در حال ویرایش حجة الوداع
این ویرایش را میتوان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که میخواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثیسازی ویرایش را به پایان ببرید.
نسخهٔ فعلی | متن شما | ||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده:حجة الوداع.jpg|بندانگشتی|«حجة الوداع» اثر حسن روح الامین، که ایهامی میان حجة الوداعِ [[حضرت محمد(ص)]] و واپسین حج [[امام حسین(ع)]] دارد.|جایگزین=|400x400پیکسل]] | |||
'''حجة الوداع''' یا '''حجة البلاغ''' یا '''حجة الکمال''' یا '''حجة التمام،''' تنها [[حج]] [[حضرت محمد(ص)]] پس از هجرت است، که با شمار بسیاری از مسلمانان از [[مدینه]] آغاز شد و پیامبر(ص) در آن به توضیح احکام و آموزشهای دینی، بویژه ولایت [[امام علی(ع)]] و ولایت [[اهل بیت]] خود پرداخت. این سفر در ۲۵ ذی قعده سال دهم هجرت آغاز و در کمتر از یک ماه به پایان رسید. | '''حجة الوداع''' یا '''حجة البلاغ''' یا '''حجة الکمال''' یا '''حجة التمام،''' تنها [[حج]] [[حضرت محمد(ص)]] پس از هجرت است، که با شمار بسیاری از مسلمانان از [[مدینه]] آغاز شد و پیامبر(ص) در آن به توضیح احکام و آموزشهای دینی، بویژه ولایت [[امام علی(ع)]] و ولایت [[اهل بیت]] خود پرداخت. این سفر در ۲۵ ذی قعده سال دهم هجرت آغاز و در کمتر از یک ماه به پایان رسید. | ||
خط ۵: | خط ۶: | ||
این سفربه دلیل مشارکت حداکثری مردم در آن و نبود مانعی از بیان احکام و نگرانی های نظامی،چنانکه در غزوات دیگر بود، ماهیتی آموزشی و تعلیمی نیز داشت و لبریز از نکات مختلف آموزشی و تعلیمی رسول الله(ص) بود. از نکتههای مهم این سفر، معرفی امام علی(ع) به عنوان ولیّ و آموزش [[احکام حج]] بود. خطبه روز [[عرفه]]، خطبه [[عید قربان]] و خطبه [[غدیر خم|غدیر]] از سخنرانیهای معروف پیامبر(ص) در این سفر است. | این سفربه دلیل مشارکت حداکثری مردم در آن و نبود مانعی از بیان احکام و نگرانی های نظامی،چنانکه در غزوات دیگر بود، ماهیتی آموزشی و تعلیمی نیز داشت و لبریز از نکات مختلف آموزشی و تعلیمی رسول الله(ص) بود. از نکتههای مهم این سفر، معرفی امام علی(ع) به عنوان ولیّ و آموزش [[احکام حج]] بود. خطبه روز [[عرفه]]، خطبه [[عید قربان]] و خطبه [[غدیر خم|غدیر]] از سخنرانیهای معروف پیامبر(ص) در این سفر است. | ||
== | ==نام== | ||
این حج به '''حجة الوداع''' معروف شده است، چراکه آخرین حج پیامبر(ص) بود و در آن با حاضران وداع کرد<ref>السیرة النبویه، ج2، ص 606؛ الطبقات الکبری، ج2، ص 140؛ البدایه و النهایه، ج5، ص 109.</ref> و آن را واپسین حج خود خواند.<ref>الکافی، ج7، ص 275؛ شرف المصطفی، الخرگوشی، ج3، ص 100؛ البدایه و النهایه، ج5، ص 215.</ref> | |||
نامهای دیگری که این حج با آنها شناخته میشوند عبارتاند از: | |||
*'''حجة الاسلام''':<ref>المغازی، ج3، ص 1089؛ الطبقات الکبری، ج2، ص 131؛ تاریخ الیعقوبی، ج2، ص 109..</ref> چراکه تنها حجی است که حضرت محمد(ص) در دوره حاکمیت اسلام انجام داد.<ref>شرح الزرقانی علی المواهب، ج4؛ ص142.</ref> | |||
*'''حجة البلاغ''':<ref name=":0">اخبار مکه، الازرقی، ج1، ص 186؛ تاریخ الأمم و الملوک، ج3، ص 183؛ الاکتفاء، ج2، ص 30مستعذب الإخبار، الفاسی، ص 309..</ref> چراکه [[آیه تبلیغ|آیه ابلاغ]] {{آیه|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ | |||
}}{{یادداشت|اى پيامبر! آنچه از سوى پروردگارت [درباره ولايت و رهبرى على بن ابى طالب(ع)] بر تو نازل شده ابلاغ كن؛ و اگر انجام ندهى پيام خدا را نرساندهاى.}}<ref name=":6">سوره مائده، آیه ۶۷؛ ترجمه قرآن (انصاریان)، ص۱۱۹.</ref> در این حج نازل شده است. [[اهل سنت]]، دلیل نامگذاری به حجة البلاغ را تبلیغ احکام دین به صورت گفتاری و رفتاری در این حج دانستهاند.<ref>رک: السیرة النبویه (لابن هشام)، ج2، ص 606؛ شرح الزرقانی علی المواهب، ج4؛ ص142.</ref> | |||
