به مساوات و برادری، | * سفارش به مساوات و برادری، | ||
* سفارش به حفظ حقوق زنان و خوشرفتاری با آنان، | * سفارش به حفظ حقوق زنان و خوشرفتاری با آنان، | ||
خط ۱۳۰: | خط ۱۲۹: | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
بر پایه روایاتی، در عرفات فرمان خداوند درباره نزدیک شدن درگذشت پیامبر(ص) و دستور معرفی رسمی [[امام علی(ع)]] به عنوان جانشین حضرت محمد(ص) به | بر پایه روایاتی، در عرفات فرمان خداوند درباره نزدیک شدن درگذشت پیامبر(ص) و دستور معرفی رسمی [[امام علی(ع)]] به عنوان جانشین حضرت محمد(ص) به وی رسید؛ ولی او که از واکنش تند و بازگشت به جاهلیتِ قریشیان نگران بود، از خداوند ایمنی از این خطرات را خواست و منتظر تأیید خداوند شد.<ref>روضه الواعظین، ج1، ص90؛ الاحتجاج، ج1، ص57.</ref> حضرت محمد(ص)، نماز ظهر و عصر را [[جمع بین الصلاتین|با هم]] به جا آورد و تا غروب آفتاب، رو به قبله و ایستاده مناجات کرد.<ref>صحیح مسلم، ج4، ص39؛ سنن دارمی، ج1، ص86.</ref> او به هنگام غروب، خطاب به مردم از منت خدا بر آنها و آمرزش افراد نیکوکار و پذیرش شفاعت آنها در حق بدکاران خبر داد.<ref>الکافی، ج4، ص257؛ ثواب الاعمال، ص71؛ کنز العمال، 5، ص188.</ref> از او مواعظ، دعاها<ref>الکافی، ج4، ص464؛ السنن الکبری، ج7، ص255؛ المصنّف، ج4، ص473.</ref> و پاسخ به سؤالات حاجیان نیز، در عرفه یاد شده است.<ref>حجة الوداع کما رواها اهل البیت، ص183.</ref> | ||
===وقوف در مشعر=== | ===وقوف در مشعر=== | ||
در [[جاهلیت]]، حاجیان پیش از غروب از [[عرفات]] به سمت [[مشعر]] میرفتند؛ ولی حضرت محمد(ص) پس از غروب آفتاب به سمت مشعر به راه افتاد، در حالی که با توجه به شلوغی | در [[جاهلیت]]، حاجیان پیش از غروب از [[عرفات]] به سمت [[مشعر]] میرفتند؛ ولی حضرت محمد(ص) پس از غروب آفتاب به سمت مشعر به راه افتاد، در حالی که با توجه به شلوغی جمعیت بسیار آرام حرکت میکرد و مردم را به حرکت آرام و مراقبت از ضعیفان و پیادگان سفارش میکرد.<ref>صحیح بخاری، ج2، ص176؛ سنن نسائی، ج5، ص 258؛ الکافی، ج4، ص 467؛ رک: صحیح مسلم، ج4، ص73؛ دعائم الإسلام، ج1، ص 321.</ref> | ||
پیامبر(ص) به اصحابش که وقت نماز را یادآوری میکردند، محل نماز را در [[مزدلفه]] دانست.<ref>سنن نسائی، ج5، ص260؛ دعائم الإسلام، ج1، ص 321.</ref> او پس از نماز و استراحت در مزدلفه تا هنگام طلوع فجر با خدا مناجات کرد. وی پس از نماز صبح<ref>دعائم الاسلام، ج1، ص322.</ref> و پیش از روشن شدن هوا، بالای کوه [[قزح|قُزَح]] یا مشعرالحرام رفته و رو به قبله تا طلوع خورشید به ذکر خدا پرداخت<ref>سنن ابن ماجه، ج2، ص1026؛ سنن ابی داود، ج1، ص427.</ref> و با بشارت آمرزش گناهان و استجابت دعای نیکان امت در مشعر فرمان کوچ به سمت منا را داد.<ref>الکافی، ج4، ص257.</ref> | |||
در وادی محسر، پس از خارج شدن از مشعر که در | در وادی محسر، پس از خارج شدن از مشعر که در آغاز مسیر منا است، حضرت محمد(ص) با شتاب و دواندن شتر به مقدار ۱۰۰ ذرع{{یادداشت|نزدیک به ۵۰ متر.}} گذشت،<ref>صحیح مسلم، ج4، ص42؛ مسند الامام احمد بن حنبل، ج1، ص81.</ref> چرا که این دره محل فرود عذاب الهی بر لشکر [[ابرهه]] است.<ref>الکافی، ج4، ص470؛ الفقیه، ج2، ص468.</ref> | ||
