در حال ویرایش حجة الوداع
این ویرایش را میتوان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که میخواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثیسازی ویرایش را به پایان ببرید.
نسخهٔ فعلی | متن شما | ||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''حجة الوداع''' یا '''حجة البلاغ''' یا '''حجة الکمال''' یا '''حجة التمام،''' تنها [[حج]] [[حضرت محمد(ص)]] پس از هجرت است، که با شمار بسیاری از مسلمانان از [[مدینه]] آغاز شد و پیامبر(ص) در آن به توضیح احکام و آموزشهای دینی، بویژه ولایت [[امام علی(ع)]] و ولایت [[اهل بیت]] خود پرداخت. این سفر در ۲۵ ذی قعده سال دهم هجرت آغاز و در کمتر از یک ماه به پایان رسید. | |||
شمار حاجیان را از ۷۰ هزار تا ۱۲۰ هزار نفر گفتهاند. در این سفر، همسران حضرت محمد(ص) و دختر او [[حضرت فاطمه(س)]] حاضر بوده و [[امام علی(ع)]] که به دستور پیامبر(ص) در [[یمن]] بود، هنگام عمل [[سعی]]، به جمع حاجیان ملحق شد. حضرت محمد(ص)، مسیری متفاوت برای رفتن به مکه برگزید که به «راه حج انبیا» شهرت یافت. بعدها در هرکدام از توقفگاههای پیامبر(ص) مسجدی ساخته شد؛ مانند مسجد شجره،مسجد الغزاله و مسجد الرُوَیثه. | |||
این سفربه دلیل مشارکت حداکثری مردم در آن و نبود مانعی از بیان احکام و نگرانی های نظامی،چنانکه در غزوات دیگر بود، ماهیتی آموزشی و تعلیمی نیز داشت و لبریز از نکات مختلف آموزشی و تعلیمی رسول الله(ص) بود. از نکتههای مهم این سفر، معرفی امام علی(ع) به عنوان ولیّ و آموزش [[احکام حج]] بود. خطبه روز [[عرفه]]، خطبه [[عید قربان]] و خطبه [[غدیر خم|غدیر]] از سخنرانیهای معروف پیامبر(ص) در این سفر است. | |||
==نامگذاری و جایگاه حجةالوداع== | |||
=== نامگذاری === | |||
این حج به '''حجةالوداع''' معروف شده است؛ چراکه آخرین حج پیامبر(ص) بود. ایشان در این حج با حاضران وداع کرد<ref>السیرة النبویه، ج2، ص 606؛ الطبقات الکبری، ج2، ص 140؛ البدایه و النهایه، ج5، ص 109.</ref> و آن را واپسین حج خود خواند.<ref>الکافی، ج7، ص 275؛ شرف المصطفی، الخرگوشی، ج3، ص 100؛ البدایه و النهایه، ج5، ص 215.</ref> | |||
==نامگذاری | |||
این حج به '''حجةالوداع''' معروف شده است؛ | |||
نامهای دیگری این حج عبارتاند از: | نامهای دیگری این حج عبارتاند از: | ||
خط ۲۱: | خط ۱۸: | ||
=== جایگاه === | === جایگاه === | ||
بسیاری از آداب و [[مناسک حج]] امروز مسلمانان بر اساس رفتار پیامبر در حجةالوداع است، این مناسک در [[فقه]] تدوین شده است. این حج بهقدری اهمیت دارد که سال دهم هجری را به نام «حجةالوداع» خواندهاند.<ref>رک: المغازی، ج3، ص 1115؛ الطبقات الکبری، ج8، ص 44؛ عیون الاثر، ج2، ص 318.</ref> در این سال، [[حضرت محمد(ص)]] اعلام کرد هرکسی توانایی پیمودن راه را دارد، برای فراگرفتن حج و تعالیم دین در حج آن سال شرکت کند.<ref name=":7">السیرة النبویه، ج۲، ص ۶۰۱؛ المغازی، ج۳، ص ۱۰۸۸.</ref> | بسیاری از آداب و [[مناسک حج]] امروز مسلمانان بر اساس رفتار پیامبر در حجةالوداع است، این مناسک در [[فقه]] تدوین شده است. این حج بهقدری اهمیت دارد که سال دهم هجری را به نام «حجةالوداع» خواندهاند.<ref>رک: المغازی، ج3، ص 1115؛ الطبقات الکبری، ج8، ص 44؛ عیون الاثر، ج2، ص 318.</ref> همچنین حجةالوداع در دانشهایی مانند حدیث، سیره، تاریخ و فقه بابی مجزا به خود اختصاص داده و درباره آن تحقیق و بررسی میشود.<ref>حجة الوداع، دانشنامه بزرگ اسلامی؛ حجة الوداع کما رواها اهل البیت، ص۸؛ رک:صحیح بخاری، ج5، ص175؛ دلائل النبوه، ج5، ص432؛ بحار الأنوار، ج21، ص 378.</ref> | ||
==حجی پس از ده سال== | |||