*'''حجة الکمال''' و '''حجة التمام''':<ref name=":0" /> این دو نام، میتواند اشاره به آیه سه از سوره مائده باشد{{یادداشت|{{آیه|ٱلۡيَوۡمَ أَكۡمَلۡتُ لَكُمۡ دِينَكُمۡ وَأَتۡمَمۡتُ عَلَيۡكُمۡ نِعۡمَتِی}} | |||
امروز [با نصبِ على بن ابى طالب به ولايت، امامت، حكومت و فرمانروايى بر امت] دينتان را براى شما كامل کردم.}}<ref>ترجمه قرآن (انصاریان)، ص۱۰۷.</ref> که در بازگشت از این سفر نازل شده و کمال دین و تمام نعمت الهی را اعلام کرده است.<ref>شرح الزرقانی علی المواهب، ج4؛ ص142؛ الغدیر فی الکتاب و السنة و الأدب، ج1، ص 31؛ سیدنا محمد، محمد رشید رضا، ج2، ص32.</ref> | |||
==اهمیت== | |||
حجة الوداع اهمیت سیاسی و فرهنگی بسیاری در سیره رسول الله دارد. از آن رو که [[حضرت محمد(ص)]] در جریان این حج، [[آداب حج|آداب]] و [[احکام حج]] در اسلام را ابلاغ کرده و به طرح بسیاری از قوانین مهم اسلام از جمله ولایت [[اهل بیت]] خود پرداخت. این رویداد، بازتاب زیادی در لایههای سنت نبوی پیدا کرد که در دانشهایی مانند حدیث، سیره، تاریخ و فقه امتداد یافت،<ref>حجة الوداع، دانشنامه بزرگ اسلامی؛ حجة الوداع کما رواها اهل البیت، ص8.</ref> آنقدر که «سال دهم» در تاریخ اسلام، به نام «حجة الوداع»، خوانده شد<ref>رک: المغازی، ج3، ص 1115؛ الطبقات الکبری، ج8، ص 44؛ عیون الاثر، ج2، ص 318.</ref> و باب ویژهای به همین نام، بر کتابهای سیره و تاریخ و حتی بر کتابهای حدیثی اختصاص یافت<ref>رک:صحیح بخاری، ج5، ص175؛ دلائل النبوه، ج5، ص432؛ بحار الأنوار، ج21، ص 378.</ref> و بسیاری از آداب و [[مناسک حج]] با استناد به همین رویداد در فقه تدوین شد. | |||
== | ==اعلان همگانی== | ||
برپایه روایتی از [[امام باقر(ع)]]، تا سال دهم هجری همه احکام و آموزشهای دین به جز [[حج]] و ولایت نازل شده بود. در این سال، [[حضرت محمد(ص)]] مأموریت یافت تا برای تکمیل تعالیم دین خود و رساندن این دو واجب الهی اعلام کند هر کسی که توانایی پیمودن راه را دارد، برای فرا گرفتن حج و تعالیم دین در حج آن سال شرکت کند و جارچیان به همه اهل [[مدینه]] و آبادیهای پیرامون آن و قبایل عرب بادیهنشین اطلاعرسانی کردند.<ref>السیرة النبویه، ج2، ص 601؛ المغازی، ج3، ص 1088.</ref> حضرت محمد(ص) در سالهای قبل در مدینه بدون اینکه به حج برود، در روز [[عید قربان]]، [[قربانی]] میکرد.<ref name=":1">المغازی، ج3، ص 1088؛ الطبقات الکبری، ابن سعد، ج2، ص 131؛.</ref> | |||
== | ==حکمت تاخیر حج پیامبر تا سال دهم هجری== | ||
در [[جاهلیت]] براساس سنت نسیء، برای امکان جنگ در ماههای حرام، از جمله ماههای حج، با عوض کردن نام ماه حرام با ماههای دیگر، در ماه حرام جنگ کرده و در ماههایی که در حقیقت ماه حج نبود، حج به جا میآوردند. با نامگذاریهای جدید و مرور زمان، ترتیب ماهها به حال طبیعی خود برمیگشت و حضرت محمد(ص) درنگ کرد تا نامگذاری ماههای جاهلیت مطابق ترتیب واقعی ماهها شود و در سال دهم در ذی قعده واقعی، برای حج خارج شد و در خطبه عرفه به این مطلب اشاره کرد.<ref>اخبار مکه الازرقی، ج1، ص 186؛ بحرالعلوم، ج1، ص 132؛ الخصال، ج2، ص 46؛ مجمع البیان، ج5، ص 487.</ref> | |||
==شمار حاجیان== | |||
بر پایه برخی روایات، بیش از ۷۰ هزار نفر از اهل [[مدینه]] و عربهای بادیهنشین و اطراف آن برای رفتن به سفر حج گرد آمدند؛<ref>روضه الواعظین، ج1، ص89؛ الإحتجاج، ج1، ص 56.</ref> به گونهای که صدای [[تلبیه]] میان مدینه و [[مکه]] پیوسته شنیده میشد<ref>ارشاد مفید، ج1، ص 171؛ روضه الواعظین، ج1، ص89.</ref> و هنگام تلبیه [[حضرت محمد(ص)]] سراسر بیابان تا چشم کار میکرد حجگزار دیده میشد.<ref>صحیح مسلم، ج4، ص39؛ سنن ابن ماجه، ج2، ص1022؛ سنن کبری، بیهقی، ج1، ص7.</ref> دلایل بسیاریِ جمعیت در این حج را چنین دانستهاند: | |||