=== | ===رمی=== | ||
حضرت محمد(ص)، پس از ورود به [[منا]] تا آخر آن | حضرت محمد(ص)، پس از ورود به [[منا]] تا آخر آن را از بزرگترین راه طی کرد. این راه، که از وسط منا میگذشت، از کنار [[کوه ضب|کوه ضَب]] در نزدیکی [[مسجد خیف]] میگذشت و به آخر منا که گردنه جمره و به سمت [[مکه]] بود، میرسید.<ref>اخبار مکه و ما جاء فیها من الآثار، ج2، ص 186؛ أخبار، فاکهی، ج4، ص 307؛ الکافی، ج4، ص 248.</ref> او در وسط دره، پشت به مکه، سوار بر ناقه و هنگام بالا آمدن خورشید، جمره کبری را [[رمی]] کرد. وی با هرکدام از هفت سنگی که به جمره زد، [[تکبیر]] گفت و سفارش کرد تا مردم سنگهای کوچکی را برای رمی جمع کنند.<ref>اخبار مکه و ما جاء فیها من الآثار، ج2، ص 173؛ مسند الامام احمد بن حنبل، ج1، ص210 و ج5، ص270.</ref> | ||
حضرت محمد(ص) در منا مسلمانان را به فراگیری [[احکام حج|احکام]] و [[مناسک]] از خود فرا میخواند و به این نکته اشاره میکرد که شاید این سفر آخرین سفر حج او باشد.<ref>الطبقات الکبری ج2، ص 138؛ السنن الکبری، ج5، ص125؛ مسند الامام احمد بن حنبل، ج3، ص322.</ref> | حضرت محمد(ص) در منا مسلمانان را به فراگیری [[احکام حج|احکام]] و [[مناسک]] از خود فرا میخواند و به این نکته اشاره میکرد که شاید این سفر آخرین سفر حج او باشد.<ref>الطبقات الکبری ج2، ص 138؛ السنن الکبری، ج5، ص125؛ مسند الامام احمد بن حنبل، ج3، ص322.</ref> | ||
=== | ===قربانی=== | ||
حضرت محمد(ص)، پس از [[رمی جمره]] عقبه به سمت قربانگاه منا که در نزدیکی جمره وسطی بود رفت و با همکاری [[امام علی(ع)]]<ref>السیرة النبویه و أخبار الخلفاء، أبو حاتم التمیمی، ج1، ص 397؛ دلائل النبوة، البیهقی، ج5، ص 438؛ البدایة و النهایة، ج5، ص 189.</ref> ۶۳ شتر را از جانب خود و با دست خود<ref>سنن ابی داود، ج1، ص427؛ سنن بیهقی، ج5، ص8؛ السیره النبویه، ج4,ص381.</ref> قربانی کرد. در | حضرت محمد(ص)، پس از [[رمی جمره]] عقبه به سمت قربانگاه منا که در نزدیکی جمره وسطی بود رفت و با همکاری [[امام علی(ع)]]<ref>السیرة النبویه و أخبار الخلفاء، أبو حاتم التمیمی، ج1، ص 397؛ دلائل النبوة، البیهقی، ج5، ص 438؛ البدایة و النهایة، ج5، ص 189.</ref> ۶۳ شتر را از جانب خود و با دست خود<ref>سنن ابی داود، ج1، ص427؛ سنن بیهقی، ج5، ص8؛ السیره النبویه، ج4,ص381.</ref> قربانی کرد. در مجموع قربانی پیامبر(ص) و امام علی(ع) ۱۰۰ شتر شد.<ref>صحیح مسلم، ج4، ص39؛ دلائل النبوه، ج5، ص 400؛ الکافی، ج4، ص 246؛ الارشاد، ج1، ص173.</ref> حضرت محمد(ص) برای هرکدام از همسران خود یک گاو و برای همه، یک شتر قربانی کرد.<ref>الکافی، ج4، ص491؛ مسند الامام احمد بن حنبل، ج6، ص39؛ صحیح مسلم، ج4، ص30.</ref>{{یادداشت|بر پایه برخی روایات، برای همه همسران یک گاو قربانی کرد.}}<ref>سنن ابن ماجه، ج2، ص1048؛ سنن ابی داود، ج1، ص393؛ دعائم الإسلام، ج1، ص 324؛ البدایه و النهایه، ج5، ص 147.</ref> به باور برخی دلیل این شمار قربانی ممکن است موارد زیر باشد: | ||