حضرت محمد(ص) پس از ورود به مدینه ده سال حج نرفت. وی در این سالها در روز [[عید قربان]]، [[قربانی]] میکرد.<ref name=":1">المغازی، ج3، ص 1088؛ الطبقات الکبری، ابن سعد، ج2، ص 131.</ref> برخی علت این تأخیر دهساله را وجود سنت نسیء در [[جاهلیت]] دانستهاند. بر اساس این سنت، آنان برای اینکه بتوانند در ماههای حرام بجنگند، ماهها را جابهجا میکردند؛ بنابراین موسم حج جابهجا میشد و آنان در ماهی غیر از ماه واقعی حج، حج میگذاردند. حضرت محمد(ص) ده سال منتظر ماند تا ماهها مطابق ترتیب واقعی شود.<ref>اخبار مکه الازرقی، ج1، ص 186؛ بحرالعلوم، ج1، ص 132؛ الخصال، ج2، ص 46؛ مجمع البیان، ج5، ص 487.</ref> | |||
برخی علت اهمیت این حج را تبیین احکام حج و ولایت در آن دانستهاند. بر اساس روایتی از [[امام باقر(ع)]] تا [[سال دهم هجری]] همه احکام و آموزشهای دین بهجز احکام حج و [[ولایت]] به جامعه داده شده بود. در این سال، [[حضرت محمد(ص)]] اعلام کرد هرکسی توانایی پیمودن راه را دارد، برای فراگرفتن حج و تعالیم دین در حج آن سال شرکت کند.<ref name=":7">السیرة النبویه، ج۲، ص ۶۰۱؛ المغازی، ج۳، ص ۱۰۸۸.</ref> | |||
حضرت محمد(ص) در روز شنبه ۲۵ [[ذی القعده]] از [[مدینه]] به قصد [[حج]] خارج شد.<ref>المغازی، ج3، ص 1089، الکافی، ج4، ص 245.</ref> | |||
== حرکت به سمت مکه == | == حرکت به سمت مکه == | ||
با اعلام پیامبر(ص) برای عزیمت به حج، جارچیان به همه اهل [[مدینه]] و آبادیهای پیرامون آن و قبایل عرب بادیهنشین اطلاع دادند.<ref name=":7" /> بر پایه برخی روایات، بیش از هفتاد هزار نفر از اهالی [[مدینه]] و عربهای بادیهنشین و اطراف آن برای رفتن به سفر حج گرد آمدند؛<ref>روضه الواعظین، ج1، ص89؛ الإحتجاج، ج1، ص 56.</ref> بهگونهای که صدای [[تلبیه]] میان مدینه و [[مکه]] پیوسته شنیده میشد<ref>ارشاد مفید، ج1، ص 171؛ روضه الواعظین، ج1، ص89.</ref> و هنگام تلبیه [[حضرت محمد(ص)]]، بیابان مملو از حجگزاران بود.<ref>صحیح مسلم، ج4، ص39؛ سنن ابن ماجه، ج2، ص1022؛ سنن کبری، بیهقی، ج1، ص7.</ref> در منابع دیگر، شمار حاجیان در این سفر، بین ۹۰ تا ۱۲۰ هزار نفر ذکر شده است.<ref>تذکرة الخواص، سبط بن الجوزی، ص 37؛ تاریخ الخمیس، دیار البکری، ج2، ص 149.</ref> | با اعلام پیامبر(ص) برای عزیمت به حج، جارچیان به همه اهل [[مدینه]] و آبادیهای پیرامون آن و قبایل عرب بادیهنشین اطلاع دادند.<ref name=":7" /> بر پایه برخی روایات، بیش از هفتاد هزار نفر از اهالی [[مدینه]] و عربهای بادیهنشین و اطراف آن برای رفتن به سفر حج گرد آمدند؛<ref>روضه الواعظین، ج1، ص89؛ الإحتجاج، ج1، ص 56.</ref> بهگونهای که صدای [[تلبیه]] میان مدینه و [[مکه]] پیوسته شنیده میشد<ref>ارشاد مفید، ج1، ص 171؛ روضه الواعظین، ج1، ص89.</ref> و هنگام تلبیه [[حضرت محمد(ص)]]، بیابان مملو از حجگزاران بود.<ref>صحیح مسلم، ج4، ص39؛ سنن ابن ماجه، ج2، ص1022؛ سنن کبری، بیهقی، ج1، ص7.</ref> در منابع دیگر، شمار حاجیان در این سفر، بین ۹۰ تا ۱۲۰ هزار نفر ذکر شده است.<ref>تذکرة الخواص، سبط بن الجوزی، ص 37؛ تاریخ الخمیس، دیار البکری، ج2، ص 149.</ref> برای حضور جمعیت فراوان در این حج چند علت بیان شده است: | ||
#گستردگی [[اسلام]] در همه شبهجزیره عربستان؛ | |||
#وجود نومسلمانانی که نسبت به حضرت محمد(ص) و دین او کنجکاو و علاقهمند بودند؛ | |||
#ریشهٔ کهن فرهنگی حج در فرهنگ و آداب و رسوم مردم شبه جزیره؛<ref>الکافی، ج4، ص 245؛ المغازی، ج3، ص 1088.</ref> | |||
حضرت محمد(ص) | حضرت محمد(ص) در این سفر، همه همسران خود و دخترش، [[حضرت فاطمه(س)]]،<ref name=":2">دلائل النبوه، ج5، ص 435؛ التنبیه و الاشراف، ص240.</ref> را سوار بر هودج به همراه برد.<ref name=":3">تاریخالیعقوبی، ج2، ص 109، الطبقات الکبری، ج2، ص 131.</ref> | ||
=== احرام و تلبیه === | === احرام و تلبیه === | ||