#گستردگی [[اسلام]] در همه شبه جزیره عربستان، | |||
#وجود نومسلمانانی که نسبت به حضرت محمد(ص) و دین او کنجکاو و علاقهمند بودند، | |||
#ریشه کهن فرهنگی حج در فرهنگ و آداب و رسوم مردم شبه جزیره.<ref>الکافی، ج4، ص 245؛ المغازی، ج3، ص 1088.</ref> | |||
در منابع دیگر، شمار حاجیان در این سفر، بین ۹۰ تا ۱۲۰ هزار نفر ذکر شده است.<ref>تذکرة الخواص، سبط بن الجوزی، ص 37؛ تاریخ الخمیس، دیار البکری، ج2، ص 149.</ref> این شمار را نیز، دور از ذهن ندانستهاند؛ چرا که در سال نهم هجری، شمار ۳۰ هزار نفر مرد جنگی، با وجود بیم روبرو شدن با امپراتوری روم در [[غزوه تبوک]] شرکت کردند<ref>المغازی، ج3، ص 996، الطبقات الکبری، ج2، ص 125، عیون الاثر، ج2، ص 356.</ref><ref>المغازی، ج3، ص 993؛ السیرة النبویه، ابن هشام، ج2، ص 516.</ref> و بر خلاف شرایط دشوار جنگ، در حجة الوداع زنان و کودکان و سالخوردگان نیز حضور داشتند. | |||
بر پایه گزارشها، حتی بیماران نیز دوست داشتند با کاروان پیامبر(ص) همراه شوند و از آن حضرت چاره میخواستند.<ref>صحیح مسلم، ج 2، ص867؛ مسند الامام احمد بن حنبل، ج10، ص292.</ref> زنان حاملهای چون [[اسماء بنت عمیس]]، که [[محمد بن ابوبکر]] را در [[ذو الحلیفه|ذوالحلیفه]] به دنیا آورد،<ref>الطبقات الکبری، ج8، ص222؛ الکافی، ج4، ص 444؛ البدایه و النهایه، ج7، ص318.</ref> در این کاروان بود. حضرت محمد(ص) در این سفر، همه همسران خود و دختر خود [[حضرت فاطمه(س)]] را<ref name=":2">دلائل النبوه، ج5، ص 435؛ التنبیه و الاشراف، ص240.</ref> سوار بر هودج به همراه برد.<ref name=":3">تاریخالیعقوبی، ج2، ص 109، الطبقات الکبری، ج2، ص 131.</ref> | |||
با | ==آغاز سفر== | ||
حضرت محمد(ص) در روز شنبه ۲۵ ذی قعده، که نزدیک به اسفندماه سال دهم شمسی میشد، از [[مدینه]] به قصد [[حج]] خارج شد.<ref>المغازی، ج3، ص 1089، الکافی، ج4، ص 245.</ref> | |||
==احرام و تلبیه== | |||
حضرت محمد(ص) به هنگام ظهر به منطقه [[ذوالحلیفه|ذوالحُلَیفه]]، در هشت کیلومتری غرب شهر [[مدینه]]<ref>المعالم الأثیرة فی السنة و السیرة، ص 103؛ مدینهشناسی، ج1، ص 173.</ref> رسید و غسل [[احرام]] انجام داد و نماز ظهر را در [[مسجد شجره (میقات)|مسجد شجره]] خواند.<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج2، ص 131؛ الکافی، ج4، ص232؛ إمتاع الأسماع، المقریزی، ج2، ص 102.</ref> وی به مردم فرمان داد موهای زائد بدن خود را زدوده، برای [[احرام]] غسل کرده و لباسهای دوخته را از تن بدر کنند.<ref>الکافی، ج4، ص 249.</ref> پس از آن، او به نشاندار کردن شتران قربانی خود، که ۶۳ شتر بود پرداخت. مأمور نگهداری از شتران پیامبر در حجة الوداع، ناجیة بن جندب خزاعی اسلمی بود<ref>الطبقات الکبری، ج4، ص 235وج2، ص 131؛ الکافی ج4، ص250؛ تهذیب الاحکام، ج5، ص.</ref> که به کمک چند تن از مردان قبیله خود، این وظیفه را انجام میداد. او در سفرهای دیگر نیز این وظیفه را به عهده داشت.<ref>المغازی، ج2، ص 572و، ص 732؛ المنتظم فی تاریخ الأمم و الملوک، ج3، ص 273؛ البدایة و النهایة، ج4، ص 231.</ref> | |||
حضرت محمد(ص) در | حضرت محمد(ص) در حالی که با دو تکه پارچه صُحاری{{یادداشت|پنبه [[یمن|یمنی]] سرخفام.}} احرام بسته بود،<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج2، ص 131؛ الکافی، ج4، ص339.</ref> در بیابان [[بیداء]] نزدیک به دو کیلومتری منطقه شجره، با گفتن جملات [[تلبیه]] مُحرم شد.<ref>الکافی، ج4، ص245، المغازی، ج3، ص 1090، الطبقات الکبری، ج2، ص 131.</ref> در برخی از روایات، شب ماندن وی در منطقه ذوالحلیفه آمده است؛<ref>صحیح بخاری، ج2، ص561؛ السنن الکبری للبیهقی، ج5، ص 50.</ref> ولی تاریخنگارانی مانند واقدی (م.۲۰۶ یا ۲۰۷ق)، خبر [[بیتوته]] نکردن در ذوالحلیفه را تأیید کردهاند.<ref>المغازی، ج3، ص 1090.</ref> | ||