#تقرب به درگاه خدا، | |||
#تلاش برای سیر کردن و اطعام شمار بیشتری از حاجیان که بسیاری نیز قربانی همراه نداشتند، | #تلاش برای سیر کردن و اطعام شمار بیشتری از حاجیان که بسیاری نیز قربانی همراه نداشتند، | ||
#تشویق به قربانی کردن در راه خدا، | #تشویق به قربانی کردن در راه خدا، | ||
#اشاره به این مطلب که ساده زیستی پیامبر(ص) در زندگی شخصیاش، تنها از سر نداری نبوده است.<ref>شرح الشفا، ج1، ص 297؛ منتهی السوول، ج2، ص 590.</ref> | #اشاره به این مطلب که ساده زیستی پیامبر(ص) در زندگی شخصیاش، تنها از سر نداری نبوده است.<ref>شرح الشفا، ج1، ص 297؛ منتهی السوول، ج2، ص 590.</ref> | ||
حضرت محمد(ص)، با توجه به بسیاریِ جمعیت، همه نقاط سرزمین منا را قتلگاه دانست و از مردم خواست هرکسی در خیمهگاه خودش قربانی کند و به قربانگاه اصلی منا نیاید.<ref>السیره النبویه، ابن هشام، ج2، ص206؛ المغازی، ج3، ص1108؛ تهذیب الاحکام، ج5، ص374؛.</ref> او از همه قربانیهایش، تکهای گوشت را در ظرفی قرار داده و دستور داد آن را برای استفاده | حضرت محمد(ص)، با توجه به بسیاریِ جمعیت، همه نقاط سرزمین منا را قتلگاه دانست و از مردم خواست هرکسی در خیمهگاه خودش قربانی کند و به قربانگاه اصلی منا نیاید.<ref>السیره النبویه، ابن هشام، ج2، ص206؛ المغازی، ج3، ص1108؛ تهذیب الاحکام، ج5، ص374؛.</ref> او از همه قربانیهایش، تکهای گوشت را در ظرفی قرار داده و دستور داد آن را برای استفاده خود آبگوشت کنند<ref>صحیح مسلم، ج4، ص42؛ الطبقات الکبری، ج2، ص 135؛ الکافی ج4، ص 248.</ref> و پس از پختن، از این گوشت خورده و از آبش نوشید{{یادداشت|گویا پیامبر(ص)، این کار را با توجه به دستور قرآن که به خوردن و صدقه دادن گوشت قربانی فرمان داده، انجام داده است،}} و به امام علی(ع) فرمان داد گوشت قربانیها و هرچه را که از قربانیها باقی مانده حتی دهنه، افسار و پالان را به نیازمندان بدهد<ref>الکافی، ج4، ص247و ص501؛ تهذیب الاحکام، ج5، ص457؛ عیون الاثر، ج2، ص347.</ref> و مزد کار قصابان را برخلاف معمول، از محل دیگری غیر از گوشتهای قربانی تأمین کند.<ref>المناقب، ابن شهرآشوب، ج2، ص 130؛ البدایة و النهایة، ابن کثیر، ج5، ص 188؛ سبل الهدی و الرشاد، ج8، ص 476.</ref> | ||
وی با توجه به ازدحام جمعیت و نیاز غذایی به گوشت قربانی، فرمان داد تا سه روز کسی نمیتواند با ذخیره کردن گوشتهای قربانیاش، کسانی را که به گوشت نیازدارند از گوشت قربانی محروم کند.<ref>صحیح بخاری، ج6، ص206؛ سنن ابی داود، ج1، ص642 الکافی، ج4، ص 501.</ref> | |||
به گمان، بیشتر حاجیانی که در منا بودند، نتوانستند قربانی چندانی داشته باشند، چرا که | به گمان، بیشتر حاجیانی که در منا بودند، نتوانستند قربانی چندانی داشته باشند، چرا که قربانی فقط بر کسانی که از راه دور به حج میآمدند و توانایی مالی داشتند واجب بود و شماری اندک از آنها قربانی با خود آورده بودند{{یادداشت|چنانکه در زمان تبدیل حج همراهان بدون قربانی پیامبر به عمره تمتّع بیان شد و در روایت عایشه به آن اشاره شده.}}<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج2، ص 601؛ تاریخ الأمم و الملوک، ج3، ص 148؛ الروض الأنف، ج7، ص 458.</ref> و با ازدحام جمعیت در حج آن سال، قربانی به اندازه همه متقاضیان خرید آن، در مکه و منا نبود.<ref>حجة الوداع کما رواها اهل البیت، ص246.</ref> | ||