حضرت محمد(ص) ظهر به [[ذوالحلیفه|ذوالحُلَیفه]]، در هشت کیلومتری غرب [[مدینه]]<ref>المعالم الأثیرة فی السنة و السیرة، ص 103؛ مدینهشناسی، ج1، ص 173.</ref> رسید، غسل [[احرام]] انجام داد و نماز ظهر را در [[مسجد شجره (میقات)|مسجد شجره]] خواند.<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج2، ص 131؛ الکافی، ج4، ص232؛ إمتاع الأسماع، المقریزی، ج2، ص 102.</ref> در برخی روایات آمده است که وی شبی در ذوالحلیفه ماند؛<ref>صحیح بخاری، ج2، ص561؛ السنن الکبری للبیهقی، ج5، ص 50.</ref> ولی تاریخنگارانی مانند واقدی (م.۲۰۶ یا ۲۰۷ق) آن را تکذیب کردهاند.<ref>المغازی، ج3، ص 1090.</ref> وی به مردم فرمان داد موهای زائد بدن خود را بزنند، برای [[احرام]] غسل کنند و لباسهای دوخته را از تن به در کنند.<ref>الکافی، ج4، ص 249.</ref> حضرت محمد(ص) هنگام احرام سوار بر ناقه قصوای خود بود<ref>صحیح مسلم، ج2، ص724؛ السیرة النبویه و أخبار الخلفاء، أبو حاتم التمیمی، ج1، ص 393؛ البدایة و النهایة، ابن کثیر، ج5، ص 177.</ref> که سایهبانی نداشت.<ref>الکافی، ج4، ص350.</ref> او شتران قربانی خود، که ۶۳ شتر بود، را | حضرت محمد(ص) ظهر به [[ذوالحلیفه|ذوالحُلَیفه]]، در هشت کیلومتری غرب [[مدینه]]<ref>المعالم الأثیرة فی السنة و السیرة، ص 103؛ مدینهشناسی، ج1، ص 173.</ref> رسید، غسل [[احرام]] انجام داد و نماز ظهر را در [[مسجد شجره (میقات)|مسجد شجره]] خواند.<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج2، ص 131؛ الکافی، ج4، ص232؛ إمتاع الأسماع، المقریزی، ج2، ص 102.</ref> در برخی روایات آمده است که وی شبی در ذوالحلیفه ماند؛<ref>صحیح بخاری، ج2، ص561؛ السنن الکبری للبیهقی، ج5، ص 50.</ref> ولی تاریخنگارانی مانند واقدی (م.۲۰۶ یا ۲۰۷ق) آن را تکذیب کردهاند.<ref>المغازی، ج3، ص 1090.</ref> وی به مردم فرمان داد موهای زائد بدن خود را بزنند، برای [[احرام]] غسل کنند و لباسهای دوخته را از تن به در کنند.<ref>الکافی، ج4، ص 249.</ref> حضرت محمد(ص) هنگام احرام سوار بر ناقه قصوای خود بود<ref>صحیح مسلم، ج2، ص724؛ السیرة النبویه و أخبار الخلفاء، أبو حاتم التمیمی، ج1، ص 393؛ البدایة و النهایة، ابن کثیر، ج5، ص 177.</ref> که سایهبانی نداشت.<ref>الکافی، ج4، ص350.</ref> او شتران قربانی خود، که ۶۳ شتر بود، را نشاندار کرد. مأمور نگهداری از شتران پیامبر، [[ناجیة بن جندب خزاعی اسلمی]] بود.<ref>الطبقات الکبری، ج4، ص 235وج2، ص 131؛ الکافی ج4، ص250؛ تهذیب الاحکام، ج5، ص.</ref> | ||
حضرت محمد(ص) در حالی که با دو تکه پارچه صُحاری{{یادداشت|پنبه [[یمن|یمنی]] سرخفام.}} احرام بسته بود،<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج2، ص 131؛ الکافی، ج4، ص339.</ref> در بیابان [[بیداء]] با گفتن جملات [[تلبیه]] مُحرم شد.<ref>الکافی، ج4، ص245، المغازی، ج3، ص 1090، الطبقات الکبری، ج2، ص 131.</ref> بر پایه منابع [[شیعه]]<ref>الأصول الستة عشر، ص 148؛ بحار الأنوار، ج21، ص 403.</ref> و [[اهل سنت]]<ref>صحیح بخاری 2، 180؛ سنن نسائی، ج5، 5ص159؛ سنن ترمذی، ج3، ص178.</ref> پیامبر(ص) و همراهان وی با صدای بلند اینگونه تلبیه میگفتند: «لَبَّیک اللَّهُمَّ لَبَّیک لَبَّیک لَا شَرِیک لَک لَبَّیک إِنَّ الْحَمْدَ وَ النِّعْمَةَ لَک وَ الْمُلْک لَا شَرِیک لَک (لَبَّیک)». آنان آنقدر تلبیه را تکرار کردند که پیش از رسیدن به منزلگاه روحاء، در ۸۲ کیلومتری مدینه<ref>الروض المعطار فی خبر الأقطار، ص 277.</ref> صدایشان گرفت.<ref>الکافی، ج4، ص 336؛ مقایسه کنید با المصنّف، ج4، ص464.</ref> | حضرت محمد(ص) در حالی که با دو تکه پارچه صُحاری{{یادداشت|پنبه [[یمن|یمنی]] سرخفام.}} احرام بسته بود،<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج2، ص 131؛ الکافی، ج4، ص339.</ref> در بیابان [[بیداء]] با گفتن جملات [[تلبیه]] مُحرم شد.<ref>الکافی، ج4، ص245، المغازی، ج3، ص 1090، الطبقات الکبری، ج2، ص 131.</ref> بر پایه منابع [[شیعه]]<ref>الأصول الستة عشر، ص 148؛ بحار الأنوار، ج21، ص 403.