حضرت محمد(ص) در این حالت، سوار بر ناقه قصوای خود بود<ref>صحیح مسلم، ج2، ص724؛ السیرة النبویه و أخبار الخلفاء، أبو حاتم التمیمی، ج1، ص 393؛ البدایة و النهایة، ابن کثیر، ج5، ص 177.</ref> و سایهبانی نداشت<ref>الکافی، ج4، ص350.</ref> سوار بر جهاز مندرس و ارزان شتر، قصد خود را خدا و نه خودنمایی و نه شنیدن دیگران دانست.<ref>حلیه الاولیاء، ج3، ص54؛ سنن ابن ماجه، ج2، ص965.</ref> | |||
حضرت محمد(ص) | |||
بر پایه منابع [[شیعه]]<ref>الأصول الستة عشر، ص 148؛ بحار الأنوار، ج21، ص 403.</ref> و [[اهل سنت]]<ref>صحیح بخاری 2، 180؛ سنن نسائی، ج5، 5ص159؛ سنن ترمذی، ج3، ص178.</ref> پیامبر(ص) و همراهان وی با صدای بلند اینگونه تلبیه میگفتند: «لَبَّیک اللَّهُمَّ لَبَّیک لَبَّیک لَا شَرِیک لَک لَبَّیک إِنَّ الْحَمْدَ وَ النِّعْمَةَ لَک وَ الْمُلْک لَا شَرِیک لَک (لَبَّیک)» آنان به فرمان خدا، آنقدر اینگونه تلبیه را تکرار کردند که پیش از رسیدن به منزلگاه روحاء، در ۸۲ کیلومتری مدینه<ref>الروض المعطار فی خبر الأقطار، ص 277.</ref> صدای آنها گرفت.<ref>الکافی، ج4، ص 336؛ مقایسه کنید با المصنّف، ج4، ص464.</ref> | |||
==مسیر راه== | |||
حضرت محمد(ص)، در حالی که جز برای نماز و استراحت بین راه توقف نمیکرد، فاصله میان [[مدینه]] و [[مکه]] را از راهی پیمود که با مسیر امروزی و حتی مسیری که در زمان سمهودی (سده دهم) استفاده میشده، متفاوت بود. این راه را، راه حج انبیاء خواندهاند.<ref>بهجة النفوس و الأسرار، ج1، ص 627؛ تاریخ المدینة، نهروانی، ص 152، وفاء الوفاء بأخبار دارالمصطفی، ج3، ص 159.</ref> روایاتی که از حضرت محمد(ص) درباره حج پیامبران الهی در این مسیر آمده، میتواند دلیل این نامگذاری باشد. مسیر حج پیامبر(ص) میان مدینه و مکه، از نزدیکی مسجد غزاله عبور کرده و از «حی» و گردنه «هرشاء» و سپس [[جحفه]] میگذشت، در حالی که مسیر قرن دهم در سمت راست این جاده بود، که از رابغ و از خیف و صفراء میگذشت و بدون گذر از جحفه در نزدیکی قدید به این راه میرسید.<ref>وفاء الوفاء، السمهودی، ج3، ص 159، المعالم الأثیرة فی السنة و السیرة، ص 170.</ref> | |||
==مساجد== | |||
بعدها، در هرکدام از توقفگاههایِ حضرت محمد(ص) میان [[مدینه]] و [[مکه]]، مسجدی به نام آن منزل، ساخته شد<ref>الطبقات الکبری، ج2، ص 131؛ وفاء الوفاء، السمهودی، ج3، ص 159.</ref>و نماز خواندن در این مساجد از [[آداب حج]] شد. نامهای این مساجد چنین است:<ref>تاریخ مکة المشرفة و المسجد الحرام و المدینة الشریفة و القبر الشریف، ج1، ص 311.</ref> | |||
{{ستون-شروع|۲}} | {{ستون-شروع|۲}} | ||
* مسجد شجره در ذوالحلیفه: حضرت محمد(ص) در این مسجد نماز ظهر | * مسجد شجره در ذوالحلیفه: حضرت محمد(ص) در این مسجد نماز ظهر خوانده<ref>سنن بیهقی، ج5، ص4.</ref> و غسل [[احرام]] کرد. | ||
* مسجد شرف در روحاء: در این مکان پیامبر(ص) پسرجوانی را که گرفتار حملههای صرعگونه و تشنج بود شفا داد.<ref>المستدرک علی الصحیحین، ج2، ص374؛ سبل الهدی و الرشاد، ج10، ص 29؛ إمتاع الأسماع، المقریزی، ج5، ص 6.</ref> | * مسجد شرف در روحاء: در این مکان پیامبر(ص) پسرجوانی را که گرفتار حملههای صرعگونه و تشنج بود شفا داد.<ref>المستدرک علی الصحیحین، ج2، ص374؛ سبل الهدی و الرشاد، ج10، ص 29؛ إمتاع الأسماع، المقریزی، ج5، ص 6.</ref> | ||
* مسجد عِرْقُالظُّبْیة: به گفته پیامبر(ص) هنگام گذر از این منزلگاه، ۷۰ پیامبر پیش از او در آنجا نماز گزاردند و [[حضرت موسی(ع)]] به همراه ۷۰ هزار نفر از [[بنی اسرائیل]]، از آن مکان گذشته و [[حضرت عیسی(ع)]] پیش از قیامت برای انجام [[حج]] یا [[عمره]] از آن خواهد گذشت.<ref>حلیه الاولیاء، ج2، ص10.</ref> | * مسجد عِرْقُالظُّبْیة: به گفته پیامبر(ص) هنگام گذر از این منزلگاه، ۷۰ پیامبر پیش از او در آنجا نماز گزاردند و [[حضرت موسی(ع)]] به همراه ۷۰ هزار نفر از [[بنی اسرائیل]]، از آن مکان گذشته و [[حضرت عیسی(ع)]] پیش از قیامت برای انجام [[حج]] یا [[عمره]] از آن خواهد گذشت.<ref>حلیه الاولیاء، ج2، ص10.</ref> | ||