قرآن، برای کسانی که به قربانی دست نیافتهاند، وظیفه روزه گرفتن مقرر کرده بود؛<ref>سوره بقره/2/آیه196.</ref> از این رو، بسیاری از حاجیان در [[ایام تشریق]]، در منا قصد روزه گرفتن داشتند. ولی پیامبر دستور داد تا چند نفر در منا اعلام کنند که این روزها، وقت خوردن و آشامیدن و یاد خداست نه روزهداری<ref>الطبقات الکبری، ج2، ص132؛ تهذیب الاحکام، ج5، ص230؛ الفقیه، ج2، ص508.</ref> و این خود | قرآن، برای کسانی که به قربانی دست نیافتهاند، وظیفه روزه گرفتن مقرر کرده بود؛<ref>سوره بقره/2/آیه196.</ref> از این رو، بسیاری از حاجیان در [[ایام تشریق]]، در منا قصد روزه گرفتن داشتند. ولی پیامبر دستور داد تا چند نفر در منا اعلام کنند که این روزها، وقت خوردن و آشامیدن و یاد خداست نه روزهداری<ref>الطبقات الکبری، ج2، ص132؛ تهذیب الاحکام، ج5، ص230؛ الفقیه، ج2، ص508.</ref> و این خود تأیید کننده شمار زیاد کسانی است که از قربانی کردن ناتوان بودند و میخواستند به جای قربانی روزه بگیرند. | ||
=== | ===حلق=== | ||
حضرت محمد(ص) پس از قربانی، موهای بلند خود را که برای جلوگیری از آلودگی با صمغ و... آغشته بود<ref>المغازی، ج3، ص 1108؛ صحیح بخاری، ج2، ص151؛ صحیح مسلم، ج4، ص50.</ref> تراشید. او همچنین موهای صورت و ناخنهای خود را اندکی کوتاه کرده و فرمود تا دفن شود.<ref name=":5">المغازی، ج3، ص 1108 و رک الکافی، ج4، ص 502؛ البدایة و النهایة، ج5، ص 189.</ref> | حضرت محمد(ص) پس از قربانی، موهای بلند خود را که برای جلوگیری از آلودگی با صمغ و... آغشته بود<ref>المغازی، ج3، ص 1108؛ صحیح بخاری، ج2، ص151؛ صحیح مسلم، ج4، ص50.</ref> تراشید. او همچنین موهای صورت و ناخنهای خود را اندکی کوتاه کرده و فرمود تا دفن شود.<ref name=":5">المغازی، ج3، ص 1108 و رک الکافی، ج4، ص 502؛ البدایة و النهایة، ج5، ص 189.</ref> | ||
====تبرک به موهای پیامبر(ص)==== | ==== تبرک به موهای پیامبر(ص) ==== | ||
مسلمانان برای [[تبرک]] گرفتن از موهای حضرت محمد(ص) پیرامون وی جمع شده بودند. [[ابوطلحه انصاری]] و خالد بن ولید از جمله کسانی بودند که از موی او برای تبرک گرفتند. سپس پیامبر(ص) فرمان داد تا موهای تراشیده را میان مسلمانان مشتاق تقسیم کنند و اینگونه مقداری از موهای سر وی نزد همسرانش به یادگار ماند.<ref name=":5" /> | مسلمانان برای [[تبرک]] گرفتن از موهای حضرت محمد(ص) پیرامون وی جمع شده بودند. [[ابوطلحه انصاری]] و خالد بن ولید از جمله کسانی بودند که از موی او برای تبرک گرفتند. سپس پیامبر(ص) فرمان داد تا موهای تراشیده را میان مسلمانان مشتاق تقسیم کنند و اینگونه مقداری از موهای سر وی نزد همسرانش به یادگار ماند.<ref name=":5" /> | ||