</ref> و [[اهل سنت]]<ref>صحیح بخاری 2، 180؛ سنن نسائی، ج5، 5ص159؛ سنن ترمذی، ج3، ص178.</ref> پیامبر(ص) و همراهان وی با صدای بلند اینگونه تلبیه میگفتند: «لَبَّیک اللَّهُمَّ لَبَّیک لَبَّیک لَا شَرِیک لَک لَبَّیک إِنَّ الْحَمْدَ وَ النِّعْمَةَ لَک وَ الْمُلْک لَا شَرِیک لَک (لَبَّیک)». به فرمان خدا، آنان آنقدر تلبیه را تکرار کردند که پیش از رسیدن به منزلگاه روحاء، در ۸۲ کیلومتری مدینه<ref>الروض المعطار فی خبر الأقطار، ص 277.</ref> صدایشان گرفت.<ref>الکافی، ج4، ص 336؛ مقایسه کنید با المصنّف، ج4، ص464.</ref> | ||
=== مسیر حرکت === | === مسیر حرکت === | ||
پیامبر (ص) فاصله [[مدینه]] تا [[مکه]] را از مسیری با نام راه [[حج انبیاء]] طی کرد. این راه با مسیر امروزی و مسیری که در زمان سمهودی (سده دهم) استفاده میشد، تفاوت دارد و<ref>بهجة النفوس و الأسرار، ج1، ص 627؛ تاریخ المدینة، نهروانی، ص 152، وفاء الوفاء بأخبار دارالمصطفی، ج3، ص 159.</ref> از نزدیکی مسجد غزاله و از «حی» و گردنه «هرشاء» و سپس [[جحفه]] میگذرد؛ در حالی که مسیر قرن دهم در سمت راست جاده بود و از رابغ و خیف و صفراء میگذشت و بدون گذر از جحفه، در نزدیکی قدید به این راه میرسید.<ref>وفاء الوفاء، السمهودی، ج3، ص 159، المعالم الأثیرة فی السنة و السیرة، ص 170.</ref> | پیامبر (ص) فاصله [[مدینه]] تا [[مکه]] را از مسیری با نام راه [[حج انبیاء]] طی کرد. این راه با مسیر امروزی و مسیری که در زمان سمهودی (سده دهم) استفاده میشد، تفاوت دارد و<ref>بهجة النفوس و الأسرار، ج1، ص 627؛ تاریخ المدینة، نهروانی، ص 152، وفاء الوفاء بأخبار دارالمصطفی، ج3، ص 159.</ref> از نزدیکی مسجد غزاله و از «حی» و گردنه «هرشاء» و سپس [[جحفه]] میگذرد؛ در حالی که مسیر قرن دهم در سمت راست جاده بود و از رابغ و خیف و صفراء میگذشت و بدون گذر از جحفه، در نزدیکی قدید به این راه میرسید.<ref>وفاء الوفاء، السمهودی، ج3، ص 159، المعالم الأثیرة فی السنة و السیرة، ص 170.</ref> | ||
خط ۶۷: | خط ۷۶: | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
حضرت محمد(ص) پس از هشت روز، در سوم [[ذی حجه|ذی الحجه]]، به گردنههای ورودی [[مکه]] رسید و شب را در آنجا ماند.<ref name=":4" /> | |||
==ورود به مکه و انجام مناسک== | ==ورود به مکه و انجام مناسک== | ||
===ورود به مکه=== | ===ورود به مکه=== | ||
پیامبر(ص) پس از انجام غسل همزمان با بالا آمدن آفتاب، در چهارم [[ذی حجه|ذی الحجه]]، از بالای مکه و از گردنه مدنیان سوار بر ناقه قصباء وارد مکه شد و به سوی [[مسجدالحرام]] پیش رفت تا به [[باب بنیشیبه|باب بنی شیبه]] رسید.<ref name=":4" /> | |||
===طواف و استلام=== | ===طواف و استلام=== | ||
خط ۹۷: | خط ۱۱۰: | ||
محمد(ص) در روز هشتم ذی الحجه{{یادداشت|یوم [[الترویه]].}} هنگام ظهر به مردم فرمان داد تا غسل کرده، برای حج [[تلبیه|لبیک]] گویند. آنها به همراه پیامبر(ص) از [[مکه]] به سوی [[منا]] خارج شدند و نمازهای ظهر و عصر آن روز تا نماز صبح روز بعد{{یادداشت|روز [[عرفه]].}} را در منا به جا آوردند.<ref>صحیح مسلم، ج4، ص39؛ الکافی، ج4، ص236، تهذیب الاحکام، 5ج، ص177.</ref> | محمد(ص) در روز هشتم ذی الحجه{{یادداشت|یوم [[الترویه]].}} هنگام ظهر به مردم فرمان داد تا غسل کرده، برای حج [[تلبیه|لبیک]] گویند. آنها به همراه پیامبر(ص) از [[مکه]] به سوی [[منا]] خارج شدند و نمازهای ظهر و عصر آن روز تا نماز صبح روز بعد{{یادداشت|روز [[عرفه]].}} را در منا به جا آوردند.<ref>صحیح مسلم، ج4، ص39؛ الکافی، ج4، ص236، تهذیب الاحکام، 5ج، ص177.</ref> | ||