خط ۷۷: | خط ۸۵: | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
==ورود به مکه== | |||
حضرت محمد(ص)، پس از هشت روز، در سوم [[ذی حجه]] به نزدیکی [[مکه]] رسید و پیش از گردنههای ورودی مکه توقف کرده و شب را در آنجا گذراند. صبحگاهان پس از انجام غسل و به هنگام بالا آمدن آفتاب، در چهارم [[ذی حجه]]، از بالای مکه و از گردنه مدنیان سوار بر ناقه قصباء وارد مکه شد و به سوی [[مسجدالحرام]] پیش رفت تا به [[باب بنیشیبه|باب بنی شیبه]] رسید.<ref name=":4" /> | |||
==اعمال و مناسک== | |||
== | ===طواف و استلام=== | ||
حضرت محمد(ص)،پس از ورود به مسجدالحرام، با دیدن [[کعبه]] [[تکبیر]] گفته و پس از ستایش خداوند و صلوات بر [[حضرت ابراهیم(ع)]] و [[استلام]] [[حجرالاسود]]، سواره در هفت دور، کعبه را [[طواف]] کرد و مردم نیز به همراه او طواف کردند. بر پایه روایتی، دلیل سواره طواف کردن او، نمایاندن خود به جمعیتِ بسیاری بود که برای آموختن حج به او نگاه میکردند.<ref name=":4">اخبار مکه فی قدیم الدهر و حدیثه، ج1، ص 246؛ صحیح مسلم، ج4، ص39.</ref> او در همان حالت سواره، با چوبدستی خود [[استلام]] [[حجر الاسود]] میکرد و چوبدستی را که به حجرالاسود خورده بود میبوسید.<ref>سنن نسائی، ج2، ص402؛ فقیه، ج2، ص402، الکافی، ج4، ص429.</ref> | |||
بر پایه برخی از روایات، پیامبر(ص) سه دور را به صورت دویدن، درحالی که یکی از شانههایش را از [[احرام]] بیرون گذاشته بود پیمود؛<ref>الطبقات الکبری، ج2، ص 131؛ البدایة و النهایة، ابن کثیر، ج5، ص 157.</ref> در مقابل، برخی، این روایات را مربوط به [[عمرة القضا]] در سال هشتم هجری دانسته و شواهدی برای تقویت این احتمال آوردهاند.<ref>رک حجة الوداع کما رواها اهل البیت، ص106.</ref> | |||
===نماز طواف و نوشیدن از زمزم=== | ===نماز طواف و نوشیدن از زمزم=== | ||
پیامبر(ص) پس از [[طواف]] به کنار [[مقام ابراهیم(ع)]]{{یادداشت|مقام ابراهیم(ع)، بر پایه روایاتی، در آن زمان در مکان اصلیاش قرار داشته و بر پایه نقلی، به محاذات مکان کنونی و چسبیده به کعبه بود.}}<ref>الکافی، ج4، ص 223؛ فقیه، ج2، ص243، علل الشرائع ص423.</ref> رفت و | پیامبر(ص) پس از کامل کردن [[طواف]]، به کنار [[مقام ابراهیم(ع)]]{{یادداشت|مقام ابراهیم(ع)، بر پایه روایاتی، در آن زمان در مکان اصلیاش قرار داشته و بر پایه نقلی، به محاذات مکان کنونی و چسبیده به کعبه بود.}}<ref>الکافی، ج4، ص 223؛ فقیه، ج2، ص243، علل الشرائع ص423.</ref> رفت و نماز طواف را ادا کرد.<ref>الکافی، ج4، ص449، صحیح مسلم، ج2، ص725، سنن ابی داود، ج2، ص122.</ref> وی پس از نماز طواف، نزد چاه [[زمزم]] رفت و از آب آن نوشید و به نوشیدن آن سفارش کرد.{{یادداشت|حضرت محمد(ص) گفت: «اگر بر امتم سخت نمیشد، نوشیدن یک یا دو دلو بزرگ از آن را سنت میکردم».}}<ref>الکافی، ج4، ص430؛ علل الشرائع 412.</ref> او در دعایی، از خداوند به برکت آب زمزم، علم سودمند، روزی گسترده و درمان هر بیماری طلبید.<ref>الکافی، ج4، ص 250، رک المستدرک علی الصحیحین، ج1، ص646.</ref> آنگاه به نزد [[حجر الاسود]] رفت و دوباره آن را [[استلام]] کرد و استلام حجر را وداع با [[کعبه]] دانست.<ref>الکافی، ج2، ص250؛ المصنّف، ج4، ص413.</ref> | ||
===سعی=== | ===سعی=== | ||
پس از استلام حجر، با اشاره به آیه {{آیه|إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَةَ مِنْ شَعَائِرِ اللَّهِ | |||