====مدیریت اتراق حاجیان==== | ==== مدیریت اتراق حاجیان ==== | ||
حضرت محمد(ص) خیمه زدن و اتراق حاجیان را مدیریت کرد و برای هر گروهی مکانی را اختصاص داد. محل خیمههای پیامبر و [[بنی هاشم]]، مکان سنتی این قبیله از قدیم در منا بود که بر پایه روایاتی، در کنار جمره دوم قرار داشت.<ref>الکافی، ج4، ص 209.</ref> منزلگاه همسران پیامبر(ص)، در نزدیکی [[مسجد خیف]]{{یادداشت|که بعدها دارالاماره منا نام گرفت.}} قرار داشت.<ref>اخبار مکه و ما جاء فیها من الآثار، ج2، ص 181.</ref> [[انصار]] را پشت خانههای همسران پیامبر در سمت چپ قبله و دارالاماره قرار داد، که «شعب الانصار» نامیده شد. [[مهاجرین]] را در شکاف درهای جا داد که سمت راست قبله بود و بعدها «شعب المهاجرین» نام گرفت.<ref>اخبار مکه فی قدیم الدهر و حدیثه، ج4، ص 264؛ سنن کبری بیهقی، ج5، ص138؛ البدایه و النهایه، ج5، ص 188.</ref> | حضرت محمد(ص) خیمه زدن و اتراق حاجیان را مدیریت کرد و برای هر گروهی مکانی را اختصاص داد. محل خیمههای پیامبر و [[بنی هاشم]]، مکان سنتی این قبیله از قدیم در منا بود که بر پایه روایاتی، در کنار جمره دوم قرار داشت.<ref>الکافی، ج4، ص 209.</ref> منزلگاه همسران پیامبر(ص)، در نزدیکی [[مسجد خیف]]{{یادداشت|که بعدها دارالاماره منا نام گرفت.}} قرار داشت.<ref>اخبار مکه و ما جاء فیها من الآثار، ج2، ص 181.</ref> [[انصار]] را پشت خانههای همسران پیامبر در سمت چپ قبله و دارالاماره قرار داد، که «شعب الانصار» نامیده شد. [[مهاجرین]] را در شکاف درهای جا داد که سمت راست قبله بود و بعدها «شعب المهاجرین» نام گرفت.<ref>اخبار مکه فی قدیم الدهر و حدیثه، ج4، ص 264؛ سنن کبری بیهقی، ج5، ص138؛ البدایه و النهایه، ج5، ص 188.</ref> | ||
==خطبه عید قربان== | ==خطبه عید قربان== | ||
خط ۱۸۵: | خط ۱۸۵: | ||
بر پایه روایتی فرمان ابلاغ رسمی جانشینی [[امام علی(ع)]] در مسجد خیف نیز دوباره به حضرت محمد(ص) گوشزد شد؛ ولی او با توجه به ملاحظات سابق، منتظر تأیید خداوند ماند.<ref>روضه الواعظین، ج1، ص90؛ الاحتجاج، ج1، ص57.</ref> | بر پایه روایتی فرمان ابلاغ رسمی جانشینی [[امام علی(ع)]] در مسجد خیف نیز دوباره به حضرت محمد(ص) گوشزد شد؛ ولی او با توجه به ملاحظات سابق، منتظر تأیید خداوند ماند.<ref>روضه الواعظین، ج1، ص90؛ الاحتجاج، ج1، ص57.</ref> | ||
==اتمام اعمال== | == اتمام اعمال == | ||
پیامبر(ص)، روز عید قربان و پیش از ظهر برای اتمام اعمال حج به مکه رفت و نماز ظهر را در [[مسجدالحرام]] خواند<ref>صحیح مسلم، ج4، ص43؛ سنن ابن ماجه، ج2، ص1027؛ سنن ابی داود، ج1، ص428.</ref> و بر پایه برخی | پیامبر(ص)، روز عید قربان و پیش از ظهر برای اتمام اعمال حج به مکه رفت و نماز ظهر را در [[مسجدالحرام]] خواند<ref>صحیح مسلم، ج4، ص43؛ سنن ابن ماجه، ج2، ص1027؛ سنن ابی داود، ج1، ص428.</ref> و بر پایه برخی گزارشها صبح و پیش از وقت نماز و بر پایه برخی دیگر، شب همراه همسران خود به مکه رفت<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج2، ص 139؛ السنن الکبری بیهقی، ج5، ص144.</ref> و از آب [[زمزم]] نوشید.<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج2، ص 140؛ دلائل النبوة، البیهقی، ج5، ص 438.</ref> او بر خلاف سال فتح مکه، در حجة الوداع وارد [[کعبه]] نشد و در داخل آن نماز نگزارد.<ref>الکافی، ج4، ص528؛ تهذیب الاحکام، ج5، ص276؛ اخبار مکه و ما جاء فیها من الآثار، الازرقی، ج1، ص 273.</ref> | ||