روز نهم ذی حجه،{{یادداشت|[[عرفه]].}} حضرت محمد(ص) و مسلمانان از منا به سمت [[عرفات]] به راه افتادند. ایشان برخلاف سنت [[جاهلیت]] [[قریش]] که در [[مزدلفه]] توقف میکردند، از مزدلفه گذشته، به [[عرفات]] | روز نهم ذی حجه،{{یادداشت|[[عرفه]].}} حضرت محمد(ص) و مسلمانان از منا به سمت [[عرفات]] به راه افتادند. ایشان برخلاف سنت [[جاهلیت]] [[قریش]] که در [[مزدلفه]] توقف میکردند، از مزدلفه گذشته، به [[عرفات]] رسیدند و در کنار [[مسجد عرفه|مسجد نمره]] در عرفات خیمه زدند. | ||
====خطبه در روز عرفه==== | ====خطبه در روز عرفه==== | ||
خط ۱۳۶: | خط ۱۴۹: | ||
===قربانی=== | ===قربانی=== | ||
حضرت محمد(ص) در قربانگاه منا با همکاری [[امام علی(ع)]]<ref>السیرة النبویه و أخبار الخلفاء، أبو حاتم التمیمی، ج1، ص 397؛ دلائل النبوة، البیهقی، ج5، ص 438؛ البدایة و النهایة، ج5، ص 189.</ref> ۶۳ شتر را از جانب خود و با دست خود<ref>سنن ابی داود، ج1، ص427؛ سنن بیهقی، ج5، ص8؛ السیره النبویه، ج4,ص381.</ref> [[قربانی]] کرد. جمع قربانیهای پیامبر(ص) و امام علی(ع) ۱۰۰ شتر شد.<ref>صحیح مسلم، ج4، ص39؛ دلائل النبوه، ج5، ص 400؛ الکافی، ج4، ص 246؛ الارشاد، ج1، ص173.</ref> حضرت محمد(ص) برای هرکدام از همسران خود یک گاو و برای همه یک شتر قربانی کرد.<ref>الکافی، ج4، ص491؛ مسند الامام احمد بن حنبل، ج6، ص39؛ صحیح مسلم، ج4، ص30.</ref>{{یادداشت|بر پایه برخی روایات، برای همه همسران یک گاو قربانی کرد.}}<ref>سنن ابن ماجه، ج2، ص1048؛ سنن ابی داود، ج1، ص393؛ دعائم الإسلام، ج1، ص 324؛ البدایه و النهایه، ج5، ص 147.</ref> پیامبر(ص) از همه قربانیهایش تکهای گوشت در ظرفی قرار داده و دستور داد آبگوشت کنند<ref>صحیح مسلم، ج4، ص42؛ الطبقات الکبری، ج2، ص 135؛ الکافی ج4، ص 248.</ref> {{یادداشت|گویا پیامبر(ص)، این کار را با توجه به دستور قرآن که به خوردن و صدقه دادن گوشت قربانی فرمان داده، انجام داده است،}} و به امام علی(ع) فرمان داد گوشت قربانیها و هرچه از قربانیها باقی مانده حتی دهنه، افسار و پالان را به نیازمندان بدهد<ref>الکافی، ج4، ص247و ص501؛ تهذیب الاحکام، ج5، ص457؛ عیون الاثر، ج2، ص347.</ref> و مزد قصابان را برخلاف معمول، از محل دیگری غیر از گوشتهای قربانی تأمین کند.<ref>المناقب، ابن شهرآشوب، ج2، ص 130؛ البدایة و النهایة، ابن کثیر، ج5، ص 188؛ سبل الهدی و الرشاد، ج8، ص 476.</ref> | حضرت محمد(ص) در قربانگاه منا با همکاری [[امام علی(ع)]]<ref>السیرة النبویه و أخبار الخلفاء، أبو حاتم التمیمی، ج1، ص 397؛ دلائل النبوة، البیهقی، ج5، ص 438؛ البدایة و النهایة، ج5، ص 189.</ref> ۶۳ شتر را از جانب خود و با دست خود<ref>سنن ابی داود، ج1، ص427؛ سنن بیهقی، ج5، ص8؛ السیره النبویه، ج4,ص381.</ref> [[قربانی]] کرد. جمع قربانیهای پیامبر(ص) و امام علی(ع) ۱۰۰ شتر شد.<ref>صحیح مسلم، ج4، ص39؛ دلائل النبوه، ج5، ص 400؛ الکافی، ج4، ص 246؛ الارشاد، ج1، ص173.</ref> حضرت محمد(ص) برای هرکدام از همسران خود یک گاو و برای همه یک شتر قربانی کرد.<ref>الکافی، ج4، ص491؛ مسند الامام احمد بن حنبل، ج6، ص39؛ صحیح مسلم، ج4، ص30.</ref>{{یادداشت|بر پایه برخی روایات، برای همه همسران یک گاو قربانی کرد.}}<ref>سنن ابن ماجه، ج2، ص1048؛ سنن ابی داود، ج1، ص393؛ دعائم الإسلام، ج1، ص 324؛ البدایه و النهایه، ج5، ص 147.</ref> به باور برخی دلیل این شمار قربانی ممکن است موارد زیر باشد: | ||
#تلاش برای سیر کردن و اطعام شمار بیشتری از حاجیان که بسیاری قربانی همراه نداشتند، | |||
#تشویق به قربانی کردن در راه خدا، | |||
#توجه به این نکته که ساده زیستی پیامبر(ص) به خاطر فقر نبوده است.<ref>شرح الشفا، ج1، ص 297؛ منتهی السوول، ج2، ص 590.</ref> | |||