}}{{یادداشت|بى ترديد صفا و مروه از نشانههاى خداست.}}<ref>سوره بقره، آیه ۱۵۸؛ ترجمه قرآن (انصاریان)، ص۲۴.</ref> به سمت [[صفا و مروه|کوه صفا]] رفت و به اندازه خواندن یک سوره بقره بر آن کوه دعا کرد.<ref>الکافی، ج2، ص250.</ref> سپس | }}{{یادداشت|بى ترديد صفا و مروه از نشانههاى خداست.}}<ref>سوره بقره، آیه ۱۵۸؛ ترجمه قرآن (انصاریان)، ص۲۴.</ref> به سمت [[صفا و مروه|کوه صفا]] رفت و به اندازه خواندن یک سوره بقره بر آن کوه دعا کرد.<ref>الکافی، ج2، ص250.</ref> سپس سواره بر شتر، [[سعی]] بین [[صفا و مروه]] را انجام داد.<ref>الطبقات الکبری، ج2، ص 131؛ المغازی، ج3، ص 1099؛ اصل عاصم بن حمید حناط، ص32.</ref> | ||
====باقیماندن پیامبر در احرام به حج قران و فرمان خارج شدن سایر مسلمانان از احرام به حج تمتع==== | |||
پس از انجام این سعی، [[جبرئیل]] نازل شد و فرمان خروج از [[احرام]] را برای همه کسانی که بدون همراه داشتن [[قربانی]] برای حج مُحرم شده بودند، آورد. این دستور موجب شد تا پیامبر(ص) چون به همراه خود قربانی داشت نیت [[حج قران|حج قِران]] کند. حاجیانی که قربانی با خود نداشتند، با «عمره [[حج تمتع|تمتّع]]» دانستنِ عملی که تا آن موقع انجام داده بودند، به «[[حج تمتّع]]» مُحرم شدند ولی پیامبر(ص) چون از ابتدای احرام در مدینه قربانی داشت،موظف به حج قران بود و به همین دلیل از احرام خارج نشد.<ref>علل الشرائع، ج2، ص 414؛ حجة الوداع کما رواها اهل البیت، ص65.</ref>{{یادداشت|حضرت محمد(ص) پس از تعجب و مقاومت برخی از صحابه گفت: «اگر از قبل میدانستم چه پیش خواهد آمد مانند شما عمل میکردم (و قربانی نمیآوردم) تا مانند شما اکنون از احرام خارج شوم؛ ولی من قربانی به همراه دارم و کسی که قربانی دارد نباید از احرام خارج شود مگر وقتی که قربانی به قربانگاه برسد.»}}<ref>الکافی، 4، ص246؛ صحیح مسلم، ج2، ص725.</ref> نافرمانی و انکار برخی از اصحاب درباره این مسئله،که راضی نبودند در حالیکه رسول الله در احرام است، در فاصله میان عمره و حج تمتع خود، از احرام خارج شوند آن حضرت محمد(ص) را خشمگین کرد.<ref>صحیح مسلم، ج2، ص719، سنن ابن ماجه، ج2، ص993.</ref> | |||
====ملحق شدن امام علی(ع)==== | ====ملحق شدن امام علی(ع)==== | ||
[[امام علی(ع)]] پس از نامه حضرت محمد(ص) که او را از یمن به حج فرا میخواند،<ref>الارشاد للمفیدج1، ص171.</ref> خود را به [[مکه]] رساند. او | [[امام علی(ع)]] درماه [[رمضان]] همین سال، برای دعوت مردم [[یمن]] به [[اسلام]] و جمعآوری خراج نجران، به آن منطقه رفته بود.<ref>تاریخالطبری، ج3، ص 132؛ الکامل، ج2، ص 300؛ البدایه و النهایه، ج7، ص 224.</ref> او پس از نامه حضرت محمد(ص) که او را از یمن به حج فرا میخواند،<ref>الارشاد للمفیدج1، ص171.</ref> خود را به [[مکه]] رساند. او در فاصلهای که [[جبرئیل]] بر پیامبر(ص) نازل شد و دستور خروج از [[احرام]] برای کسانی که [[قربانی]] به همراه نداشتند را داد، به پیامبر(ص) ملحق شد. امام علی(ع) که به همراه خود قربانی آورده بود{{یادداشت|و بر پایه روایاتی دیگر، چون پیامبر(ص) امام علی(ع) را در قربانی خود شریک کرده بود.}}<ref>الکافی، ج4، ص248؛ فقیه، ج2، ص237؛ معجم کبیر الطبرانی، ج11، ص83.</ref> و نیت حج خود را همان حج پیامبر(ص) قرار داده بود، مانند پیامبر(ص) در [[احرام]] باقی ماند.<ref>صحیح مسلم، ج4، ص39؛ دلائل النبوه، ج5، ص 400؛ الکافی، ج4، ص 246؛ الارشاد، ج1، ص173.</ref> بسیاری از افراد تحت امر امام علی(ع) که به مکه رسیده بودند، از سختگیری او درباره استفاده از بیت المال بدگویی کردند، حضرت محمد(ص) فرمان داد تا در میان مردم اعلام کنند{{یادداشت|یا خود ضمن یک سخنرانی فرمود.}} که دست از سرزنش علی بردارند؛ زیرا او در اطاعت فرمان خدا سختگیر است و در دینش مسامحه نمیکند.<ref>تاریخ الأمم و الملوک، ج3، ص 149؛ الارشاد، ج1، ص173.</ref> | ||
===دیگر اعمال و | ===دیگر اعمال و سفارش ها=== | ||