بر پایه برخی گزارشها، حضرت محمد(ص) پس از اتمام مناسک، در حالی که حلقههای در کعبه را گرفته بود، خطبهای طولانی درباره نشانههای قیامت و هشدار از راه یافتن تباهیها و انحراف در دین و امت اسلامی ایراد کرد<ref>تفسیر القمی، ج2، ص 303؛ جامع الأخبار، ص 140؛ الدر المنثور، ج6، ص53.</ref> و پس از انجام [[زیارت]] کعبه و طواف وداع به منا بازگشت. آن حضرت در منا، نمازهای یومیه را به صورت شکسته{{یادداشت|وظیفه مسافر.}} به جا آورد<ref>الکافی، ج4، ص518؛ الطبقات الکبری، ج2، ص 140.</ref> و هر روز از خیمهگاه خود پیاده برای [[رمی]] جمرههای سهگانه میرفت و پیاده بازمیگشت.<ref>الطبقات الکبری، ج2، ص 181؛ الکافی، ج4، ص486؛ الاستبصار، ج2، ص298.</ref> | بر پایه برخی گزارشها، حضرت محمد(ص) پس از اتمام مناسک، در حالی که حلقههای در کعبه را گرفته بود، خطبهای طولانی درباره نشانههای قیامت و هشدار از راه یافتن تباهیها و انحراف در دین و امت اسلامی ایراد کرد<ref>تفسیر القمی، ج2، ص 303؛ جامع الأخبار، ص 140؛ الدر المنثور، ج6، ص53.</ref> و پس از انجام [[زیارت]] کعبه و طواف وداع به منا بازگشت. آن حضرت در منا، نمازهای یومیه را به صورت شکسته{{یادداشت|وظیفه مسافر.}} به جا آورد<ref>الکافی، ج4، ص518؛ الطبقات الکبری، ج2، ص 140.</ref> و هر روز از خیمهگاه خود پیاده برای [[رمی]] جمرههای سهگانه میرفت و پیاده بازمیگشت.<ref>الطبقات الکبری، ج2، ص 181؛ الکافی، ج4، ص486؛ الاستبصار، ج2، ص298.</ref> | ||
خط ۱۹۸: | خط ۱۹۸: | ||
==غدیر خم== | ==غدیر خم== | ||
پس از گذشت سه روز از آغاز سفر بازگشت، در حالی که هنوز حاجیان از کاروان حضرت محمد(ص) برای رفتن به شهرها و مکانهای خود، چندان متفرق نشده بودند، آیه ۶۷ سوره مائده | پس از گذشت سه روز از آغاز سفر بازگشت، در حالی که هنوز حاجیان از کاروان حضرت محمد(ص) برای رفتن به شهرها و مکانهای خود، چندان متفرق نشده بودند، آیه ۶۷ سوره مائده نازل شد. در این نزول، بر اعلام رسمی ولایت [[امام علی(ع)|علی بن ابی طالب(ع)]] تأکید شد و پیامبر(ص) را از تأخیر بیشتر در این زمینه برحذر داشت. این تهدید، با لحنی تند و هشدار آمیز بیان شد به گونه ای که این کار را مساوی با انجام ندادن رسالت الهی دانست و در ضمن آن حضرت را از خطرهای احتمالی که پیشبینی میشد برحذرداشت.<ref>ارشاد مفید، ج1، ص176؛ مقایسه شود با اعلام الوری، ج1، ص 262.</ref> پیامبر(ص) در فاصله سه چهار میلیِ{{یادداشت|کمتر از یک کیلومتری.}} [[جحفه]] در کنارآبگیری که «خم» نامیده میشد،<ref>وفاء الوفاء، ج3، ص171؛ الروض المعطار فی خبر الأقطار، النص، ص 156.</ref> توقف کرد و فرمان داد تا با صدای «الصلاة جامعة» همه جمعیت را به سوی او فرابخوانند، سپس زیر درختانی که در آنجا بود نماز ظهر را خواند و در خطبهای از نزدیک شدن درگذشت خود و به توجه امت به دو یادگار وی یعنی کتاب خدا و عترت او سخن گفت و در حالی که دست علی بن ابی طالب(ع) را گرفته بود، خطاب به جمعیت فرمود:<ref>سنن ابن ماجه، ج1، ص45؛ سنن ترمذی، ج5، ص297؛ فضائل اصحابه نسائی، ص14؛ الآثار الباقیة عن القرون الخالیة، النص، ص 429.</ref> | ||