پیامبر(ص) از همه قربانیهایش تکهای گوشت در ظرفی قرار داده و دستور داد آبگوشت کنند<ref>صحیح مسلم، ج4، ص42؛ الطبقات الکبری، ج2، ص 135؛ الکافی ج4، ص 248.</ref> {{یادداشت|گویا پیامبر(ص)، این کار را با توجه به دستور قرآن که به خوردن و صدقه دادن گوشت قربانی فرمان داده، انجام داده است،}} و به امام علی(ع) فرمان داد گوشت قربانیها و هرچه از قربانیها باقی مانده حتی دهنه، افسار و پالان را به نیازمندان بدهد<ref>الکافی، ج4، ص247و ص501؛ تهذیب الاحکام، ج5، ص457؛ عیون الاثر، ج2، ص347.</ref> و مزد قصابان را برخلاف معمول، از محل دیگری غیر از گوشتهای قربانی تأمین کند.<ref>المناقب، ابن شهرآشوب، ج2، ص 130؛ البدایة و النهایة، ابن کثیر، ج5، ص 188؛ سبل الهدی و الرشاد، ج8، ص 476.</ref> | |||
چون جمعیت زیاد بود، حضرت محمد(ص) همه نقاط سرزمین منا را قتلگاه دانست و از مردم خواست هرکسی در خیمهگاه خودش قربانی کند و به قربانگاه اصلی منا نروند.<ref>السیره النبویه، ابن هشام، ج2، ص206؛ المغازی، ج3، ص1108؛ تهذیب الاحکام، ج5، ص374؛.</ref> همچنین فرمان داد تا سه روز کسی حق ندارد گوشت قربانیاش را ذخیره کند و کسانی که به گوشت نیاز دارند را از گوشت قربانی محروم کند.<ref>صحیح بخاری، ج6، ص206؛ سنن ابی داود، ج1، ص642 الکافی، ج4، ص 501.</ref> | چون جمعیت زیاد بود، حضرت محمد(ص) همه نقاط سرزمین منا را قتلگاه دانست و از مردم خواست هرکسی در خیمهگاه خودش قربانی کند و به قربانگاه اصلی منا نروند.<ref>السیره النبویه، ابن هشام، ج2، ص206؛ المغازی، ج3، ص1108؛ تهذیب الاحکام، ج5، ص374؛.</ref> همچنین فرمان داد تا سه روز کسی حق ندارد گوشت قربانیاش را ذخیره کند و کسانی که به گوشت نیاز دارند را از گوشت قربانی محروم کند.<ref>صحیح بخاری، ج6، ص206؛ سنن ابی داود، ج1، ص642 الکافی، ج4، ص 501.</ref> | ||
خط ۱۵۲: | خط ۱۷۱: | ||
{{اصلی|خطبه عید قربان}} | {{اصلی|خطبه عید قربان}} | ||
گفته شده این خطبه در [[مسجد خیف]] در [[منا]] بیان شده است.<ref>صحیح بخاری، ج1، ص24؛ صحیح مسلم، ج5، ص108؛ الکافی، ج1، ص403.</ref> به نقلی حضرت محمد(ص) در حال تلاش برای رساندن صدای خود به دیگران، بر پالان شترش ایستاده بود.<ref>مسنداحمد، ج5، ص251؛ المعجم الکبیر الطبرانی، ج2، ص197.</ref> این خطبه از نظر محتوا بسیار شبیه به خطبه روز [[عرفه]] است. بر پایه روایتی فرمان ابلاغ رسمی جانشینی [[امام علی(ع)]] در مسجد خیف نیز دوباره به حضرت محمد(ص) گوشزد شد؛ ولی او با توجه به ملاحظات سابق، منتظر تأیید خداوند ماند.<ref>روضه الواعظین، ج1، ص90؛ الاحتجاج، ج1، ص57.</ref> | گفته شده این خطبه در [[مسجد خیف]] در [[منا]] بیان شده است.<ref>صحیح بخاری، ج1، ص24؛ صحیح مسلم، ج5، ص108؛ الکافی، ج1، ص403.</ref> به نقلی حضرت محمد(ص) در حال تلاش برای رساندن صدای خود به دیگران، بر پالان شترش ایستاده بود.<ref>مسنداحمد، ج5، ص251؛ المعجم الکبیر الطبرانی، ج2، ص197.</ref> این خطبه از نظر محتوا بسیار شبیه به خطبه روز [[عرفه]] است. بر پایه روایتی فرمان ابلاغ رسمی جانشینی [[امام علی(ع)]] در مسجد خیف نیز دوباره به حضرت محمد(ص) گوشزد شد؛ ولی او با توجه به ملاحظات سابق، منتظر تأیید خداوند ماند.<ref>روضه الواعظین، ج1، ص90؛ الاحتجاج، ج1، ص57.</ref> | ||
اما افزون بر آن خطبه نکات زیر را نیز در بر دارد: | |||
بر | |||
{{ستون-شروع|۲}} | |||
* اقرار گرفتن از مردم و تکیه بر باور سنتی آنان، درباره حرمت مال و جان و ناموس مردم در ماههای حرام و در حرم امن الهی و در روز عید قربان، | |||
* ابدی بودن این حرمت تا روز قیامت،<ref>صحیح بخاری، ج6، ص236؛ الطبقات الکبری، ج2، ص 141؛ البدایة و النهایة، ج5، ص 195.</ref> | |||
* هشدار نسبت به ارتداد و کفر دوباره مسلمانان و درگیریها و اختلافات داخلی آنان با یکدیگر، | |||
* تأکید بر بندگی خداوند، نمازهای پنجگانه و روزه ماه رمضان و حج خانه خدا، | |||
* تأکید بر پرداخت زکات | |||
* تأکید بر اطاعت از ولی امر و [[امامان]] پس از پیامبر(ص)،<ref>مسنداحمد، ج5، ص251؛ المعجم الکبیر الطبرانی، ج2، ص197.</ref> | |||