حضرت محمد(ص) در این سفر چنانکه رسم [[قریش]] بود، [[رفادت]] و [[اطعام]] حاجیان را به عهده گرفت<ref>إتحاف الوری بأخبار أم القری، ج1، ص 576.</ref> و کعبه را با پارچههای [[یمن|یمنی]] پوشاند.<ref>التنبیهوالإشراف، ص 240؛ إمتاع الأسماع، المقریزی، ج2، ص 110.</ref> او فرمان دادند به [[جارالله|مکیان]] و [[مجاور|مجاوران]] حرم اعلام شود که از بیستم ذی | حضرت محمد(ص) در این سفر چنانکه رسم [[قریش]] بود، [[رفادت]] و [[اطعام]] حاجیان را به عهده گرفت<ref>إتحاف الوری بأخبار أم القری، ج1، ص 576.</ref> و کعبه را با پارچههای [[یمن|یمنی]] پوشاند.<ref>التنبیهوالإشراف، ص 240؛ إمتاع الأسماع، المقریزی، ج2، ص 110.</ref> او فرمان دادند به [[جارالله|مکیان]] و [[مجاور|مجاوران]] حرم اعلام شود که از بیستم ذی قعده تا روز بازگشت حاجیان در موسم حج، [[طواف]] و [[استلام]] [[حجر الاسود]] و [[مقام ابراهیم(ع)|مقام ابراهیم(ع)]] و صف اول نماز جماعت را به حاجیان واگذارند.<ref>جامع الاحادیث، ج1، ص122؛ کنز العمال، ج5، ص52، حجة الوداع کما رواها اهل البیت، ص154.</ref> | ||
حضرت محمد(ص) روزهای یکشنبه تا چهارشنبه را در حالت احرام در مکه در خیمهای گذراند که در ناحیه [[ابطح]] زده بودند | حضرت محمد(ص) روزهای یکشنبه تا چهارشنبه را در حالت احرام در مکه در خیمهای گذراند که در ناحیه [[ابطح]] زده بودند و از سکونت در خانههای اهل مکه خودداری کرد.<ref>الطبقات الکبری، ج2، ص 131؛ المغازی، ج3، ص 1100 إمتاع الأسماع، ج2، ص 110؛.</ref> او بعد از ظهر چهارشنبه که روز هفتم [[ذی حجه]] بود برای مردم خطبه خواند<ref>المغازی، ج2؛ ص1100؛ انساب الأشراف، ج1، ص 370.</ref> و [[مناسک حج]] را به آنان آموخت.<ref>المستدرک علی الصحیحین، ج1، ص632؛ البدایة و النهایة، ج5، ص 169؛ إتحاف الوری، ج1، ص 576.</ref> | ||
===وقوف در عرفات=== | ===وقوف در عرفات=== | ||
محمد(ص) در روز هشتم ذی | حضرت محمد(ص) در روز هشتم [[ذی حجه]]{{یادداشت|یوم [[الترویه]].}} به هنگام ظهر به مردم فرمان داد تا غسل کرده و برای حج [[تلبیه|لبیک]] گویند. آنها به همراه پیامبر(ص) از [[مکه]] به سوی [[منا]] خارج شده و نمازهای ظهر و عصر آن روز تا نماز صبح روز بعد{{یادداشت|روز [[عرفه]].}} را در منا به جا آوردند.<ref>صحیح مسلم، ج4، ص39؛ الکافی، ج4، ص236، تهذیب الاحکام، 5ج، ص177.</ref> پس از بالا آمدن خورشید در روز نهم ذی حجه،{{یادداشت|[[عرفه]].}} حضرت محمد(ص) و مسلمانان از منا به سمت [[عرفات]] به راه افتادند و برخلاف سنت [[جاهلیت]] [[قریش]] که در [[مزدلفه]] توقف میکردند، از مزدلفه گذشته و به [[عرفات]] رسیدند و در کنار [[مسجد عرفه|مسجد نمره]] در عرفات، برای پیامبر(ص) خیمه زدند. | ||
روز نهم ذی حجه،{{یادداشت|[[عرفه]].}} حضرت محمد(ص) و مسلمانان از منا به سمت [[عرفات]] به راه افتادند | |||
====خطبه در روز عرفه==== | ====خطبه در روز عرفه==== | ||
آن حضرت پیش از ظهر روز عرفه، در وسط وادی عرفات برای مردم سخنرانی کرد.<ref>السیره النبویه، ابن هشام، ج2، ص206؛ تاریخ الأمم و الملوک، ج3، ص 151؛ الروض الأنف، ج7، ص 462.</ref> برخی از موضوعات این خطبه {{یادداشت|برخی آن را «خطبه حجة الوداع» نامیدهاند.}}<ref>احادیث اسماعیل بن جعفر، ج1، ص423.</ref> چنین است: | آن حضرت پیش از ظهر روز عرفه، در وسط وادی عرفات برای مردم سخنرانی کرد.<ref>السیره النبویه، ابن هشام، ج2، ص206؛ تاریخ الأمم و الملوک، ج3، ص 151؛ الروض الأنف، ج7، ص 462.</ref> برخی از موضوعات این خطبه {{یادداشت|برخی آن را «خطبه حجة الوداع» نامیدهاند.}}<ref>احادیث اسماعیل بن جعفر، ج1، ص423.</ref> چنین است: | ||
{{ستون-شروع|2}} | {{ستون-شروع|2}} | ||
خط ۱۹۹: | خط ۲۰۳: | ||
==غدیر خم== | ==غدیر خم== | ||