{{گفتاورد | {{گفتاورد | ||
خط ۲۰۵: | خط ۲۰۴: | ||
}} | }} | ||
[[عمر بن خطاب]] پس | [[عمر بن خطاب]] پس این ماجرا به امام علی(ع) تبریک گفته و او را مولا و سرپرست هر مرد و زن مؤمن دانست.<ref>مسند الامام احمد بن حنبل، ج1، ص118و119 و331وج4، ص281؛ المستدرک علی الصحیحین، ج3، ص109و110 و116، المصنّف، ج7، ص495و503؛ سنن نسائی، ج5، ص45.</ref> بر پایه گزارشی، پس از خطابه و نماز ظهر، پیامبر(ص) دستور داد تا برای امام علی(ع) خیمهای روبروی خیمه او بر پا کردند و به همه مردان و زنان حاضر و همسران خود دستور داد تا گروه گروه به نزد امام علی(ع) رفته و به او تبریک بگویند و به نام «امیرمؤمنان» بر او سلام کنند. بر پایه گزارشی دیگر، همه مردان با دست دادن، با امام علی(ع) بیعت کردند.<ref>ارشاد مفید، ج1، ص176، إعلام الوری، ج1، ص 262.</ref> | ||
==رسیدن به مدینه== | ==رسیدن به مدینه== | ||
خط ۲۷۸: | خط ۲۷۷: | ||
*'''تحف العقول'''، ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، قم، ۱۴۰۴ق. | *'''تحف العقول'''، ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، قم، ۱۴۰۴ق. | ||
*'''تذکره الخواص (تذکره الخواص الائمه فی خصائص الائمه)''': یوسف بن قزاوغلی، سبط ابن الجوزی، قم، انتشارات شریف الرضی، ۱۴۱۸ق. | *'''تذکره الخواص (تذکره الخواص الائمه فی خصائص الائمه)''': یوسف بن قزاوغلی، سبط ابن الجوزی، قم، انتشارات شریف الرضی، ۱۴۱۸ق. | ||
*'''تفسیر القمی'''، علی بن ابراهیم قمی (-۳۰۷ق)، به کوشش سید طیب موسوی جزائری، قم، انتشارات دارالکتاب، ۱۴۰۴ق. | *'''تفسیر القمی'''، علی بن ابراهیم قمی (-۳۰۷ق)، به کوشش سید طیب موسوی جزائری، قم، انتشارات دارالکتاب، ۱۴۰۴ق. | ||
*'''التنبیه و الاشراف'''، علی بن الحسین المسعودی (-۳۴۶ق)، تصحیح عبدالله اسماعیل الصاوی، قاهره، دارالصاوی. | *'''التنبیه و الاشراف'''، علی بن الحسین المسعودی (-۳۴۶ق)، تصحیح عبدالله اسماعیل الصاوی، قاهره، دارالصاوی. | ||
خط ۳۲۵: | خط ۳۲۳: | ||
*'''الغدیر فی الکتاب و السنة و الأدب'''، علامه عبدالحسین الامینی، مرکز الغدیر للدراسات الاسلامیه، مکان نشر: قم، ۱۴۱۶ق. | *'''الغدیر فی الکتاب و السنة و الأدب'''، علامه عبدالحسین الامینی، مرکز الغدیر للدراسات الاسلامیه، مکان نشر: قم، ۱۴۱۶ق. | ||
*''' مستعذب الإخبار بأطیب الأخبار'''، ابومدین فاسی، دارالکتب العلمیه، بیروت، ۱۴۲۴ ق. | *''' مستعذب الإخبار بأطیب الأخبار'''، ابومدین فاسی، دارالکتب العلمیه، بیروت، ۱۴۲۴ ق. | ||
{{پایان}}{{حج و عمره}} | {{پایان}} | ||
{{حج و عمره}} | |||
[[رده:مقالههای | [[رده:مقالههای در دست ویرایش]] | ||