* نامیدن روز عید قربان به روز ثَج{{یادداشت|قربانی در راه خدا که اگر با نیت صادقانه انجام شود، نخستین قطره خونش، کفاره تمام گناهان گذشته حاجی است.}} و عَج{{یادداشت|دعا و زاری به درگاه خداوند.}} | |||
* بشارت به این که هیچکس از این مکان خارج نمیشود مگر اینکه مورد رحمت الهی قرار گیرد مگر کسی که مبتلا به گناهان بزرگ است و تکرار آنها را در نیت دارد.<ref>دعائم، ج1، ص84؛ نوادر راوندی، ص198.</ref> | |||
{{پایان}} | |||
==اتمام اعمال== | |||
پیامبر(ص)، روز عید قربان و پیش از ظهر برای اتمام اعمال حج به مکه رفت و نماز ظهر را در [[مسجدالحرام]] خواند<ref>صحیح مسلم، ج4، ص43؛ سنن ابن ماجه، ج2، ص1027؛ سنن ابی داود، ج1، ص428.</ref> و بر پایه برخی گزارشها، صبح و پیش از وقت نماز و بر پایه برخی دیگر، شب همراه همسران خود به مکه رفت<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج2، ص 139؛ السنن الکبری بیهقی، ج5، ص144.</ref> و از آب [[زمزم]] نوشید.<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج2، ص 140؛ دلائل النبوة، البیهقی، ج5، ص 438.</ref> او بر خلاف سال فتح مکه، وارد [[کعبه]] نشد و در داخل آن نماز نگزارد.<ref>الکافی، ج4، ص528؛ تهذیب الاحکام، ج5، ص276؛ اخبار مکه و ما جاء فیها من الآثار، الازرقی، ج1، ص 273.</ref> | |||
بر پایه برخی گزارشها، حضرت محمد(ص) پس از اتمام مناسک، در حالی که حلقههای در کعبه را گرفته بود، خطبهای طولانی درباره نشانههای قیامت و هشدار از راه یافتن تباهیها و انحراف در دین و امت اسلامی ایراد کرد<ref>تفسیر القمی، ج2، ص 303؛ جامع الأخبار، ص 140؛ الدر المنثور، ج6، ص53.</ref> و پس از انجام [[زیارت]] کعبه و طواف وداع به منا بازگشت. آن حضرت در منا، نمازهای یومیه را به صورت شکسته{{یادداشت|وظیفه مسافر.}} به جا آورد<ref>الکافی، ج4، ص518؛ الطبقات الکبری، ج2، ص 140.</ref> و هر روز از خیمهگاه خود پیاده برای [[رمی]] جمرههای سهگانه میرفت و پیاده بازمیگشت.<ref>الطبقات الکبری، ج2، ص 181؛ الکافی، ج4، ص486؛ الاستبصار، ج2، ص298.</ref> | |||
پیامبر(ص) پس از | ==آغاز بازگشت به مدینه== | ||
پیامبر(ص) پس از اتمام [[مناسک حج]] و اعمال [[منا]] در روز سیزدهم [[ذی حجه]] پس از [[رمی جمرات]] در هنگام چاشت به سوی مکه حرکت کرد، بدون اینکه دوباره به مسجد الحرام وارد شده و طواف کند و فقط برای ساعاتی، به جهت عمره [[عایشه]]، در [[ابطح]] توقف کرد. عایشه به دلیل عذر شرعی عادت ماهیانه نتوانسته بود، پیش از حج، عمره به جا آورد و حج خود را به صورت [[حج افراد|اِفراد]] تمام کرد، به همین دلیل از آن حضرت خواست تا اجازه عمره مفرده به او بدهد تا او هم مانند دیگر همسران پیامبر که در این سفر با انجام حج تمتّع، یک حج و یک عمره انجام دادند، افزون بر حج خود، عمرهای نیز انجام داده باشد، حضرت محمد(ص) نیز با تقاضای او موافقت کرد و او را به همراه برادرش عبدالرحمن بن ابوبکر برای انجام عمرهای مفرده به [[تنعیم]] فرستاد. | |||
پیامبر(ص) پس از بازگشت عایشه و پس از اینکه نماز ظهر و عصر را در مکه خواند، در عصر همان روز،<ref>الکافی، ج4، ص 521؛ تهذیب الاحکام، ج5، ص275.</ref> از مسیر ذی طوی، به سمت [[مدینه]] حرکت کرد.<ref>الکافی، ج4، ص 248.</ref> به گزارشی دیگر، پیامبر(ص) روز چهاردهم ذی حجه<ref>السنن الکبری بیهقی، ج5، ص161؛ صحیح ابن خزیمه، ج4، ص321؛ صحیح ابن حبان، ج9، ص226.</ref> و به گزارشی، پس از سه روز اقامت در مکه به سوی مدینه حرکت کرد و در پاسخ به کسی که درباره توقف در مکه{{یادداشت|در این ایام.}} سؤال کرده بود، مکه را در این ایام، غیر مناسب برای ماندن و درنگ کردن دانست.<ref>المغازی، ج3، ص 1114.</ref> | |||