پس از گذشت سه روز از آغاز سفر بازگشت، در حالی که هنوز حاجیان از کاروان حضرت محمد(ص) برای رفتن به شهرها و مکانهای خود، چندان متفرق نشده بودند، آیه ۶۷ سوره مائده{{یادداشت|{{آیه|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ}} | پس از گذشت سه روز از آغاز سفر بازگشت، در حالی که هنوز حاجیان از کاروان حضرت محمد(ص) برای رفتن به شهرها و مکانهای خود، چندان متفرق نشده بودند، آیه ۶۷ سوره مائده{{یادداشت|{{آیه|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ}} | ||
اى پيامبر! آنچه از سوى پروردگارت [درباره ولايت و رهبرى على بن أبى طالب(ع)] بر تو نازل شده ابلاغ كن؛ و اگر انجام ندهى پيام خدا را نرساندهاى و خدا تو را از [آسيب و گزند] مردم نگه مىدارد؛ قطعاً خدا گروه كافران را هدايت نمىكند.}} نازل شد. در این نزول، بر اعلام رسمی ولایت [[امام علی(ع)|علی بن ابی طالب(ع)]] تأکید شد و پیامبر(ص) را از تأخیر بیشتر در این زمینه برحذر داشت. این تهدید، با لحنی تند و هشدار آمیز بیان شد به گونهای که این کار را مساوی با انجام ندادن رسالت الهی دانست و حضرت محمد(ص) را از خطرهای احتمالی که پیشبینی میشد ایمن دانست.<ref>ارشاد مفید، ج1، ص176؛ مقایسه شود با اعلام الوری، ج1، ص 262.</ref> پیامبر(ص) در فاصله سه چهار میلیِ{{یادداشت|کمتر از یک کیلومتری.}} [[جحفه]] در کنار آبگیری که «خم» نامیده میشد،<ref>وفاء الوفاء، ج3، ص171؛ الروض المعطار فی خبر الأقطار، النص، ص 156.</ref> توقف کرد و فرمان داد تا با صدای «الصلاة جامعة» همه جمعیت را به سوی او فرابخوانند، سپس زیر درختانی که در آنجا بود نماز ظهر را خواند و در خطبهای از نزدیک شدن درگذشت خود و به توجه امت به دو یادگار وی یعنی کتاب خدا و عترت او سخن گفت و در حالی که دست علی بن ابی طالب(ع) را گرفته بود، خطاب به جمعیت فرمود:<ref>سنن ابن ماجه، ج1، ص45؛ سنن ترمذی، ج5، ص297؛ فضائل اصحابه نسائی، ص14؛ الآثار الباقیة عن القرون الخالیة، النص، ص 429.</ref> | اى پيامبر! آنچه از سوى پروردگارت [درباره ولايت و رهبرى على بن أبى طالب(ع)] بر تو نازل شده ابلاغ كن؛ و اگر انجام ندهى پيام خدا را نرساندهاى و خدا تو را از [آسيب و گزند] مردم نگه مىدارد؛ قطعاً خدا گروه كافران را هدايت نمىكند.}}<ref name=":6" /> نازل شد. در این نزول، بر اعلام رسمی ولایت [[امام علی(ع)|علی بن ابی طالب(ع)]] تأکید شد و پیامبر(ص) را از تأخیر بیشتر در این زمینه برحذر داشت. این تهدید، با لحنی تند و هشدار آمیز بیان شد به گونهای که این کار را مساوی با انجام ندادن رسالت الهی دانست و حضرت محمد(ص) را از خطرهای احتمالی که پیشبینی میشد ایمن دانست.<ref>ارشاد مفید، ج1، ص176؛ مقایسه شود با اعلام الوری، ج1، ص 262.</ref> پیامبر(ص) در فاصله سه چهار میلیِ{{یادداشت|کمتر از یک کیلومتری.}} [[جحفه]] در کنار آبگیری که «خم» نامیده میشد،<ref>وفاء الوفاء، ج3، ص171؛ الروض المعطار فی خبر الأقطار، النص، ص 156.</ref> توقف کرد و فرمان داد تا با صدای «الصلاة جامعة» همه جمعیت را به سوی او فرابخوانند، سپس زیر درختانی که در آنجا بود نماز ظهر را خواند و در خطبهای از نزدیک شدن درگذشت خود و به توجه امت به دو یادگار وی یعنی کتاب خدا و عترت او سخن گفت و در حالی که دست علی بن ابی طالب(ع) را گرفته بود، خطاب به جمعیت فرمود:<ref>سنن ابن ماجه، ج1، ص45؛ سنن ترمذی، ج5، ص297؛ فضائل اصحابه نسائی، ص14؛ الآثار الباقیة عن القرون الخالیة، النص، ص 429.</ref> | ||
{{گفتاورد | {{گفتاورد | ||
خط ۳۲۷: | خط ۳۳۱: | ||
{{پایان}}{{حج و عمره}} | {{پایان}}{{حج و عمره}} | ||
[[رده:مقالههای در دست ویرایش]] | |||
[[رده:مقالههای تکمیلشده]] | [[رده:مقالههای تکمیلشده]] | ||
[[رده:تاریخ حج پس از اسلام]] | [[رده:تاریخ حج پس از اسلام]] | ||
[[رده:پیامبر اسلام(ص)]] | [[رده:پیامبر اسلام(ص)]] | ||
[[رده:روزهای مشهور ذیالحجه]] | [[رده:روزهای مشهور ذیالحجه]] |