عیادت حضرت محمد(ص) از سعد ابن ابی وقاص که در مکه به بیماری شدیدی دچار شده بود، به گمان در همین ایام رخ داد. پیامبر(ص) ضمن دلداری به سعد، به پرسش او در مورد وصیت کردن پاسخ داد و ناراحتی او را از قلبش دانست و ضمن دعا برای سلامتیاش، دستورالعملی برای درمان وی به حارث بن کلده طبیب داد تا سعد را با خرمای [[عجوه]] مدینه درمان کند. او مردی را مأمور کرد تا اگر سعد از دنیا رفت او را در مکه دفن کند.<ref>المغازی، ج3، ص 1115؛ المعرفةوالتاریخ، ج1، ص 369؛ البدایه و النهایه، ج8، ص 75.</ref> | |||
پس از گذشت سه روز از بازگشت، آیه ۶۷ سوره مائده{{یادداشت|{{آیه|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ}} | ==غدیر خم== | ||
اى پيامبر! آنچه از سوى پروردگارت [درباره ولايت و رهبرى على بن أبى طالب(ع)] بر تو نازل شده ابلاغ كن؛ و اگر انجام ندهى پيام خدا را نرساندهاى و خدا تو را از [آسيب و گزند] مردم نگه مىدارد؛ قطعاً خدا گروه كافران را هدايت نمىكند.}} نازل شد. این | پس از گذشت سه روز از آغاز سفر بازگشت، در حالی که هنوز حاجیان از کاروان حضرت محمد(ص) برای رفتن به شهرها و مکانهای خود، چندان متفرق نشده بودند، آیه ۶۷ سوره مائده{{یادداشت|{{آیه|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ}} | ||
اى پيامبر! آنچه از سوى پروردگارت [درباره ولايت و رهبرى على بن أبى طالب(ع)] بر تو نازل شده ابلاغ كن؛ و اگر انجام ندهى پيام خدا را نرساندهاى و خدا تو را از [آسيب و گزند] مردم نگه مىدارد؛ قطعاً خدا گروه كافران را هدايت نمىكند.}} نازل شد. در این نزول، بر اعلام رسمی ولایت [[امام علی(ع)|علی بن ابی طالب(ع)]] تأکید شد و پیامبر(ص) را از تأخیر بیشتر در این زمینه برحذر داشت. این تهدید، با لحنی تند و هشدار آمیز بیان شد به گونهای که این کار را مساوی با انجام ندادن رسالت الهی دانست و حضرت محمد(ص) را از خطرهای احتمالی که پیشبینی میشد ایمن دانست.<ref>ارشاد مفید، ج1، ص176؛ مقایسه شود با اعلام الوری، ج1، ص 262.</ref> پیامبر(ص) در فاصله سه چهار میلیِ{{یادداشت|کمتر از یک کیلومتری.}} [[جحفه]] در کنار آبگیری که «خم» نامیده میشد،<ref>وفاء الوفاء، ج3، ص171؛ الروض المعطار فی خبر الأقطار، النص، ص 156.</ref> توقف کرد و فرمان داد تا با صدای «الصلاة جامعة» همه جمعیت را به سوی او فرابخوانند، سپس زیر درختانی که در آنجا بود نماز ظهر را خواند و در خطبهای از نزدیک شدن درگذشت خود و به توجه امت به دو یادگار وی یعنی کتاب خدا و عترت او سخن گفت و در حالی که دست علی بن ابی طالب(ع) را گرفته بود، خطاب به جمعیت فرمود:<ref>سنن ابن ماجه، ج1، ص45؛ سنن ترمذی، ج5، ص297؛ فضائل اصحابه نسائی، ص14؛ الآثار الباقیة عن القرون الخالیة، النص، ص 429.</ref> | |||
{{گفتاورد | {{گفتاورد | ||
خط ۱۷۶: | خط ۲۰۸: | ||
}} | }} | ||
[[عمر بن خطاب]] پس از این ماجرا به امام علی(ع) تبریک | [[عمر بن خطاب]] پس از این ماجرا به امام علی(ع) تبریک گفته و او را مولا و سرپرست هر مرد و زن مؤمن دانست.<ref>مسند الامام احمد بن حنبل، ج1، ص118و119 و331وج4، ص281؛ المستدرک علی الصحیحین، ج3، ص109و110 و116، المصنّف، ج7، ص495و503؛ سنن نسائی، ج5، ص45.</ref> بر پایه گزارشی، پس از خطابه و نماز ظهر، پیامبر(ص) دستور داد تا برای امام علی(ع) خیمهای روبروی خیمه او بر پا کردند و به همه مردان و زنان حاضر و همسران خود دستور داد تا گروه گروه به نزد امام علی(ع) رفته و به او تبریک بگویند و به نام «امیرمؤمنان» بر او سلام کنند. بر پایه گزارشی دیگر، همه مردان با دست دادن، با امام علی(ع) بیعت کردند.<ref>ارشاد مفید، ج1، ص176، إعلام الوری، ج1، ص 262.</ref> | ||
==رسیدن به مدینه== | |||
تاریخ دقیق رسیدن حضرت محمد(ص) به مدینه مشخص نیست؛ | هرچند تاریخ دقیق رسیدن حضرت محمد(ص) به مدینه مشخص نیست؛ ولی او پیش از پایان یافتن سال دهم هجری به [[مدینه]] رسید.<ref>السیرة النبویه، ج2، ص 606؛ حجة الوداع کما رواها اهل البیت، ص335.</ref> بر این پایه میتوان گفت سفر او در رفت و برگشت، کمتر از یک ماه طول کشیده است. | ||
==کتابشناسی== | ==کتابشناسی== |